عوامل جغرافیایی بی گمان در فرآیندهای سیاسی نقش داشته و موضوع قدرت را به عنوان شالوده علم سیاست تحت تاثیر قرار می دهند. فرآیندهای سیاسی نیز که در اشکال گوناگون تصمیم گیری به نمایش در می آیند، چشم انداز محیط جغرافیایی کره زمین را تغییر می دهند. از دیدگاه نظری می توان به وجود یک رابطه پیچیده و متعامل میان مجموعه عوامل جغرافیایی و پدیده های سیاسی پی برد که امروزه موضوع دانش جغرافیای سیاسی و علم ژئوپلیتیک را تشکیل می دهد. این پژوهش بر آن است تا ضمن تشریح مفهوم ژئوپلیتیک، به تجزیه و تحلیل ماهیت، ساختار و کارکردهای ویژه نظام ژئوپلیتیک جهانی پرداخته و آن را به عنوان نظریه ای علمی معرفی کند. مناطق جدید ژئوپلیتیکی در عصر پس از جنگ سرد بویژه در حوزه آسیای جنوب غربی در همین راستا قابل مطالعه است. از میان مناطق ژئوپلیتیکی منطقه جنوب غربی آسیا، خاورمیانه بسیار مهم و مورد توجه نظام بین المللی بوده و در نظام بین المللی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بر همین اساس جایگاه خاورمیانه در ساختار ژئوپلیتیکی هزاره سوم مورد بررسی قرار گرفته است.پرسش های مطرح در این پژوهش عبارتند از: -1 چرا امروزه کل خاورمیانه بخصوص خاورمیانه عربی در وضعیت بحرانی بسر می برد؟ -2 صلح اعراب و اسراییل در ساختار ژئوپلیتیکی خاورمیانه چه نقشی را ایفا می کند؟ -3 نقش ژئواکونومیک خاورمیانه با توجه به روند افازیش مصرف سوخت های فسیلی، در هزار سوم چیست؟ این که نظام خاورمیانه با افزایش یا کاهش تعداد بازیگران یا هویت آنها (مانند سرنگونی رژیم صدام) تغییر نمی کند، لذا تغییر در این نظام در هزاره سوم باید در تغییر الگوهای قدرت، سیاست ها، منازعه و همکاری های منطقه ای جستجو کرد.