فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
61 - 69
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر ارزش گذاری اقتصادی پارک قیطریه با استفاده از روش هدانیک انجام گرفته است. به این منظور، 19 متغیر که قابل تفکیک به سه دسته کلی متغیر های فیزیکی، متغیر های همسایگی و متغیر های محیطی هستند، در نظر گرفته شده و ۴۱ واحد مسکونی در شعاع مؤثر اطراف این بوستان به عنوان نمونه انتخاب شده و با توجه به متغیر های در نظر گرفته شده بررسی شدند. نتایج به دست آمده از این مشاهدات در نرم افزارEviews10 تجزیه و تحلیل شده و یک مدل رگرسیونی به روش حداقل مربعات معمولی یا OLS برآورد شد. از ۱۹ متغیر بررسی شده، ۷ متغیر مساحت زیربنا، عمر بنا، تعداد واحد کل، داشتن پارکینگ، فاصله تا مراکز تفریحی، فاصله تا فروشگاه ها و میادین و فاصله تا بوستان قیطریه از سطح معناداری خوب، یعنی کمتر 05/0 یا ۵ درصد داشتند. در بین متغیر های فیزیکی داشتن پارکینگ و از بین متغیر های همسایگی، فاصله تا پارک قیطریه به ترتیب با مقادیر عددی 66/0 و 26/0 بیشترین ضریب همبستگی را به خود اختصاص دادند. در بین متغیر های معنادار مساحت زیربنا، تعداد واحد کل و داشتن پارکینگ با متغیر وابسته یعنی قیمت واحد مسکونی رابطه مستقیم و عمر بنا، فاصله تا مراکز تفریحی، فاصله تا فروشگاه ها و میادین و فاصله تا پارک با قیمت واحد مسکونی رابطه معکوس داشتند.
ارزیابی توان اکوتوریستی پارک چمران کرج با استفاده از مدلSWOT و ماتریس ذی نفعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
226 - 234
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی قابلیت های اکوتوریسمی پارک شهید دکتر مصطفی چمران کرج به عنوان یک منطقه تفرجی سرسبز و مدرن نگاشته می شود و تلاش می شود این منطقه به عنوان یک منطقه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اکولوژیکی مورد ارزیابی قرار گیرد. جهت رسیدن به اهداف، در مقاله حاضر از دو الگوی برنامه ریزی راهبردی جهت ارایه راهکارهای مدیریتی استفاده می شود که مدل های SWOT و ماتریس ذی نفعان نام دارند. نتایج نشان داد که نقاط قوت با امتیاز وزنی 3.25، فرصت ها 2.52، نقاط ضعف 94/1 و تهدید ها 1.7 بترتیب در جایگاه های اول تا چهارم قرار گرفتند. سپس با بررسی نمودار وضعیت مدیریت گردشگری برای هرگروه پنج استراتژی مشخص شد که حالت تهاجمی- رقابتی به عنوان موثرترین و پس از آن استراتژی های تنوع بخشی، بازنگری و تدافعی به ترتیب دومین تا چهارمین گروه شناخته شدند. لذا راهبرد تنوع بخشی با عنوان مقابله با تغییر کاربری اراضی درمقابل اصناف با امتیاز وزنی 56 به عنوان مهم ترین اولویت در بکارگیری راهبرد ها مشخص شد.
سنجش وضعیت مؤلفه های پایداری محله ساغریسازان شهر رشت با استفاده از تحلیل پستل (PESTEL)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
21 - 36
حوزه های تخصصی:
در ایده های نوین شهرسازی، توجه به نقش ساکنان در برنامه ریزی در مقیاس خرد افزایش یافته و در راستای تحقق اهداف توسعه شهری پایدار، رویکرد توسعه محله ای، مورد توصیه قرار گرفته است. سنجش توسعه شهری پایدار در مقیاس محلی با عدم قطعیت و ذهنی گرایی مواجه است و متاثر از تعریف شاخص های اندازه گیری و میزان شناخت سنجش کننده از شرایط محلی ست. بهر حال، سنجش شاخص های توسعه پایدار، یکی از اقدام های نخستین برای برنامه ریزی و طراحی هدفمند می باشد. هدف اصلی این مقاله، سنجش وضعیت موجود شاخص های توسعه پایدار شهری در محله ساغریسازان از شهر رشت است. این پژوهش در رسته پژوهش های کاربردی می باشد که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنان محله ساغریسازان بوده که تعداد 362 مورد به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شده و مورد مشاهده قرار گرفته اند. از مدل تعیین محرک های تغییر در محیط در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فنی، محیطی و قانونی موسوم به مدل پستل (PESTEL) برای دسته بندی شاخص ها و امتیازدهی بر اساس پاسخ های دریافت شده از ساکنان منتخب استفاده شده است. سپس راهبردهای پیشنهادی با کمک تکنیک QSPM الویت بندی شده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که محله ساغریسازان در ابعاد چهارگانه کالبدی (4/2)، اجتماعی (6/2)، اقتصادی (9/1) و زیست محیطی (5/2) با پایداری اندکی مواجه بوده و در این میان پایین ترین امتیاز، به پایداری در دو بعد اقتصادی و کالبدی تعلق گرفته است. در این راستا، توسعه گردشگری محله ای برای تقویت وضعیت درآمدی ساکنان و شاغلان و کمک به بهبود پایداری اقتصادی پیشنهاد می شود. همچنین برای ارتقا پایداری کالبدی، تقویت دسترسی به خدمات ضروری و ارتقا کمی و کیفی خدمات مذکور توصیه می شود.
بررسی متغیرهای اثرگذار بر تاب آوری مساکن روستایی در برابر مخاطرات در مناطق دشتی و کوهستانی (مورد شناسی: روستاهای بخش مرکزی قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران به لحاظ وقوع انواع حوادث طبیعی در بین کشورهای نخست دنیا قرار دارد و همه ساله تعداد زیادی از هموطنان بر اثر همین حوادث، خانه و کاشانه خود را از دست می دهند. بر این اساس موضوع ایمن بودن مساکن روستایی و مدیریت درست آن ها در برابر مخاطرات، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی ها است. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر روش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز به دو صورت اسنادی و میدانی (پرسش نامه محقق ساخته) گردآوری شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی متغیرهای اثرگذار بر تاب آوری مساکن روستایی در برابر مخاطرات در روستاهای دشتی و کوهستانی شهرستان قوچان است. جامعه آماری تحقیق حاضر را سرپرستان خانوارهای ساکن در 4 روستای دشتی و 4 روستای کوهستانی تشکیل می دهند. براساس سرشماری سال 1395، ناحیه مورد مطالعه دارای 11712 نفر جمعیت و 3702 خانوار بوده ا ست که با استفاده از فرمول کوکران، 350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسش نامه ها به نسبت جمعیت هر یک از روستاها، بین خانوارها به صورت تصادفی ساده سیستماتیک توزیع شد. تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها با استفاده از آزمون های مختلف در محیط نرم افزاری SPSS انجام شده و برای تهیه نقشه ها نیز از نرم افزار GIS استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون های کای اسکوئر نشان می دهد که بین مؤلفه هایی ازقبیل بهره بالای وام، عدم توان در بازپرداخت آن و... با میزان تاب آوری مساکن روستایی تا سطح اطمینان 99 درصد رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن حاکی از آن است که نداشتن ضامن معتبر، بهره بالای وام و عدم توان در بازپرداخت آن مهم ترین چالش فراروی تاب آوری مساکن هستند. علاوه برآن نتایج به دست آمده از آزمون مان وایتنی و T مستقل نشان می دهند که بین روستاهای نواحی کوهستانی با دشتی در زمینه های متعدد اختلاف معنی داری تا سطح 99 درصد وجود دارند. همچنین نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک نشان می دهد که 3 متغیر بررسی شده توانستند 58 درصد از تغییرات متغیر رضایت از امدادرسانی را بررسی کنند و حدوداً 42 درصد باقی مانده مربوط به مؤلفه هایی است که در تحقیق حاضر مورد شناسایی قرار نگرفتند و توسط عوامل دیگری قابل پیش بینی است. بر این اساس دسترسی به مراکز آتش نشانی و کیفیت راه های ارتباطی به خصوص در روستاهای کوهستانی نقش مهمی در امدادرسانیِ به موقع به افراد در صورت وقوع بلایای طبیعی دارد.
ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در شهر ابرکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در شهر ابرکوه، است. روش پژوهش براساس هدف، از نوع کاربردی است وبراساس ماهیت، از نوع توصیفی– تحلیلی است که با استفاده از نرم افزار Spss و Excel و روش های آماری از قبیل تحلیل عاملی و رگرسیون، توزیع وتکمیل پرسشنامه (300مورد)، مطالعات پیمایشی شهرابرکوه، مطالعه تاریخی مفهوم کیفیت زندگی و با استفاده از نظریه های گوناگون، به بررسی وضعیت کیفیت زندگی شهروندان در شهر ابرکوه پرداخته شده است. بخشی از یافته های این تحقیق نشان می دهد که: به طور کلی 9/45 درصد شهروندان شهر ابرکوه از کیفیت زندگی راضی و 9/32 درصدازکیفیت زندگی ناراضی بودند و 2/21درصد پاسخگویان نیز در طبقه خنثی قرار گرفته اند. بررسی وضعیت و میزان رضایت از قلمروهای سه گانه محیط فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی درشهرابرکوه ، نشان می دهد؛ درقلمرو «محیط اجتماعی» بالاترین میزان رضایت با ارزش میانگین 73/7 مربوط به سلامت و پایین ترین میزان رضایت مربوط به موفقیت های زندگی شهروندان باارزش میانگین 30/4 است. در قلمرو «محیط فیزیکی» بالاترین میزان رضایت باارزش میانگین 92/6 مربوط به وضعیت خانه و مسکن وکمترین میزان رضایت با ارزش میانگین 72/4 مربوط به مبلمان شهری است. در قلمرو «محیط اقتصادی» بالاترین میزان رضایت با ارزش میانگین 29/4 مربوط به امکانات و خدمات آموزشی و پایین ترین میزان مربوط به فرصت های شغلی با ارزش میانگین 29/3 است.
رهنمون های طراحی جهت ارتباط با طبیعت در مسکن معاصر با رویکرد پایداری زیست محیطی
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
59-72
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به افزایش جمعیت و کمبود مسکن و برخورد یک جانبه اقتصادی با مقوله چندبعدی مسکن، توجه به در زندگی آدمی از کسی پوشیده نیست اما خانه های « خانه » نکات کیفی در طراحی خانه کمرنگ شده است. با اینکه اهمیت امروزی قوطی های کاملاً بسته ای بدون ارتباط با آسمان و زمین هستند. این امر در حالی رخ می دهد که علاوه بر وابستگی روانی و جسمانی انسان به طبیعت، توازن و پایداری اکولوژیک نیز به فضاهای سبز طبیعی وابسته است. درصورتی که در مسکن امروز نه تنها ارتباط با طبیعت کمرنگ شده بلکه در حال حرکت به سوی تخریب محیط زیست پیرامون خود نیز هست. مسئله مطرح در این پژوهش، چگونگی ارتباط با طبیعت به عنوان یکی از اصول توسعه پایدار زیست محیطی در معماری خانه ها است. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که: چگونه می توان مسکنی طراحی نمود که هم راستا با طبیعت و اهداف پایداری زیست محیطی باشد؟ همچنین از طریق مطالعه متون در منابع مختلف کتابخانه ای به گردآوری اطلاعات و روش توصیفی- تحلیلی به تجزیه وتحلیل اطلاعات می پردازد و درنهایت رهنمون هایی را ارائه می دهد. این پژوهش نتیجه می گیرد که با انجام اقداماتی در راستای ارتباط بی واسطه با طبیعت همچون درهم تنیدگی فضای باز، نیمه باز و بسته، قرارگیری طبیعت در مسیر زندگی و آمدوشد ساکنان، ارتباط با آسمان و دیگر موارد می توان مسکنی سازگار با طبیعت به منظور بازآفرینی پایداری زیست محیطی طراحی نمود.
تحلیل تطبیقی سنجش کیفیت زندگی در بافت های قدیم و جدید شهری (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: مطالعه کیفیت زندگی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری اهمیت اساسی دارد. در شهر کرمان تفاوت های آشکاری میان کیفیت زندگی در بافت های مختلف آن دیده می شود که ناشی از فضای کالبدی و شرایط اجتماعی حاکم بر بافت های قدیم و جدید شهری است. هدف از این تحقیق ،تحلیل وسنجش کیفیت زندگی در بافت های شهر کرمان است. روش: روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و از طریق مشاهده وضع موجود در محدوده موردمطالعه و تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردیده است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های آماری از نرم افزار آماری SPSS و AHP بهره گیری شده؛ همچنین از نرم افزار ArcGIS نیز در تهیه نقشه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از روش AHP نشان می دهد محله شهرک باهنر در شاخص اقتصادی امتیاز 0.375 در شاخص اجتماعی 0.285 شاخص زیست محیطی 0.284 و شاخص کالبدی 0.515 ؛ همچنین محله هوشنگ مرادی کرمانی در شاخص اقتصادی 0.385، اجتماعی 0.544 زیست محیطی 0.547 و کالبدی 0.333 از وضعیت به مراتب خوبی برخوردارند. محله خواجه خضر از نظر اقتصادی 0.141، اجتماعی 0.087، زیست محیطی 0.110 و کالبدی 0.075 امتیاز را کسب نموده اند. در این شاخص ها محله مشتاقیه از نظر شاخص اقتصادی 0.086، اجتماعی 0.087، زیست محیطی، 0.057 و کالبدی 0.075 بوده است. نتا یج: جمع بندی این پژوهش نشان می دهد محلات جدید یعنی محلات شهرک باهنر و هوشنگ مرادی کرمانی در همه شاخص ها، نسبت به محلات مشتاقیه و خواجه خضر در بافت قدیم از کیفیت زندگی بهتری برخوردارند.
ارزیابی اثرات پروژه های محرک توسعه در محله های شهری (نمونه مورد مطالعه: محله گودال مصلی، شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
57 - 70
حوزه های تخصصی:
توسعه شهری با رویکرد توسعه محله های درونی، سعی در بازگرداندن حیات شهری به بافت های رو به زوال در شهرها دارد. به منظور تسهیل این روند، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از سیاست های به کار گرفته شده در جهت بازآفرینی محله های شهری و فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و توجه به ابعاد مختلف توسعه، مورد توجه قرار گرفته است. در فرایند بازآفرینی شهری، از مرحله تشخیص مسئله تا اجرای پروژه ها و بازنگری برنامه، پی ریزی و تقویت تصمیم سازی ها از طریق ارزیابی امکان پذیر می شود. در این راستا، مقاله حاضر با تدوین شاخص های تحرک و توسعه، تلاش کرده است تا به یک ساختار مناسب و قابل تعمیم برای ارزیابی پس از اجرای پروژه های محرک توسعه در سطح محله دست یافته و اثرات یک نمونه از این پروژه ها را در محله گودال مصلی در بافت تاریخی شهر یزد مورد ارزیابی قرار دهد. پس از استخراج شاخص های ارزیابی در ارتباط با بازآفرینی محله های شهری و پروژه های محرک توسعه از متون معتبر جهانی و تجارب عملی، تحلیل داده های ثانویه مربوط به بلوک های شهری محله گودال مصلی در محیط نرم افزار SPSS21 انجام شده و نتایج نهایی به دست آمده است. به عنوان روش تحقیق در این مقاله، از روش Regression Analysis برای تحلیل اثرات هر شاخص بر هر عامل و از ماتریس ارزیابی اثرات لئوپولد _ مخدوم برای ارزیابی پس از اجرای پروژه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد پروژه دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد به طور متوسط و به ترتیب بر بعد کالبدی، سپس بر بعد سکونتی و نهایتاً بر بعد فعالیتی در سطح محله گودال مصلی اثرات محسوس داشته و این پروژه با ارائه گزینه های اصلاحی به عنوان یک محرک توسعه با اثرات مثبت، قابل تأیید است. همچنین نتایج حاکی از بیشترین ارتباط میان شاخص میزان بومیت با شأن سکونتی بافت، شاخص میزان دسترسی به خدمات با وضعیت محیط مسکونی، شاخص های میزان جمعیت در سن فعالیت و درصد فعالیت کاربری های تجاری با وضعیت فعالیتی و اقتصادی محله بوده و درصد ابنیه نوساز، میزان تراکم جمعیت، میزان اداری بودن و پایداری ابنیه بر تحرک و توسعه کالبدی محله مؤثر است.
نقش فعالیت های گردشگری در توسعه خدمات فرهنگی اکوسیستم های شهری (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
115 - 136
حوزه های تخصصی:
خدمات فرهنگی اکوسیستم، مزایایی غیرمادی است که انسان از ارتباط با محیط به دست می آورد؛ بدین گونه که انسان ابتدا براساس فرهنگ خود محیط را درک و سپس مزایای مذکور را از آن دریافت می کند، اما در حال حاضر به دلیل توسعه سریع، نامناسب و کمتر برنامه ریزی شده، در بیشتر شهرهای کشور از جمله اصفهان، خدمات فرهنگی دریافتی مردم در معرض خطر قرار دارد. از آنجا که گردشگری یکی از فعالیت های مؤثر بر فرهنگ، مزایا و خدمات آن است، هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیرگذاری عملکرد و فعالیت های گردشگری بر توسعه خدمات فرهنگی اکوسیستم (CES) در منطقه تاریخی شهر اصفهان (منطقه 3) است. داده های استفاده شده از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری و برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری در محیط نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمجموع، فعالیت های گردشگری در توسعه CES در منطقه 3 شهر اصفهان نقش مؤثری داشته است؛ البته این تأثیر در ابعاد مختلف یکسان نیست و مؤلفه های خدمات فرهنگی اکوسیستم (CES) یعنی حس مکان، تنوع فرهنگی، روابط اجتماعی، ارزش های زیباشناختی و سیستم دانش و ارزش های آموزشی با درجات متفاوت متأثر از فعالیت ها و فرایندهای گردشگری هستند. در میان شاخص های نامبرده، قوی ترین تأثیرپذیری به مؤلفه ارزش های زیباشناختی و ضعیف ترین تأثیرپذیری به مؤلفه سیستم دانش و ارزش های آموزشی تعلق دارد.
تحلیل و ارزیابی آسیب های اجتماعی در محلات دارای اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله اسلام آباد - شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
59 - 76
حوزه های تخصصی:
از زمینه های ناپایداری توسعه شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، سکونتگاه های غیررسمی می باشد که به علت عدم توانایی سیاست های شهری برای حل و فصل مشکلات مسکن اقشار آسیب پذیر جامعه و کنترل مهاجرت ها شکل گرفته است. سکونت گاه های غیررسمی با تجمعی از اقشار کم درآمد و غالباً با مشاغل غیررسمی و شیوه ای از شهرنشینی ناپایدار همراه اند و به دلیل برخورداری از شرایط انزوا زمینه ساز بسیاری از آسیب های اجتماعی به شمار می روند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آسیب های اجتماعی ناشی از اسکان غیررسمی و وضعیت آن ها در محله غیررسمی اسلام آباد شهر زنجان می باشد. روش پژوهش اکتشافی- تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه بوده است. تعداد نمونه آماری مورد مطالعه جهت تکمیل پرسشنامه شامل 382 نفر از ساکنین محله غیررسمی اسلام آباد می باشد. شاخص های تحقیق در قالب ابعاد شش گانه آسیب های اجتماعی شامل ابعاد اقتصادی، محیطی، اجتماعی-فرهنگی، خانوادگی، فردی-روانی، مدیریتی به صورت محقق ساخته بوده و با مطالعه پیشینه تحقیق و نظریه ها و رویکردهای آسیب های اجتماعی تنظیم گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی، آزمون تک نمونه ای t، آزمون رگرسیون خطی چندگانه و الگوی تحلیل یکپارچه ANP بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عوامل تقویت کننده آسیب های اجتماعی در محله غیررسمی اسلام آباد ناشی از بیکاری (با ضریب 0.980)، بی عدالتی (با ضریب 0.988)، و توزیع ناعادلانه ثروت (با ضریب 0.978) می باشد و بعد «اجتماعی- فرهنگی» (با ضریب 0.627=β) بیش ترین همبستگی را بر گسترش آسیب های اجتماعی دارد. یعنی با تضعیف شرایط اجتماعی-فرهنگی در جامعه، آسیب های اجتماعی نیز گسترش پیدا می کند.
تحلیلی بر توسعه پایدار شهری با تکیه بر شاخصه های سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی (نمونه موردی: منطقه ۲ شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
201 - 216
حوزه های تخصصی:
مهاجرت از شهرها به روستاها، سبب گسترش شهرنشینی و ایجاد مفاهیم جدیدی شد، که می توان با تکیه بر آن ها، از قبیل سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در توسعه پایدار شهری قدم برداشت. هدف از انجام این پژوهش حاضر توسعه پایدار شهری با تکیه بر شاخصه های سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی می باشد. روش این پژوهش تحقیق بر اساس مطالعه موردی و از سنخ توصیفی_ تحلیلی و ضریب همبستگی اجراشده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که برای سنجش اعتماد عمومی از پرسشنامه اعتماد عمومی پیران نژاد (۱۳۸۶) برای سنجش سرمایه اجتماعی گروترت و همکاران (1998) و برای سنجش توسعه پایدار شهری از پرسشنامه گلند و اکایا (2001) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل شهروندان ساکن منطقه 2 شهر تهران می باشد . منطقه ۲ دارای ۲۱ محله و۹ ناحیه میباشد. جمعیت این منطقه براساس سرشماری سال ۱۳۹۵ ایران، ۷۰۱٬۳۰۳ نفر (۲۳۹٬۷۴۲ خانوار) شامل ۳۴۳٬۰۳۳ مرد و ۳۵۸٬۲۷۰ زن است. منطقه ۲ شهرداری تهران به ۹ ناحیه و ۳۰ محله شورایاری ۱۴ محله ممیزی تقسیم می شود. که تعداد 374 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت از نرم افزار SPSS و روش های آماری آن از قبیل تحلیل همبستگی پیرسون، تحلیل میانگین و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که طبق نتایج حاصل از پژوهش، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بر توسعه پایدار شهری تاثیر دارد (p=0.000). شاخص های سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار شهری تأثیر دارد(p=0.000). شاخص های اعتماد عمومی بر توسعه پایدار شهری تأثیر دارد(p=0.000) و می توان نتیجه گرفت که در توسعه پایدار شهری، دو مولفه سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را مد نظر قرار داد.
بررسی عوامل مؤثر بر تبلیغات شفاهی گردشگران ورزشی در مقصد گردشگری مطالعه موردی: شهر گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
89 - 106
حوزه های تخصصی:
در بازار پررقابت گردشگری، به کارگیری ابزارهای تبلیغی قدرتمند جهت تأثیر بر نگرش و رفتار گردشگران برای انتخاب مقاصد گردشگری یکی از چالش های مهم در بحث بازاریابی می باشد. گردشگری ورزشی یکی از بخش های مهم در توسعه صنعت گردشگری و رویدادهای ورزشی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در بازاریابی مقاصد محسوب می شوند. تبلیغات شفاهی گردشگران ورزشی یکی از بهترین ابزارهای تبلیغی در بازار رقابتی است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل مؤثر بر تبلیغات شفاهی گردشگران ورزشی در مقصد گردشگری شهر گنبدکاووس تدوین شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. 374 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین گردشگران ورزشی حاضر در مقاصد ورزشی گنبدکاووس در بهار سال 1398 انتخاب شدند. داده های این تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. روایی پرسشنامه توسط 6 نفر از اساتید صاحب نظر و پایایی آن با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی موردسنجش و تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART PLS V2.0 M3 انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که وفاداری، رضایت مندی و اعتماد اثر مستقیم و معنی داری بر تبلیغات شفاهی گردشگران در مقصد گردشگری دارد. لذا جهت وفادار نمودن گردشگران و تبلیغات شفاهی آن ها پیشنهاد می شود که کیفیت خدمات رویداد و مقصد، بازاریابی رابطه مند مقصد، ارزش ادراک شده و تصویر ذهنی گردشگران از رویداد و مقصد بهبود یابد.
تدوین سناریوهای مؤثر بر توسعه گردشگری با رویکرد آینده نگاری مطالعه موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107 - 127
حوزه های تخصصی:
امروزه، توسعه صنعت گردشگری به عنوان یکی از راه های مهم دستیابی به رشد و توسعه در دنیا محسوب می شود و جوامع مختلف به این مقوله به عنوان یکی از عوامل مهم درآمدزا توجه داشته و بسیاری از برنامه های خود را بر این اساس پایه گذاری کرده اند. هدف از این مقاله تدوین سناریوهای مؤثر بر توسعه گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد با رویکرد آینده نگاری می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از حیث روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده نگاری و سناریونویسی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی صورت گرفته است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و متخصصان در موضوع مربوطه می باشند که علاوه بر حوزه تخصصی خود از شناخت کافی نسبت به منطقه موردمطالعه نیز برخوردار هستند. روش نمونه گیری در این پژوهش نیز مبتنی بر روش غیر احتمالی و از نوع هدفمند است. در این پژوهش از روش های تحلیل ساختاری، سناریو نگاری و تکنیک دلفی استفاده شده است. نرم افزارهای مورداستفاده در این پژوهش نرم افزار Scenario Wizard و MIC MAC می باشد. بر اساس نتایج مدل تحلیل ساختاری از میان 40 شاخص موردبررسی، 12 شاخص به عنوان مهم ترین شاخص های تأثیرگذار بر توسعه گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد انتخاب شد. نتایج نهایی هم نشان داد که 5 سناریو با سازگاری قوی و محتمل پیش روی توسعه گردشگری استان قرار دارد. درمجموع 5 سناریوی قوی پیش روی توسعه گردشگری استان، بیشتر سناریوها در وضعیت مطلوب قرارگرفته اند که این نشان دهنده وضعیت امیدوارکننده برای توسعه گردشگری استان است.
مفهوم اجتماع [محلی] در نظریه های جامعه شناسی شهری، ملاحظات کاربست نظریه ها در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
87 - 100
حوزه های تخصصی:
در پارادایم جدید برنامه ریزی شهری، اجتماع جایگاهی کلیدی در طرح ها و برنامه های شهری دارد. از این رو، از اوایل دهه 1380، پژوهش های متعددی در ایران با موضوع چگونگی کاربرد اجتماع در برنامه ریزی شهری انجام شده و برنامه های شهری گوناگونی با تکیه بر مفهوم اجتماع تهیه شده است. اگرچه برخی مطالعات و برنامه ها، محله را معادل اجتماع در نظر می گیرند، برخی دیگر معتقدند اساساً مفهومی معادل اجتماع در ایران وجود نداشته و مفاهیم اجتماع در جامعه شناسی شهری غرب را بدون در نظر گرفتن ملاحظات مرتبط با زمینه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کاربست این مفاهیم به کار گرفته اند. همین امر باعث شده تلقی یکسانی از اجتماع در میان برنامه ریزان شهری وجود نداشته باشد و برنامه های تدوین شده بر مبنای مفاهیم غربی اجتماع، در عمل موفقیت لازم را به دست نیاورند. از این رو، پیش از به کارگیری اجتماع در نظام برنامه ریزی ایران، با توجه به تعدد مفاهیم اجتماع در جامعه شناسی غرب، لازم است مشخص شود که کدام مفهوم از اجتماع برای کاربست در نظام برنامه ریزی شهری ایران مناسب است؟ با این حال، پرداختن به این پرسش نیازمند پاسخگویی به سه پرسش بنیادین دیگر است: (1) مفهوم اجتماع در نظریات جامعه شناسی شهری چیست و هر یک از این نظریات برای کاربست در چه شرایطی مناسب است؟ (2) مفهوم اجتماع در پارادایم جدید برنامه ریزی شهری چیست و ریشه در کدام یک از نظریات جامعه شناسی شهری دارد؟ و (3) پیشینه اجتماع در ایران چیست و در حال حاضر اجتماع چه مفهومی در ایران دارد؟ پژوهش حاضر سعی دارد با بهره گیری از مرور روایتی نظریات اجتماع و بررسی تطبیقیِ کشف مغایرت به روش کیفی به پرسش نخست پاسخ دهد. به این منظور، نظریات بنیادین اجتماع با استفاده از مطالعات اسنادی مرور شده اند. سپس شباهت ها و تفاوت های نظریات با یکدیگر با استفاده از بررسی تطبیقی شناسایی و ریشه این شباهت ها و تفاوت ها با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی، تبیین شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از نظریات گوناگون اجتماع نیازمند در نظر گرفتن همزمان سه عامل است: (1)زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شهر یا محله هدف، (2) نظریه برنامه ریزی شهری ملاک پژوهش یا تدوین برنامه و (3) هدف از انجام مطالعه یا تدوین برنامه.
ارزیابی عوامل محیطی و کالبدی بر میزان حضور جوانان در معابر شهری مطالعه موردی: خیابان عفیف آباد در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
29 - 44
حوزه های تخصصی:
امروزه پرداختن به موضوع حضور جوانان در فضاهای شهری و ارتباط آن با مؤلفه های معماری بسیار با اهمیت است. دستیابی به نقش این عناصر در افزایش حضور جوانان در معابر، گام مهمی برای کاهش مشکلات جوانان خواهد بود. تقویت حضور جوانان، ضمن ایجاد تعامل با سایر شهروندان، زمینه استفاده از این فرصت ارزشمند به منظور برنامه ریزی اوقات فراغت جوانان و افزایش سرزندگی شهروندان در فضاهای شهری خواهد بود. مهم ترین هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر عناصر کالبدی معماری از جمله فرم و شکل نمای بناهای مجاور معابر شهری، رنگ بدنه ها، نوع کف سازی، مبلمان، تنوع کاربری، محل قرارگیری و شکل باغچه ها و آب نماها و ... بر میزان حضور جوانان در فضاهای شهری و به ویژه معابر است. این تحقیق از نقطه نظر هدف بیرونی از گونه کاربردی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و دیدگاه 400 نفر از شهروندان شامل ساکنان، کسبه و رهگذران، با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته، برداشت شده است. این برداشت ها با استفاده از تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS v.24 اولویت بندی گردیدند. در ادامه با روش تجزیه و تحلیل عاملی، محتوا و بار عاملی پرسش های موجود در هر یک از مؤلفه ها ارائه گردیده است. بر مبنای نت ایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، مهمترین مؤلفه ها از نظ ر پاس خ دهن دگان دسته بندی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، عناصر مبلمان شهری ب ا ض ریب همبس تگی 64/. در مقایسه با مؤلفه های خدمات عمومی و رفاهی، محیطی، ویژگی های عملکردی، مؤلفه های ایمنی و امنیت، تنوع فضایی، کالبدی و مؤلفه های انعطاف پذیری، بیشترین تأثیر را بر افزایش حضور جوانان در خیابان عفیف آباد شیراز داشته اند. همچنین مشخص گردید، توجه به نظافت و پاکیزگی محیط و دسترسی به خدمات عمومی، مهمترین عوامل مورد توجه جوانان حاضر در خیابان عفیف آباد به منظور انگیزه حضور آنان در معابر شهری بوده است.
تحلیل ساختاری موقعیت جغرافیایی ساختگاه سد کهیر به منظور مطالعه معضلات احتمالی احداث سد در منطقه (جنوب شرق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
125 - 142
حوزه های تخصصی:
سد کهیر واقع در استان سیستان و بلوچستان و محدوده جغرافیایی "38/ َ25 عرض شمالی و "09/ َ60 طول شرقی و در 110 کیلومتری غرب شهر چابهار قرار دارد. منطقه مورد مطالعه عمدتاً از نهشته های تخریبی تشکیل شده است و گوناگونی سنگ های واحدهای موجود در آن اندک و محدود به شیل، مارن، ماسه سنگ و کنگلومرا است. وجود نهشته های تخریبی در منطقه باعث ایجاد معضلاتی برای احداث سد خواهد بود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی پایداری شیب و امکان فرار آب از تکیه گاه های سد کهیر است. پس از مطالعه و برداشت صحرایی و پردازش داده ها توسط مجموعه نرم افزارهای مکانیک سنگ، نتایج حاضر به دست آمده است. مطالعات انجام شده نشان می دهد که تکیه گاه های سد ازلحاظ پتانسیل وقوع ریزش اعم از گسیختگی صفحه ای و گوه ای پایدار است. در این مطالعه گسل های محدوده ازلحاظ امکان فرار آب نیز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج بررسی نشان داد که که روند غالب این گسل ها موازی با محور سد است؛ به همین دلیل گسل های منطقه از لحاظ امکان فرار آب منطقه ای ایمن محسوب می شوند. بررسی درزها در تکیه گاه راست نشان داد که این درزها به صورت عمود بر محور سد قرار می گیرند و این مورد بیان کننده پتانسیل امکان فرار آب از درزهای تکیه گاه راست است. با بررسی ویژگی های ناپیوستگی های (پرشدگی) منطقه مشخص شد که در تکیه گاه راست امکان فرار آب پایین خواهد بود. درز های تکیه گاه چپ نیز شرایطی مشابه با تکیه گاه راست دارند. به طور کلی امکان فرار آب در محدوده مورد مطالعه پایین است.
تحقق مدیریت یکپارچه شهری با تأکید بر نقش و قدرت بازیگران سطوحِ مختلف مدیریت شهری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
31 - 46
حوزه های تخصصی:
تعدد مدیریت و ناهماهنگی سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی امور شهری از چالش های مدیریت کلانشهری تهران است. هدف از پژوهش حاضر که از نوع کاربردی بوده، بررسی و ارزیابی تحقق مدیریت یکپارچه شهری با تأکید بر نقش و قدرت بازیگران سطوح مختلف مدیریت شهری در تهران است. برای رسیدن به آن از روش توصیفی تحلیل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کارشناسان، مدیران شهری و اساتید دانشگاه که در زمینه توسعه شهری، برنامه ریزی شهری و مدیریت شهری مشغول به فعالیت در شهر تهران هستند، می باشد. 100 نفر از افراد مذکور به صورت تصادفی انتخاب و اطلاعات لازمه با استفاده از ابزار تحقیق جمع آوری شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ای است که روایی آن به صورت محتوایی (صوری) و پایایی آن با استفاده آزمون آلفای کرونباخ (75/0-87/0) مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج نشان داد، وضعیت کلی تحقق مدیریت یکپارچه شهری تهران، براساس نظرات کارشناسان مورد مطالعه، (2/3- = t) در حال حاضر در مسیر تحقق نیست و یا سرعت رفتن به آن سمت چشم گیر نمی باشد. از طرفی، نتایج آزمون t تک نمونه ای بدست آمده برای عوامل حکمروایی شهری (9/6 = t) و شرایط ساختاری مدیریتی (8/3 = t) نشان دهنده مناسب بودن این دو عامل در زمینه تحقق مدیریت یکپارچه شهری است. همچنین، نتایج بررسی نقش و قدرت بازیگران سطوح مختلف مدیریت شهری تهران نشان داد که نهادهای دولتی، شهرداری و شورای شهری بیشترین قدرت را در سطوح تصمیم گیری مدیریت شهری داشته و به عبارتی بیشترین تأثیرگذاری را بر تحقق مدیریت یکپارچه شهری تهران دارند.
سیر اندیشه های معماران دوره پهلوی، کاربست تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاریخ معماری، کوششی نقادانه به منظور فهم معماری است. معماری دوره پهلوی، سرآغازی برای جریان معماری مدرن ایران است. هدف این پژوهش، شناخت اندیشه های تأثیرگذار بر دگرگونی های ایجادشده در معماری این دوره است. تأمل در پیشینه های مطالعات معماری پهلوی مؤید خلأهایی نظیر عدم توجه به یافته های محققین قبلی و تکرار برخی موضوعات ثابت است؛ لذا پژوهش حاضر سعی نموده با تحلیل تحقیقات پیشین، بتواند انسجامی بین یافته های معماری دوره پهلوی تاکنون ایجاد نماید. روش تحقیق مورداستفاده به صورت ترکیبی از استدلال های منطقی و تحلیل محتوا است. نتایج تحقیق مؤید آن است که در معماری دوره پهلوی نیز، اندیشه های معماران به مثابه رکن اساسی عمل می کند و از طریق آنان می توان نحوه ی تغییرات شکلی و محتوایی جریان معماری پهلوی را تبیین کرد. سیر اندیشه معماران دوره پهلوی در هفت حوزه تقویت مبانی نظری معماری، تغییر آموزش معماری، نحوه ی بهره گیری از معماری سنت، تأمین مسکن، اندیشه های متأثر از معماران خارجی، ایجاد فضای گفت وگو و اشتغال خلاصه می شود. درنهایت این که معماری دوره پهلوی اگرچه مسیری تکاملی طی نکرده است ولی نمود کالبدی اندیشه های معماران دوران خود از غرب گرایی مطلق (ساخت مکعب های مدرن) تا غرب گریزی (در آثار دیبا، سیحون) است که منجر به ایجاد سبک مدرن ملی در اواخر دوره پهلوی دوم شده است.
اصول طراحی مراکز تجاری-تفریحی با رویکرد بازآفرینی مؤلفه های سلامت روانِ بازار سنتی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
۸۹-۱۰۴
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه گذراندن وقت در فضای تجاری تبدیل به فعالیتی رایج در زندگی شده و از سویی توجه به ابعاد سلامت روان در این گونه فضاها در اولویت قرار ندارد؛ در نگاهی به بازار سنتی در ساختار شهر ایرانی تا قبل از دوره مدرن، نقش سازمان دهنده آن به کالبد شهر و وجود فضایی سرزنده و حضور پذیر در آن غیرقابل کتمان است؛ لذا در این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر سلامت روان و تأثیر آن بر سایر ابعاد سلامت، در ارتباط با معماری در فضای تجاری مبتنی بر ویژگی های فضایی بازار سنتی پرداخته شده است. در این پژوهش از روش تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA12، به بررسی مؤلفه های سلامت روان در مقالات ژورنال PublicHelth, Helth & Place و دسته بندی این مؤلفه ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که ۸ شاخص اصلی بیشترین تأثیر را بر سلامت روان دارند. این ۸ عامل به عنوان کدهای اصلی در نظر گرفته شده و در بازار اصفهان مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که از دیدگاه سلامت روان، کیفیت مسیر پیاده، دسترسی به فضاهای سبز و ارتفاع مناسب ساختمان مهم ترین عوامل مؤثر بر کیفیت حضور پذیری در بازار سنتی اصفهان است.
تحلیلی بر نقش سیاست های دولت و مجاورت بازار بر تغییرات کارکردی و زوال محله های شهری (مطالعه موردی: محله سیروس شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع:هدفاین مقاله، تحلیلی بر نقش سیاست های دولت و مجاورت بازار بر تغییرات کارکردی و زوال محله سیروس می باشد. روش: نوع تحقیق بر اساس هدف، بنیادی- شناختی و ازلحاظ ماهیت و روش، کیفی – اکتشافی است. برای گردآوری اطلاعات از بررسی اسنادی- میدانی استفاده شده است. جامعه آماری شامل متخصصان موضوع مربوطه، ساکنین و مالکان، آژانس های املاک و کسبه بازار می باشند، که با استفاده از تکنیک گلوله برفی انتخاب شده اند. با 25 کارشناس مرتبط با حوزه پژوهش، 42 نفر از ساکنین و 38 نفر از مالکان، آژانس های املاک و کسبه بازار مصاحبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای و رگرسیون چند متغیره در نرم افزار spss استفاده گردید. یافته ها: از 7 متغیر مورد بررسی، متغیر «نحوه تملک و تخریب توسط شرکت بازآفرینی»، با 16.7 و 83.3 درصد فراوانی به ترتیب در طیف زیاد و خیلی زیاد بر اساس نظر پاسخگویان، از بالاترین سطح اثرگذاری در زوال محله برخوردار بوده است. مولفه های «ورود بازار و تغییر کاربری» و «صرفه جویی ناشی از تجمیع و مجاورت» به ترتیب در رتبه های دوم و سوم اثرگذاری و مداخله در زوال محله قرار دارند. مولفه های انباشت ، ترغیب مالکان، رانت و اعیان سازی، به ترتیب اهمیت تأثیر بر زوال محله، در رتبه های بعدی قرار گرفتند. نتایج: با وجود طرح های متعددی که برای محله سیروس تهیه شده، محله مذکور از نظر فیزیکی و اجتماعی مورد غفلت واقع شده، به طوری که، برهم کنش دو نیروی دولت و بازار با داشتن ابزار سیاست واقتصاد، به زوال تدریجی سکونت، منجر شده است.