فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
National space and existing human and natural geographical values in each country are the creating factors of tension and conflict within the milieu of that country, especially with neighboring countries that may have potential and actual effects on geopolitical relationships of that country with its neighbors. Using a 12 – trigger hypothetica model, Peter Haggett, the famous English geographer, has represented the geographic sources of tension contributing to the conflict of that country with others. Depending on a country’s geographical situation and the functionality of natural factors and human operations, these sources of tension can play a role in creating crisis at national and supranational (macro regional) scales. If proper management fails, the geographic sources of tension can not only overwhelm the country’s capabilities to reinforce general politics of the country, but also falsify the relations and ties of a political unit with other neighboring political units. Hence, the role of geographical factors and values should not be considered as neutral, null and void in international relations and in the emergence of geopolitical challenges and crises. As the most important country in the Southern Caucasia, ‘The Republic of Azerbaijan’, like any other political unit, has a series of geographic sources of tension with neighboring and other countries and this is no exception. Naturally, the geographical grounds of conflict involve in determining the level of foreign relations and policy and without doubt, recognizing these factors contribute to reducing this country’s problems and tensions in the region both intrinsically and extrinsically and particularly with its neighbors as well as with Iran. Accordingly, the current study, using descriptive-analytical method, attempts to answer this question ‘if geographic sources of international tension of the Republic of Azerbaijan fully conform to Peter Haggett’s 12 - trigger hypothetica model’. According to research findings, from among twelve triggers which Haggett called geographic sources of tension, six triggers can be obviously observed in Azerbaijan and the remaining six ceased to prove true in this country. Meanwhile there is a series of geographic factors creating tension in geopolitical relations of this country about which nothing is mentioned in Haggett’s model, the differences and conformities of geographical factors of conflict with the facts and realities of the Republic of Azerbaijan are reflected on various maps.
تأثیر برنامه های محیط زیستی رادیو بر ارتقای سواد محیط زیستی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر استفاده از برنامه های محیط زیستی رادیو بر ارتقای آگاهی، نگرش و رفتارهای محیط زیستی دانشجویان به عنوان سه بعد اصلی سواد محیط زیستی است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گرد آوری داده ها، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد مطالعه شامل 40 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان مرکزی است که به روش نمونه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در قالب دو گروه کنترل و آزمون گروه بندی شدند. مداخله صورت گرفته در این پژوهش شامل معرفی و درخواست از دانشجویان برای پیگیری و گوش دادن به برنامه های محیط زیستی ثابت رادیوی جمهوری اسلامی ایران شامل برنامه سیاره آبی رادیو ایران و بخش های مربوط به محیط زیست برنامه افق روشن رادیو سلامت در یک دوره زمانی سه ماهه بود . بعد از 3 ماه به منظور سنجش تأثیر برنامه های رادیویی مذکور، از دانشجویان پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ای بود که روایی محتوایی آن به صورت کمی و کیفی با نظرخواهی از 25 نفر از اساتید و اعضای هیأت علمی رشته های مرتبط و پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. بر اساس نتایج آزمون های آماری، برنامه های رادیویی سیاره آبی و افق روشن دارای تأثیر مثبت و معنی دار بر هر سه بعد سواد محیط زیستی دانشجویان به خصوص آگاهی محیط زیستی آنها با اندازه اثر بالاتر، بوده اند .
تحلیل چرایی ناکامی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس در حلوفصل اختلافات ارضی و مرزی فی ما بین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی چرایی ناتوانی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در دست یابی به یک راه حل جامع و کامل برای پایان بخشیدن به اختلافات ارضی و مرزی نوشته شده است. گرچه کشورهای عربی این حوزه در دهه های گذشته گام هایی جدّی برای پایان بخشیدن به این اختلافات برداشته اند، اما این اقدامات مؤثر نبوده و ویژگی اختلافات ارضی و مرزی در این منطقه پایداری آنهاست. این واقعیت معلول عوامل چندی، از جمله تحمیلی بودن مرزها، کشف نفت و منابع انرژی، موقعیت استراتژیک برخی مناطق یا جزایر، تمایلات توسعه طلبانه دولت های منطقه در قبال یکدیگر، دخالت قدرت های فرا منطقه ای و ..... می باشد. استدلال اصلی این مقاله آن است که از بین عوامل مذکور، دو عامل تمایلات توسعه طلبانه کشورهای منطقه در قبال یکدیگر و موقعیت استراتژیک مناطق مورد مناقشه، نقش محوری را در ایجاد بن بست اختلافات مرزی در منطقه ایفا می کنند و تا زمانی که رقابت های توسعه طلبانه و منافع حاصله از موقعیت استراتژیک مناطق مورد مناقشه برای دولت ها همچنان پررنگ باشد، نمی توان امیدی به بهبود کامل اختلافات ارضی و مرزی در منطقه داشت.
سنجش تناسب اراضی استان مازندران بر اساس عناصر اقلیمی برای کشت کلزا با استفاده از مدل TOPSIS
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق ارزیابی تناسب اراضی برای کشت کلزا در سطح استان مازندران می باشد رای انجام تحلیل ها از سه شاخص نیازهای دمایی (میانگین سالانه درجه حرارت، میانگین حداقل درجه حرارت، میانگین حداکثر درجه حرارت، دمای جوانه زنی و دمای گلدهی، شاخص نیازهای بارشی (میانگین بارش سالانه، بارش پاییز، بارش زمستان، بارش دوره رشد و گلدهی و بارش دوره رسیدگی و شاخص سایر نیازهای اقلیمی (درجه روز – رشد، ساعات آفتابی، یخبندان و رطوبت نسبی)، استفاده شده است. به علت متفاوت بودن مقیاس اندازه گیری داده ها آماری سایر نیازهای اقلیمی از روش نمره استاندارسازی داده ها استفاده شد. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است، به طوری که از روش اسنادی (جستجوی کتابخانه ای)، برای گردآوری اطلاعات اولیه و مبانی نظری تحقیق و سوابق مطالعاتی و از داده های آماری ایستگاه های سینوپتیکی و کلیماتولوژی برای پردازش سنجش تناسب اراضی ارائه گردید. به طور کلی نتایج تجزیه و تحلیل اقلیمی زمانی قابل تعمیم به پهنه ای گسترده خواهد بود که با استفاده از روش های میانیابی داده های نقطه ای به داده های پهنه ای تبدیل شود. به همین دلیل از روش میانیابی IDW در محیط GIS برای سنجش تناسب اراضی برای کشت کلزا در منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. و در نهایت نقشه نهایی تهیه شد. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد که بیشتر اراضی استان دارای محدویت متوسط و کمترین اراضی دارای بدون محدویت هستند.
گردشگری و آموزش عالی ایران: تعامل یا تقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر ماهیت رابطه جهانگردی و آموزش عالی در پرتو نظریه تقابل بررسی شده است. هدف از مقاله حاضر آن است تا مشخص نماید آیا سیاست های توسعه گردشگری و آموزش عالی ایران در تعامل یا تقابل نسبت به یکدیگر قرار دارند؟ زیرا ماهیت سیاست گذاری در دو مساله اجتماعی فرهنگی یعنی جهانگردی و آموزش عالی متأثر از مبانی پیچیده علوم اجتماعی مانند قدرت، نظم و تضاد و واگرایی است؛ بنابراین با بهره گیری از روش شناسی تحلیلی- تفسیری و منابع مختلف، منابع و مقالات علمی موجود در مجلات علمی کشور در سال، اسناد برنامه های توسعه کشور بعد از انقلاب اسلامی، دیدگاه های نظری صاحب نظران و مدیران ارشد کشوری در مجلات، بررسی مقالات و مطالب سایت های اینترنتی، روزنامه ها و سایت های خبری دستگاه های اجرایی وابسته به گردشگری و آموزش عالی کشور و تجربه زیسته نگارنده اطلاعات مستخرجه با بهره گیری از روش تحلیل محتوا بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که الف: در پنج برنامه توسعه کشور بعد از انقلاب اسلامی بین سیاست گذاری های مرتبط با جهانگردی و نظام های آموزش عالی تعاملی وجود نداشته است. ب- در برنامه ششم توسعه رویکرد تعاملی پیش بینی شده است؛ اما فضای تقابلی کنونی ناشی از ساختارهای پیچیده کنونی و ناهمگرای تثبیت شده طی سال های گذشته، تضاد منافع سازمانی و مدیریتی، گسستگی نظام سیاست گذاری در این دو حوزه باعث شده که نتوان در برنامه ششم نیز خوش بینانه در خصوص خروج از تقابل بین دو حوزه را پیش بینی کرد. ج- توسعه گردشگری باید به عنوان یک علم با حوزه مشخص و رشته ای بین رشته ای در دانشگاه ها و مراکز آموزش علمی کشور موردتوجه جدی قرار گیرد.
تحلیل فضایی توفان های تندری در گستره کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طوفان های تندری به دلیل اثرات مهم خسارتباری که بر انسان و محیط طبیعی دارند، پدیده اقلیمی بسیار مهمی به شمار می روند. بررسی ها نشان داده است که عامل ارتفاع و عرض جغرافیایی دو متغیر مهمی هستند که می توانند بر میزان وقوع این پدیده اثرگذار باشند. بنابراین هدف اصلی از پژوهش حاضر، تحلیل فضایی رفتار پدیده رعدوبرق و میزان اثرپذیری آن از مؤلفه هایی چون ارتفاع و عرض جغرافیایی در گستره ایران می باشد. بر این اساس ابتدا داده های ماهانه وقوع طوفان های تندری 118 ایستگاه همدید ایران، طی سال های 1991 تا 2010 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد و به وسیله سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و روش درونیابی کریجینگ (Universal)، نقشه های سالانه و فصلی کل ایران تولید گردید. در ادامه برای درک بهتر اثرپذیری طوفان های تندری از ارتفاع و عرض جغرافیایی، به وسیله نرم افزار CerveExpert نمودارهای فصلی و سالانه به همراه میزان همبستگی هریک تولید و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بیشترین طوفان های تندری سالانه در شمال غرب ایران رخ می دهد و کمترین میزان آن بر نواحی مرکزی و شرقی کشور منطبق است. همچنین طبق تحلیل های فصلی، بااینکه بیشترین میزان پراکندگی ایستگاه ها در ارتفاع 800 تا 1300 متری قرار دارد، اما حداکثر وقوع این پدیده در فصول مختلف ایستگاه ها از ارتفاع صفر تا 2200 متری تغییر دارد. نتیجه کلی نشان می دهد که عامل ارتفاع، همبستگی کمی با وقوع پدیده طوفان تندری داشته و بیشترین همبستگی مربوط به عامل عرض جغرافیایی است.
ارائة مدل عامل مبنا برای کنترل هوشمند چراغ های راهنمایی و مسیریابی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترافیک شهری در دنیای امروز، به خصوص در کلان شهرها، یکی از مشکلات مهم و فراگیر محسوب می شود. در سال های اخیر برای غلبه بر این مشکل، راه حل های بسیاری پیشنهاد شده که بیشتر آنها برمبنای مدل سازی کلان ترافیک شهری عرضه شده اند. ولی به دلیل پیچیدگی های زیاد محیط شهری و عوامل متعدد و متفاوت مؤثر در ترافیک شهری، این مدل ها نمی توانند به خوبی فضای دینامیک و متغیر ترافیک شهری را مدل سازی کنند. در مقابل، به دلیل قابلیت بالای عامل ها در مدل سازی تعاملات مؤلفه های مؤثر در ترافیک و همچنین مدل سازی فضای متغیر محیط شهری، روش عامل مبنا روشی مناسب و نویدبخش برای مدل سازی ترافیک شهری به شمار می رود. با توجه به مطالب بیان شده، در این تحقیق، به منظور ارتقا و بهبود مسیر یابی وسائط نقلیه برمبنای ایجاد قابلیت ارسال و دریافت اطلاعات ترافیکی در میان مؤلفه های ترافیک، یک مدل عامل مبنا مطرح شده است. همچنین، در این مدل، چراغ های راهنمایی و در واقع کنترل سبز و قرمزشدن آنها، با توجه به وضعیت ترافیکی (تعداد اتومبیل ها) در خیابان های متصل به تقاطع های در معرض کنترل، هوشمند سازی شده است. در مدل مطرح شده، فرض شده است تمامی وسایل نقلیه به GPS و وسایل ارتباطی مناسب مجهزند. برای پیاده سازی از پلتفُرم JADE و کتابخانة کلاس های آن استفاده شده است. درنهایت، داده های شبیه سازی مناسب به مدل وارد شده و نتایج حاصل از روش ها و سناریو های گوناگون مطرح شده در مدل، از منظر کاهش ترافیک و میانگین زمان سفر در شبکة حمل ونقل شهری، ارزیابی شده است.
تأثیر عوامل سیاسی در تشدید پدیده گردوغبار در حوزه رودخانه ای دجله و فرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده گردوغبار به عنوان یکی از مخاطرات حاصل از تعامل انسان و طبیعت، به دلیل مسائلی از جمله سیاست های غلط مدیریتی و کنترل ناصحیح منابع آب، تغییرات اقلیمی، خشکسالی و همچنین تخریب های گسترده محیط زیست و منابع آب وخاک، شکل و ابعاد گسترده ای به خود گرفته و به صورت مشکلی جدی درآمده است. براین اساس پدیده گردوغبار از عوامل مختلفی از جمله عوامل سیاسی تأثیر پذیرفته که در جنوب غرب آسیا و در حوزه رودخانه ای دجله و فرات گسترش یافته است. این مقاله به بررسی عوامل سیاسی پدیده گردوغبار در حوزه رودخانه ای دجله و فرات می پردازد. پرسشی که در این مقاله - به شیوه توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای- بررسی شده، این است که: «عوامل سیاسی مؤثر در تشدید پدیده گردوغبار در حوزه رودخانه ای دجله و فرات کدام اند؟». نتایج به دست آمده نشان می دهد جنگ و درگیری نظامی، ضعف مدیریت سیاسی فضا و شرایط امنیتی-سیاسی در تشدید پدیده گردوغبار در حوزه رودخانه ای دجله و فرات تأثیرگذار است. جنگ و درگیری نظامی با تخریب پوشش گیاهی، بی ثباتی سطح خاک در تشدید این پدیده تأثیرگذار هستند. به طورکلی، از دیگر عوامل تأثیرگذار در تشدید پدیده گردوغبار، ناتوانی و ضعف مدیریت سیاسی فضا و مدیریت آب به طور خاص است. در سال های اخیر، شرایط امنیتی منطقه نیز به گونه ای بوده است که در کشورهای منطقه، به ویژه در عراق و سوریه ماهیانه صدها نفر از غیرنظامیان کشته شده اند. این وضعیت در ناتوانی مسئولان برای مدیریت و کنترل گردوغبار تأثیرگذار است.
عوامل مؤثر بر دانش کشاورزان گندمکار استان اردبیل در زمینة مدیریت خاک زراعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف کلی این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر دانش کشاورزان گندمکار درزمینة مدیریت خاک زراعی می باشد.
روش: این تحقیق که از نوع توصیفی- تحلیلی است، با استفاده از روش پیمایش انجام گرفته است. کشاورزان گندمکار استان اردبیل جامعة آماری تحقیق را تشکیل می دهند. درواقع، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 410 نفر به عنوان نمونة آماری تعیین گردیدند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با آگاهی از دیدگاه صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی به دست آمد. برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش، آزمون مقدماتی نیز انجام گرفت و ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه 87/0 محاسبه شد.
یافته ها: نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد که بین متغیرهای سن، سابقة فعالیت کشاورزی، تجربة کشت گندم، میزان تحصیلات، درآمد ناخالص، سطح اراضی دیم، دسترسی به نهاده ها و تسهیلات اعتباری کشاورزی، وسعت اراضی کشاورزی، سطح زیرکشت گندم، تماس های ترویجی، عمل به رهنمودهای ترویجی مروجان، کانال ها و منابع اطلاعاتی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی- نهادی، با دانش کشاورزان گندمکار در مدیریت خاک زراعی رابطة معنی داری وجود دارد. همچنین، در آزمون رگرسیون چندگانة خطی، متغیرهای منابع اطلاعاتی، میزان تحصیلات، عمل به رهنمودهای ترویجی، تماس های ترویجی، مشارکت اجتماعی و آزمایش خاک توانایی تبیین 94/0 از تغییرات متغیر وابسته را دارند.
محدودیتها/ راهبردها: گسترده بودن منطقة موردمطالعه و پشتیبانی نکردن نهادهای دولتی درگیر در بخش کشاورزی، از محدودیت های اساسی این تحقیق محسوب می شوند.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های تحقیق، فرهنگ سازی درخصوص پایداری خاک زراعی، تأمین اعتبارات کافی برای اجرای رهیافت مدرسة مزرعة کشاورز و آموزش کشاورز به کشاورز ازجمله همیاری کشاورزان پیشرو، به عرصه کشاندن عاملان ترویج، توسعة آزمایشگاه های خاک، نحوة آموزش کوددهی به کشاورزان، لحاظ کردن مجموعه ای از مشوق ها مانند کاهش نرخ های سود های بانکی کشاورزان نمونه پیشنهاد شده است.
تأثیر موقعیت ژئوپلیتیک بر راهبرد ملی (مطالعه موردی: جنوب شرق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از راهبرد ملی کشورها، تابعی از موقعیت ژئوپلیتیک آن هاست. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ژئوپلیتیک درون مایه ای اقتصادی شد. از این رو، کدهای ژئوپلیتیک کشورها ناگزیر از همراهی با تحولات اقتصادی در مقیاس محلی، منطقه ای و جهانی است. این دگرگونی در روی آوردن کشورها به منطقه گرایی و همگرایی منطقه ای که عموماً جهت گیری اقتصادی داشته اند، مؤثر است. در دوره حاکمیت گفتمان دوقطبی، کشور ایران به دلیل پیوند به دریای آزاد، اتصال با هارتلند و قرارگرفتن میان دو قدرت خشکی و دریایی در راهبرد جهانی، وزن ژئوپلیتیک دارد. جنوب خاوری ایران با داشتن مزیت ژئوپلیتیک بالا،کارکردهای تولید قدرت را داراست. مزیت های ژئواکونومیک ناحیه یادشده، در حوزه ژئوپلیتیک شبه قاره هند، جنوب آسیا، افغانستان، کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز فرصتی را برای کدهای ژئوپلیتیک کشور فراهم می کند تا نقش آفرینی کنند. پژوهش حاضر ماهیت توصیفی-تحلیلی دارد و بر این فرض استوار است که راهبرد اتخاذشده از سوی ایران در منطقه جنوب خاوری کشور با ظرفیت های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک آن سازگار و هماهنگ نیست و در تولید قدرت ملی ایران کارایی نداشته است. یافته های پژوهش نیز با تأکید بر داده های آماری، نشان دهنده ناکارآمدی کنونی این بخش از کشور در تقسیم کار ملی است و به دلیل ضعف زیرساخت های توسعه منطقه ای در همگرایی منطقه ای برای ایران، فرصت آفرینی نکرده است.
پیوندهای امنیت و توسعه ناحیه ای در مناطق جغرافیایی ایران؛ مطالعه موردی: استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه متوازن و پایدار نقش اساسی در امنیت جوامع بشری داراست، به طوری که بیشتر جوامع با ضریب امنیتی بالا کشورهایی شناخته می شوند که میزان توسعه بالایی را دارا می باشند. در همین راستا این پژوهش که به لحاظ ماهیت همبستگی و به لحاظ هدف کاربردی با روش همبستگی در پی تحلیل ارتباط بین توسعه و امنیت در استان خراسان رضوی می باشد. ابتدا با استفاده از 41 شاخص شهرستان های مختلف استان از لحاظ جمعیتی، اقتصادی، فرهنگی، حمل و نقل و بهداشتی و زیربنایی با استفاده از تکنیک ویکور سطح بندی شده و از تلفیق آنها توسعه کل به دست آمده است. بعد از آن شهرستان های استان به لحاظ امنیتی با استفاده از 10 شاخص رتبه بندی گردید. که شهرستان مشهد در سطح اول توسعه و شهرستان مرزی خواف در پایینترین سطح قرار گرفت. سپس بین توسعه و امنیت با استفاده از نرم افزار SPSS همبستگی گرفته شد. با توجه به نتایج پژوهش میزان همبستگی بین توسعه و امنیت 505/. بوده و میزان Sig 010/. (کمتر از 05/.) می باشد. بنابراین بین توسعه و امنیت در سطح شهرستان های خراسان رضوی ارتباط معنی داری وجود دارد.
هیدروپلیتیک نیل و تأثیر آن بر روابط ژئوپلیتیکی میان مصر، سودان و اتیوپی ( با تأکید بر سد رنسانس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رود نیل با 6853 کیلومتر، طولانی ترین رودخانه جهان و پرآب ترین رودخانه در قاره آفریقا است. این رودخانه که حاصل مجموعه ای از چندین جویبار است، پس از طی مسیری طولانی به سمت شمال، و گذر از کشورهایی که در مسیر این رودخانه هستند، نهایتا وارد دریای مدیترانه در شمال آفریقا می شود. نیل نقش اساسی در اقتصاد کشورهای حوضه نیل یعنی مصر، سودان و اتیوپی دارد. میزان بهره برداری سه کشور از نیل به یک اندازه نیست. بیشترین میزان استفاده از رود نیل مربوط به مصر و پس از آن سودان و اتیوپی است. تا دهه 1990م. مشکل چندانی میان سه کشور به وجود نیامد. اما از اواسط دهه 1990م. در نتیجه تقاضای فزاینده مبتنی بر طرحهای جدید آبیاری، رشد جمعیت و سطح بالاتر زندگی، رقابت بر سر حقابه آب نیل میان سه کشور فوق الذکر بالا گرفت. آنچه که بر شدت رقابت میان آنها افزود، اقدام دولت اتیوپی در ساخت سد نهضت (رنسانس) در سال 2011م. بود، به گونه ای که ساخت این سد و بهره برداری از آن صدمات جدی به اقتصاد مصر و تا اندازه ای سودان وارد می ساخت. اقدامی که از سوی دولت مصر بی پاسخ نماند و با واکنش شدید این کشور مواجه شد. در این پژوهش که روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از منابع مکتوب و اینترنت استفاده شده، در پاسخ به این سئوال که هیدروپلیتیک نیل چه تاثیری بر روابط ژئوپلیتیکی میان مصر، سودان و اتیوپی گذاشته است؟ می توان گفت که هیدروپلیتیک نیل، مصر، سودان و اتیوپی را در آستانه یک تقابل ژئوپلیتیکی قرار داده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که قراردادهای استعماری، فقدان یک مکانیسم مناسب در زمینه تقسیم آب، افزایش جمعیت و رشد کشاورزی و صنعت در حوضه نیل، ساخت سد رنسانس در اتیوپی و نهایتا دخالت قدرتهای منطقه ای و جهانی باعث شده تا حوضه رود نیل عرصه رقابت هیدروپلیتیکی میان مصر، سودان و اتیوپی شود. بنابراین می توان گفت در صورت پافشاری کشورهای بالادست بر سهم منصفانه از آب نیل از جمله عملیاتی شدن سد نهضت (رنسانس) و بهره برداری از آن توسط اتیوپی، آسیب فراوانی را متوجه میزان آب شرب، کشاورزی و صنعت توریسم مصر و تا اندازه ناچیزی آب سودان خواهد گذاشت. لذا در چنین شرایطی هیدروپلیتیک نیل، عرصه «تقابل ژئوپلیتیکی» میان مصر، سودان و اتیوپی خواهد شد.
ارزیابی حساسیت زمین لغزش با استفاده از الگوریتم ماشین پشتیبان بردار (مطالعه موردی: شهرستان کامیاران، استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع فرآیندهای دامنه ای که هر ساله موجب خسارات جانی و مالی فراوان در بسیاری از نقاط ایران و جهان می شود، پدیده زمین لغزش است. شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش از طریق پهنه بندی خطر، یکی از اقدامات مؤثر و ضروری در کاهش خطرات احتمالی و مدیریت آن می باشد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی حساسیت زمین لغزش در شهرستان کامیاران با استفاده از مدل ماشین پشتیبان بردار می باشد. در ابتدا، نقشه پراکنش زمین لغزش با 60 نقطه لغزشی در منطقه مورد مطالعه با استفاده از منابع مختلف ترسیم گردید. پس از آن مکان های لغزشی، به صورت تصادفی به یک نسبت 70 به 30 برای ساخت مدل زمین لغزش و اعتبارسنجی آن تقسیم شدند. آموزش و صحت سنجی تابع RBF از الگوریتم SVM توسط یک پایگاه داده مکانی با مجموع دوازده عامل زمین لغزش از جمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، انحنای شیب، انحنای عرضی شیب، انحنای طولی شیب، شدت تابش خورشید، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از جاده و فاصله از رودخانه با توجه به مدل مرجع مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت منطقه مورد مطالعه به پنج کلاس حساسیت بسیار بالا، بالا، متوسط، کم و بسیار کم تقسیم شد. سپس عمکرد این الگوریتم با استفاده از منحنی ROC مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که سطح زیر منحنی (AUC) با استفاده از مجموعه داده های آموزشی (970/0) و با استفاده از داده های صحت سنجی (882/0) می باشد. لذا تجزیه و تحلیل نتایج نشان دهنده آن بود که تابع RBF مدل SVM عملکرد خوبی جهت ارزیابی حساسیت زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه دارد و نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند برای برنامه ریزی کاربری اراضی، کاهش خطرات زمین لغزش و تصمیم گیری در مناطق مستعد لغزش مفید واقع گردد.
تحلیل ساختار ژئوپلیتیکی حاکم بر روابط دوجانبه ی ایران و جمهوری آذربایجان از سال 1991 تا 2010 میلادی با رویکرد جغرافیای برساخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در دهه ی 1990 و استقلال کشورهای تحت سیطره ی آن، ایران در مرزهای شمال و شمال شرقی خود؛ یعنی آسیای مرکزی و قفقاز با کشورهای نوظهوری همسایه شد. یکی از این کشورها جمهوری آذربایجان است که روابط بین ایران و این کشور به دلایل بسیاری اهمّیّت دارد و انتظار می رود در آینده، بین دو کشور روابط بیشتری را مشاهده کنیم. اما با وجود فرصت ها و مزیت های فراوان برای افزایش همکاری، در عمل شاهد روابط سطح پایین، عادی و گاه رو به تعارض و آشفتگی هستیم. بنابراین ما برآنیم تا با نگاهی برساخت گرایانه به فهم و درکی از ساختار ژئوپلیتیکی حاکم بر روابط دو جانبه ی ایران و جمهوری آذربایجان دست یابیم. از این رو به دنبال پاسخگویی به این سؤال هستیم که ساختار ژئوپلیتیکی حاکم بر روابط دو جانبه ی ایران و جمهوری آذربایجان چگونه و تحت تأثیر چه فرایندهایی برساخته شده است؟ این مقاله دارای دو فرضیه است: یکی اینکه به نظر می رسد ساختار ژئوپلیتیکی حاکم بر روابط ایران و جمهوری آذربایجان از دیالکتیک (جدل و کشمکش) میان فرایندهای همگرا ساز و واگرا ساز برساخته می شود و در فرضیه دوم نیز چنین به نظر می آید که هرچه فرایندهای واگرا ساز بیشتر و گسترده تر از فرایند های همگرا ساز باشند، آشفتگی در ساختار ژئوپلیتیکی حاکم بر روابط دوجانبه بیشتر است. در این پژوهش به صورت بینابین، هم از روش هرمنوتیک و هم اثباتی برای دستیابی به پاسخ سؤال و رسیدن به درکی از موضوع استفاده شده است.
Rivalry of global powers in Central Asia after the Cold War(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Geographical values play an important role in the behavior of countries and create different behavioral patterns such as cooperation, interaction, rivalry and disputation. Central Asia, as a geographical space with a set of values, opportunities and potentials, after the collapse of the Soviet Union and creation of power vacuum in Central Asia, has caused rivalry among powers in order to gain these values and opportunities. This research is intended to examine the role of geographical values of Central Asia in the rivalry of global powers. The research methodology adopted is descriptive- analytic and the data- gathering procedure is library finding. The results of this research based on library findings reveal that geographical values of this region are influential in the rivalry of global powers. The most important geographical values leading to rivalry are: geographical location, energy resources, energy transmission routs and the consumption market of Central Asia.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی بافت های شهری در برابر زلزله (نمونه موردی: محلات بافت فرسوده شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع در سراسر جهان به طور فزاینده ای از بلایای ناشی از مخاطرات طبیعی، منازعات و فوریت های انسانی یا رویدادهای ساخته دست بشر متأثر می شوند. این بلایا اغلب در اشکال، شدت و محل های غیرمنتظره رخ می دهد که در عمل پیشگیری یا اقدام در مورد تمامی این تهدیدها را غیرممکن می سازد. افزایش تاب آوری شهرها در برابر بلایای طبیعی به ویژه زمین لرزه ها به میزان زیادی در کاهش این خسارات و همچنین زمان بهبودی جوامع مؤثر است. تاب آوری کالبدی، یکی از ابعاد تأثیرگذار در میزان تاب آوری جوامع است که از طریق آن می توان وضعیت جوامع را از نظر ویژگی های فیزیکی و جغرافیایی تأثیرگذار در هنگام بروز سانحه ارزیابی کرد. این پژوهش کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی، به سنجش و مقایسه زیرمعیارهای کالبدی تاب آوری در محله های فرسوده شهر بوشهر می پردازد. جامعه آماری پژوهش را ساکنین محلات قدیمی و فرسوده دهدشتی، کوتی ، بهبهانی ، شنبدی، عالی آباد، سنگی، بن مانع، مخ بلند، دواس، خواجه ها، جلالی، جبری، صلح آباد، جفره تشکیل می دهد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است، تعداد 381 پرسش نامه با استفاده از طیف لیکرت بین ساکنین این محلات توزیع شده است پایایی ابزار تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ 810/ برآورد شد که گویای هماهنگی و پایداری درونی بالای ابزار تحقیق است و به منظور پردازش اطلاعات جهت تجزیه وتحلیل تاب آوری بافت های فرسوده در محدوده مورد مطالعه از روش مدل یابی معادلات ساختاری، از جمله نرم افزارهای SPSS و AMOS و برای به دست آوردن نقشه موقعیت جغرافیایی محدوده مورد نظر از نرم افزار GIS استفاده شده است. درنهایت تأثیرات شاخص های کالبدی (مدیریت بحران، دسترسی، مقاومت زیرساخت ها و کیفیت ابنیه) بر میزان زلزله با استفاده از الگوی معادلات ساختاری (SEM) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت، که نتایج حاصله نشان می دهد که شاخص مقاومت زیرساخت ها با ضریب 75. بیشترین اثر را در تاب آوری کالبدی در محلات بافت فرسوده بوشهر دارا می باشد.
معرفی کشورها؛ سریلانکا
حوزه های تخصصی: