فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
U.S foreign policy toward Iran had been so uncertain and variable since the beginning of this relation, but alongside fluctuations, some kind of consistency is distinguishable. Until the Islamic revolution of 1979by the Iranian people, Iran was playing a major role in the U.S. anti-communist strategy in the Middle East. U.S grand strategy was based on its confrontation with USSR and Iran was the key for controlling the Middle East and process of underpinning Iran’s power as a liberal ally in the region was at the core of U.S considerations in Iran. After the 1979 revolution, Iran’s priority had changed as a regional actor and it no longer identified itself as a member in the Western coalition based on American foreign policy. On the other hand, U.S. also stopped to identify Iran as a friend and started to demonize the new role Iran was playing in the Middle East and the world. By having these trends in mind, a very fundamental, important question strikes the mind: Did U.S has a turning point in its foreign policy toward Iran after the 1979 or the principle of its foreign policy was fixed and only tactical changes occurred? In order to answer this question I’m going to examine the history of U.S foreign policy toward Iran, particularly the post-revolutionary period. This analysis will be conducted according to the Copenhagen school definition of security and concept of securitization. This theoretical frame work brought us a comprehensive understanding of security and also a relative, useful categorization of security strategy in foreign policy. Different methodological approaches could be used in these frameworks but in this research I have used the discourse analysis method to explore the subject of research. Conclusion of the research shows us that American strategy toward Iran covers both permanent and variable factors but the permanent element was the key and variable factors made changes only in tactical level. U.S foreign policy was basically directed toward securitizing Iran but the world system, regional and national events also made it more powerful. It means that after the Islamic revolution of Iran, U.S. has continuously made an attempt in persuading other actors to securitize Iran. Before the Cold War, this securitization was in a low level but after the Cold War it can be classified as a high-securitization.
اثر عوامل انسانی بر شکل گیری بنگاههای صنعتی در استان های ایران با تأکید بر رهیافت داده های تابلویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها به طور طبیعی با محیط اطراف خود در تعامل هستند. زمانی که افراد در منطقه به خصوصی تصمیم به راه اندازی بنگاه خود می گیرند، ناگزیرند اثر برخی از عوامل انسانی را در این اقدام خود در نظر بگیرند. اهمیت درک این موضوع، در ادامه فعالیت بنگاه ها و موفقیت یا عدم موفقیت آنان و نیز فراهم آوردن موجبات توسعه اجتماعی و اقتصادی در آن منطقه، نمایان می گردد. چرا که کارآفرینان و سیاستگذاران با آگاهی از این عوامل خواهند توانست برای پیشرفت خود و مناطق مختلف کشور، به طور دقیق و صحیح هدف گذاری نمایند. هدف از این پژوهش، شناسایی تأثیر عوامل انسانی بر شکل گیری بنگاه های صنعتی در کلیه استان های ایران است. مطالعه حاضر از نوع توصیفی علّی معلولی بوده که در آن عوامل انسانی در سه شاخص جمعیت، درآمد خانوارها و نرخ بیکاری تشریح شده و مدل اقتصاد سنجی با استفاده از روش داده های تابلویی برآورد گردیده است. داده های مورد نیاز پژوهش از مرکز آمار ایران برای دوره زمانی 1390- 1386 به تفکیک 30 استان کشور گردآوری شده و با استفاده از دو نرم افزارEviews.6 و Stata.12 از طریق مدل اثرات ثابت مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه معنی دار بودن معادله رگرسیون را تأیید کرد. همچنین مشخص گردید سه عامل انسانی جمعیت، درآمد خانوار ها و نرخ بیکاری اثر منفی و معنی داری بر شکل گیری بنگاه های ی صنعتی در کلیه استان های ایران دارند
توسعه عمودپرواز بدون سرنشین طیف نگار برای تصویربرداری هوایی اراضی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور کاربرد سامانة سنجش ازدور هوایی برای پایش و مدیریت اراضی و باغات کشاورزی، عمودپرواز بدون سرنشین طیف نگاری (کشتبان) توسعه داده شد. این سامانه شامل دو بخش اصلی هوایی و زمینی است. بخش هوایی شامل اجزای مکانیکی پرواز، بوردهای پایش و کنترل، سامانة OSD، سامانة موقعیت یابی جهانی، باتری لیتیوم- پلیمر قابل شارژ، دوربین چندطیفی و سامانة تثبیت دوربین است. بخش زمینی نیز شامل رادیوکنترل، ایستگاه گیرندة زمینی و نرم افزار پایش است. ارتباط بخش های هوایی و زمینی به صورت دورسنجی با برد یک کیلومتر است. به منظور ارزیابی عمودپرواز، چندین مرحله پرواز انجام گرفت و قدرت مانورپذیری و پایداری دستگاه بررسی شد. همچنین تصاویر چندطیفی برداشت شده پردازش و کیفیت آنها ارزیابی شد. براساس نتایج این پژوهش، توانتفکیک زمینی در ارتفاع پروازی 250-10 متر برابر با 95-6/3 میلی متر در پیکسل به دست آمد.همچنین صحت کلی نقشة طبقه بندی شدة 94 درصد و ضریب کاپا 90/0 به دست آمد. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد عمودپرواز بدون سرنشین طیف نگار قادر به تصویربرداری هوایی چندطیفی با توان تفکیک مکانی زیاد است.
بررسی توزیع مالکیت اتومبیل و موتورسیکلت در سطح کشور، مقایسه تطبیقی آمار سرشماری 85 و 90
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد روزافزون جمعیت شهرها موجب توسعه ی آن ها در محیط های پیرامونی و بروز پدیده ی پراکندگی شهری شده است. گسترش افقی شهرها علاوه بر آثار مخرب زیست محیطی، منجر به افزایش وابستگی به اتومبیل و تسلط الگوی جا به جایی اتومبیل محور در سطح شهرها شده است. یکی از دلایل تشدید کننده ی این امر، افزایش مالکیت اتومبیل است. از سوی دیگر توجه به چگونگی توزیع مالکیت اتومبیل و موتورسیکلت در سطح کشور، به دلیل نقش آن در برنامه ریزی حمل و نقل و زیرساخت ها در سطح کلان ملی ضروری می نماید. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی چگونگی این توزیع و همچنین ارتباط رشد مالکیت اتومبیل و موتورسیکلت با رشد تعداد خانوارها در سطح شهرستان های کل کشور پرداخته است. داده های مورد نیاز از اطلاعات تعداد خانوار و تعداد اتومبیل و موتورسیکلت در اختیار آن از آمار سرشماری عمومی نفوس و مسکن کل کشور سال های 85 و 90 در سطح شهرستان ( 358شهرستان در سال 1385 و 387 شهرستان در سال 1390) استخراج شده است. تحلیل داده ها در محیط نرم افزار GIS و با بهره گیری از شاخص توزیع فضایی موران (برای سنجش درجه ی خودهمبستگی فضایی) و آماره G (برای تعیین الگوی قرارگیری خوشه ها) انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که توزیع مالکیت اتومبیل و موتورسیکلت در سال های 85 و 90 از الگوی خوشه ای پیروی کرده و رشد مالکیت اتومبیل در سطح شهرستان ها بیشتر از رشد تعداد خانوارها بوده است؛ البته این افزایش ناشی از تمایل خانوارهای روستایی به تملک تعداد بیشتر اتومبیل است.
برهان خلف: مکان گزینی سدهای زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران کشوری است که در کمربند خشک و نیمه خشک دنیا واقع شده است. پراکنش نامناسب بارندگی و تبخیر زیاد از خصوصیات اصلی این مناطق است بیشتر آب ناشی از بارندگی از طریق تبخیر از دسترس ساکنان آن ها خارج می شود یکی از راه کارهای مناسب در این مناطق جهت ذخیره آب استفاده از سدهای زیرزمینی است. منطقه مورد مطالعه حوضه عامر تپه از توابع شهرستان راین استان کرمان بوده و این تحقیق با هدف مکان یابی سد زیرزمینی با استفاده از نقشه های توپوگرافی ، زمین شناسی و مطالعات انجام شده در منطقه مورد مطالعه به کمک نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و با استفاده از روش برهان خلف انجام گردید. در این پژوهش منطقه مورد مطالعه را به هفت زیرحوضه تقسیم نموده و موارد موثر در مکان یابی سد زیرزمینی از قبیل اقلیم، روان آب، شیب، رسوبات نفوذپذیر، گسل، وجود قنات در پایین دست احداث سد و حجم مناسب آبرفت جهت ذخیره سازی را در هر هفت زیرحوضه بررسی و سپس به حذف پلیگون هایی که فاقد شرایط مناسب جهت احداث سد زیرزمینی بودند، اقدام گردید. در نتیجه زیرحوضه ی c3 به عنوان مکان مناسب جهت احداث سد زیرزمینی تشخیص داده شد.
آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی در شهر یاسوج با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصاویر چند طیفی سنجش از راه دور برای به دست آوردن درک بهتری از محیط زمین بسیار کارآمد می باشد؛ بنابراین باتوجهبه دگرگونی های گسترده درکاربریاراضیوپوششگیاهی،استفاده ازفناوریسنجشازدور به یکابزارمهمدر بررسی وپایشتغییراتبدل شده است. این پژوهش با هدف ارزیابی تغییرات کاربری و درصد پوشش گیاهی در شهر و نواحی پیرامون یاسوج انجام گرفت. بدین جهت با استفاده از تصاویر سنجندهTM ماهواره LANDSATبه تاریخ: 21 و 22 دسامبر سال های 1998 و 2010؛ 13 و 14 ژوئن سال های 1987و 2010، نقشه های کاربری و شاخص بهنجار شده پوشش گیاهی NDVI با استفاده از خوارزمیک بیش ترین شباهت، فاصله ماهالانویی و حداقل فاصله؛ طبقه بندی نظارت شده تهیه گردید.
نتایج نشان داد که بیشترین میزان مساحت در سال 1986 مربوط به کاربری بایر با 2/14 کیلومتر مربع و سپس کاربری مسکونی با 26/3 و فضای سبز با 15/2 کیلومتر مربع کمترین مقدار مساحت را به خود اختصاص داده اند، در مقابل در سال 2010 بیشترین میزان مساحت مربوط به کاربری مسکونی با 27/10 کیلومتر مربع و سپس کاربری بایر با 68/8 کیلومتر مربع و در پایان پوشش گیاهی با 66/0 کیلومتر مربع کمترین مقدار مساحت را در بر گرفته است. همچنین بیشترین میزان تغییرات در این بازه زمانی، مربوط به کاربری مسکونی با 157 درصد (افزایش 7 کیلومتر مربعی) است، اما شاهد روند کاهشی مساحت کاربری های بایر (52/5 کیلومتر مربع) و فضای سبز (49/1 کیلومتر مربع) در طی سال های 1986 تا 2010 می باشیم. همچنین با ترسیم حریم پنج کیلومتری پیرامون شهر، نقشه درصد شاخص پوشش گیاهی تهیه و نشان داد که مساحت درصد پوشش گیاهی بیش از 70 درصد 42/16 کیلومتر مربع و 60 الی 70 درصد 13/55 کیلومتر مربع کاهش و در مقابل مساحت درصد پوشش گیاهی کمتر از 60 درصد 56/71 کیلومتر مربع افزایش داشته است. همچنین ارزیابی دقت کلی خوارزمیک های پایش تغییرات در منطقه نشان داد که روش های بیشترین شباهت و فاصله ماهالانویی بیشترین دقت و روش حداقل فاصله کمترین دقت در استخراج کاربری های سه گانه مسکونی، بایر و فضای سبز دارد.
بررسی موانع توسعه صنعت گردشگری بین المللی در ایران با تأکید بر گردشگری ورودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری یکی از نیازهای انسان مدرن است و در میان بخشهای مختلف اقتصادی، بیشترین رشد و درآمدزایی داشته است. رونق یا کسادی گردشگری در کشورها به عوامل مختلفی بستگی دارد. ایران به عنوان یکی از کشورهای دارای جاذبه های فراوان تاریخی فرهنگی و طبیعی دارای جایگاه مناسبی از نظر جذب گردشگر بین المللی نیست. از این رو، این تحقیق به دنبال شناخت عوامل مؤثر بر عدم توسعه صنعت گردشگری در ایران است. روش انجام تحقیق به شیوه توصیفی کمی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و جامعه آماری 75 نفر متشکل از صاحبنظران، متخصصان و برخی مدیران دولتی بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS انجام شده است و از آزمونهای تحلیل واریانس یک طرفه و T تک نمونه ای برای سنجش تأثیر معناداری عوامل بر صنعت گردشگری ایران و از آزمون فریدمن برای رتبه بندی عوامل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که عوامل سیاسی داخلی و خارجی، نهادی و سازمانی، زیربنایی و اقتصادی تأثیر معناداری بر عدم توسعه گردشگری در ایران دارند و عوامل فرهنگی و دینی، امنیتی و جاذبه های گردشگری تأثیر معناداری به عنوان موانع توسعه صنعت گردشگری در ایران ندارند.
تبیین مدل ارزش ویژه برند مقصد در صنعت گردشگری
حوزه های تخصصی:
در چشم انداز صنعت گردشگری معاصر، به دلیل رقابت روز افزون مقاصد گردشگری، توسعه برند مقصد به ابزاری استراتژیک در سراسر جهان تبدیل شده است. داشتن برند موفق گردشگری می تواند در افزایش مزیت رقابتی مقصد، جذب گردشگر و در نتیجه افزایش درآمدهای ناشی از صنعت گردشگری و رونق اقتصاد ملی بسیار تاثیر گذار باشد. با این وجود مطالعه در زمینه برند و ارزش ویژه برند مقصد در ابتدای مسیر خود است. در این راستا، پژوهش حاضر تلاشی در جهت ارائه مدلی جامع برای ارزش ویژه برند شهر اصفهان به عنوان مقصد گردشگری و بررسی عوامل مؤثر بر آن است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته، جمع آوری شده است. در نهایت 230 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد آگاهی از برند مقصد، تصویر برند مقصد، کیفیت ادراک شده برند مقصد و هویت برند مقصد از طریق متغیر وفاداری به برند مقصد، بر ارزش ویژه برند مقصد تأثیر می گذارند. همچنین تجربه برند مقصد و شخصیت برند مقصد نیز از طریق تأثیر گذاری بر هویت برند مقصد بر مفهوم برند مقصد تاثیر گذاشته و از این طریق منجر به افزایش ارزش ویژه برند مقصد می گردند.
بررسی عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی (نمونه موردی: مناطق روستایی شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در حال حاضر تغییر بی رویه اراضی کشاورزی یکی از چالش های مهم بخش کشاورزی ایران است. تغییر کاربری اراضی سالیانه بخش عمده ای از اراضی کشاورزی را از چرخه تولید خارج می کند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در شهرستان رشت و ارائه راهکارهای مناسب می باشد.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی است که بر اساس متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و طبیعی به عنوان عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی زراعی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش بر اساس نمونه گیری خوشه ای (کلاستر) از 294 روستای شهرستان رشت تعداد 50 روستای دشتی و کوهپایه ای که بیشترین تغییر کاربری اراضی را طی دهه اخیر داشته اند، انتخاب و سپس بر اساس جدول مورگان از خانوارهای هر روستا تعدادی برحسب نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است که مجموعاً 150 خانوار موردبررسی و پرسشگری قرار گرفته اند.
یافته ها: بررسی ها نشان می دهد که روند تغییر کاربری در اراضی زراعی، باغی و جنگلی شهرستان رشت طی سال های اخیر به ویژه از سال 1369 آغاز شده است. بر اساس اطلاعات تصاویر ماهواره ای طی سال های 1382 الی 1392 معادل 35042 هکتار از اراضی زراعی که مستعدترین زمین های شهرستان بوده و نیز 4832 هکتار از جنگل ها و مراتع تغییر کاربری داده است. عوامل مؤثر بر این تغییر کاربری در قالب متغیرهای اقتصادی (گرانی نهاده های کشاورزی، پایین بودن قیمت محصولات زراعی، و...)، اجتماعی (بی سوادی و کم سوادی زارعین، عدم تخصص، و...)، طبیعی (فرسایش خاک و...) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مسئله تغییر کاربری اراضی کشاورزی در این شهرستان عمدتاً متأثر از عوامل اقتصادی می باشد تا سایر عوامل، بنابراین با شناخت این عوامل سعی شده راهکارهای مناسب در این خصوص ارائه شود.
محدودیت ها/راهبردها: مهم ترین محدودیت این پژوهش عدم وجود آمار و اطلاعات دقیق از میزان تغییرات کاربری اراضی کشاورزی جنگلی در شهرستان رشت توسط سازمان های ذی ربط بوده است.
راهکارهای عملی: نتایج مشاهدات میدانی و پرسشگری از بهره برداران بیانگر آن است که مهم ترین عامل تغییر کاربری اراضی زراعی، جنگلی مرتعی عوامل اقتصادی می باشد. مهم ترین راهبرد در این پژوهش اصلاح سیاست های اقتصادی دولت در بخش کشاورزی، اعمال سیاست های حمایتی هدفمند کردن یارانه نهاده ها در بخش تولید حمایت از تولید داخلی می باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله از این جهت است که طی دهه های اخیر با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره ای در دو مقطع زمانی و نیز تحلیل عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی و جنگلی در شهرستان رشت تحقیق جامعی صورت نگرفته است.
ارزیابی میزان تاب آوری سکونتگاه ها در برابر مخاطره ی سیلاب در روستاهای منتخب حوضه ی نکارود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه های کاهش و پیشگیری از بروز فجایع از جمله سیاست هایی است که کشورها برای افزایش توان و ظرفیت جامعه شان در برابر بلایا، به دنبال آن هستند. سیلاب از جمله مخاطراتی است که در سال های اخیر خسارات زیادی در مناطق مورد مطالعه بر جای گذاشته است. با توجه به اینکه نمی توان از وقوع رخداد سیلاب جلوگیری کرد، ولی می توان با ارزیابی نقاط تاب آور و آسیب پذیر در برابر خطرات احتمالی، تا حدّ زیادی اثرات ناشی از سیلاب را کاهش داد. هدف از انجام این تحقیق، سنجش میزان تاب آوری و شناسایی نقاط قدرت و ضعف روستاهای تحت تأثیر سیلاب در حاشیه ی نکارود است که بر اساس نمونه گیری تصادفی 8 روستا از بین روستاهایی که تحت تأثیر سیلاب در سال های اخیر بوده اند، انتخاب شدند. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و ماهیت آن کاربردی است. بر این اساس برای ارزیابی تاب آوری روستاهای مذبور، از چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و نهادی بر اساس مدل مکان محور (DROP) استفاده گردید. در مرحله ی بعد اطلاعات مورد نیاز از خانوارهای روستاهای نمونه در قالب پرسشنامه، جمع آوری و بعد از کدگذاری در SPSS مورد پردازش قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که سکونتگاه های مورد مطالعه در شرایط متفاوتی از نظر تاب آوری قرار دارند. با در نظر گرفتن هر چهار بعد تاب آوری، مشخص گردید که روستای زرندین سفلی با بیشترین نمره میانگین در رتبه ی اول از لحاظ تاب آور بودن در برابر مخاطره ی سیل قرار دارد. روستاهای کوهسارکنده و زرندین علیا در جایگاه های بعدی هستند. با توجه به نتایج بدست آمده، روستای گلبستان با کمترین میانگین رتبه ی آخر را از نظر میزان تاب آوری بدست آورده است
اقتصاد سیاسی فضا و تعادل منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برقراری توازن و رسیدن به تعادل در بین مناطق، به عوامل عدیده ای بستگی دارد که ثروت و قدرت از مهم ترین آنها به شمار می رود. هندسه ی توزیع و ترسیب این دو عامل، تحت امر جریان اقتصاد سیاسی حاکم بر فضا شکل می گیرد. با توجه به نقش بنیادین رویکرد اقتصاد سیاسی در تولید فضا و ایجاد ناهمسانی فضایی، در این تحقیق تلاش شده است تحلیلی فضایی از رویکرد اقتصاد سیاسی حاکم بر ایران در دهه ی اخیر صورت پذیرد و ضمن ارزیابی توازن منطقه ای کشور، چگونگی نقش یابی اقتصاد سیاسی فضا بر نامتعادل سازی منطقه ای در ایران تبیین و تشریح شود. تحقیق حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی و همبستگی صورت گرفته است و داده های مورد نظر در قالب 28 شاخص و متغیر برای دوره ی آماری 93-1384 از مطالعات اسنادی تهیه شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نقشه های توزیع درصدی در محیط نرم افزار GEO DaTM، روش های تصمیم گیری چندمعیاره TOPSIS و COPRAS، آماره موران محلی در محیط GIS 10 و رگرسیون خطی در SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد در جریان توزیع قدرت و ثروت کشور بین مناطق، گرایش و ساخت تک قطبی در اقتصاد سیاسی حاکم بر فضا وجود دارد. همچنین رویکرد فضایی اقتصاد سیاسی، منجر به پایابی نابرابری منطقه ای و شدت بخشی به نامتوازنی فضایی شده است که در نتیجه ی آن، یک قطب و خوشه برخوردار از مواهب اقتصادی – اجتماعی در فضای سرزمینی متشکل از مناطق تهران، البرز و اصفهان پدیدار شده است.
جهان شهرها و نقشه های جدید ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با شتاب گرفتن فرایند «جهانی شدن» به خصوص «جهانی شدن اقتصاد» گروهی از اندیشمندان دست به نظریه پردازی های جدید زده و مدعی این مطلب شدند که فرایند جهانی شدن اهمیت «مکان ها» را از بین برده و «فاصله و مرز» دیگر معنایی ندارد. آنها مدعی شدند (جغرافیا دیگر مرده است) و «نقشه های جغرافیایی» چندان در دنیای جدید کارآمد نیستند. در پاسخ به این نظرات، جغرافی دانان زیادی دست به انجام یک سری تحقیقات انتقادی و تدوین مقالاتی در نقد این ادعا زدند. یکی از این کارها تهیه «نقشه های جدید ژئوپلیتیکی» است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و رایانه ای به این مسئله پرداخته شد که جهانی شدن چه تأثیری روی نقشه ژئوپلیتیکی داشته و آیا جهانی شدن، نقش جغرافیا و نقشه های سیاسی را کمرنگ کرده است. همانطور که می دانیم شهرها در عرصه جهانی شدن خارج از مرزهای سیاسی خود به نقش آفرینی های جدیدی دست زدند و گاه اهمیتی فراتر از حکومت های خود پیدا کردند. «نقشه های جدید ژئوپلیتیکی» بجای تمرکز روی کشورها و مرزهای واقعی به سمت نقشه هایی رفته که به ترسیم «روابط شهرها» توجه می کند و در آن مرزهای واقعی چندان اهمیتی ندارد. در این راستا کارهای ارزنده ای انجام گرفته که یکی از آنها کار تیلور و همکارانش است. در «نقشه های جدید ژئوپلیتیکی» تمرکز روی ارتباطات بین شهرها در سراسر جهان است. ترسیم ارتباطات شهرهای سراسر جهان به بازنمایی جدید از «فضای اقتصاد جهانی جریان ها» کمک می کند که تکمیل کننده و نه جایگزین «فضای سیاسی بین المللی مکان ها» هستند. به عبارتی دیگر نقشه های جدید جریان های اقتصادی شهرهای جهانی تنها مکملی برای نقشه سیاسی بین المللی کشورها هستند که برای فهم تغییرات اجتماعی جدید تحت شرایط جهانی شدن یک چهارچوب فضایی مناسب را فراهم می آورند.
ارزیابی جایگاه توسعة کشاورزی ارگانیک در مناطق روستایی ایران مطالعة موردی: تولیدکنندگان محصولات ارگانیک گواهی شده و درحال گذار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آغاز قرن 21 توسعة کشاورزی ارگانیک در جهان رشد شتابانی یافت. کشاورزی ارگانیک تقریباً درتمام کشورهای جهان انجام می شود و در بسیاری از کشورهای درحال توسعه نیز رو به افزایش است. هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه کشاورزی ارگانیک و تولید محصول سالم در ایران، سیر تحول، نگرش کشاورزان، میزان رضایتمندی آنها از پذیرش، میزان سازگاری و اثربخشی اجرای کشت ارگانیک و درنهایت بررسی موانع و چالش های فراروی کشت ارگانیک در ایران است. این مطالعه با استفاده از داده های پرسشنامة تولیدکنندگان محصولات ارگانیک که در سومین جشنوارة عرضة محصولات در سال 1390 شرکت داشتند، انجام شد و نتایج آن با روش SPSS بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهند که با توجه به مراحل گذار به کشاورزی ارگانیک، شناخت کشاورزان از این مراحل کافی نیست و در زمینة توسعة کشت ارگانیک با چالش های فراوانی وجود دارد.
پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش با مدل های آماری دومتغیره و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش برای حوضه آبخیز بالخلو در استان اردبیل و ارائه مدل مناسب برای منطقه مورد مطالعه می باشد. برای انجام این کار از مدل های آماری دومتغیره و عملگر گامای فازی استفاده شده است. جهت اجرای مدل از دو دسته اطلاعات 1) لایه زمین لغزش های رخ داده و 2) پارامترهای مستعد کننده زمین لغزش (سنگ شناسی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، تراکم زهکشی، شیب زمین، جهت دامنه ها، کاربری زمین، فاصله از جاده، تراکم پوشش گیاهی(NDVI) و ارتفاع) استفاده شده است. در روش های آماری دومتغیره از دو مدل ارزش اطلاعاتی و تراکم سطح استفاده شد. همچنین از بین مقادیر مختلف گاما در نهایت با ارزیابی های انجام شده گامای 8/0 انتخاب شده و نقشه حساسیت زمین لغزش منطقه تهیه شد. نقشه های بدست آمده از سه مدل با شاخص زمین لغزش مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت مشخص شد که مدل های ارزش اطلاعاتی، تراکم سطح و منطق فازی به ترتیب بیشترین قابلیت را برای پهنه بندی زمین لغزش در منطقه دارند. همچنین نقشه های به دست آمده نشان داد که نواحی غربی و جنوب غربی حوضه به دلیل وجود سازند های رسوبی، پادگانه های قدیمی و انواع ترکیباتی از رس، مارن، آهک و لاهار،کاربری کشاورزی و جهت شیب شمالی و شمال غربی، بیشترین حساسیت را برای وقوع لغزش دارا هستند.
سازگاری کشاورزان با تغییرات اقلیمی در شهرستان سیروان، استان ایلام: اثرات و گزینه های سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی اقدامات کشاورزان برای سازگاری خود با تغییرات آب وهوا جهت کاهش اثرات این تغییرات در عملکرد آنها در شهرستان سیروان می باشد.
روش: جامعه ی آماری مطالعه حاضر را تمامی خانوارهای مناطق روستایی شهرستان سیروان که در بخش کشاورزی مشغول به فعالیت بوده و در معرض تغییرات آب وهوایی (به ویژه خشکسالی) در 10 سال گذشته قرار گرفته اند، تشکیل می دهند (3943 = N). 162 خانوار از جامعه ی آماری، با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، به عنوان نمونه ی مورد مطالعه انتخاب گردیدند. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای 10 روستا از بین روستاهای شهرستان مورد مطالعه انتخاب گردید. در این مطالعه سؤالات اصلی مطالعه به صورت باز (در مورد اینکه آیا در دهه ی گذشته متوجه تغییرات طولانی مدت متوسط دمای هوا، باراش باران و جهت تغییر آنها سردتر یا گرمتر شده اند؟)، از کشاورزان مورد مطالعه پرسیده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، 05/66 درصد از کشاورزان شهرستان سیروان از هیچ روشی برای سازگار شدن با تغییرات آب وهوایی به وجود آمده استفاده نکرده اند. 17/6 درصد از افراد مورد مطالعه از روش تغییر در زمان کاشت و 55/5 درصد از واریته های جدید و مقاوم به خشکی را برای سازگاری با تغییرات آب وهوایی استفاده کرده اند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد، متغیرهای سطح اراضی خانوار، دسترسی به مراکز خدمات و ترویج، دسترسی به اعتبارات، داشتن شغل دوم، سطح سواد، سن، تجربه رویارویی با خشکسالی در پنج سال گذشته و سطح درآمد خانوار حدود 83 درصد واریانس متغیر وابسته یعنی سازگاری با تغییرات آب و هوایی را تبیین می نمایند.
راهکارهای عملی: با توجه به یافتهﻫﺎی پژوهش، راهکارهایی مانند هماهنگی سیاست های دولت و بانک های عامل، بهبود خدمات ترویج درمنطقه با استفاده از افزایش نرخ مروج به کشاورز، افزایش کلاس های آموزشی ترویجی مربوط به تغییرات آب وهوایی و استراتژی های سازگاری در روستاهای دورتر پیشنهاد می گردد.
اصالت و ارزش: در حال حاضر، تغییر اقلیم و آثار آن بر بخش های مختلف جهان و کشور ایران، به ویژه بر مناطق روستایی و بخش کشاورزی یکی از چالش های مهم است. در این بین بحث سازگاری با تغییرات اقلیمی، که موضوع مقاله حاضراست، یکی از مقوله های مهم جهانی بوده که پیش از این کمتر به آن پرداخته شده است.
بررسی عوامل زیست محیطی و روانشناختی مؤثر بر تمایل به خرید سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مشکلات عدیده زیست محیطی مانند: افزایش آلودگی ها و نگرانی های زیست محیطی به نظر می رسد شناسایی عواملی که به حفاظت از محیط زیست کمک کرده و انجام کارهای محیط زیست دوستانه ضروری باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل زیست محیطی و روانشناختی مؤثر بر تمایل به خرید سبز انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کارکنان مجتمع مس سرچشمه تشکیل می دهند که حجم نمونه از طریق فرمول کوکران برابر با 258 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر پرسشنامه می باشد که به ترتیب شامل پرسشنامه دانش زیست محیطی هو، کوانگ و کیم (2013 )، مسئولیت پذیری اجتماعی زیست محیطی هو، کوانگ و کیم( 2013 )، کنترل رفتاری ادراک شده چو و هو ( 2001) و تمایل به خرید سبز هو، کوانک و کیم( 2013)، می باشد. نتایج نشان داد که متغیرهای دانش زیست محیطی و مسئولیت پذیری اجتماعی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق متغیر واسطه ای کنترل رفتاری ادراک شده بر تمایل به خرید سبز اثر معنا دار دارند.
Regional Powers and World Order in the Post Cold War Era(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The end of the cold war has changed world order in terms of the distribution and structure of power in international system. Following the growth of regional powers and international system’s shifting from bipolarity to multi-polarity, regional powers, undertaking key tasks in the crisis management, are likely to play an active and determining role in new world order and change world management trends with a view to securing their region as well as their own interests. According to this article, the end of the cold war between the East and West and transition to multi-polar structure has carried opportunities for the newly emerging regional powers as regards the enhancement of the their capabilities in the management and establishment of regional order as well as entrance to the global decision-making structures. This article reviews the nature of regional powers, their reasons to support regionalism, and the role of the regional order in re-defining the world order.
The role of the Transport System in the Economic Development of Bosnia and Herzegovina(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The article discusses the impact of transport system on economic development in Bosnia and Herzegovina. Transition or the process of restructuring the economy and society in Bosnia and Herzegovina is taking place very intensively, but also in very difficult and special conditions. Construction of new and expansion and reconstruction of existing roads in Bosnia and Herzegovina is the assumption that the transport infrastructure will have a strong influence on regional economic development. It is also important to note that the future economic growth domestic industrial production and population growth, and development of the transport system and the demand for transport services, will have a steady growth with the help of the more developed transport infrastructure in the future. The transport system of Bosnia and Herzegovina and neighboring countries is differentiated. The results show large differences between industries that are rapidly recovering from war damage and those that are still in a state when they do not serve their purpose. Road transport is poor and despite the difficulties inherent structure largely begun to expand while the railroad has no expansion takes place with very little capacity.
تحلیلی بر تغییرات کاربری زمین شهری با استفاده از مدل تحول زمین، نمونه موردی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه پراکنده شهری و تغییرات کاربری اراضی پیرامونی شهرها، از چالش های اساسی در برنامه ریزی شهری در دهه های اخیر بوده و مدل سازی این تغییرات، به عنوان یک ابزار کارآمد برای برنامه ریزان، اقتصاددانان، اکولوژیست ها و طرفداران محیط زیست جهت بررسی تغییرات آتی توسعه شهری محسوب می گردد. این مقاله مدل تحول زمین را به منظور بررسی توسعه شهری آتی تبریز، بر پایه شبکه های عصبی مصنوعی و سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد استفاده قرار داده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی–تحلیلی است و داده های مورد نیاز از تصاویر ماهواره ای، نقشه های کاربری اراضی شهری و طرح های مصوب شهری تبریز استخراج گردیده است، از نرم افزارهای ERDAS imaging و ArcGIS برای آماده سازی داده ها و تحلیل نتایج و مجموعه نرم افزاری LTM برای آموزش، تست، شبیه سازی و پیش بینی توسعه احتمالی استفاده شده است. نتایج حاصل از یادگیری مدل بین سال های 1368 تا 1384 نشانگر آن بوده است که در این مدت 16 ساله، 21469 سل 50 در 50 مترمربع توسعه یافته است که با توسعه واقعی شهر مطابقت داشته و نشانگر یادگیری مناسب در شبکه می باشد. برای پیش بینی توسعه احتمالی شهر طرح های فرادست شهری، جمعیت سال 1400 و سرانه های پیشنهادی برای شهر مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نقشه توسعه احتمالی نمایانگر این است که 22484 سل، برای سال 1400 مورد نیاز می باشد که بایستی برای توسعه آتی شهر اختصاص یابد. هم چنین نتایج حاصل از مدل بیش ترین توسعه شهر را در قسمت های شمالغربی، شرق و جنوب شرق پیش بینی کرده است که این روند تخریب فضاهای سبز، اراضی کشاورزی پیرامون و تهدید محیط زیست شهری را به بار خواهد آورد. براین اساس و با ادامه روند کنونی، 8437 هکتار از فضاهای سبز و اراضی پیرامون شهر تبریز به زیرساخت و ساز خواهد رفت. ادامه روند توسعه پراکنده نه تنها تخریب محیط های اطراف شهری را به دنبال خواهد داشت، بلکه باعث گسیختگی فضایی و اجتماعی شهر و افزایش هزینه های توسعه هم چون راه اندازی زیرساخت های شهری خواهد شد.