قدرت نظامی و اقتصادی به مثابه قدرت سخت می توانند دیگران را به تغییر مواضع خود سوق دهند. قدرت نرم عبارت است از توانایی کسب آنچه می خواهید، از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش. در دوره پس از انقلاب، اقدامات آمریکا به دفعات امنیت ملی ایران را به خطر انداخته است. در طول حدود هفت دهه گذشته ایران و آمریکا در مناسبات دوجانبه خود با فراز و فرودهایی بسیار روبرو شده اند. از اتحاد استراتژیک تا قطع روابط و درگیری نظامی را می توان در پرونده مناسبات این دو کشور مشاهده کرد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناسایی تغییر در ابزارهای اعمال قدرت و تأثیر آن بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران انجام پذیرفته است. بر اساس یافته های تحقیق مناسبات آمریکا با ج.ا.ایران نشان دهنده این واقعیت است که در دهه اول پیروزی انقلاب، آمریکا بیشتر از قدرت سخت علیه ایران استفاده کرده است که نمونه بارز آن، تحریم های اقتصادی، حمله به طبس و همکاری آمریکا با عراق در طول جنگ تحمیلی و وقوع درگیریهای مستقیم و غیرمستقیم نظامی این کشور با ایران است. با شکست آمریکا در کاربرد قدرت سخت علیه ایران، این کشور به استفاده از قدرت نرم توجه بیشتری کرده است. برهمین اساس سیاست آمریکا در برابر ایران به ویژه پس از یازده سپتامبر آمیزه ای از شاخصهای نرم و سخت است که یکی در مقام بسترساز، مکمل و توجیه کننده دیگری عمل می کند.