فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۴۱ تا ۷٬۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
صنایع چوب و کاغذ مازندران که در سال 1376 فعالیت خود را شروع کرده است، دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر نواحی روستایی پیرامون بوده است. با توجه به اینکه تاکنون اثرات بر شمرده شده به صورت علمی و دقیق مورد مطالعه قرار نگرفته است، تحقیق حاضر به شناسایی و ارزیابی اثرات این مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون می پردازد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی که از طریق پیمایش پرسشنامه ای اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 2625 نفر از سرپرستان خانوار در 18 روستای همجوار مجتمع بود که بر مبنای جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه بر پایه نظرات گروهی از کارشناسان و اعضای هیات علمی تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ (68/0، 88/0، 86/0، 92/0) برای چهار نوع اثر اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیط زیستی محرز گردید. نتایج اولویت بندی گویه های مربوط به اثرات فیزیکی-کالبدی مجتمع نشان داد که، «گسترش امکانات و خدمات آموزشی در روستا» از نظر روستاییان دارای اهمیت بیشتری بوده است. همچنین «افزایش تمایل روستاییان به کار در مجتمع» جزء مهمترین اثرات اجتماعی، «افزایش فرصت های اشتغال در روستا» از مهمترین اثرات اقتصادی و «کاهش مراتع و مکان های چرای دام» نیز جزء مهمترین اثرات محیط زیستی مجتمع بر روستاهای همجوار بوده است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که کلیه اثرات چهارگانه کمتر از مقدار میانگین است. یافته های تحلیل عاملی نیز نشان داد که شش عامل با نام های «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «هزینه های محیط زیستی»، «منافع اقتصادی»، «منافع رفاهی-خدماتی» و «هزینه های اجتماعی» توانستند 804/68 درصد واریانس تغییرات مربوط به اثرات مجتمع صنایع چوب وکاغذ بر نواحی روستایی اطراف را تبیین کنند. نتایج این قسمت نشان داد که «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «منافع اقتصادی» و «منافع رفاهی-خدماتی» مربوط به جنبه های مثبت تأثیر مجتمع و «هزینه های محیط زیستی» و «هزینه های اجتماعی» نیز جنبه های منفی تأثیر مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون را نشان می دهند. همچنین از مجموع کل اثرات، 081/72 درصد مربوط به اثرات مثبت و 919/27 درصد مربوط به اثرات منفی بوده است، که این امر بیانگر این بود که اثرات مثبت بسیار بیشتر از اثرات منفی بوده است. به علاوه نتایج آزمون های مقایسه میانگین نیز نشان داد که گروه های مختلف پاسخگویان نیز ارزیابی یکسانی از اثرات مثبت و منفی مجتمع نداشتند.
تحلیل اثرات اقتصادی- اجتماعی تعاونی های فرش دستباف روستایی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعاونی های فرش دستباف روستایی با هدف حمایت از قشر محروم و مولد قالیباف کشور و سازماندهی آن ها در قالب نظام تعاون به منظور دستیابی به عدالت اجتماعی و اقتصادی در این هنر و صنعت ملی تشکیل شده اند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی نقش این تعاونی ها در بهبود وضعیت اقتصادی - اجتماعی قالیبافان استان همدان است. جامعه آماری تحقیق را اعضاء تعاونی های فرش دستباف استان همدان تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران 214 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین با توجه به هدف تحقیق به تعداد برابر (214n=) از قالیبافان غیر عضو تعاونی ها جهت مقایسه وضعیت اقتصادی- اجتماعی دو گروه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت انتساب متناسب طبقه ای و در مرحله بعد به صورت تصادفی بوده است. مهمترین ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 81/0 برآورد شد. نتایج نشان داد که بین قالیبافان عضو و غیر عضو تعاونی ها به لحاظ میزان تولید، درآمد حاصل از قالیبافی، دسترسی به وام و تسهیلات قالیبافی، دسترسی به مواد اولیه و ابزار قالیبافی، میزان تعامل اجتماعی، میزان آگاهی اجتماعی و دانش و آگاهی تخصصی قالیبافی تفاوت معنی دار در سطح یک درصد وجود دارد. به طوری که قالیبافان عضو تعاونی از وضعیت بهتری در مقایسه با قالیبافان غیر عضو برخوردار بوده اند. همچنین نتایج نشان داد بین عضویت در تعاونی و برخورداری از خدمات بیمه، دریافت وام و تسهیلات قالیبافی و شرکت در دوره های آموزشی رابطه معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. در مجموع می توان گفت تعاونی های فرش دستباف روستایی استان همدان نقش مؤثری در بهبود وضعیت اقتصادی - اجتماعی قالیبافان استان داشته اند.
تناسب فضای مکانی فضای سبز شهری درپارک های منطقه ای شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توسعه های جدید شهری امروزه هیچ گونه تعادلی از نظر سطح فضای سبز و مناطق باز موجود بین شبکه های شهری و الگوهای طبیعی سرزمین در ایران مشاهده نمی شود و شبکه های شهری در حال مسلط شدن بر شبکه های اکولوژیکی هستند. بر همین اساس یکی از وظایف اساسی و مهم برنامه ریزان شهری و ناحیه ای، تخصیص بهینه زمین به کاربری فضای سبز شهری است. که در این تحقیق برای دستیابی به این هدف یک روش تحلیل تناسب فضایی مکانی فضای سبز شهری (در مقیاس منطقه ای) با تاکید بر ترکیب مؤلفه های کمی و کیفی (عامل های اجتماعی و فیزیکی) و با توجه به اصول اکولوژیک، با بهره گیری از قابلیت ارزیابی چند معیاره و در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی ارائه شده است. در نهایت از این روش برای تحلیل تناسب فضایی مکانی پارک های منطقه ای شهر بیرجند استفاده شده است؛ و بر اساس آن مشخص شد، به طور کلی وضعیت تناسب پارک های منطقه ای در سطح قابل قبولی قرار دارد که البته با سطح ایده آل نیز فاصله ی چشمگیری وجود دارد.
سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح کیفیت زندگی شهرستان مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان برنامه ریزی اعتقاد دارند، برنامه ریزی ها باید همسو با بهبود کیفیت زندگی باشند. از طرفی بهبود کیفیت زندگی می تواند زمینه های دیگر توسعه مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به همراه داشته باشد. در این راستا، نواحی روستایی، از فضاهای نیازمند مطالعات مرتبط با کیفیت زندگی محسوب می شوند. این مطالعات باید زمینه های مرتبط با کیفیت زندگی روستایی را، کاهش محرومیت جغرافیایی و دسترسی به نیازهای اساسی زندگی را در بر گیرد. هدف این مقاله سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح کیفیت زندگی با استفاده از تاپسیس فازی در شهرستان مشگین شهر می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 185 نفر از روستاییان شهرستان مشگین شهر جمع آوری گردیده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی پرسش نامه تحقیق 83/0 بدست آمد و داده های بدست آمده با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزن های محاسبه شده نشان داد که در بین دهستان های مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر؛ دهستان صلوات و نقدی از حیث کیفیت زندگی در رده اول و دوم و دهستان قره سو در رده آخر قرار دارد. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شده است
راهبردهای پایداری کالبدی - اجتماعی در محلات تاریخی مطالعه موردی: محله عودلاجان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
3 - 14
حوزه های تخصصی:
بافت تاریخی و با ارزش محله عودلاجان به دلیل فرسودگی مفرط در کالبد و ساختار و کمبود تأسیسات و تجهیزات زیرساختی و امکانات رفاهی در پاسخ گویی به نیازهای امروزی شهروندان ضعیف عمل می کند. به همین دلیل جمعیت بومی ساکن در این بافت کم کم به محلات دیگر شهر که دارای رفاه بیشتری می باشند، مهاجرت می کنند و مهاجران جدید که اغلب از اقشار کم درآمد اجتماع هستند، جایگزین آنها می شوند. در نتیجه در پی چنین رخدادی، بی ثباتی اجتماعی و فرهنگی در بافت حاکم می شود و با گذشت زمان افزایش می یابد. در بافت محله عودلاجان تجانس و همگونی فرهنگی وجود ندارد و نظام همسایگی و همبستگی اجتماعی به دلیل افت هویت و اصالت، بسیار ضعیف شده است. با مهاجرت ساکنان اصیل و قدیمی از این بافت تاریخی رفته رفته ارزش ها، خاطرات جمعی، هویت و حس تعلق خاطر افراد در این بافت ها رو به افول می گذارد و با فرسودگی فضاها و ایجاد مخروبه ها، مکان هایی مناسب برای آسیب های اجتماعی فراهم می شود. با بررسی مکرر محله عودلاجان و وجود مشکلاتی از قبیل فرسودگی زیاد بافت، خروج ساکنان اصیل، تغییر کاربری واحدهای مسکونی به کاربری های ناسازگار، کمبود امکانات رفاهی و خدمات زیرساختی شهری، ضعف در شبکه ارتباطی و معابر و وجود آسیب های اجتماعی فراوان، بهسازی و نوسازی محله برای افزایش پایداری در آن امری ضروری و مهم می باشد. در این تحقیق اطلاعات لازم از طریق مشاهده، تصویربرداری، تهیه نقشه های مورد نیاز و پرسشگری از ساکنان محله جمع آوری شد و برای تحلیل آن بر اساس اطلاعات کمی و کیفی و با استفاده از تکنیک «SWOT» در چارچوب عوامل درون محله ای(نقاط ضعف و قوت) و برون محله ای(تهدیدها و فرصت ها) عنوان شد تا راهبردهای پایداری کالبدی _ اجتماعی در محلات تاریخی و محله مورد بررسی استخراج شوند. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که تأثیر عوامل بیرونی در عدم پایداری محله عودلاجان بیشتر از عوامل درونی محله می باشد.
تحلیل فضایی زمانی وقوع جرایم در فضاهای شهری (عرضه، خرید و فروش و سوء مصرف مواد مخدر در منطقه 16 کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۷۲-۵۷
حوزه های تخصصی:
تحلیل و ارزیابی سیاست پژوهی نقش پذیری نهادهای رسمی در فرایند تأمین زمین و مسکن شهری با ارائه راهکارها و پیشنهادات در ایران.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۱۸۰-۱۵۵
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل موثر بر جهانی شدن کلانشهر تهران و ارائه راهکارهایی جهت ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۱۰۷-۹۳
حوزه های تخصصی:
شهرهای جهانی شهرهایی هستند که نه تنها گردش سرمایه جهانی را از طریق به جریان انداختن سرمایه، اطلاعات و سایر جریان های فیزیکی در شبکه فرامرزی مالی امکان پذیر می کنند، بلکه از گردش سرمایه جهانی در راستای ارتقای ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و کالبدی خود نیز بهره می گیرند. بنابراین بی توجهی به مقوله جهانی شدن می تواند به محرومیت از بهره گیری از این سرمایه های شگرف در شهر منجر شود. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر جهانی شدن شهر تهران و ارائه راهکارهایی جهت ارتقای آن صورت گرفته است. بدین منظور، پس از تعریف جهانی شدن و شهرهای جهانی، شاخص ها و معیارهای جهانی شدن شهرها از طریق مطالعه اسنادی مقالات معتبر در این زمینه شناسایی شده اند. سپس این شاخص ها از طریق پرسشنامه و براساس نظر متخصصین و اساتید دانشگاهی در رابطه با شهر تهران بومی شده اند. در مرحله بعد، مهمترین عوامل موثر بر جهانی شدن تهران با استفاده از تحلیل عاملی شناسایی شده است. نهایتاً راهکارهایی عملیاتی جهت ارتقای نقش جهانی تهران با استفاده از تحلیل رگرسیونی پیشنهاد گردیده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تسهیلات خدماتی و مالی، همزیستی فرهنگی- سیاسی، تعاملات اقتصادی فرامرزی و روابط بین المللی در مقایسه با سایر عوامل بیشترین اهمیت را در جهانی شدن تهران بر عهده دارند. بر این اساس اتخاذ راهکارهایی همچون فراهم آوردن زمینه حقوقی و نیز امنیت اقتصادی جهت استقرار شرکت های چند ملیتی، تقویت مبادلات اقتصادی و مالی تهران با سایر شهرهای جهانی فعال، ایجاد و بهبود تسهیلات لازم برای جذب جمعیت خارجی و حذف موانع تجارت آزاد می تواند به ایجاد و تقویت نقش جهانیتهران منجر شود.
ارزیابی کیفیت محیط زندگی درنواحی روستایی از دیدگاه ساکنان (مطالعة موردی: دهستان میاندة شهرستان فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی متغیرهای مؤثر بر رضایتمندی ساکنان از کیفیت محیط زندگی در نواحی روستایی، از دیدگاه ساکنان دهستان میاندة شهرستان فسا انجام شده است؛ براین اساس، با توجه به مطالعة ادبیات نظری مربوط به کیفیت محیط، چارچوبی مفهومی متشکل از عوامل شانزده گانه برای بررسی و تدوین مبانی تحقیق ارائه شده است.
روش: نوع پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برای محدودة موردنظر (دهستان میانده)، 384 نفر محاسبه شد. برای تحلیل داده ها، از آزمون تک نمونه ای T، ضریب همبستگی اسپیرمن، فی و کرامر استفاده شده است. همچنین، درراستای تکمیل تحلیل ها، از روش های چندمعیارة فازی و تحلیل خوشه ای بهره گرفته شده است. درمجموع، امتیاز نهایی سطح رضایت ساکنان نواحی روستایی از محیط سکونتی خود، با استفاده از تحلیل خوشه ای در سه سطح رضایت قابل قبول، رضایت متوسط و رضایت پایین شناسایی شده است.
یافته ها: پایین ترین سطح رضایت ساکنان از کیفیت محیط ایجادشده، در روستاهای بیشه زرد، رحیم آباد، گهراب و ابوذرآباد است که سطح رضایت پایین تر از حد متوسط را داشته اند که دراین راستا، بهبود دسترسی ها و وضعیت کالبدی معابر، ایجاد، گسترش و پیش بینی امکانات تفریحی مناسب و متناسب در محلات محروم، بهبود شیوة جمع آوری و دفع زباله های روستایی در سطح روستاها و سامان دهی فضاهای اطراف روستاها به ویژه دو روستای رحیم آباد و بیشه زرد، ازجمله راهکارهایی هستند که براساس نتایج پیشنهاد گردیده اند.
محدودیت ها/ راهبردها: محدودیت پژوهش حاضر ازنظر زمانی، مالی و نوع نگرش جامعة روستایی به برخی از سؤالات مرتبط با موضوعاتی مانند موضوع اقتصادی، اجتماعی و ... می باشد.
راهکارهای عملی: پژوهش حاضر بر این راهبرد تأکید دارد که برای ایجاد یک محیط مطلوب با توجه به پتانسیل های محیطی نقاط روستایی، برنامة مدونی برای ساکنان درنظر گرفته شودکه به حد رضایت بخشی از زندگی دست یابند. ارتقای کیفیت محیط زندگی در مناطق روستایی به پایدارماندن این روستاها کمک شایانی می کند.
اصالت و ارزش: ارزش این پژوهش، داشتن نگاه متفاوت وارائة نظرات و دیدگاه ساکنان به موضوع کیفیت محیط زندگی در مناطق روستایی ایران است.
شناسایی و اولویت بندی بافت فرسوده شهری با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مشکل های عمده ی شهرها در ایران که همیشه برنامه ریزان و مسئولان شهری را به فکر چاره اندیشی واداشته است، افت فیزیکی بخش های قدیمی و بافت های مسأله دار شهری و یا بافت های فاقد کیفیت در فضای شهری است، لذا یکی از دغدغه های اصلی مدیران و برنامه ریزان و طراحان شهری، برنامه ریزی، بهسازی، نوسازی و ساماندهی این قبیل بافت ها در کنار بافت های جدیدتر بوده است. لذا این مقاله سعی دارد به شناسایی و اولویت بندی بافت های فرسوده ی منطقه دو شهر سقز با بهره گیری از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) در سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته است. باتوجه به هدف پژوهش، این تحقیق از نوع نظری کاربردی و روش مطالعه و بررسی اطلاعات و داده های مورد نیاز از نوع توصیفی پیمایشی می باشد. براساس بررسی های اولیه، بافت فرسوده محدوده مطالعه معمولا ً دارای الگوی توسعه نامشخص و خودرو و همچنین سازمان فضایی مبهمی است. نتیجه به صورت نقشه ای در سه کلاس اولویت اول ، اولویت کم و فاقد اولویت برای بهسازی و نوسازی ارائه شده که بیانگر کارایی مدل سلسله مراتبی فازی در شناسایی مناطق بالقوه برای توسعه می باشد.
برآورد ارزش حفاظتی منطقه اکوتوریستی سد رودبال در شهرستان داراب (با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه ارزش تفریحی سد رودبال و میزان تمایل به پرداخت (WTP) بازدیدکنندگان این سد با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط (CVM) و پرسش نامه انتخاب دوگانه تعیین و اندازه گیری شده است. نمونه گیری به صورت تصادفی و از بین بازدیدکنندگان منطقه ی رودبال و در دو مقطع زمانی بهار و تابستان 1390 صورت گرفته است. تعداد نمونه بر اساس میانگین و واریانس جامعه آماری (بازدید کنندگان سد رودبال)،600 پرسشنامه تعیین شده است. برای اندازه گیری میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان از مدل Logit استفاده کرده و بر اساس روش حداکثر درستنمایی، پارامترهای این مدل برآورد شده است. نتایج نشان می دهد 36 درصد افراد بررسی شده، حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده تفریحی از سد رودبال شهرستان داراب هستند و متوسط تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان برای ارزش تفریحی این سد، 31/9216 ریال برای هر بازدید و ارزش کل تفریحی سالانه آن بیش از 13 میلیارد ریال برآورد شده است. متغیر درآمد فرد با اطمینان 99 درصد دارای تأثیر معنی دار بر تمایل به پرداخت می باشد، متغیر پیشنهاد با اطمینان 95 درصد و آموزش با اطمینان 90 درصد بر تمایل به پرداخت افراد جهت استفاده از سد رودبال مؤثر می باشند. بیشترین تأثیر بر احتمال تمایل به پرداخت به ترتیب مربوط به متغیرهای درآمد فرد و آموزش می باشد.
شهرنشینی کشاورزان و پیامدهای اجتماعی آن در روستا مطالعة موردی: دهستان میربگ جنوبی، شهرستان دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشین شدن کشاورزان و جدایی فضایی- مکانی کشاورزی از سکونت از پدیده های امروزین روستاها به شمار می آید. کشاورزان دیگر فقط در روستاها سکونت ندارند و بسیارند کسانی که ساکن شهرها هستند و در روستاها کشاورزی می کنند. پژوهش حاضر به بررسی ابعاد اجتماعی این مسئله پرداخته است. برای این منظور 18 گویه در قالب 5 مؤلفه بررسی شد. جامعة آماری تحقیق، 220 سرپرست خانوار روستایی ساکن 5 روستای دهستان میربگ شهرستان دلفان بود که از این تعداد 80 کشاورز مقیم روستا و 59 کشاورز ساکن شهر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و ابزار استفاده شده پرسشنامه بود. نتایج نشان دادند که پذیرش اجتماعی دو گروه نسبت به یکدیگر تقریباً مطلوب است (میانگین رتبه ای: روستا: 54/3؛ شهر: 76/3). الگوپذیری ازنظر کشاورزان ساکن روستا در حد زیاد و ازنظر کشاورزان ساکن شهر نسبتاً زیاد است (میانگین رتبه ای: روستا: 06/4؛ شهر: 83/3). رضایت شغلی کشاورزان ساکن روستا نسبتاً زیاد و گروه ساکن شهر نسبتاً کم است (میانگین رتبه ای: روستا: 20/3؛ شهر: 13/2). اختلاف و تنش بین دو گروه در حد نسبتاً زیاد ارزیابی شده است (میانگین رتبه ای: روستا: 97/3؛ شهر: 94/3). افزون بر این بین پذیرش اجتماعی و متغیرهای الگوپذیری و رضایت شغلی رابطة مثبت و معنا دار برقرار است. الگو پذیری گروه مقیم روستا از کشاورزانی که سابقة شهرنشینی کمتری دارند بیشتر و رضایت شغلی جوان ترها و گروه ساکن شهر کمتر از دیگران است. بنابراین یکی از ضرورت های برنامه ریزی توسعة روستایی، شناخت همه جانبة گروه اخیر و چالش های فراروی ایشان و ساکنان دائمی روستاهاست.
تحلیل سامانه حمل ونقل اتوبوس های تندرو شهری (BRT) و سنجش تحولات و تأثیرات اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن بر حوزه های پیرامون در کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش پدیده شهرنشینی باعث پیچیده شدن مسائل شهری شده و مساله حمل و نقل شهری را به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان شهری تبدیل نموده است. بنابراین ایجاد ساختارهای مناسب حمل و نقل، و ترغیب شهروندان به استفاده از انواع روش های حمل و نقل عمومی [مانند اتوبوس، مترو، تراموا و ...] به یکی از چالش های مهم مدیران شهری تبدیل گردیده است. در این میان در بین انواع سیستم های حمل و نقل عمومی، سامانه اتوبوس های تندرو یکی از کارآمدترین و موثرترین روش های حمل و نقل عمومی می باشد که دارای مزایای فراوانی بوده و در اکثر کلانشهرهای دنیا و از جمله ایران مورد استفاده قرار می گیرد. از آنجایی که اجرای سامانه اتوبوس های تندرو نیازمند ایجاد اجزا مشخص و استفاده از مسیر، اتوبوس و ایستگاه و تجهیزات خاص می باشد، می تواند بر واحدهای همسایگی خود تأثیرات فراوان اقتصادی و اجتماعی به صورت مستقیم و غیرمستقیم داشته باشد. این تحقیق به دنبال یافتن تأثیرات و تأثیرات متفاوت اجرای سامانه حمل و نقل اتوبوس های تندرو بر بافت پیرامون مسکونی و تجاری خود در کلانشهر تبریز می باشد.
بر این اساس با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های میدانی شاخص های تأثیرگذاری مسیر BRT بر همسایگی های مجاور مشخص گردیده است و سپس با استفاده از نتایج بررسی های میدانی و با بهره گیری از تحلیل های توصیفی و استنباطی به پرسش های تحقیق پاسخ داده شده است. تحلیل و ارزیابی پرسشنامه های جمع آوری شده از تأثیرات سامانه BRT بر حوزه های تأثیرگذار نشان می دهد که واکنش حوزه های درگیر با کاربری های متفاوت مسکونی و تجاری نسبت به این طرح متفاوت می باشد. و اجرای طرح دارای تأثیرات مثبت و منفی بر بافت پیرامون خود بوده است. و در حالی که توانسته است رضایت نسبی ساکنان اطراف مسیر را تأمین نماید در رضایت مندی کسبه اطراف ناموفق بوده است.
تدوین الگوی ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری با بهره گیری از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) (نمونه موردی: شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن گسترش شتاب زده و لجام گسیخته شهرها، مسائل و مشکلات عدیده ای پیش روی جوامع بشری قرار گرفته است. از این رو، افزایش سطح سکونتگاه های شهری در محدوده شهرستان ساری نیز، بدون توجه به قابلیت ها و محدودیت های اراضی و فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری انجام می گیرد که هر روزه موجب نابودی سطح وسیعی از اراضی باارزش می شود. فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری، استفاده ممکن انسان از سرزمین برای کاربری توسعه شهری را برآورد می کند. پژوهش حاضر تحقیقی توصیفی و تحلیلی و از نوع کاربردی است و در شهرستان ساری با هدف طراحی و به کارگیری مدلی کل نگر و انعطاف پذیر به منظور ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری با بهره گیری از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) انجام گرفته است که در آن، مهم ترین معیارهای توان اکولوژیک توسعه شهری در قالب ساختاری شبکه ای و با بهره گیری از سامانة اطلاعات جغرافیایی، تحلیل می شوند تا نقشة پهنه بندی محدوده مورد مطالعه براساس توان اکولوژیک توسعه شهری تهیه شود. در نتیجه پژوهش حاضر با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در جهت بهینه سازی فرآیند توسعة شهری به منظور جلوگیری از بحران های زیست محیطی، راهکارهای عملی پیشنهاد شد.
مسیریابی بهینه در سفرهای درون شهری با تأکید بر لایه های ذهنی افراد (نمونه مطالعاتی: محله پاسبانان کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم در بحث ترافیک، تسهیل و بهبود حمل ونقل است. در این زمینه اطلاعات مکانی از جمله محاسبه کوتاه ترین مسیر به دلیل کاهش هزینه های اقتصادی، اجتماعی، روانی و زیست محیطی از اهمیت بالایی برخوردار است. تاکنون معیارهای مختلفی برای یافتن کوتاه ترین مسیر مد نظر گرفته شده که از آن جمله می توان به مواردی چون مسافت، زمان سفر، راحتی مسیر و زیبایی مسیر اشاره کرد. البته عوامل دیگری چون ساختار فضایی و فرم شهر، ویژگی های فردی و اقتصادی و موارد بسیار دیگر در این زمینه موثر می باشد، از این رو این پژوهش باهدف بررسی سهم اثرگذاری عوامل مختلف فضایی، اقتصادی، زیرساختی و کیفیت وسایل حمل ونقل و مهم تر از همه عوامل ذهنی بر رفتار شهروندان در انتخاب یک مسیر شهری در شهر کرمانشاه انجام گرفته است. در این مقاله به طور اخص رفت وآمد ساکنین محله پاسبانان کرمانشاه به مرکز شهر مورد بررسی قرارگرفته شده است. محله مذکور ناحیه ای به مساحت 520/107 متر مربع را در بر می گیردکه با توجه به اطلاعات طرح های شهرسازی و طرح جامع حمل و نقل کرمانشاه با تراکم متوسط و قطعات میانگین 150 تا 250 متر مربع قرار گرفته است که دارای جمعیت 3864 نفر و حدود 1000 خانوار است.
بررسی و تحلیل سطح توسعة زیرساختی- خدماتی روستاهای بخش مرکزی شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نابرابری های توسعة مناطق روستایی به ویژه درزمینة زیرساخت ها و ارائة خدمات، پیامدهای ناخواستة بیشماری را بر شهرها و روستاها تحمیل می کند؛ ازاین رو، در پژوهش حاضر سعی شده است سطح توسعة زیرساختی- خدماتی روستاهای بخش مرکزی شهرستان کوهدشت (استان لرستان) مورد سنجش قرار گیرد.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی- تحلیلی است. حجم نمونه شامل 131 روستای دارای سکنة محدودة جغرافیایی یادشده است. برپایة پیشینه 18 شاخص تعیین گردید. ازطریق مراجعه به ادارات بخش و تکمیل پرسشنامه توسط افراد کلیدی محلی داده ها جمع آوری شدند. پس از بی مقیاس سازی شاخص ها، با استفاده از تحلیل عاملی وزن شاخص ها به-دست آمد و در آن ها اعمال شد. درنهایت، شاخص ترکیبی توسعة زیرساختی- خدماتی برای روستاها محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج نشان می دهد روستاهای عمدة موردبررسی توسعة چندانی ندارند و روستاهای دهستان کوهدشت شمالی نسبت به دهستان های کوهدشت جنوبی و گُل گُل وضعیت نامطلوب تری دارند. همچنین، به ترتیب بین میزان جمعیت و فاصلة روستاها از مرکز شهرستان و سطح توسعه همبستگی مثبت و منفی وجود دارد. روستاهای با شرایط طبیعی کوهستانی- جنگلی و ویژگی عشایری ازنظر سطح توسعه تفاوت معنا داری با سایر روستاهای موردبررسی دارند.
محدودیت ها/ راهبردها: داده ها در سطح روستا محدود بوده اند و بین اطلاعات نهادهای مختلف ناهماهنگی وجود داشته است.
راهکارهای عملی: برپایة یافته های پژوهش پیشنهاد شد که دهستان کوهدشت شمالی، روستاهای کوهستانی- جنگلی و عشایری، در برنامه ریزی های توسعة محلی در الویت قرار گیرند.
اصالت و ارزش: دستاوردهای تحقیق راه گش ای برنامه ریزی توسعة محلی و مورداستفادة کارگزاران توسعة روستایی شهرستان شامل بخشداری، جهاد کشاورزی و مراکز خدمات روستایی خواهد بود.
اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی سکونتگاه های روستایی مورد: دهستان چهل چای در شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد فضا به الگوی مکانی یک اقتصاد، همانند توزیع و محل فعالیت های تشکیل دهنده آن و جریان های مکانی که بخش اساسی آن اقتصاد را تشکیل می دهند، اطلاق می شود. در تحقیق حاضر، اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی سکونتگاه های روستایی دهستان چهل چای شهرستان مینودشت را مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. در بخش مطالعات میدانی از ابزار پرسشنامه و مشاهدات مستقیم استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، کل سرپرستان خانوار روستایی دهستان چهل چای شهرستان مینودشت بوده است. بر اساس سرشماری 1390، دهستان مورد مطالعه شامل 37 روستای دارای سکنه و 5003 خانوار بوده است؛ بنابراین با توجه به تعداد روستاها، پراکندگی آن ها در سطح دهستان و فراوانی تعداد خانوارهای روستایی، اقدام به نمونه گیری شده است؛ به طوری که، ابتدا تعداد 8 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید. در مرحله بعد، با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه 234 خانوار تعیین و به روش طبقه بندی گروهی تصادفی متناسب با تعداد خانوار هر یک از روستاها، نمونه ها انتخاب شده است. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن تحلیل شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نقش روابط اقتصادی شهر و روستا در محدوده مورد مطالعه بسیار مهم و تأثیرگذار بوده است؛ این روابط رو به رشد باعث شده تا در مواردی حالت سلطه اقتصادی شهر بر نواحی روستایی کمرنگ تر شود و به نوعی تعامل و پیوندهایی، هر چند ناقص و بیشتر به نفع شهر پدید آید. همچنین یافته ها مؤید این است که بین روابط اقتصادی شهر و روستا و وضعیت اقتصادی و اجتماعی ناحیه مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد و بدین ترتیب می توان گفت که روابط اقتصادی شهر و روستا نقش مؤثری در وضعیت اجتماعی و اقتصادی نواحی روستایی دارد.
سنجش کیفیت محیط سکونت در محلات شهر اصفهان از دید مدیران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش مطلوبیت محلات مسکونی برای شناخت الگوی زندگی شهری بسیار با اهمیت می باشد. به طوری که امروزه ارتقای کیفیت محیط سکونت، به عنوان یکی از اهداف اساسی سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری بدل شده است. مهم ترین مسئله ای که در محلات مختلف شهر اصفهان دیده می شود تمایز بسیار زیاد در بین محلات از نظر مطلوبیت محیطی -اجتماعی می باشد، به طوری که برخی از محلات با استقبال و پذیرش همه مردم، به خصوص طبقات اجتماعی و اقتصادی بالا مواجهند و برخی دیگر از محلات به ناچار سکونتگاه قشرهای فقیر اقتصادی و اجتماعی می باشند. در این پژوهش با هدف سنجش محلات شهر اصفهان سعی بر آن شده که محلات با کیفیت پایین تر در سطح شهر و شاخص های تأثیرگذار بر آن ها شناسایی شود تا بتوان پیشنهادهایی در راستای ارتقای کیفیت این محلات ارائه نمود. بدین جهت با توجه به شناخت و دید وسیع مدیران شهری در شناسایی محیط های مسکونی شهر اصفهان، محاسن و معایب هر یک از این محیط ها، این گروه به عنوان جامعه آماری معرفی شده اند؛ لذا با توجه به تعداد جامعه آماری و با استناد به جدول کرجسی و مورگان، 52 نفر از مدیران شهرداری به صورت تصادفی ساده، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پرسشنامه با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تکنیک های آماری تاپسیس و تحلیل خوشه ای (در نرم افزار spss) تجزیه و تحلیل شده اند. تکنیک تاپسیس محلات مارچین، مهدی آباد، دهنو، زینبیه و عاشق آباد را به ترتیب به عنوان 5 محیط مسکونی با کمترین کیفیت در شهر اصفهان معرفی می کند که وضعیت شاخص های آماری این محلات نسبت به میانگین شهر اصفهان نامناسب می باشد. همچنین نتایج تحلیل خوشه محلات هفتون، باتون، دهنو، سودان، ارزنان، قائمیه، شیخ طوسی، عاشق آباد، مارچین و شمس آباد را در گروه 1؛ محلات عمان ساسانی، حجتیه و بابوکان را در گروه 2؛ محله مهدی آباد را در گروه 3 و محله زینبیه را در گروه 4 جای داده است. در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر کیفیت محلات بیشترین تأثیر از آن شاخص «پایین بودن شأن اجتماعی ساکنین» و کمترین تأثیر را شاخص «عدم دسترسی به مجموعه های تاریخی-فرهنگی» به خود اختصاص داده است با توجه به تأثیر عوامل مؤثر بر کیفیت محیط های مسکونی، در انتها به ارائه راهکارهایی نظیر رعایت پاکیزگی در محلات، حذف کاربری های ناسازگار با کاربری مسکونی در سطح محلات، حفاظت از فضاهای سبز موجود و... پرداخته شده است.
الگوی مرحله محور مدیریت لجستیک پلیس در مدیریت بحران های طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین نقش و جایگاه مدیریت لجستیک در مدیریت بحران مستلزم طراحی الگویی منسجم و کاربردی است. لذا، طراحی الگویی برای ترسیم اقدامات لجستیکی پلیس در مراحل چهارگانه زمانی بحران (قبل، شروع، حین و بعد) بهمنظور مدیریت بحران گام مهمی برای اعمال اثربخش مدیریت پلیس در لجستیک بحران و استانداردسازی اقدامات لجستیکی پلیس ضروری است به نحویکه در آن تمامی الزامات و فرایندهای حاکم بر مدیریت لجستیک را در شرایط بحرانی، با لحاظ اصول فرماندهی و کنترل و با تفکری سیستمی و ساختارمند بدون اعمال سلیقه شخصی مبتنی بر اسناد بالادستی، یکپارچه و منسجممی سازد. هدف اصلی مطالعه حاضر، ارایه الگویی مرحله محور برای استانداردسازی اقدامات لجستیک پلیس در مدیریت بحران های طبیعی و اعمال مدیریت اثربخش آن مبتنیبر زمان است بهنحویکه بتوان با بهره گیری از مدیریت لجستیک به سطح مطلوبی از هوشیاری موقعیتی بهمنظور کیفی سازی سطح خدمات لجستیکی و ایجاد هماهنگی و هدایت عملیاتی در فرماندهی و کنترل اثربخش بحران به منظور استقرار امنیت پایدار، ابلاغشده از سوی سلسلهمراتب فرماندهی دستیافت. روش تحقیق در این مطالعه کتابخانه ای و اسنادی و بهره جستن از منابع معتبر علمی و تجربیات مؤفق خبرگان است. نتایج این مطالعه منجربه تصحیح فرایندهای لجستیک پلیس در بحران های طبیعی می شود که درنهایت براساس آن، نظام مدیریت لجستیک پلیس (چهار میم) مشتمل بر چهار اصل بنیادین موجودی ها و انبارداری، مکان یابی نیروها و تجهیزات، مسیریابی و حمل و نقل، و مدیریت اطلاعات در راستای مراحل چهار گانه بحران (شناسایی یا ردگیری علایم، آمادگی و پیشگیری، مقابله و مهار ویرانی و بهبود و یادگیری) با اعمال فرماندهی و کنترل مناسب در هریک از مراحل آن ارایه می شود.
تحلیل فضایی کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی مورد: دهستان قرق شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی چندوجهی، نسبی، متأثر از زمان و مکان و ارزش های فردی و اجتماعی است که دارای ابعاد عینی و بیرونی، ذهنی و درونی می باشد. از این رو، معانی گوناگونی برای افراد و گروه های مختلف بر آن مترتب است. در این مقاله سعی شده است ضمن سنجش کیفیت زندگی مبتنی بر شاخص های ذهنی، مهمترین عوامل مکانی- فضایی مؤثر بر کیفیت زندگی روستاهای ناحیه شناسایی و تحلیل شود. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. محدوده جغرافیایی مورد مطالعه دهستان قرق شهرستان گرگان و جامعه آماری روستاییان 5 روستا از این دهستان و حجم نمونه 340 خانوار از روستاییان است که با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردیده اند. روش نمونه گیری طبقه ای در انتخاب روستاهای نمونه بکار گرفته شد. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون ANOVA استفاده شده است. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی در ناحیه مورد مطالعه از نگاه روستاییان در ابعاد محیطی و کالبدی دارای شرایط مناسب تری بوده است. تفاوت فضایی در وضعیت روستا بر اساس شاخص های ذهنی کیفیت زندگی متاثر از عوامل بعد فاصله روستاها از جاده اصلی، فاصله روستا تا شهر گرگان و تنوع قومیتی است.