فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۲۱ تا ۷٬۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بعد از اتخاذ تصمیم دربارة جابه جایی یک روستا، تعیین محل جدید، یکی از اصلی ترین مراحل فرایند جابه جایی است، زیرا نتایج این تصمیم در طولانی مدت ظاهر می شود و آثار زیادی در جنبه های مختلف دارد و تجربه نیز نشان داده است سهل انگاری در مکان گزینی سکونت گاه جدید بارها موجب ضعف یا شکست برنامه های جابه جایی شده است. هدف از این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز آن به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است، ارزیابی طرح های جابه جایی روستاهای لرینی علیا و سفلی و فرخ آباد در استان ایلام از نظر مکان یابی با روش مک هارگ است. نتایج این تحقیق نشان داد از نظر اکثر معیارهای مورد بررسی، روستاهای مورد مطالعه در شرایط مناسب و نیمه مناسب قرار دارند و فقط روستاهای لرینی علیا و سفلی از نظر شیب و روستای فرخ آباد از نظر قرارگرفتن در اراضی کشاورزی در شرایط نامناسب قرار دارند. لذا از آنجا که مکان یابی یک سکونت گاه در مکانی که همة استانداردها را دارد، در بعضی مناطق بسیار مشکل و حتی غیرممکن است، مکان یابی روستاهای مورد مطالعه از نظر معیارهای مورد نظر مناسب بوده است.
آسیب شناسی توسعه کسب وکارهای خانوادگی روستایی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعة کسب وکارهای روستایی از راهبردهای اصلی پیشبرد توسعة پایدار روستایی به شمار می آید. پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی در استان گلستان انجام شده است. اطلاعات لازم برای تحقیق، از طریق مصاحبة نیمه ساختارمند با نمونه ای برگزیده از مدیران کسب وکارهای خانوادگی (37=n) به دست آمده است. با استفاده از فرایند کدگذاری مرسوم در نظریة بنیانی، متن به دست آمده از مصاحبه ها تحلیل شده و یافته های حاصل از تحلیل در ساختاری ماتریسی شامل کدهای باز (105 کد)، محوری و انتخابی تدوین شده است. براساس کدهای طبقه بندی شدة موضوعی (7 طبقه)، مسائل عمدة توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی شامل اینها هستند: مساعدنبودن محیط کسب وکار در مناطق روستایی؛ توسعه نیافتگی بازار؛ گذار و شکاف بین نسلی در انتقال ارزش ها، مهارت ها و فرهنگ کسب وکارهای خانوادگی روستایی؛ نبود پشتیبانی رسمی نهادمند؛ برهمکنش نابسود خانواده و کسب وکار؛ ناکارآمدی مدیریت تولید و کارکردهای کسب وکار؛ و فشارهای اجتماعی. سرانجام، سازه های مفهومی شناسایی شده برای توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی به هم پیوند زده شده و الگوی «آسیب شناسی توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی» ترسیم شده است.
تحلیل عوامل بازدارنده گرایش جوانان روستایی به خوداشتغالی مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه کارآفرینی و خوداشتغالی در مناطق روستایی به نیازی جدی تبدیل شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل بازدارنده گرایش جوانان روستایی به خوداشتغالی است، که به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را جوانان روستایی 18 تا 29 سالة ساکن در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان همدان تشکیل می دهند که از مجموع آنها، براساس فرمول کوکران 184 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه، مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات در تحقیق حاضر است. روایی صوری پرسشنامه را متخصصان فن تأیید کردند و برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، پرسشنامه در اختیار تعدادی از جوانان روستایی قرار گرفت. آلفای کرونباخ در تحقیق معادل 85/0 به دست آمد، که پذیرفتنی است. طبق نتایج به دست آمده، بازدارنده های گرایش جوانان به خوداشتغالی با استفاده از نتایج تحلیل عاملی در 6 عامل دسته بندی شدند. عامل نخست که با توجه به متغیرهای تشکیل دهنده عامل زیرساختی نام گرفت، با تبیین 60/10 درصد از واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد. این عامل همراه با عوامل آموزشی، شخصیتی، اقتصادی، حمایتی، و فرهنگی درمجموع 84/54 درصد از واریانس را تبیین کردند.
نقش سرمایه گذاری های مالی در توسعه روستایی با تاکید بر گردشگری خانه های دوم مورد: شهرستان بوئین زهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوندهای روستایی- شهری نقش بسزایی در توسعه روستایی و پویایی آنها ایفا می کند. به طوری که از شهر به مثابه موتور توسعه روستایی یاد شده است. از این رو مناسبات روستا- شهری نیازمند برررسی های جامع به منظور فهم تغییر در ماهیت و شدت این تعاملات در طول زمان است. یکی از نقش های کلیدی مناسبات روستایی- شهری در فرآیند توسعه، مبادلات مالی و پولی و جریان سرمایه در اشکال مختلف اعم از بودجه های عمرانی دولت، انتقال کالاها و انواع سرمایه گذاری های فردی یا خانوادگی است که برای سرمایه گذاری در مناطق روستایی می تواند در اختیار کشاورزان و شاغلین روستایی قرار داده شود. هدف از این پژوهش بررسی روابط شهر- روستا در توسعه روستایی با تاکید بر سرمایه گذاری های فردی در توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه می باشد. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز با تنظیم پرسش نامه و مصاحبه گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق ساکنین دائمی روستاهای مورد مطالعه می باشد که به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ویلکاکسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد کهوجود تفاوت معناداری در همه موارد در دوره قبل و بعد از توسعه و گسترش گردشگری روستایی و سرمایه گذاری در گردشگری است؛ به طوری که بیشترین تفاوت معناداری به مولفه های کیفیت کالبدی روستای محل زندگی و مسکن روستایی و کمترین تفاوت معناداری در مولفه میزان مشارکت مردم روستا در مدیریت عمومی روستا با تاکید بر امور گردشگری بوده است. هم چنین بررسی مدل برازش رگرسیونی نشان می دهد که تاثیر مثبت در رضایت مردم از سرمایه گذاری فردی در توسعه روستایی در روستاهای مورد مطالعه خود تابع اثرات مثبت گردشگری است.
تبیین امنیت گردشگران با تأکید بر مؤلفه های مدیریت بحران گردشگری (مطالعه موردی: فضاهای گردشگری شهر یزد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاییکه توسعه در زمانها و مکانهای مختلف در بین مناطق بهصورت یکسان صورتنگرفتهاست در هر مقیاسی نابرابریهای منطقهای در کشورها زیادبوده و در زمینه شاخصهای مختلف مناطق ویژهای موقعیت ممتازتری نسبتبه سایر مناطق دارند. بنابراین، مطالعه نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در میان گروهها، قشرها، اقوام و نیز مناطق جغرافیایی با تقسیمات در یک کشور یکی از کارهای ضروری و پایهای برای برنامهریزی و اصلاحات بهمنظور تأمین رشد اقتصادی و تحقق امنیت پایدار بهویژه در مناطق حساس است. هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوتها و نابرابریها بین شهرستانهای مرزی استان آذربایجانغربی از نظر وضعیت و سطح برخورداری از 63شاخص که شامل شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و کالبدی و رتبهبندی این شهرستانها از نظر میزان برخورداری از شاخص-های یادشدهمیباشد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن نیز تحلیلی- مقایسهای است. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز از روشهای الکتر و تاپسیس، که از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره میباشند، استفادهشدهاست. باتوجهبه نتایج به دست آمده از بررسیها مشخصشد که شاخصهای توسعه در میان شهرستانهای این استان بهصورت متعادل توزیعنشدهاست و شهرستانهای پیرانشهر، سردشت و ارومیه بهترتیب در جایگاه اول تا سوم از لحاظ برخوداری از این شاخصها دارای وضعیت فرابرخودار میباشند. درمقابل، شهرستانهای ماکو، اشنویه و چالدران دارای وضعیت نابرخوردار از لحاظ برخورداری از شاخصهای موردمطالعه میباشند. همچنین، باتوجهبه نتایج روش تاپسیس از لحاظ برخورداری از شاخصهای آموزشی شهرستان سردشت، شاخصهای اجتماعی اشنویه و نیز شاخصهای اقتصادی و کالبدی شهرستان ارومیه در جایگاه نخست قرارگرفتهاند. رتبهبندی شهرستانها در این پژوهش میتواند در بهینهسازی وضع موجود و ساماندهی سطوح توسعه و امنیت پایدار در این استان مؤثرباشد.
اثرات طراحی فضاهای شهری و معماری جمع گرا بر تعاملات و ارتباطات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۷۲-۲۵۷
حوزه های تخصصی:
شناسایی و اولویت بندی شاخص های موثر بر سطح رضایت گردشگران نوروزی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری از مهمترین منابع کسب درآمد کشورهای جهان است و در قرن 21 به تدریج به عنوان دومین صنعت مهم دنیا برشمرده می شود. گردشگری فعالیتی چند وجهی است و یکی از پیچیده ترین کسب و کارهای بشری با توجه به موقعیت جغرافیایی است. به همین دلیل برای دستیابی به سهم بیشتری در بازار جهانی باید به دنبال راه کارهایی منطقی و ایجاد یک برنامه منظم بود تا از این طریق و با دستیابی به اهداف دراز مدت این صنعت، تأثیر آن بر بهبود وضعیت اقتصادی متجلی گردد. برنامه ریزی و مدیریت گردشگری، با شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه آن و با پاسخ دهی مناسب به تأمین نیازهای گردشگری در مقیاس محلی، ملی و فراملی آغاز می شود. چنانچه مؤلفه های مؤثر بر سطح رضایت گردشگران، با توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی و... به خوبی شناسایی و دسته بندی شوند می توان از آثار بسیار زیاد و مثبت توسعه گردشگری سود جست. بدین منظور تحقیق حاضر سعی دارد تا با شناسایی و رتبه بندی مؤلفه های مؤثر بر رضایت گردشگران، راهکارهایی را جهت بهبود و توسعه برنامه ریزی افزایش رضایتمندی گردشگران در جهت شکوفایی صنعت گردشگری ارائه نماید. جهت دستیابی به این هدف 27 متغیر مؤثر بر رضایت گردشگران، مشخص گردیدند. این پژوهش به شیوه پیمایشی انجام شده و داده ها به وسیله پرسشنامه از یک نمونه 320 نفری از گردشگران نوروزی شهر اصفهان جمع آوری شده است. نتایج به کارگیری تکنیک های تحلیل عاملی و تصمیم گیری چندشاخصه نشان داد که از میان این عوامل، ایجاد امنیت اجتماعی، آسایش و آرامش عمومی، دفاتر یا کیوسک اطلاع رسانی و قیمت اماکن اقامتی در رأس عواملی هستند که رضایت گردشگران در شهر اصفهان را فراهم می آورند.
بهینه سازی حمل و نقل درون شهری یزد و علل وقوع تصادفات رانندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمل و نقل پیش نیاز و زیربنای توسعه پایدار است و نقش اساسی و کارآمدی در باروری امکانات و استعدادهای بالقوه دارد که این نقش و اهمیت را به منزله یکی از مؤثرترین شاخص های رشد و توسعه، نمایان می کند. امروزه تعداد تصادفات در شهرهای کشور ما رو به افزایش است و درنتیجه خسارت های مالی ناشی از آنها که بر خانواده ها و دولت تحمیل می شود، بسیار بالا بوده و با توجه به اینکه خسارت های مالی، جانی، روانی و اجتماعی در مواردی جبران پذیر نیست، ضرورت دارد به منظور جلوگیری از خسارت تصادفات رانندگی راهکارهای مؤثری به اجرا گذارده شود. هدف از این مقاله بهینه سازی حمل و نقل درون شهری یزد با رویکرد توسعه پایدار است. نوع پژوهش بنیادی توسعه ای و روش بررسی توصیفی تحلیلی است که از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره برای بهینه سازی حمل و نقل استفاده شده است. یافته های پژوهش مبین آن است که سالانه حدود ١١٠٠٠ تصادف در نواحی مختلف یزد رخ می دهد که کمابیش ٥ درصد از این تعداد مربوط به عابران پیاده است. تحلیل این آمار حاکی از آن است که در هر کیلومتر از راه های درجه 1، درجه 2 و خیابان های جمع و پخش کننده این شهر، به ترتیب ٦٠، ٤٠ و ٥ تصادف در سال رخ می دهد. نتایج این پژوهش همچنین دلالت بر آن دارد که گزینه های مرتبط با تغییر جهت معابر و یک طرفه سازی برخی معابر منطقه مورد مطالعه، مؤثرترین شیوه برای بهینه سازی حمل و نقل در محدوده مرکزی شهر یزد است. گفتنی است، نسبت تعداد تصادفات به ازای هر ١٠٠٠٠ وسیله نقلیه، کمابیش حدود 400 کیلومتر طی مسیر است.
تحلیل تطبیقی ساختار برنامه ریزی و مدیریت مناطق شهری مطالعه موردی: تهران،سیدنی،تورنتو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۲
73 - 86
حوزه های تخصصی:
علی رغم گذشت بیش از دو دهه از تصویب مصوبه ی مجموعه های شهری و تهیه ی طرح ها و پژوهش های متعدد دانشگاهی، نهادهای مسئول برنامه ریزی کلان کشور از دستیابی به یک الگوی برنامه ریزی و مدیریتی مطلوب برای مجموعه های شهری ناکام مانده اند. مهمترین علل این ناکامی را می توان عدم توجه پژوهش ها به واقعیت های فضایی، سازمانی وساختار تصمیم گیری در ایران، فقدان بررسی های موشکافانه ی سازوکارهای اجرایی و کم توجهی به لزوم انطباق رویکردهای برنامه ریزی با ساختار اداری-برنامه ریزی کشور دانست. هدف این پژوهش شناسایی تحولات ساختاری و محتوایی لازم برای بهبود عملکرد مدیریتی، در سطح مجموعه های شهری است. لذا در تلاش است در یک بررسی تطبیقیِ عمومیت گرا با اتخاذ روش اسنادی در یک فرآیند سه مرحله ای، با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات مرتبط با پژوهش پس از بررسی تجربیات برنامه ریزی و مدیریتی دو منطقه ی کلان شهری سیدنی و تورنتو ضمن لحاظ نمودن واقعیت ها و تفاوت های ساختار تصمیم گیری - اداری نمونه های مطالعاتی با ایران، با درک اقدامات و نهادهای کلیدی موثر در کارآیی نظام مدیریت کلان شهری، پیشنهاداتی در راستای بهبود مدیریت و برنامه ریزی مجموعه های شهری ارائه نماید. نتایج این پژوهش دو دسته مشکلات عام)مربوط به سطح کلان برنامه ریزی( و مشکلات سطح منطقه ای)در سطح مجموعه های شهری( را نمایان می سازد لذا دو دسته پیشنهادات 1-ساختاری- مدیریتی در راستای بهبود ساختار اداری و نظام تصمیم گیری و 2-برنامه ریزی-مدیریتی در راستای ارتقای کیفی محتوای طرح ها و برنامه های مجموعه شهری ارائه گردید. لزوم ایجاد نهاد مسئول منطقه ای در سطح مجموعه های شهری و برنامه ریزی چرخشی بجای برنامه ریزی سلسله مراتبی رئوس اصلی پیشنهادات هر بخش را تشکیل می دهند.
امکان سنجی وتعیین اولویت مسیرهای انتقال آب ازکارون به دشت ایذه به روش تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیت منابع آبی در برخی نقاط وعدم توازن ریزش های جوی ازنظر زمانی و مکانی ازیک طرف و افزایش مصرف آب از طرف دیگر سبب شده است که بسیاری از مناطق کشور با مشکل کم آبی مواجه باشند. از گذشته تابه حال همواره یکی از راه های تأمین آب ، انتقال آب از حوضه های پرآب تر به مناطقی است که با مشکل کم آبی مواجه هستند. حوضه کارون با بیش از 100زیر حوضه یکی از حوضه های تأمین آب مناطق خشک مجاور خود است . طبق تقسیمات کشوری3 زیر حوضه از کارون در شهرستان ایذه قرار دارد.اما بااین وجود دشت ایذه بافاصله کمتر از 30کیلومتر از رودخانه کارون با مشکل کم آبی درزمینه کشاورزی و مصارف شهری مواجه است. در این مقاله سعی شده تا با بررسی پتانسیل های کشاورزی وطبیعی شهرستان ایذه همچنین بررسی محدودیت های آبی دشت ایذه ، شرایط انتقال آب از رودخانه کارون در بخش جاری در حوضه ده شیخ به حوضه ایذه بررسی و با استفاده از نرم افزارهای جغرافیایی ، نقشه های توپوگرافی ورقومی ، ارتفاعی اطلاعات مورد نیاز جمع آوری وسپس به روش تاپسیس مسیرهای ممکن برای انتقال آب بر اساس شرایط توپوگرافی ،شیب منطقه ،ارتفاع و فاصله نقاط برداشت آب از دشت ایذه ،طول تونل های احتمالی در مسیر خط لوله و همچنین دسترسی به جاده اولویت گذاری شده و درنهایت مناسب ترین مسیر انتقال آب تعیین گردید که در بررسی های انجام شده درنهایت از چهار مسیر منتخب که موردبررسی قرار گرفت ، مسیر شماره 2 واقع در حوضه ده شیخ در شمال دشت ایذه که از موقعیت جغرافیایی""13 '48 °49 طول جغرافیایی و""31 '08 °32عرض جغرافیایی شروع و نهایتاً در نقطه طول جغرافیایی ""21 '47 °49 و عرض جغرافیایی ""45 '58 °31 به پایان می رسد ازنظر اولویت های تعریف شده در مدل تاپسیس برای این تحقیق ، مناسب ترین مسیر برای انتقال آب ازرود کارون به دشت ایذه است .
سنجش و ارزیابی مولفه های کیفیت زندگی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی است که در سال های اخیر ،به واسطه نقشی که در سلامت روان افراد دارد ،اهمیت بسزایی یافته است. پایین بودن سطح زندگی در نواحی روستایی و در نتیجه مهاجرت روستاییان به سمت شهرهای بزرگ، مسائل و مشکلات متعدد اجتماعی، اقتصادی و محیطی را هم در نواحی روستایی و هم در شهرها به دنبال داشته است. هدف از این تحقیق، سنجش و ارزیابی مولفه های کیفیت زندگی در سطح روستاهای نمونه در دهستان خرارود شهرستان خدابنده است. رو مورد استفاده در این تحقیق روش شناسی کمی با بهره گیری از ابزار پرسشنامه و استفاده از داده های میدانی و رویکرد توضیفی- تحلیلی بوده است. روایی پرسشنامه توسط 20 نفر از متخصصان رشته های مرتبط با حوزه مفهومی کیفیت زندگی مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه هم توسط پیش آزمون 30 پرسشنامه در روستاهای مورد مطالعه و در سطح آلفای کرونباخ 950/0 تایید گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که وضعیت روستاهای مورد مطالعه از نظر کیفیت زندگی در مجموع مناسب بوده است و غالب مولفه ها وضعیت مناسبی را نشان می دهند که می تواند ناشی از عوامل مختلف مانند برخورداری از سطوح خدماتی مطلوب، وجود منابع درآمدی در سطح ناحیه ای و احساس امنیت عمومی باشد. همچنین از میان مولفه های مورد بررسی مولفه تعلق مکانی بالاترین میانگین را در مجموع روستاهای مورد مطالعه داشته است که در حقیقت بیانگر علاقه و میل روستاییان به ادامه زندگی در این نواحی بوده است که روستا را برای ادامه زندگی و کار به سایر نواحی ترجیح می دهند.
بررسی میزان رضایت جوامع روستایی از مکان یابی کاربری ها در طرح هادی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان یابی کاربری ها یکی از مراحل پایانی برنامه ریزی کاربری زمین است. با توجه به این که استقرار مطلوب کاربری ها، که خود متأثر از عوامل بسیار متنوع و متعدد می باشد، عامل اصلی در پایین نگه داشتن هزینه ها می باشد؛ پس مکان یابی کاربری های طرح های هادی روستایی باید به گونه ای صورت گیرد که در اثر گذشت زمان از مطلوبیت آن کاسته نشود و یا خیلی جزئی تغییر کند و پایداری فرایند توسعه روستایی را تضمین کند. هدف از این تحقیق، ارزیابی میزان رضایت مندی جوامع روستایی از مکان یابی کاربری های پیشنهادی طرح هادی روستایی، در روستاهای نمونه در شهرستان خواف است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی، از طریق پرسشنامه با حجم نمونه 253 نفر در 10 سکونتگاه روستایی که از اجرای طرح هادی آنها 10 سال می گذرد صورت گرفته است. روایی ظاهری پرسشنامه توسط کارشناسان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با انجام پیش آزمون و تحلیل داده های پرسشنامه مذکور و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (854/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و تهیه نقشه ها با استفاده از نرم افزار ArcGIS، انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مکان یابی کاربری های پیشنهادی در طرح های هادی از نظر تناسب با نیازهای جوامع روستایی، با نیازهای کالبدی و اکولوژیک همخوانی دارد و می توان گفت که در این ابعاد، روستاییان بیشترین اظهار رضایت را از اجرای طرح کاربری های پیشنهادی داشته اند. در مقابل نیز مقدار آماره t برای ابعاد اجتماعی و اقتصادی به ترتیب برابر با 098/3- و 723/2- می باشد، که نشان می دهد به شاخص های اجتماعی و اقتصادی در تهیه و اجرای طرح های هادی توجه چندانی صورت نگرفته و مردم در این زمینه کمترین میزان رضایت را داشته اند.
واکاوی عوامل اثرگذار بر دگرش نظام های بهره برداری زراعی مورد شناسی: روستاهای شرکت سهامی زراعی سهل آباد- نهبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان و کیفیت تولید محصولات کشاورزی در کشور، تابعی از نوع نظام بهره برداری است. نظام بهره برداری غالب، نظام خرده مالکی با راندمان پایین تولیدی است. از سوی دیگر میزان جمعیت کشور با روندی رو به رشد مواجه است. بدینسان، نیاز به تولید هر چه بیشتر محصولات کشاورزی، ضرورت تغییر در این نظام بهره برداری را امری اجتنابناپذیر مینماید. برای دست یابی به این هدف، راهکارهایی چون بسط و گسترش نظامهای زراعی جدید از جمله شرکت های سهامی زراعی که روندی رو به احیاء در کشور دارد، امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در مقاله حاضر تلاش شده است، تا به بررسی الگوی عوامل اثرگذار در تشکیل شرکت سهامی زراعی سهل آباد در شهرستان نهبندان پرداخته شود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی است که با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام شده است. برای گردآوری داده ها، از تکنیک های دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد، میزان عواملی هم چون آینده نگری، مشارکت پذیری و جمع گرایی و امید به آینده، دارای بیشترین اثر مثبت در تشکیل شرکت سهامی زراعی است. مؤلفههای کلی الگوی اثرگذاری بر پذیرش و تشکیل شرکت سهامی زراعی شامل پتانسیل اجتماعی، وضعیت اقتصادی تولید و توسعه و شاخصه های فرهنگی بوده است.
شناسایی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری و تأثیر آن بر جذب گردشگر در شهرستان املش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرستان املش بدلیل برخورداری از جاذبه های گردشگری با چشم اندازهای زیبا و غنی از آثار باستانی، از موقعیت ممتازی در پهنه جغرافیای گیلان برخوردار است. لکن به جهت در بن بست قرار گرفتن املش و عدم توجه مسئولین محلی در زمینه برنامه ریزی و اقدام در جهت معرفی جاذبه ها و توسعه زیرساخت ها موجب شده است تا گردشگران از وجود پتانسیل های شهرستان اطلاع چندانی نداشته باشند و در نتیجه گردشگری در املش کمرنگ جلوه نماید. تحقیق حاضر با هدف شناسایی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری املش و اقدام در جهت معرفی جاذبه ها به منظور رونق گردشگری و توسعه شهرستان تدوین گردیده است. روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و تحلیلی است، برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردیده، فرضیات در زمینه توانمندی جاذبه ها در جهت توسعه گردشگری املش بیان شده است. در بررسی آزمون فرضیه های این تحقیق، از آزمون نسبت های p و با استفاده از نتایج پرسشنامه ها، فرضیات با 95 درصد سطح اطمینان آزمون گردیدند. برابر نتایج حاصله از ارزیابی های صورت گرفته، عملاً قابلیت ها و جاذبه های طبیعی و فرهنگی املش تأیید و توانمندی قابلیت ها در جذب گردشگران داخلی و خارجی مثبت ارزیابی شده که می توانند موجبات رونق گردشگری و توسعه شهرستان را فراهم سازند. همچنین موقعیت کوهستانی و ییلاقی شهرستان املش، قابلیت و توانایی آن را دارد از طریق شیوه های مختلف منجر به جلب و جذب گردشگر و رونق گردشگری در املش و رشد بالندگی شهرستان را رقم زند.
ارزیابی کمی و کیفی پویایی شهرهای جدید با مدل ELECTRE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای جدید به عنوان ما حصل تجربه، تفکر، طرح، برنامه ریزی،ساخت، سیاست گذاری و آرمانشهر انسانی در برابر شهرهای بحران زده ی اواخر قرن نوزدهم که توانایی توزیع و ساماندهی مناسب جمعیت و فعالیت خود را نداشتند معرفی می شوند. فرار از مشکلات این راهکار نو را بدون اینکه سنجش و ارزیابی شرایط زمانی، اجتماعی، اقتصادی و فضایی خاص و مؤثر بر چشم اندازهای شهری آن صورت گیرد به سرعت در همه شهرها مطرح ساخت. هدف مقاله حاضر ارزیابی پویایی و تحرک این شهرها که عمدتاً از نوع شهرهای اقماری و برای ساماندهی جمعیتی کلان شهرها طراحی شده اند می باشد و بر این اساس روش تحقیق حاضرتوصیفی- تحلیلی می باشد. داده ها و اطلاعات نیز شامل ارزیابی شاخص های پویایی شهری همچون جمعی ت، سکون ت، تحرک، جاذب ه های طبیعی و تاریخ ی و زیر شاخه های فرعی آنها با مدل ELECTRE می باشد. با توجه به هدف تحقیق که ارزیابی و انتخاب الگوی موفق می باشد شهرهای جدید پرند، بینالود، بهارستان، صدرا، سهند که در مناطق نفوذ کلان شهرها و با توجه به روند رشد، شکوفایی و پویایی آنها مکان یابی شده اند، مورد بررسی قرار می گیرند. نتایج بیانگر آن است که در بین شهرهای مورد مطالعه شهر جدید صدرا با توجه به ماتریس هماهنگ و ناهماهنگ مؤثر از شرایط بهتری برخوردار است. در نهایت با انتخاب الگوی پویا و تکنیک تحلیلی SWOT فاکتورهای کیفی مؤثر براین روند نیز مشخص و راهبرد های متناسب با شرایط هر شهر ارایه شد.
مدیریت بحران و شناخت پهنه های خطر و امن ناشی از زمین لغزش درنواحی روستایی شهرستان سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های روستایی ایران، علیرغم تحولات گسترده و گوناگونی که در دهه های اخیر داشته اند، از لحاظ محیطی همچنان جزو سکونتگاه هایی به شمار می روند که در صورت وقوع مخاطرات محیطی با چالش های عمده روبرو می شوند. بنابراین برنامه ریزی پیش از وقوع رویدادها و بحران ها و توجه به مدیریت بحران روستایی در مقابله با حوادث به ویژه طبیعی ضروری می نماید. مناطق روستایی شهرستان سروآباد واقع در استان کردستان نیز یکی از مناطق مستعد کشور نسبت به وقوع بحران های طبیعی همچون سیل، زلزله و زمین لغزش محسوب می شود. هدف از انجام این پژوهش شناسایی سکونتگاه ها و پهنه های امن و خطر زمین لغزش سکونتگاه های روستایی با توجه ویژه به مدیریت بحران در شهرستان سروآباد است. این پژوهش بر حسب روش تحلیلی و بر حسب ماهیت کاربردی می باشد و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل داده ها و لایه ها صورت گرفته و نقشه های نهایی تلفیقی خطر و نقشه های همپوشانی جهت ارزیابی فاکتورها تولید گردید. نتایج تحقیق به صورت تحلیل فضایی- جمعیتی سکونتگاه های شهرستان بوده است و پهنه ها و روستاهای امن و خطر شهرستان سروآباد مشخص گردید. بعلاوه مشخص شد که حدود 46 درصد جمعیت روستاهای منطقه در 31 روستا در این شهرستان در پهنه امن یا کم خطر زمین لغزش قرار دارد و سایر سکونتگاه ها و جمعیت روستایی در پهنه خطر متوسط و زیاد استقرار دارند و نیازمند ایمن سازی پهنه های خطر هستند.
طراحی ورودی شهر با رویکرد هویت بخشی به فضای شهری (نمونه موردی : ورودی شرقی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۱۰۴-۸۳
حوزه های تخصصی:
فضای ورودی شهرها بعنوان یکی از فضاهای شهری و مفصل اتصال دهنده فضای طبیعی خارج و فضای مصنوعی داخل شهر عمل می کند. توسعه بی رویه شهرها و توجه نکردن به الگوهای توسعه فضایی مناسب باعث ضعف در شکل و محتوای فضاهای ورودی شهرها گردیده است و این فضاها را دچار مشکلات و نابسامانی های متعدد کرده است. توجه به گسترش نابسامانی در این عرصه ها اتخاذ تدابیر ویژه و راهگشا را ضروری می نمایاند. هدف از این نوشتار، طراحی دوباره یک بخش فراموش شده شهری به شکلی تازه و با بیانی هماهنگ با نیازهای امروز و شناخت هویت شهری و مؤلفه های آن و نقشی که این مؤلفه ها در ارتقای هویت فضای ورودی شهرها از لحاظ کیفی و بصری دارند، می باشد. پژوهش حاضر از دو بخش نظری و طراحی تشکیل می شود که در آن از روش توصیفی و تحلیلی استفاده می شود. جهت تدوین چارچوب نظری ابتدا مفهوم فضای شهری و مفهوم ورودی شهر به عنوان یکی از انواع فضاهای شهری، مفهوم هویت به عنوان یکی از توقعات مورد انتظار از ورودی شهرها، مفهوم هویت شهری و مؤلفه های آن بیان گردیده است. سپس ضوابط و معیارهایی جهت ساماندهی فضای ورودی شهر با رویکرد تقویت هویت شهری تدوین شده است. در بخش طراحی تحقیق نیز از روش فرایند طراحی استفاده می گردد. بدین ترتیب که ابتدا شناخت وضع موجود با تلفیقی از روشهای توصیفی و تحلیلی و با استفاده از اسناد موجود و تحقیقات میدانی انجام می پذیرد، سپس به ارزیابی و تجزیه و تحلیل اطلاعات به منظور تعیین پتانسیل ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای پروژه تحت مطالعه پرداخته می شود. در انتها پس از ارائه ایده های طراحی و انتخاب گزینه برتر، پروژه مورد نظر (فضای ورودی شرقی شهر زنجان ) مورد طراحی قرار گرفته است. آنچه از این تحقیق می توان نتیجه گرفت این است که برقراری نظام تسلسل مراتب در ساماندهی کالبدی شهرها سبب می شد تا پیوند هر بافت به بخش یا بافت متفاوت مجاور خود به کمک مفصلی شکل بگیرد که بتواند نیروهای حاصل از این انتقال (از وضعیتی به وضعیت دیگر) را در خود حل و جذب کند. بافت بخش ورودی شهرها این گونه می باشد که اتصال میان شهر و خارج شهر را به خوبی برقرار می کرد. برهم خوردن تسلسل مراتب در نظام کالبدی شهرها سبب شده تا ورودی شهر که یکی از حلقه های این تسلسل است، دچار ابهام و بی هویتی شود و در واقع جایگاه آن به عنوان عنصری مهم در تعریف شهر و نقطه اتصال شهر به پیرامون فراموش شود. بنابراین طراحی و اقدامات صورت گرفته در هر حوزه می بایست با جایگاه و توقعاتی که از آن حوزه انتظار می رود متناسب بوده و با تأمین مؤلفه های کیفی به فضاهایی در شأن نام ورودی شهری برسد که با هویت خاص خود و ایجاد خاطرات جمعی، تا مدت ها در ذهن هر مسافر و شهروندی باقی بماند.
ارزیابی عوامل اثر گذار بر عدم تحقق پذیری طرح های جامع شهری در ایران و چالش های مربوط به آن (مطالعه موردی: محور تاریخی– فرهنگی منطقه 6 شهر تبریز )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح جامع تبریز با الهام از الگوی سنتی در سال 1374، به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران رسیده، لکن تهیة طرح تفصیلی آن تا سال 1382 معطل مانده و ارائه نشده بود. با عنایت به اینکه افق طرح جامع تا سال 1383 و آمارهای برداشتی، داده ها و اطلاعات مقدماتی تهیة طرح جامع، مربوط به سالهای 72-1374 می باشد طرح به روز بودن خود را از دست داده، با این اوصاف بین زمان تهیة طرح و افق پیشنهادی برای سال 1383 و وضع موجود در سال 1383 واقعیت ها، تشابهات و تبایناتی وجود دارد که این پژوهش سعی در شناسایی آنها خواهد نمود. در این پژوهش به طور موردی منطقه 6 محور تاریخی- فرهنگی طرح جامع شهر تبریز و میزان موفقیت طرح در این منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. سرانة کاربریهای مختلف در منطقه در زمان تهیة طرح و افق پیشنهادی و وضع موجود مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای دستیابی به نتایج تحقق پذیری طرح در این منطقه، ابتدا سرانه ها با در نظر گرفتن کمبودها در سه دورة زمانی وضع موجود آن زمان (سال 1373)، افق پیشنهادی در سال 1383 و وضع سال 1383 به تفکیک کاربری های مختلف اراضی بحث شده است. در این پژوهش از هر دو روش گردآوری مستقیم غیر مستقیم گرد آوری اطلاعات استفاده شده است. اطلاعات لازم از طریق 120پرسشنامه تکمیل شده توسط کارشناسان در حوزه های مرتبط به دست آمده است و برای بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از مدل توصیفی _تحلیلی SWOT استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که طرح جامع در این محدوده تحقق نیافته است و چالشهای زیر در این راستا نمایان شده است: 1- محاسبة نادرست تحولات جمعیتی (اختلاف تقریبی 650000 نفری) 2- عدم تحقق سلسله مراتب مراکز شهری (2 محور از 5 محور پیشنهادی) 3- عدم تحقق جمعیت پذیری مناطق و محلات شهری و به تبع آن عدم تحقق تراکم های پیشنهادی (شمال شرقی شهر).
ارزیابی کارکرد شهرهای کوچک در توسعه ناحیه ای روستاهای پیرامون با استفاده از مدل AHP در نرم افزار GIS (مورد مطالعه: شهر بنجار- شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه شهرهای کوچک به عنوان یک فرایند اجتماعی، اقتصادی و فضایی- مکانی در محیط روستایی باعث بهبود و افزایش خدمات به روستاییان و کاهش شدت وابستگی آنان به شهرهای رده بالاتر خود شده و به عنوان مراکزی مناسب در فضاهای روستایی با هدف انسجام فضایی مورد تأکید قرار گرفته اند. در دو دهه گذشته توجه ویژه ای به نقش شهرهای کوچک در توسعه نواحی روستایی و عملکرد مثبت آنها در الگوی سکونتگاهی مناسب در کشورهای در حال توسعه شده است. تحقیق حاضر با تکیه بر مطالعه در شهر کوچک بنجار در پی بررسی کارکرد اجتماعی و اقتصادی به روستاهای پیرامون در زمینه هایی مانند رشد اقتصادی و بهبود خدمات دهی اجتماعی در قالب 11 مؤلفه پرداخته شده است. نوع پژوهش حاضر کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی و اخذ اطلاعات از طریق پرسشنامه و مشاهده در روستاهای بالای50 خانوار با حجم نمونه 365 خانوار، با سطح اطمینان 95 درصد به کمک فرمول کوکران تعیین و انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و پردازش آنها از روش های آماری SPSS,Exsel و از مدل AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی به تعیین اهمیت نسبی فاکتور های مؤثر در سطح برخورداری از امکانات و خدمات روستاهای شهر کوچک بنجار پرداخته شد. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل یافته های پرسشنامه ای با آزمون T تک نمونه ای جهت تحلیل تأثیر کارکرد اجتماعی و اقتصادی شهر کوچک بنجار بر روستاهای اطراف پرداخته شد. که میانگین شاخص اجتماعی (2.72)، مورد تأیید و میانگین شاخص اقتصادی (3.52) رد گردید.
سنجش پتانسیل های گردشگری روستایی با رویکرد رفع چالش های اقتصادی مطالعه موردی: دهستان قلعه قافه- شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روشی توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی، به ارزیابی پتانسیل های بخش گردشگری برای رفع چالش های اقتصادی دهستان قلعه قافه از توابع شهرستان مینودشت پرداخته است. جامعة آماری تحقیق، مدیران محلی و سرپرستان خانوار این دهستان بوده اند. نتایج تحقیق گویای آن است که گونه های مختلف گردشگری در دهستان مذکور، پتانسیل بالایی برای رفع چالش های اقتصادی دارند. بین پتانسیل این گونه ها در رفع چالش های اقتصادی از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که گردشگری طبیعی در اولویت نخست، گردشگری کشاورزی در اولویت دوم و گردشگری فرهنگی در اولویت سوم قرار دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در منطقة مطالعه شده، عوامل مؤثر در توسعه و شکوفایی این پتانسیل ها مانند «امکانات ارتباطی و سهولت دسترسی»، «تسهیلات زیربنایی، خدماتی و تفریحی»، و «تبلیغات و اطلاع رسانی مطلوب» در سطح پایینی قرار دارند.