فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۲۱ تا ۶٬۷۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
افزایش رفاه اقتصادی مردم و کاهش فقر، یکی از اهداف اصلی برنامه های توسعه ی اقتصادی در هر کشوری است. رسیدن به افزایش رفاه اقتصادی و کاهش فقر، بدون وجود نهادهای مالی کارآ و تجهیز مناسب منابع مالی، غیرممکن است. در این راستا، سیستم های مالی کارآمد میتوانند از طریق کسب اطلاعات درباره فرصت های سرمایهگذاری، تجمیع و تجهیز پساندازها و نظارت بر سرمایه گذاریها، موجب تخصیص بهتر منابع و در نهایت، کاهش فقر در اقتصاد شود. در این مطالعه اثرات سرکوب مالی بر فقر سکونتگا های روستایی طی دوره 1392-1370 مورد بررسی قرار گرفته است. برای رسیدن به اهداف مطالعه از یک الگوی سیستم معادلات همزمان استفاده شده است و روش حداقل مربعات دو مرحلهای(2SLS) به عنوان روش مناسب برای برآورد آن انتخاب شده است. نتایج مدل نشان داد که تأثیر سرکوب مالی بر فقر مثبت است. از این رو، برنامهریزی سیاستگذاران در این ارتباط میتواند از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. همچنین با توجه به محدودیتهای مناطق روستایی و بخش کشاورزی ایران ضروری است که تزریق سرمایه به شکلی صورت گیرد که به صورت کامل جذب گردد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آگاهی های زیست محیطی روستاییان (مطالعه موردی: دهستان جاغرق شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه هدف نهایی حفاظت از محیط زیست در رابطه با محیط اجتماعی، توسعه و افزایش آگاهی های زیست محیطی در سطح جامعه و نیز تقویت فرهنگ زیست محیطی در سطوح مختلف اجرایی می باشد. در این رابطه روستاها به عنوان یکی از مکان های قابل زیست، با توجه به نزدیکی خاصی که به طبیعت پیرامون خود دارند، بیشترین تأثیر را هم بر محیط گذاشته و هم بیشترین تأثیر را از محیط پیرامون خود می گیرند و از این نظر بیشترین ارتباط با محیط را دارند. لذا آگاهی آنان از مسائل زیست محیطی پیرامون خود ضروری تلقی می شود. به همین دلیل پژوهش حاضر درصدد بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان آگاهی زیست محیطی روستاییان ساکن در دهستان جاغرق می باشد. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده گردیده است. که براساس فرمول کوکران، نمونه ای به تعداد 336 نفر از خانوارهای روستایی منطقه مورد مطالعه به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شده است. در تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش از نرم افزار SPSS و آزمون های تحلیل همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده گردیده است. بطوریکه یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین متغیرهای مستقل (ابعاد اجتماعی: مؤلفه های فردی، رفتاری- روانشناختی، فرهنگی- اجتماعی و میزان مصرف رسانه ای) با متغیر وابسته(میزان آگاهی های زیست محیطی) رابطه معناداری در سطح 99/0 درصد وجود دارد. همچنین براساس تحلیل رگرسیون گام به گام، پنج متغیر( استفاده از رادیو، تعامل با دیگران، ارتباطات اجتماعی در سطح محلی و فرامحلی، مشارکت در امور روستا و سن) بیشترین تأثیرات را در میزان آگاهی های زیست محیطی روستاییان داشته اند.
واکاوی عوامل بازدارندة مدیریت نوین روستایی در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت روستایی درواقع فرایند سازماندهی و هدایت جامعه و محیط روستایی ازطریق شکل دهی به سازمان ها و نهادهاست. سازمان ها و نهادها، ابزارهای تأمین هدف های جامعة روستایی به شمار می آیند. با تشکیل و استقرار دهیاری ها، مدیریتی نوین در عرصة روستایی و فضای اجرایی روستاهای کشور پدید آمد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل بازدارندة مدیریت نوین روستایی در استان همدان است. این تحقیق ازنظر پارادایمیک، در قالب روش آمیخته مشتمل بر روش کیفی و کمی است و ازنظر هدف در حیطة تحقیقات کاربردی در قالب راهبرد پیمایشی قرار دارد. در فاز کیفی با استفاده از روش بحث گروهی متمرکز در چهار شهرستان و با حضور 32 دهیار، فهرست مشکلات و عوامل بازدارندة عملکرد دهیاری ها تعیین شد، سپس متغیرهای شناسایی شده به متغیرهای اولیة حاصل از مرور منابع اضافه شده و در فاز کمی به کار گرفته شدند. در فاز کمی برای رسیدن به هدف، از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شد. برای روایی پرسشنامه از نظر استادان و متخصصان و برای تعیین پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. مقادیر محاسبه شده برای آلفای کرونباخ 79/0 به دست آمد. جامعة آماری تحقیق حاضر، همة دهیاران استان بودند که 241 پرسشنامه را تکمیل کردند و داده های آن به کار گرفته شد. نتایج فاز کیفی به شناسایی سه تم یا محور اصلی موانع وابسته به دهیار، موانع نهادی حمایتی و موانع زمینه ای فرهنگی منجر شد. نتایج بخش توصیفی از فاز کمی نشان دادند که موانعی ازقبیل پایین بودن حقوق و مزایای دهیاری با ضریب تغییرات 197/0، همکاری نکردن و کارشکنی برخی از اهالی روستا با ضریب تغییرات 205/0 و توقع زیاد روستاییان با ضریب تغییرات 208/0 به ترتیب در اولویت های اول تا سوم مشکلات دهیاران قرار گرفتند. در بخش تحلیلی با استفاده از روش تحلیل عاملی، عوامل بازدارنده شناسایی شدند. نتایج نشان دادند که بیش از 58 واریانس عوامل بازدارنده در هشت عامل موانع دانشی انگیزشی، موانع ساختاری مدیریتی، ضعف های حمایتی، موانع نگرشی اهالی، موانع مرتبط با شورا، ضعف های تأمینی، ضعف در هماهنگی و موانع مالی تبیین شد. نتیجة آزمون t نشان داد که مدیریت نوین روستایی در نگرش دهیاران جایگاه چندانی نداشت.
تحلیل سیستمی متغیرهای راهبردی توسعة منطقه ای در برنامه ریزی سناریومبنا (مورد مطالعه: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر حاضر عصری است که تحولات سریع و شگفت انگیز به دلیل پیشرفت سریع علم و فناوری، تصمیم گیری های سیاسی دولت ها و عوامل دیگر خرد و کلان به طور برق آسا از راه می رسند و آثاری عمیق بر روندهای حاکم می گذارند. از این رو، برای تدوین سناریوهای توسعة منطقه ای در این عصر، شناخت واقع گرایانه و سیستمی حوزة راهبردی برنامه ریزی در افق طرح ضروری است. تمرکز و هدف پژوهش حاضر با رویکردی توسعه ای و با کاربرد نظریة سیستم ها، ارزیابی و تحلیل متغیرهای راهبردی توسعة استان مازندران به عنوان داده های اصلی سناریونگاری توسعة منطقه ای در افق 1410 بوده است. روش تحقیق حاضر تحلیل ساختاری است. این تحقیق از نظر ماهیت داده ها، کیفی و بر اساس روش گردآوری داده ها، اسنادی و پیمایشی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها روش تحلیل آثار متقاطع و نرم افزار میک مک به کار گرفته شده است. نتایج نشان داد متغیرهای اصلی راهبردی توسعة استان مازندران در افق 1410 شامل «شیوة مدیریت کلان کشور»، «تورم»، «شیوة مدیریت استان»، «تحقیق و توسعه (R&D)»، «سطح فناوری اطلاعات»، «جمعیت» و «همکاری های بین نهادی» است. همچنین، قابلیت های اصلی و اولویت دار توسعة استان مازندران در افق 1410 شامل «محصولات زراعی»، «باغ ها و قلمستان ها»، «آبزی پروری»، «منطقة ویژة اقتصادی امیرآباد»، «گردشگری»، «بندر فریدونکنار» و «بندر امیرآباد» است.
مقایسه تطبیقی عوامل مؤثر بر موفقیت فضای عمومی (خیابان و پارک) در ذهن و رفتار شهروندان آنکارا و تهران با تأکید بر نقش نظام برنامه ریزی فضای عمومی در شهرهای مذکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
5 - 18
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری برای موفقیت باید پاسخگوی کاربران خود باشند و طوری طراحی و مدیریت شوند که نیازهای استفاده کنندگان خود را برطرف سازند. آگاهی از نیازها و ترجیحات مردم و طراحی فضا با در نظر گرفتن این نیازمندی ها یکی از مهمترین شروط موفقیت فضای عمومی است. مطالعات انجام شده در کشورهای مختلف، رفتار مردم در شهرهای بزرگ را بسیار شبیه هم می داند، در حالی که براساس این ادعا، این همانندی میان مردمی که با همان ملیت در شهرهای کوچک زندگی می کنند، بسیار کمتر است. بر این اساس، هدف اصلی این تحقیق مقایسه تطبیقی میزان این همانی عوامل مؤثر در موفقیت فضای عمومی در ذهن و رفتار شهروندان و قیاس نقش بالقوه نظام برنامه ریزی در ارتقای موفقیت فضای عمومی در دو شهر تهران و آنکارا می باشد. در این تحقیق که بر اساس ماهیت و روش توصیفی و از نظر شیوه نگارش توصیفی - تحلیلی است، به منظور شناسایی مهمترین عوامل مؤثر در موفقیت فضای عمومی از دیدگاه کاربران (جنبه ذهنی)، میزان تطابق عوامل ذهنی یاد شده با ویژگی های عینی فضاهای منتخب کاربران (جنبه عینی) و مقایسه تطبیقی میزان شباهت نتایج در دو شهر یاد شده از روش کیفی ریپ (تحقیق توصیفی موردی) و ابزار مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. به منظور بررسی مقایسه ای نقش نظام برنامه ریزی در موفقیت فضاهای عمومی نیز روش تحلیل محتوا و مطالعه اسنادی به کار رفته است.حجم نمونه در این تحقیق بر اساس روش ریپ 300 نفر می باشد که از جامعه آماری دانشجویان رشته معماری و طراحی صنعتی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز(150 نفر) و متو آنکارا (150نفر) به صورت تصادفی انتخاب شده است. نتایج تحقیق فرض یکسان بودن اولویت ها و نیازهای مردم در شهرهای بزرگ را تأیید نموده و نشان می دهد که تفاوت اندکی میان ذهنیت شکل گرفته از یک فضای موفق با ترجیح فضا برای حضور در اوقات فراغت وجود دارد و ذهنیت شهروندان با عینت اتفاق افتاده تقریباً منطبق است. یکسان بودن افق طرح در برنامه ریزی از مقیاس ملی تا محلی، وجود برنامه ریزی در سطح ملی برای جذب توریست و مطرح شدن آنکارا به عنوان یک شهر جهانی و تلاش برای کسب جایگاه در میان کشورهای اروپایی از مواردی است که توجه به کیفیت فضای عمومی در آنکارا را ارتقا داده؛ هر چند برنامه ریزی جامع مستقلی برای فضاهای عمومی در این شهر همانند تهران وجود ندارد.
تبیین ابعاد موثر بر منظر خیابان به منظور ارتقای خوانش منظر فضاهای شهری مطالعه موردی: خیابان های بافت مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
17 - 36
حوزه های تخصصی:
شهرها با منظر خود در معرض قضاوت ناظران قرار می گیرند. اما مسئله مهم در این میان، نحوه درک و خوانش منظر شهری از سوی مردم و کاربران فضاست. در این پژوهش سعی شده، ابعاد و عوامل مؤثر در خوانش منظر خیابان، تبیین و اولویت هر یک از عوامل نسبت به مکان های مورد مطالعه از دیدگاه شهروندان در راستای ارتقای کیفی منظر فضاهای شهری همدان مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا در انجام این پژوهش، این نوشتار از روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و از روش تحقیق موردی و شیوه تحقیق مشاهده و پیمایش در بستر مطالعات میدانی بهره گرفته است. همچنین به منظور تحلیل چارچوب مفهومی پژوهش و پاسخگویی به سئوال های تحقیق، از مدل فرآیند تحلیل شبکه و نرم افزار سوپر دسیژن استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، مؤلفه های خوانش منظر خیابان را می توان در دو بعد عینی و ذهنی و سه مؤلفه، زیباشناختی (عینی_ذهنی)، معنایی_ادراکی، عملکردی_فعالیتی و پنجاه و نه شاخص طبقه بندی و ارائه نمود. همچنین بررسی ها نشان می دهند، ارزش کیفی منظر خیابان های مرکزی شهر همدان در سطح متوسطی قرار دارد که با استفاده از عواملی چون ارتقای نظم بصری خیابان، ساماندهی جداره ها و بناهای قدیمی، زمینه سازی حضور هنرهای خیابانی و گرافیکی، تعریف و تقویت نشانه ها در بعد معنایی و کالبدی می توان به منظور ارتقای سطح خوانش شهروندان و مطلوبیت منظر این فضاها اقدام نمود.
مکان یابی احداث کمپینگ در روستاهای هدف گردشگری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدلAHP (مطالعه موردی: روستای ابیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده صنعت توریسم در سال های آغازین قرن بیست و یکم، به یک فعالیت عظیم اقتصادی تبدیل گشته و یکی از پردرآمد و اشتغالزا ترین صنایع جهانی قلمداد می گردد. از مهمترین عناصر صنعت توریسم، واحدهای اقامتی و رفاهی اند و کمپ های گردشگری از جمله مکانهای اقامتی هستند که برای استفاده تمامی اقشار جامعه طراحی و ساخته می شوند. مکان یابی کمپینگ ها اغلب تابعی از تقاضای گردشگری، وجود اراضی مناسب و کافی، دسترسی های مناسب به نواحی خدماتی و وجود یک یا چند جاذبه گردشگری در آن منطقه می باشد. روستای ابیانه که از آن به عنوان نگین قرمز رنگ استان اصفهان یاد می کنند در زمره ی استثنایی ترین روستاهای ایران قرار داد که هر ساله هزاران گردشگر برای بازدید از این روستا به آن سفر می کنند. یکی از ابتدایی ترین و در عین حال ضروری ترین نیازهای این روستا توسعه زیر ساخت های گردشگری از جمله احداث اقامتگاه های کوتاه مدت همچون احداث گمپینگ می باشد. لذا هدف از این پژوهش بهره گیری از پتانسیل های گردشگری روستای ابیانه به منظور مکان یابی مناسب ترین پهنه جهت احداث کمپینگ گردشگری در این روستا می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. در این پژوهش با بهره گیری از تکنیک سلسله مراتبی (AHP) در محیط GIS بهترین مکان جهت احداث کمپینگ گردشگری انتخاب گردید، از این رو نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی روستای ابیانه به صورت سه محدوده مستعد جهت ایجاد کمپینگ گردشگری مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مکان الف واقع درضلع شرقی روستا با کسب53/0امتیاز به عنوان بهترین مکان جهت احداث کمپینگ گردشگری مشخص گردید.
تغییر آب و هوا و مخاطرات آب و هوا یی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تهران در جنوب کوههای البرز، امروزه مواجه با سه نوع مخاطره آب و هوایی است، مخاطره آب و هوایی ناشی از جغرافیا، مخاطره آب و هوایی ناشی از پایداری هوا و مخاطره آب و هوایی ناشی از گرمایش جهانی. هدف از این پژوهش مطالعه این سه نوع مخاطره در شهر تهران است. روش کار در این پژوهش بررسی روند تغییرات عوامل سینوپتیکی است که تحت تأثیر گرمایش جهانی و توسعه شهری دچار تغییراتی شده اند. بدین منظور ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال جهت تغییرات پر ارتفاع جنب حاره ای در دو بازه زمانی 5 ساله، بازه اول از 1948 تا 1952 و بازه دوم از 2010 تا 2014، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در بازه های زمانی نزدیک تغییراتی در ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 ژئوپتانسیل رخ داده است که باعث افزایش مخاطرات در شهر تهران شده است. بر اثر تغییرات آب وهوایی در دهه های اخیر، پایداری هوا و دوره تسلط آن بر نیوار شهر تهران افزایش یافته است. پایداری هوا در تهران به دو گروه پایداری های حرارتی و پایداری های برودتی تقسیم می شوند. عوامل انسان ساخت باعث تشکیل جزیره حرارتی، افزایش ارتفاع LCL شده و تراز تراکم هوا را به ارتفاع بالاتری انتقال داده است. تغییر میدان باد شهری، تشدید توربولانس های جوی، تشدید گرادیان های ترمودینامیک، فربه ای سیکلون های مهاجر ، از اثرات جزیره حرارتی شهر هستند
کاربرد روش های فازی و AHP برای جانمایی مدارس ابتدایی در ناحیه یک آموزشی شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت شهرها، سبب افزایش وسعت آنها و به تبع آن موجب افزایش استفاده از زمین گردیده است؛ بنابراین هرچه شهرها گسترده تر شوند، کاربری اراضی نیز متنوع تر می گردد. در این میان نقش کاربری های آموزشی که در زمینه رشد و هدایت افراد جامعه؛ به ویژه دانش آموزان مدارس ابتدایی وظیفه مهمی دارند، غیر قابل انکار است. مسأله اساسی این است که مدارس ابتدایی در شهر کرمان به درستی مستقر نشده اند؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر مکان یابی مدارس ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش شهر کرمان است. جامعه آماری، شامل کلیه مدارس ابتدایی ناحیه مذکور و روش مورد استفاده توصیفی - تحلیلی است؛ همچنین برای انجام این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای (برای شناسایی معیارها)، برای تعیین مکان فعلی مدارس از بررسی های میدانی، برای تعیین وزن معیارها از پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن برگرفته از نظرات کارشناسان و پایایی آن بر اساس محاسبه نرخ سازگاری و آنالیز حساسیت که با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام می شود، استفاده شده است. در این راستا، از سامانه اطلاعات جغرافیایی بهره گرفته شده است و با استفاده از روش منطق فازی، لایه های مختلف بر هم منطبق و آنالیز شدند. نتایج حاکی از آن است که وضعیت مدارس این ناحیه در بعضی نقاط نسبتاً نامطلوب است و در نتیجه، نواحی بهینه برای احداث مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه این ناحیه به صورت مجزا در دو نقشه کاربردی ارائه گردید.
پدافند غیرعامل و ضرورت ایجاد کاربری های چند منظوره: رویکردی جدید درآینده نگری توسعه و امنیت پایدارشهری با تأکید بر زلزله خیزی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب پژوهش ها در زمینة کاهش خسارت های ناشی از زلزله، حول محور روش های ساخت وساز واحدهای ساختمانی برای افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. با توجه به اینکه شهر تاریخی- فرهنگی تبریز، یکی از زلزله خیزترین شهرهای ایران محسوب می شود، این مقاله با توجه به داده ها و نقشه های وضع موجود این شهر و استفاده از داده های طرح جامع و تفصیلی آن، به ویژه کاربری اراضی شهری، به نقش راهبردی و ضرورت ایجاد کاربری های چندمنظوره در آینده نگری توسعة شهری در این شهر زلزله خیز می پردازد. همچنین نقش پدافند غیر عامل در شهر را در بعضی از حوزه های راهبردی برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، مانند بررسی های طبیعی و استقرار کاربری اراضی شهری و... مطالعه می کند. درنهایت، ضرورت ایجاد و توجه به کاربری های چندمنظوره در طرح های توسعه و عمران شهری را بررسی می کند. سپس با توجه به نتایج GIS، با تأکید بر موقعیت راهبردی (ارتباطی، اقتصادی- صنعتی) و زلزله خیزی شهر تبریز، محدوده ها و مناطق دارای پتانسیل ایجاد کاربری های چندمنظوره را مشخص می سازد. درنهایت، با توجه به ضوابط و ملاحظه های پدافند غیر عامل، الگویی بهینه در برنامه ریزی کاربری اراضی شهری به دست می دهد که حاصل آن، امنیتی پایدار برای توسعة آتی شهر و امنیت ساکنان آن است.
ارائه مدلی برای تبیین فقر در مناطق روستایی (مطالعه موردی: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین فقر در مناطق روستایی استان چهارمحال و بختیاری می باشد.
روش: در این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و بکارگیری مدل سازی معادلات ساختاری به ارائه الگویی از فقر در مناطق روستایی استان چهارمحال و بختیاری اقدام گردیده است. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای مناطق روستایی استان چهارمحال و بختیاری می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 384 نفر از بین آنها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیده و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند.
یافته ها: تحلیل های بدست آمده نشان می دهد که مدل مرتبه دوم فقر روستایی تحت تأثیر عامل های پنهان اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل مرتبه دوم فوق نشان از تأیید کلیه این روابط دارد. نهایتاً شاخص های برازش مدل نشان می دهند که عامل های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به خوبی توانسته فقر روستایی را اندازه گیری کنند.
محدودیت ها: محدودیت اصلی پژوهش حاضر تغییرات سیاسی استان چهارمحال و بختیاری می باشد که در سال 1392 از 7 شهرستان به 9 شهرستان تغییر یافته است.
راهکارهای عملی: فقر روستایی تحت تأثیر ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می باشد و برای برنامه های فقرزدایی توجه به مجموع عوامل فوق باید مدنظر قرار گیرد.
اصالت و ارزش: درباره فقر در ایران اغلب مطالعاتی که تاکنون انجام گرفته به بعد اقتصادی مرتبط بوده که با استفاده از داده های ثانویه و بدون مراجعه به جامعه روستایی صورت گرفته است. در تحقیق حاضر سعی گردیده همه ابعاد به صورتی جامع و سیستمی که همان نگرش جغرافیایی است مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر تمایل به مشارکت اعضای شورای اجتماعی محلات مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشکیل شوراهای اجتماعی محلات مشهد، یکی از راهکارهای مشارکت شهروندان برای همکاری و تعامل با مدیریت شهری است. بدون شک از مهم ترین عوامل مؤثر بر عملکرد شوراها، سطح اعتماد اعضا در قالب شاخص های سرمایه اجتماعی اعضای شورا است. در این پژوهش ارتباط بین اعتماد به شهرداری، اعتماد به اثربخشی شورا، اعتماد به توانمندی سایر اعضای شورا به عنوان شاخص های سرمایه اجتماعی و احساس تعلق به محله به عنوان متغیر مؤثر بر سرمایه اجتماعی و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله، در بین اعضای شورهای اجتماعی محلات منطقه ۹ شهرداری مشهد بررسی شد. گردآوری اطلاعات به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت گرفت و پرسش نامه در بین اعضای ۱۲ شورای اجتماعی محله در منطقه ۹ شهرداری مشهد توزیع شد. با تحلیل نتایج حاصل از پرسش نام، مشخص شد که بین اعتماد به شهرداری و اعتماد به اثربخشی شورا، اعتماد به سایر اعضای شورا و اعتماد به اثربخشی شورا، اعتماد به شهرداری و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله، اعتماد به اثربخشی شورا و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله، احساس تعلق به محله و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله رابطه مثبتی وجود دارد و دو متغیر اعتماد به سایر اعضای شورا و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله با همدیگر همبستگی نداشتند.
تحلیلی بر استفاده از روشهای تصمیم گیری چندمعیاره و بهینه سازی چندهدفه برای مکانیابی جغرافیایی مدارس، مطالعه موردی منطقه 17 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت، استقرار مراکز خدماتی جدید مختلف از جمله مراکز آموزشی را ضروری میسازد. یکی از گامهای اساسی در استقرار این مراکز، انتخاب مکان بهینه برای آن ها با توجه به اهداف و معیارهای مختلف است؛ به گونهای که ضمن برخورداری مراکز از توزیع فضایی مناسب و تخصیص متعادل، ناسازگاری بین کاربریها نیز در سطح منطقه تا حد ممکن کاهش یابد. افزایش تعداد معیارها و عوامل مؤثر، منجر به پیچیدهتر شدن مسأله میشود و استفاده از روشهای قوی و کارآمد را ضروری میسازد. در این پژوهش به منظور تعیین مکانهای مناسب جهت استقرار چندین مدرسه ابتدایی دخترانه در بخشی از منطقه 17 تهران و تخصیص آن ها به دانشآموزان، از قابلیتهای سیستم اطلاعات جغرافیایی[1]، روشهای تصمیمگیری چندمعیاره[2] و رویکرد بهینهسازی تکاملی چندهدفه[3] استفاده شده است. برای انجام بهینهسازی، اصل عدالت در دسترسی، تعادل ظرفیت مدارس و نیز تناسب و مطلوبیت مکانهای انتخابی با توجه به موقعیت کاربریهای سازگار و ناسازگار مدنظر قرار گرفته است. به دلیل استفاده از یک روش تکاملی چندهدفه، نتایج تحقیق به جای یک پاسخ، شامل چندین پاسخ بهینه است. در این تحقیق پنج پاسخ به طور نمونه انتخاب و بررسی شدند. در حالتی که مکان ها از سازگاری و مطلوبیت بالایی برخوردار بوده اند، تابع تعادل ظرفیت وضعیت مناسبی نداشته است. در بهترین پاسخ مربوط به تابع عدالت در دسترسی، مکان های پیشنهادی از توزیع فضایی مناسبی برخوردار هستند اما مطلوبیت و سازگاری آن ها چندان مناسب نیست. مکان های مربوط به بهترین پاسخ تابع تعادل ظرفیت نیز از نظر مطلوبیت و سازگاری ضعیف هستند. در هر صورت تصمیمگیرندگان میتوانند پاسخهای بهینه را از دیدگاههای مختلف با یکدیگر مقایسه و پاسخ نهایی را با توجه به اهمیت نسبی هر یک از اهداف از بین آن ها برای پیادهسازی انتخاب نمایند.
سنجش و ارزیابی چرخه حیات گردشگری پایدار روستایی (مطالعه موردی: بررسی تطبیقی روستاهای واقع در محورهای گردشگری استان های تهران و البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از نگارش مقاله حاضر سنجش سطح پایداری و تکامل فعالیت های گردشگری در محور گردشگری استان های البرز و تهران است؛ در این مقاله همچنین، تلاش شده است تا نقش محورهای گردشگری در ارتقای سطح پایداری فعالیت های گردشگری تبیین شود.
روش: مقاله پیش روی از نوع پژوهش های بنیادی- کاربردی بوده که با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی (تکنیک های سنجش پایداری پرسکات آلن و چرخه حیات گردشگری باتلر) به تجزیه و تحلیل اطلاعات می پردازد. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش به روش های میدانی (تکمیل پرسش نامه خانوار و پرسش نامه گردشگران) و اسنادی (فیش برداری، نقشه ها و آمارنامه ها) گردآوری شده است. جامعه آماری این مقاله را روستاهای واقع در محورهای گردشگری استان های تهران و البرز تشکیل می دهد. تعداد شش روستا در مجموع به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شده اند. خانوارهای نمونه که از طریق روش نمونه گیری کوکران با ضریب اطمینان 95% انتخاب شده است، شامل 345 نفر است و به دو روش تصادفی سیستماتیک (خانوارها) و تصادفی ساده (گردشگران) انتخاب شده اند. توزیع جامعه نمونه در میان روستاهای مورد مطالعه به روش نسبی (نسبت جمعیت) انجام شده است.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که روستاهای واقع در محورهای گردشگری اصلی از سطح پایداری و چرخه تکامل بالاتری برخوردارند.
راهکارهای عملی: در این مقاله پیشنهاد شده است که در برنامه ریزی های گردشگری به جای رویکردهای نقطه ای و مقطعی، رویکردهای فضایی مورد توجه قرار گیرد که در آن چارچوب تعریف و تقویت محورهای گردشگری و روستاهای مقاصد گردشگری موجود در آن از جمله اهداف پیشنهادی مد-نظر است. همچنین، به روز کردن نظام خدمات رسان مطابق استاندارهای منطقه ای و جهانی، تکمیل زیر ساخت های اقامتی، پذیرایی، رفاهی و تفریحی، ایجاد و توسعه نظام حسابداری گردشگری در مراکز گردشگری، گسترش جذب سرمایه های بخش خصوصی، آموزش جامعه محلّی و درگیر کردن ذی نفعان محلّی از جمله راهکارهای عملی در مقاصد گردشگری مورد مطالعه است.
اصالت و ارزش: نظر به این که هر گونه برنامه ریزی گردشگری مستلزم شناخت جایگاه مقاصد هدف در فرآیند چرخه حیات آن است و نیز با عنایت به نقش هم جواری محورهای گردشگری در توسعه فعالیت های گردشگری روستاهای هم جوار و نیز کمبود پژوهش در حوزه گردشگری با تکیه بر مدل باتلر و پرسکات آلن انجام این پژوهش در روستاهای مورد مطالعه ضروری به نظر می رسد.
بررسی و تحلیل فضایی نابرابریهای اجتماعی درمناطق شهری با رویکرد شهر متراکم مطالعه موردی: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
27 - 38
حوزه های تخصصی:
نابرابری های اجتماعی پدیده ای است که بر تمام مناسبات اجتماعی انسان ها تأثیر می گذارد. تحلیل فضایی توسعه، میزان نابرابری ها و محرومیت نواحی مختلف را مشخص و اولویت اقدامات برای ارتقای سطح زندگی را معلوم می کند. در ادبیات برنامه ریزی شهری دیدگاه های متفاوتی وجود دارند که سعی نموده اند تراکم را به عنوان یکی از متغیرهای تأثیرگذار در توسعه یافتگی مناطق معرفی نمایند. شهر متراکم یکی از الگوهای فرم پایدار می باشد که با هدف جلوگیری از گسترش شهر، به دنبال توزیع مناسب خدمات و تقویت شاخص های اقتصادی_اجتماعی در بین مناطق است. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی است که در آن از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون T و مدل های تصمیم گیری چند معیاره (TOPSIS,SAW,VIKOR) و C.V استفاده شده است. در این تحقیق شاخص های توسعه براساس پنج بعد و 44 متغیر تعریف شده اند و داده های تحقیق نیز از بلوک های آماری سرشماری سال1390 استخراج شده است. جامعه آماری پژوهش، 12 منطقه شهر بابل بوده که محدوده های آن منطبق بر تقسیمات کالبدی مرکز آمار ترسیم شده است. بر اساس نتایج پژوهش، توزیع و پراکنش شاخص های توسعه در شهر بابل نوعی عدم تعادل فضایی را نشان می دهد، به طوری که نزدیک به 8/25 درصد از جمعیت شهر در مناطق توسعه یافته (3، 4و10) ، 5/14 درصد جمعیت در مناطق با توسعه متوسط (7و12) و 5/59 درصد در مناطق ضعیف و کمتر توسعه یافته (1 ،2 ،5 ،6 ، 8 ، 9و11) ساکن هستند. همچنین نواحی مرکزی شهر از سطح توسعه یافتگی بیشتری نسبت به مناطق پیرامونی و نیمه پیرامونی برخوردار می باشند و تفاوت معناداری میان ضریب توسعه در بین مناطق براساس طبقه بندی تراکم ساختمانی دیده می شود؛ به طوری که میانگین این ضریب در مناطق متراکم بیشتر از مناطق کم تراکم است. در نهایت مناطق 3 و 4 به عنوان مناطق توسعه یافته و مناطق 6 و 9 به عنوان مناطق کمتر توسعه یافته شهر بابل مشخص شده اند.
تحلیل کاربری سرزمین در بخش مرکزی گیلان با رویکرد اکولوژی سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وضعیت سیمای سرزمین، یکی از عوامل کلیدی انتخاب محل سکونت و فعالیت و رضایت مندی مردم است. کاربریِ/پوششِ زمین در سال های گذشته به واسطه رشد جمعیت و تغییر نگرش مردم تغییرات زیادی داشته است. این تغییرات در استان گیلان به علت شرایط اقلیمی، مرز دریایی، نرخ به طور نسبی بالای رشد جمعیت، مهاجرپذیری و در نهایت تراکم جمعیت و تراکم ساخت وساز بسیار محسوس و مستمر است. تغییرپوشش سرزمین منجربه ایجاد پهروشدگی، سوراخ شدگی، بریدگی، فرورفتگی، سائیدگی و به همآمیختگی سیما شده است. روند تغییرات محیطی با افزایش پراکنش جوامع انسانی و تسلط بیشتر بر محیط زیست در مقیاس وسیع تر و سرعت بیشتری صورت می گیرد. بنابراین داده های سیمای سرزمین برای مدیریت و برنامه ریزی و برقراری نظم طبیعی پایدار اکوسیستم ها ضروری است. سنجه های سیمای سرزمین به عنوان ابزار کمّی، می تواند خصوصیات ترکیب و پیکره بندی سیمای سرزمین را مشخص کنند.
در این تحقیق، سنجه های توزیع مکانی و ترکیب بندی تکه ها، در سطح کلاس و سیمای سرزمین استفاده شده است. هدف از این مطالعه، بررسی ساختار سیمای سرزمین و تفسیر شرایط موجود منطقه است؛ بنابراین، ابتدا نقشه های پوشش زمین ارائه و طبقه بندی شده اند، آنگاه 16 سنجه، از سنجه های ترکیب و پیکره بندی سیمای سرزمین بر اساس تجربیات و مطالعات پیشین انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج نشان داده است که در اثر دخل و تصرف انسان، ساختار سیمای سرزمین ریزدانه شده ؛ تعداد تکه های انسان ساخت مصنوعی و نیمه طبیعی افزایش یافته و عوامل مزبور منجر به هضم کاربری جنگل و بیشه زار متراکم شده است. اتصال و پیوستگی سیمای سرزمین نیز به واسطه افزایش تکه های کاربری های متنوع، کاهش پیدا کرده و چشم انداز منطقه با هضم تکه های جنگل در میان پوشش های انسان ساخت، به ویژه یکپارچه سازی زمین های کشاورزی دچار تحول شده است.
جدایی گزینی اجتماعی شهر کامیاران؛ تحلیلی بر شاخص های ناهمسانی و انزواگرایی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش الگوها و روندهای جدایی گزینی شهری، اغلب با استناد به شاخص هایی صورت می پذیرد که الگویابی فضایی توزیع افراد ساکن در یک شهر را به خوبی نشان نمی دهد. در این مقاله رویکرد جدید سنجش میزان جدایی گزینی فضایی بین چندین گروه ارائه شده است. این رویکرد این امکان را برای محققان فراهم می سازد تا جدایی گزینی در هر مقیاسی را محاسبه نمایند. این پژوهش از نظر اهداف، کاربردی و از نظر شیوه انجام، توصیفی تحلیلی است. اطلاعات و داده های این پژوهش از طریق پیمایش میدانی نمونه های انتخاب شده به روش فضاییِ تصادفیِ طبقه ای جمع آوری شده است. در این مقاله جدایی گزینی اجتماعی شهرکامیاران در قالب سه متغیر درآمد، زبان و مذهب با استفاده از شاخص های معرفی شده محاسبه شده است. نتایج شاخص ها با استفاده از آزمون P-Value نشان دهنده سطح اطمینان بالای سنجش جدایی گزینی در این مطالعه است. بر اساس نتایج نمونه موردی، با افزایش در مقیاس مطالعه، میزان شاخص های جدایی گزینی کاهش می یابد. شدت جدایی گزینی در سه محدوده شاخص (شمال شرقی، شمال غربی و جنوب شهر) در هر سه متغیر مورد مطالعه بیشتر از سایر نقاط شهر است. همچنین، میزان ناهمسانی متغیر مذهب در مقیاس محلی بیشتر از سایر متغیرها است و سه گروه درآمدی متوسط، گروه زبانی سوران و گروه مذهبی اهل سنت بیشترین میزان انزواگرایی فضایی را دارا هستند.
ارزیابی نقش دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه روستایی مورد شناسی: بخش قره پشتلوی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اولویت های اساسی در توسعه روستایی، کاهش نابرابری بین شهر و روستا است و روستاییان به واسطه کمبود خدمات و امکانات ناچارند از طریق مراجعه مکرر به مراکز شهری، نیازهای خود را برطرف کنند. یکی از راه حل های برنامه ریزان روستایی، توسعه خدمات و برخی کارکردهای شهری در مراکز روستایی است؛ از جمله این خدمات، توسعه دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در مراکز روستایی است. به طوری که امروزه، 9721 دفتر ICT در روستاهای کشور فعالیت می کنند. بدین ترتیب، هدف این تحقیق ارزیابی نقش دفاتر ICT روستایی در توسعه روستایی بخش قره پشتلوی شهرستان زنجان است. روش تحقیق مقاله، توصیفی-تحلیلی است و برای گرد آوری داده ها از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل 9 نقطه روستایی با 6417 نفر جمعیت در بخش قره پشتلو می باشد که دفاتر ICT روستایی در آنها مستقر است. حجم نمونه نیز با روش نمونه گیری کوکران، 95 نفر برآورد شد. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش، از تکنیک آزمون تک نمونه ای t و مدل تحلیل مسیر و با کمک نرم افزارهای SPSS، excel و ARC GISاستفاده شده است. در این تحقیق، شاخص های اقتصادی، اجتماعی، اطلاعاتی و خدماتی به عنوان متغیرهای مستقل و شاخص توسعه روستایی به عنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شد و در سه بخش به بررسی نقش دفاتر ICT در توسعه روستایی پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ضریب تأثیر دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی بر شاخص خدماتی 17.617، شاخص اطلاعاتی 9.898 ، و شاخص اقتصادی 8.810 بوده است. و این دفاتر با ارتقاء شاخصهای فوق، در روند توسعه روستا تأثیر گذاشته است. برای گسترش عملکرد این دفاتر در منطقه، توسعه زیرساخت های علمی، ارتباطی و فرهنگی و ارتباط بین نهادهای محلی با دفاتر ICT ضروری است.
تحلیلی بر کیفیت مسکن محلات شهری راهکاری جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان مطالعه موردی: محلات شهر دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً کیفیت زندگی شهری و ارتقای آن مهم ترین رویکرد در برنامه ریزی شهری می باشد. مسکن شهری به عنوان نیاز اولیه ی انسان، با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی خود تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی و توسعه ی پایدار شهری دارد. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی کیفیت مسکن و سطح بندی محلات شهر از این منظر، به منظور پی جویی راهبردهای بهبود و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین شهر دهگلان انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که با بهره گیری از چهار شاخص تراکمی، ریزدانگی، زیست محیطی و تسهیلات با استفاده از تکنیک TOPSIS این پژوهش صورت گرفته است. جهت سطح بندی نهایی محلات شهر از نظر کیفیت زندگی، از روش VIKORاستفاده شده است. در عین حال جهت وزن دهی از روشAHPو جهت بی مقیاس سازی داده ها از روش بی مقیاس سازی خطی بهره برداری شده است.
نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان دهنده ی نابرابری و تفاوت معنادار در بین محلات شهر دهگلان می باشد، بگونه ای که در شاخص نهایی مسکن تنها 3/27 درصد محلات در وضعیت مطلوب قرار دارند و 3/36 درصد محلات در وضعیت نامطلوب قرار داشته و نیازمند توانمندسازی می باشند. همچنین تفاوت معناداری در وضعیت مسکن در محلات قدیمی و تازه تأسیس به چشم می خورد که ناپایداری و کیفیت پایین محلات قدیمی این تفاوت را سبب شده است.