فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
زعفران یکی از باارزش ترین محصولات کشاورزی و گران ترین ادویة جهان است. این گیاه ازجمله گیا ها نی است که با توجه به اقلیم و عرض جغرافیایی خاص و با نیاز آبی کم، اهمیت استراتژیک زیاد و تأثیرات اقتصادی و اجتماعی فراوانی که در کشورهای تولیدکننده، به ویژه کشور ا فغانستا ن دارد، می تواند اثرگذاری ویژه ای را در بازار بین المللی به خود اختصاص دهد. بنابراین، این گیاه می تواند آینده ای مناسب همراه با گسیل شدن سرمایه گذاری ها و حمایت ها به عرصة بازاریابی بین المللی زعفران، داشته باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، ارزیابی انتشار فضایی کشت زعفران در کشور افغانستان و هدف جزئی تر آن، بازاریابی مناسب این محصول به لحاظ کیفیت مناسب در عرصة بین المللی است. یافته های پژوهش نشا ن می دهد که کشور افغانستان به دلیل شرایط جوی خاصی که دارد، دارای زمینة انتشار فضایی مناسبی برای کاشت زعفران است و به موازات ارزش اقتصادی بالای زعفران، افزایش تقاضای بازار بین المللی را با خود به همراه آورده است. ازجمله عوامل تأثیرگذار در این زمینه را می توان ازیک سو، مشترکات زیست محیطی (اکوسیستم)، قومی، فرهنگی و ازسوی دیگر، حضور مدیریت توسعه یافتة جهانی به عنوان پشتیبان توسعة زراعی، کاشت، برداشت، بازاریابی مدرن و توسعه یافتة مبتنی بر فنّاوری اطلاعات و تجارت الکترونیک و سرمایه گذاری کلان، به ویژه در آموزش منابع انسانی نام برد. همة موارد ذکرشده افغانستان را به عنوان گزینه ای جدی در تجارت جهانی زعفران در سال های آینده مطرح خواهند کرد.
نگرش گردشگران به شاخص ها و راهکارهای توسعه ی گردشگری در مناطق مرزی آذربایجان غربی با تأکید بر رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی- دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت در ایران به مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه ی گردشگری تلقی می شود. برقراری امنیت، ایجاد زیرساخت ها، تدوین قوانین، پرورش نیروی انسانی متخصص و برقراری مناسبات بین المللی، تنها بخشی از وظایف دولت برای توسعه ی گردشگری سطح بزرگ و یا کوچک می باشد. این کارکردها، ارتباط مستقیم و یا غیرمستقیمی با جوامع محلی، گردشگران داخلی، گردشگران خارجی (بین المللی) و فعالان بخش گردشگری دارد. هدف اصلی این مقاله، بررسی نوع نگرش گردشگران بین المللی نسبت به اقدامات و سیاست های بازدارنده ی دولت در توسعه ی گردشگری در مناطق مرزی استان آذربایجان غربی می باشد.
بدین منظور، ابتدا با استفاده از روش دلفی، مبادرت به جمع آوری نظرات خبرگان شد و سپس با استفاده از این نظرات، پرسشنامه ای برای جامعه ی آماری گردشگران و نمونه ی آماری 381 نفر تدوین شد و نتایج حاصل از داده های خام پرسشنامه، وارد مدل رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تقدم امنیت بر توسعه، روابط خارجی محدود، ساختار سلسله مراتبی و بوروکراتیک و ضعف زیرساخت ها، اولویّت های مطرح از سوی گردشگران بین المللی به عنوان موانع اصلی توسعه ی گردشگری در مناطق مرزی استان آذربایجان غربی می باشند.
ارزیابی و تحلیل میزان سازگاری کاربری اراضی با مجموعه آثار زندیه
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی و فرهنگی شهرها آثار گرانبهایی از فرهنگ، دانش معماری و شهرسازی بومی اند و به عنوان جزئی از هویت اجتماعی هر قوم و کشوری تلقی می شوند. شهرهای تاریخی - فرهنگی فرصت های بسیاری برای گردشگران براساس منابع موروثی و باستانی دارند، به همین جهت مهمترین کانون های جذب گردشگران هستند. کلانشهر شیراز دارای سابقه فرهنگی- تاریخی غنی و برخوردار از مناظر و چشم اندازهای تاریخی دارای پتانسیل بالا برای جذب گردشگران داخلی و خارجی است. با این وجود آن چنان که باید نتوانسته است از این صنعت به عنوان منبع درآمد استفاده کند. عوامل گوناگونی در این مسئله دخیل اند، که عدم تناسب کاربری اراضی اطراف مجموعه زندیه به عنوان آثاری که از شهرت جهانی برخوردار هستند، می تواند از جمله ی این عوامل باشد. به نظر می رسد عمده ترین علت بوجود آمدن این ناسازگاری، مکان یابی یک سری ازکاربری های ناسازگار در شعاع چند متری مجموعه زندیه بوده تا از این طریق از تمرکز جمعیت موجود در این بخش از شهر برای عملکرد بهینه این کاربری-ها استفاده نموده و از ناسازگار بودن این کاربری ها با مجموعه آثار زندیه غافل ماندند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تناسب کاربری های بافت قدیم شیراز با تأکید بر مجموعه زندیه، انجام گرفت که با توجه به ماهیت پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که کاربری اراضی این آثار از تناسب مطلوبی برخوردار نیستند که می توان با کمک گرفتن از سیستم اطلاعات جغرافیایی شرایط مناسبی را جهت تجزیه و تحلیل وضع فعلی کاربری های اطراف مجموعه زندیه فراهم نمود.
تحلیلی بر الگوهای تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز فضایی صنایع در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف اصلی آمایش سرزمین و برنامه های کلان توسعه کشور تأکید برگسترش فعالیت های صنعتی در فضای جغرافیایی و تخصص یابی منطقه ای برای شکل گیری تقسیم کار فضایی است. اما در عمل و در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب، هدف های آمایش سرزمین تحقیق نیافته است. تمرکز فعالیت های صنعتی در چند نقطه خاص کشور و توزیع نامتوازن آنها در پهنه ی سرزمین به یکی از مهم ترین چالش های، فراروی سیاست گزاران کشور تبدیل شده است. با در نظر گرفتن این مسأله، این تحقیق، به دنبال پاسخ به این سؤال کلیدی است که آیا بین تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز صنعتی در ایران رابطه معنی داری وجود دارد؟ در این راستا، مقاله بررسی دو فرضیه یِ افزایش تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی در ایران در دو مقطع زمانی10 ساله 1376- 1385 و افزایش تخصصی شدن مناطق در نتیجه یِ تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی را دنبال می کند. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از حیث روش کمی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد بررسی کل کشور بوده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای شاخص های اندازه گیری، از آمار سرشماری کارگاه های صنعتی ده نفرکارکن و بیش تر برای دوره مزبور استفاده شد. بمنظور آزمون فرضیه های پژوهش، تکنیک های گوناگونی همچون ضریب جینی، شاخص صرفه جویی مقیاس، ضریب اقتصاد جغرافیایی و ضریب مکانی مورد توجه قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان می دهد که: متوسط تمرکز فضایی در طی دو مقطع 1376 و 1385،20 درصد افزایش یافته است؛ که نشان دهنده ی گرایش صنایع کشور به سوی تمرکز فضایی می باشد؛ و این تمرکز عمدتاً در استان های تهران و اصفهان اتفاق افتاده است. اگرچه در پایان دوره به نظر می رسد که این تمرکز به سمت استان هایی مانند خراسان و خوزستان نیز متمایل شده است. هم چنین دیگر نتایج نشان می دهد که رابطه ی معنی داری بین تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز صنعتی در ایران وجود داشته و استان های متمرکز در فعالیت های تمرکز یافته، تخصصی شده اند.
بررسی ارتباطات اکوژئومورفولوژِی توده زیستی و حجم رسوبات مخروط نبکاهای گونه Reaumaria Turcestanica در کویر خیرآباد سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات ژئومورفولوژی شکلهای سطح زمین منعکسکنندهی فرآیندها و ساختار سیستمهایی است که در حال فعالیت هستند. بررسی ساختار و عملکرد این سیستمها امکان دستیابی به گذشته آنها و ترسیم روند تحول آینده آنها را هموار میسازد. وجود ارتباطات قوی بین شکل،حجم و پراکنش نبکا با فرایندهای مؤثر بر آنها حاکی از دستیابی این چشماندازها به مورفولوژی تعادلی برای شرایط اقلیمی مناسب میباشد. وجود پوشش گیاهی عامل مهمی است که با کاهش سرعت باد نزدیک سطح زمین باعث تشکیل نبکا در محیطهای خشک و نیمه خشک میشود.
در این پژوهش ارتباطات موجود بین خصوصیات مورفولوژی گونه Reaumaria Turcestanica با عوامل مورفومتری نبکاها مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج آنالیز رگرسیون بهترین عوامل توجیهگر حجم نبکا دو مؤلفهی تاج پوشش و ارتفاع گیاه تواماً با ضریب تبیین 86 درصد و 474/11085- H 347/76 + L 983/262 = V میباشد. همچنین مؤلفه تاج پوشش گیاه به تنهایی با ضریب تبیین 85 درصد و رابطه 297/11141 –L 435/299 = V و مؤلفه ارتفاع گیاه با ضریب تبیین 67درصد و رابطه452/5054 –H 520/488 = V در مرتبهی بعدی از نظر توجیه حجم نبکا قرار میگیرند. بنابراین گونه Reaumaria Turcestanica با داشتن تاج پوششی با تراکم متوسط قابلیت به دام انداختن رسوبات بادی در محدودهی تاج پوشش را دارا بوده و در نهایت منجر به ایجاد نبکا میگردد. ایجاد ارتباطات قوی بین تاج پوشش و ارتفاع گیاه با حجم نبکا شاهد این مدعاست.
بررسی کیفیت آب شرب استحصالی از منابع زیرزمینی بر بیماری های انسانی دهه اخیر در دشت مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد روزافزون جمعیت در بیشتر مناطق جهان ، تامین آب شرب از منابع زیرزمینی از اهمیت ویژه ای برخورداراست. این بهره مندی در بعضی مناطق و موقعیت ها با بروز بیماری هایی همراه بوده است. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت مشهد به لحاظ قابلیت شرب و میزان تاثیر بر سلامت انسان ها انجام شده است. برای شناسایی و نحوه ی توزیع کیفیت آب زیرزمینی این دشت از اطلاعات 60 حلقه چاه در رابطه با پارامترهای میزان مواد جامد محلول ، سختی کل ، کلر، سدیم و سولفات در طی دهه اخیر استفاده گردید. به نحوی که این پارامترها براساس استانداردهای بین المللی و طبقه بندی شولر در سیستم اطلاعات جغرافیایی از طریق روش های وزن دهی معکوس فاصله و ترکیب وزن دهی خطی پهنه بندی و با هم مقایسه شدند و سپس میزان ارتباط مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای قلبی و کلیوی با پارامترهای مذکور با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج بررسی تغییرات کیفی آب زیرزمینی دهه گذشته ، حاکی از روند نزولی و وضعیت نامطلوب به خصوص در قسمت های جنوبی دشت می باشد . همچنین بین میزان مرگ و میرهای ناشی از بیماری قلبی عروقی با پارامتر کلر ارتباط معناداری (p<0.05) وجود دارد. با تداوم روند تغییرات منفی کیفیت آب زیر زمینی، احتمال بروز این بیماری در سالهای آتی نیز افزایش خواهد یافت. لذا به منظور جلوگیری از پیش روی آب های شور و کاهش کیفیت آب های زیرزمینی و به خطر افتادن سلامتی ساکنین این دشت، بایستی از نشت فاضلاب های خانگی و صنعتی و همچنین برداشت بی رویه ی آب های زیرزمینی، اقدامات جدی انجام گیرد.
مدل سازی ضریب آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله با استفاده از روش تاپسیس در محیط GIS (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد سریع جمعیت که به تبع آن، توسعه ساخت وسازها اجتناب ناپذیر شده است، هر روز بر فشار نیازهای زمینی بشر افزوده شده و بهره برداری از مناطق اطراف شهرها و روستاها برای ایجاد خانه و تأسیسات اقتصادی و صنعتی فزونی می یابد و گاهی سکونتگاه های جدید استقرار اجباری دارند، اما آنچه حائز اهمیت است، وضعیت اسفبار شهرها و کلانشهرهایی است که روی گسل ها یا در مجاورت آن ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند. منطقه مورد مطالعه (شهر اردبیل) روی یک دشت رسوبی با مواد آبرفتی کمتر تحکیم یافته مستقر بوده و با زنجیره ای از گسل ها احاطه شده است. وجود این گسل ها و سابقه لرزه خیزی آنها و نیز، قرارگیری شهر اردبیل روی سازند های سست آبرفتی از یک سو و ناهمگنی در شاخص های کالبدی از سوی دیگر، همواره شهر اردبیل را در برابر زمین لرزه مستعد آسیب کرده است. از آنجایی که در ارزیابی ریسک زلزله شهر اردبیل، عوامل متعددی دخیل هستند، لذا نیاز به استفاده از روشی که بتواند تلفیقی منطقی بین این عوامل ایجاد کند، ضروری به نظر می رسد. در این راستا کاربرد مدل تاپسیس مد نظر بوده است. نتایج حاصل از تحلیل درجات آسیب پذیری در مناطق چهارگانه شهر اردبیل، نشان می دهد که میزان آسیب وارده در منطقه 3 بیشتر از سایر مناطق است، به گونه ای که 37/4 درصد از مساحت این منطقه (32/67 هکتار)، رتبه آسیب پذیری 7 را دارد. در برآورد میزان آسیب پذیری مناطق مختلف شهری در برابر زلزله، مطالعاتی می تواند سودمندتر باشد که با جزئیات و تفصیل بیشتری به این مطالعات بپردازد، تا سلسله مراتب آسیب ها با جزئیات دقیق تری مشخص شود. از این رو در پژوهش حاضر برای دستیابی به این هدف، برآن شدیم که در هر یک از مناطق چهارگانه شهر، به تفکیک محلات، به برآورد ضریب آسیب ها بپردازیم. بر اساس نتایجی که از تحلیل درجات آسیب در سطح شهر به تفکیک محلات، به دست آمد، محله 2 از منطقه 3 شهر، آسیب پذیرترین محدوده شهر شناسایی شد.
نقش انرژی هسته ای در تغییر وزن ژئوپلیتیکی ایران (با تأکید بر منطقة خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت ملی، به عنوان مفهومی ژئوپلیتیکی، برایند توانایی ها و مقدورات یک کشور است که بر گرفته از وزن ژئوپلیتیکی آن است. تأمین امنیت ملی و قدرت چانه زنی هر دولت در عرصة بین المللی هم ناشی از مؤلفه های قدرت ملی و وزن ژئوپلیتیکی آن دولت است. افزایش این مقوله ها در گسترش مرزهای ژئوپلیتیکی مؤثرند. مرز ژئوپلیتیکی حوزه های نفوذ کشور متروپل است که مرزهای سیاسی کشور را دربرمی گیرد و تابعی از الگوی رقابت بازیگران در فضای جغرافیایی است. بازیگران سعی بر انبساط فضایی- جغرافیایی قلمرو ژئوپلیتیکی و یا پیشروی مرز ژئوپلیتیکی خود دارند و درمقابل، تلاش می کنند تا قلمرو ژئوپلیتیکی دیگران، به ویژه رقیبان منقبض و محدود شود و مرز ژئوپلیتیکی آن ها پسروی کند. از مؤلفه های تأثیرگذار در تولید قدرت و افزایش وزن ژئوپلیتیکی، انرژی هسته ای است. دسترسی به انرژی هسته ای، به عنوان یک پارادایم، باعث انبساط و انقباض مرزهای ژئوپلیتیکی ایران شده و چالش های ژئوپلیتیکی و سیاسی ایران را در منطقة خلیج فارس- که در نیم قرن اخیر تابعی از کاهش یا افزایش قدرت ملی و وزن ژئوپلیتیکی ایران بوده است- متحول کرده است.
به نظـر می رسـد رویکرد مدبّـرانه به سرچشمه های قـدرت (ازجمله انرژی هستـه ای) می تواند به گستـرش مـرزهای ژئوپلیتیکی و بالا رفتن جایگاه ایران در عرصه های بین المللی بینجامد و موجب تحول در بسیاری از چالش های ژئوپلیتیکی و سیاسی ایران، به ویژه در منطقة خلیج فارس شود.
تحقیق حاضر با رویکرد و نگرشی توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ این سؤال است که دست یافتن به چرخة انرژی هسته ای، به عنوان عامل فزایندة وزن ژئوپلیتیکی، سبب گسترش مرزهای ژئوپلیتیکی ایران و راهگشای بسیاری از چالش های ژئوپلیتیکی و سیاسی می شود.
تحلیلی بر جایگاه اکوتوریسم در توسعه پویا و پایدار نواحی غربی کشور
حوزه های تخصصی:
بررسی الگوهای دولت محلی و تطبیق آن با شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز، اداره امور شهرها متکی بر دولت های محلی دموکراتیک است. الگوهای دولت محلی شهری در جهان متعدد است که مهم ترین آن ها مدل شهردار ـ شورا، شورا ـ مدیر، کمیسیون، نشست شهری باز و نشست نمایندگان شهری می باشد که سهم مدل شوراـ مدیر در میان شهرهای مختلف جهان بیش از سایر موارد است. آنچه را که بتوان دولت محلی شهر در ایران نامید از جنبش مشروطیت در 1285 هـ . ش آغاز شده است. پس از آن، نهادهای دموکراتیک شهری در ایران، تحت تأثیر تحولات سیاسی دچار تغییرات زیادی شد و با افت و خیزهای زیاد تاکنون ادامه داشته است. این پژوهش با رویکردی تاریخی به سیر تکوین دولت محلی شهری ایران در یک سده ی اخیر توجه کرده و با الگوسازی و شناخت دقیق این نهاد محلی شهری در هر دوره های تاریخی به مقایسه تطبیقی با الگوهای دولت محلی در کشورهای توسعه یافته پرداخته است. داده های مورد نیاز تحقیق به روش استنادی و کتابخانه ای از قوانین متعدد انجمن بلدیه، انجمن شهر و شوراهای اسلامی شهر (از انقلاب مشروطه تاکنون) گردآوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوا و تحلیل منطقی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نوعی الگوی شبه دولت محلی شهری از آغاز سده ی بیستم در ایران شکل گرفته است و در قالب الگوی شورا ـ مدیر با حرکت سینوسی، متأثر از تحولات سیاسی و نظام سیاسی تک ساخت دچار انبساط و انقباض قدرت شده است. این الگوی دولت محلی برای تمامی شهرهای ایران یکسان بوده و بیش از آنکه متأثر از خواسته های شهروندی باشد، تحت نفوذ نهادهای قدرتمند حکومت مرکزی بوده است.
تعیین مناطق در معرض خطر بیماری های مشترک انسان و دام در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت و رفاه انسان از مهم ترین اهداف اجرای برنامه های توسعه و فلسفه های بنیانی تلاش انسان در زندگی است. علاوه بر آن انسان سالم یکی از الزامات اساسی جهت رشد و اعتلای جامع است.سلامت انسان در اثر عوامل گوناگونی از جمله مخاطرات محیطی تهدید می گردد. زئونوزها توسط سازمان بهداشت جهانی به بیماری ها و عفونت هایی اطلاق می شوند که به طور طبیعی بین حیوانات مهره دار و انسان انتقال می یابند.به منظور بررسی خطرات ناشی از بیماری های انسان و دام در استان خوزستان از داده های اداره کل دامپزشکی استان طی سال های 91-1389 استفاده گردیده است.سپس با کمک شاخص های آماری درصد شیوع بیماری در مناطق در معرض خطر شناسایی و با استفاده از روش تکنیک حوزه بندی متوالی پهنه بندی صورت گرفته است.بر اساس نتایج حاصله شهرستان های بهبهان،ماهشهر،شوش،هویزه،لالی و اهواز بیشترین خطر شیوع بیماری های مشترک دام و انسان شامل تب مالت،سل گاوی،تب برفکی و هاری را دارند.این پهنه بندی نشان می دهد که شهرستان های یاد شده نیازمند اقدامات فوری در خصوص انجام مراقبت های بهداشتی و دامپزشکی و برقراری پست های قرنطینه و کنترل ورود و خروج دام می باشند.
مدل سازی الگوهای رفتاری سفرهای کار و خدمات ساکنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین محلّ سکونت و دریافت خدمات به عنوان عمده ترین فعّالیّت های انسان، نیازمند تحلیل دقیق الگوهای رفتاری انسان می باشد. هدف این مقاله مدل سازی الگوهای رفتاری سفرهای کار و خدمات ساکنان بیست ودو منطقه ی شهر تهران، از طریق ساخت و پرداخت مدل های کار به خانه و خانه به خدمت، از نوع مدل انتخاب (مدل لوجیت چندگانه) با استفاده از روش بیشینه ی درست نمایی است. بنابراین، ابتدا مدل لوجیت و نیازهای اطلاعاتی مدل سازی بررسی و معرّفی و سپس به توابع مطلوبیّت کار به خانه و خانه به خدمت پرداخته می شود که بر اساس ویژگی ها و عوامل جذب یا دفع کننده ی مناطق برای انتخاب محلّ سکونت یا دریافت خدمات ساکنان شهر تهران ساخته می شوند. پس از ساخت تعداد زیادی توابع مطلوبیّت کار به خانه و خانه به خدمت، مقادیر ثابت و ضرایب نهایی متغیّرهای توابع، بر اساس مدل لوجیت چندگانه و مشاهدات سفرهای کار به خانه و خانه به خدمت شهر تهران و استفاده از روش بیشینه ی درست نمایی، توابع مطلوبیّت نهایی تولید می شوند. پس از بررسی آماری، علائم و ضرایب متغیّرهای توابع مطلوبیّت ساخته شده و درنهایت، صحّت و دقّت مدل سازی ها در بازسازی سفرهای کاری و خدماتی مشاهده شده ی شهر تهران، از طریق تابع روندگرای خطّی تحلیل می شوند. مقدار خوب و بالای میزان برازندگی مدل سازی مشخّص می کند، مدل های حاصل، برآوردها را در سطح مطلوبی از مشاهده های نظیر خود بازسازی می کنند. مدل های نهایی می توانند الگوهای رفتاری پیچیده ی سفرهای کاری و خدماتی ساکنان شهر تهران را بر اساس مدل احتمالی لوجیت شبیه سازی کنند.
بررسی قابلیت های محیطی حوضه های آبی دامنه جنوبی توچال برای تبدیل به ژئو پارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وههای مرتفع، درههای عمیق و سرسبز، مشهورترین پناهگاهها و جان پناهها، رودخانههای پر آب، آبشارهای زیبا، آب و هوای فرح بخش، شرایط مناسب برای کوهنوردی، حوضههای دامنه جنوبی توچال نظیر دربند، درکه، کلک چال وتوچال را به عنوان یکی از جاذبههای تفرجگاهی شهری و فراشهری تهران معرفی کرده است که از پتانسیلهای بالای ژئوتوریسمی برخوردار میباشند.
هدف این تحقیق شناسایی پهنههای مناسب ژئوتوریسمی منطقه برای تبدیل به ژئو پارک میباشد. به همین منظور لایههای اطلاعاتی مورد نیاز شامل نقشههای شیب، پوشش گیاهی، همدما، هم بارش، لیتولوژی، هیدرولوژی، چشماندازهای انسانی، چشماندازهای ژئومورفولوژیکی تهیه و سپس با تلفیق و همپوشانی لایههای اطلاعاتی در محیط GIS با استفاده از مدل AHP پهنههای مناسب ژئوتوریسمی حوضههای آبی دامنه جنوبی توچال در قالب نقشه پهنه بندی ارائه گردید. نتایج این مطالعه نشان میدهد که 15 درصد از کل وسعت منطقه مورد مطالعه در پهنه فوق العاده مناسب، 10 درصد در پهنه خیلی مناسب، 35 درصد در پهنه مناسب و 40 درصد در پهنه نامناسب قرار دارد که به دلیل نزدیکی این منطقه به کلانشهر تهران میتواند مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد.
تهیه نقشه سیمای طرح با هدف کنترل فرسایش براساس الگوی ژئومورفولوژی (مطالعه موردی: حوضه آبریز زنوزچای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از مناطق ایران انتخاب کاربری و مدیریت زمین بدون توجه به قابلیت ها و توان سرزمین انجام می شود که سبب اتلاف سرمایه و کاهش ظرفیت محیطی می شود. با دانستن وضعیت شکل زمین می توان به چگونگی خاک و رستنی های هر واحد شکل زمین و توان آن برای کاربری های انسان در سرزمین پی برد. در این تحقیق ابتدا با تلفیق سه نقشه جهت دامنه، شیب دامنه و طبقات ارتفاعی، نقشه شیب تهیه شد و در مرحله بعد نقشه ژئومورفولوژی حوضه آبریز زنوزچای با استفاده از نرم افزار ERDAS Imagine تهیه شده و با آزمون آماری معلوم گردید نقشه ژئومورفولوژی تهیه شده با شاخص کاپای 9/0 و میزان صحت کل 94 درصد قابل اطمینان است.سپس نقشه واحدهای شکل زمین با تلفیق سه نقشه سنگ شناسی، ژئومورفولوژی و نقشه شیب ایجاد شد. در نهایت امر با تحلیل محدودیت ها و پتانسیل های موجود در حوضه آبریز و نیز با توجه به وضعیت واحدهای شکل زمین شیوه های مناسب برای کنترل فرسایش در حوضه آبریز مورد مطالعه ارائه گردید.
نقش رفتار تجاری فروشندگان صنایع دستی در بازاریابی مطلوب گردشگران خارجی (مطالعه موردی بازار فرش دستبافت تهران)
حوزه های تخصصی:
بررسی و کشف رابطه بین نحوه رفتار فروشندگان در امر بازاریابی به منظور ارایه الگوی رفتارهای قابل قبول برای گسترش گردشگری ناشی از تجارت، دلیلی است برای آنکه رفتار تجاری آنها (به عنوان بخشی از جامعه میزبان) نسبت به بازاریابی مطلوب گردشگران مورد تجزیه و تحلیل قرارگیرد. این بررسی روشن میسازد که آنها در مورد آنچه گردشگری برایشان داشته یا میتواند در پی داشته باشد چگونه می اندیشند تا در نهایت، در فرایندهای برنامه ریزی برای رسیدن به راه حل هایی برای توسعه گردشگری در بازار، و برطرف نمودن مشکلات و نگرانی های بازاریان در ارتباط با گردشگران در بازار تاریخی تهران، مورد استفاده قرار بگیرند. به این منظور، صنف فرش دستباف بازار تهران، مورد آزمون قرار گرفته است. از آنجایی که بازار تاریخی تهران در زمره مقاصد گردشگری است، متغیرهای استخراج شده از ادبیات رفتار تجاری جامعه میزبان از بازاریابی مطلوب، مواردی هستند که بر جوامع میزبان تاثیر گذارند. بازار تهران به لحاظ کارکردهای چندگانه در زمینه های اقتصادی و اجتماعی فرهنگی، همواره در قلب پایتخت ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. علت انتخاب صنف فروشندگان فرش دستباف به عنوان جامعه هدف نیز به این خاطر بوده است که از میان کسب و کارهای فعال در این بازار، بیشترین تعداد خرده فروشی را به خود اختصاص داده اند و در عین حال به لحاظ جذّابیت فرش دستباف ایران برای گردشگران، این صنف نیز در تعامل بیشتری با گردشگران بوده و از توسعه گردشگری در بازار، بیشتر منتفع می شود. راهبرد این پژوهش مطالعه کمی – کیفی بوده و جامعه آماری تحقیق شامل بازاریان صنف فرش دستباف تهران می باشد. تعداد نمونه تحقیق 100 نفر است که با استفاده ازفرمول کوکران محاسبه شده است. ابزار گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه) بوده و از فنون آماری فراوانی برای تجزیه و تحلیل سؤال ها، رد یا تأیید فرضیه ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که علی رغم نبود الگوی رفتاری سیستماتیک برای بازاریابی مطلوب در بازار تهران، بین رفتار فروشندگان ومراجعات مکرر گردشگران جهت خرید، رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد
تدوین حوزه های راهبردی توسعه مقاصد گردشگری با استفاده از تطبیق تئوریک و کاربردی مدل های چرخه حیات مقصد و شاخص رنجش داکسی مورد شناسی: مصر، فرحزاد، محمد آباد کوره گز؛ ابوزیدآباد، بند ریگ و عشین، ریگ جن، جندق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل چرخه حیات مقصد گردشگری باتلر، مراحل مختلفی را برای سیر تحول مقاصد قائل است. مقاصد گردشگری بر اساس جایگاهی که در چرخه حیات خود دارند واجد ویژگیهایی هستند که باید در فرایند برنامهریزی راهبردی مورد توجه قرار گیرند. در کنار مدل باتلر، مدل شاخص رنجش داکسی نیز با ارائه مراحل مختلف، عکسالعملهای رفتاری و نگرشی خاصی را برای مقاصد تعریف نموده است. نگارندگان این مقاله با ارائه ماتریسی ترکیبی و یکپارچه، امکان بررسی کیفی محیط فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی مقاصد را فراهم ساخته و از سوی دیگر، با ترکیب این ابزارها، زمینه پیشبینی رفتارها و برخوردهای جامعه محلی را در مقابل تغییرات احتمالی و روند رشد گردشگری و همچنین امکان تدوین حوزههای راهبردی توسعه گردشگری مقاصد گردشگری را میسر نمودهاند. برای دستیابی به این مهم، چهار گام مشخص طی شده است: 1- شناخت وضع موجود 2- تجزیه و تحلیل 3- سنتز و تلفیق 4- ارائه حوزههای راهبردی و اولویتبندی آنها. نتایج بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که اولویت و ترکیب حوزههای راهبردی در مراحل مختلف متفاوت است، به طوری که نمونههای مورد مطالعه مصر- فرحزاد- محمدآباد کورهگز، عشین-ریگ جن-جندق و ابو زیدآباد-بند ریگ با توجه به ویژگیها و تطابق آن با ویژگیهای مدلها به ترتیب در ابتدای مرحله رشد، اکتشاف و مشارکت (طبق مدل چرخه حیات مقصد) و مرحله بیتفاوتی و علاقهمندی (طبق مدل شاخص رنجش داکسی) قرار دارد که متناسب با شرایط آنها، حوزههای راهبردی مورد نیاز تعریف شده است.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری کاشان
حوزه های تخصصی:
گردشگری که به عنوان یکی از مهمترین راه های توسعه و رشد اقتصادی در جهان به شمار میرود، در ایران به دلایل فراوان هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. در این میان، شهر کاشان علی رغم شرایط جغرافیایی و تاریخی مناسب و برخورداری از معماری اصیل ایرانی، خانه های تاریخی، مساجد، بازار، تپه های باستانی، صنایع دستی، آیینها و مراسم خاص مانند: گلاب گیری و قالی شویان و بسیاری جاذبه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی دیگر، نتوانسته است هماهنگ با این قابلیتهای بسیار بالا، صنعت گردشگری خود را متحول سازد. هدف این مطالعه، بررسی مزیتها و محدودیت های توسعه کانون های گردشگری شهر کاشان و انتخاب استراتژی مناسب در جهت توسعه صنعت گردشگری منطقه است. این پژوهش که بر اساس مدل صورت گرفته، به بررسی یافته- QSPM و مدل برنامهریزی استراتژیک SWOT ترکیبی تحلیل استراتژیک های مطالعات کتابخانه ای و نتایج یک بررسی میدانی از طریق توزیع پرسشنامه بین گردشگران و همچنین نشان میدهد که SWOT مصاحبه با کارشناسان حوزه گردشگری پرداخته است. تحلیلهای حاصل از مدل این شهر علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری در سطح ملی و بین المللی، تعدد تصمیم گیران، ضعف مدیریتی، فقدان ثبات در مدیریت گردشگری منطقه و همچنین نامناسب بودن زیرساختهای محیطی و کالبدی را به عنوان موانع اساسی در جهت رسیدن به این هدف در مقابل بیانگر آن است که از QSPM خود دارد؛ در عین حال، جدول اولویت بندی استراتژی های انتخاب شده میان پنج استراتژی برگزیده، استراتژی تأکید بر توسعه گردشگری فرهنگی- تاریخی به دلیل وجود مزیت های نسبی این نوع گردشگری در منطقه، نسبت به دیگر استراتژیها از اولویت بالایی برخوردار است.
برآورد کمی ظرفیت برد گردشگری حاشیه زنجانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف گردشگری و رفتن به دل طبیعت، رسیدن به آرامش درون و جست وجوی انرژی های طبیعی است. مکان های طبیعی نظیر کنار رودها و دریاها، جلگه ها و. ..همچنین اماکن تاریخی و زیارتی؛ مناطقی برای تجربه این آرامش به شمار میروند. از طرف دیگر جوامع میزبان برای رشد و توسعه گردشگری ظرفیت معینی دارد و رشد فراتر از حد ظرفیت آن، منجر به بروز پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی خواهد شد و پس از مدتی کاهش منافع سرمایه گذاری های گردشگری را درپی خواهد داشت. بنابراین، ظرفیت برد به عنوان عددی شاخص می تواند در تعیین خط مشی های مدیریتی مکان های گردشگری، مورد استناد قرار گیرد. هدف این تحقیق بررسی و تعیین ظرفیت برد فیزیکی و واقعی گردشگری منطقه نمونه گردشگری حاشیه زنجانرود در شهر زنجان می باشد. روش تحقیق، پیمایشی (زمینه یابی و اکتشافی)، توصیفی، تحلیلی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که هر منطقه با توجه به اولویت های گردشگری خاص و متفاوت با سایر مناطق دارای ظرفیت تحمل متفاوتی می باشد،بنابراین نیازمند اتخاذ استراتژیها و سیاست هایی در جهت مدیریت صحیح این مناطق می باشد.
امنیت فرهنگی پشتوانه اقتدار ملی در منطقة مکران (دریای عمان)
حوزه های تخصصی:
Persian Gulf-Indian Ocean Geopolitical Intertwinement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present paper is an attempt to discuss the symbiotic relationship between two geopolitical regions, i.e. the Persian Gulf and Indian Ocean. Since the Persian Gulf access to the high seas is through the Indian Ocean sea-lanes, geopolitics of oil routes also should be studied in the light of the geopolitics of Indian Ocean. The main contention of the present paper is that there is a symbiotic relationship between the Indian Ocean and Persian Gulf which goes much beyond mere morphological geographical connections. In fact, this symbiosis has a geopolitical-geographical nature as described by Stephen Jones' geopolitical theory of Unified Fields. In this perspective, the Persian Gulf is vitally dependent on the Indian Ocean while any development in the Persian Gulf would crucially affect the developments in Indian Ocean. The data required for this research were collected through documentary method which included books, journals and data available in statistical centers. The collected data have been analyzed to test the hypothesis within the framework of Stephen Jones’ Unified Field Theory. The findings of the research sustain the hypothesis indicating that there is a geopolitical symbiosis between the two water bodies.