فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله در چارچوب میان رشته ای، تحت تأثیر مجموعه ای از دانش های شهرسازی، آینده پژوهی و اخلاق، با استفاده از روش تحلیل لایه لایه ای علّت ها که یک روش مطلوب برای طبقه بندی دیدگاه ها و ملاحظات مختلف درباره آینده ها است، به گونه ای نظام یافته است که بتوان ضمن دستیابی به درکی عمیق از لایه های زیرین مسائل مرتبط با آینده های بدیل شهر پایدار (بوم شهر، شهر سبز، شهر فشرده، شهر کم کربن، شهر سالم، شهر زیست پذیر و شهر هوشمند) و عوامل علّی مؤثر بر شکل گیری آن ها، آینده مرجّح/ مطلوب شهر پایدار از منظر دانش اخلاق زیست محیطی بازشناسی و تبیین گردد. بدین ترتیب پرداختن به مسأله شهر پایدار در این تحقیق از منظر «اخلاق زیست محیطی» با تأکید بر اسلام ضرورتی است در راستای فهم درست آینده و بازتاملی پیرامون چشم انداز آینده های شهرهای پایدار برای ادراک این که امروز چه اقداماتی را در حوزه شهرسازی می توان برای ساختن فردایی بهتر فارغ از ناکجاآباد انجام داد. نتایج به دست آمده نشان می دهد انسان هایی که محیط زیست فعلی و نهایی آنان ذات باری تعالی است، به عمران و آبادی زمین پرداخته و در «شهر طیّب» ساکن خواهند بود. اما نگرش زیست بوم محور، که محیط زیست انسان را کره زمین یا بوم سپهر می پندارد، علارغم اینکه به درستی منجر به این فهم شده است که فرم شهر باید بر مبنای فرایندهای بوم سپهر شکل پذیرد، صرفاً با تکیه بر حکمرانی زیست محیطی قادر نخواهد بود در ساکنان بوم شهر/ شهر سبز به عنوان آینده مرجّح/ مطلوب شهر پایدار، تحرّک لازم را برای عمران و آبادانی زمین ایجاد کند و از نظر قرآن کریم، ساکنان این شهرها از معیشت ضُنک برخوردار خواهند بود.
بررسی تاثیر کاربری زمین بر رفتار عابران در خیابان های شهری مطالعه موردی: خیابان دانشجو- مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
57 - 68
حوزه های تخصصی:
امروزه خیابان های شهری به سبب وجود کاربری های مختلف، از جمله تأثیرگذارترین عناصر شهری در زندگی روزمره شهروندان هستند. اما متاسفانه بی توجهی طراحان و برنامه ریزان شهری به تأثیرات کاربری ها بر رفتار عابران، اثرات نامطلوبی بر کیفیت های فضای شهری از جمله تعاملات اجتماعی و تنوع بخشی فعالیت ها را به همراه داشته است. در این بین بررسی پژوهش های پیشین نشان می دهد که در ادبیات طراحی شهری مطالعه رفتارهای عابران صرفا معطوف به حرکت پیاده بوده و به تأثیر انواع کاربری ها بر رفتار عابران در فضاهای شهری کمتر توجه شده است. از این رو مطالعه حاضر بر آن است تا با بررسی تأثیر کاربری ها بر انواع فعالیت ها و رفتار عابران علاوه بر تأمین خلاء تحقیقاتی موجود پیرامون عوامل عملکردی مؤثر در ایجاد سرزندگی در طراحی شهری به فراهم نمودن زمینه مطلوب جهت ایجاد تنوع رفتاری با تأکید بر نوع کاربری در خیابان دانشجو ی مشهد بپردازد. لذا مخاطب اصلی این مقاله را می توان طراحان و برنامه ریزان شهری دانست. مقاله حاضر به صورت کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی است و در آن از روش هایی نظیر مشاهده و ثبت الگوهای رفتاری، برای بررسی رفتار عابران و انجام دادن بازدیدهای میدانی و پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات پیرامون کاربری ها استفاده شده است. اطلاعات به دست آمده از این طریق به کمک آزمون همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های این مقاله نشان می دهد میان کاربری ها و رفتار عابران رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت نتیجه به دست آمده دراین مقاله حاکی از آن است که کاربری های با مقیاس عملکردی ناحیه و کاربری های با میزان تناوب مراجعه یک یا چند بار در ماه و پاسخ گو به نیازهای ثانویه، قادر به ایجاد رفتارها و فعالیت های متنوع تر عابران در خیابان هستند.
سنجش قابلیت جرم خیزی پارک های شهری خوی براساس مدل ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ظرفیتسنجی جرائم انجامشده در پارک های شهر خوی انجام میگیرد و داده ها براساس سه مدل ضریب ویژگی، استانداردسازی و از طریق AHP رتبه بندی میشوند. پس از شناسایی هشت پارک مهم شهر، ابتدا جرائم از نظر فراوانی و درصد طبقه بندی میشوند. سپس با توجه به معیارها و زیرمعیارهای رسمی طبقه بندی شدة جرم در کتب حقوقی، مدل ضریب ویژگی و استانداردسازی داده ها پیاده شد. در پایان نیز با استفاده از نرم افزار Expert Choice، تمامی معیارها و زیرمعیارها از طریق مقایسة دوبه دویی انجام گرفت و خروجی های آن به صورت جداول طبقه بندی شده تنظیم شد. مطابق نتایج، پارک طوبی (بهاران) براساس انواع مختلف جرمخیزی در رتبة اول و پارک ملت در رتبة آخر قرار دارد. خریدوفروش مواد مخدر، رابطه نامشروع و قماربازی و شرط بندی نیز از نظر شدت و تعداد در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند. همچنین نتایج نشان داد دو پارک شهر شادی و لاله شرایط نامساعدی برای حیات آتی دارند و شهر شادی به عنوان مهم ترین مکان تفریحی در گذشته، هم اکنون اوضاع بسیار نامطلوبی از جمله حضور مداوم معتادان و جرائم عمومی دارد. برای سنجش شدت جرائم براساس افکار عمومی، بعد از طبقه بندی آنها به زبان ساده، 382 نمونه از مجموع 75000 عضو جامعة آماری، براساس فرمول کوکران انتخاب شدند و پرسشنامه در هشت پارک منتخب توزیع شد. سپس براساس آن، جرائم براساس شدت از 1 تا 5 امتیازدهی شدند. براساس نتایج، قتل با 1910 و بچهدزدی با 1786 بیشترین و ایجاد مزاحمت برای بانوان با 765 و وندالیسم با 708، کمترین امتیاز را کسب کردند.
تحلیلی بر نقش پارامترهای جغرافیایی در الگوهای توسعه فیزیکی شهرها موردشناسی؛ شهر صوفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاًشهرنشینینقشاساسیدرخطمشیتوسعه یجغرافیاییجمعیتورشدشهریدارد،ازاین رودردهه هایاخیردرایرانرشدوگسترششهرهابهصورتیکمسألهدرآمدهولزومتوجهبهمسایلشهریبهویژهمسایلکالبدیآن،درقالبیکچارچوبعلمیاهمیتیافتهوضرورتویژهپیداکردهاست. دراینپژوهشبررسینقشپارامترهایجغرافیاییبرتوسعهفیزیکیشهرصوفیانونیزعواملمؤثربرآنموردبررسیوتحلیلقرارگرفتهاست. درتحقیقحاضر،ازروشترکیبیاستفادهشدهاست،بهنحوی کهبرایجمعآوریداده ها،ازروشتوصیفیوبهمنظورتجزیهوتحلیلداده هاازروش هایعلّیاستفادهشدهاست. بهمنظورآزمونفرضیه هایتحقیق،ازابزارپرسشنامهاستفادهشدهاستکهتوسط 30 نفرازکارشناسانشاغلدراداراتشهرصوفیانتکمیلشدهاستوضریببالای (0.90) آلفایکرونباختأییدکنندهپایاییپرسشنامهمی باشد.تحلیلآماریتحقیقبااستفادهازآزمونپارامتریتکمتغیرهوآزمونناپارامتریدوجمله ایانجامگردیدونتایجحاکیازآنستکهعواملمحیطینقشچندانیدرتوسعهفیزیکیشهرصوفیانایفاءنکردهاند،لیکنموقعیتجغرافیاییشهرصوفیانمؤثرترینعاملدرتوسعهفیزیکیشهرصوفیانمی باشد. ازطرفدیگر،عاملفاصلهازشهرتبریز،عاملیتعیینکنندهدرتوسعهفیزیکیشهرصوفیانمیباشدونهایتاًاینکهتوسعهفیزیکیشهرصوفیاندرطیدههاخیرهوشمندنبودهاست.
شناسایی و تحلیل تاثیر متغیرها و شاخص های تاب آوری: شواهدی از شمال و شمال شرقی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غیرقابل پیش بینی بودن آسیب پذیری سیستم های اجتماعی و فنی، عدم اطلاع از زمان، محل و نحوه وقوع سوانح، تاب آوری را تبدیل به هدفی اجتناب ناپذیر ساخته است. این مطالعه با توجه به این عوامل و با هدف تحلیل متغیرها و شاخص ها تاب آوری در قالب یک سیستم، با روش پیمایش میدانی به ارزیابی عوامل تاثیرگذار، تاثیرپذیر، کلیدی و استراتژیک بر سیستم و پایداری یا ناپایداری آن پرداخته است. با مرور مبانی نظری، متغیرها در چهار گروه اجتماعی، اقتصادی، نهادی و فیزیکی- کالبدی با شاخص ها مرتبط طبقه بندی و با روش تحلیل تاثیرات متقابل تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متغیرها و شاخص ها با استفاده از نرم افزار میک مک تحلیل شدند. در ماتریس تاثیرات مستقیم، تاثیرگذاری متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و نهادی بیش از تاثیرپذیری آن ها و تاثیرگذاری متغیر کالبدی- فیزیکی بسیار کمتر از تاثیرپذیری آن می باشد. ماتریس تاثیرات متقابل غیرمستقیم نیز حاکی از اختلاف دو متغیر نهادی و اجتماعی در مقایسه با دو متغیر دیگر در میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری است. به بیان دیگر، دو متغیر نهادی و اجتماعی تاثیرگذارترین متغیرها در تاب آوری جامعه خواهند بودند. با توجه به نتایج حاصل از ماتریس تاثیرات مستقیم دو شاخص مشارکت و همکاری، کمک و ارتباط متقابل از گروه متغیر اجتماعی و شاخص آمادگی از گروه متغیر نهادی و در ماتریس تاثیرات غیرمستقیم شاخص های مشارکت و همکاری، کمک و ارتباط متقابل، هویت اجتماعی از گروه متغیر اجتماعی و شاخص آمادگی از گروه متغیر نهادی شاخص های استراتژیک و کلیدی محسوب می شوند. آنچه از نحوه پراکنش شاخص های در محورهای تاثیرگذاری- تاثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم پیداست، ناپایداری سیستم می باشد.
تحلیل فضایی- کالبدی مساجد بر اساس جمعیّت مکلّفین (مطالعه موردی: شهر گرگان)
حوزه های تخصصی:
انتخاب مکان مناسب برای فعالیت خاصّی در سطح شهر یکی از تصمیمات مهم در جهت برنامه ریزی مناسب شهر و ساماندهی فضایی آن می باشد. از میان کاربری های گوناگون در شهر، مسجد به عنوان مکانی مقدس و مذهبی و پیوند دهنده روابط مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در شهر می باشد که تأثیر به سزایی در دیگر کاربری های شهری و کارکرد آن و در نهایت در توسعه شهری دارد. در این پژوهش با تأکید بر روش های آمار فضایی با استفاده از نرم افزار ArcGIS به بررسی الگوی فضایی محدوده پرداخته شده است و از روش های مختلف آمار فضایی از جمله تحلیل خوشه بندی، تحلیل میانگین مرکزی، فاصله استاندارد و تحلیل لکه های داغ استفاده شد؛ همچنین، با مشاهده نقشه ها و اطّلاعات به دست آمده از این تحلیل ها در می یابیم که قسمت مرکزی محدوده پژوهش از تمرکز بالای جمعیّت مکلّفین و همچنین تعداد مساجد بیشتری نسبت به مناطق دیگر بر خوردار است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که قسمت های شرق و غرب محدوده از اولویت بیشتری برای ساخت و مکان گزینی مسجد برخوردار باشد و در عین حال حریم قانونی و عملکردی مساجد پیرامون نیز در نظر گرفته و حفظ شود. در نظر گرفتن مسیرهای مواصلاتی به مساجد فعلی و مساجدی که قرار است پیش بینی و احداث شوند از اهمیّت ویژه ای برخوردار می باشد که می بایست برنامه ریز این مهم را از اولویت های اصلی در امر مکان گزینی مدّ نظر قرار دهد.
Prioritizing the indexes of Discretion, Heterogeny and Autogeny factors in order to analyze and evaluate their readiness for ideal situation of Central bank of the Islamic republic of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
the purpose of this research is to prioritize the indexes of discretion, Heterogeny and Autogeny factors in order to analyze and evaluate their readiness for ideal situation of Central bank of the Islamic Republic of Iran (CBI). This research is an exploratory kind and in terms of method is a survey kind. The data collection tool is questionnaire. After two Delphi cycles, in final questionnaire the detachment variable was eliminated and for Autogeny variable 10 questions, Heterogeny 11 questions and discretion 17 questions were regulated, therefore it can be said the ostensible and content validity of the questionnaire was confirmed. Also since Cronbach's alpha coefficient of the questionnaire was higher than 0.7, it indicates acceptable reliability of the questionnaire. In order to analyze the data, Friedman test with applying SPSS software was used. The results showed, the structural dimension with average grade of 1.83 had higher average than contextual dimension which means in Discretion factor, the structural dimension has more readiness for ideal situation. Also the structural dimension with average grade of 2 had higher average than contextual dimension which means in Heterogeny factor, structural dimension has more readiness for ideal situation. And finally, the contextual tent dimension with average grade of 1.91 had higher average than structural dimension which means in Autogeny factor, the contextual dimension has more readiness for ideal situation.
A Quantitative and Qualitative Evaluation and Analysis of Schools and its effect on Urban Physical Planning (Case Study: Shahriar City's Schools)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۳
۲۳۴-۲۲۵
حوزه های تخصصی:
In order to promote and improve the quality of educational spaces and achieving a comprehensive statistics, evaluation and analysis of schools neglected in most Iran’s schools, while educational spaces play an important role in the social and cultural structure and population growing and schools as one of the most basic educational centers, study on this field is important. Therefore, schools evaluation (in the Shahriar city as a case sample) plays an important role in raising the scientific level of a country and development of urban physical planning in the field of education. It supposed that the schools of Shahriar city in terms of population, area and other qualitative and quantitative aspects are far from per capita and standards of the country’s modernization organization, and according to this hypothesis, to what extent are schools far from relevant standards in terms of population growth, and what are solutions to fix and reform schools? This study is a descriptive - analytical and field study, to collect data, city education department; organization of schools renovation, journals and valid books and papers were used. Then, the date of Shahriar city’s schools to determine its distance from per capita standard was assessed and compared. The study result shows lack of schools area in term of population and per capita standard was about 310 thousand square meters in Shahriar city that will reach to 700 thousand square meters in the future 25 years.
فضای شهروندمدار، رویکردی نوین در تحقق توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تطور مفهوم فضا در دهه های گذشته و ایجاد درک مشترک از اینکه فضا یک سازه اجتماعی و اجتماع نیز یک سازه فضایی است، از یک سو و در نظر گرفتن حقوق شهروندان به مثابه اساس برنامه ریزی های اجتماعی در گفتمانهای شهروندی از سوی دیگر، اساس نظری تبلور فضای شهروندمدار است. مفهومی که شناخت ابعاد و نحوه عینیت یافتن آن موضوع بسیاری از پژوهش ها، برنامه ریزی ها و طرح های شهری در چند سال اخیر بوده است. این پژوهش به دنبال بررسی و شناخت فضا، شهروندی و فضای شهروندمدار و تجزیه و تحلیل وضعیت فضای شهر تهران بر اساس شناخت است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و اساس آن مبتنی بر مدل CSI یا شاخص رضایت شهروندان از طریق مطالعه میدانی (384 پرسش نامه) و بهره گیری از روش های آماری کای اسکوئر،T-test تک نمونه ای، ضریب همبستگی اسپیرمن و... در محیط نرم افزار SPSSاست. نتایج نشان می دهد که شاخص های CSI در شهر تهران در وضعیت نامطلوب و نسبتاً مطلوب قرار دارد و شهروندان از فضای شهر تهران رضایتی کمتر از حد متوسط داشته اند. نتایج نشان دهنده دوری و فاصله فضای شهر تهران از ابعاد و شاخص های فضای شهروندمدار به مثابه مهم ترین حلقه مفقوده نظام برنامه ریزی شهری تهران است که این امر می تواند هشداری برای بروز آسیب های اجتماعی – فضایی باشد و ضروری است از هم اکنون چاره ای برای حل آن اندیشیده شود.
شاخص شناسی فرسودگی بافت های شهری(مطالعه موردی: منطقه ۳ شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از چالش های شهرسازی معاصر ایران، مقوله بافت های فرسوده شهری و شناسایی شاخص های این بافت هاست. منطقه ۳ شهر اصفهان، بافت تاریخی با مساحت ۰۶/۲۹۹ هکتار بافت فرسوده، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. هدف از انجام پژوهش، تعیین اولویت های ساماندهی محله های فرسوده بر مبنای شاخص های فرسودگی است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و در فرآیند تحلیل از مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شده است. در راستای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه (با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی ساده، ۲۶۲ پرسش نامه در سطح ۸ محله به صورت منظم (سیستماتیک) توزیع شده اند)، نقشه و برداشت میدانی استفاده شده است. شش معیار و ۲۴ شاخص به عنوان شاخص های اثرگذار در فرآیند فرسودگی معرفی و ارزیابی شد. نتایج حاکی از آن بود که معیار کالبدی، ساختمانی، زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و خدماتی به ترتیب بیشترین تأثیر را در فرسودگی بافت محله ها داشته اند. به علاوه محله های جویباره، شهشهان، سنبلستان، امامزاده اسماعیل، سرچشمه، نقش جهان، سرتاوه و احمدآباد به ترتیب رتبه یک تا هشت را از نظر میزان فرسودگی کسب کرده اند و اولویت شیوه مداخله هر محله بیان شده است.
مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی با رویکرد برنامه ریزی محیط زیست و بهره گیری از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه ی موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی از دیدگاه برنامه ریزی محیط زیست با استفاده از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی در استان لرستان است. پردازش و تحلیل داده ها به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و براساس ده معیار مهم از نظر کارشناسان محیط زیستی شامل طبقات ارتفاع، طبقات شیب، فاصله از مناطق حفاظت شده، قابلیت کاربری اراضی، فاصله از رودخانه ها، فاصله از گسل، فاصله از نقاط روستایی، فاصله از نقاط شهری، فاصله از صنایع موجود و فاصله از راه ها صورت گرفته است. در این پژوهش از روش پرومته برای رتبه بندی آلترناتیوها و از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی برای تعیین وزن هریک از معیارها استفاده شد. برپایه ی نقشه وزن بندی نهایی، از مجموع مساحت منطقه، شانزده درصد (45 هزارو207 کیلومتر مربع) برای توسعه ی صنایع پتروشیمی مناسب هستند. نتایج تجزیه و تحلیل حساسیت مدل نیز نشان داد که بخش زیادی از مکان های ب ا ت وان نسبتاً مناسب و مناسب نقشه ی نهایی، منطبق بر کلاس های ک املاً مناس ب ه ریک از مشخصه های ورودی در مدل بوده است و این ام ر رض ایت بخ ش بودن مدل به کار رفته را در مطالعات مکان یابی صنایع پتروشیمی نشان می دهد.
مطالعة تطبیقی الگوی رشد فضایی-کالبدی کلان شهرهای تبریز و استانبول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی رشد شهری یکی از مباحث اصلی است که می تواند به پایداری و حیات شهرها کمک نماید و با تمام خصوصیات اعم از فرم و کارکرد و کالبد و محتوی، دغدغة بی پایان فیلسوفان و نظریه پردازان و آرمان گرایان از حداقل 5 قرن قبل از میلاد تا عصر حاضر بوده است و امروزه، آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر می تواند یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و دست اندرکاران شهری باشد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی بنماید. لذا، با توجه به ضرورت موضوع، ما نیز در پژوهش حاضر، در مطالعه ای تطبیقی در تلاشیم تا با استفاده از روش های کمی، الگوی رشد فضایی- کالبدی دو کلان شهر خواهر خوانده، یعنی کلان شهرهای تبریز و استانبول را ارزیابی کنیم. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت و روش، دارای رویکرد توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. به طوری که، ابتدا با استفاده از مطالعات میدانی، اسنادی و کتابخانه ای به بررسی و استخراج اطلاعات مورد نیاز پرداخته و سپس فرم کالبدی- فضایی رشد شهر تبریز (با 10 منطقه) و استانبول (با 39 منطقه) را با استفاده از روش های کمی محاسبه کرده است؛ برای سنجش فرم از چهار روش (آنتروپی، جینی، موران، گری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی رشد کلان شهر تبریز، پراکنده بوده و در سال 1390 گرایش به الگوی تصادفی را نشان می دهد. اما فرم کلان شهر استانبول، گرایش به الگوی رشد متمرکز را نشان می دهد.
تحلیلی بر توزیع فضایی هتل ها در مقصدهای گردشگری، مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
43 - 57
حوزه های تخصصی:
فضاهای گردشگری شهری، شامل عناصر اولیه و عناصر ثانویه اند. عناصر اولیه شامل جاذبه های گردشگری و عواملی هستند که سبب جذب گردشگر می شوند. عناصر ثانویه گردشگر جذب نمی کنند، اما بر ماندگاری گردشگر در شهر مؤثرند. نحوه پراکنش عناصر گردشگری در فضای شهری، در مدت ماندن گردشگران و درنتیجه، اقتصاد گردشگری نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی پخشایش فضایی جاذبه های گردشگری و مکان یابی هتل های شهر کرمانشاه است. در این پژوهش، برای تعیین الگوی فضایی جاذبه های گردشگری و هتل ها، از مدل میانگین نزدیک ترین همسایه و برای بررسی نحوه قرارگیری جاذبه های گردشگری و هتل ها نسبت به یکدیگر، از مدل مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار استفاده شد. مقدار به دست آمده از مدل میانگین نزدیک ترین همسایه، برای جاذبه های گردشگری 69/0 است که الگوی خوشه ای برای جاذبه های گردشگری را نشان می دهد. همچنین مقدار به دست آمده برای هتل ها 33/1 است که نشانگر الگوی پراکنده برای هتل هاست. همچنین نتایج مدل مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار نشان می دهد که مرکز متوسط هتل ها، نزدیک به جاذبه های گردشگری است و نیز بیضی انحراف معیار هتل ها و جاذبه های گردشگری متداخل است که این تحلیل ها نشانگر تناسب قرارگیری هتل های شهر کرمانشاه نسبت به جاذبه های گردشگری است.
سنجش نابرابری فضایی شاخص های فرهنگی بین شهرستانی با استفاده از مدل ویکور (مطالعه موردی: شهرستان های کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مسائل مؤثر بر رفتارها در جوامع انسانی مقوله فرهنگ است. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، توسعه فرهنگی یکی از ابعاد اصلی فرایند توسعه محسوب می شود. بنابراین برای برنامه ریزی، تخصیص منابع و اعتبارات میان مناطق مختلف، شناسایی جایگاه منطقه در بخش مربوطه و سطح بندی برخورداری از مواهب توسعه ضروری است. هدف از این پژوهش، تعیین و تحلیل سطح توسعه فرهنگی و نابرابری ناحیه ای شهرستان های استان کرمانشاه با استفاده از مدل آنتروپی- ویکور است. جامعه آماری پژوهش، ۱۴ شهرستان استان کرمانشاه است. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- کمی و تحلیلی است. در این پژوهش از ۲۰ شاخص فرهنگی برای سطح بندی و جایگاه هر یک از شهرستان های استان کرمانشاه در چهار سطح توسعه یافته (فرا برخوردار)، در حال توسعه (برخوردار)، توسعه نیافته (نیمه برخوردار) و محروم (نابرخوردار) بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش مبین آن است تنها شهرستان کرمانشاه در سطح توسعه یافته و رتبه اول قرار دارد و شهرستان های اسلام آباد غرب و صحنه در سطح در حال توسعه (برخوردار) و رتبه دوم قرار دارند. شهرستان های کنگاور، سنقر، هرسین، پاوه، سرپل ذهاب، گیلانغرب، قصر شیرین در سطح توسعه نیافته (نیمه برخوردار) و در رتبه سوم و شهرستان های روانسر، دالاهو، ثلاث باباجانی و جوانرود در سطح محروم (فروبرخوردار) و رتبه چهارم قرار دارند. یافته های حاصل نشان می دهد که نابرابری های فضایی فرهنگی، در سطح استان بسیار بالا است و تناسب چندانی با عدالت اجتماعی نداشته و لازم است به توزیع عادلانه منابع وخدمات فرهنگی در سطح توسعه فرهنگی توجه جدّی شود.
سنجش نابرابری فضایی سطح سلامت در استان قزوین با استفاده از تکنیک الکتره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل تأثیر گذار در توسعه هر کشوری، بهینه بودن ارائه خدمات بهداشت و درمان است. این خدمات زمانی مطلوب تر خواهند بود که به طور عادلانه در مناطق مختلف توزیع شوند و رضایت جامعه را فراهم کنند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل نابرابری سلامت منطقه ای در استان قزوین است؛ بدین منظور با رویکردی کاربردی و ماهیتی توصیفی و تحلیلی انجام یافته است. جمع آوری داده با شیوه کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است که مشتمل بر مطالعه ادبیات جهانی سلامت، پژوهش های انجام شده پیشین و استناد به سالنامه آماری استان قزوین در سال 1392 است. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از مدل الکتره فازی، مدل جمع وزنی، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب پراکندگی و آزمون تی صورت گرفته است که بدین منظور از نرم افزارهای Excel و SPSS برای اطمینان از صحت و دقت در محاسبه ها بهره گیری شد. محاسبات روش الکتره فازی نشان دهنده برتری غالب شهرستان قزوین با 5 امتیاز بر سایر شهرستان های استان است و در جایگاه های بعدی به ترتیب شهرستان های بوئین زهرا با 4 امتیاز، تاکستان با 3 امتیاز، آبیک با 2 امتیاز، البرز با 1 امتیاز و آوج با صفر امتیاز، رتبه های دوم تا ششم را کسب کردند. محاسبات آزمون تی، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب پراکندگی نیز نشان دهنده نابرابری توزیعی چه در بین شهرستان ها و چه در درون آن ها (شهرها و روستاها) است؛ وجود نابرابری در استان قزوین، از توزیع ناعادلانه خدمات سلامت و فاصله از دو اصل در دسترس بودن و فراهم بودن بین شهرستان ها و درون آنها حکایت دارد.
رویکرد شبکه بندی هگزاگون در ارزیابی تخریب سیمای سرزمین (مورد مطالعه: شهرستان شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه که بر روی سیمای سرزمین شهرستان شمیرانات انجام گرفت، برای اولین بار شبکه بندی هگزاگون برای دستیابی به واحدهای همگن در اجرای مدل تخریب به کار گرفته شد. در این راستا، با توجه به وسعت محدودة مورد مطالعه یک شبکة هگزاگون متشکل از 36 واحد (سلول) ایجاد و هر سلول شبکه به عنوان یک زیرسیما در نظر گرفته شد. در ادامه، آسیب پذیری اکولوژیک، عوامل تخریب و شدت آن ها برای هر سلول با به کارگیری متریک های سیمای سرزمین محاسبه و براساس منطق فازی استانداردسازی و طبقه بندی شد. در پایان، بر مبنای ضرایب تخریب به دست آمده، تحلیل و پهنه بندی سیمای سرزمین انجام گرفت. در مجموع، 73 درصد از مساحت شهرستان شمیرانات با وضعیت تخریب کم و مستعد توسعه شناسایی شد که با رعایت محدودیت های اکولوژیکی و حریم های (رود دره ها، فاصله از گسل های اصلی و مناطق حفاظت شده) قابل توسعه است. همچنین، 23 درصد نیازمند بازسازی و احیاء و 4 درصد نیازمند اقدامات حفاظتی شناسایی شد. در صورت به کارگیری شبکة هگزاگون به عنوان مبنای ارزیابی تخریب سیمای سرزمین، ضمن محاسبة دقیق تر متریک ها و در نهایت، برآورد ضریب تخریب به تفکیک سلول های همگن، وضعیت کل سیمای سرزمین مورد مطالعه نیز از لحاظ میزان تخریب صورت گرفته و پتانسیل توسعة آتی مشخص خواهد شد.
طیف سنجی سرزندگی در بافت ها و محلات شهری با تلفیق رویکردهای توسعه ی پایدار، رشد هوشمند و نوشهرگرایی و کاربرد مدل الکتر (نمونه ی موردی: محلات شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز اندیشه های نوین در مباحث شهرسازی و ورود آنها به عرصه های مدیریت شهری موجب گردیده تا شهرها، تجارب متفاوتی را کسب کنند. افول حیات و سرزندگی در محلات شهری را می توان به عنوان یکی از نتایج پیروی از دیدگاه مدرنیسم دانست که همواره طرفدار کمّی گرایی بوده است و به مباحث کیفی بی توجهی نموده است. پژوهش حاضر با هدف طیف سنجی و سنجش ابعاد سرزندگی در بافت ها و محلات شهر مرودشت انجام شده است. روش تحقیق، تحلیلی- پیمایشی و مبتنی برمنابع اسنادی و پرسشنامه های محقق ساخته می باشد. به منظور تحلیل داده ها از مدل الکتر (electre) استفاده شده است. مراحل تحقیق شامل سنجش (از طریق 44 سنجه در قالب 6 بُعد اصلی)، ارزیابی و انتخاب محله ی برتر (منتخب از پنج بافت مختلف شهر) می باشد. طبق یافته های تحقیق، بافت شماره 4 و محلات آن عنوان سرزنده ترین و بافت شماره 3 و محلاتش کمترین میزان سرزندگی از نظر ساکنان را داشته اند. در ادامه با توجه به نحوه ی پراکنش عوامل مؤثر در سرزندگی از قبیل نوع توزیع کاربری های جاذب، محل قرارگیری فضاهای عمومی، موقعیت مراکز محله، کاربری زمین شهر و غیره . طیف سنجی سرزندگی در بافت های شهر مرودشت و محلات آن صورت می گیرد. نتیجه طیف سنجی به صورت نقشه های سرزندگی در محورهای اصلی، سرزندگی در مراکز اصلی، سرزندگی در نقاط گره گاهی، سرزندگی در لبه های بیرونی و محورهای پیرامونی بررسی شده است. در نتیجه آزمون طیف سنجی سرزندگی، بافت شماره 4 و محلات درون آن به سبب سرزندگی بیشتر، تمام گزینه های طیف سنجی را دربر می گیرند. در مقابل بافت شماره 3 و محلاتش با کمترین میزان سرزندگی هیچ یک از گزینه های طیف سنجی را شامل نمی شود.
تحلیلی بر میزان احساس امنیت گردشگران شهری (مطالعه موردی: گردشگران داخلی شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازاین پژوهش تحلیل احساس امنیت گردشگران در شهر گرگان و ارایه راهکارهایی برای ارتقای احساس امنیت گردشگران میباشد. این پژوهش از نظر ماهیت و هدف کاربردی است و روش تحقیق آن توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش گردشگران مراجعهکننده به شهر گرگان در بهار سال 1395میباشد که با بهرهگیری از فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 384 نمونه انتخاب و اطلاعات توسط پرسشنامه محققساخته جمعآوری و از نرمافزار spss برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف پرسشنامه 891/0 به دست آمد که نشان دهنده قابلیت بالایی از اعتماد ابزار مورد تحقیق است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان میدهد که رابطه معناداری بین عملکرد نیروی انتظامی و عملکرد سازمانهای مرتبط با گردشگری با احساس امنیت گردشگران وجود دارد. نتایج آزمونt نشان داد که عملکرد رسانهها در تقویت احساس امنیت گردشگران تأثیر مثبت دارد. همچنین بین متغیرهایی مانند: جنسیت، تأهل، سن، تحصیلات و پایگاه اقتصادی– اجتماعی با احساس امنیت گردشگران تفاوت معناداری وجود دارد.
تحلیل رفتار مصرفی خانوارها در مناطق شهریِ استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه رفتار مصرفی خانوار درون یک جامعه به عنوان واحد مصرف کننده درون جامعه یکی از مباحث پرکاربرد در سیاست گذاری ها است. هدف این مقاله شناخت رفتار تقاضای خانوار شهری استان چهارمحال و بختیاری از طریق الگوی دستگاه تقاضای تقریباً ایده آل در قالب گروه کالاها و خدمات آب، برق و سوخت، درمان و بهداشت، خوراکی و آشامیدنی ها، پوشاک و کفش، حمل و نقل و ارتباطات، لوازم و اثاثیه منزل و سایر کالاها و خدمات و تقسیم بندی آن ها به گروه کالایی بادوام و بی دوام است. نوع پژوهش کاربردی و جامعه آماری در این تحقیق شامل خانوار شهری استان چهارمحال و بختیاری برای دوره زمانی 92-1358 می باشد. روش آماری مورد استفاده جهت برآورد ضرایب مدل، رگرسیون (معادلات) به ظاهر نامرتبط است. نتایج نشان داد گروه های کالایی و خدمات آب، برق و سوخت، خوراک، پوشاک و کفش، لوازم و اثاثیه منزل ضروری و گروه کالاها و خدمات درمان و بهداشت و حمل و نقل و ارتباطات لوکس هستند. همچنین وجود توهم پولی؛ میزان سهم گروه های درمان و بهداشت و خوراکی ها و آشامیدنی را افزایش و سایر گروه ها را کاهش می دهد. بر طبق نتایج، یک درصد افزایش قیمت آب، برق و سوخت مورد استفاده خانوارهای شهری استان، هزینه های لوازم و اثاثیه منزل را 00591/0 افزایش می دهد.
سنجش میزان موفقیت طرح مرکز محله آخوند شهر قزوین در ارتقای سطح امنیت محله، با استناد به رویکرد CPTED(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
29 - 38
حوزه های تخصصی:
امنیت، از اساسی ترین نیازهای جامعه بشری برای زندگی اجتماعی در عرصه های همگانی می باشد. نیاز به امنیت، در دومین پله از سلسله مراتب هرم مازلو قرار گرفته است و پس از نیازهای فیزیولوژیکی، مهم ترین نیاز انسان برای دست یابی به مراتب بالای انسانی یا همان خودشکوفایی می باشد. حضور موثر و مداوم انسان در فضا نیازمند وجود امنیت است؛ بدون امنیت فضاهای شهری به فضاهایی سرد و بی روح و رعب آور تبدیل خواهند شد. رویکرد CPTED یکی از رویکردهای متاخر در افزایش امینت در فضاست. این رویکرد، روشی برای افزایش امنیت در فضاهای شهری از طریق طراحی مناسب محیطی پیشنهاد می دهد که در نتیجه آن مردم می توانند به شکلی موثر و با آسایش خاطر در فضاهای شهری حضور پیدا کنند. مرکز محله آخوند یکی از مهم ترین فضاهای شهری بافت قدیم قزوین و نماد هویت اجتماعی و فرهنگی و همچنین عرصه ای برای بروز تعاملات اجتماعی ساکنین این محله با محله های مجاور بوده است که در سال 1384 طرحی برای باززنده سازی آن ارائه شد و در سال 1387 مورد بهره برداری قرار گرفت. پژوهش حاضر تلاش می کند تا میزان امنیت مرکز محله آخوند را از طریق اصول رویکرد CPTED، مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. برای سنجش میزان امنیت فضای مذکور، روش تحقیق تطبیقی-توصیفی، به کار گرفته شده که با استناد به اصول رویکرد CPTED و همچنین از طریق مشاهدات میدانی انجام می گیرد تا بدین طریق مشخص گردد طراحی مرکز محله آخوند تا چه حد به راهبردهای CPTED در برقراری امنیت نزدیک است. نتایج پژوهش انجام شده نشان می دهد که طرح احیا مرکز محله آخوند به لحاظ تامین امنیت بسیار ضعیف بوده و در اکثر موارد در تغایر با اصول CPTED قرار دارد. بررسی های انجام شده حاکی از آن است که اصل نظارت طبیعی که یکی از اصول رویکرد مذکور در برقراری امنیت است، به هیچ طریقی در بازطراحی محله در نظر گرفته نشده است. در انتهای مقاله راهکارهایی برای افزایش امنیت مرکزمحله ارائه شده است؛ که از میان آن ها می توان به قرارگیری کاربری های متناسب با فضای مرکزمحله، جاذب جمعیت، فعال در شب و مختلط در مرکزمحله و ... اشاره کرد.