فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
153-168
حوزه های تخصصی:
سالانه تعدادی از سکونتگاه های روستایی تحت تأثیر مخاطرات طبیعی و یا عوامل انسانی دستخوش تغییر می شوند؛ به طوری که ادامه حیات در این سکونتگاه ها مخاطره آمیز بوده و حتی در برخی موارد ناممکن است. بدین ترتیب برنامه های جابجایی در قالب ترک مکان اولیه و ایجاد سکونتگاه های جدید در مکان دیگری مورد توجه برنامه ریزان و مدیران قرار می گیرد. این برنامه ها غالباً بدون پیامد نبوده و ابعاد مختلف زندگی ساکنین را تحت تأثیر قرار می دهند. شناسایی این پیامدها می تواند تجارب و شواهد کافی برای مدیریت سایر پروژه های جابجایی فراهم نماید. بر این اساس، مطالعه حاضر با تمرکز بر جابجایی سکونتگاهی در روستای بلوچ آباد درصدد است تا با کشف بسترهای جابجایی و تبیین ادراک ساکنین از علل جابجایی، پیامدهای ناشی از آن را شناسایی نماید. این مطالعه به شیوه قوم نگاری هدایت شد و برای جمع آوری داده ها از تکنیک های مصاحبه عمیق، مشاهده غیرمشارکتی و گروه کانونی استفاده گردید. مشارکت کنندگان شامل ساکنین روستای بلوچ آباد بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که پیامدهای جابجایی در ابعاد فیزیکی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی رخ داده و این پیامدها از یکدیگر مستقل نیستند. پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ریشه در ساختارهای فیزیکی کالبدی مساکن دارند و نیز پیامدهای اجتماعی علاوه بر آنکه از جنبه های فیزیکی کالبدی نشأت می گیرند، ریشه در پیامدهای اقتصادی دارند. به طور کلی، بر مبنای نتایج می توان استنباط نمود که ساختارهای فیزیکی کالبدی آغازی برای رخداد سایر پیامدهای جابجایی به شمار می روند.
آشکارسازی روند بلندمدت بارش سالانه ایران زمین در ارتباط با تغییر فراوانی فرین های بارش روزانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
123 - 143
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر روند بارش سالانه ایران زمین با توجه به روند تغییرات فراوانی نمایه های فرین بالا و پایین و نیز نمایه های بهنجار بارش، به روش تحلیل پهنه ای در معرض توجه قرار گرفت. برای انجام پژوهش حاضر از نسخه سوم پایگاه داده ای اسفزاری با تفکیک مکانی 10 کیلومتر و برای بازه زمانی 01/01/1349 تا 29/12/1394 (46 سال و معادل 16801 روز) استفاده شد. روند بارش سالانه در کشور نشان داد که تغییرات بارش در بخش عمده ای (حدود 9/80 درصد مساحت) از کشور کاهشی بوده است و تنها بخش محدودی از کشور (حدود 19 درصد مساحت) روند افزایشی را تجربه کرده است. روند کاهشی بارش باعث کاهش آب حاصل از نزولات جوی در کشور به میزان حدود 5/1 میلیارد مترمکعب شده است. اگرچه استنباط های آماری نشان از عملکرد عوامل بزرگ مقیاس در شکل گیری روند کاهشی در بخش عمده ای از کشور است، امّا 53/33 درصد پهنه های توأم با روند کاهشی از دیدگاه معنی داری آماری تحت تأثیر عوامل محلّی (در شمال شرق و بخش هایی از شرق ایران، پیشکوه های داخلی زاگرس و پهنه ای ممتد از استان کرمان تا استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه بویراحمد، از غرب شیراز و شمال بوشهر در امتداد مرز غربی کشور تا شمال سنندج، هسته های پراکنده در بخش های جنوبی و شرقی ناحیه شمال غرب و شمال ایران) بوده است. بررسی ها نشان داد که نواحی توأم با روند کاهشی معنی دار تحت تأثیر کاهش بارندگی های پرمقدار (عمدتاً صدک 75 و بیشتر) بوده اند. نواحی توأم با روند مثبت و به لحاظ آماری معنی دار حدود 93/2 درصد از کشور را دربر می گیرند. این نواحی با گسستگی مکانی و به صورت هسته هایی بعضاً در درون نواحی توأم با روند منفی دیده می شوند.
ارزیابی مدیریت ایمنی در کاهش حوادث کارگاهی در پروژه های ساخت و ساز شهری جنوب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
223-238
حوزه های تخصصی:
با توجه به ناایمن بودن صنعت ساخت و ساز، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی مدیریت ایمنی و بررسی تأثیر آن در کاهش حوادث کارگاهی در پروژه های ساخت و ساز شهری جنوب شهر تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی - همبستگی و از نوع کاربردی است. جهت بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، به ترتیب، از روش تحلیل عاملی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری مهندسان ناظر فعال در حوزه ساخت و ساز شهری تهران می باشند که به شیوه تصادفی خوشه ای و براساس جدول مورگان، تعداد 357 نفر انتخاب شده اند و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آمار استنباطی و تحلیل رگرسیون در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که اولویت بندی عناصر تأثیرگذار در بهبود برنامه های ایمنی و کاهش حوادث کارگاهی به ترتیب عامل ”استفاده از تجهیزات حفاظتی“، ”تدوین مسئولیت ها“ و ”مدیریت ریسک“ می باشند. همچنین در حوزه رتبه بندی انواع حوادث کارگاهی، به ترتیب ”آسیب و جراحات به افراد ناشی از عدم بکارگیری تجهیزات حفاظت فردی“، ”صدمه به تأسیسات زیرزمینی شهری حین عملیات گودبرداری به روش نیلینگ“، ”خسارات جانی و مالی ناشی از ایمن و استاندارد نبودن تجهیزات کارگاهی “، ”وقوع مرگ خاموش در اتاق های کارگری بدلیل ایمن نبودن وسایل گاز سوز و عدم تهویه مناسب“، ”سقوط قطعات اسکلت سازه حین جوشکاری“، ”سقوط کارگران، مصالح و تجهیزات از ارتفاع“و ”ریزش دیواره های گود و پلاکهای مجاور بدلیل عدم گودبرداری اصولی و استاندارد“ از جمله حوادث و خسارات جانی و مالی معمول در کارگاه های ساختمانی جنوب شهر تهران طبقه بندی می گردند.
بررسی رابطه الگوی حکمرانی متعالی و اقتدار ملی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
119-143
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر حکمرانی متعالی را به عنوان الگوی برگزیده حکمرانی در حکومت های اسلامی معرفی کرده است. در همین راستا به بررسی رابطه حکمرانی متعالی و اقتدار ملی در جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. در عصر کنونی که نحوه اداره عالی امور، مدنظر حکمرانان و آحاد مردم در جهان است، الگویابی و انتخاب یک روش کارآمد متناسب با فطرت انسان ها جهت تأمین نیازهای ضروری زندگی آنها ضروری است. با توجه به پیشرفت فناوری و لزوم تأمین مایحتاج جوامع و همچنین هدایت و سعادت افراد جامعه در جهت سیر تکاملی بشر، حکمرانی شایسته امری اجتناب ناپذیر است. از همین رو، گزینش شیوه ای از حکمرانی با دارا بودن مشروعیت الهی و مقبولیت و نصرت مردمی به صورت تؤامان، خواست همه ملت هاست. در این تحقیق کیفی آمیخته با استفاده از روش های فراترکیب و تحلیل محتوا، به تحلیل کیفیِ محتوای مطالعات اولیه پرداخته و یافته ها و نتایج مطالعات دیگر تحلیل و تشریح شده است، تا دانش موجود را ارتقاء و دیدگاه جامع و گسترده ای را نسبت به این موضوع فراهم کند. سپس با احصاء مولفه های حکمرانی متعالی، نحوه تأثیر آنها بر کارایی، اثربخشی و کارآمدی حکومت و نیز مقبولیت و رضایتمندی عمومی بررسی گردیده است. براساس نتایج حاصله، در صورت اجرای حکمرانی متعالی در مقیاس های گوناگون جغرافیایی با مولفه های بدست آمده، ارتقاء اقتدار ملی جمهوری اسلامی ایران در دو چهره بیرونی و درونی امری حتمی و غیرقابل انکار است.
بیوتروریسم و تهدید عناصر زیر ساخت خدمات عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها به ویژه کلان شهرهای بزرگ و پرجمعیت همواره از جمله اهداف اصلی تروریست ها برای اقدامات تروریستی محسوب می شوند. در واقع مناطق و مراکز حساس حیاتی و تاسیسات زیربنایی آسیب پذیر از جمله مهمترین اهداف مورد تهدید در انواع اقدامات تروریستی به شما می رود. در بین زیرساخت های شهری، زیرساخت خدمات عمومی شامل اماکن آموزشی،فرهنگی، مذهبی، تجاری، تفریحی، درمانی،اداری و ... به دلیل نقش و تاثیر زیاد در زندگی شهروندان و حضور اقشار مختلف جامعه در آن، از جایگاه مهمتری برخودار است. اقدامات تروریستی به شیوه ها و ابزارهای مختلفی می تواند صورت گیرد، یکی از خطرناک ترین انواع تروریسم، «بیوتروریسم» و استفاده گروههای تروریستی از مواد سمی و بیولوژیک جهت آلودگی اماکن ،آب، مواد غذایی و ...می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای و مطالعه میدانی به دنبال بررسی تاثیر اقدامات بیوتروریستی در تهدید عناصر زیرساخت خدمات عمومی شهری است. یافته های کتابخانه ای و میدانی نشان می دهد، در عملیات های تروریستی امکان انتشار عوامل بیولوژیک در بخش ها و عناصر مختلف زیرساخت خدمات عمومی از طریق استنشاقی، گوارشی و پوستی با استفاده از باکتری ها، ویروس ها و توکسین های کشنده و بیماری زا مانند سیاه زخم، آبله، طاعون، تولارمی، بوتولینوم، آنتروتوکسین،استافیلوکوک و عامل بیماری وبا وجود دارد. همچنین میزان خطر و احتمال وقوع حملات بیوتروریستی در هر یک از عناصر زیرساخت خدمات عمومی ارزیابی گردید و بر اساس آن مشخص شد اولا بین میزان خطر و احتمال وقوع حملات بیوتروریستی در بخش های مختلف زیرساخت خدمات عمومی شهری تفاوت وجود دارد و ثانیا از نظر معیار «میزان خطر»، در بین بخش های مختلف این زیرساخت، بخش «صنایع غذایی» در معرض تهدید بیشتری است و از نظر «احتمال وقوع» نیز بخش «اماکن آموزشی» در معرض تهدید بیشتری قرار دارد.
تحلیل زمانی – مکانی تاوه قطبی و نقش آن در وقوع روزهای بارش سنگین و فراگیر حوضه آبریز قره سو در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
179-206
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به تحلیل زمانی – مکانی تاوه قطبی و نقش آن در وقوع روزهای بارش سنگین حوضه آبریز قره سو پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا با روش صدک 95 درصد روزهای بارش سنگین حوضه استخراج شد. سپس با در نظر گرفتن شرط فراگیری، 79 روز بارش سنگین و فراگیر طی دوره آماری 1979-2015 تعیین شد. در ادامه با در نظر گرفتن پربندهای معرف تاوه قطبی در نقشه های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال موقعیت تاوه در هر یک از روزهای بارش سنگین بر مبنای بیشترین گسترشی که بر روی پهنه همدید داشته، شناسایی گردید. تحلیل همدید موقعیت زمانی و مکانی تاوه قطبی طی روزهای منتخب بارش سنگین و فراگیر نشان می دهد که 4 الگو طی 79 روز بارش سنگین قابل شناسایی است. موقعیت و تمرکز الگوهای تاوه در هر یک از فصول، تغییر پیدا کرده اند. به نحوی که کمترین نفوذ تاوه طی فصل پاییز و بیشترین نفوذ در فصل زمستان دیده می شود. در تمامی موارد روزهای بارش سنگین و فراگیر در اثر قرارگیری ناوه حاصل از تاوه قطبی بر روی منطقه مورد مطالعه می باشد که همزمان استقرار بندالهای عظیم رکس و امگایی بر روی اروپا است. بیشترین ارتباط بین عرض جغرافیایی تاوه و شدت بارش در الگوی سوم (دریای سرخ تا غرب خلیج فارس) که بیشترین نفوذ تاوه بر روی منطقه صورت گرفته، دیده می شود. در هر یک از موقعیت های مکانی تاوه، موقعیت، امتداد و عمق ناوه نیز متغیر شده است. به نحوی که بهترین موقعیت و بیشترین اثرگذاری تاوه در الگوهای سوم و چهارم که ناوه های حاصل ازتاوه بیشترین عمق و گستردگی را بر روی منابع آبی مجاور دارند، رخ داده است.
تحلیل فضائی تغییرات ساختاری- کارکردی سکونتگاههای روستائی در اثر احداث و بهره برداری از سد و شبکه آبیاری(مورد: سد و شبکه آبیاری علویان در استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرحهای توسعه منابع آب با اهداف گوناگون از طریق احداث سد و شبکه های آبیاری در قالب طرح های عمران و توسعه، از یک سو موجب تغییرات ساختاری- کارکردی مختلفی در نظام فضایی سکونتگاه های انسانی گردیده و از سوی دیگر به عنوان اقدامی مداخله جویانه در نظام محیطی محسوب می شود که دارای آثار و پیامدهای گوناگونی است، لذا به عنوان موضوع جغرافیائی دارای ابعاد فضائی بوده و می تواند در چارچوب تحلیل فضائی قرار گیرد. این پیامدها، ضمن اینکه در تمام عناصر و پدیده هایی که بعنوان بخشی از فضاهای جغرافیایی محسوب می شوند، قابل ردیابی هستند، در فرایند تحول فضایی و "تولید فضا" نقشی مهم بر عهده دارد. از این رو، با بررسی ابعاد ساختاری و کارکردی نظامهای فضایی نواحی متاثر از احداث سد و شبکه آبیاری، می توان دامنه تحول و توسعه و درجه توازن توسعه پذیری آنها را مورد ارزیابی قرار داد. این تحقیق به روش اثباتی و با تلفیقی از شیوه های کمی و کیفی، بهره گیری از مطالعات اسنادی و میدانی و تجزیه و تحلیل های آماری، به تحلیل فضائی تغییرات ساختاری- کارکردی سکونتگاههای انسانی متاثر از اجرای سد و شبکه آبیاری علویان(در استان آذربایجان شرقی) با رویکرد برنامه ریزی فضائی می پردازد. نتایج تحقیق نشان داد که به لحاظ نبود نگرش جامع و نظام وار مبتنی بر اصول برنامه ریزی فضائی در مراحل مطالعه، اجرا و بهره برداری از سد و شبکه آبیاری علویان، اجرای طرح، موجب ساماندهی مطلوب و رشد متوازن نظام فضائی سکونتگاههای روستائی متاثر از اجرای طرح نگردیده است.
ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای فضاهای شهری با کاربست تئوری کاتاستروف (مورد: شهر ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
99 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه یک چارچوب روش شناسی برای ارزیابی سریع و کارآمد آسیب پذیری فضاهای شهری نسبت به زلزله است. بسیاری از متغیرهای مؤثر بر آسیب پذیری لرزه ای شهرها از ماهیت مکانی برخوردار هستند؛ ازاین رو استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در ترکیب و یکپارچه نمودن این متغیرها می تواند به نتایج مطلوبی منجر شود. با این حال، یکی از مهم ترین مسائل روی هم گذاری لایه های داده در سیستم اطلاعات جغرافیایی مربوط به عدم قطعیت های وزن دهی و تصمیم گیری است. در پژوهش حاضر سعی شد که با استفاده از توابع تئوری کاتاستروف این گونه عدم قطعیت ها تا حد زیادی تعدیل شوند. در تئوری کاتاستروف، اهمیت هر یک از متغیرها از طریق مکانیسم درونی سیستم محاسبه می شود. درواقع، استفاده از رویکرد مذکور باعث تکرارپذیری نتایج مدل می گردد که مزیتی قابل توجه به شمار می رود. ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای شهر ورزقان با استفاده از توابع تئوری کاتاستروف نشان می دهد که بالغ بر 9 درصد از محدوده قانونی شهر در کلاس آسیب پذیری بسیار زیاد و 12 درصد آن در کلاس آسیب پذیری زیاد واقع شده است. در این رابطه، بخش عمده ای از مرکز شهر ورزقان در برابر زلزله از آسیب پذیری بالایی برخوردار است. تراکم بالای مسکونی و ساختمانی، کیفیت پایین ساختمان ها، قدمت بالا و مصالح نامطلوب بناها، محصورشدگی و کمبود فضاهای باز شهری، لیتولوژی و زیربنای سست، عدم دسترسی مطلوب به خدمات بیمارستانی و آتش نشانی و غیره منجر به افزایش آسیب پذیری این بخش از شهر شده است.
تحلیل خصوصیات هیدروژئومورفیک حوضه آبریز الندچای به منظور اولویت بندی زیر حوضه ها از نظر حساسیت سیل خیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
61-83
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف اولویت بندی زیر حوضه های حوضه آبریز الند چای واقع در استان آذربایجان غربی از نظر حساسیت سیل خیزی انجام گرفته است. برای نیل به این هدف، ابتدا حوضه آبریز الندچای بر اساس خصوصیات شبکه زهکشی و توپوگرافی و با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با قدرت تفکیک مکانی 5/12 متر به 15 زیر حوضه تقسیم شد. در مرحله بعد پارامترهای ژئومورفومتریک هر زیر حوضه از سه جنبه خصوصیات شبکه زهکشی (شامل رتبه آبراهه، تعداد آبراهه، طول آبراهه، تناوب آبراهه، نسبت انشعاب، طول جریان در روی زمین، تراکم زهکشی، بافت زهکشی، نسبت بافت، شماره نفوذ، ثابت نگه داشت کانال و ضریب رو)، پارامترهای شکلی حوضه (شامل مساحت، ضریب فشردگی، نسبت مدور بودن، نسبت کشیدگی، ضریب شکل و شاخص شکل) و خصوصیات برجستگی حوضه آبریز (شامل برجستگی، نسبت برجستگی، عدد سختی یا زبری و نسبت شیب) با به کارگیری قوانین ژئومورفولوژیکی هورتن، شوم و استرالر در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه شدند. به منظور وزن دهی 22 پارامتر مورد بررسی در تحقیق حاضر از روش وزن دهی نوین SWARA استفاده شده و وزن نسبی هر یک از پارامترها برای 15 زیر حوضه مورد مطالعه مشخص گردید. نتایج وزن دهی و اولویت بندی نشان داد که زیر حوضه های 3، 1، 4 و 2 به ترتیب با وزن 142/0، 122/0، 091/0 و 087/0 بیش ترین وزن را داشته و از حساسیت سیل خیزی بالایی برخوردار می باشند. در مقابل زیر حوضه 13 با وزن نهایی 018/0 و زیر حوضه 6 با وزن 020/0 به ترتیب کم ترین وزن را از نظر 22 پارامتر مورد بررسی داشته و درنتیجه در طبقه خیلی کم از نظر حساسیت سیل خیزی قرار دارند.
بررسی خصوصیات شیمیایی و کانی شناسی گرد و غبار ورودی به شمال شرق ایران و پتانسیل بیماری زایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
139-153
حوزه های تخصصی:
پدیده گرد و غبار یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی جهان بخصوص در حاشیه بیابان ها و اقلیم خشک و نیمه خشک است. در فصل تابستان، طوفان های گرد و غبار ناشی از وزش بادهای صدو بیست که از بیابان قره قوم در جنوب ترکمنستان و بعضاً بستر خشک دریاچه آرال سرچشمه می گیرند، بخش شمال شرقی ایران را تحت تأثیر قرار می دهند و شرایط زیست ساکنان این مناطق را به مخاطره می اندازند. به منظور درک تأثیر گردوغبار بر سلامت، خصوصیات شیمیایی گردوغبار ورودی به این مناطق مورد بررسی قرارگرفته است. بدین منظور اقدام به نصب نمونه بردار در مرز ایران و ترکمنستان (سرخس) و ایران و افغانستان (تایباد) گردید و نمونه برداری از تیر تا مهرماه 1396 به صورت ماهانه انجام گرفت و خصوصیات کانی شناسی و شیمیایی گرد و غبار با استفاده از روش های ICP و XRD انجام گرفت. نتایج نشان داد که در بین عناصر اصلی کلسیم، آلومینیم و سیلیسیم به ترتیب درصد بیشتری داشته و مقدار قابل توجهی از عناصر کمیاب B، S، Ba و Sr نسبت به دیگر عناصر در منطقه وجود دارند. کانی های کوارتز، کلسیت، دولومیت و مونت موریلونیت درصد بیشتری را نسبت به کانی های دیگر در بین نمونه های مورد مطالعه به خود اختصاص داده اند. وجود عناصر سنگین نظیر آرسنیک، سرب، تنگستن، کادمیوم وآهن در نمونه های گرد و غبار در غلظت های بالا احتمال بروز سینوزیت، برونشیت، آسم و آلرژی و صدمه به عملکرد دفاعی ماکروفاژها که منجر به افزایش عفونت های بیمارستانی می گردد را افزایش می دهد.
بررسی پارامترهای دما و بارندگی حوضه آبخیز هراز تحت تأثیر تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
145 - 160
حوزه های تخصصی:
به دلیل تفکیک فضایی کم و ساده سازی های م دل های گردش عمومی جو در مقایسه با مدل های منطقه ای و کوتاه مدت، خروجی این مدل ها نمی تواند تقریب درستی از شرایط آب و هوایی منطقه مورد مطالعه ارائه دهد. ب ا توجه ب ه وقت گیر بودن و ع دم صرفه اقتصادی استفاده از مدل های دینامیکی، توجه عمومی به استفاده از روش های ریزمقیاس نمایی آماری افزایش یافته است. یکی از روش های مفید و معمولی در روش ریزمقیاس نمایی آماری، روش SDSM می باشد. به این منظور، ابتدا پارامترهای جوی در منطقه طی 32 سال گذشته (2015-1984) با آزمون من- کندال بررسی شد. نتایج نشان داد سری زمانی داده های بارش و دما دارای روند معنی داری است. سپس با ریزمقیاس سازی آماری داده ها به کمک نرم افزار SDSM، پارامترهای روزانه دمای حداکثر، حداقل، متوسط و بارندگی حوضه آبریز هراز در استان مازندران، تحت سناریوهای RCP2.6 (خوش بینانه) و RCP8.5 (بدبینانه) و مدل اقلیمی CanESM2 از سری مدل های جدید CMIP5 در سه دوره بیست ساله آتی از سال 2020 تا 2079 شبیه سازی شد. در نهایت تحت سناریوی بحرانی تر RCP8.5 تا انتهای دوره پیش بینی مشخص شد که دم ای حداکثر، حداقل و متوسط حوضه به ترتیب 91/0، 13/1 و 96/0 درجه سانتی گراد نسبت به دوره پایه افزایش و بارش 1/15 درصد (4/7 میلی متر) کاهش خواهد یافت.
بررسی نقش میانجی توانمندسازهای مدیریت دانش بر رابطه بین سرمایه فکری و هوش سازمانی در سازمان های گردشگری (مورد مطالعه: اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
197 - 210
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نقش میانجی توانمندسازهای مدیریت دانش بر رابطه بین سرمایه فکری و هوش سازمانی در سازمان های گردشگری می پردازد. در این پژوهش برای توانمندسازهای مدیریت دانش از مدل غفور ( 2008)، برای سرمایه فکری از مدل بنتیس( 1997) و برای هوش سازمانی از مدل آلبرشت( 2003) استفاده شده است. روش تحقیق، از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان یزد بوده اند که از بین آنها 140 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و رابطه سرمایه فکری و هوش سازمانی در سازمان های گردشگری با نقش میانجی توانمندسازهای مدیریت دانش از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که سرمایه انسانی در سرمایه فکری، فرهنگ سازمانی و نیروی انسانی در توانمندسازهای مدیریت دانش و بینش راهبردی در هوش سازمانی بیشترین بار عاملی را دارا می باشد و در مجموع از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش می توان نتیجه گرفت که سرمایه فکری بر توانمندسازهای مدیریت دانش در اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان یزد تاثیر دارد و هر دوی آنها بر روی هوش سازمانی تاثیر مستقیم و معنادار دارند.
ارزیابی اثرات محیط زیستی واحد تولید سنگ آهن (مطالعه موردی: معدن سنگ آهن قینرجه تکاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
157-168
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر به منظور دستیابی به توسعه پایدار در کشور و به منظور پیشگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست کلیه فعالیت های عمرانی و توسعه ای در کشور با در نظر گرفتن ملاحظات محیط زیستی صورت می گیرد. بر همین اساس پیش از اجرای بسیاری از پروژه های عمرانی و توسعه ای پیامدها و اثرات این گونه طرح ها بر محیط زیست منطقه شناسایی و پیش بینی گردیده و اقدامات لازم به منظور کنترل و کاهش آن ها به کار بسته می شود و این کار عموماً از طریق انجام ارزیابی اثرات محیط زیستی طرح های توسعه بر اساس قوانین موجود در کشور انجام می شود. برای ارزیابی اثرات محیط زیستی طرح واحد تولید سنگ آهن قینرجه تکاب و تحلیل دو گزینه اجرا و عدم اجرای پروژه در دو فاز ساختمانی و بهره برداری، از ماتریس ساراتوگا استفاده گردید. در این مطالعه اثرات گزینه عدم اجرا توأم با گزینه اجرای طرح ارزیابی گردید و در گزینه اجرائی آثار تمام فعالیت های پروژه بر محیط زیست مورد بررسی قرار گرفت. محوریت توجه در ارزیابی محیط زیستی بر آثار قطعی می باشد لکن اثرات احتمالی شاخص نیز مهم تلقی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج برآیند اثرات در فاز ساختمانی (108-) و در فاز بهره برداری (127+) نشان می دهد که اجرا و بهره برداری از واحد تولید سنگ آهن قینرجه تکاب اثرات مثبت به دنبال دارد و با توجه به غالب بودن اثرات قطعی، ریز فعالیت های پروژه ی واحد تولید سنگ آهن قینرجه تکاب، قابل اجرا می باشند.
تهیه نقشه حساسیت سیلاب با استفاده از مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
61-78
حوزه های تخصصی:
تهیه ی نقشه حساسیت سیلاب ضروری و اولین قدم در کاهش خسارات ناشی از سیل می باشد. به علت کمبود اطلاعات در اکثر حوضه ها، بسیاری از تحقیقات از تکنیک های داده کاوی برای مطالعات هیدرولوژی به ویژه سیلاب استفاده می کنند. هدف این پژوهش، شناسایی مناطق حساس به سیل گیری با استفاده از مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) در حوضه نکارورد می باشد. بدین منظور از 12 پارامتر ژئومورفولوژیکی، هیدرولوژیکی و فیزیوگرافیکی شامل مقدار شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، دما، کاربری اراضی، بارندگی، تراکم و فاصله از گسل، تراکم و فاصله از آبراهه، تراکم و فاصله از جاده می باشند که در محیط نرم افزارهای ArcGIS، SAGA GIS و ENVI تهیه شدند. به منظور برداشت نقاط سیل گیر نیز از دستگاه GPS استفاده گردید. در نهایت همه متغیرها و نقاط برداشت شده با اندازه پیکسل یکسان (5/12 متر) با فرمت ASCII وارد نرم افزار R شدند. به منظور ارزیابی صحت مدل مذکور از محاسبه ویژگی های عامل نسبی (ROC) در محیط نرم افزار R استفاده شد. نتایج ارزیابی نشان داد که مدل SVM دقت مناسبی در شناسایی پهنه های حساس سیلاب در منطقه مورد مطالعه دارد. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مناطق حساس به سیل گیری بیشتر در بخش های شمالی و شمال غرب حوزه و در مناطقی قرار گرفته اند که تمرکز سکونتگاه های انسانی بیشتر است، در حالی که مناطق مرکزی حوضه که دارای پوشش گیاهی متراکم است، حساسیت کمی نسبت به سیل گیری دارند. نتایج این پژوهش می تواند به برنامه ریزان و محققان برای انجام اقدامات مناسب به منظور جلوگیری و کاهش خطر سیلاب در آینده کمک کند. همچنین می توان از آن به منظور شناسایی مناطق مناسب و امن برای توسعه های عمرانی استفاده کرد.
مدل سازی پیامدهای توسعه پایدارِ گردشگریِ فرهنگی؛ رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
214 - 234
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار نقطه ایده آل صنعت گردشگری و یکی از اهداف عینی این صنعت در قرن بیست و یکم محسوب می شود. گردشگری فرهنگی در صورت برنامه ریزی و مدیریت ضعیف می تواند دارای جنبه های ناپایدار و پیامدهای جبران ناپذیری باشد. لذا بررسی عملکرد و پیامدهای آن در مقصدهای مختلف گردشگری ضرورت است. پژوهش های فراوانی در خصوص پیامدهای ناشی از توسعه پایدار گردشگری در مقصدهای فرهنگی انجام شده است. اما تاکنون پژوهش جامعی که دربرگیرنده ی کل این عوامل و شناسایی ارتباط میان آنها باشد، ارائه نشده است. هدف ، شناسایی پیامدهای ناشی از توسعه پایدار گردشگری فرهنگی با دید کل نگر و طراحی مدل در رابطه با ارتباطات میان آنهاست. این پژوهش، با تاکتیک آمیخته اکتشافی انجام شده به طوریکه در بخش کیفی، با روش مطالعه نظام مند فراترکیب؛ 43 کد اولیه، 3 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی؛ گردشگران، جامعه محلی و محیط زیست شناسایی و دسته بندی گردید. در مرحله کمّی با استفاده از تکنیک دلفی فازی و مدل سازی ساختاری-تفسیری، شاخص های شناساسایی شده فازی سازی و روابط بین شاخص ها تعیین و بصورت یکپارچه تحلیل نمودیم. برای مدل سازی از پرسشنامه ای به منظور استفاده از نظرات 11 خبره در زمینه گردشگری فرهنگی با روش نمونه گیری، هدفمند و گلوله برفی بهره بردیم. نتایج حاصل از این پژوهش، منجر به دسته بندی پیامدهای ناشی از توسعه پایدار گردشگری در مقصدهای فرهنگی و طراحی مدل بر این اساس در شش سطح شد. در نهایت، به تفسیر مدل و تجزیه و تحلیل سطوح مدل و ارتباطات میان ابعاد آن پرداخته و راهکارهایی جهت پایداری پیامدهای مثبت و جلوگیری از اثرات منفی در مقصدهای فرهنگی ارائه گردید.
تحلیل نقش تنوع معیشتی در تحولات مسکن معیشت محور در نواحی روستایی مطالعه موردی: دهستان معجزات شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن از دیرباز به عنوان مهم ترین و اصلی ترین نیازهای زندگی بشر و عنصر کالبدی فضا با ماهیّت معیشتی می باشدکه تحت تأثیر عوامل مختلف همواره در حال تحوّل بوده که این تحوّلات بر روی مؤلّفه های مسکن معیشت محور مؤثّر بوده است. در تحقیق حاضر به تحلیل مؤلّفه های مسکن معیشت محور و نقش تنوّع معیشتی در تحوّلات مسکن معیشت محور آن پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی است. روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه)، روش تجزیه وتحلیل اطّلاعات به صورت توصیفی (میانگین) و استنباطی (تحلیل تشخیصی و آماره لاندای ویلکز، مدل رگرسیون لجستیک) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی روستاهای دهستان معجزات استان زنجان است. با استفاده از فرمول کوکران 273 خانوار در 5 روستا نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری در سطح روستاها جهت انتخاب خانوارها به صورت تصادفی ساده است. برای سنجش پایایی شاخص ها از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر آن 76/0 درصد به دست آمد.نتایج نشان می دهد 53/35 درصد خانوارها دارای مسکن معیشت محور و 46/64 درصد فاقد مسکن معیشت محور می باشند؛همچنین در هر سه بعد، خانوارهای دارای مسکن معیشت محور دارای میانگین بالاتری (76/2 درصد) نسبت به خانوارهایفاقد مسکن معیشت محور با میانگین (24/2 درصد) هستند. بر همین اساس بیش ترین تفاوت میانگین در بعد اقتصادی می باشد. در نهایت، آماره لاندای ویلکز برایبررسیتفاوتمیان خانوارهای دارای مسکن معیشت محور و فاقد مسکن معیشت محور از نظر ابعاد تنوّع معیشتی نشان می دهد وضعیّت تنوّع معیشتی خانوارهاازهممتفاوت استو ابعاددرآمد (737/0)،اشتغال (726/0) ودارایی (491/0) به ترتیب بیش ترین نقش را در تمیز خانوارهای دارای مسکن معیشت محور و فاقد مسکن معیشت محور ایفامی کنند.
تدوین راهبرد سیاست گذاری پویا در تعاملات بین المللی برای توسعه اقتصادی ج.ا. ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود به عصر اطلاعات و ارتباطات و پایان جنگ سرد، مفاهیم و عناصر قدرت را متحول و دولت ها را به سمت تجهیز توانمندی های نظامی با قدرت اقتصادی، از طریق توجه به شاخص های توسعه پایدار و گسترش تعاملات بین المللی، هدایت کرد. ایران نیز پس از انقلاب اسلامی و سپس جنگ تحمیلی، هدف کسب جایگاه قدرت اقتصادی منطقه جنوب غرب آسیا را در چشم انداز 1404 قرار داد. تاکنون، مواجهه با مشکلاتی نظیر جنگ و تنش های سیاسی مانع از پیاده سازی برنامه ای راهبردی عملیاتی برای تعاملات بین المللی کشور شده است. این در حالی است که جهانی شدن، موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خاورمیانه، و ماهیت منحصربه فرد ج.ا.ایران در منطقه، ضرورت حضور موثر این کشور در زنجیره تولید و تجارت جهانی را ایجاد کرده است. بنابراین درصدد ارائه راهبرد موردنیاز ج.ا.ایران در سیاست گذاری تعاملات بین المللی و تبیین ویژگی های آن هستیم. بنا به فرضیه پژوهش، راهبرد سیاست گذاری پویا، مبتنی بر تعامل سازنده منطقه ای و بین المللی، فهم کارکرد ساختارهای اقتصاد بین الملل و تطابق با استانداردهای بین الملل در چارچوب منافع ملی، راهبرد مناسب تعاملات بین المللی برای تحقق توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و به منظور پاسخ گویی به سوال اصلی، از تحلیل محتوای کیفی و کمی داده-ها (ثانویه-کتابخانه ای و نخستین- نظرخواهی از خبرگان) و ابزار آماری نظیر SPSSو تحلیل مسیر استفاده شد. پس از تایید جامعه نمونه در مورد متغیرها، شاخص ها و مدل پیشنهادی، مدل یا الگوی نهایی ارائه شد که به باور این پژوهش و تایید جامعه نمونه، کاربست مدل پیشنهادی درنهایت بهبود قدرت منطقه ای کشور در قالب شاخص های قدرت سازنده را به همراه خواهد داشت.
هیدروپلیتیک آبخوان های فرامرزی: به سوی همکاری های کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
187 - 216
حوزه های تخصصی:
کاهش پیوسته سطح آب زیرزمینی در بسیاری از مناطق دنیا مشکلات فراوانی را بوجود آورده است. در همین راستا، منابع آب های فرامرزی به خصوص آب خوان ها، منابع مهمی در مناطق خشک و نیمه خشک، محسوب می شوند. علیرغم بیش از یک دهه توجهات فنی و سیاسی در بالاترین سطوح بین المللی به آبخوان های فرامرزی، پیشرفت بسیار کمی در ایجاد و پیشبرد موافقت نامه ها در این حوزه حاصل شده است. دانش علمی مربوط به حدود 600 آبخوان فرامرزی بسیار ضعیف است تا جایی که شناسایی حوضه های در معرض چالش و مناقشه، تنها به یک حدس کارشناسی محدود می شوند. این مقاله، به مرور تعدادی از مهم ترین توافقات انجام شده در عرصه جهانی در قاره های اروپا، آفریقا و آمریکا پرداخته و تجربیات حاصل از هر کدام را بررسی می کند. در نهایت با توجه به نقاط قوت و ضعف موجود در فرآیند ایجاد و دوران حیات این موافقت نامه ها، چارچوبی برای تدوین موافقت نامه های کاربردی ارائه می شود که می تواند به خوبی در حل مسائل مربوط به آبخوان های فرامرزی استفاده شود.
نسبت جای نام شناسی و هویت مکانی (نمونه موردی کوه آردوشان نهاوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشِ جای نام شناسی جایگاه ویژه ای در واکاوی رخدادهای تاریخی و شناسه های فرهنگی جوامع انسانی در گذشته که امروزه جز نام، سند و نوشته از آنها به جای نمانده نقش بنیادی دارد. در این میان، موقعیت جغرافیایی ایران به عنوان پایانه رخدادها و برتری فرهنگ شفاهی سبب شده که رویدادهای فرهنگی و سیاسی بسیاری از نقاط و نواحی جغرافیایی کشور طی تاریخ پنهان بمانند به گونه ای که جز نام از آنها چیزی به جای نمانده است. در این میان، واکاوی «کوه آردوشان» از دید جای نام شناسی در نزدیکی شهر نهاوند به همراه جای نام های پیرامونی این کوه کانون نوشتار حاضر است. پژوهش پیش رو که ماهیتی توصیفی– تحلیل دارد با رویکردی تاریخی در پی واکاوی جای نام شناسی کوه آردشان با بهره گیری از روش های کتابخانه ای و میدانی، دروندادهای (داده ها و اطلاعات) مورد نیاز آن گرداوری شده است. نتیجه پژوهش به استناد بُن مایه های جغرافیایی و جای نام های پیرامونی نشان داد که آردشان به معنی «جایگاه مقدس» است.
پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد افقی و پراکنده رویی شهری پدیده ای است که در بیشتر شهرهای جهان رخ داده و به عنوان یکی از مهم ترین مسائل نیمه دوم قرن بیستم مطرح شده است. یکی از مهم ترین پدیده های ناپایدارکننده توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه نیز گونه ای از پراکنده رویی شهری با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر رسمی است که به دلایل مختلفی به ویژه در حریم شهرهای بزرگ اتفاق می افتد. این سکونتگاه ها علاوه بر آن که جلوه ای از فقر هستند، از جمله چالش های توسعه فضایی نیز می باشند که به صورت گسترش پراکنده و کم تراکم، با فاصله زیاد از مراکز شهری و معمولاً با عدم اختلاط کاربری نمایان می شوند. توسعه فضایی سکونتگاه های غیر رسمی در حریم شهرها موجب اتلاف منابع، از بین رفتن اراضی کشاورزی و فضاهای باز و هم چنین آسیب به محیط زیست می شود. در کلانشهر مشهد نیز نبود کنترل لازم برای رشد بی رویه و نامتعادل، تخریب منابع تولیدی پیرامون، تغییر در ساختار فعالیت ها، افزایش جمعیت در سکونتگاه های پیرامونی و غیره به گسترش افقی آن تداوم بخشیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربری می باشد و به روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سکونتگاه های غیر رسمی به صورت شتابان و بدون برنامه در محدوده حریم کلانشهر مشهد در حال رشد و گسترش هستند. بیشترین تمرکز این سکونتگاه ها همواره در شمال، شمال غرب و غرب محدوده این کلانشهر بوده است. شکل گیری سکونتگاه های جدید و گسترش آن ها در سال های قبل، عمدتاً در حاشیه کشف رود و حد فاصل جاده جدید و قدیم قوچان صورت گرفته و تراکم آبادی ها در محدوده حد فاصل محدوده های منفصل شهری قرقی و توس تا شهر مشهد، یک پهنه یکپارچه و منسجم سکونتگاهی را تشکیل داده است.