مطالب مرتبط با کلیدواژه

روستابودگی


۱.

گفتمان نوسازی و واگرایی سیاست های توسعه و بهره برداری های کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان کشاورزی نوسازی حاکمیت از طریق جامعه روستابودگی سیاست از روستا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای کشاورزی و کاربری اراضی برنامه ریزی و توسعه ناحیه ای
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا گروه های ویژه بحث های نظری و روش شناسانه
تعداد بازدید : ۱۰۸۸ تعداد دانلود : ۵۶۸
در مدیریت فضای روستایی در ایران همواره تأکید بر نقش محوری کشاورزی و رشد و توسعة این بخش حاکم بوده است. از طرفی تلاش های توسعه ای صورت گرفته در اغلب موارد نتیجة درخوری نداشته و تردید متولیان امور را درخصوص کمک به این بخش افزون کرده است؛ به گونه ای که سیاست های عمومی توسعة روستایی در سال های اخیر تغییر رویه دادند و به دنبال گزینه های جایگزینی نظیر گردشگری هستند. با این حال، در بررسی نیروی شکل دهی به سکونتگاه های روستایی نباید به فضای تردید همراهی/تضاد با گسترش کشاورزی در جوامع محلی اکتفا کرد، بلکه باید در سطح «گفتمان» به تجزیه و تحلیل پرداخت. پژوهش حاضر نشان می دهد که چگونه «روستابودگی» و به تبع آن کشاورزی در برابر گفتمان «نوسازی» (محرومیت زدایی و رفع عقب افتادگی روستا و کشاورزی) و در مقابلِ گفتمان نوگرای محافل علمی و دانشگاهی (حفظ بقایای فرهنگی و دانش بومی) موضع مقاومتی درپیش گرفته است و در جایگاه «جامعة زیستی» سعی در تحمیل قدرت و کنشگری خود به دیگری دارد. چنی وضعیتی تاکنون ثبات نسبی داشته و همواره به چالش کشیده شده است و بازسازی می شود. به همین منظور، راهبرد حاکمیت ازطریق جامعه می تواند مبنایی برای پرکردن شکاف سیاست های عمومی توسعه و بهره برداری های محلی باشد و حرکت از «سیاست های روستایی» به «سیاست ها از روستا» به معیاری برای پیشرفت به سمت این رویکرد بدل شود.
۲.

ضوابط تعادل بخشی به چندگانگی روستابودگی در ایران: تدوین چشم اندازی سازگار برای بازتعریف قلمروهای روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زندگی های روزمره بلوک پوشش اراضی اراضی باز درجه بندی روستابودگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۲
مدیریت جامعه ی روستایی ایران از ساختار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و طبیعی متنوع و متفاوت آن برخاسته است. ضمن این که، نواحی روستایی در سال های اخیر متأثر از جریان های بیرونی دچار تغییرات بسیاری شده اند و بیش از پیش با فضای متفاوت شده ی روستایی مواجه هستیم. اداره ی چنین جامعه ی ناموزونی دو راه بیش تر نداشته و ندارد: یا روی به تمرکزگرایی آورد؛ چیزی که در طول تاریخ برنامه ریزی توسعه ی روستایی در کشور شاهد آن بوده ایم و یا از روش های جدید مدیریت استفاده کرد. سازوکاری را باید اندیشید که بر این ناموزونی ها فائق آید بدون آن که از اهمیت آن کاسته شود. مقاله ی حاضر طرح واره ی هالفاکری(2006) یعنی زندگی روزمره ی روستایی را به عنوان راهکاری جهت تشخیص این ناموزونی ها و به علاوه تعیین حدود قلمروهای جوامع محلی معرفی می کند. با بهره گیری از این چارچوب دیگر از معیارهای تراکم جمعیت و اندازه ی قلمرو استفاده به عمل نمی آید، بلکه به پتانسیل های درون محلی توجه می شود. قلمروهای تاریخی جوامع محلی به عنوان ملاکی برای تعیین حدود واحدهای روستایی گرفته می شود. در این جا بلوک، به عنوان کوچک ترین واحد اقتصادی-اجتماعی تقسیمات کشوری این خواسته را برآورده می سازد. از طرفی، شاخص اراضی باز در قالب پوشش زمین به عنوان معیاری برای تشخیص تنوع و تفاوت های درون روستایی درنظر گرفته می شود. در نهایت، تعداد بلوک های پیموده شده برای رسیدن به مادرشهر منطقه می تواند به عنوان معیاری برای دسته بندی و ضابطه ای برای تقابل با تنوع روستابودگی در عین ملاحظه اهمیت آن باشد. 
۳.

باید و نبایدهای منطق روستابودگی در ایران: کنکاشی بر گفتمان های روستاپژوهی در محافل علمی و دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روستابودگی گفتمان منطق روستاپژوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۴۸
بازنمایی خواسته های ساکنان روستایی یکی از مقتضیات فضای روشنفکری کشور در اعتراض به مدرنیته و بی نظمی های مربوط به آن در قبل و بعد از انقلاب اسلامی بوده است. با این اعتقاد که جامعه محلی باید جایگزین سیاست های رشد اقتصاد ملی شود و کسب و کارهای روستایی در مقوله ای مجزا و بدون دخالت دولت گسترش یابد. این دغدغه در حال حاضر با آموزه های جهانی شدن و دانش اقتصادی جدید مبنی بر اتکا به ظرفیت های درونی و توسعه ابتکارات محلی همزمان شده است. علی رغم روندهای عمومی ذکر شده، روستابودگی در ایران صرفا انعکاسی از هنجارهای یکنواخت جنبش روستایی و جریان های جهانی نبوده و تحت تاثیر انگیزه های هدفمند معانی مختلفی به خود گرفته است. درواقع، روستابودگی تابع معنای نمادین وایدئولوژیک شده و بجای اینکه به سمت تفویض اختیار و جلب مشارکت های مردمی حرکت کند در عمل دخالت دولت و تمرکزگرایی را به همان روال قبل در پیش روی خود می بیند. این پس زمینه از روستای ایرانی بواسطه تحلیل گفتمان از تحقیقات صورت گرفته در محافل علمی و دانشگاهی بدست آمده است. مقاله حاضر عناصر مشخصی از روستابودگی را ارائه می دهد که  به عناصر جنبش روستایی و جریان های جهانی ضمیمه شده و منطق مقایسه/جبران (برقراری عدالت اجتماعی) را جایگزین هسته مرکزی جامعه محلی کرده و دست دولت را برای مداخله و سیاست گذاری باز گذاشته است. این مداخله هژمونیک -که در پیوند با هسته مرکزی مقایسه/ جبران می باشد- معانی جدیدی از روستابودگی را بوجود آورده که در ادامه به تفضیل شرح داده می شود.