فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری شهری بیان کننده چگونگی عملکرد سیستم شهر است، هماهنگی بین زیر سیستم های شهر باعث ارتقاء کیفیت زیست پذیری می شود. کالبد و ساختار فیزیکی شهر بایستی با محیط زیست طبیعی هماهنگ باشد تا جامعه اجتماعی در آن به رفاه اقتصادی و اجتماعی برسند که در نهایت منجر به رضایت و شادی شهروندان می شود. احساس رضایت و رفاه اجتماعی شهروندان در یک شهر طبیعی سالم و پاک اتفاق می افتد. همانطور که زندگی در شوره زار و یا اقلیم بسیار گرم رضایت ساکنین را ایجاد نمی کند، بی توجهی به محیط زیست طبیعی نمی تواند باعث ارتقاء کیفیت زندگی و رفاه شهروندان شود. این تحقیق سعی دارد بر اهمیت شرایط محیط زیست در شهر زیست پذیر بپردازد. در بین مؤلفه های محیط زیست، اقلیم و شرایط آب و هوایی مهمترین و بیشترین نقش را بر ارتقاء کیفیت زیست پذیری ایفا می کنند. بررسی کیفیت زیست پذیری شهری توسط سه رویکرد کالبدی، محیط زیست و ادراکی- اجتماعی صورت گرفته است. در رویکرد کالبدی دو شاخص بسیار مهم ضریب دید آسمان ( SVF ) و نسبت محصوریت یا ارتفاع به عرض خیابان ( H/W ) و در رویکرد محیط زیستی شاخص آسایش محیطی دمای معادل فیزیولوژیک ( PET ) در روزهای 16، 17 و 18 مرداد سال 1397 اندازه گیری و محاسبه شدند. همچنین ارزیابی ادراکی و ذهنی شرایط محیط طبیعی از طریق پرسشنامه های کیفی توسط استفاده کننده گان از دو نوع فضای عمومی ( پارک شهدای خلیج فارس و خیابان های شهری ) صورت گرفت. نتایج نشان دادند که میانگین آسایش حرارتی در فضاهای باز عمومی در سطح شرایط استرس زای شدید قرار دارد. در صورتیکه در خیابان های با ضریب دید آسمان کم و نسبت محصوریت بالا ، کمینه مقدار آسایش حرارتی دیده شد. ارتباط خطی مثبت بین دمای معادل فیزیولوژیکی و احساس حرارتی استفاده کننده گان از فضا بدست آمد. رضایت از مطلوبیت آسایش حرارتی از سوی پرسش شوندگان چه در روز و چه در شب کمترین رای را به خود اختصاص داد. که در فصل تابستان با توجه به زمان اوج استفاده از فضاهای تفریحی نتیجه بسیار خوبی نمی باشد. این تحقیق نشان داد که ملاحظات محیطی در راستای ارتقاء کیفیت زیست پذیری و در نهایت توسعه پایدار در طراحی فضاهای شهری از سوی طراحان ، برنامه ریزان شهری و سازندگان در منطقه تازه ساخت 22 صورت نگرفته است . دانش استفاده از اقلیم و شاخص های آن ضروری است در مطالعات طرح جامع و تفصیلی شهری لحاظ شود.
نقش بازارهای محلی در رونق اقتصادی روستاییان استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
125 - 139
حوزه های تخصصی:
بازار محلی نقش مهمی در توسعه روستایی دارد و هر تغییر و تحولی در این بازار بر زندگی و به ویژه بهبود وضعیت اقتصادی روستاییان و کشاورزان اثر می گذارد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش بازارهای محلی در رونق اقتصادی روستاییان استان گیلان از طریق شناسایی و رتبه بندی مؤلفه های اقتصادی، به لحاظ هدف کاربردی و از حیث جمع آوری داده ها توصیفی- میدانی بود. در این راستا، ۱۹۵ نمونه از فروشندگان در 77 بازار محلی در استان گیلان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات لازم جمع آوری شد. به منظور تبیین اهداف تحقیق، از روش تحلیل عاملی تأییدی (CFA) بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که تأثیر توسعه بازارهای محلی بر مؤلفه های رونق اقتصادی، به ترتیب، شامل افزایش تولید محصولات، درآمد، اشتغال و تنوع بخشی، و قیمت محصولات مثبت بوده و تعیین ضریب مسیر در ایجاد رونق اقتصادی برابر با 73/0 است.
Principles for the settlement of ethno-political conflict in Nagorno-Karabakh(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
146 - 162
حوزه های تخصصی:
The relevance of the subject of this research is based on the need to find new ways of solving the problems of ongoing ethno-political conflicts in the post-Soviet space. The study is devoted to the problems of resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh. The purpose of the study is to develop the principles for resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh. The conflict in Nagorno-Karabakh remains relevant because of its incompleteness and the possibility of entering a dangerous stage of armed confrontation, which requires a continuous search for ways out of the situation. In this regard, there is a lot of research made on this matter from different positions. As a result of the study, the principles of resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh were revealed. The significance of the study is due to the relevance of the problems of research of unrecognized states in conditions when their appearance on the world map is becoming more and more frequent.
ارزیابی الگوهای رگرسیونی برازنده بر برخی ویژگی های بارش های فرین بالا و فراگیر ناحیه خزری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
10.22067/geo.v0i0.76260
حوزه های تخصصی:
واکاوی فرین های آب و هوایی به دلیل پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و خسارات مالی حاصل از آن ها، در معرض توجه بسیاری از اقلیم شناسان و نیز دانشمندان علوم محیطی و حتی علوم انسانی- اجتماعی بوده است. یکی از مراحل واکاوی فرین های آب و هوایی، الگوسازی آماری این نوع رویدادهاست. یکی از ساده ترین الگوهای برازنده بر مشخصات فرین های آب و هوایی، الگوهای رگرسیونی است. در مطالعه حاضر تمامی مدل های رگرسیونی در دسترس بر فراوانی و متوسط شدت بارش فرین بالا و فراگیر داده های شبکه ای حاصل از میانیابی 385 ایستگاه ناحیه خزری طی 51 سال (2016-1966) در معرض توجه قرار گرفت. برای دستیابی به اهداف این پژوهش آستانه های صدک 95-90، 99-95 برای بارش شدید و آستانه صدک 99 و بیشتر برای بارش فرین در نظر گرفته شد. انواع الگوهای رگرسیونی الگوهای خطی و غیرخطی شامل 35 مدل اصلی بر هریک از سری داده ها برازش داده شد. ملاک ارزیابی الگوهای برازش یافته بر شدت و فراوانی بارش های فراگیر شدید و فرین ناحیه خزری نمایه های ضریب تعیین( ) میانگین مربعات خطا ( ) و خطای استاندارد مدل (SE) بوده است. نتایج نشان داد که الگوهای رگرسیونی توانایی توجیه روند تغییرات بارش های فرین را نداشته اند؛ بنابراین دو گروه روش های ارزیابی دیگر، شامل تحلیل مشاهدات بر مبنای دانش احتمال و فرایند تصادفی و نیز مطالعه مشاهدات از طریق روش های مبتنی بر هوش مصنوعی را می توان برای مطالعه این قبیل مشاهدات توصیه نمود.
تبیین مدیریت راهبردی بحران با رویکرد تاب آوری شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایمنی شهرها به ویژه بافت فرسوده و تاریخی در برابر مخاطرات و میزان تاب آوری آن ها یکی از اهداف برنامه ریزی شهری بوده و در این راستا اولین گام، اطلاع از میزان تاب آوری شهرها در برابر مخاطرات است. ازاین رو در این پژوهش با استفاده از مدل SWOT به بررسی و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید پیش روی مدیریت بحران در بافت فرسوده هسته مرکزی شهر اهواز پرداخته شده و راهبردهایی جهت مدیریت بهینه و سریع بحران در محدوده مذکور ارائه گردیده است. این پژوهش ازلحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان شهرسازی و معماری معاونت شهرسازی شهرداری و شهرداری منطقه یک اهواز می شوند که تعداد 36 نفر را شامل می شوند؛ و به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل تحلیل راهبردی SWOT استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، وضعیت مدیریت بحران و میزان تاب آوری در هسته مرکزی شهر اهواز در موقعیت تهاجمی- رقابتی قرار دارد و بایستی از توانمندی ها و پتانسیل های موجود در هسته مرکزی شهر اهواز و فرصت های پیش رو به نحو احسن استفاده کرد تا بتوانیم در امر مدیریت بحران موفق باشیم؛ بنابراین، توجه به مسئله تاب آوری در راستای مدیریت بحران هسته مرکزی شهر اهواز به واسطه وجود آثار و ابنیه ارزشمند تاریخی و فرهنگی و همچنین ویژگی های کالبدی این محدوده به عنوان مسائل مهم مطرح می باشند.
ارزیابی اثرات زیست محیطی کارخانه کمپوست زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
233 - 244
حوزه های تخصصی:
ﮐﻤﭙﻮﺳﺖ ﯾﮑﯽ از راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻮاد زائد ﺟﺎﻣﺪ ﺷﻬﺮی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف ﮐﺎﻫﺶ ﺣﺠﻢ و وزن ﻣﻮادی ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ دﻓﻊ ﺷﻮد، ﮐﺎﻫﺶ اﻧﺘﺸﺎر ﺑﻮ و ﺷﯿﺮاﺑﻪ، بازیافت منابع و کاهش هزینه های احتمالی دفع مورد استفاده قرار می ﮔﯿﺮد. ﺟﻬﺖ رﻋﺎﯾﺖ ﻗﻮاﻧﯿﻦ و ﻣﻘﺮرات زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ در ﭼﺎرﭼﻮب اﻧﻄﺒﺎق ﻃﺮح ﺗﻮﺳﻌﻪ ای ﺑﺎ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﻫﺎی زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ، اﻧﺠﺎم ﻃﺮح ارزﯾﺎﺑﯽ اثرات زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﮐﺎرﺧﺎﻧﺠﺎت ﮐﻤﭙﻮﺳﺖ اﻟﺰاﻣﯽ ﺷﺪه است. بر این اساس در ارزیابی زیست محیطی کارخانه کمپوست زاهدان از روش های چک لیستی و ماتریس تغییر یافته ﻟﺌﻮﭘﻮﻟﺪ استفاده شده است. با توجه به اطلاعات بدست آمده مشخص گردید که منطقه فاقد سکنه می باشد و از جهات دیگر نیز با توجه به تحقیقات و نقشه های کاربری اراضی، هیچگونه عارضه خاص اکولوژیکی و اقتصادی_اجتماعی در محدوده 10 کیلومتری طرح شناسایی نشده و زمین محل طرح عمدتاً بایر و سنگلاخی می باشد. تنها عاملی که به طور مشخص می تواند شعاع اثر گذاری طرح را افزایش دهد جهت و مقدار بادهای 120روزه استان می باشد که معمولاً از سمت زابل به سمت زاهدان می وزد که با توجه به فاصله مناسب محل طرح، خطری متوجه ساکنین شهر نمی باشد. در مجموع گزینه انجام طرح با 94/0+ در مقابل گزینه عدم انجام با 7/3- دارای برتری کامل بوده و طرح به لحاظ طرح های بهسازی و اقدامات اصلاحی قویاً توصیه شده است. بر اساس بررسی صورت گرفته عمده آثار دراز مدت طرح در مرحله بهره برداری در مورد شیرابه و نشت آن، مخاطرات بهداشتی داخل کارخانه برای شاغلان و محیط بیرونی (عمدتاً از حشرات و جانوران موذی)، آلودگی بویایی و آلودگی محصول می باشد.
برآورد میزان رواناب حوضه آبریز لنبران چای در استان آذربایجان شرقی: کاربرد مقایسه ای روش های واسنجی و تحلیل عدم قطعیت مدل SWAT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبیه سازی جریان رودخانه ها، پیش بینی رفتار هیدرولوژیکی حوضه های آبریز و درک درست از مؤلفه های مختلف چرخه هیدرولوژیکی برای برنامه ریزی و حفاظت از منابع آبی ضرورت دارد. از طرف دیگر، نبود برآورد مناسب رواناب حاصل از بارش در حوضه های آبریز، مدیریت بهینه منابع آب به ویژه مدیریت بهره برداری از سدها و شبکه آب رسانی را دچار مشکل می نماید. در این پژوهش، بیلان آبی حوضه آبریز لنبران با استفاده از مدل SWAT شبیه سازی شد. برای واسنجی و اعتبارسنجی مدل SWAT از دو روش GLUE و SUFI-2 استفاده شد. نتایج حاصل با استفاده از چهار معیار ارزیابی مدل ها شامل معیار نش ساتکلیف، ضریب تبیین، نسبت باقیمانده میانگین مربعات خطا به انحراف از معیار داده های مشاهداتی و دو فاکتور p-factor و r-factor مقایسه شدند. نتایج حاصل از کاربرد این دو روش نشان داد که روش SUFI-2 دارای الگوریتم موترتری برای واسنجی و تعیین عدم قطعیت مدل در این حوضه است. بر این اساس با اطمینان بیشتری می توان از مدل SWAT واسنجی شده با الگوریتم SUFI-2 در مدیریت منابع آب، کمی سازی سناریوهای تغییر اقلیم و تغییر کاربری در داخل حوضه استفاده کرد.
مدل سازی و پایش پدیده خشکسالی در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی مختص مکان خاص نبوده و مناطق مختلف جهان از آن متأثر می باشد، یکی از این مناطق، شمال غرب ایران است که در چند سال اخیر از این پدیده رنج می برد. هدف پژوهش حاضر مدل سازی و تحلیل خشکسالی در شمال غرب ایران می باشد. برای این کار پارامترهای اقلیمی: بارش، دما، ساعات آفتابی، حداقل رطوبت نسبی و سرعت باد در بازه زمانی 32 ساله (2018- 1987) در 21 ایستگاه شمال غرب ایران مورد استفاده قرار گرفت. برای مدل سازی، شاخص فازی T.I.B.I ابتدا چهار شاخص ( SET, SPI, SEB, MCZI ) با استفاده منطق فازی در نرم افزار Matlab فازی سازی شدند، سپس شاخص ها با هم مقایسه شده و درنهایت از مدل تصمیم گیری چند متغیره Topsis ، برای اولویت سنجی مناطق درگیر با خشکسالی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد مدل T.I.B.I طبقات خشکسالی، چهار شاخص مذکور را به صورت دقیق در خود منعکس می کند. از بین 5 پارامتر اقلیمی مورد استفاده در این پژوهش، پارامتر دما در نوسان شدت خشکسالی بیش ترین تأثیر را داشت. شدت خشکسالی براساس مدل سازی صورت گرفته در مقیاس 12 ماهه بیش تر از 6 ماهه بود، طولانی ترین تداوم خشکسالی در منطقه مورد مطالعه مربوط به ایستگاه ارومیه در بازه 12 ماهه از ماه جولای سال 2003 تا ماه دسامبر سال 2004 به مدت 18 ماه رخ داده است. بیش ترین درصد رخداد خشکسالی در ایستگاه ارومیه در مقیاس 12 ماهه و کم ترین آن در ایستگاه سنندج در مقیاس 6 ماهه اتفاق افتاده است. براساس مدل سازی صورت گرفته، شاخص فازی T.I.B.I نسبت به شاخص فازی SPEI برتری نسبی را نشان داد.
شناسایی کانون های بالقوه تولید گرد و غبار با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعه موردی: استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
1 - 20
حوزه های تخصصی:
گرد و غبار یکی از فرآیندهای مهم مناطق خشک و نیمه خشک است که وقوع آن در سال های اخیر در ایران افزایش پیدا کرده است. شناسایی کانون های تولیدکننده این پدیده اولین گام در مدیریت و کنترل آن به شمار می رود. به دلیل خشک و نیمه خشک بودن اقلیم هایی که پدیده گرد و غبار در آنها به وقوع می پیوندد، همواره مناطق وسیعی برای پایش و کنترل وجود دارند که عملاً مدیریت آنها را ناممکن می سازد. از اینرو کاهش مناطق کاندید به سطوح واقعی تولیدکننده یکی از دغدغه های اصلی پژوهشگران به شمار می رود. در این مقاله، با استفاده از داده های دورسنجی، به شناسایی کانون های بالقوه تولید گرد و غبار در استان البرز پرداخته شده است. شاخص های طیفی رطوبت و پوشش گیاهی مختلفی بر روی داده های سنجنده OLI اعمال شد و بر اساس میزان تغییرات در منطقه مطالعاتی شاخص های رطوبت مربوط به تبدیل تسلد کپ و پوشش گیاهی DVI انتخاب و بر روی تصاویر سال های 2013، 2014 و 2015 اعمال گردید و نقشه پتانسیل فرسایش پذیری رطوبت و پوشش گیاهی تولید شد. شاخص طیفی زبری بر داده مدل رقومی ارتفاع سنجنده ASTER اعمال و نقشه پتانسیل فرسایش پذیری زبری تهیه گردید. با استفاده از اطلاعات زمین شناسی، نقشه حساسیت فرسایش پذیری سنگ ها تولید شد. با تلفیق نقشه های پتانسیل فرسایش پذیری در مدل ارزیابی چند معیاره و انجام عملیات میدانی نقشه کانون های بالقوه ریزگرد تهیه گردید و بر اساس یک طرح نمونه برداری مورد بازدید قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با استفاده از تصاویر ماهواره ای و اعمال شاخص های طیفی، به خوبی می توان کانون های بالقوه تولید گرد و غبار را شناسایی نمود.
بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی برند محور بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری با روش مدل سازی خطی سلسله مراتبی (HLM) (مورد مطالعه: هتل های شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
160 - 177
حوزه های تخصصی:
مدیریت منابع انسانی می تواند نقش مهمی در موفقیت برندسازی سازمان ایفا کند، اما کمتر به آن پرداخته شده است. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر مدیریت منابع انسانی برند محور بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری با نقش میانجی تناسب فرد-برند و رفتار شهروندی برند انجام شد، که از نظر روش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری را کارکنان و مشتریان 20 هتل سه، چهار و پنج ستاره شیراز تشکیل دادند، که بر اساس حجم نمونه محاسبه شده با استفاده از فرمول کوکران، 142 سرپرست و مدیر، 346 کارمند و 384 مشتری از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد، که به ترتیب ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مدیریت منابع انسانی برند محور(75/0، 85/0)، تناسب فرد-برند(79/0، 88/0)، رفتارشهروندی برند(73/0، 84/0)، و ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری(74/0، 86/0) حاصل گردید. آزمون یک عاملی هارمن نیز نشان داد، تهدید واریانس روش مشترک متوجه روایی سنجه نمی گردد. آزمون فرضیه ها از طریق مدل سازی خطی سلسله مراتبی (HLM) انجام شد. نتایج نشان داد، مدیریت منابع انسانی برند محور بر تناسب فرد-برند و رفتار شهروندی برند تأثیر مثبت دارد. در سطح فردی تناسب فرد-برند بر رفتار شهروندی برند تأثیر مثبت دارد. همچنین رفتار شهروندی برند سطح سازمانی در رابطه بین مدیریت منابع انسانی برند محور و ارزش ویژه برند نقش میانجی ایفا می کند. بنابراین مسئولین هتل ها بایستی در انتخاب، آموزش، توسعه، ارزیابی و پاداش دهی کارکنان، به برند و ارزش های آن توجه ویژه داشته باشند.
تبیین نقش آفرینی سیاسی - ژئوپلیتیکی آب در موجودیت اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
85 - 117
حوزه های تخصصی:
مطالعه این مکانیسم سیاسی - ژئوپلیتیکی نشان می دهد، پس از تأسیس کشور اسرائیل، رهبران اسرائیل به روش های مختلفی چون آرمانی سازی موضوع آب، نگرش ایدئولوژیکی به آب، نگرش روانشناختی به آب، تعریف شخصیت توسعه بر محور آب، تعریف روند اجتماعی سازی بر محور آب، ایجاد بحران آب و تعمیق وابستگی روانشناختی - ناسیونالیستی به آب، ترویج روح مقاومت و ایستادگی در میان یهودیان، خلق حس تعلق مکانی - سرزمینی ازطریق ناسیونالیسم آبی، نژادپرستی و آپارتاید آبی، امنیتی سازی آب، استفاده از زور، تهدید، جنگ افروزی، اشغالگری، توسعه نواحی یهودی نشین، حق کشی، استثمار آبی، سرقت آب، نقش آفرینی هدفمند در مذاکرات صلح و ... تلاش کرده اند منابع آبی (شریان های حیات اسرائیل) موجود در قلمرو فلسطین و اطراف آن را زیر کنترل بگیرند و این انحصارطلبی و استثمار آبی - هیدروپلیتیکی در چرخه سیاسی - ژئوپلیتیکی مناسبات اسرائیل - اعراب (جغرافیای قدرت) جزو ویژگی های بارز سیاست داخلی و خارجی اسرائیل قلمداد می-شود. بنابراین، به جرأت می توان گفت موجودیت و هویت کشور اسرائیل در وجود منابع آبی و کنترل بر آن خلاصه می شود. ازلحاظ روانشناختی - سیاسی، شاید هیچ عاملی نمی توانست مثل منابع آبی در میان یهودیان در خلق حس تعلق مکانی نقش آفرینی تأثیرگذاری ایفا کند. به عبارتی، می توان گفت آب به عنوان منبع حیات بشر، در موجودیت کشور اسرائیل و در مکانیسم خلق پیوندهای روانشناختی، نقش خون در موجودیت انسان را ایفا می کند.
تحلیل و محاسبه ابزارهای موردنیاز برای حفاظت کیفی آب بمنظور کمینه کردن مخاطرات وارده به محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
123 - 144
حوزه های تخصصی:
بروز عواملی مانند کاهش نزولات جوی، رشد جمعیت و پیشرفت صنعت اهمیت توجه به مدیریت صحیح کیفی منابع آب را دوچندان کرده است. منابع ورود آلاینده به رودخانه ها از منظرهای مختلفی تقسیم بندی می شوند. در این تحقیق مدیریت آلاینده های کنترل پذیر و غیرقابل کنترل مدنظر قرار گرفته شد. برای مدیریت وکنترل خسارات ناشی از هریک از انواع این آلاینده ها از ابزار کیفی مشخصی استفاده گردید. ظرفیت جذب در هنگام ورود آلودگی قابل کنترل و جریان رقیق ساز ابزار پیشنهادی این تحقیق برای مدیریت آلودگی غیرقابل کنترل می باشد. برای تحلیل و محاسبه ابزارهای کیفی مذکور از فرایند شبیه سازی بوسیله حل تحلیلی معادله انتقال-پخش آلودگی استفاده شد. منطقه مطالعاتی درنظر گرفته شده در این تحقیق یک منطقه با مشخصات مشخص می باشد که توسط پژوهش های پیشین بسیاری مورد مطالعه قرار گرفته است. پارامترهای متوسط مساحت غلظت غیرمجاز (¯(c_a ))، مسافت آسیب دیده (X) و زمان تماس غلظت غیرمجاز آلودگی با رودخانه (T) بعنوان شاخص های تاثیرگذار در محاسبه ابزارهای کیفی، در هر حلقه فرایند شبیه سازی محاسبه شدند. نتایج نشان داد که تغییرات 1/94 درصدی در دبی سیستم رودخانه-مخزن باعث 3/99 درصد تغییر در مقدار ظرفیت جذب محاسبه شده، می گردد. همچنین نتایج نشان می دهد با بکارگیری جریان رقیق ساز مناسب، مقادیر 10 و 20 تن آلاینده ناگهانی ورودی به مقادیر غلظت مجاز 5/0 و 1 میلی گرم بر لیتر در طول رودخانه رسیدند. در این فرایند مقادیر پارامترهای حیاتی کیفی رودخانه شامل (c_a ) ̅، X و T، به ترتیب تغییرات 6/96، 2/92 و 7/53 درصدی را نشان دادند.
تحول در ساختار ژئوپلیتیک جهانی و بازدارندگی نیابتی و یک جانبه ایالات متحده (با محوریت عربستان سعودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
146 - 172
حوزه های تخصصی:
پیش از جنگ سرد؛ ساختار امپریالیستی جوامع غربی تلاش گسترده ای برای تسلط سرزمینی داشت که با وقوع جنگ های جهانی اول و دوم و سپس ورود به فضای دوقطبی دستخوش تغییر شد. در خلال جنگ سرد تقسیم بندی های ژئوپلیتیکی میان دو ابرقدرت زمینه را برای شکل گیری نظریه های سد نفوذ، بازدارندگی و دومینوهای جهانی آماده ساخت. در ادامه، فروپاشی شوروی نقطه عطفی بود که تداوم تغییر در ساختار ژئوپلیتیکی را نشان می داد. در فضای جدید، غرب آسیا به عنوان کمربند انتقالی ژئواستراتژیک شرقی به غربی اهمیت دوچندان یافت. گذشته از این؛ تغییر دسته بندی بازیگران نیز، دو کشور قدرتمند منطقه ای ایران و عربستان سعودی را رودرروی یکدیگر قرار داد که درنتیجه، سیاست خارجی این دو به سمت بازدارندگی سوق داده شد. در این میان با ورود ایالات متحده و اعمال بازدارندگی یک جانبه گسترده به حمایت از عربستان، توازن در قدرت و نفوذ منطقه ای در حال تغییر است؛ بنابراین، سؤال محوری پژوهش این است که تحول در ساختار ژئوپلیتیک جهانی چگونه مسئله بازدارندگی آمریکا در غرب آسیا و حمایت از عربستان سعودی را به دنبال داشته است؟ یافته های تحقیق مؤید این است که ایالات متحده با بهره گیری از نظریه بازدارندگی یک جانبه گسترده برای جلوگیری از توسعه نفوذ منطقه ای ایران بازدارندگی نیابتی را علیه جمهوری اسلامی ایران بکار گرفته است. درنتیجه، ضمن افزایش فشار ساختاری بر ایران به تقویت متحد منطقه ای خود عربستان سعودی و پوشش نارسایی های ژئوپلیتیک این کشور و تسلیح نظامی فراگیر و نیز مهم تر از همه، همکاری راهبردی با این کشور روی آورده است. هدف از این پژوهش نشان دادن مسئله بازدارندگی نیابتی آمریکا در غرب آسیا در قالب حمایت از عربستان سعودی است.
تبیین بسترهای سیاسی – فضایی نقش آفرینی ژئوپلیتیکی کربلا به عنوان کانون ایدئولوژیک شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
58 - 90
حوزه های تخصصی:
نقش مذهب در مطالعات جدید ژئوپلیتیک و در قالب مباحث ژئوکالچر جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. هر مذهب دارای مکانهای مقدسی است که غالب آنها دارای کارکرد مذهبی هستند و در برخی از مذاهب که کارکرد ایدئولوژیک نیز داراند، یک مکان مقدس می تواند نقش کانون ایدئولوژیک را نیز ایفا کند. تشیع یکی از شاخص ترین مذاهبی است که کارکردهای ایدئولوژیک آن قابل تشخیص بوده و در بین مکانهای مقدس متعدد آن، کربلا به واسطه واقعه عاشورا نقش کانون ایدئولوژیک آن را بر عهده دارد. کربلا در طول تاریخ به واسطه سرشت سیاسی – مذهبی خود نقش آفرینی های ژئوپلیتیکی داشته که این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با اتکاء به مطالعات کتابخانه ای و مقایسه یافته های علمی - پژوهشی و همچنین بهره گیری از نتایج مصاحبه های تفصیلی و عمیق با صاحب نظران، در پی پاسخ دادن به این سوال است که بسترهای سیاسی – فضایی نقش آفرینی ژئوپلیتیکی کربلا در طول تاریخ به عنوان کانون ایدئولوژیک شیعه کدام است؟
Reflection of History and Historical Factors in the Paradigms and Thoughts of Political Geography(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
79 - 109
حوزه های تخصصی:
Through time, there has been a deep and complex relationship between history and geography. Today also most sub-branches of geography need to take history into consideration. In the meantime, since the invention of the term political geography, there has been a deep relationship between the discipline of political geography and history. However, explanation of this relationship has less been attempted by political geographers. The present study is a theoretical basic research which uses analytic-descriptive approach to investigate the impact of “history” and “historical factors” on the making of political geography. The results indicate that the way history and historical factors are used and the goals pursued by taking them into account in the paradigms and philosophical-intellectual views imparted into political geography have been different. History has played a major role in the thoughts offered in almost all views and approaches of political geography so that by removing this factor, many of the analyses in political geography would be incomplete.
Cultural Foundations of the Iran-Saudi Arabia Conflict(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
181 - 163
حوزه های تخصصی:
Since 1950s, Iran and Saudi Arabia have considered each other as a rival and competition between two countries includes a wide range of issues. This field of competition along with a number of material and spiritual factors has caused conflicts in the relations of Tehran-Riyadh. Owing to this fact, a series of perceptions have occupied their minds which can be called a discourse. The discourse consisted of a set of factors such as religion, ethnicity and the nature of the political system. This research seeks to study the role and position of culture in advent of conflicts in Iran and Saudi Arabia’s relations. The methodology of the article is based on data analysis and content analysis. The results of the research indicate that the dualization of Arab/Ajam, Shiite-Sunni antagonism, and the conservative/ revolutionary approaches are the cultural foundations of conflict between Iran and Saudi Arabia. These findings show that an increase in cultural interactions, especially through non-governmental organizations and informal channels can reform perceptions and decrease tensions. Iran and Saudi Arabia can improve relations through emphasis on common grounds e.g. common beliefs, common interests in confrontation terrorism and stability in region.
تاثیر خصوصیات خاک و فرسایش بادی بر روی سازه های هیدرولیکی رودخانه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
229 - 242
حوزه های تخصصی:
رودخانه سیستان، از رودخانه های اصلی دشت سیستان است که بر روی آن سازه های هیدرولیکی مختلفی ساخته شده است. در این تحقیق، تعدادی از سازه های مهندسی تحت تأثیر فرسایش بادی، مورد بررسی قرارگرفته اند. محدوده های مورد مطالعه، ورودی آب چاه نیمه ها، سدهای کهک، زهک و سیستان و پل نهورابرا شامل می شود. در مرحله اول جهت رودخانه در هر محدوده نسبت به جهت باد غالب تعیین شده است و سپس موانع طبیعی و مصنوعی، شامل پوشش گیاهی، ساختمانها و ارتفاعات طبیعی که در مسیر وزش باد بوده؛ مشخص شده است. در مرحله بعد بافت خاک، وزن واحد حجم و چسبندگی خاک زمینهای ساحل رو به باد رودخانه تعیین شده است. بر اساس نتایج این تحقیق، بخشهای مختلف رودخانه سیستان به صورت موازی، مایل و عمود نسبت به جهت باد غالب قرار گرفته است. بافت خاک عمومأ رس سیلتی، همراه با شن، لوم، لوم سیلتی و لوم ماسه ای است که در محدوده های حاشیه رودخانه به لوم و لوم سیلتی تغییر می یابد. خاکهای این محدوده عمومأ حد روانی کمتر از 25 داشته و دارای چسبندگی ناچیزی هستند. مقاومت برشی زهکشی نشده خاکهای سطحی در طول مسیر رودخانه و در محدوده ساحل رو به باد، کمتر از 30 کیلو پاسکال است. همچنین، وزن واحد حجم خاک، در محدوده مورد مطالعه، بین 2/1 تا 3/1 گرم بر سانتیمتر مکعب می باشد. پوشش گیاهیسواحل رو به باد، در نزدیکی سازه های مهندسی، بسیار کم و حداکثر 20 درصداست. نتایج نشان می دهد که رسوبات منطقه عمدتأ دانه ریز بوده و فاقد چسبندگی هستند و تراکم کمی دارند. بنابر این بر اثر خشکسالی های اخیر و کاهش پوشش گیاهی، فرسایش و حمل خاک به شدت افزایش یافته است و سازه های مربوط به سد کهک، سد سیستان و پل نهوراب، بیشترین تأثیر پذیری را دارند.
بررسی اثر معیار خاک شناسی بر پتانسیل بیابانزایی مخروط افکنه ها (مطالعه موردی: بخش جنوبی حوزه ی آبخیز رودخانه ی شور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روند بیابانزایی مستلزم درک پدیده هایی است که هم به طور منفرد و هم در کنش و واکنش بایکدیگر در یک ناحیه تغییراتی را به وجود آورده اند که این تغییرات منجر به بیابانزایی و تخریب اراضی شده است. به منظور بررسی اثر معیار خاک شناسی بر پتانسیل بیابانزایی مخروط افکنه ها در بخش جنوبی حوزه آبخیز رودخانه شور، نخست اقدام به تهیه ی نقشه ی طبقات شیب، کاربری اراضی و زمین شناسی کاربردی با هدف ایجاد واحدهای همگن و تعیین خصوصیات خاک شد ، به طوری که از طریق روی هم قرار دادن و تقاطع این نقشه ها با لایه شبکه ای ایجاد شده به وسیله برنامه جانبی ET GeoWizards در نرم افزار ArcGIS 10.3 ، نقشه ی واحدهای کاری حاصل شد. در این تحقیق سه شاخص حساسیت پذیری نسبت به فرسایش، شوری و نفوذپذیری خاک در نظر گرفته شد که در نهایت هر یک به صورت نقشه ای طبقه بندی شده مبتنی بر عبارت های زبانی در طیف هفت گانه، ارایه گردیدند. در این تحقیق از روش آزمون های ناپارامتریک فریدمن و رتبه های دبلیو کندال به منظور تعیین پتانسیل و اولویت بندی گزینه ها استفاده شد، به طوریکه پس از تعریف اعداد قطعی مربوط به عبارات زبانی در طیف هفت گانه، اقدام به محاسبه مقادیر میانگین رتبه گزینه ها گردید. در این تحقیق دامنه تغییرات مقادیر میانگین رتبه ها حاصل از آزمون های فریدمن و رتبه های دبلیو کندال از 00/7 تا 33/17 متغیر است. نتایج تحقیق مبتنی بر آزمون های ناپارامتریک نشان داد که 18/74 درصد (77/4245 هکتار) از منطقه دارای پتانسیل بیابانزایی متوسط و 82/25 درصد (67/1477 هکتار) دارای پتانسیل بیابانزایی خیلی زیاد است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که جوانترین و قدیمی ترین مخروط افکنه های منطقه به ترتیب دارای پتانسیل بیابانزایی خیلی زیاد (75/798 هکتار) و کم (23/152 هکتار) می باشند.
بررسی مناطق خطر آتش سوزی جنگل در استان گلستان، بر اساس شاخص خطر آتش سوزی (FRSI)با بهره گیری از تکنیک(GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
89-102
حوزه های تخصصی:
آتش سوزی در عرصه های منابع طبیعی یکی از بحران هایی است که هر ساله خسارت های غیر قابل جبرانی بر اکوسیستم ها و محیط زیست وارد می سازد . هدف از این تحقیق تلاش جهت بررسی مناطق حساس به خطرآتش سوزی و تهیه نقشه منطقه خطر آتش سوزی جنگل ، بوسیله ادغام داده های توپوگرافی و سایر اطلاعات اضافی از یک سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) برای استان گلستان است. برای انجام این تحقیق ابتدا بااستخراج اطلاعات ثبت شده مربوط به موقعیت آتش سوزی های رخداده شده درسالهای 1388 و1389 حوزه ی ادار ه کل منابع طبیعی استان گلستان انجام گرفته است. جهت شناسایی مناطقی با پتانسیل بالای آتش سوزی ازپارامترهای استاتیکی مؤثردرآتش سوزی جنگل های منطقه (ارتفاع،شیب،جهت شیب ،کاربری زمین/پوشش زمین،،میزان تبخیر)استفاده گردید.بدین صورتکه ، هر کدام از پارامترهای استاتیکی به کلاس های مختلف تقسیم شده و به هر کلاس با استفاده از دانش کارشناسی و مرور تحقیقات انجام شده، داده های زمینی و نتایج حاصل از بررسی های فوق، وزنی از یک تا ده اختصاص داده شده است. در ادامه با استفاده از همپوشانی لایه های مذکور با وزنهای متفاوت، مناطق با پتانسیل بالای آتش سوزی برای جنگل های استان گلستان شناسایی شده است، در نهایت کلیه وزنها با هم جمع شده که مقدار وزن نهایی بدست آمدو نقشه خطر آتش سوزی تهیه گردید. . برای تولیدنقشه خطر آتش سوزی،ازنرم افزار Arc GIS9.2 استفاده گردیده است. همچنین باروش شاخص خطرآتش سوزی ( FRSI )،وشاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی ( NDVI )، و باکمک نقشه پهنه بندی،ریسک آتش سوزی درپنج رده خطر (بسیارکم تا بسیارزیاد) تهیه گردید . .نتایج نشان داد بیشتر آتش سوزی ها در مناطق جنگلی با تاج و پوشش انبوه و همچنین در مناطق جنگلی با تاج و پوشش متوسط و در مرحله بعد در مناطق بیشه زار و بوته زار ها اتفاق افتاده است . دربررسی محاسبه تراکم آتش سوزی در پهنه های ارتفاعی ، نتایج نشان داد ، تقریبا 90 درصد آتش سوزی ها در پهنه های ارتفاعی متوسط بین 700 تا 1 5 00 متر رخ داده اند. در کل یافته های تحقیق نشان داده است، 90 درصدآتش سوزی های بوقوع پیوسته درمناطق باخطرزیادآتش سوزی،30 درصددرمناطق خطرناک و 60 درصددرمناطق پرخطرواقع شده اند، ،به طوریکه مناطق گالیکش، مینودشت، آزاد شهر ،از درجه ریسک وقوع آتش سوزی بالا برخوردار بوده اند.
مطالعه حساسیت به وقوع سیل درحوضه آبخیز رازآور با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
35 - 50
حوزه های تخصصی:
در ایران به دلیل وسعت زیاد، تنوع اقلیمی، تغییرات کاربری اراضی و دگرگونی های رخ داده درمقیاس های زمانی و مکانی بارش ها، همه ساله سیلاب های عظیمی رخ می دهد. تحقیق حاضر جهت ارزیابی روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تهیه نقشه حساسیت به سیل می باشد. در این تحقیق از پارامترهای طبقات ارتفاعی، شیب، انحنای زمین، فاصله از رودخانه، زمین شناسی، کاربری اراضی، شماره منحنی رواناب و خاک در بخشی از حوضه آبخیز رازآور در استان کرمانشاه استفاده گردید. نقشه های رقومی این پارامترها با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS 10.1 و SAGA GIS 2 با فرمت رستری تهیه شدند. احتمال رخداد سیل برای هر کلاس از هر فاکتور و همچنین اهمیت هر فاکتور نسبت به سایر فاکتورها در وقوع سیل توسط نظرات کارشناسی بررسی گردید و در نهایت وزن های مربوطه در نرم افزار Expert choice محاسبه گردید. سپس وزن های بدست آمده برای هر کلاس و هر فاکتور توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) در لایه های مربوطه اعمال گردید و در نهایت نقشه های احتمال سیل منطقه مورد مطالعه تهیه شد. نقشه تهیه شده در نهایت به 5 کلاس شامل حساسیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم به قوع سیل طبقه بندی شد. نتایج حاکی از آن است که فاکتور شیب دارای بیشترین تاثیر بر وقوع سیل بوده و پس از آن مربوط به فاصله از رودخانه و طبقات ارتفاعی می باشد ؛ و کمترین تاثیر بر وقوع سیل در منطقه مورد مطالعه مربوط به فاکتور شماره منحنی رواناب می باشد. همچنین نتایج نشان داد 5/48 درصد از حوضه دارای حساسیت زیاد و خیلی زیاد و 9/30 درصد دارای حساسیت کم وخیلی کم به وقوع سیل می باشد.