فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: خلاقیت و نوآوری از ارکان اصلی توسعة پایدار است. درهمین راستا، ازطریق کارآفرینی روستایی به ویژه در بخش کشاورزی، می توان با شناسایی مزیت ها، محدودیت ها، ضعف ها و قوت های جوامع روستایی، براساس برنامه ریزی راهبردی مناسب، به توسعة اقتصادی روستایی درکنار سایر ابعاد کمک کرد. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی عوامل مؤثر بر سطوح کارآفرینی روستاییان شهرستان مینودشت می باشد.
روش: برای رسیدن به هدف تحقیق، از روش تحقیق نوع ترکیبی (توصیفی تحلیلی) استفاده شده است. جامعة آماری این تحقیق، روستاییان ساکن در شهرستان مینودشت واقع در استان گلستان می باشند (10613=N). حجم نمونه ازطریق فرمول کوکران و به روش تصادفی، با انتساب متناسب تعیین گردید (170=n). ابزار تحقیق، پرسشنامه ای بود که روایی آن براساس نظر گروهی از کارشناسان و اساتید دانشگاه تأیید گردید و برای تعیین میزان پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (856/0). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که می توان روستاییان موردمطالعه را براساس نمرة وضعیت کارآفرینیشان، به چهار دستة روستاییان سنتی، نسبتاً سنتی، تغییرپذیر و روستاییان صلاحیت دار و پیشرو طبقه بندی نمود. همچنین، نتایج تحلیل تشخیصی گویای آن بود که با توجه به مقادیر لاندای ویلکس، متغیرهای ریسک پذیری، میزان درآمد از شغل اصلی، سطح دانش نسبت به کارآفرینی و سطح سواد، در مقایسه با دیگر متغیرها بهتر قادر به پیش بینی سطح کارآفرینی روستاییان شهرستان مینودشت هستند.
محدودیت ها/ راهبردها: دست یابی به اطلاعات وضعیت کارآفرینی روستاییان، از چالش های پژوهش حاضر محسوب می-شود.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل بازدیدهای میدانی از فعالیت های کارآفرینان موفق، برگزاری دوره-های آموزشی کارآفرینی و خلاقیت و ... پیشنهاد می گردد.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که می توان با شناسایی متغیرهایی مانند وضعیت ریسک-پذیری، وضعیت درآمد روستاییان و دانش و آگاهی نسبت به کارآفرینی، اقدام به نوآوری و ایجاد مشاغل جدید نمود.
تحلیل جامعه شناختی مقابلة کشاورزان با آثار زیان بار تغییر آب وهوا مطالعة موردی: شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر آب و هوا پدیده ای است که به سرعت درحال وقوع است و پیامدهای زیان بار گسترده ای دارد. بهره گیری از دانش تغییر آب وهوا و یقین داشتن از وقوع آن، در توانمندسازی گروه های آسیب پذیر در برابر پیامدهای این تغییر بسیار مؤثر و حیاتی است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش دانش و باور کشاورزان به تغییر آب وهوا در حمایت شان از سیاست های سازگاری در کشاورزی است. جامعه آماری این تحقیق را 7861 نفر از کشاورزان شهرستان بابلسر تشکیل می دهند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 140 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود و میزان پایایی پرسش ها بیش از 60 درصد به دست آمد. یافته های تحقیق نشان می دهند که میزان دانش تغییر آب و هوا، باور به وقوع آن و نیز سطح حمایت کشاورزان از سیاست های مقابله، بیش از متوسط بوده است. براساس تحلیل رگرسیون، متوسط زمین زراعیِ دراختیار و باور به وقوع تغییر آب وهوا مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر حمایت کشاورزان از سیاست های مقابله بودند. درحالی که متغیرهای سن، درآمد حاصل از کشاورزی، و دانش تغییر آب وهوا بر عامل حمایت تأثیری نداشتند. براساس نتایج این تحقیق، پیشنهادهایی برای توانمندسازی کشاورزان و حمایت های اجتماعی، روانی، و اقتصادی ارائه شده است.
تحلیل فضایی مخاطره ی توفان های تندری بهاره ی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درپژوهش حاضر، داده های ماهانه ی فراوانی وقوع توفان های تندری 25 ایستگاه سینوپتیک کشور در طی بازه ی زمانی 51 ساله از 1960-2010 با استفاده از روش های تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی وارد شد و روش زمین آمار کریجینگ به منظور طبقه بندی و شناسایی مکان های اصلی رخداد مخاطره ی توفان های تندری فصل بهار در ایران تحلیل شد. پس از محاسبه فراوانی وقوع توفان های تندری فصل بهار و بررسی ویژگی های آماری مربوط به آن، تابع توزیع احتمالاتی مناسب با داده های توفان های تندری برازش داده شدو سپس، با استفاده از تحلیل خوشه ای به تقسیم بندی مناطق گوناگون به گروه های همگون و با استفاده از روش کریجینگ به پهنه بندی توفان های تندری اقدام گردید. پس از بررسی فراسنج های آمار توصیفی توفان های تندری بهاره، مشخص شد که توزیع احتمال فراوانی وقوع داده های توفان های تندری بهاره ی ایران، مانند بیشتر متغیرهای تصادفی گسسته از توزیع احتمال ویبول سه پارامتری تبعیت می کند. براساس نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای مناطق گوناگون کشور به پنج ناحیه همگن مجزا مشتمل بر نواحی شمالی، میانی، شمال شرقی؛ نواحی مرکزی و شرقی؛ شمال غرب؛ غرب و نیمه ی جنوبی با روند مشابه خوشه بندی گردید. پس از انجام پهنه بندی مشخص شد که کانون های اصلی رخداد این پدیده بیشتر در نواحی شمال غرب و غرب کشور متمرکز شده است
رتبه بندی قدرت ملی کشورهای خاورمیانه با استفاده از تصمیم گیری چندشاخصه جبرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و تبیین ساختار نظام قدرت منطقه ای در مناطق مختلف جغرافیایی کره زمین، کمک مؤثری به آگاهی و شناخت کشورها و قدرت های منطقه ای می کند. رده بندی این گونه کشورها بر اساس قدرت ملی، شناخت آنها را تسهیل می کند. با مشخص کردن جایگاه کشورها و تعیین قدرت های برتر یا فروتر در این ساختار نظام قدرت منطقه ای، کنش ها و تعاملات منطقه ای با شفافیت بیشتری انجام خواهد شد و این موضوع تصمیم سازان و سیاستمداران کشورها را در راه تحقق اهداف ملی و صیانت از منافع ملی یاری خواهد رساند. از این رو تلاش های متعددی از سوی دانشمندان و صاحب نظران جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک جهت سنجش و مقایسه قدرت ملی کشورها در قالب روش ها و مدل های مختلف صورت گرفته است. اما همه آنها از منظر یک یا چند متغیر یا بعد محدود، کشورهای جهان را رتبه بندی و مقایسه نمودند و هیچ گاه منعکس کننده قدرت ملی جامع و فراگیر کشورها نبوده اند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، جایگاه قدرت ملی کشورهای خاورمیانه با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه جبرانی مورد بررسی قرار می گیرد. به این منظور تکنیک انتروپی تعدیل شده برای تعیین وزن شاخص ها و با کاربرد روش های TOPSIS, SAW ELECTRA برای بررسی و رتبه بندی گزینه ها در مورد مطالعه ی قدرت ملی کشورهای خاورمیانه، مورد استفاده قرار می گیرند. پس از تحلیل حساسیت بر روی پارامترها و شاخص ها، نتایج مورد بررسی قرار می گیرند. مدل های مورد استفاده برای سنجش و مقایسه قدرت ملی کشورها در این پژوهش، از سوی نگارندگان ارائه شده و از نوآوری های تحقیق به حساب می آید. این مدلها از نظر روش کار و تعداد و ترکیب متغییرها و شاخص های موثر بر قدرت ملی نسبت به مدل های پیشین برتری دارد. نتایج نهایی حاصل شده از این پژوهش نشان می دهد، در منطقه خاورمیانه سه سطح قدرت قابل تشخیص است؛ قدرت های درجه اول به ترتیب شامل: ترکیه، ایران. قدرت های درجه دوم به ترتیب شامل: اسرائیل، عربستان و مصر. قدرت های درجه سوم به ترتیب شامل: سوریه، اردن، امارات، لبنان، عمان، عراق، کویت، یمن، بحرین و قطر می باشند.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و میزان احساس امنیت اجتماعی در بین عشایر استان فارس(مطالعه موردی: ایل قشقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت و انتظام اجتماعی، همواره به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان و جوامع انسانی مطرح بوده است. سرمایه اجتماعی نیز به عنوان یکی از اصلی ترین مؤلفه هایی که امنیت را ارتقاء می بخشد و جامعه را سالم، آرام و مطلوب می سازد مطرح می باشد. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی سرمایه اجتماعی و میزان احساس امنیت در بین جامعه عشایری ایل قشقایی استان فارس به عنوان یکی از جوامع انسانی می پردازد و روابط بین مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، روابط اجتماعی را با احساس امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به نحوه ی گردآوری دادهها در زمره ی تحقیقات توصیفی- پیمایشی و مطالعات مقطعی است. جامعه ی آماری این تحقیق کلیه ی اعضای ایل قشقایی استان فارس در تابستان 1392 می باشند، ابزار پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته است که بعد از تأیید روایی و پایایی توزیع شده است و بعد از گردآوری داده ها برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون مقایسه میانگین چند جامعه بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که میان ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت و روابط اجتماعی) با میزان احساس امنیت اجتماعی رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد. بین وضعیت تأهل و امنیت اجتماعی تفاوت معناداری(05/0= Sig) وجود دارد،
کوپلینگ، نظریه ای بنیادین در هویّت مدنی ایران
حوزه های تخصصی:
پردازش مفاهیم و دیدگاههای جدید در حوزه معرفت شناسی علوم، ضمن طرح اصول و قوانین جدید، معیارهای ارزیابی، پردازش و حل مسائل را نیز تغییر می دهد. از جمله این مفاهیم و تئوریهای جدید، که در حوزه دانش جغرافیا مطرح می گردد، کوپلینگ است. کوپلینگ مفهومی است که از یک زوج فرایند همسو و مرتبط با یکدیگر حکایت دارد. به عبارت دیگر کوپلینگ تبیین کننده، فرآیندهای هماهنگِ مکمل، در راستا و جهتی همسو است. این مفهوم می تواند مارا در شناسایی و فهم بسیاری از پدیده ها که ظاهراً با هم ارتباط چندانی ندارند رهنمون ساخته و علت تامه متفاوتی را برای آنها مطرح سازد. این پژوهش سعی دارد ضمن تبیین مفهوم کوپلینگ در جغرافیا، هویّت مدنی ایران را در قالب این تئوری بررسی نماید. به طور کلی نتایج تحقیق نشان می دهد که مفهوم کوپلینگ با مفاهیمی چون دوال و ثنویت تفاوت ماهوی دارد اگر چه ممکن است تکنیک های بکار گرفته شده در مورد تحلیل اعداد و ارقام یکسان باشد. همچنین نتایج حاکی از آنست که پیوند ژنریک میان چاله ها و چکادهای مجاور آنها به عنوان کوپل های هماهنگ و همسو تأثیر مستقیمی بر تکوین کانون های مدنی ایران داشته است. به عبارت دیگر رابطه استقرار کانون های مدنی ایران با قلل، یک پیوند زمانی است که هویت مدنی شهری در ایران بر این اساس بنیان گرفته است. حتی بزرگی و توان اکولوژیکی چنین شهرهایی در ایران بستگی تام با مساحت طبقه ارتفاعی بالای ۲۵۰۰ متر و حجم کوهستانها در این ارتفاع دارد.
ساخت فضایی شهر در ایران قبل و بعد از اسلام
حوزه های تخصصی:
شهرحامل روح و بستر جغرافیایی پا گرفته در آن و تبلور تمدن و فرهنگ جامعه خود است. تفاوت های مکان جغرافیایی سبب ظهور تمدن های مختلف شهری شده است. شهرنشینی در ایران که در دوران اشکانیان و ساسانیان شکل ویژه ای به خود گرفت، نقش مهمی در روند تمدن ایران زمین داشته است. بررسی روند تغییرات شهرهای ایران بیانگر دو شکل متمایز از سازمان فضایی شهر در دوران قبل از اسلام و پس از آن است. در این مقاله حیات و ساختار فضای زندگی شهری در دو دوره قبل و بعد از ورود اسلام در ایران با استفاده از روش های تحلیلی و با استفاده از منابع مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. جمع بندی مطالعات نشان می دهد که علی رغم تفاوت چهره شهر در دوره قبل و بعد از اسلام، ساختار سیاسی اجتماعی شهر ایرانی در هر دو دوره با نهاد دین ارتباط مستقیمی دارد و این عامل تأثیرجدی بر ساختار و حیات شهری داشته است و کارکردهای سیاسی اداری در هر دو دوره قبل و پس اسلام وجه غالب شهرهای ایران بوده است.
بررسی روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس از منظر تئوری سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس از جمله مناطق جغرافیایی با ویژگی های ممتاز در جهان است و از قرن ها پیش به طور پیوسته مورد توجه دولت ها بوده، بنابراین همواره در معرض رقابت ها و کشمکش ها بوده است. این منطقه در برگیرنده کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به علاوه ایران و عراق است. روابط میان ایران و کشورهای جنوبی خلیج فارس از جهات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی روابط این کشورها با جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب تئوری سازه انگاری است. در مسیر بررسی این موضوع، نظر به شیوه خاص و بینابینی که این رویکرد با توجه به هستی شناسی خود در شناخت و بررسی پدیده ها دارد، ما نیز در بحث روش شناسی راهی میانه را برگزیده و بنابراین از روشی هرمنوتیکی- اثباتی بهره خواهیم جست. روش گردآوری اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای و اسنادی بوده و پس از بررسی اطلاعات گردآوری شده به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شد. عوامل و مؤلفه های مختلفی منجر به شکل گیری نوعی سوءظن دایمی میان دو طرف شده است که تغییر این ذهنیت نیازمند بازساخته شدن مبانی و انگاره های هویتی جدیدی برای دو طرف است که منابع تنش زا در آن به حداقل ممکن برسد. دو طرف برای همگرایی نیازمند بازتعریف مفاهیمی هستند که در چارچوب منافع و هویت ملّی هر دو طرف باشد.
اهمیت ژئوپلیتیکی جزایرایران درخلیج فارس (مطالعه موردی: جزیره فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خلیج فارس حدود 90 جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد که 34 جزیره آن متعلق به ایران است. از این تعداد 17 جزیره از نظر حاکمیت بر آبراه بین المللی تنگه هرمز و کنترل آن و همچنین کنترل تردد ناوگان بیگانه دارای اهمیت ژئوپلیتیکی و استراتژیکی می باشند. جزیره فارسی در مرکز خلیج فارس در مختصات َ10˚50 طول جغرافیایی و َ59 ˚27 عرض جغرافیایی، دورترین جزیره ایرانی به سرزمین اصلی می باشد.
این جزیره علاوه بر اهمیت سیاسی، اقتصادی (داشتن منابع غنی نفت و گاز) و موقعیت توریسم دریایی دارای اهمیت نظامی است. موقعیت جغرافیایی جزیره فارسی باعث شده ناوگان پنجم آمریکا مستقر در بحرین، برای خروج از خلیج فارس به ناچار باید از بین دالان جزیره فارسی و ابوموسی عبور نمایند. بعلاوه، این جزیره به دلیل قرار گیری در مرکز خلیج فارس نقش مهمی در کنترل مسیر تردد کشتی ها به مقصد مناطق غرب و جنوب غرب خلیج فارس بازی می نماید. جزیره فارسی در زمان جنگ نفت کش ها موقعیت مناسبی را در خارج از تنگه هرمز برای مقابله به مثل در اختیار ایران می گذاشت. هدف این پژوهش آشنایی بیشتر با جزیره فارسی و اهمیت آن است. این جزیره از نا شناخته ترین جزایر ایران در خلیج فارس می باشد ومنابع کمی در این زمینه وجود دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که این جزیره به لحاظ سیاسی، اقتصادی، نظامی و قرارگیری در مسیر تردد کشتیرانی بین المللی در خلیج فارس از اهمیت استراتژیکی برخوردار است. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه حضوری و منابع کتابخانه ای انجام شده است واز نظر روش، ماهیتی توصیفی و تحلیلی دارد. همچنین برای آماده سازی نقشه ها از نرم افزار فتوشاپ استفاده شده است.
پهنه بندی حساسیت خطر وقوع زمین لغزش در حوضه آبخیز خلخال چای با استفاده از مدل های چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شهرها و تأثیرات حاصل از آن بر محیط پیرامون، توأم با پیامدهای خاص است که متأسفانه اکثر آن ها جنبه و ماهیتی منفی دارند، اما با شناخت و آگاهی از نواحی و بررسی پارامترهای مسلط به ناحیه و منطقه و به کارگیری و استفاده بهینه از علوم و فن آوری های جدید می توا
تحلیل فضایی و سطح بندی شاخص های بهداشتی- درمانی با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموماً سطح توسعه یافتگی در بین بخش های مختلف اقتصادی یک کشور همانند مناطق آن یکسان نمی باشد، بلکه در بخشهای آموزشی، خدمات بهداشت و درمان، خدمات و رفاه اجتماعی، کشاورزی و صنعت یک کشور عدم تجانس و ناهمگنی به چشم می خورد. یکی از مسایل و معضلاتی که پیش روی برنامه ریزان منطقه ای وجود داشته، رشد و توسعه نابرابر مناطق است، به طوری که با نگاه به توزیع فضایی خدمات در مناطق مشخّص می شود که این فعالیت ها به شکل متوازنی توزیع نشده اند. به همین خاطر از جمله معیارهای معمول در برنامه ریزی منطقه ای، سطح بندی نواحی بر اساس برخورداری از شاخص های مختلف توسعه است. خدمات بهداشت و درمان یکی از ارکان اصلی توسعه محسوب می شوند و ارائه خدمات بهداشت و درمان در مناطق مختلف باعث کاهش فقر می شود، لذا شرایط را جهت تربیت و رشد سرمایه انسانی و توسعه اقتصادی و اجتماعی در مناطق مختلف کشور را فراهم می نماید. پژوهش حاضر با بهره گیری از دو تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای و استفاده از 22 شاخص بهداشتی به تحلیل و سطح بندی شاخص های بهداشتی- درمانی شهرستان های استان آذربایجان شرقی می پردازد. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی، تحلیلی و علّی و از نوع کاربردی- توسعه ای می باشد و جهت تهیه نقشه ها از نرم افزار Arc/GIS بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص های بهداشت و درمان در استان آذربایجان شرقی به صورت متوازن توزیع نشده و اختلاف فاحشی بین شهرستان های استان از نظر توسعه خدمات بهداشتی ملاحظه می شود. شهرستان های تبریز و جلفا به ترتیب در بالاترین و پایین ترین سطح قرار گرفته اند و نتیجه به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی، شهرستان ها را در 4 سطح ورا توسعه، فرا توسعه، میان توسعه و فرو توسعه قرار داده که شهرستان تبریز در سطح ورا توسعه و شهرستان های آذرشهر، بناب، جلفا، چاراویماق، ورزقان، هریس و هشترود در سطح فرو توسعه واقع شده اند. با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای و ترسیم نمودار دندروگرام، شهرستان های استان در 4 گروه همگن طبقه بندی شده اند. در پایان نیز پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت نواحی محروم ارائه گردیده است.
بازشناسی استفاده از پتانسیل جنگل های گیلان با نگرش توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق جنگلی گیلان از رود آستاراچای در مرز ایران و جمهوری آذربایجان تا رود چابکسر در شرق گیلان را شامل می شود و در آن تعداد 2041 آبادی وجود دارد که محلّ سکونت دائم یا موقّت 61,110 خانوار و جمعیّتی برابر 368,120 نفر است. جنگل های گیلان که هم اکنون به صورت نوار باریکی مناطق کوهستانی دامنه های شمالی البرز را پوشانده است، دارای سطحی برابر 550,000 هکتار برآورد شده که با توجّه به تعداد جمعیّت ساکن در این سطح، تراکم جمعیّت برابر 7/0 نفر در هکتار است. وضعیّت جغرافیایی و پستی و بلندی جنگل های گیلان و نیز، امکانات دسترسی به مناطق و آب قابل شرب، نقش اساسی در تراکم و پراکنش دام و جنگل نشین دارد. در طول دو دهه ی 1350 و 1360 با افزایش جمعیّت در مناطق جنگلی و روستایی، روند تخریب و نابودی جنگل ها نیز در استان گیلان شدّت یافت. علل تخریب جنگل های گیلان را می توان در سه عامل: استفاده از جنگل به عنوان چراگاه و چرای بی رویه، قطع غیرمجاز درختان و بهره برداری سنّتی و آتش سوزی جنگل ها دانست. روش جمع آوری اطلاعات در این نوشتار برپایه ی مطالعات کتابخانه ای و مشاهده ی مستقیم از برخی مناطق جنگلی گیلان بوده است و نتایج نشان می دهد که با وجود تلاش ها و اجرای طرح هایی در جهت استفاده ی بهینه از منابع طبیعی، افزایش بی رویه ی برداشت از منابع جنگلی وجود دارد. درنهایت، برای زنده نگه داشتن محیط جغرافیایی گیلان و حفظ عناصر طبیعی حیات در آن، اقدامات اساسی به صورت پیشنهاد ارائه شده است.
عوامل تأثیرگذار در نام گذاری کوه های ایران
حوزه های تخصصی:
مدل سازی مسیر سنگ ریزش و پهنه بندی خطر آن در محیط GIS مورد: محور هراز، دامنه امام زاده علی- آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مدلسازی سامانه ی اطلاعات جغرافیایی در تلفـیق با مدلسـازی 3 بُعدی جهت ارزیابی خطر سنگریزش مورد استفاده قرار گرفت.مدل 3 بُعدی سنگریزش فرآیندهای پویا و دینامیک را بر اساس یک سطـح سلولی بررسـی مینماید. این مدل از داده های ورودی به شکل پارامترهای توزیعی رستری و عوارض پلیگونی که در محیط GISایجاد شدهاند استفاده میکند.
نتایج حاصل از شبیه سازی فرآیند سنگریزش، مسیر3 بُعدی سنگریزش و سرعت عوارض آن، یا به صورت نقطه ای یا خطی درShp فایل های سه بُعدی ذخیره شد. مدلسازی توزیعی رستری بر پایه مسیرهای3 بُعدی سـنگریزش و تکنیک زمین آمار مکانی، بیانگر توزیع فراوانی مکانی، ارتفاع پرش و یا ارتفاع جهش، و انرژی جنبشی سنگ های در حال ریزش میباشد که بر این اساس توزیع خطر سنگریزش و مسیر حرکت سنگ با احتساب این قبیل ویژگیهای سنگریزشی برای منطقه ی مورد مطالعه بهدست آمد.
نتایج نشان داد که تنها 15 درصد از مناطق مستعد سنگ ریزش از شدت خطر متوسط به بالا برخوردار بوده که همگی آنها در شیب بالای 60 درصد قرار داشته و از نوع دامنه های واریزه ای می باشند.
بررسی و ارزیابی میراث کهن شهرسازی ایران؛ با تاکید بر ضرورت بازشناسی سکونتگاه های زیرزمینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های زیرزمینی که در دو دهه اخیر توجه مجامع حرفه ای و علمی جهانی را به خود مشغول کرده است، در دهه های 70 میلادی بی اهمیت و غیر قابل قبول تلقی می نمود، در سال های اخیر به عنوان هنر خلاقانه بشر در به آشتی رسیدن با طبیعت مطرح شده و در سرا سر جهان مورد عنایت قرار گرفته است. سرزمین ایران اکثرا این گونه ها را در خود جای داده و از این لحاظ دارای پتانسیل بالایی است. موقعیت قرارگیری این زیستگاه ها در دل خاک و تکنولوژی هوشمندانه به کار گرفته شده در آن، راز ماندگاری این میراث کهن تا به امروز بوده است، شهرهای زیرزمینی که جنبه ی پناهگاهی دارند به دو شکل ایجاد شده اند یا در بیرون از شهرها و در دل تپه های طبیعی و یا در زیر شهرهای مسکونی تا عمق حتی ۵۰ متری از سطح زمین ساخته شده اند. وسعت این شهرها در زیر زمین به علت حفاظت از جان و مال در مواقع ناامنی زیاد بوده و در دو سطح افقی و عمودی گسترش یافته اند. بسیاری از این معماری های خود ایستا، با ورود به عمق زمین شکل گرفته اند. همچنین تمامی آن ها بر اساس کیفیت ویژه بستر طبیعی شان و احترام انسان به طبیعت ایجاد شده اند. منظر طبیعی پیرامون مجموعه در تمام آنها، به خوبی حفظ شده و با کمترین دخل و تصرف در محیط صورت پذیرفته است. به دلیل استفاده از آسایش حرارتی ثابت این گونه فضاها، مصرف انرژی ناچیز بود و به این ترتیب تعامل هوشمندانه ای بین زیست انسان و طبیعت شکل می گرفت که به رغم تحولات بعدی پایداری منحصر به فردی به آن می داد. از این رو ضروری به نظر می رسد تا با پژوهش های هرچه بیشتر در این باب این نوع از معماری در ایران نیز کم کم جایگاه و اعتبار خود را باز یابد. روش تحقیق به کارگرفته شده در این پژوهش توصیفی- موردی و تاریخی- تفسیری است.
A Critique on Shia Geopolitics Discourse; With Emphasis on Genealogical Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The results of the research show that located of Shia Iran in Matrix Sunni countries in the Persian Gulf, Always one of The West Maneuver Fields was for political Pressure action against Iran. So that The schemes such as “Iran Fears”, “Shiite Crescent”, and “The New Middle East” from regional and trans-regional actors purely has been a strategy to drive out Iran from playground area. Geopolitics In modern thoughts was in based on place as a key factor in understanding the geopolitical zones. But, in the postmodern thoughts, is emphasized on “Space” Instead of “Place” are emphasis on near discourses to each other in public space. For example, the shia geopolitics unlike geopolitical objective effects, has no Visual effects neither the territory nor any level of mapping. But a kind of an attempt to strengthen new words Discourse after Cold War is that threatened the Shia is intended to produce soft power for the west Countries. The idiom of Shia Geopolitics is revealed a Power structure system which can be realized to incentive coined the term. This paper is trying with the re-reading of terminology of Shia Geopolitics, stressed Iran’s, through a “Conceptual Genealogy”, that is done in form of “Discourse Method”, and disclosure of the"" invisible structures of power ""to give a better understanding of these term.
بررسی و تحلیل اثرات روستا- شهرها و شهرهای کوچک در توسعه روستایی(نمونه موردی: شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سه دهه اخیر پژوهش های گوناگونی در زمینه کارکردها و تأثیرات توسعه روستا- شهرها و شهرهای کوچک در توسعه اقتصادی- اجتماعی کشورهای مختلف انجام شده است. تجربیات محققان ایرانی نشان دهنده نقش تعادل بخش فضایی، ارتقای شاخص های برخورداری روستائیان پیرامون از خدمات زیربنایی و اقتصادی-اجتماعی و تاحدودی افزایش زمینه های اشتغال غیرکشاورزی در این شهرها بوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری تحقیق مشتمل بر سه روستا- شهر قدمگاه، خرو و عشق آباد و روستاهای پیرامون آن ها در دو بخش زبرخان و میان جلگه شهرستان نیشابور است و حجم نمونه از 20 روستای انتخابی و با استفاده از فرمول کوکران (3156 خانوار)، 342 سرپرست خانوار روستایی تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد ایجاد روستا- شهرها به استناد تحلیل های آماری موجب تعادل فضایی- جمعیتی در ابعاد ناحیه ای شده و با استقرار خدمات متنوع اداری، اقتصادی- اجتماعی و رفاهی در این نواحی، از حدود 60 درصد رفت وآمدهای غیرضروری و پرهزینه روستائیان به مرکز شهرستان جلوگیری نموده و همچنین در افزایش رضایت آن ها و ایجاد دیدگاه مثبت نسبت به توسعه منطقه، ایجاد بیش از 25 نوع شغل جدید (دولتی و خصوصی) و تغییر مکان حدود 30 تا 80 درصد مراکز خرید و فروش محصولات کشاورزی از نیشابور به این شهرها شده است.
بررسی سازند های مقر شهر توریستی سرعین با تأکید بر وضعیت توپوگرافی، تکتونیک و اقلیم جهت کاربری بهینه اراضی شهری با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر توریستی سرعین در دامنه شرقی کوه سبلان در ارتفاع بین 1640 تا 1740 متر و 16 کیلومتری غرب شهر اردبیل در مسیر دره گسلی واقع شد است. سازندهای زمین شناسی مقر شهر از مواد پرتابههای آتشفشانی(توف، کنگلومرا، خاکستر، لاهار و مواد تراسهای آبرفتی قدیمی و جدید ریزدانه، تراورتن، مارن تشکیل شده است. توسعه فیزیکی کنونی شهر نیز به سرعت به موازات گسلها در محیطی مخاطره آمیز صورت میگیرد. در زلزله اردبیل1375 در اثر شکست لایه های زمین شناسی در وسط شهر توریستی سرعین آرتزین آب گرم به ارتفاع 12 متر شد صورت گرفت که نشان دهنده تأثیر تکتونیک بر وضعیت چشمه های آبگرم گسلی است. امروزه برجها و هتلهای مدرن بیش از 15 طبقه بشدت در منطقه فعال تکتونیکی با مخاطرات محیطی بالقوه در حال توسعه و گسترش است. نتایج نمونه برداری و آزمایشات نشان دهنده وجود درصد بالای رس(46%)، سیلت (32%) نسبت به (ماسه(25%) و سازند های درشت دانه در محل مقر شهر است. نتایج آزمایش نشان داد که سازندهای مقر شهر مستعد روانگرایی، فرونشست در زمان بروز زمین لرزه ها هستند. بنابراین، وجود رس با شاخص خمیرایی بالا، شیب توپوگرافی زیاد، گسل های فعال در محدوده و مقره شهر، لایه مارنی و پرتابه های آذرین برای فونداسیون سازه های سنگین در مواقع بروز زمین لرزه نسبتاً شدید (بیش از5/5 ریشتری) بسیار مخاطره آمیز خواهد بود. در نهایت، با تلفیق لایه های شیب، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی،گسل و سیستم زهکش، لایه نهایی پهنه بندی مخاطرات محیطی ترسیم شد. نتایج حاصل از پهنه بندی نشان داد که تمام بخش شمال شهر و قسمت هائی از بخشهای میانی و جنوبی در محدوده مناطق با خطر بالا و خطر بسیار بالا قرار دارند. نقشه پهنه بندی مناطق مختلف شهر و محدوده حواشی آن به صورت مناطق باخطر بسیار بالا، با خطر بالا، نسبتاً کم و با خطر کم ممیزی شد. نقش فاکتورهای محیطی نظیر گسل، طبقات ارتفاعی، درصد شیب نسبت به وضعیت لیتولوژی و رودخانه در ایجاد مخاطرات محیطی (به صورت تنگنا) در توسعه فیزیکی شهر (به ویژه در توسعه فیزیکی آتی آن ) بسیار مؤثر است .
تبیین راهبردهای آمایشی در مناطق کشاورزی قدیمی بر اساس رویکرد سیستمی هیلهورست مورد : منطقه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که ساختار فضایی هر منطقه و میزان تعادل نظام شهری آن بازتاب کالبدی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی منطقه است، مدل های رایج آکادمیک، مانند رتبه- اندازه، آنتروپی، هرفیندال و... علیرغم ارزش های کمیّت پذیری و سادگی، فاقدکفایت لازم اند. زیرا شاخص های اقتصادی اجتماعی، اداری و کالبدی را نادیده گرفته، صرفاً معطوف جمعیّت شهرها هستند. هدف پژوهش: کاربرد رویکرد سیستمی هیلهورست در تبیین راهبرد آمایشی منطقه گیلان و روش تحقیق نیز: روش تحلیل سیستمی (نظامگرا)، با داده ها و اطلاعات اسنادی و کاربرد مدل های رتبه ـ اندازه، ضریب جینی، نخست شهری و قلمرو تحقیق هم استان گیلان به مثابه منطقه ی عملکردی و برنامه ریزی است. رویکرد سیستمی هیلهورست، چهار عامل مؤثر (وسعت پهنه ی مساعد اکولوژیک، ظرفیت منابع معدنی، عملکرد اقتصادی فرامنطقه ای، میزان تمرکز اداری) را تجزیه وتحلیل و بازتاب آن ها را بردو مؤلفه فضایی (نظام شهری، وسعت پهنه حاشیه ای) ارزیابی می کند. متعاقباً مناطق به چهار دسته تفکیک و بر پایه ی جایگاه ملی، راهبرد آمایشی مطلوب منطقه تدوین می گردد. طبق یافته ها، منطقه ی گیلان: دارای پهنه مساعد اکولوژیک وسیع، فاقد منابع معدنی، عملکرد اقتصادی کشاورزی و گردشگری، سیستم اداری متمرکز و پدیده ی فوق برتری نخست شهری، اما وسعت نسبی حاشیه منطقه ناچیز است. منطقه ی گیلان""منطقه ی کشاورزی قدیمی"" تلقی و راهبرد آمایشی مناسب منطقه ""تثبیت پراکنده"" انتخاب و نهایتاً محورها و حوزه های سرمایه گذاری، معرفی گردید.
سطح بندی و میزان توسعه یافتگی خدمات بهداشتی و درمانی شهرستانهای استان کرمان با استفاده از شاخص های تمرکز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی حقی همگانی است که مجامع بین المللی و دولت ها بر آن تأکید دارند. بهره مندی افراد جامعه از امکانات بهداشتی و برخورداری از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی حقی همگانی است که مجامع بین المللی و دولت ها بر آن تأکید دارند. بهره مندی افراد جامعه از امکانات بهداشتی و درمانی در اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آن تأکید شده است. اگر چه سطوح متفاوت خدمات بهداشتی و درمانی به دلیل سطوح متفاوت جمعیتی شهرها پذیرفته شده است اما در بسیاری موارد این نسبت بر قرار نیست زیرا شهرها و مناطقی وجود دارند که با داشتن جمعیت زیادتر، از سطح پایین تری از خدمات بهداشتی و درمانی بهره می برند در این صورت است که بحث محرومیت بهداشتی و درمانی مطرح می شود. در این مقاله چگونگی توزیع و سطوح متفاوت برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی در شهرستان های استان کرمان مورد بررسی قرار می گیرد. هدف پژوهش بررسی امکانات بهداشتی درمانی هر یک از شهرستانهای استان، تحلیل امکانات هر یک، مقایسه آنها با یکدیگر و پی بردن به میزان نابرابری ها، اختلافات و امکانات بهداشتی و درمانی درگستره وسیع استان کرمان است. روش پژوهش از نوع کمی- تحلیلی بوده است و قلمرو پژوهش را شهرستان های استان کرمان در سال 1390 تشکیل می دهند. یافته های پژوهش با بهره گیری از شاخص تمرکز وگستاف، پاسی و دورسلر نشان می دهد که بیشترین بهره مندی از خدمات بهداشتی و درمانی متعلق به در شهرستان کرمان است این شهرستان با شاخص ترکیبی 10.5 در رتبه نخست استان قرار گرفته است. نتایج این مدل نشان می دهد که در سطح ورا تمرکز، شهرستان کرمان؛ در سطح فرا تمرکز شهرستان رفسنجان؛ در سطح میان تمرکز شهرستان های بم، جیرفت و سیرجان و در سطح فرو تمرکز شهرستان-های بافت، زرند، کهنوج، شهر بابک، بردسیر، عنبرآباد، راور، رودبار جنوب، فهرج، انار، رابر، ریگان، منوجان، قلعه گنج و کوهبنان قرار دارند. شاخص تمرکز وگستاف نشان می دهد که بیشترین تمرکز خدمات بهداشت و درمان به شهرستان کرمان تعلق داشته است و این شهرستان با شاخص ترکیبی 147.25 در رتبه نخست استان کرمان قرار گرفته است. شاخص ترکیبی مدل تمرکز وگستاف نشان می دهد که در سطح ورا تمرکز شهرستان کرمان؛ در سطح میان تمرکز شهرستان های رفسنجان، بم، جیرفت، سیرجان و بافت؛ در سطح فرو تمرکز شهرستان های زرند، کهنوج، شهر بابک، عنبرآباد، بردسیر، انار، رابر، ریگان، فهرج، منوجان، رودبار جنوب، قلعه گنج، راور و کوهبنان قرار دارند. یافته های پژوهش با بهره گیری از این دو مدل نشان می دهد که شهرستان کرمان در رتبه نخست و شهرستان کوهبنان در رتبه بیستم استان قرار گرفته است.