فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
61 - 82
حوزه های تخصصی:
با استفاده از روش های آماری و احتمالی تحت عنوان تحلیل خطر لرزه ای، می توان از ایمن بودن سازه ها در برابر زمین لرزه ها اطمینان حاصل نمود، ازاین رو هرساله تحقیقات فراوانی حاوی روش های جدید پهنه بندی خطر زلزله در سراسر جهان ارائه می شود؛ بنابراین ضرورت استفاده از روش های جدید و به روزی که بتوان بر اساس آن نقشه های خطر لرزه ای را در کشور به روز کرد قابل احساس است؛ ازاین رو در این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل خطر ریسک محور بر طبق استاندارد ASCE 07-10 به بررسی وضعیت لرزه خیزی ساختگاه بندر سیراف در استان بوشهر با استفاده رهیافت احتمالی پرداخته که بر اساس پارامترهای مربوط در این منبع نتایج حاصل از تحلیل خطر موردبررسی قرارگرفته است. در مطالعه حاضر، به منظور بررسی وضعیت لرزه ای ساختگاه مجموعه ای از داده های لرزه خیزی تاریخی و دستگاهی با پوشش زمانی تا سال 2019 تا شعاع 150 کیلومتری بکار گرفته شده و منابع لرزه زا مدل شده اند. بدین منظور منابع لرزه زا در گستره طرح با استفاده از نقشه های موجود، تعیین و پس از آن مدل مناسب از چشمه های لرزه زا به صورت خطی در منطقه ارائه شده است. فهرست زمین لرزه های رخ داده در گستره طرح از طریق اسناد و کتب تاریخی و ثبت دستگاهی جمع آوری شده و با استفاده از روش کیکوسلول، نواقص موجود در کاتالوگ برطرف شده است. جهت دستیابی به توزیع پوآسونی رویدادها با استفاده از دو روش پنجره زمانی- مکانی گاردنر و نوپوف و روش نظامند گرانتسال، حذف پیش لرزه ها و پس لرزه ها انجام شده است. در نهایت با ترکیب منابع لرزه زا و استفاده از روابط کاهندگی مناسب، پارامترهای لرزه خیزی با استفاده از روش گوتنبرگ- ریشتر و کیکوسلول، محاسبه و نتایج به صورت طیف خطر ریسک محور در سطح طراحی برای دوره بازگشت 2475 سال با استفاده از روش احتمالی تحلیل خطر لرزه ای برای بندر سیراف ارائه شده است. نتایج پژوهش حاکی است که مقادیر لرزه ای طیف به دست آمده بر طبق آیین نامه ASCE 07-10 از مقدار پیشنهادی برای این ناحیه در استاندارد 2800 متفاوت است، همچنین پیشنهاد شده است به دلیل لرزه خیزی بالای منطقه از روش های جدید و به روزی که در آن ها ثبت و برآورد زلزله به صورت مناسبی انجام شده است استفاده شود.
شناسائی و اولویت بندی عوامل موثر در مدیریت روابط برخط با گردشگران در شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
152 - 172
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اکتشاف عوامل مؤثر بر این امر و روابط میان آن ها انجام شده و در نهایت، مدل سازی مدیریت روابط برخط با مشتریان در صنعت گردشگری ایران در شرایط عدم قطعیت با بهره گیری از روش دیمتل خاکستری صورت گرفته است. این پژوهش بر مبنای هدف، بنیادین و از نظر روش اجرا، توصیفی- تحلیلی است و در زمره پژوهش های اکتشافی، آمیخته کمی-کیفی قرار می گیرد. به منظور گردآوری اطلاعات، از ترکیب روش های اسنادی - کتابخانه ای و پیمایشی، بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان صنعت گردشگری و حوزه ارتباطات برخط، بوده است. نمونه آماری مورد بررسی ، متشکل از ۲۰ نفر است که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. روایی محتوا و روایی صوری مدل نظری تحقیق، مورد تأیید خبرگان قرار گرفته و برای کنترل پایایی سازه های مفهومی استخراجی نیز، از روش کدگذاری موازی استفاده شده است. یافته های حاصل از اجرای روش دیمتل خاکستری، روشن ساخت که از میان تمامی متغیرها و عوامل استخراج شده در ادبیات، متغیرهای بازاریابی محتوایی در فضای مجازی، بهره گیری از فناوری های خویش خدمتی و فرهنگ، به ترتیب، با اهمیت ترین متغیرهای تأثیرگذار در مدل این پژوهش بوده اند و از طرف دیگر، بازاریابی توصیه ای الکترونیکی، عملکرد مدیریت روابط با گردشگر و وفاداری گردشگر، به ترتیب، مهم ترین متغیرهای تأثیرپذیر در پژوهش حاضر بوده اند. به این ترتیب، رابطه علی و معلولی اصلی میان مهم ترین متغیرهای شکل دهنده مدل مدیریت روابط برخط با مشتریان در صنعت گردشگری ایران مشخص شد.
ارائه الگوی مطلوب مدیریت ریسک مخاطرات طبیعی (زلزله) در مناطق روستایی: مطالعه موردی روستاهای استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
23 - 60
حوزه های تخصصی:
عملیاتی شدن اهداف مدیریت ریسک زلزله در عرصه های فضایی روستایی مستلزم داشتن فرآیند و الگوی مطلوب مدیریت است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مطلوب مدیریت ریسک مخاطرات طبیعی (زلزله) در مناطق روستایی و با استفاده از مدل های ریاضی، برنامه ریزی مدیریت راهبردی (SMP) و برنامه ریزی مدیریت راهبردی کمی (QSMP) انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی کاربردی و شیوه جمع آوری اطلاعات نیز به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بود. نخست، به منظور رتبه بندی ریسک آسیب پذیری منطقه مورد مطالعه، نوزده شاخص مناسب (همچون کیفیت مساکن، قدمت ساختمان ها، تراکم جمعیت، بزرگای زلزله) شناسایی و وزن دهی شدند و با گردآوری آمار و اطلاعات آنها، تحلیل داده ها صورت گرفت. سپس، دیدگاه پاسخ گویان شامل ۳۸۶ نفر از سرپرستان خانوارهای روستایی و ۲۹ نفر از اعضای نهادهای محلی در 29 روستای نمونه شهرستان منتخب از استان قزوین و همچنین، دیدگاه پانزده متخصص در زمینه مدیریت زلزله و برنامه ریزی برای کاهش آسیب پذیری، با بهره گیری از ۶۹ گویه در قالب پرسشنامه، دریافت، توصیف و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که الگوی مطلوب یکپارچه و پایدار مدیریت ریسک زلزله در مناطق روستایی (با اختصاص صد درصد امتیاز) مشتمل بر سه مرحله قبل (ارزیابی، پیشگیری و کاهش) با کسب پنجاه درصد، حین (پاسخ اضطراری و بازتوانی اولیه و ارزیابی) با ۲۱ درصد و بعد (بازسازی و پاکسازی، بازتوانی و ارزیابی) با ۲۹ درصد از کل امتیازات است. سرانجام، شناخت و ارتقای مؤلفه های مبنایی مدیریت ریسک زلزله به عنوان عناصر کلیدی در هر کدام از مراحل مدیریت ریسک زلزله مورد تأکید قرار گرفت.
ارائه مدل توسعه گردشگری استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
183 - 196
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، پژوهشی کاربردی است که با هدف ارائه مدل شاخص های توسعه گردشگری در استان لرستان صورت گرفته است. این پژوهش از نظر نوع داده، یک پژوهش آمیخته با رویکرد اکتشافی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه و پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی زنجیره ای انتخاب شده اند. برای دستیابی به اهداف پژوهش ابتدا، مجموعه ای از شاخص های توسعه گردشگری با توجه به مطالعات پیشین و مصاحبه با 10 نفر از خبرگان حوزه گردشگری استان لرستان که به روش نمونه گیری غیراحتمالی انتخاب شدند، شناسایی شدند. این عوامل با استفاده از تکنیک مدل سازی تفسیری-ساختاری، تجزیه و تحلیل و درنهایت ارتباط وتوالی شاخص ها به دست آمده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ترمیم و بهینه سازی شبکه های ارتباطی، فرهنگ سازی برای افزایش آگاهی ساکنان استان از مزایای صنعت گردشگری و پاسخگویی و خدمات دهی سریع به درخواست های گردشگران، پایه ای ترین متغیرها جهت توسعه گردشگری می باشند. بینشی که این مدل به مدیران صنعت گردشگری استان لرستان ارائه می کند، می تواند به عنوان راهنما و مکملّی در برنامه ریزی راهبردی برای توسعه این صنعت در استان باشد.
کیفیت زندگی و امنیت شهری : ارتباط بین رضایت از کیفیت زندگی و احساس امنیت در محلات شهری(مورد پژوهی : محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخصه های مهم حیات اجتماعی سالم در هر جامعه ای وجود میزان قابل قبولی از امنیت در آن برای کلیه شهروندان است. هدف اصلی تحقیق، ارتباط بین رضایت از کیفیت زندگی و احساس امنیت در محلات اصطلاحاً با برنامه و مسئله دار شهر زنجان است. نوع و روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی است و آن بررسی تأثیر احساس امنیت عمومی بر کیفیت زندگی در محلات شهری و نیز به لحاظ روش، مبتنی بر روش های پیمایشی (میدانی) و اسنادی است. جهت تعیین اهمیت معیارهای کیفیت زندگی از مدل تصمیم گیری ای. اچ. پی استفاده گردید. همچنین تحلیل و استنتاج داده های جمع آوری شده باتوجه به نوع داده ها در نرم افزار Spss مورد تحلیل قرار گرفته و سپس در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه های موضوعی تهیه گردید. یافته ها نشان داد که ارتباط مستقیمی بین کیفیت زندگی و امنیت ناشی از آن در هر دو محلات وجود دارد. در محله کارمندان شاخص های کلاس تراکم، قدمت ابنیه، نوع نمای بنا و رضایت از وضعیت دفع زباله به ترتیب 80/3 ، 45/3، 17/3 و 85/3 بیشتر از حد متوسط میانگین بوده درحالی که در محله اسلام آباد میانگین شاخص های نظام تفکیک، تعداد طبقات و نوع اسکلت بنا به ترتیب با 26/1، 18/1 و 30/1 کمتر از متوسط میانگین حاصل شده است. در هر دو محله تنها شاخص رضایت از وضعیت دفع زباله تفاوت معناداری را با میانگین متوسط نشان نمی دهد، و بیشترین میزان تفاوت در هر دو محله در ارتباط با شاخص نظام تفکیک بوده است؛ بنابراین کسانی که دارای کیفیت زندگی بالایی بوده اند؛ احساس امنیت بیشتری نسبت به کسانی که در سطح نازلی از شاخص ها بوده اند؛ داشته اند. این میزان در محله کارمندان با 48/3 نسبت به محله اسلام آباد با 47/3 بیشتر بوده است. علی رغم تفاوت چشمگیر کیفیت زندگی متفاوت دو محله، به نظر می رسد امنیت ساکنان سکونتگاه های مسئله دار به معیارهای کیفیت زندگی وابستگی چندانی نداشته باشد.
واکاوی تغییرات زمانی – مکانی بارش های بحرانی (فرین بالا) در غرب ایران طی سال های 2016 – 1965(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
89-106
حوزه های تخصصی:
مهم ترین عامل در رخداد سیلاب های مخرب، وقوع بارش های سنگین است. نظر به اهمیت این مخاطره اقلیمی و اثرات زیانبار آن در محیط طبیعی و اجتماعی، هدف این پژوهش، بررسی تغییرات زمانی – مکانی بارش های فرین و مشخص ساختن سهم این بارش ها از بارش سالانه در پهنه غرب ایران می باشد. بدین منظور از داده های بارش روزانه 823 ایستگاه سینوپتیک، اقلیم شناسی و باران سنجی در بازه زمانی 01/01/1965 تا 30/12/2016 (18993 روز) استفاده شده است. این داده ها به روش کریجینگ بر روی گستره غرب ایران در شبکه ای منظم به ابعاد 6×6 کیلومتر میانیابی گردید و نهایتا، ماتریسی با ابعاد 6410×18993، حاصل شد. برای هر پیکسل و به ازای هر روز از سال، آستانه صدک 95 جهت شناسایی روزهای بارشی فرین به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که با افزایش عرض جغرافیایی در پهنه مورد مطالعه، از مجموع بارش های فرین و همین طور، از نسبت سهم آن ها از بارش سالانه کاسته می شود. بارش های فرین حداقل 10 و حداکثر 31 درصد از بارش های سالانه را در گستره غرب ایران تشکیل می دهند که مقادیر حداقل آن بر منطقه آذربایجان و مقادیر حداکثر بر جنوب استان های ایلام و لرستان منطبق می باشد. به کارگیری رگرسیون خطی به روش کمترین مربعات خطا، برای بررسی روند مجموع بارش های فرین، نشان از وجود روند منفی در حدود 75 درصد از منطقه و روند مثبت در حدود 25 درصد از پهنه غرب ایران است. از این میان، در نزدیک به 44 درصد از پهنه، روند ها در سطح اطمینان 95 درصد معنادار بودند. روند سهم بارش های فرین از مجموع بارش سالانه، مشخص ساخت، در حدود 60 درصد از منطقه، نسبت این بارش ها در حال افزایش و در نزدیک به 40 درصد رو به کاهش می باشد که با توجه به سطح معناداری 95 درصد، 30 درصد از روند سهم بارش های فرین در بارش سالانه، معنادار شناخته شدند.
تبیین استراتژی های مدیریت بنیادهای زیستی در ایران؛ نمونه ی موردی: آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنیادهای زیستی، دربردارنده ی مجموعه ای از عناصر و عوامل محیطی است که بنیان علم جغرافیا بر آن استوار است. در این میان، آب به عنوان یکی از بنیادهای زیستی و مثابه یک کالای استراتژیک، همواره نقش مهمی در سبدِ سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های کشورها داشته است. در کشورهایی که از نظر جغرافیایی در کمربند بیابانی جهان قرار دارند، آب از اهمیتی استراتژیک در مقیاس محلی تا فراملی برخوردار است. ایران، در شمار کشورهایی است که از منظر واقعیت های جغرافیایی با کمبود منابع آب و روند فزاینده ی صنعتی شدن و شهرگرایی لجام گسیخته رویارو است. با توجه به اهمیت آب و چگونگی مدیریت آن در کشور، پژوهش پیش رو، با روش پیمایشی و تحلیل استراتژیک (SWOT)، به طراحی و تدوین استراتژی هایی در راستای مدیریت بهینه ی آب در ایران پرداخته است. نمونه ی آماری این پژوهش، 50 نفر از اعضای هیئت علمی گروه جغرافیا در سه دانشگاه تهران، تربیت مدرس و خوارزمی است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که وضعیت فعلی مدیریت آب در کشور از نظر عوامل درونی و بیرونی دچار ضعف است. از جمله استراتژی های مناسب برای مدیریت بهینه ی آب در کشور نیز عبارتند از: محلی سپاری و مشارکتی سازی مدیریت منابع آب در کشور (استراتژی SO)، مداخله ی مدیریتی در راستای کاهش و تعدیل آثار مخرب سیاسی سازی مسئله ی آب (استراتژی ST)، بهبود مدیریت منابع انسانی در وزارت خانه ها و سازمان های متولی آب (استراتژی WO)، توقف مدیریت موازی و مداخله گرایانه و یکپارچه سازی شبکه ی سازمان های متولی در مدیریت آب (استراتژی WT).
تحلیل ساختار و توسعه فضایی-کالبدی پراکنده رویی شهر لامرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجّه به رشد جمعیّت و توسعه ی فیزیکی- کالبدی شهرها، ساختار و فرم فضایی توسعه ی شهری از اهمیّت فراوانی برخوردار است و شهر فشرده، الگوی مدیریت و توسعه ی شهری شهرهای فردا و رشد هوشمند می باشد. یکی از عوامل پایداری شهرها، ارتباط بین شکل و فرم فیزیکی شهر (ساختار فضایی- کالبدی) می باشد. این مقاله به بررسی وضعیّت و شاخص های عمده در فرم شهر پایدار و عوامل موثّر و متاثّر آن می پردازد و محاسن و معایب فرم پراکنده شهر لامرد (ساختار، فرم و توسعه فضایی شهر) مورد بررسی قرار خواهد داد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای می باشد و جمع آوری اطّلاعات شاخص های پراکنده رویی از طریق اطّلاعات شناختی - عملکردی و مطالعه طرح جامع و تفصیلی شهر استخراج شده است. برای نیل به اهداف تحقیق، با بررسی مطالعات گذشته و با بهره گیری از پارامترهای لازم و تأثیرگذار با تحلیل تراکم شهری شهر لامرد و چگونگی و علل توسعه شهری پراکنده و گسترده شهر را تبیین نمایم. در پایان به ارزیابی عینی و کیفی، تحلیل و مقایسه ی نظریه های مرتبط با فرم های پایدار شهری و تفاوت ها و اشتراک های آن ها و در نهایت جنبه های عملکردی و نتایج و پیامدهای عملی و واقعی نظریه ها با وضعیت شهر می پردازد و در انتها راهکارهایی ارائه خواهد گردید. بر اساس بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته در سال های 1345-85، مساحت شهر لامرد، حدود 6 برابر و جمعیّت آن 5 برابر افزایش یافته است. طی این سال ها، تراکم ناخالص جمعیتی شهر، از 3/131 نفر به 1/30 نفر در هکتار کاهش یافته است. عدم کاهش شدید تراکم ناخالص جمعیّتی در سال های متفاوت، بیان گر گستردگی بیش از حد شهر و خالی ماندن فضاهای زیاد و غیرفعّال سطوح شهری در محدوده ی شهر لامرد و در نهایت توسعه افقی و گسترده –پراکنده محلات شهر لامرد می باشد که این امر باعث ناپایداری شهری در توزیع بهینه خدمات و دسترسی به امکانات برای ساکنان شهر و افزایش هزینه های زیرساختی و اتلاف انرژی شده است. تراکم خالص مسکونی در سال85 برابر با 85/85 نفر در هکتار و در سال 95 برابر با 73 نفر در هکتار و تراکم جمعیتی برابر با 29 نفر در هکتار می باشد.
واکاوی همدید اثرات حرکات واچرخندی بر بارش های سیلابی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
163-178
حوزه های تخصصی:
به علت اینکه مکانیسم حرکات واچرخندی میل به نزول و فرونشینی هوا می باشد لذا تاثیر این حرکات و موقعیت قرارگیری انها در وقوع ریزش های سیلابی قابل توجه می باشد. بدین منظور در این مقاله بارش های سیلابی دو دهه گذشته استان کرمان مورد بررسی و دو مورد از شدیدترین انها انتخاب شد. به علت تاکید این مقاله بر استان کرمان ابتدا با استفاده از شاخص آماری توزیع گامبل تیپ 1، بارش سنگین برای هر یک از ایستگاه های استان محاسبه گردید. سپس ویژگی های ترمودینامیک بارش های مورد نظر با استفاده از داده های رادیوسوند و نمودار اسکیوتی ایستگاه کرمان مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل این سیلاب ها از داده های روزانه بارش 10 ایستگاه سینوپتیک استان و نقشه های فشار سطح دریا و سطوح 850، 500 و 300 هکتوپاسکال استفاده گردید. سپس آرایش الگوی همدید و روند آن در نقشه های هوا، طی یک دوره انتخابی 3 روزه بررسی شد. نتایج مطالعه نشان می دهد که عامل اصلی ایجاد بارش های سیلابی در منطقه مورد مطالعه، تقویت فرود شرق مدیترانه در تروپوسفر میانی است لذا زمانی که با حرکت رو به پایین سامانه ناوه قطبی همراه باشد به سمت عرض های پایین تر منتقل شده، در نتیجه سامانه های غربی با حرکت خود از روی آب های گرم جنوبی، رطوبت زیادی را کسب کرده و سبب ریزش بارش های سنگین و قابل توجهی در منطقه می گردد. همچنین نکته قابل توجه در وقوع بارش ها وجود حرکات واچرخندی شدید بر روی ابهای جنوبی و بویژه دریای عمان می باشد که سبب تزریق هر چه بیشتر رطوبت به نواحی داخلی کشور شده و شرایط لازم را برای وقوع این گونه بارش ها فراهم می نماید.
برآورد مقادیر ارتفاع رواناب و دبی حداکثر سیلاب با استفاده از تلفیق مدل های اتومات سلولی و SCS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز لاویج رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
79-98
حوزه های تخصصی:
حوضه آبخیز لاویج رود عمدتاً به دلیل وضعیت توپوگرافی و فیزیوگرافی، موقعیت اقلیمی، عدم رعایت مشخصات فنی در احداث راه و ابنیه فنی و تجاوز به حریم رودخانه، زمین شناسی و دیگر عوامل مؤثر در ایجاد رواناب، دارای پتانسیل تولید سیل در برخی از مواقع سال می-باشد. در این پژوهش کارایی مدل های اتومات سلولی و SCS به منزله روش های نوین و امکان تلفیق آن ها با برنامه های GIS برای شبیه-سازی خطر سیلاب و هیدروگراف جریان برای لاویج رود مطالعه شد. از داده های کاربری اراضی، گروه های هیدرولوژیک خاک، DEM، داده-های بارش و ضریب زبری استفاده شد که همه لایه ها در قالب رسترهای با اندازه سلول 30×30 تهیه شدند. بخش زیادی از حوضه دارای گروه هیدرولوژیکی C و D است که نفوذپذیری کم و خیلی کم دارند؛ بدین معنی که حجم زیادی از بارش در این قسمت ها می تواند تبدیل به رواناب شود. نیمه شمالی به ویژه شمال غربی حوضه، به دلیل قابلیت نفوذ کم و نیز نزدیکی به خروجی حوضه، دارای ارتفاع و عمق رواناب بسیار زیادی است. همچنین، خطر سیلاب در مسیر رودخانه لاویج و در اراضی اطراف آن (دشت سیلابی رودخانه) به ویژه در پایین دست رودخانه بالاست. شبیه سازی سیلاب در حوضه لاویج رود نشان داد که علاوه بر کاربری اراضی، خاک، نفوذپذیری و شیب، پراکنش مکانی مقدار بارش عامل مهمی در تجمع رواناب به یک سمت از جریان پایین دست حوضه و تولید سیلاب است. حوضه آبخیز لاویج رود عمدتاً به دلیل وضعیت توپوگرافی و فیزیوگرافی، موقعیت اقلیمی، عدم رعایت مشخصات فنی در احداث راه و ابنیه فنی و تجاوز به حریم رودخانه، زمین شناسی و دیگر عوامل مؤثر در ایجاد رواناب، دارای پتانسیل تولید سیل در برخی از مواقع سال می باشد. در این پژوهش کارایی مدل های اتومات سلولی و SCS به منزله روش های نوین و امکان تلفیق آن ها با برنامه های GIS برای شبیه سازی خطر سیلاب و هیدروگراف جریان برای لاویج رود مطالعه شد. از داده های کاربری اراضی، گروه های هیدرولوژیک خاک، DEM، داده های بارش و ضریب زبری استفاده شد که همه لایه ها در قالب رسترهای با اندازه سلول 30×30 تهیه شدند. بخش زیادی از حوضه دارای گروه هیدرولوژیکی C و D است که نفوذپذیری کم و خیلی کم دارند؛ بدین معنی که حجم زیادی از بارش در این قسمت ها می تواند تبدیل به رواناب شود. نیمه شمالی به ویژه شمال غربی حوضه، به دلیل قابلیت نفوذ کم و نیز نزدیکی به خروجی حوضه، دارای ارتفاع و عمق رواناب بسیار زیادی است. همچنین، خطر سیلاب در مسیر رودخانه لاویج و در اراضی اطراف آن (دشت سیلابی رودخانه) به ویژه در پایین دست رودخانه بالاست. شبیه سازی سیلاب در حوضه لاویج رود نشان داد که علاوه بر کاربری اراضی، خاک، نفوذپذیری و شیب، پراکنش مکانی مقدار بارش عامل مهمی در تجمع رواناب به یک سمت از جریان پایین دست حوضه و تولید سیلاب است.
ارزش گذاری اقتصادی و برآورد تمایل به پرداخت دهکده تفریحی و توریستی باغستان کرج با رویکرد ارزش گذاری مشروط (CVM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
39 - 48
حوزه های تخصصی:
دهکده تفریحی و توریستی باغستان، به دلیل دارا بودن جاذبه های متنوع، از پارک های توریستی و گردشگری مهم استان به شمار می رود. بنابراین، مطالعه ارزش تفریحی آن می تواند در پیش بینی نیازها و کمبودها و توسعه گردشگری این دهکده، مؤثر باشد. این مطالعه، ارزش تفریحی دهکده باغستان و میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان را با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و پرسش نامه انتخاب دوگانه دو بعدی، تعیین می کند. جامعه آماری این پژوهش، 150 نفر از بازدیدکنندگان دهکده بوده که بر اساس روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده اند. برای بررسی تأثیر متغیرهای توضیحی بر میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان، از مدل لاجیت استفاده گردید و بر اساس روش حداکثر درست نمایی، پارامترهای این مدل، برآورد شده است. نتایج مطالعه نشان داد 3/73 درصد افراد بررسی شده، حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده تفریحی از دهکده هستند و متوسط تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان برای ارزش تفریحی این دهکده 4/ 16914 ریال برای هر بازدید، محاسبه گردید. همچین ارزش کل تفریحی سالانه آن معادل 11،840،080،000ریال برآورد شد. متغیرهای میزان پرداخت پیشنهادی و هزینه هر بار ایاب و ذهاب، تأثیری منفی و متغیرهای کیفیت پارک، وضعیت تأهل، مدت زمان مطالعه در هفته، گرایش های محیط زیست و جنسیت، تأثیری مثبت بر میزان تمایل به پرداخت داشته اند. نتایج نشان داد که مردم به اهمیت پارک های جنگلی و فضاهای طبیعی آگاه بوده و در این رابطه تمایل به پرداخت قابل توجهی وجود دارد که می تواند مسئولان را در برنامه ریزی و مدیریت دهکده یاری نماید.
بررسی میدانی تأثیر سیاست های آبی افغانستان بر منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمبود آب، به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جهان از مس ائل و مش کلات س ده ی کن ونی است. براساس پیش بینی هایی برای سال 2030، حدود 47 درصد از جمعیت جهان، در مناطقی با کمبود شدید آب زندگی خواهند کرد. از طرفی نیز رودها مرزهای سیاسی نمی شناسند و این واقعیت، موقعیت منحصربه فرد و پیچیده ای را برای ایران و رودهای مرزی اش رقم زده است که یکی از حساس ترین آنها در رابطه با آب های مرزی ایران و افغانستان است. از جمله، اختلافات بر سر آب رودخانه هیرمند که از افغانستان سرچشمه گرفته و به تالاب هامون ایران سرازیر می شود، قدمتی 150 ساله دارد و ایران و افغانستان را بارها پای میز مذاکره کشانده است که قراردادهای مختلفی نیز منعقد شده است که تاثیرات چندانی بر روی مسئله بحران آب در سیستان نداشته است که منشا آن سیاست های تامین آب توسط افعانستان از این منطقه می باشد. در این راستا هدف پژوهش پاسخگوئی به این سئوال اصلی است که بحران آب در سیستان و سیاست های آبی افغانستان چه بحران ها و پیامدهایی را برای سیستان و بلوچستان داشته است؟ برای پاسخ به این سوال و با هدف شناخت وضعیت منابع آبی در سیستان و بلوچستان که متاثر از این سیاست ها می باشد با استفاده از روش میدانی به بررسی آن پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که هیرمن د تنه ا منب ع تأمین کننده ی آب سیستان است. حجم کم آورد رودخانه موجب شده که مردم به دلیل وابستگی مستقیم و غیرمستقیم به هیرمند شغل و درآمد خود را از دس ت بدهن د. مه اجرت گس ترده از منطقه ی سیستان، از بین رفتن اقتصاد محلّی و تغیی ر ش یوه زن دگی م ردم س اکن دش ت سیستان از پیامدهای این مسئله است که باعث تائید این فرضیه می گردد که سیاست های آبی افغانستان در سیستان و بلوچستان باعث ایجاد بحران های زیست محیطی و انسانی شده است. بنابراین پیشنهاد میشود هر دو کشور ب ا رس یدن ب ه درک مشترکی از مسئله، برای توافق بر یک طرح جامع مدیریتی آب ت لاش کنن د. در ای ن راه سرمایه گذاری در اجرای طرحهای مشترک آبیاری و تغییر ن وع کش ت محص ولات م یتوان د راهگشا باشد.
استخراج و ارزیابی تغییرات کاربری اراضی با به کارگیری الگوریتم SVM با کرنل چندجمله ای و روش حداکثر احتمال در محدوده حوضه آبریز اوجان چای بستان آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
25 - 44
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه زمین به عنوان یکی از نهاده های بخش تولید است، نه تنها در اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی بلکه در اقتصاد کل کشور نقش به سزایی دارد و توجه به زمین و تغییرات به وجود آمده در آن، امری ضروری است. تحقیق حاضر به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی حوضه آبریز اوجان چای با استفاده از سنجش ازدور و GIS انجام شده است. از تصاویر چند زمان سنجنده TM سال 1987 و +ETM سال 2002 و +ETM سال 2015 استفاده شد و نقشه های کاربری اراضی بر اساس پردازش رقومی حداکثر احتمال و ماشین بردار پشتیبان تهیه شد. نقشه های کاربری اراضی به همراه اطلاعات زمینی وارد محیط GIS شدند و میزان و نوع تغییرات کاربری اراضی در منطقه به دست آمد. با توجه به نتایج، روش SVM برای برآورد تغییرات منطقه موردمطالعه کارآمدتر بوده به گونه ای که نتایج استخراج شده از درصد دقت و ضریب کاپای بالاتری برخوردار است. از نتایج ارزیابی ها می توان چنین استخراج کرد که روند تغییرات کاربری در برخی کاربری ها مانند اراضی زراعی و مراتع بالا است. اراضی زراعی از 33 درصد به 37 درصد در طی بازه زمانی 28 ساله نوسان داشته و اراضی مرتعی نیز از 51 درصد به 49 درصد کاهش داشته که این دو کاربری بیشترین تغییرات را داشته اند. درنهایت با توجه به اینکه بیشتر تغییرات مربوط در تغییر مرتع به اراضی زراعی و بالعکس بوده است؛ بنابراین لزوم تمرکز فعالیت های مدیریت و اصلاح اراضی بر روی این نوع کاربری افزایش می یابد.
ارزیابی اثرات بحران ریزگردها بر تولیدات بخش های مختلف کشاورزی در استان خوزستان با استفاده از روش تحلیل استراتژیک-سلسله مراتبی (SWOT-AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
117 - 134
حوزه های تخصصی:
توفان گردوغبار زیان های هنگفتی در ایران، به ویژه استان خوزستان به وجود آورده است. بخش کشاورزی استان نیز از این امر مستثنی نیست. روش تجزیه و تحلیل استراتژیک، مدل تحلیلی مفیدی برای شناسایی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای موجود در منطقه به منظور کنترل اثرات بحران ریزگردها می باشد؛ بنابراین شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای بحران ریزگردها بر بخش کشاورزی استان خوزستان و تدوین راهبردهای مناسب جهت ارائه راهکارهای مدیریتی، از اهداف اصلی این پژوهش محسوب می شوند. برای جمع آوری داده ها از مطالعه کتابخانه ای، پرسشنامه و مصاحبه با افراد خبره (34 کارشناس) استفاده شد. مؤلفه های عوامل درونی شامل نقاط قوت (10 قوت)، نقاط ضعف (18 ضعف) و عوامل بیرونی شامل تهدیدها (20 تهدید) و فرصت های عمده (11 فرصت) تعیین گردید. جهت ارزش گذاری و تعیین وزن نهایی هر یک از نقاط با استفاده از روش AHP شدّت وزن نهایی هر عامل مشخص گردید. نتایج حاصل از مطالعه، وجود آب های سطحی و روان آب ها جهت تامین آب تالاب های منطقه را به عنوان مهم ترین نقطه قوت با وزن نهایی 807/0، شرایط نامساعد اقلیمی (تغییرات آب و هوایی و خشکسالی دوره ای) را به عنوان مهم ترین نقطه ضعف با وزن نهایی 145/0، اجرای طرح های مدیریت بهره برداری بهینه از منابع طبیعی (تالاب ها و ...) را به عنوان مهم ترین فرصت با وزن نهایی 765/0 و عدم همکاری بین المللی و ملی برای مقابله با ریزگردها را به عنوان مهم ترین تهدید با وزن نهایی 140/0 نشان داد. همچنین بر اساس نتایج، نمره نهایی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی برابر 432/2 و نمره نهایی ماتریس ارزیابی عوامل خارجی برابر 629/2 به دست آمد که در نهایت از برآیند نمره نهایی این ماتریس ها، راهبرد تدافعی به عنوان راهبرد اصلی پژوهش معرفی گردید.
تبیین الگوی مدیریت بحران اجتماعی با رویکرد امنیتی مورد مطالعه؛ استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
88 - 117
حوزه های تخصصی:
اصولا بحران یک فشار زایی روانی- اجتماعی است که باعث درهم شکسته شدن انگاره های متعارف زندگی و واکنش های اجتماعی می شود و مدیریت بحران فرآیندی نظام یافته است که بحران های بالقوه درحوزه های مختلف را شناسایی، پیش بینی و سپس درمقابل آنها اقدامات پیشگیرانه تدوین می نماید. از این رو همواره باید مجموعه ای از طرح ها و برنامه های عملی برای مواجهه با بحران های احتمالی تنظیم گردد تا مدیران آمادگی رویارویی با وقایع پیش بینی نشده را کسب کنند. مطالعه حاضر به دنبال ارائه الگوی مدیریت بحران اجتماعی-امنیتی در استان سیستان و بلوچستان می باشد. بدین منظور با روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد با تعداد 35 نفر از متولیان مدیریت بحران استان مصاحبه عمیق به عمل آمد. مجموعه داده های جمع آوری شده پس از طی فرایند مقایسه مستمر داده ها و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، در قالب 5 مقوله؛ هویت، نفوذ، مشروعیت، مشارکت و توزیع و 3 طبقه؛ امنیتی- سیاسی، مدیریتی و اجتماعی- فرهنگی، سازماندهی شدند و نتایج حاصل از تحلیل داده ها در قالب مدل مدیریت بحران اجتماعی- امنیتی ارائه گردید. اینک در این مقاله ویژگی ها و شاخص های مهم هریک از بحران های مرتبط، با توجه به شرایط محیطی استان سیستان و بلوچستان تبیین گردیده و تحلیل نهایی بیانگر ضرورت اتخاذ راهبردهای مدیریت بحران اجتماعی- امنیتی در استان از طریق؛ تغییر نگرش مرکز نسبت به این استان، برقراری عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثمرات توسعه ملی در منطقه، تحکیم فرآیندهای همگرایی-ملی و انسجام امنیتی و اجتماعی می باشد. این رویکرد می تواند به عنوان یک الگو برای خط مشی گذاری و تصمیم گیری در شرایط مشابه نیز بمنظور مدیریت بحران مورد استفاده قرار گیرد.
کاربست رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره فازی در تدوین و اولویت بندی راهبردهای توسعه صنایع دستی در روستاهای استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
29 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت و اولویت بندی راهبردهای توسعه صنایع دستی در روستاهای استان خوزستان بود. پژوهش، با رویکرد توسعه ای- کاربردی، به شیوه های توصیفی، تحلیلی و پیمایشی انجام شد و تحلیل داده های پژوهش نیز با بهره گیری از روش تصمیم گیری چندمعیاره دیمتل فازی (FDEMATEL) و تلفیق آن با مدل سوات (SWOT) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای «برگزاری نمایشگاه های ملی و بین المللی صنایع دستی در روستاهای هدف گردشگری و صنایع دستی»، «برقراری کامل بیمه هنرمندان برای صنعتگران حوزه صنایع دستی دارای مجوز فعالیت»، «تأسیس بازارچه های دائمی صنایع دستی در بنادر استان»، «معرفی محصولات صنایع دستی استان از طریق رسانه های آموزشی مختلف به مسئولان ارگان های دولتی در راستای هزینه کرد بودجه عمرانی»، «تمرکز بر توسعه تجارت الکترونیک محصولات صنایع دستی استان»، «تدوین اولویت های پژوهشی و هماهنگی لازم برای جذب به موقع سه درصد اعتبارات عمرانی»، «ساخت فیلم های آموزشی و تبلیغاتی و ارائه در بازارچه های فروش صنایع دستی استان»، «معرفی تعاونی های فعال صنایع دستی به سازمان های دولتی استان برای هزینه کرد یک درصد از بودجه عمرانی خرید صنایع دستی از این تعاونی ها»، «توجه ویژه از ابعاد آموزشی و تسهیلاتی به کارگاه های آسیب پذیر اقتصادی صنایع دستی استان» . «ارائه آموزش های تخصصی صنایع دستی توسط اساتید پیشکسوت به کارشناسان در راستای جلوگیری از فراموشی برخی رشته های بومی استان»، به ترتیب، از اولویت دارترین راهبردها در توسعه صنایع دستی روستاهای استان خوزستان به شمار می روند.
سنجش و ارزیابی تاب آوری مناطق روستایی در برابر مخاطرات خشکسالی مطالعه موردی : دهستان قره طغان شهرستان نکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از روش اسنادی و میدانی(مشاهده و پرسشنامه) جمع آوری شده است، جامع آماری این نوع تحقیق براساس سرشماری آمار1395؛ 6947 خانوار در24 روستا؛ با خطای 07/0، 191 پرسشنامه به عنوان حجم نمونه محاسبه و براساس رابطه تسهیم نسبت تعداد نمونه های هر روستا به 233 نمونه به صورت تصادفی بین خانوارها توزیع و پخش گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از اطلاعات از روش های آماری توصیفی( میانگین) و استنباطی( t تک نمونه، فریدمن، تحلیل خوشه ای) و مدل های واس پاس، آراس و ویکور، بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که تاب آوری مناطق روستایی در برابر خشکسالی در سطح پایینی است. یافته های مدل های ویکور، اراس و مدل واس پاس نشان داد که روستاهای ولاشد؛ تازه آباد بستان خیل و دوقائلو رتبه های اول و تاب آوری بالا و روستاهای جمان، پلاژارتش و بهزاد کلا در رتبه های پایین و تاب آوری پایین قرار دارند.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری با تأکید بر نقش مشارکت اجتماعات محلی (مطالعه ی موردی: استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیّت گردشگری در طول سال های اخیر نسبتاً پایدار بوده است و باوجود چشم انداز نامشخص اقتصاد جهانی، تنش های اقتصاد کلان و بیکاری در بسیاری از کشورها مشخص شده که این بخش از روند فرایند جهانی شدن بهره مند شده است؛ در چنین زمینه ای با توجّه به توسعه علوم و فنون و پیشرفتی که در مدل های پژوهشی حاصل شده است برنامه یزان با استفاده از مدل هایی جدید درصدد برنامه ریزی در زمینه گردشگری می باشند. برنامه ریزی توسعه ی گردشگری در استان البرز با تأکید بر مشارکت اجتماع محلی در این برنامه ریزی ها موجب اشتغال زایی و رشد اقتصادی این استان خواهد شد. براین اساس در این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است سعی شده با استفاده از تلفیق مدل های سوات و AHp درزمینه ی توسعه ی گردشگری استان البرز راهبردهایی ارائه گردد؛ لذا بر اساس محاسبات مدل سوات تهدیدات با نمره 939/2 بالاترین ضریب و پس از آن، نقاط ضعف با مقدار 936/2، فرصت ها با مقدار 911/2 و درنهایت نقاط قوت با مقدار 903/2 پایین ترین ضریب را به دست آورده اند؛ امّا پس از تلفیق نتایج مدل سوات با مدل AHp ، راهبرد تدافعی (WT) با مقدار برآورد شده 078/4 بالاترین مقدار وزن محاسبه را به دست آورده است و پس از آن به ترتیب راهبردهای تهاجمی با مقدار اندازه گیری شده 895/3، راهبرد رقابتی با مقدار اندازه گیری شده 773/3 و درنهایت نیز راهبرد محافظه کارانه با مقدار 626/3 در پایین ترین مرتبه از سلسله مراتب راهبردهای موردنظر قرار گرفته است بدین ترتیب بر اساس این خروجی پیشنهاداتی در زمینه ی توسعه بخش گردشگری استان البرز ارائه شده است.
روستازیستی پایا در شهرستان تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
79 - 96
حوزه های تخصصی:
شاید در نگاه نخست، زندگی در روستا بسیار دلپذیر و رؤیایی باشد؛ اما امروزه، عواملی همچون فقر، بیکاری، خشکسالی، کم آبی و راندمان پایین کشاورزی زندگی در روستا را دشوار کرده است. با وجود این شرایط سخت و نابه سامانی های زندگی روستایی، هنوز هم شماری چشمگیر از مردم در روستا مانده اند و مهاجرت نمی کنند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر ماندگاری و پایداری مردم در روستا، به دنبال پاسخ به این پرسش است که «چرا هنوز بسیاری از مردم در روستا مانده اند؟». جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی دهستان بایگ شهرستان تربت حیدریه بود که از آن میان، به کمک رابطه کوکران، 188 خانوار به روش نمونه گیری طبقه ای و نظام مند تصادفی انتخاب شدند و با پرسشنامه مورد آماربرداری قرار گرفتند. متغیرهای تحقیق شامل انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، جاذبه های طبیعی، فرهنگی، رفاهی، اقتصادی و نیز ویژگی های فردی بود. نتایج مطالعه نشان داد که ترکیبی از چهار عامل مهم اقتصادی، فرهنگی، طبیعی و فردی در ماندگاری مردم در روستا مؤثر است و از آن میان، کمبود بنیه اقتصادی بیشترین تأثیر را در ماندگاری و عدم مهاجرت روستاییان دارد. به هر حال، اگر به ظرفیت سازی، توانمندسازی و تسهیل گری اجتماعی با مشارکت خود روستاییان روی نیاوریم، این شرایط شکننده اجتماعی- محیطی همواره می تواند تصمیمات روستازیستی را تغییر دهد.
تبیین الگوی روابط قدرت های منطقه ای در بحران ژئوپلیتیکی سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
37 - 74
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر الگویی برای تبیین روابط ایران با ترکیه، عربستان و اسرائیل در بحران ژئوپلیتیکی سوریه ارائه شده است. در این الگو، مهمترین ابعاد و مؤلفه های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی مؤثر در روابط این قدرت های منطقه ای در بحران سوریه و با در نظر گرفتن اهمیت و ارتباط این ابعاد و مؤلفه ها با یکدیگر و در قالب یک مدل ساختاری، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با روش ترکیبی انجام شده که در بخش کیفی آن و با روش گراندد تئوری الگویی جامع برای روابط قدرت های منطقه ایی در بحران سوریه طراحی شده و در بخش کمی با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS، روابط بین عناصر الگوی حاصل در معرض آزمون کمی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، الگوی روابط قدرت های منطقه ای در بحران ژئوپلیتیکی سوریه از سال 2011 تا 2018میلادی، به ترتیب اهمیت تحت تأثیر عوامل جغرافیایی، عوامل ژئواستراتژیکی، کدهای ژئوپلیتیکی، عوامل ایدئولوژیکی، نظام ژئوپلیتیک جهانی، نظام ژئوپلیتیک منطقه ای و عوامل ژئواکونومیکی می باشد. با توجه به اهمیت این عوامل پایدار جعرافیایی و ژئوپلیتیکی برای این کشورها، روابط این قدرت های منطقه ای براساس الگوی رقابتی مداخله ای در بحران ژئوپلیتیکی سوریه شکل گرفته و منجر به تداوم بحران شده است.