الگوی رشد شهری یکی از مباحث اصلی است که می تواند به پایداری و حیات شهرها کمک نماید و با تمام خصوصیات اعم از فرم و کارکرد و کالبد و محتوی، دغدغة بی پایان فیلسوفان و نظریه پردازان و آرمان گرایان از حداقل 5 قرن قبل از میلاد تا عصر حاضر بوده است و امروزه، آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر می تواند یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و دست اندرکاران شهری باشد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی بنماید. لذا، با توجه به ضرورت موضوع، ما نیز در پژوهش حاضر، در مطالعه ای تطبیقی در تلاشیم تا با استفاده از روش های کمی، الگوی رشد فضایی- کالبدی دو کلان شهر خواهر خوانده، یعنی کلان شهرهای تبریز و استانبول را ارزیابی کنیم. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت و روش، دارای رویکرد توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. به طوری که، ابتدا با استفاده از مطالعات میدانی، اسنادی و کتابخانه ای به بررسی و استخراج اطلاعات مورد نیاز پرداخته و سپس فرم کالبدی- فضایی رشد شهر تبریز (با 10 منطقه) و استانبول (با 39 منطقه) را با استفاده از روش های کمی محاسبه کرده است؛ برای سنجش فرم از چهار روش (آنتروپی، جینی، موران، گری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی رشد کلان شهر تبریز، پراکنده بوده و در سال 1390 گرایش به الگوی تصادفی را نشان می دهد. اما فرم کلان شهر استانبول، گرایش به الگوی رشد متمرکز را نشان می دهد.