فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
افزایش جمیعت، ازدیاد وسایل نقلیه موتوری، صنعتی شدن تغییرات اساسی در زندگی بشر ایجاد کرده است. اگرچه این تغییرات و تحولات کشور را در جهت پیشرفت و توسعه روزافزون سوق داده، اما مشکلات و گرفتاری های جدیدی چون کمبود مسکن، مسائل ترافیکی، آلودگی و ناپاکی آب و هوا و محیط زیست، نابودی قسمت هایی از منابع طبیعی، انهدام منابع تفرجگاهی داخل و اطراف شهرها را به همراه داشته است. بنابراین امروزه با افزایش جمیعت شهری و روند رو به رشد ساخت و سازهای شهری شاهد کاهش سرانه های مربوط به فضای سبز و بروز مشکلات ناشی از آن از جمله: از بین رفتن تعادل زیست محیطی و بی نظمی اکولوژیکی، بافت ناموزون شهری و همچنین عدم وجود فضاهای باز جهت گذران اوقات فراغت شهروندان و غیره هستیم. تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی بوده که محور و اساس کار آن، بررسی محدوده مورد مطالعه بر اساس پنج معیار اصلی (جمیعتی، کالبدی، ارزش زمین، طبیعی و پهنه بندی خطرسیل) و استفاده از نرم افزار GIS و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی است. به این منظور ابتدا، داده های مکانی (نقشه) جمع آوری گردید و در ادامه به منظور الگوسازی هرکدام از معیارها براساس ارزش و اهمیت آن در مکان یابی فضای سبز، وزن مناسبی برای هر معیار در نظر گرفته شد و نهایتاً از هم پوشانی لایه هم وزن الگوی بهینه برای توسعه فضای سبز تعیین گردید. نتایج ارزیابی حاکی از آن است که به دلیل تجمیع پارک های شهری در قسمت غرب منطقه، مکانیابی پارک های شهری (به ویژه ساکنین قسمت شرقی) از پراکنش مناسبی برخوردار نبوده و پاسخگوی نیازهای فعلی مردم منطقه و جمعیت آینده آن نیست.
تبیین سازوکارهای مجتمع های مسکونی از دیدگاه روانشناسی محیط در راستای ارتقا امید به زندگی ساکنان (مطالعه موردی: شهرک اندیشه رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روانشناسی محیط دربردارنده ی رفتار دو سویه میان انسان با محیط کالبدی و قابلیت های محیطی می باشد. الزام معماران به شناخت صحیح این روابط، توجه ویژه به آن ها در طراحی شهرک های مسکونی و پاسخ گویی صحیح به این امر تأثیر فراوانی بر روابط میان افراد، سلامت روان و افزایش امید به زندگی دارد. در شهرک اندیشه مشکلات متعددی از جمله آلودگی بصری، وجود زمین های بایر، نیمه ساز بودن برخی بلوک ها، آلودگی محیطی و غیره وجود دارد که مهم ترین آن ها عدم توجه به حریم و فضای شخصی و به دنبال آن نقصان امنیت می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه ی گردآوری اطلاعات میدانی و اسنادی است. هدف تحقیق، بررسی ضرورت مؤلفه های روانشناسی محیط در مجتمع های مسکونی و نقش آن در بهبود امید به زندگی افراد می باشد. در این پژوهش پس از مطالعه ی تحقیقات پیشین، با در نظر گرفتن عوامل کمتر بررسی شده مرتبط با روانشناسی محیط به تحلیل شهرک اندیشه از طریق نرم افزار spss19 و smart pls پرداخته شد. از 420 پرسشنامه توزیع شده 390 پرسشنامه دارای پاسخ صحیح بود. نتایج نشان داد که کنترل استرس افراد بیشترین تأثیر را بر امید به زندگی دارد. معیارهای حرکت و مکث، کنترل استرس و نشانه های محیطی در مجموع 91 درصد از تغییرات امید به زندگی را توضیح می دهند.
بررسی علل وقوع تخلفات ساختمانی در شهرهای ایران با تأکید بر نقش شهرداری مطالعه موردی: محدوده منطقه 3 شهریزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
17 - 30
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلاتی که در دهه ﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﻈﺎم ﻣﺪیﺮیﺖ و برﻧﺎمه ریﺰی ﺷﻬﺮی را در کشورﺗﺤﺖاﻟﺸ ﻌﺎع ﺧ ﻮد ﻗ ﺮارداده، روند روزافزون ﺳﺎخت وﺳﺎزﻫﺎی ﻏیﺮﻣﺠﺎز مسکونی است. تخلف ﺳﺎﺧﺖوﺳﺎزها از ﺿﻮاﺑﻂ ﻓﻨﯽ و ﺷﻬﺮﺳازی در ﺷﻬﺮهای ایران واقعیتی ریشه دار و در عین ﺣﺎل در حال ﮔﺴﺘﺮش است و با ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺠﺎﺯاﺕﻫﺎیﻰ کﻪ ﺑﺮﺍﻯ آن ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷ ﺪﻩ، همچنان در شهرها و منجمله در محدوده شهرداری منطقه 3 شهر یزد، رو به افزایش است. برای ﺟﻠﻮﮔیﺮﻯ ﺍﺯ ﺗﺨﻠﻔﺎت ساختمانی لازم است ماهیت ﺍیﻦ مسئله و علل وقوع آن ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻬﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻗﺮار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی، علّی، همبستگی و پیمایشی بوده و داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. براساس یافته ها60درصد تخلفات ساختمانی منطقه 3 طی سال های 95-1370 مربوط به ساخت وسازهای بدون پروانه و 40درصد برخلاف مفاد پروانه بوده است. نگرش مردم نسبت به علل تخلف با نگرش کارشناسان شهرداری یزد کاملاً همسان نیست و مردم عمده ترین علل را «نقص مدارک، ضعف برنامه های آموزشی، عدم آگاهی کامل متقاضیان صدور پروانه نسبت به قوانین ساخت وساز، بوروکراسی اداری، نقض آرا و ضعف نظارت به وسیله شهرداری» می دانند. همچنین میان نگرش درآمدزایی شهرداری به پدیده تخلف ساختمانی، ناکارآمدی سیستم نظارت بر ساخت وسازهای مسکونی و وضعیت بوروکراسی اداری در امر صدور پروانه ساختمانی در منطقه 3 شهرداری یزد با وقوع تخلف ساختمانی، رابطه همبستگی نسبتاً بالایی وجود دارد. بنابراین تأمین منابع درآمدی پایدار، بهبود سیستم نظارت بر ساخت وسازِ شهرداری و نیز بهبود وضعیت بوروکراسی اداری صدور پروانه در شهرداری منطقه 3 شهر یزد می تواند به کاهش تخلفات ساختمانی در این محدوده کمک کند.
تحلیل توزیع پارک های شهری با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: پارک های شهری بخشی از زیرساخت های عمومی اند که کارکردهای مفیدی برای محیط شهر، از جمله بهبود کیفیت هوا، انجام فعالیت های تفریحی، ثبات عاطفی شهروندان و ارتقای کیفیت زندگی شهری دارد. اما تضادها و نابرابری های موجود در توزیع چنین کاربری ها، از اساسی ترین چالش ها در زمینه عدالت فضایی شهری است. هدف تحقیق حاضر، تحلیل توزیع فضایی پارک های شهر بناب با رویکرد عدالت فضایی است. روش: نوع پژوهش، کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع، روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت ترکیبی مبتنی بر اسنادی و پیمایشی است؛ به این ترتیب که برای تدوین چارچوب نظری و استخراج شاخص ها، مروری بر تحقیقات پیشین و داده های مرکز آمار ایران صورت گرفته است؛ هم چنین، برای تطبیق داده ها و شاخص های مورد استفاده با واقعیت های موجود از روش پیمایشی بهره گرفته شد. برای پردازش داده ها از شاخص میانگین نزدیک ترین همسایه و تحلیل شبکه به صورت تلفیقی با سایر قابلیت های فضایی ArcGIS استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان دهنده خوشه ای بودن توزیع فضایی پارک ها است که بیانگر توزیع نسبتاً مناسب پارک های شهر بناب در مناطق مرکزی و شمال شرقی شهر و نامناسب بودن آن در سایر بخش های شهری می باشد. بعلاوه، توزیع پارک ها تا حدودی مطابق با تراکم جمعیتی در بخش های مختلف شهر بناب صورت گرفته ولی توزیع فضایی این خدمات در محلات حاشیه نشین شهر بناب مطلوب نیست. نتایج: آنچه از این تحقیق بر می آید این است که عدالت فضایی در توزیع پارک های شهر بناب چندان رعایت نشده است.
تحلیل فضایی تولید و جذب سفر کاربری های آموزشی در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
157 - 178
حوزه های تخصصی:
فضاهای آموزشی در شهر مشهد به صورت بهینه و مطلوب توزیع و مکان یابی نشده است. این مسأله علاوه بر رعایت نکردن اصل عدالت و برابری در برخورداری یکسان جمعیت دانش آموزی از فضاهای آموزشی مناسب، موجب سفرهای اضافی با هدف تحصیلی به سایر نواحی شهر مشهد می شود. هدف از این پژوهش، کاهش تقاضای سفر ازطریق توزیع مطلوب و متناسب کاربری های آموزشی در سطح کلان شهر مشهد است. برای تعیین میزان تولید و جذب سفر کاربری های آموزشی در هر یک از نواحی و مناطق ترافیکی شهر مشهد از مدل های رگرسیونی چند متغیّره در قالب نرم افزار GIS استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. در این پژوهش متغیّر وابسته، شاخص تولید و جذب سفر آموزشی است و همچنین متغیّر های مستقل شاملِ تعداد محصل مهد کودک، دبستان، راهنمایی، دبیرستان ساکن در هر ناحیه ترافیکی، تعداد کلاس های مهد کودک، دبستان، راهنمایی و دبیرستان و مالکیت خودرو در هر ناحیه ترافیکی است. در این مقاله سعی شده تا رابطه میان تولید و جذب سفر آموزشی با استفاده از دو روش آمار فضایی و رگرسیون خطی مورد ارزیابی قرار گیرد. به منظور پی بردن به دقت روش به کار گرفته شده، خروجی به دست آمده از آن با خروجی به دست آمده از روش کلاسیک به صورت عددی مورد مقایسه قرار گرفته است. حاصل این مقایسه، بیانگر برتری روش آمار فضایی نسبت به روش کلاسیک درتولید و جذب سفر است. نتایج به دست آمده از تحلیل های آماری نشان می دهد که ناحیه ترافیکی 231 با 6718 سفر بیش ترین و ناحیه 130 و 167 کم ترین پیش بینی تولید سفر آموزشی را داراست. همچنین در زمینه جذب سفر آموزشی، ناحیه 184 با 8068 سفر بیش ترین و نواحی ترافیکی 149، 156 و 190 کم ترین پیش بینی جذب سفر آموزشی را به خود اختصاص داده است؛ بنابراین با برنامه ریزی صحیح و مکان یابی بهینه کاربری های آموزشی ضرورتی برای ورود این گونه سفرها به اغلب نواحی ترافیکی شهر مشهد وجود ندارد. این امر ضرورت توجه مسئولان کلان شهر مشهد با 5876313 سفر سواره در یک شبانه روز و سالانه بیش از 25 میلیون نفر زائر به جانمایی صحیح کاربری های شهری بیش از پیش آشکار می سازد.
پایداری محیط زیست شهری با رویکرد گردشگری (موردپژوهی: محله درکه در منطقه یک کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین راهبردهایی برای بهبود توسعه پایدار منطقه یک شهر تهران با استفاده از مدل SWOT (برای شناسایی توان ها، ظرفیت ها، پتانسیل های محیط زیست و گردشگری شهری در منطقه وارزیابی کمی و تدوین چشم انداز برای محلات منطقه) است. پژوهش از نوع اکتشافی با ماهیت، توصیفی تحلیلی، توسعه ای است. روش شناسی پژوهش نیز در چارچوب پارادایم توسعه پایدار محیط زیست شهری و رویکرد اجتماع محور با تأکید برتوسعه گردشگری شهری تدوین شده است. برای این منظور، داده ها به روش کتابخانه ای و پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان گردآوری و سپس در ماتریس عوامل درونی (IFE) و بیرونی (EFE) به تحلیل اطلاعات پرداخته شده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر از میان ساکنین و گردشگران منطقه بویژه محله های درکه و ولنجک به عنوان محلات شاخص، انتخاب و مورد پرسش قرار گرفته است. برای تدوین اولویت بندی نهایی و فعالیت های راهبردی - پایداری از تلفیق نتایج دو مدل مذکور در محدوده مورد مطالعه از مدل ماتریسی SPACE استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد افزایش صمیمیت، روابط همسایگی و حس تعلق ساکنان به محله، استفاده از طبیعت منطقه در جذب گردشگر و همچنین افزایش تمایل ساکنان به سکونت در محله، از پتانسیل های تهیه برنامه های راهبردی برنامه ریزی برای توسعه پایدار گردشگری در منطقه یک تهران به ویژه محله درکه هستند .
تحلیل فضایی زیرساخت های سبز با استفاده از اصول آمایش سرزمین (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: یکی از چالش هایی که بسیاری از شهر ها در نتیجه افزایش جمعیت و مصرف زمین، با آن مواجه اند، از بین رفتن سیستم پشتیبان حیات یا شبکه ی زیرساخت سبز است. حضور زیرساخت های سبز به اندازه زیرساخت های مصنوع برای جوامع مدرن ضروری است و از دست رفتن آن ها هزینه های پنهانی برای جامعه به دنبال دارد. از آنجا که زیرساخت ها سبز ارائه دهنده خدمات اکولوژیک متعددی برای سکونتگاه ها هستند، امروزه اهمیت بسیاری دارند. روش: در روش شناسی این پژوهش ابتدا به مطالعه و بررسی اسناد و مدارک علمی مرتبط با بنیان نظری و همچنین اسناد فرادست و همتراز و موضوعی منطقه مذکور پرداخته و سپس با استفاده از تصاویر ماهواره ای از محصولات سری ماهواره ای Cartosat-1/IRS-P5 در بازه زمانی 2008 تا 2015 به مطالعه زیرساخت سبز پرداخته شده است. یافته ها: اصول و مراحل صحت تطبیقی مطالعات در حوزه طبقه بندی اراضی و ... جهت تأیید مراحل بکار رفته است، بعد از آن آشکار سازی تغییرات با مدل، انجام شده است. در گام بعدی نیز مولفه های آمایش سرزمین که شامل پراکنش فضایی، گسترش، همجواری و کفایت بوده اند، با استفاده از تکنیک های آمار فضایی درمحیط ArcMap مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج: نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که تغییرات و گسترش زیرساخت های سبز در بازه زمانی و مکانی مورد نظر از اصول آمایش سرزمین تبعیت نمی کند، و پراکنش فضایی نامتعادل، گسترش ناهمسو، سازگاری متوسط و کفایت نامطلوب را در زیرساخت های سبز نشان می دهد.
بررسی تطبیقی الگوهای مدیریت رشد شهری در کلان شهرشیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
89 - 102
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت در کلان شهرها باعث گسترش افسارگسیخته شهرها و پراکنده رویی شده است که در نقطه مقابل رشد هوشمند و توسعه درون زا قرار دارد. شهر شیراز دارای 1700 هکتار بافت فرسوده و ناکارآمد و حدود 450 هکتار اراضی بایر و رها شده در داخل شهر است. وسعت این مقدار از بافت های نیازمند توجه، لزوم به کار گیری توسعه درونزا و ابزارهای دستیابی به آن را نمایان می سازد. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی سیاست های مدیریت رشد شهری (سیاست های بیرونی مدیریت رشد و سیاست های درونی مدیریت رشد) جهت شناسایی بهترین سیاست درونی مدیریت رشد در شهر شیراز می باشد. بدین منظور در پژوهش از ترکیب مدل های تاپسیس و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP-TOPSIS) استفاده شده و تعیین امتیازها با استفاده از روش نمونه گیری متوالی و نظرسنجی خبرگان در قالب مدل دلفی دومرحله ای و با استفاده از نظرات 17 نفر از کارشناسان و مدیران شهری شیراز بوده است. نتایج نشان می دهد که سیاست های بیرونی مدیریت رشد به علت تأثیر کلان و گستردگی مساحت تحت تأثیر به طور کل از اولویت بالاتری برای مدیریت شهری برخوردار است. مانند: ایجاد کمربند سبز شهری (0.69)، اعمال محدوده رشد شهری (0.69) که هر دو رتبه دوم و محدوده خدمات شهری (0.63) که رتبه سوم اولویت را کسب کرده اند و در مرحله بعد سیاست های درونی مدیریت رشد قرار دارند که تأثیرگذار ترین آنها، تنظیم مجدد زمین (0.75) با رتبه اول می باشد و سایر سیاست های درونی مدیریت رشد نظیر طرح های جامع الزام آور، انتقال و خرید حق توسعه، مشوق های تراکمی و افزایش مسکن، همکاری ها و توافقات درون محلی و برنامه ریزی اشتراکی، هزینه تأثیر توسعه و مقررات هم زمان و مالیات ویژه و ابزار تأمین مالی در رتبه های چهارم به بعد قرار دارند.
تحلیلی بر نقش پیاده راه ها در سرزندگی شهری (مطالعه موردی: خیابان فردوسی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیلی بر نقش پیاده راه ها در سرزندگی شهری در خیابان فردوسی شهر اصفهان می باشد. پژوهش حاضر ازنظر روش انجام دادن تحقیق (فنون گردآوری داده ها)، یک تحقیق توصیفی (غیرآزمایشی) است. درواقع روش مورد استفاده در این تحقیق یک روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه متخصصین حوزه شهری در اصفهان به تعداد 2865 نفر می باشند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان تعیین شده است و بر این اساس تعداد حجم نمونه معادل 256 نفر می باشند که برای تجزیه وتحلیل مناسب تر تعداد 305 نفر انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون کولموپروف- اسمیرنف و تی تست استفاده شده است. بر مبنای آنچه مورد بررسی قرار گرفت، مشاهده گردید که افزایش و بهسازی مسیر پیاده راه ها در خیابان فردوسی شهر اصفهان زمینه ساز افزایش رضایت ساکنان، بهبود آرامش روحی و روانی ساکنین و به تبع بهبود سرزندگی فضای شهری و با توجه به افزایش تردد انسان در محدوده خیابان زمینه را برای رونق کسب وکارها فراهم می آورد. بر همین مبنا پیشنهاد می گردد که مدیریت شهری با کاربست مؤلفه های پیاده مدار و بر مبنای تجارب سایر کشورهای موفق در این زمینه به تدوین سند راهبردی و عملیاتی در پیاده مدار نمودن این خیابان و به تبع سایر خیابان های با نقش اداری، گردشگری، تجاری و... اقدام نموده که نتایج مطلوب آن برای مردم و مسئولین در سرزندگی آن ها نقش خواهد داشت.
آینده نگاری حکمروایی، بسط مفهوم و آینده حکمروایی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
431 - 453
حوزه های تخصصی:
آینده شهر تهران به عنوان پایتخت و یک کلان شهر در گرو تغییرات شدید در کلان روندهای محیطی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فناورانه است. در میان این دگرگونی ها و تحولات شدید، ساختار حکمروایی کلان شهر تهران نیز مستثنا نخواهد ماند و آینده های مختلفی در پیش دارد. براین اساس نیاز است این آینده ها شناسایی شده و مدنظر قرار بگیرد تا مسیر بهینه برای عبور از چنین تحولاتی آشکار شود. در این پژوهش درباره اصول و مفاهیم آینده نگاری حکمروایی بحث شده و سناریوهای حکمروایی کلان شهر تهران در افق 1420 ترسیم و تبیین شده است. براساس خروجی های دلفی آنی، پیش ران های اصلاحات اساسی در ساختار اداره کشور، شکل گیری نظام فدرالیسم در کشور، جهانی شدن و آثار آن بر کلان شهر تهران و وضعیت مشارکت سمن ها و نهادهای مدنی در حکمروایی بیشترین اثرگذاری و بیشترین عدم قطعیت را دارند. براساس سه عدم قطعیت بحرانی شناسایی شده و از ترکیب آن ها درمجموع هشت سناریوی ممکن شکل گرفته است. پس از حذف ناسازگاری درونی سناریوها، پنج سناریو به عنوان سناریوهای سازگار باقی ماند و در ادامه داستان سناریوها برای هرکدام تدوین شد. هریک از این سناریوها تأثیرات متفاوتی بر حکمروایی شهری و تقویت یا تضعیف شاخص های حکمروایی شایسته شهری در کلان شهر تهران خواهد داشت. سناریوی اول (حکمروایی در کلاس جهانی) همراه با مجموعه ای از فرصت های بهبود ساختار حکمروایی کلان شهر تهران بوده و در صورت بهره گیری از ظرفیت های این سناریو الگوی بهینه حکمروایی شهری امکان پذیر شده است و عمده موانع آن رفع خواهد شد، اما در سناریوی سوم (روزگار سخت خسروان) وقوع پیش فرض های منفی عدم قطعیت های بحرانی، رفع موانع حکمروایی را بسیار دشوار کرده است و مجموعه ای از موانع جدید به همراه خواهد داشت. در سایر سناریوها نیز ترکیبی از ظرفیت ها و موانع حکمروایی شهری شکل گرفته و نگرش مدیران را به آینده های محتمل گسترده تر کرده است؛ بنابراین مدیران شهری باید با آگاهی از ظرفیت ها و موانع هریک از سناریوها آمادگی لازم برای بهره گیری از ظرفیت ها را داشته باشند، خود را برای موانع جدید آمده کنند و به روش های محدود اصلاح ساختار حکمروایی کلان شهر اتکا نکنند.
تحلیل مؤلفه های تبیین کننده حکمروایی شهری دانش بنیان (مطالعه ای در کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
471 - 489
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل و پیش بینی تحقق رویکرد حکمروایی شهری دانش بنیان در مدیریت شهری تبریز انجام شده است. هدف فرعی این پژوهش ارزیابی میزان اولویت کاربست شاخص های حکمروایی شهری دانش بنیان و میزان پیش بینی تحقق رویکرد حکمروایی شهری از سوی این شاخص ها در مدیریت شهری تبریز است. به منظور گردآوری داده های توصیفی پژوهش از روش اسنادی با مراجعه به منابع نظری مرجع و معتبر استفاده شده و گردآوری داده های تحلیلی نیز به روش پیمایشی و به کمک ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. بدین منظور به روش دلفی و هدفمند از دیدگاه های 50 کارشناس و خبره مرتبط با موضوع پژوهش برای جمع آوری داده های کمی و ارزش گذاری شده در راستای متغیرهای تبیین کننده پژوهش استفاده شده است. ابزار پژوهش برای پیشبرد اهداف و پرسش های پژوهش در قالب اولویت های برنامه ریزی برای کاربست حکمروایی شهری دانش بنیان در کلان شهر تبریز، مدل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس فازی (FTOPSIS) و به منظور پیش بینی روند تحقق پذیری حکمروایی شهری دانش بنیان در کلان شهر تبریز مدل تحلیل تشخیص (Discriminant Analyze) است. براساس نتایج پژوهش، شاخص «خلق دانش» با میزان شاخص شباهت 350/0 در شرایط نامناسبی است؛ از این رو اولویت بیشتری برای بهبود وضعیت در فرایند مدیریت شهری تبریز از دیدگاه کارشناسان دارد. علاوه براین نتایج آماره تأییدی تحلیل تشخیص نشان می دهد براساس آماره واریانس تبیینی، داده ها یا مؤلفه های واردشده به مدل پژوهش به میزان 88/0 کیفیت داده ها را تبیین می کنند که این رقم میزان قابل اتکایی است. نکته بعد این است که نتایج میزان پیش بینی تحقق پذیری مؤلفه ها در مدیریت شهری تبریز رضایت بخش نیست. دلیل این مسئله، پایین بودن این میزان از 5/0 است که نیمی از درصد پیش بینی کلی محسوب می ِشود. حتی مناسب ترین شاخص، یعنی «به روزرسانی و طبقه بندی دانش» در این زمینه نیز از این میزان مبنا فاصله دارد. همچنین براساس نتایج مدل تحلیل تشخیص، شاخص «به روزرسانی و طبقه بندی دانش» با میزان 025/0 لامبدای ویلکز و میزان پیش بینی کلی 392/0 بهتر از بقیه شاخص ها شرایط تحقق رویکرد حکمروایی شهری دانش بنیان را در فرایند مدیریت شهری تبریز پیش بینی می کند.
تحلیل عوامل موثر بر رضایتمندی گردشگران خارجی سلامت( مطالعه موردی: گردشگران اقلیم کردستان عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 16
حوزه های تخصصی:
گسترش گردشگری سلامت به عنوان گونه ای جدید و پرطرفدار در بازار متنوع و رقابتی گردشگری، در گرو تأمین رضایت گردشگران می باشد. در راستای تحقق این امر، در وهله اول نیاز است که عوامل مؤثر بر احساس رضایت گردشگران شناسایی و در مرحله بعد، راهکارهای کاربردی؛ متناسب با وضع موجود، تدوین گردد. این مطلب نیز، هدف پژوهش کاربردی حاضر است که با روشی توصیفی- تحلیلی و رویکرد اکتشافی انجام گرفته و اطلاعاتش را از دو منبع اسنادی و میدانی مبتنی بر مصاحبه و توزیع پرسشنامه در میان گردشگران سلامت خارجی وارده شده به کشور جمع آوری نموده است. جامعه آماری پژوهش، گردشگرانی است که از کردستان عراق باهدف درمان و گردشگری سلامت از مرز رسمی شهرستان مریوان وارد کشور شده که در ابتدا به صورت هدفمند و با رسیدن به اصل اشباع نظری، جهت شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی شان، با 19 نفر از آن ها مصاحبه هایی به عمل آمد و سپس پرسشنامه هایی دربرگیرنده اطلاعات استخراج شده در میان 100 نفر از این گردشگران به صورت تصادفی توزیع گردید. تجزیه وتحلیل داده های کیفی به روش تئوری بنیادی و داده های حاصل از پرسشنامه نیز با آزمون های آماری، t تک نمونه ای و تحلیل عاملی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سطح رضایت گردشگران مطلوب نبوده و بر این عدم مطلوبیت، سه عامل کمبود خدمات و امکانات رفاهی- اقامتی و ضعف زیرساخت های حمل ونقل، کیفیت نامناسب مراقبت های بیمارستانی و زیرساخت های آن؛ و ضعف در اطلاع رسانی، آموزش و عملکرد نامطلوب نهادهای دولتی مسئول، بیشترین تأثیر را دارند.
واکاوی و تحلیل عوامل موثر بر گردشگری شهر تبریز از منظر گردشگران داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
33 - 43
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری نقش مهمی را در چرخه اقتصادی کشورها بر عهده دارد و با پیش بینی های صورت گرفته توسط برخی از سازمان ها در سطح جهان، صنعت گردشگری باگذشت زمان نقش و اهمیت بیشتری را در اقتصاد شهرها پیدا خواهد کرد. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر رشد، توسعه و رونق گردشگری شهر تبریز می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی می باشد که جهت جمع آوری داده های آن از روش پیمایش با ابزار پرسشنامه بهره گرفته شد. از آزمون آلفای کرونباخ، روایی و پایایی برای ابعاد مختلف آن محاسبه گردید. جامعه آماری این پژوهش، یک میلیون گردشگر داخلی می باشد که در سال 1396 به شهر تبریز سفر کرده اند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر با میزان خطای 05/0 و ضریب اطمینان 95 درصد انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه نیز از روش تحلیل عاملی اکتشافی بر پایه مؤلفه های اصلی و آزمون کروسکال والیس در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. در نهایت تحلیل عاملی متغیرهای پژوهش را در 14 عامل خلاصه کرد که این عوامل به صورت تجمعی 26/62 درصد از عوامل مؤثر بر رشد، توسعه و رونق گردشگری شهر تبریز را تبیین می کرد. نتایج به دست آمده نشان داده اند که اولین عامل در رونق و یا عدم رونق گردشگری شهر تبریز در ارتباط با تبلیغات و یا عدم تبلیغات جاذبه های گردشگری شهر تبریز، مسائل فرهنگی-اجتماعی ازجمله زبان و سبک متفاوت زندگی در شهر تبریز، کیفیت خدمات و مهمان نوازی جامعه میزبان، تأثیر زیادی را در ارتقا و رونق گردشگری شهر تبریز دارد. همچنین نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق نشان داد که تأثیر شاخص های پژوهش برخلاف فرضیه تحقیق بر روی گردشگران با گروه های درآمدی و تحصیلی متفاوت، یکسان می باشد.
ارزیابی عناصر مؤثر بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
61 - 77
حوزه های تخصصی:
لازمه ابقا و توسعه گردشگری عوامل و عناصری است که گردشگری بر اساس آن ها شکل می گیرد و با عنوان عناصر اولیه (جاذبه های گردشگری) و عناصر ثانویه (خدمات گردشگری) شناخته می شوند و گردشگری بدون در نظر گرفتن این عناصر اعتباری ندارد. این عوامل در گردشگری شهری و توسعه آن نقش مهمی دارند و عامل مهمی در جذب و ماندگاری گردشگر در شهرها به حساب می آیند. در این راستا هدف تحقیق حاضر ارزیابی عناصر مؤثر بر توسعه گردشگری شهر ارومیه می باشد. در این تحقیق به دو عنصر خدمات گردشگری و جاذبه های گردشگری که در توسعه گردشگری شهری تأثیر دارند پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شد. طبق نتایج مدل سازی تخمین معادلات ساختاری جاذبه های گردشگری با ضریب مستقیم و مثبت 99/0 و خدمات گردشگری با ضریب مستقیم و مثبت 85/0 در توسعه گردشگری شهری شهر ارومیه نقش دارند. نتایج تحقیق نشان می دهد وضعیت جاذبه های طبیعی به دلیل آب وهوای مطبوع و وجود جاذبه های طبیعی و منابع و توانمندی ها به ویژه به دلیل طبیعت بکر و توان های طبیعی و آب وهوای مطبوع که به دلیل موقعیت جغرافیای که دارد، مناسب ارزیابی شده است ولی وضعیت خدمات و امکانات ارائه شده گردشگری شهری این شهر آن چنان که باید توجه نشده است.
اولویت بندی توان توسعه گردشگری در مناطق کویری و بیابانی مطالعه موردی: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
79 - 98
حوزه های تخصصی:
استان کرمان از جمعیت بالای جوان، وسعت قابل توجه و زمین های حاصلخیز به ویژه در حوزه جنوبی، منابع زیرزمینی غنی و ارزشمند و قابلیت ها و جاذبه های متنوع گردشگری (طبیعی و انسانی) برخوردار می باشد. بااین وجود، معضلات متعدد اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی و توسعه ناپایدار (به خصوص در مناطق کویری و بیابانی) به عنوان چالشی اساسی فراروی مدیران و برنامه ریزان ملی، منطقه ای و محلی می باشد. این پژوهش با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی است. روش پژوهش به صورت اکتشافی و توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده های موردنیاز از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در پژوهش حاضر، برای نخستین بار، به منظور اولویت بندی و پهنه بندی منطقه موردمطالعه (استان کرمان) ازنظر توان توریسم، از پیاده سازی مدل تصمیم گیری چند شاخصه ویکور (Vikor) در محیط GIS استفاده شده است. کارایی بسیار بالای مدل ویکور نسبت به مدل های پیشین (تاپسیس، و ...) در کسب نتایج با کمترین خطا و درنهایت قابلیت به کارگیری این نتایج در تصمیم گیری های نهایی توسط مدیران باعث انتخاب مدل مزبور گردیده است. نتایج حاصله از بررسی خروجی نهایی مدل ویکور حاصل از تلفیق و تحلیل لایه های مختلف اطلاعاتی نشان می دهد که شهرستان های کرمان، بم، جیرفت، سیرجان و رفسنجان به دلیل داشتن جاذبه های انسانی- فرهنگی و طبیعی گوناگون از توان بالاتری نسبت به سایر مناطق استان برخوردار هستند. همچنین، مناطق محروم تر و کمتر توسعه یافته استان مانند: فهرج، ریگان، رودبار جنوب، قلعه گنج، منوجان، کهنوج و ...، که با محدودیت های طبیعی و همچنین چالش های انسانی مواجه هستند؛ با توجه به وجود جاذبه های طبیعی و جاذبه های انسانی- فرهنگی مناطق مستعدی جهت توسعه انواع توریسم (طبیعت گردی، فرهنگی، قومی، روستایی، ورزشی، سلامت، رویداد، برای دیدار بستگان، کشاورزی، نیاشناسی، فروشگاه کتاب، و ...) می باشند.
تحلیل ارزش ویژه برند مقصد گردشگری شهری (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
333 - 348
حوزه های تخصصی:
گردشگری در چند دهه اخیر محرکه ای مهم در عصر رقابت پذیری شهرها در سطح جهان محسوب می شود که به شکلی ویژه به آن توجه شده است. در کشور ایران، جاذبه ها و موقعیت های گردشگرپذیر فراوانی وجود دارند که در شرایط کنونی، برنامه ریزی جامع و کارآمدی برای آن ها صورت نگرفته است؛ برای مثال، در شهر مریوان، با وجود جاذبه های گردشگری گوناگون، اقداماتی سازنده در حوزه برند گردشگری آن انجام نشده است. در این زمینه باید به ارزش ویژه برند مقصد گردشگری توجه شود. مؤلفه ها و شاخص های گوناگونی، ارزش ویژه برند مقصد گردشگری را تشکیل می دهند که روابط و اثرگذاری آن ها در محدوده مطالعاتی مشخص نیست؛ از این رو پژوهش کاربردی حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که میان مؤلفه های کلیدی سازنده ارزش برند مقصد گردشگری چه رابطه ای وجود دارد و اثرگذاری آن ها چگونه است. به منظور بررسی روابط میان مؤلفه های پژوهش، از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-PLS استفاده شد. براساس نتایج، ضریب اثر مستقیم کیفیت ادراک شده بر آگاهی از برند 326/0، آگاهی از برند بر وفاداری 326/0، تصویر برند بر وفاداری 649/0 و تصویر برند بر آگاهی از برند 662/0 است. ضریب اثر غیرمستقیم تصویر برند بر وفاداری 215/0 و کیفیت ادراک شده بر وفاداری نیز 106/0 است. بیشترین میزان اثر کل (864/0) در مدل ساختاری مربوط به مؤلفه تصویر برند است. تصویر برند و کیفیت ادراک شده با ضریب اثر کل 326/0 و 864/0 به صورت مستقیم و غیرمستقیم، 92/0 و 93/0 درصد از کل واریانس مؤلفه آگاهی از برند و وفاداری را پیش بینی می کنند.
تحلیل توزیع فضایی مراکز اقامتی در مقصدهای گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 16
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری در راستای دستیابی حداکثری به گردشگران ورودی ازیک طرف و افزایش ماندگاری آن ها از طرف دیگر، نیازمند پیش نیازهایی است. ازجمله عمده ترین این پیش نیازها، وجود جاذبه های گردشگری و همچنین انواع مراکز اقامتی برای آن هاست. آنچه در کنار وجود این مراکز در شهرها اهمیت دارد، نحوه مکان یابی، توزیع فضایی و جهت پراکنش آن هاست که نیازمند مطالعه و بررسی است. ازاین رو این پژوهش توزیع فضایی مراکز اقامتی شامل هتل ها، مهمان پذیرها و خانه های مسافر را در کنار جاذبه های گردشگری شهر رشت را بررسی کرده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل یافته ها از روش میانگین نزدیک ترین همسایه، تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله ای، میانگین مرکزی و بیضی انحراف معیار استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس میانگین نزدیک ترین الگوی پراکنش واحدهای اقامتی به صورت کلی و خانه مسافرها به صورت خوشه ای بوده و پراکنش هتل ها به صورت پراکنده است. همچنین بر اساس تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله ای پراکنش جاذبه های گردشگری به صورت خوشه ای، خانه مسافرها به صورت خوشه ای و هتل ها و مهمان پذیرها در شهر رشت به صورت پراکنده می باشد همچنین در صورت یکسان در نظر گرفتن مراکز اقامتی، توزیع آن ها دارای جهت شمال شرقی- جنوب شرقی می باشد. درمجموع نیاز به توسعه هماهنگ مراکز اقامتی در شهر رشت کاملاً محسوس است. به نظر می رسد که متولیان امر مراکز اقامتی در شهر رشت، نیازمند تدوین برنامه ای هماهنگ و از پیش تعیین شده برای توسعه چنین مراکزی هستند و باید از هرگونه برخورد فوری و ضربتی خودداری شود.
ارزیابی توزیع فضایی زیر ساخت های اولیه گردشگری با تأکید بر تحرک محورگردشگری_تاریخی در محدوده بافت تاریخی –فرهنگی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
111 - 128
حوزه های تخصصی:
گردشگری پدیده مهم قرن بیستم است که در چارچوب الگوهای فضایی خاصی عمل می کند. یکی از این الگوهای فضایی گردشگری شهری است. چگونگی پراکنش و توزیع فضایی زیرساخت های گردشگری در شهر، موجب تقویت تحرک گردشگر در این الگوی فضایی می شود. به صورتی که تحرک گردشگری، نقشی اساسی در پیش بینی مسیر احتمالی تحرکات گردشگران، مدیریت و طراحی مقصد، برنامه ریزی سفر و بازاریابی جاذبه ها دارد. هدف پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی توزیع فضایی زیرساخت های اولیه با توجه به تحرک محور گردشگری تاریخی می باشد. این پژوهش با کاربست روش توصیفی-تحلیلی بر آن است که با استفاده از روش مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و تحلیل تصمیم گیری چند معیارِ فازی FUZZY به تجزیه وتحلیل تحرک گردشگران در بافت تاریخی ارومیه پرداخته و اهمیت اثرات فضایی زیرساخت های گردشگری را جهت تقویت تحرک گردشگران، برجسته نماید. شاخص های کمی نشان دهنده وضعیت متعادل و مطلوب الگوی پراکنش زیرساخت ها در هسته تاریخی شهر می باشند، چراکه زیرساخت های گردشگری در محدوده خیابان امام که مرکز اصلی محور گردشگری-تاریخی شهر است، متمرکزشده اند. همچنین با استفاده از اطلاعات موجود می توان نتیجه گرفت که اماکن تاریخی، مراکز تجاری_ خدماتی و هتل ها، بیشترین تأثیر را در تحقق تحرک پذیری گردشگران در این محور داشته اند. طی این تحقیق، فرضیه پژوهش، مبنی بر توزیع مناسب و متوازن زیرساخت های گردشگری در بافت مرکزی شهر ارومیه، مورد اثبات و تأیید قرار می گیرد.
بررسی آسیب پذیری مراکز ثقل کلان شهر تبریز از دیدگاه پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
41 - 54
حوزه های تخصصی:
با توجه به پیشرفت هایی که در حوزه مهندسی رزمی در کشورهای پیشرفته به وجود آمده و با توجه به نقش و جایگاه منحصربه فرد ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک کلانشهر تبریز در کشور و وجود تنوع خطرپذیری در آن، بررسی حفاظت از شهروندان و زیرساخت های آن ضروری است. در این مقاله سعی شده با استفاده از اصول و ملاحظات پدافند غیرعامل به مراکز ثقل شهر، نقش تدافعی و امنیت داده شود تا شهر بتواند در زمان تهدید مبنای خود یعنی حملات هوایی و موشکی، کمترین خسارات جانی و مالی را متحمل شود. تحلیل های لازم در مورد چگونگی پراکنش و نحوه استقرار مراکز ثقل در سطح کلانشهر تبریز با استفاده از نرم افزارهای GIS و تحلیل شبکه ای انجام شده است. نتایج بررسی های مدل تعیین سطوح مراکز ثقل کلانشهر تبریز نشان می دهد،از مجموع 32 دارایی ، یک دارایی به عنوان مرکز حیاتی، 16 دارایی به عنوان مراکز حساس، 13 دارایی به عنوان مراکز مهم و دو دارایی به عنوان مراکز قابل نگهداری طبقه بندی شده اند و در این بررسی ها با توجه به تهدید مبنا «حملات هوایی و موشکی» 20 مرکز از 32 مرکز مورد بررسی را این تهدید تحت شعاع آسیب خود قرار داده است. در تهیه نقشه نهایی پهنه بندی آسیب پذیری با استفاده از نرم افزار GIS حاصل از پنج معیار و بیست ودو شاخص مورد بررسی، نشان داد که 21 درصد از کل مساحت کاربری های اراضی شهر جزو مناطق آسیب پذیری بسیار بالا و 3/32 درصد جزو مناطق آسیب پذیری زیاد است. الگوی پراکنش فضایی زیرساخت های شهر تبریز با استفاده از مدل میانگین نزدیکترین همسایگی، نشانگر توزیع خوشه ای زیرساخت های شهر تبریز بود که این امر به دوراز اصول و ملاحظات پدافند غیرعامل بوده و تشدیدکننده میزان آسیب پذیری مکانی شهر است.
گرداب رسمیت و غیررسمیت؛ واقعیت دنیای برنامه ریزی در مواجهه با بافت های ناکارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
45 - 60
حوزه های تخصصی:
نظام برنامه ریزی در ارتباط با تحولات شهرنشینی کشور باوجود تلاش های انجام داده در حوزه تئوری و عمل (اما در قالب رسمی) نتوانسته از روند رو به افزایش مشکلات و معضلات شهری جلوگیری کند. در حالی که زندگی برای شهروندانی نزدیک به یک سوم جمعیت شهری کشور در شرایطی نابسامان است، ولی منفعت های رشد شهری نصیب نقوش غیررسمیِ باقدرت یا نقوش رسمیِ استفاده کننده از رسوم غیررسمی می شود. ازاین رو نظام برنامه ریزی در واقعیت، با رسوم و نقوش غیررسمی تداخلی دارد که شفاف و آگاهانه نیست و در مطالعات انجام شده نیز کمتر به آن پرداخته شده است. با توجه به تمرکز کنونی رسوم و نقوش رسمی و غیررسمی به بافت های ناکارآمد، هدف این تحقق بررسی چگونگی برخورد این رسوم و نقوش باهمدیگر و ارائه یک چارچوب مفهومی برای مواجهه برنامه ریزی رسمی با غیررسمیت ها در این محدوده است. بدین منظور روش تحقیق پژوهش حاضر متأثر از ماهیت پرسش پژوهش بر مبنای مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و همچنین روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی، تهیه و تنظیم شده است. در مقاله حاضر دیدگاه و تجربیات اندیشمندان در ارتباط با این مسئله و زمینه برنامه ریزی و عوامل تحت تأثیر در این مواجهه با توجه به شرایط شهرنشینی کشور و به طور ویژه تجربیات و نتایج مطالعات صورت گرفته در بافت فرسوده، تحلیل شده است. در نهایت برای برون رفت از این شرایط، چارچوبی مفهومی متناسب با شرایط حاکم بر کشور با تأکید بر پرداختن جدی تر به ابعاد اجتماعی و تأثیرپذیری سایر ابعاد از آن در برنامه ریزی، پیشنهاد شده است.