فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴٬۰۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
سکته قلبی شایع ترین علت مرگ و میر در جهان است که از لحاظ اقتصادی صدمات زیادی را بر دولت ها تحمیل می کند. یکی از خطراتی که در فصل زمستان تعدادی از بیماران بخصوص بیماران قلبی و بیماران مبتلا به تنگی عروق کرونر و سکته قلبی را تهدید می کند هوای سرد زمستان است و معمولا ابتلا به سکته های قلبی در این فصل نسبت به فصل تابستان بیشتر است. سکته قلبی که به آن انفارکتوس (MI) نیز می گویند، به معنی مرگ غیر قابل برگشت قسمتی از عضله قلب می باشد و بر حسب این که چه مقدار از عضله قلب دچار مرگ با نکروز شده باشد، علایم و عوارض آن متغیر است. علت اصلی سکته قلبی عدم تعادل بین عرضه و تقاضای اکسیژن در عضله قلب بوده و این خود معمولا بدلیل کاهش جریان خون عروق کرونری، تصلب شرایین و در پی آن مسدود شدن رگ بوسیله لخته خون می باشد. در فصل زمستان عروق بدن برای حفظ حرارت دچار انقباض شده و در نتیجه با افزایش کار قلب خستگی آن نیز بیشتر می شود این شرایط بخصوص در ساعات اول روز یعنی زمانی که بیمار ناچار است برای انجام کار، صبح زود از خانه خارج شود حادتر بوده و فرد بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد. از طرفی وقوع پدیده انورسیون در فصل سرد سال باعث می شود که هوای آلوده روز گذشته با کاهش درجه حرارت در طول شب به لایه های پایین تر بیوسفر حرکت کرده و در سطح زندگی و تنفس ما قرار گیرد. بیماری که به هر دلیل صبح زود در مجاورت این هوای سرد و آلوده واقع شود به احتمال زیاد در معرض سکته و عارضه های شدید قلبی و احیانا مرگ قرار دارد. در حالیکه با رسیدن به ساعات نیمه روز و با گرم تر شدن آتمسفر، هوای آلوده بالاتر رفته و از محدوده زندگی ما فاصله می گیرد لذا هوا در وسط روز دارای شرایط مناسب تری است. این مطالعه با تحلیل نمودارهای خطی دما و هیستوگرام مرگ و میر ناشی از سکته قلبی در شهرستان اهر و با شاخص ضریب همبستگی پیرسون، بر روی نمونه 828 نفری انجام شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که مابین دمای پایین هوا و مرگ و میر ناشی از سکته قلبی در شهرستان اهر رابطه معناداری وجود دارد و مقادیرP-Value<0.05) ) تاییدی بر این مطلب است. جهت همبستگی مابین فاکتورهای مورد نظر منفی بوده و شدت همبستگی متوسط است.
بررسی جهت های توسعه مناطق حاشیه نشین شهر اهواز با استفاده از GIS و RS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر اهواز از جمله کلان شهرهایی است که حاشیه نشینی یکی از مسایل مهم آن به شمار می آید. پژوهش حاضر بر آن است تا جهت گسترش محله های حاشیه نشین شهر اهواز را در چند دهه اخیر مورد ارزیابی قرار دهد. برای این کار سه نوع داده مختلف جمع آوری و تهیه گردید: نقشه حریم قانونی شهر، نقشه کاربری اراضی حاصل از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای، و نقشه کاربری اراضی شهری (طرح جامع و تفصیلی). ابتدا مساحت اختصاص یافته به محله های حاشیه نشین در تمام جهت ها برای هر یک از داده های ذکر شده به دست آمد. سپس با مقایسه مساحت در دو دوره، میزان توسعه محله ها در هر یک از جهت های جغرافیایی محاسبه گردید. در پایان، با مقایسه نتایج به دست آمده، میزان توسعه محله های حاشیه نشین در جهت های مختلف، به ترتیب سه جهت شمال غربی (NW)، جنوب (S) و جنوب غربی (SW) به عنوان جهت های غالب توسعه مشخص گردید. مقایسه نتایج با نقشه موانع توسعه محله ها، نشان می دهد که با وجود موانعی که بر سر راه توسعه محله ها ذکر شده است، گسترش آنها همچنان ادامه دارد. درنهایت برای پیش گیری از توسعه این مناطق، ایده هایی از قبیل ایجاد کمربند سبز، نظارت بر ساخت و ساز، واگذاری زمین های قانونی و موارد دیگر پیشنهاد شده است.
تحلیل ژئوپلیتیکی قومیت در ایران با تاکید بر فرصت آفرینی یا چالش زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله قومیت و قوم گرایی یکی از مسایل مهم در سطح بین الملل است چرا که 179 کشور در جهان از قومیتها و جمعیت متکثر تشکیل شده اند. اولین رتبه در اختیار کشور هند است و ایران از نظر قومی جزو کشورهای کثیرالقوم است. مساله قومیت در ایران بعد از مشروطه مطرح شد.جامعه مشترک ایرانیان متشکل از اقوام و فرهنگهای محلی متنوعی است، هر کدام از این فرهنگ ها و اقوام، علاوه بر هویت مشترک ایرانی - اسلامی، دارای خرده فرهنگ ها و هویت های منطقه ای و محلی خاص خود نیز می باشند. از همین روست که جامعه ایران را جامعه ای چند قومی یا چند فرهنگی می نامند. چند قومی بودن یک جامعه در شرایط خاص می تواند سبب ساز چالش ها و بحران هایی برای حکومت و مدیریت جامعه شود که نمونه های فراوانی از این گونه چالش ها و بحران ها را در تاریخ معاصر ایران می توان بر شمرد.لذا نویسندگان این عرصه، ورای رویکرد همانندسازی که حل، هضم و جذب قومیتهای مختلف در یک فرهنگ را دنبال می کند و رویکرد تکثرگرایی که مبتنی بر به رسمیت شناختن قومیتهای مختلف و اعطای نسبی برخی حقوق به آنهاست، رویکرد جدیدی را که مبتنی بر حقوق شهروندی است، مطرح کرده اند. بدان معنی که همه افراد ساکن در یک سرزمین فارغ از نژاد و فرهنگ و... از حقوق مساوی در جامعه برخوردارند.لذا نمی توان از امنیت در حوزه قومیتها بدون توجه به حقوق شهروندی سخن به میان آورد. بر این اساس مساله چند قومی بودن کشور را می توان به مثابه یک فرصت قلمداد نمود و آن را نقطه شروع مدیریت بحرانهای این حوزه، بویژه در ابعاد امنیتی قرار داد. تاکید مقاله حاضر بر رویکرد فرصت سازی در بحث قومیتها و تبدیل چالش ها و تهدیدهای موجود به فرصت های پیش رو می باشد
برآورد مقدار سیلاب حداکثر به روشهای مشاهده ای ، کریگر و اس-سی-اس (مطالعة موردی: رودخانة قره سو در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد مقدار سیلاب حداکثر حوزة آبریز، بخش مهمی از مطالعات هیدرولوژی در ساماندهی رودخانه است. در این ارتباط لازم است دبی پیک سیل و شکل هیدروگراف آن برای دوره های بازگشت مورد نظر مشخص باشد. انجام این کار مستلزم وجود آمار طولانی مدت و دستگاه لیمینگراف در محل مورد نظر است. در مطالعة حاضر با مقایسة آمار موجود در ایستگاههای آب سنجی و با استفاده از روشهای مشاهده ای،کریگر وSCS اقدام به برآورد میزان سیلاب طرح در حوزة آبریز رودخانة قره سو در استان کرمانشاه شد. ارتباط بین ژئومرفولوژی و هیدرولوژی این امکان را فراهم میآورد تا در حوزه هایی که از نظر ژئومرفولوژی تشابه وجود دارد با ایجاد روابط بین دو حوضة آبریز، برآورد آمار هیدرولوژیکی را در حوزه هایی که فاقد آمار به دست آورد. بدین منظور هیدروگراف های طبیعی و مصنوعی با استفاده از داده های مرفولوژیکی، باران سنجی و هیدرومتری حوضة آبریز و تجزیه و تحلیل هیدرولوژیک تأمین شد و هیدروگراف واحد مصنوعی با هیدروگراف های واحد طبیعی مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت. با توجه به دقت مناسب روش SCS که از مشخصه های مختلف اقلیمی، زمین شناسی و فیزیوگرافی استفاده میکند، نتایج این روش به عنوان سیلاب طرح پیشنهاد شد. برای برآورد سیلاب طرح به روش SCS از نرم افزار HEC-HMS استفاده شد که از داده های سیلاب اسفندماه 1376 جهت کالیبراسیون نرم افزار فوق استفاده شد. نتایج مبین مقدار دبی حداکثر 1520m3/s در ایستگاه پلکهنه است. روش کریگر برای برآورد دبی در حوزه های فاقد آمار بهکار گرفته شد که نتایج دبی حداکثر به دست آمده از این روش برای ایستگاه دوآب قزانچی،1530 m3/s برآورد شد.
چگونگی توزیع فضایی جمعیت در نظام شهری ایران طی سالهای 1335 تا 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام شهری عبارت است از مجموعهای از شهرکها و شهرهای وابسته به یکدیگر که ساختار نظام سکونتگاههای شهری را در یک منطقه یا کشور بهوجود میآورند. یکی از مهمترین مباحث در نظام شهری، چگونگی توزیع فضایی جمعیت است. از آنجا که توزیع فضایی جمعیت در سطح نظام شهری، از یک طرف تحت تأثیر عوامل مختلف بهوجود میآید و از طرف دیگر بر عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی تأثیر میگذارد، درخور بحث و بررسی دقیق است. مطالعات حاکی از آن است که در کشور ما، در سال 1279 خورشیدی نظام شهری، همگونی نسبی داشته است. این روند تا سال 1335 ادامه پیدا کرده و شبکه شهری در آن زمان به صورت کهکشانی بوده است. اما از سال 1335 به بعد روابط بین روستاها، شهرکها و شهرها و توازن جمعیتی و فعالیتی بین آنها بههم ریخت و عدم تعادل و نابرابری در نظام شهری کشور بهوجود آمد. در نوشتار حاضر بهمنظور بررسی روند تغییرات نظام شهری از سال 1335 تا 1385 و تأثیر سیاستهای اعمالشده برای به تعادل رساندن آن، از روشها و مدلهای مختلفی نظیر شاخصهای نخستشهری، شاخصهای تمرکز و شاخصهای تعادل استفاده شده است. نتایج حاصل از ارقام بهدست آمده از مدلهای منتخب در این پژوهش، نشان میدهد که عدم تعادل و توازن در توزیع فضایی جمعیت و فعالیت در نظام شهری کشور از سال 1335 تا 1355 افزایش یافته است. اما از سال 1355 تاکنون بهرغم وجود سطحی از نابرابری، بهسمت توزیع متناسبتر و متعادلتری در حرکت بوده است.
جهانی شدن ابزاری در راستای توسعه گردشگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در ایران علیرغم داشتن جاذبه های فراوان نقش بسیار ناچیزی در اقتصاد کشور ایفا می کند. این در حالی است که جهانی شدن از طریق مرززدایی، تسهیل در مقررات آمد و شد، و بهبود امر حمل و نقل و ارتباطات می تواند در افزایش گردشگران بین المللی و تحول این صنعت بسیار موثر باشد. تعداد گردشگر بین المللی دریافت شده در یک کشور علاوه بر آنکه تحت تاثیر تحولات فناورانه جهانی و ویژگی های کیفی جامعه مبدا قرار داد، از خصوصیات جامعه میزبان نیز تاثیر مضاعفی می پذیرد. نویسنده بر این باور است که امنیت و تنش های سیاسی حاکم در جامعه میزبان، جاذبه های تاریخی فرهنگی و تضادهای فرهنگی میان جامعه میزبان و مبدا از جمله عوامل تعیین کننده در عرصه گردشگری در عصر جهانی شدن محسوب می شوند. البته هرگز نباید از تاثیرات فناوری رایانه در عرصه سفر، هزینه های اقامتگاهی و حمل و نقل و میزان تبلیغات مربوط به گردشگری در جامعه میزبان نیز در راستای جذب گردشگر بین المللی غافل ماند.هدف اصلی این مقاله ارزیابی میزان تاثیر عوامل فوق الذکر بر تعداد گردشگر بین المللی وارده در کرمان می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی و آزمون مجذور برخی امکان پذیر گردید. بر اساس یافته های این مقاله، مقدار تبلیغات اعمال شده در خصوص گردشگری، میزان جاذبه های گردشگری و تضادهای فرهنگی میان جوامع مبدا و جامعه میزبان رابطه مستقیم با انتخاب ایران به عنوان مقصد گردشگری در سطح معنی داری 0.05 دارد. از سوی دیگر هزینه حمل و نقل، میزان ناآرامی های سیاسی نیز دو متغیری هستند که در سطح معنی داری 0.05 رابطه منفی با انگیزه سفر به کشور ایران دارند. همچنین بر اساس آزمون مجذور برخی تقریبا اکثر فرضیات تحقیق در سطح معنی داری 0.05 مورد تایید هستند. مقاله همچنین سعی بر مروری بر ادبیات گردشگری و جهانی شدن و افزایش میزان توان رقابتی ایران و ارایه مدلی در این خصوص دارد.
تاثیر اقلیم بر خونریزی های گوارشی در شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
خونریزی از دستگاه گوارش یک اورژانس شایع پزشکی است که اغلب به بستری شدن در بیمارستان می انجامد. خونریزی قسمت فوقانی دستگاه گوارش شایع ترین عارضه زخم معده (زخم پپتیک)(1) است که مرگ و میر و هزینه بالایی دارد. با توجه به این که ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی سلامتی از عناصر اقلیمی تاثیر می پذیرند، اما اطلاعات دقیقی در مورد تاثیر این عناصر بر تعداد وقوع خونریزی های گوارشی در کرمان در دست نیست. همچنین الگوی نوسانات فصلی خونریزی های گوارشی نیز نشان داده نشده است. بنابراین هدف این مطالعه تعیین ارتباط عناصر اقلیمی همچون دما و فشار جو بر تعداد خونریزی های گوارشی و تعیین نوسانات فصلی آن در شهر کرمان می باشد. اطلاعات مربوط به خونریزی گوارشی تعداد 393 بیمار که در طی سال های 1385 و 1386 به بیمارستان افضلی پور کرمان مراجعه کرده بودند در ارتباط با نوسانات فصلی و عناصر اقلیمی همچون دما و فشار جو مربوط به این شهر طی دو سال مذکور تجزیه و تحلیل شد، برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آنووا(2)، آزمون Tاستفاده گردید.
نتایج آزمون آنووا نشان داد که تعداد خونریزی های گوارشی در فصل تابستان افزایش و در فصل زمستان کاهش داشت (012/0 = P) همچنین ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین تعداد ماهیانه خونریزی گوارشی و میانگین درجه حرارت ماهیانه ارتباط آماری مستقیمی وجود دارد به طوری که با افزایش دما تعداد خونریزی گوارشی نیز افزایش می یافت (023/0 = P، 46/0 = r). اما میانگین فشار جو با تعداد خونریزی های گوارشی ارتباط معنی داری را نشان نداد (77/0 = P، 06/0 = r).
با توجه به نتایج مطالعات حاضر می توان موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی را یکی از عوامل مرتبط با خونریزی های گوارشی دانست.
سیاست امنیتی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قفقاز جنوبی به عنوان یک منطقه استراتژیک همسایه اهمیت و اولویت بالایی در سیاست امنیتی جمهوری اسلامی ایران دارد. ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای با نفوذ، منافع و اهداف مشخص و معینی را در این منطقه ژئواستراتژیک پیگیری می کند. این مقاله سیاست امنیتی ایران در منطقه قفقاز را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. استدلال خواهد شد که برخلاف دیدگاه غالب در غرب، سیاست امنیتی ایران بر منافع اقتصادی و امنیتی مبتنی بر الزامات ژئوپلیتیک استوار است تا آرمانها و ارزش های ایدئولوژیک. مهمترین منافع و اهداف امنیتی ایران در قفقاز، حفظ امنیت مرزها و تمامیت ارضی، حاکمیت و وحدت ملی، تأمین امنیت انرژی و توسعه اقتصادی پایدار می باشد.ایران برای تامین و تضمین این اهداف و منافع، استراتژی امنیتی چند بعدی و چند وجهی را اتخاذ و اعمال کرده است. ابعاد و وجوه راهبرد امنیتی ایران در قفقاز عبارتند از: همکاری و همگرایی کارکردی – اقتصادی؛ میانجی گری و مدیریت بحران؛ موازنه سازی و امنیت همکاری جویانه. امنیت همکاری جویانه مفهوم غالب در راهبرد امنیتی ایران است. امنیت همکاری جویانه به معنای مجموعه ای از کنش ها و اقدامات جمعی و مشارکتی کشورهای منطقه برای مدیریت بحران و حل و فصل دسته جمعی مناقشه توسط کلیه کشورهای منطقه می باشد. اما، امنیت همکاری جویانه در قفقاز با موانع و مشکلاتی روبروست که مهمترین آنها از این قرار است: اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک و نظامهای سیاسی مختلف در منطقه، اختلافات و رقابت کشورهای منطقه ای با بازیگران فرامنطقه ای؛ توزیع نابرابر قدرت در سطح منطقه و عدم توازن بین کشورهای مختلف؛ عدم اعتماد و اطمینان کشورها نسبت به یکدیگر، رقابت قدرتهای فرامنطقه ای بر سر منابع و انتقال انرژی؛ وابستگی امنیتی کشورهای منطقه به بازیگران فرامنطقه ای، بلوکهای متعارض قدرت و اتحادهای نظامی متضاد
تحول مفهوم سرزمین در عصر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین، یکی از پایه های اساسی علم جغرافیای سیاسی می باشد، اما هم اکنون بحثهای زیادی در رابطه با بی اهمیت شدن و از موضوع افتادن مفهوم سرزمین در عصر جهانی شدن وجود دارد. بحث سرزمین زدایی آنچنان محافل علمی و دانشگاهی را به خود جذب کرده است که انگار جهانی شدن به طور دقیق به معنای سرزمین زدایی می باشد.این مقاله با رویکردی نو و واقع گرایانه سعی دارد تا فرایند جهانی شدن را با نگاهی سرزمینی تحلیل کند. به این معنا که وجود فراملی گرایی یا فراسرزمینی شدن جریانها انکار نمی شود ولی به نوعی سعی در اثبات باز سرزمینی شدن جریانها و پدیده های گوناگون در عصر جهانی شدن دارد.بعلاوه، استدلال اصلی مقاله این است که قلمرو سرزمینی (سرزمین و مرز) در عصر جهانی شدن از بین نرفته بلکه کارکرد آن متحول شده است. این اعتقاد نیز وجود دارد که قلمرو سرزمینی به دلیل نیاز انسان به تفاوت - و هرآنچه که جغرافیاست - ماندگار بوده و جهانی شدن، فراملی شدن و ... جایگاه و نقش آن را در زندگی اشتراکی انسان از بین نمی برد.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل زنجیره ای مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تغییرات سریع کاربری اراضی و پوشش زمین در حومة شهرهای بزرگ ایران، به ویژه شهر تهران به عنوان پایتخت، با پیامدهای مهمی چون تخریب منابع طبیعی، آلودگیهای زیست محیطی و رشد نامناسب شهرها همراه بوده است. متأسفانه بخش مهمی از این تغییرات، غیر اصولی و خارج از برنامه ها و ضوابط بوده است. مطالعة میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته و امکان سنجی و پیش بینی این تغییرات در سال های آینده میتواند در برنامه ریزی و استفادة بهینه از منابع و کنترل و مهار تغییرات غیراصولی در آینده گام مهمی باشد. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانة لندست مربوط به سال های 1976، 1988 و 2000م، اطلاعات جانبی و مدل زنجیره ای مارکوف، تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین طی این 24سال در حومة شهر تهران بررسی شده است. نتایج حاکی از گسترش بیرویة مناطق ساخته شده و تخریب شدید اراضی کشاورزی طی این دوره در منطقة مورد مطالعه است. برای آگاهی از میزان تغییراتی که در آینده رخ خواهد داد، مدل زنجیره ای مارکوف درجة اول به عنوان مدل پیش بینیکننده در نظر گرفته شده است. با کالیبره کردن مدل برای سال 2000م با استفاده از داده های نقشه ای موجود، نتایج به دست آمده برای پیش بینی تغییرات آینده در سال 2012م منطقه استفاده شده است.
وضعیت خاورمیانه در ساختار ژئوپلیتیکی هزاره سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل جغرافیایی بی گمان در فرآیندهای سیاسی نقش داشته و موضوع قدرت را به عنوان شالوده علم سیاست تحت تاثیر قرار می دهند. فرآیندهای سیاسی نیز که در اشکال گوناگون تصمیم گیری به نمایش در می آیند، چشم انداز محیط جغرافیایی کره زمین را تغییر می دهند. از دیدگاه نظری می توان به وجود یک رابطه پیچیده و متعامل میان مجموعه عوامل جغرافیایی و پدیده های سیاسی پی برد که امروزه موضوع دانش جغرافیای سیاسی و علم ژئوپلیتیک را تشکیل می دهد. این پژوهش بر آن است تا ضمن تشریح مفهوم ژئوپلیتیک، به تجزیه و تحلیل ماهیت، ساختار و کارکردهای ویژه نظام ژئوپلیتیک جهانی پرداخته و آن را به عنوان نظریه ای علمی معرفی کند. مناطق جدید ژئوپلیتیکی در عصر پس از جنگ سرد بویژه در حوزه آسیای جنوب غربی در همین راستا قابل مطالعه است. از میان مناطق ژئوپلیتیکی منطقه جنوب غربی آسیا، خاورمیانه بسیار مهم و مورد توجه نظام بین المللی بوده و در نظام بین المللی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بر همین اساس جایگاه خاورمیانه در ساختار ژئوپلیتیکی هزاره سوم مورد بررسی قرار گرفته است.پرسش های مطرح در این پژوهش عبارتند از: -1 چرا امروزه کل خاورمیانه بخصوص خاورمیانه عربی در وضعیت بحرانی بسر می برد؟ -2 صلح اعراب و اسراییل در ساختار ژئوپلیتیکی خاورمیانه چه نقشی را ایفا می کند؟ -3 نقش ژئواکونومیک خاورمیانه با توجه به روند افازیش مصرف سوخت های فسیلی، در هزار سوم چیست؟ این که نظام خاورمیانه با افزایش یا کاهش تعداد بازیگران یا هویت آنها (مانند سرنگونی رژیم صدام) تغییر نمی کند، لذا تغییر در این نظام در هزاره سوم باید در تغییر الگوهای قدرت، سیاست ها، منازعه و همکاری های منطقه ای جستجو کرد.
بررسی چالشهای حاشیهنشینی در شهرستان کوهدشت، استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی چالشهای پدیده حاشیهنشینی در شهرستان کوهدشت در استان لرستان است که به این منظور از روش تحقیق پیمایشی برای انجام پژوهش استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 1560 خانوار حاشیهنشین شهرستان کوهدشت میباشد که تعداد 85 خانوار به عنوان جامعه نمونه به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاست. همچنین پایایی مقیاس اصلی ابزار پرسشنامه استفاده شده برای انجام پژوهش از طریق آلفای کرونباخ به میزان 72/0 به تأیید رسید و روایی پرسشنامه نیز با توجه به نظر اساتید و متخصصین مربوط مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تجزیه وتحلیل دادهها که به کمک نرمافزار WINSPSS11.5 انجام شد، حاکی از آن است که حاشیهنشینان از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیستند و بار تکفل زیادی را به دوش میکشند. اولویتبندی چالشهای حاشیهنشینی نیز نشان میدهد که عدم برخورداری از سیستم فاضلاب مناسب و مشکل مالی و درآمد کم از مهمترین چالشهای حاشیهنشینان به شمار میروند. در نهایت طبق نتایج تحلیل عاملی، چالشهای حاشیهنشینان بهترتیب اهمیت در قالب پنج دسته چالشهای اجتماعی- فرهنگی، چالشهای زیستی، چالشهای اقتصادی، چالشهای آموزشی- بهداشتی و چالشهای رفاهی طبقهبندی شدهاند که چالشهای اجتماعی- فرهنگی به عنوان مهمترین چالش حاشیهنشینان قابل شناسایی است
گفتمان نامگذاری خیابانهای تهران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسامی خیابانها، مباحث سیاسی تاریخ و جغرافیای سیاسی شهرها را در هم می آمیزند. تغییر نام خیابانها نقش عمده ای در تغییرات انقلابی یک رژیم سیاسی دارند به طوری که تغییر نامهای صورت گرفته، بازتابی از تغییر شکل قدرت سیاسی جدید نیز به شمار می رود. این مقاله فرایند تغییر نام صورت گرفته در خیابانهای شهر تهران را به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران به جای پایتخت کشور شاهنشاهی ایران در بعد از انقلاب و نیز پیامد این تغییرات را به عنوان ویژگی بارز جمهوری اسلامی بیان می دارد. در این مقاله تلاش شده است تا به این موضوع که چرا و چگونه نامگذاری و تغییر نام معابر در تهران پس از انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته است، بپردازد. در این راستا نقش عواملی مانند خواست ایدئولوژیکی، ساخت سیاسی، جنگ، مذهب و ... به عنوان عوامل کنترل کننده و هدایت گر فرایند تغییر نام و نامگذاری خیابانها مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله از نوع کاربردی بوده که با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای – آرشیوی انجام شده است. نتایج نشان می دهند که پایدارترین اسامی خیابانهای تغییر نام یافته پس از انقلاب اسلامی ناشی از جنگ بوده است به بیان دیگر اسامی خیابانها به نام شهدا همچنان با قدرت بر روی معابر تهران از سوی مردم به کار گرفته می شود. اما در عین حال ناپایدارترین اسامی خیابانها آنهایی هستند که بدون ارتباط با ایدئولوژی سیاسی انقلاب می باشند.
گردشگری خانههای دوم و اثرات آن بر نواحی روستایی : فرصت یا تهدید (مورد: نواحی روستایی شمال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات جهانی بعد از جنگ جهانی دوم از جمله در زمینههای گسترش شهرنشینی و ایجاد شهرهای بزرگ، آلودگی محیطهای شهری و نیز افزایش اوقات فراغت منجر به گسترش گردشگری روستایی به ویژه مالکیت خانههای دوم گردید. در دهههای بعدی، گردشگری به عنوان ابزاری برای توسعة روستایی مطرح گردید. در این راستا صاحبنظران سعی نمودهاند با ارائه دیدگاه ها و الگوهای مختلف نقش گردشگری را در توسعة روستایی ارتقاء دهند. تحقیق حاضر باهدف شناخت و تحلیل اثرات و پیامدهای گردشگری و گسترش مالکیت خانههای دوم در نواحی روستایی شمال تهران (بخش های لواسان و رودبار قصران) در زمینههای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی انجام شده است. نتایج مطالعات نشان میدهد به دلیل فقدان برنامهریزی و ضعف مدیریت، از فرصت های موجود این ناحیه در زمینة گردشگری برای تأمین نیازهای فراغتی شهروندان تهران از یک طرف و تجدید حیات اقتصادی و اجتماعی نواحی روستایی از طرف دیگر به درستی استفاده نشده است. در مقابل، تهدیدهای مرتبط با گردشگری در این ناحیه تحقق یافته و موجب پیامدهای نامطلوبی مانند آلودگی منابع آب، تخریب چشمانداز طبیعی، تخریب و تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغات، افزایش مهاجرت، رکود فعالیت های کشاورزی و دوگانگی اجتماعی شده است؛ در حالی که با بهرهبرداری مناسب از فرصت ها میتوان گردشگری خانههای دوم را به عنوان ابزاری برای توسعة پایدار نواحی روستایی تبدیل کرد. به هر حال با توجه به این شرایط، برنامهریزی و مدیریت مؤثر فعالیت های گردشگری در راستای دستیابی به گردشگری پایدار روستایی ضروری میباشد. واژگان کلیدی: گردشگری روستایی، گردشگری، خانههای دوم، اثرات گردشگری، تهران.
بررسی چالشهای جغرافیای سیاسی در همگرایی منطقه ای مطالعه موردی: سازمان همکاریهای اقتصادی (اهمگرایی منطقه ای مطالعه موردی: سازمان همکاریهای اقتصادی اکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمانهای منطقه ای با مشارکت کشورهای واقع در یک منطقه و با اهداف گوناگونی نظیر همکاریهای اقتصادی، سیاسی، علمی، نظامی و ... به منظور ارتقای وضعیت در هریک از حوزه های مورد نظر ایجاد میشوند. امروزه سازمانهای منطقه ای علاوه بر گسترش کمی، از نظر میزان تأثیرگذاری بر تحولات نظام بین المللی نیز در نقطه عطفی قرار دارند. در مواردی نیز توفیقات این سازمانها بسیار قابل ملاحظه است که از آن جمله به اتحادیه اروپا و آ.سه.آن میتوان اشاره کرد. سابقه سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) به دهه 1950 و پیمان بغداد برمیگردد که بعدها در اثر تحولاتی به سنتو، آر.سی.دی و در نهایت در سال 1984 به اکو تغییر نام داد. ارتقاء شرایط برای توسعه اقتصادی پایدار از طریق بسیج امکانات بالقوه اقتصادی و اجتماعی منطقه؛ حذف تدریجی موانع تجاری در منطقه و گسترش تجارت درون منطقه ای و فرامنطقه ای؛ فراهم آوردن شرایط ادغام تدریجی و آرام اقتصاد کشورهای عضو با اقتصاد جهانی؛ ارتقاء همکاری منطقه ای فعال و کمک متقابل در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فنی و علمی؛ تحکیم بیشتر پیوندهای تاریخی و فرهنگی در میان مردم منطقه؛ تسریع در توسعه زیربناهای حمل و نقل و ارتباطات کشورهای عضو را با یکدیگر و جهان خارج و... از اهداف این سازمان است. پس از گذشت ربع قرن از تأسیس اکو، نگاهی به وضعیت کشورهای عضو و همچنین اسناد و گزارشات منتشر شده در خصوص این سازمان، نشان از عدم توفیق آن در دستیابی به اهداف دارد که این امر به معنای ضعف همکاری و همگرایی میباشد که از دیدگاههای گوناگون دلایل مختلفی برای آن ارائه میشود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه اسنادی و از دیدگاه جغرافیای سیاسی به بررسی نقش چالشهای این حوزه در ضعف همکاری و همگرایی کشورهای عضو پرداخته است. نتایج تحقیق نشان دهنده تأثیر منفی مسائل این حوزه در همکاری و همگرایی کشورهای عضو در گذشته و حتی تشدید تأثیرات برخی از این مسائل در آینده است.
هویت مکانی و نقش آن در تبلور هسته مدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت مکانی یعنی همان خصیصه ای که با حافظه تاریخی طبیعی مکان ها ، بشدت در ارتباط است، به وجود آورنده متن جغرافیایی در فضاست. به عبارت دیگر چشم اندازهای سرزمینی، متون نانوشته جغرافیایی هستند که می توان آن ها را متنی مکانی در نظر گرفت، لذا با توجه به تنوعی که در طبیعت وجود دارد، با متون جغرافیایی متعددی روبرو خواهیم بود و هرکدام ویژگی های تاریخی و فرایند های جاری آن قلمرو را، تعریف می کنند. ایران متن جغرافیایی متکثری است که تنوع و تفاوت های آن، پایداری فرهنگی این سرزمین را در طول تاریخ تضمین نموده است و پرسش اصلی در مقوله پایداری فرهنگی یک جمع متکثر، با تمسک به اصل تنوع در اکولوژی محیطی هدف اصلی این پژوهش است.این مقاله با اتکا به تحلیلی سینماتیک و روش شناسی کیﻔی با رویکرد تحلیل فضایی، علل این تفاوت های اجتماعی به ظاهر افتراق آمیز را در چهارچوب نظریه ورف در قالب متون جغرافیایی بیان می دارد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که: ایجاد فضایی ترامتنی در متون متکثر جغرافیایی ایران در قالب کلی واحد، سینرژی اجتماعی را شکل می دهد، حافظه تاریخ طبیعی در ایران مرکزی بر اساس اصول آلومتری چیدمان فضایی مدنیت شهری و روستایی ایران را تعریف و هویت می بخشد و دستگاه جغرافیایی ایران تنوع محیطی و سازمندی های متنوع اجتماعی را در این سرزمین به گونه ای در منظومه سیاره ای به هم پیوند می دهد که مفهوم هویت آینه ای تجلی آن است.
تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان مازندران- رویکرد تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاهش نابرابری در استفاده از منابع، امکانات و تسهیلات، یکی از مهم ترین معیارهای اساسی توسعه پایدار در سطح مناطق کشور به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان توسعه در استان مازندران و افزایش میزان ثمربخشی اقدامات آینده، به بررسی سطح توسعه یافتگی شهرستان های این استان پرداخته است. روش پژوهش کمی- تحلیلی بوده که با استفاده از مدل های کمی و نرم افزارهای GIS و SPSS صورت گرفته است. در این مقاله ابتدا 37 شاخص مورد بررسی در زمینه های مختلف با استفاده از روش پیشرفته تحلیل عاملی به 8 عامل تقلیل یافته و سپس به صورت تلفیقی در شاخص ترکیبی توسعه ارایه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان توسعه در سطح شهرستان های استان مازندران متعادل نبوده و به ترتیب 3، 5، 3، 4 و 1 شهرستان در سطوح توسعه یافته تا محروم استان جای گرفته اند. عدم تعادل های شهرستانی موجود در استان، به دلیل تفاوت بارز در توزیع شاخص های مختلف اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی، خدماتی و ... بوده که بهبود آن ها در شهرستان های دارای کمبود، ضروری می باشد.
بررسی نقش و کارکرد کنترل مرز استان خراسان رضوی با افغانستان و تأثیر آن بر امنیت استان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت ملی جوهره استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت بوده و حفظ اهداف دیگر و نیز به وجود آورنده و زمینه ساز هر هدف کلان در کشورها در گرو حفظ و ایجاد این هدف است. بنابراین میتوان گفت امنیت ملی یکی از مهمترین اهداف سیاست خارجی هر کشوری محسوب می شود. راز وجود امنیت ملی، داشتن مرزهای مطمئن است. مرز ایران با افغانستان به دلیل داشتن ویژگی های فقر و محرومیت مرزنشینان بویژه در کشور همسایه، بیثباتی و رواج فضای هرج و مرج و بی قانونی، حضور و فعالیت گروههای مسلح تروریستی و کارتل های مواد مخدر در منطقه و ترددهای غیرقانونی اتباع مهاجر یکی از نقاط بحران خیز و آسیب پذیر کشور محسوب میشود. لذا امنیت در این منطقه به جهت نفوذپذیری مرز و نیز داخل استان خراسان رضوی از جنبه های گوناگون مورد تهدید واقع می شود. این امر ایران را وادار ساخته است سرمایه گذاری کلانی برای کنترل مرزهای خود در قالب پروژه انسداد داشته باشد. با توجه به تحمیل هزینه های کلان طرح انسداد مرزها به جمهوری اسلامی ایران و عدم وجود تحقیقات علمی در خصوص شناخت تأثیرات مثبت و منفی این طرح، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که کنترل مرزهای استان خراسان رضوی با افغانستان، چه نقشی در امنیت استان داشته است و با چه راهکارهایی می توان آن را ارتقاء بخشید؟
پژوهش حاضر به لحاظ روش شناسی دارای ماهیت همبستگی بوده و به دنبال بررسی ارتباط بین دو متغیر کنترل مرزی و امنیت میباشد که با استفاده از دو روش اسنادی (کتابخانه ای، فیش برداری، آمار نهادها و سازمانهای مختلف) و میدانی (مشاهده و مصاحبه با مرزنشینان و مسئولین) و بهره گیری از بسته های نرم افزاری آمار استنباطی SPSS و GIS، اقدام به جمع آوری و در نهایت تجزیه و تحلیل اطلاعات شده است.
یکی از مؤلفه های اصلی و تأثیرگذار بر امنیت استان و مرز، که می تواند به عنوان فاکتور تقویت کننده نیز محسوب شود، مقوله معیشت مرزنشینان است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها و مصاحبه با مردم، مسئولین و آمار سازمانهای داخلی و بین المللی، نشان میدهد پروژه کنترل مرز تأثیر مهمی بر امنیت و متقابلاً معیشت منطقه داشته؛ به طوری که 87 درصد از مردم و مسئولین سه شهرستان مرزی معتقدند که احداث دیوار بتونی، پاسگاههای مرزی و بازارچه مرزی در بخش هایی از مرز تأثیر خیلی زیاد و زیاد در ایجاد امنیت منطقه داشته است. در زمینه کنترل مرز و شیوه های گوناگون آن که در طول مرز اجرا شده است، احداث پاسگاه های مرزی با 90 درصد مقام اول، دیوار بتونی با 70 درصد دوم و احداث بازارچه مرزی با 60 درصد جایگاه جایگاه سوم را در ایجاد امنیت و بهبود معیشت منطقه داشته است. نکته مهم در امر کنترل مرز استان این است که تنها استفاده از دستگاه های الکترونیکی و مستحدثات فیزیکی جهت ایجاد امنیت تأثیر ندارد و باید عامل توسعه و ایجاد رونق اقتصادی را نیز در منطقه توامان و به همراه کنترل فیزیکی لحاظ نمود. هرگونه برنامه ریزی باید بر مبنای رابطه متقابل فوق اجرا گردد تا شاهد افزایش روز افزون امنیت در منطقه باشیم.
پس از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، مدل نهایی و کاربردی تحقیق حاصل شد و مشخص گردید که ایجاد امنیت به دو عامل کنترل مرز و معیشت مرزنشینان، بستگی دارد. از طرفی بین کنترل مرز و معیشت مرزنشینان نیز رابطه متقابل و مستقیمی برقرار است. تنها توجه به یکی از عوامل مذکور در ایجاد امنیت در منطقه و استان بیهوده می باشد. پس از مشخص شدن رابطه دو عامل کنترل مرز و معیشت مرزنشینان، پارامترهایی که می توان با اجرای آن به کنترل مرز استان رسید، طبق مدل مذکور، استفاده از مدل توسعه ای و مدل نظامی- انتظامی است. در مدل توسعه ای می توان بازارچه های مرزی را فعال نمود و توسعه داد؛ در مدل نظامی- انتظامی با دو شیوه انسداد فیزیکی با استفاده از پاسگاه های مرزی، احداث دیوار بتونی و انسداد الکترونیکی در مناطق مرتفع و کوهستانی مانند مناطق جهنم دره در تربت جام که امکان استفاده از انسداد فیزیکی وجود ندارد، باید از عوامل اپتیکی، راداری و GIS استفاده شود. بنابراین پژوهش حاضر پیشنهاد میکند با استفاده از مدل تلفیقی می توان مرز استان خراسان رضوی با کشور افغانستان را کنترل نمود. در رابطه با معیشت مرزنشینان می توان با ایجاد اشتغال (از طریق بازارچه های مرزی) و متعاقب آن افزایش درآمد، کاهش نرخ بیکاری، معیشت مردم منطقه را ارتقاء بخشید که در نهایت منجر به افزایش امنیت در منطقه و استان مورد مطالعه شود.
نقش عوامل سازمانی و مدیریتی در توسعه کارآفرینی در سازمان ترویج کشاورزی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی میزان کارآفرینی در سازمان ترویج کشاورزی کشور و نیز شناسایی و تحلیل نقش عوامل سازمانی و مدیریتی در توسعه کارآفرینی سازمانی در این سازمان پرداخته شد. این تحقیق از لحاظ هدف، نوعی تحقیق کاربردی بوده و از حیث نحوه کنترل متغیرها، تحقیقی غیرآزمایشی است که به روش پیمایشی انجام شده است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. در بررسی روایی محتوایی و شکلی پرسشنامه، از نظرات متخصصان استفاده شده و تعیین میزان پایایی پرسشنامه نیز با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ انجام گردید(80/0=? ). نمونه تحقیق را 214 نفر از کارشناسان ترویج و مروجان کشاورزی شاغل در ادارات ترویج جهادکشاورزی در استان های آذربایجان غربی، لرستان، چهارمحال و بختیاری، یزد، قزوین و بوشهر تشکیل دادند که گزینش استان ها بر مبنای تقسیم بندی مناطق شش گانه کشور در نظام برنامه ریزی وزارت جهادکشاورزی و انتخاب یک استان از هر منطقه انجام شد. بر اساس نتایج تحقیق، شرایط سازمانی و مدیریتی ادارات ترویج شامل مقررات و ساختار سازمانی، رفتار مدیریت، نظام پاداش و ارتباطات سازمانی، تسهیل کننده کارآفرینی سازمانی نمی باشد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی، بیشترین تاثیر را بر توسعه کارآفرینی سازمانی داشته و توانایی تبیین 4/51 درصد از تغییرات متغیر میزان کارآفرینی سازمانی را دارند.