فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۶۱ تا ۶٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شهر پیرانشهر بر اساس اصول چهارگانه استراتژی توسعه شهری و شاخص های آن است تا با دیدی مشارکتی و با مشارکت ساکنان و ذی نفعان پیرانشهر به سؤال اصلی پژوهش که ""آیا شاخص های استراتژی توسعه شهری در پیرانشهر در وضع مطلوبی قرار دارد؟""، پاسخی از دیدِ ساکنان این شهر داده شود. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری داده ها نیز به صورت میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده که بدین ترتیب، داده های تحقیق از سه گروه جامعه آماری یعنی شهروندان، مسوولین و نخبگان، جمع آوری و جهت تحلیل این داده ها از نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده شده است. همچنین برای تصویرسازی داده ها نرم افزار ArcGis به کار رفته است. نتایج نشان می دهد که میانگین کلی گروه هایِ شهروندان، مسوولین و نخبگان به ترتیب معادل 42/2، 31/2 و 15/2 بوده و هر سه گروه وضعیت پیرانشهر را به لحاظ برخورداری از شاخص های CDS مطلوب ارزیابی نکرده اند. تفاوت دیدگاه گروه ها با استفاده از آزمون مانووا حاکی از تفاوت معنادارِ دیدگاه گروه های شهری دارد، به گونه ای که بین دیدگاه گروه ها در رابطه با همه شاخص های CDS به جز شاخص ""حکمروایی"" تفاوت معناداری وجود دارد. استنباط آماری مدل معادلات ساختاری در رابطه با معنی داری تفاوت ها و اثرگذاری متغیرها بر یکدیگر نیز نشانگر آنست این نسبت در مدل گروه ""شهروندان"" به صورت ""رابطه منفی"" در ضریب همبستگی بین شاخص های CDS ارزیابی شده است که ناشی از تمرکزگرایی شدید اداری و مدیریتی، کم توجهی به یکپارچگی نهادهای حکومتی و نبود نظام مناسب رقابتی و بانکی بودن است که سبب تفاوت معنی دار بین محلات شهری در سطح توسعه شهری شده است. در نهایت بر پایه استدلال آماری آزمون کروسکال والیس، محله ""فرهنگیان"" با بیشترین میانگین رتبه ای (18/255) در رتبه اول قرار دارد و بنابراین، این گونه استنباط می شود که ساکنان محلات پیرانشهر در رابطه با وضعیت شاخص های CDS دیدگاه متفاوتی داشته اند.
تدوین راهبردهای باززنده سازی بافت قدیم شهر سمنان با استفاده از تکنیک های FAHP و SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیری گذرا بر سیمای شهر سمنان، بافت های قدیمی با ارزشی را به نمایش می گذارد که همگی در گذشته نه چندان دور، از تحرک، نشاط و سرزندگی مطلوب برخوردار بودهاند. کم توجهی به برنامه های ساماندهی و احیای بافت های قدیم در طول سالیان متمادی سبب شده تا آنها رونق، کارایی و فعالیت پیشین را از دست داده و به عنوان بافت مسئله دار و چالش برانگیز در سیستم شهری مطرح گردند. در همین راستا مقاله حاضر با هدف تدوین و اولویت بندی راهبردهای باز زنده سازی بافت قدیم تدوین شده است. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش را خبرگان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، شهرداری سمنان و تنی چند از اساتید رشته جغرافیا تشکیل داده اند. در گام اول شاخص های مناسب سنجش مؤلفه های باز زنده سازی احصاء و در گام دوم جهت تعیین نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت شاخص ها توسط آزمون t استیودنت مورد سنجش و بررسی قرار گرفتند. سپس راهبردهای مؤثر باز زنده سازی بافت قدیم توسط تکنیک SWOT تدوین و با کمک تکنیکFAHP اولویت بندی شد. در این راستا و جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت و مقایسات زوجی استفاده شد. نظرات اساتید و استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، روایی محتوا و سازه، ابزار سنجش را تأیید نمود. همچنین ضریب پایایی 0.856 برای ابزار سنجش محاسبه شده است که میزان مناسبی است. نتایج نهایی حاصله از تکنیک FAHP نشان می دهد سه راهبرد بازنگری در سیاست های اطلاع رسانی از جمله برگزاری کارگاههای آموزشی و اطلاع رسانی به مردم و بازاریان و سرمایه گذاران در خصوص فرصت های سرمایه گذاری، آموزش به ساکنان بافت قدیم در خصوص نحوه نگهداری و حفظ محل سکونت خود و تهیه نقشة جامع زیر ساخت ها جهت هماهنگی ارائه خدمات مؤثرترین راهبردهای باز زنده سازی بافت قدیم شهر سمنان هستند.
شناسایی موانع توسعه کارآفرینیِ زنان روستایی (مطالعه موردی: دهستان شلیل- شهرستان اردل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که از نوع توصیفی تحلیلی بوده، شناسایی موانع توسعه کارآفرینی در بین زنان روستایی است که به صورت موردی در دهستان شلیل از توابع شهرستان اردل انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و میدانی بوده که داده های میدانی از طریق سرشماری زنان روستایی که در کلاس های کارآفرینی شرکت داشته اند (195 نفر)، جمع آوری شده است. روایی ابزار تحقیق به صورت صوری با کسب نظرات کارشناسان مربوطه و اساتید دانشگاهی تأییدشده و پایایی ابزار تحقیق با توزیع 30 پرسشنامه در خارج از محدوده مورد مطالعه، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (895/0)، تأیید گردید. جهت دستیابی به هدف اصلی پژوهش از تکنیک TOPSIS، و برای وزندهی به متغیرهای مورد مطالعه، از با استفاده از نظرات کارشناسان متخصص کارآفرینی و تکنیک AHP، استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد سه عامل نداشتن پشتوانه مالی و پس انداز کافی، نداشتن وثیقه و ضامن برای استفاده از اعتبارات دولتی و عدم توانایی در رقابت با مردان در عرصه تجارت و اقتصاد، به ترتیب با ضریب اولویت 624/0، 613/0 و 590/0، مهم ترین توسعه کارآفرینی زنان روستایی محدوده مورد مطالعه می باشند.
بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی فلکه های شهری (نمونه های موردی: هشت میدان اصلی کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان فضایی برای تکامل و تعاملات انسان از ابتدای تاریخ اسلام دارای اهمیت بوده است. میادین شهری یکی از فضاهای عمومی در شهر هستند که نقش تأثیرگذاری در هویت بخشی به فضاهای شهری، ادراک شهروندان از محیط، تعلق مکانی ساکنین و خاطره انگیزی شهروندان از شهر را بر عهده دارد. این پژوهش به بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی در هشت فلکه منتخب کلان شیراز، شامل فلکه های آزادی، معلم، شهدا، قائم، ارم، ولی عصر، ستاد و نمازی با کمک روش کاربردی توصیفی پیمایشی پرداخته است. انتخاب نمونه با کمک نمونه گیری دارای معیار بوده است که شامل اهمیت تاریخی، موقعیت قرارگیری در شهر، وسعت آنها، وضعیت تخریبی و یا سلامت است. بر اساس مبانی نظری پژوهش پنج دسته مؤلفه شامل هویتی، زیباشناختی، کیفیت تاریخی، اجتماعی وکالبدی با بیست زیرمؤلفه ارزیابی شده اند. جامعه آماری پژوهش 280 نفر از مردم با نمونه گیری تصادفی ساده بوده اند، پرسشنامه محقق ساخته با کمک نظر متخصصین بکار گرفته شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در بعد هویت مکانی، زیبایی فلکه های آزادی و ارم با میانگین های به ترتیب 92/3 و 26/4، بالاتر از حد مطلوب و P مثبت را به خود اختصاص داده، فلکه نمازی در حد مطلوب با میانگین 13/3 در سطح Pکمتر از 05/0 و فلکه های شهدا، اطلسی، ستاد، ولی عصر و معلم با میانگین های 56/2، 30/2، 56/2، 86/1 پایین تر از حد مطلوب 1 با P منفی می باشد. در بین کل مؤلفه های اصلی در این پژوهش فلکه ارم از مطلوبیت بالا و P مثبت، میانگین بالاتر از میانگین فردی را داراست و فلکه ولی عصر با P منفی با امتیاز بین 1 و 2 و میانگین پایین تر از میانگین فردی از پایین ترین مطلوبیت برخوردار است.
تحلیل منابع درآمدی دهیاری ها با استفاده از رهیافت ارزیابی مشارکتی (روستای نارجوئیه شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: دهیاری ها به عنوان قوه اجرایی نظام برنامه ریزی روستایی در سطح محلی محسوب می شوند که لازم است برای تحقق درون زایی توسعه روستایی؛ از خودکفایی مالی بهره مند باشند. هدف تحقیق حاضر تحلیل منابع درآمدی دهیاری ها با تأکید بر مشارکت مردم و تحقق توسعه درون زا می باشد.
روش: منطقه موردمطالعه روستای نارجوئیه از توابع بخش مرکزی شهرستان جیرفت در استان کرمان می باشد. گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای و پیمایشی با رهیافت مشارکتی انجام شده است. جامعه آماری؛ روستائیان ساکن روستای نارجوئیه می باشد و 38 نفر از صاحب نظران محلی؛ جامعه نمونه را تشکیل می دهند. به منظور ارزیابی منابع از روش ارزیابی مشارکتی و تعامل اندیشه ای استفاده شد و از جامعه نمونه خواسته شد منابع را در قالب ماتریس زوجی اولویت بندی کنند و از طریق نمودار ون به تحلیل اهمیت و ارتباط با منابع بپردازند.
یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل آمار سازمانی نشان داد مهم ترین منابع درآمدی دهیاری روستای نارجوئیه به ترتیب عبارت اند از: کمک های اعطایی دولتی، درآمدهای ناشی از عوارض ساختمانی و تغییر کاربری، کمک های اهدایی اشخاص و سازمان های خصوصی و بهای خدمات. همچنین نتایج ارزیابی مشارکتی در زمینه اهمیت منابع (تحلیل منابع بالقوه) نشان داد مهم ترین منابع مالی روستای نارجوئیه به ترتیب: عوارض و مالیات، اجرای پروژه های مشارکتی و ایجاد بازارهای محلی هستند. درحالی که تحلیل ارتباط (منابع بالفعل) نشان داد به استثنای عوارض و مالیات؛ رابطه بین اهمیت و ارتباط منابع درآمدی دهیاری نارجوئیه معکوس می باشد و مهم ترین منابع بالقوه درآمدی این روستا هنوز بالفعل نشده اند و در چرخه مالی و درآمدی دهیاری و روستا قرار نگرفته اند.
راهکارهای عملی: پیشنهاد می شود دهیاری نارجوئیه برای رهایی از وابستگی به دولت و نیروهای بیرونی؛ به اهمیت و اولویت منابع درون روستا توجه داشته و در راستای بالفعل سازی و ورود آن ها به سیستم مالی دهیاری تلاش کند تا در آینده منابع مالی درون زا و مطمئن در اختیار داشته باشد. ازاین رو برای برنامه ریزی تعاملی در روستای نارجوئیه؛ سرمایه-گذاری فعال توسط سازمان های محلی، سرمایه گذاری اساسی بر روی منابع محلی و مشارکت و نظارت روستاییان بر برنامه-های توسعه روستایی لازم می باشد.
تحلیلی بر توزیع فضایی جمعیت و خدمات شهری با تاکید بر عدالت اجتماعی و نابرابری های شهری (مطالعه موردی: محلات شهر فیروزآباد فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها مترادف با عدالت اجتماعی است، زیرا عدم توزیع عادلانه منجر به ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی و توزیع عادلانه نیز زمینه ساز توسعه متوازن مناطق شهری خواهد شد. بنابراین، ﭘﺮاکﻨﺶ بهینه و اﺻﻮﻟی خدمات و امکانات شهری، ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺎ عدالت اجتماعی، در ﻓﺮآیﻨﺪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪریﺰی ﺷﻬﺮی از اﻫﻤیﺖ زیﺎدی ﺑﺮﺧ ﻮردار اﺳ ﺖ. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل چگونگی توزیع فضایی خدمات و امکانات در محلات شهر فیروزآباد جهت برقراری پراکنش متناسب یا متعادل آنها در محلات شهر است. بر این اساس، روش تحقیق ""توصیفی- تحلیلی"" و جامعه آماری، 12 محله شهری براساس تقسیمات کالبدی مسکن و شهرسازی است. شاخص های مورد استفاده، 17 شاخص توزیع خدمات در سطح محلات شهر فیروزآباد است. یافته ها بر اساس نتایج ضریب آنتروپی نشان دهنده گسترش برابری و تعادل نسبی در توزیع جمعیت محلات دوازده گانه شهر فیروزآباد است. همچنین بررسی میزان ضریب رگرسیون با مقدار 372/0 بین جمعیت و مساحت محلات شهر بیانگر عدم وجود رابطه معنی داری بین دو متغیر است. در حقیقت جمعیت پذیری نواحی شهری مطابق با مساحت موجود محلات نبوده است. بر اساس روش امتیاز استاندارد شده نیز بیشترین نابرابری در توزیع فضایی مربوط به شاخص خدماتی آموزش عالی، جهانگردی و پذیرایی و مراکز ورزشی و کمترین مربوط به خدمات حمل و نقل و انبار است. بر همین مبنا، محله 5 از ناحیه 2 به عنوان متعادل ترین محله و محله سه از ناحیه دو به عنوان نامتعادل ترین محله شهری از نظر توزیع بهینه خدمات شهری شناخته شده اند. ضریب رگرسیون خطی نشان می دهد توزیع خدمات در محلات شهر فیروزآباد متناسب با افزایش جمعیت و نیازها نبوده است. بنابراین ارتقای شاخص های خدمات شهری و توزیع متعادل آنها باید در اولویت قرار گیرند. در این راستا کنترل گسترش افقی و افزایش تراکم به ویژه در محلات 5 و 6 از ناحیه دو، ایجاد و تقویت زیرساخت های خدماتی و رفاهی در محلات کم برخوردار، ارایه امکانات و خدمات شهری به محلات 1 و 4 و 6 از ناحیه یک و محلات 2 و 3 از ناحیه دو به عنوان محلات ناپایدار و غیره پیشنهاد می شود.
تبیین عوامل مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با وجود اینکه بیش از نیم قرن از برنامه ریزی و برنامه ریزی روستایی در ایران می گذرد، نشانه های ناپایداری از قبیل تخریب پوشش گیاهی و کاربرد غیر اصولی منابع طبیعی، بیکاری و عدم وجود اشتغال پایدار، ضعف بنیان های اجتماعی جهت تعمیم مشارکت و غیره در فضاهای روستایی کشور مشهود است. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی بنیادها و عوامل ایجادکننده ناپایداری روستایی در کشور است.
روش: در این تحقیق اطلاعات به روش کتابخانه ای جمع آوری و تنسیق گردیده و با استفاده از تجزیه و تحلیل کیفی، یعنی تفکر و استدلال های عقلانی، عوامل مؤثر در ناپایداری روستایی شناسایی و مدخلیت آن در ناپایداری روستایی تحلیل گردیده است.
یافته ها: براساس دانش موجود، برخی ازعوامل مؤثر بر ناپایداری روستایی به شرح زیر شناسایی و به دودسته عوامل ملی و فراملی تقسیم شده است. عوامل ملی عبارتند از؛ بومی نبودن مبانی نظری و الگوهای توسعه در ایران، نقایص ومشکلات حاکم بر نظام برنامه ریزی، رانتیر بودن دولت، نقایص آموزشی و پایین بودن سطح سواد، مشکلات و کاستی های مدیریت روستایی، ضعف امکانات و خدمات و عوامل فراملی عبارتند از رویکرد عقل باوری و سلطه بر طبیعت، انقلاب صنعتی، رشد جمعیت و ماهیت توسعه.
محدودیت ها/ راهبردها: ناپایداری روستایی در ایران عمدتاً نتیجه بنیان ها و ساختارهایی است که به تضعیف مشارکت اجتماعی روستاییان میانجامد. لذا تحقیقات بعدی می تواند به روش ها و راهکارهای اصلاح این بنیان ها بپردازد. همچنین غیربومی بودن الگوهای توسعه که برمبنای نظری برنامه ریزی، مدیریت توسعه و ... نیز تأثیرگذار است، در ناپایداری روستایی نقش اساسی دارد. از این رو تحقیق در راستای تدوین الگویی بهینه، متناسب با مقتضیات بومی کشور می تواند مورد توجه پژوهش های بعدی قرار گیرد.
اصالت و ارزش: این مقاله از حیث رویکرد نظری به عوامل مؤثر بر ناپایداری روستایی و نیز از جهت نحوه نگرش آن به عوامل ناپایداری در راستای اولویت بخشی به نقش انسان، جدید است.
تحلیل و ارزیابی بافت فرسوده در نقاط شهری منتخب استان کردستان با تأکید بر مشکلات بخش مسکن
حوزه های تخصصی:
بافتهای فرسوده شامل گونههای تاریخی، میانی و دارای اسکان غیر رسمی هستند که در حدود 30 درصد بافتهای شهری با 34 درصد جمعیت شهرنشین نقاط منتخب شهری استان کردستان را شامل میشود. این بافتها با مشکلات متعدد کالبدی، اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی مواجه هستند که بخش عمده آن ناشی از کیفیت و کمیت نازل مساکن آنها در کنار مشکلات اقتصادی است. در عین حال این بافت ها پتانسیل های مناسبی برای تأمین مسکن در شهرها را فراهم می کنند. توجه به این بافتها در راستای احیاء و توانمندسازی آنها برای حل مشکلات خود این بافتها و نیز راه حلی برای توسعه فیزیکی شهرها با استفاده از توسعه درونی اهمیت حیاتی دارد. این مطالعه به روش تحلیلی توصیفی انجام شده و از نتایج طرحها و مطالعات انجام شده و نیز آمارهای رسمی کشور استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که 30 درصد بافت شهرهای منتخب با 34 درصد جمعیت شهرنشین جزء بافتهای فرسوده است؛ که در این بافت تنها 30 درصد واحدها از نظر کیفی در رده قابل قبول و از نظر کمی تنها 6/43 درصد در گروه قابل نگهداری قرار دارند. در این بافت تراکم خالص مسکونی 200 نفر در هکتار نسبت به میانگین کشوری بیشتر است.
ارزیابی اصول و راهکارهای رشد هوشمند شهری در توسعه ی آتی شهر رشت بر اساس مدل تراکم جمعیّتی هلدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیّت شهرهای ایران از اواسط دهه ی 1360 با افزایش چشمگیری نسبت به دهه های قبل مواجه بوده است. از جمله تحولاتی که به دنبال افزایش جمعیّت رخ داد، گسترش اسپرال شهری است که ناشی از بی برنامگی در بهره برداری مناسب از زمین های شهری است. در این راستا جوامع مختلف شهری برای روبه رو شدن با مشکل توسعه ی پراکنده شهری، راه حل های مختلفی در پیش گرفتند. از جمله این راهبردها، تئوری رشد هوشمند به عنوان یک نظریه ی برنامه ریزی شهری، منطقه ای و حمل و نقل است که در آن بر جلوگیری از پراکنده شدن شهر و تخصیص فضا به سایر کاربری ها در بخش فشرده یا مرکز شهر تأکید می کند. هدف مقاله ی حاضر نیز تحلیل راهبرد، اصول و راهکارهای رشد هوشمند شهری با تأکید بر توسعه ی آتی شهر رشت بر اساس مدل تراکم جمعیّتیهلدرن است. نتایج به دست آمده نشان داد که مساحت شهر رشت در فاصله ی سال های 1345- 1385 از 810به 12722 هکتار و جمعیّت از 109491 به 557336 نفر افزایش پیدا کرده است، که نشان از توسعه ی شتاب زده ی شهر طیّ این دوره دارد. همچنین تعداد محله های شهر طیّ همین دوره از 8 محله به 35 محله افزایش یافته است. از میان 100 درصد زمین های اضافه شده به شهر بین سال های 1345- 1369، 57 درصد مربوط به رشد جمعیّت و 43 درصد مربوط به گسترش افقی و در فاصله سال های 1370- 1385، 73 درصد مربوط به جمعیّت و 27 درصد مربوط به گسترش افقی شهر بوده است که نشان دهنده ی کاهش توسعه افقی در فاصله ی این سال ها است. بنابراین بایستی برای کنترل توسعه ی پراکنده ی شهر به توسعه ی فشرده بخش مرکزی شهر، گسترش فرهنگ عمودی سازی شهر و بالاخره فراهم کردن امکانات رفاهی در روستاها برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر تأکید کرد.
تحلیل تأثیر متغیرهای فردی بر ادراک از زیست پذیری در روستاهای پیرامون شهر (مطالعة موردی: شهرستان ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: سکونت گاه زیست پذیر را به طور خلاصه مکان مناسب برای کار و زندگی تعریف کرده اند. هدف از این تحقیق، بررسی وضعیّت زیست پذیری روستاهای پیرامون شهری در شهرستان ورامین و عوامل فردی مؤثر بر ادراک از آن است.
روش: روش این تحقیق، میدانی بوده و ابزار مورد استفاده پرسش نامة محقق ساخته بوده است.
منطقة مورد مطالعه در این تحقیق، روستاهای پیرامون شهری در سطح شهرستان ورامین و در مجاورت چهار نقطة شهری واقع در آن است.
یافته ها/ نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد بین متغیر جنس با تفریح ها و اوقات فراغت، بین شغل افراد پاسخ گو با شاخص های حمل و نقل عمومی و فضاهای سبز و باز، رابطة معنادار آماری وجود دارد و بین متغیر سن و سطح تحصیلات با هیچ کدام از شاخص های زیست پذیری رابطة معنادار آماری مشاهده نشده است. در نهایت بین مدّت زمان سکونت در روستا با شاخص های اشتغال و درآمد، پیوستگی و تعلّق مکانی و چشم-انداز، رابطة معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: عدم ارتباط بین سن و میزان تحصیلات با زیست پذیری در روستاهای مورد مطالعه نشان دهندة این موضوع است که افراد از سنین مختلف و با سطوح مختلف تحصیلات، دارای نگرش های یکسان نسبت به برطرف شدن نیازهای زیستی هستند و این موضوع می تواند دارای جنبه های مثبتی باشد؛ زیرا نشان می دهد که اختلاف نگرش بین افراد دارای سنین مختلف در این روستاها کم است و همچنین افراد کم سواد و بی-سواد نیز به حقوق شهروندی خود آگاه هستند.
تحلیل قیاسی میزان تاب آوری اجتماعی در محلات تاریخی- مسکونی و تدوین یک برنامه راهبردی – عملیاتی برای ارتقای آن (مورد مطالعه: محلات برج قربان و چرچره شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلایای طبیعی همواره در طول حیات کره زمین وجود داشته اند و در آینده نیز قابل حذف نخواهند بود. این بلایا چالش اساسی برای دست یابی به توسعه پایدار جوامع انسانی به شمار می آیند؛ از این رو شناخت شیوه های دستیابی به پایداری برای کاهش آسیب پذیری جوامع توانسته است جایگاه مناسبی در سیاست گذاری های ملی هر کشور باز کند. بر این اساس شرایط مطلوبی برای کاهش کارآمد و مؤثرتر خطرها در سطوح مختلف مدیریت سوانح ایجاد شده است. در این میان تاب آوری به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تحقق پایداری در نظر گرفته شده است؛ زیرا جوامع تاب آور توانایی یا ظرفیت اجتماعی بالایی در برآورد، آمادگی، پاسخ گویی و بازیافت فوری در زمینه اثرات بحران دارند؛ بر این اساس، در این پژوهش سعی دارد با شناسایی عوامل ایجادکننده تابآوری و اندازه گیری آن در محلات تاریخی- مسکونی با جامعه آماری ساکنان محلات مختلف بافت تاریخی – مسکونی همدان و گروه های نمونه محلات برج قربان و چرچره با جمعیت های 3148 و 1685 با روش نمونه گیری تصادفی و روش تجربی برای برآورد حجم نمونه با استفاده از تحلیل و مقایسه به دنبال یافتن روش های مقابله با اثرات سوانح طبیعی در این محلات باشد؛ از این رو متغیرهای تأثیر گذار بر تاب آوری اجتماعی از چارچوب نظری استخراج شد و در محلات تاریخی- مسکونی مورد مطالعه با ابزار پرسش نامه و فن مصاحبه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی حاکی از مطلوب نبودن سطح تاب آوری اجتماعی این محلات است. راهبرد اتخاذ شده بر اساس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی محلات تاریخی– مسکونی شهر همدان، راهبرد تهاجمی در نظر گرفته شده است؛ بر این اساس، می بایست از توانمندی موجود در محلات تاریخی- مسکونی و فرصت های پیش رو به نحو احسن استفاده کرد تا بتوان تاب آوری محلات را افزایش داد.
چالش های شبکه های تعاونی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت را می توان فرآیند تصمیم گیری و تصمیم سازی اختیاری، آگاهانه و داوطلبانه فردی و جمعی، جهت قدرت یابی برای رفع نیاز و تحقق اهداف خاص در شرایط ویژه که به صورت خودجوش یا برنامه ریزی شده، می تواند به اجرا درآید، در نظر داشت. شکل گیری تشکل های توانمند ضمن آنکه با دیدگاه های جدید در خصوص حقوق مردم سازگارتر است، به طور بالقوه می تواند به عنوان ابزاری در جهت سپردن امور مردم به خود آن ها عمل نموده و فرصت لازم را برای پرداختن دستگاه های دولتی به وظایف اساسی و رسالت های خود فراهم آورد. فرآیند توسعه پایدار روستایی به عوامل و شرایط مختلفی بستگی دارد که یکی از مهم ترین عوامل آن، توسعه تعاونی ها بوده که می تواند همگام با سیاست های دولت در بهبود شرایط کار، زندگی، تولید، ارائه خدمات، ارتقاء سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم روستا نقش مؤثری ایفاء نماید. هدف از این پژوهش، شناخت چالش های تعاونی های روستایی ایران بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری، تعاونی های روستایی ایران است و نمونه ها، افراد متخصص و خبره و ذینفعان در این زمینه تشکیل داده است. به منظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش متغیرهای مورد تحقیق، از روش های پیمایشی و اسنادی بهره گرفته شده و برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها، از آزمون های آماری نظیر تحلیل های رگرسیونی چندگانه با روش گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که موانع سیاسی با ضریب تأثیر 0.594، بیشترین تأثیر و عوامل اجتماعی فرهنگی با ضریب 099/0 کمترین چالش را در تعاونی های روستایی دارد.
تبیین مولفه های زیبایی شناختی منظر شبانه شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۰۴-۱۸۷
حوزه های تخصصی:
افزایش سریع جمعیت در چند دهه اخیر و به دنبال آن روند شتابان ساخت و سازهای بدون توجه به معیارهای زیباشناسانه مقیاس شهری، منظر شهرها را با چالش جدی مواجه کرده است. از طرفی دیگر در زمان تاریکی شب، در لایه منظر شبانه، این مناظر ناخوشایند که در نور روز قابل رویت بودند از نظرها پنهان گشته و منظرشبانه شهر با تاکید بر معیارهای زیبایی شناسی به کمک نور، چهره متفاوتی را از روز خود به عینیت می رساند. بدین منظور در این مقاله ابتدا منظر شبانه شهر تشریح و به دلیل گستردگی تعاریف پیرامون مباحث زیباشناسی، این مفهوم به عنوان یکی از مولفه های کیفی منظر شبانه تعریف گردیده است. در ادامه رنگ نور به عنوان یکی از موضوعات موثر در پیام های زیباشناسی منظرشبانه معرفی می گردد. نقش هریک از عناصر منظر در منظر شبانه زیباشناسانه ذکر گردیده و در این راستا در ابتدای بحث، نقش عناصر مصنوع لایه منظر تعریف شده و بدنه های شهری و سایر عناصر مصنوع مستقر در فضا، به عنوان مهمترین موضوعات، اجمالا بیان گردیده است. عناصر طبیعی منظر شبانه به عنوان عامل هویت طبیعی شهر معرفی و نقش و جایگاه آن در منظر شبانه زیباشناسانه تعریف شده و در نهایت، انسان و فعالیت هایش به عنوان حس پاسخ از لذت به یک قرارگاه رفتاری و دیدن فعالیت های انسانها در لایه منظرشبانه تشریح گردیده است. در انتهای مقاله در بخش نتیجه گیری اهداف اصلی منظر شبانه زیبایی شناسانه شهر به همراه نقش هریک از عناصر منظر در جدولی گردآوری و جمع بندی شده است.
پیش بینی فضاهای آسیب پذیر شهر مشهد هنگام وقوع زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران جزو ده کشور دارای مخاطرات طبیعی و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است. زلزله به دلایل متعدد از جمله نوع مکان گزینی، توسعه فیزیکی نامناسب و رعایت نکردن استانداردهای لازم مسبب بیشترین تلفات انسانی در کشور ماست. شهر مشهد نیز نه تنها از این قاعده مستثنا نیست، بلکه با توجه به تراکم سازه ای، جمعیت متراکم، رعایت نکردن استانداردها، توسعه فیزیکی نامناسب و... با خطر جدی تری روبروست. هدف این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی و 10 معیار با استفاده از مدل فازی در GIS انجام گرفته، پیش بینی فضاهای آسیب پذیر شهر مشهد در هنگام وقوع زلزله احتمالی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که 51 درصد از کل سطح شهر، 63 درصد از محدوده بافت فرسوده، 55 درصد از محدوده با تراکم بیش از 120 نفر، 81 درصد از کاربری مسکونی و از دهه 1360 به بعد بیش از دو سوم وسعت شهر مشهد در پهنه آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است. همچنین از سه منطقه پرجمعیت شهر مشهد یعنی مناطق 2، 3 و 9، دو منطقه 9 و 2 در سطح بالای خطر زلزله و فقط منطقه 3 در سطح پایین خطر زلزله قرار دارند. لذا مناطق 9 و 2 شهر مشهد از مناطقی اند که باید خطرات ناشی از زلزله در آنها به طور جدی مورد توجه قرار گیرد، زیرا این مناطق از یک طرف وسعت و جمعیت فراوان دارند و از طرف دیگر، سطح نسبی خطر زلزله در آنها بالا است.
تبیین رابطه زیرساختهای شهری و جهانی شدن دولت محلی کلان شهری
حوزه های تخصصی:
برخورداری از تسهیلات و تجهیزات مناسب زیرساختی و خدماتی را می توان از پیش شرط های تحقق رشد و توسعه شهرها جهان توسعه یافته دانست. زیر ساختهای شهری که از قوی ترین مظاهر و نمادهای فرهنگ مادی، یا بعد مادی ساختار شهری هستند، طیف گسترده ای از فرودگاه-های بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی– ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی، زیرساختهای ورزشی حرفه ای تا اثر معماری با برند جهانی را شامل می شود. امروزه به مدد جهانی شدن و تغییر ساختار و عملکرد شهرها ، مدیریت شهری یا همان دولت های محلی از اختیارات فراوانی در توسعه محلی با رویکرد فراملی برخوردار شده اند. از این رو برنامه-ریزی توسعه شهری با تاکید بر زیرساختهای شهری مبتنی بر استانداردهای جهان شهری در راستای رقابتهای مکانی و ارتقای منزلت شهری بیش از پیش در علمکردهای دولتهای محلی متجلی می گردد.
پژوهش حاضر از نوع نظری و با روش توصیفی– تحلیلی انجام یافته است. هدف از انجام این پژوهش تبیین چارچوب نظری نقش زیرساختهای شهری در جهانی شدن کلان شهرها با عاملیت دولت محلی کلانشهری می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد نظر به نقش و اهمیت دولتهای محلی در ایجاد زیرساختهای شهری جهانی و همچنین پیوند زیرساختهایی از قبیل: فرودگاه های بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی – ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی و آثار معماری با برند جهانی، با اقتصاد شهری وکسب منزلت شهری در فرایندهای جهانی، دولت های محلی کلان شهری با رویکرد فضایی با تغییرات اساسی در زیرساختهای شهری بامقیاس ملی و تلاش برای فراهم سازی زیرساختهای مذکور با استاندادهای جهانی می تواند ظرفیت های لازم بنیادینی را برای پیوند با شبکه شهرهای جهانی بدست آورند.
تحلیل کیفیت زندگی شهری و رابطه آن با مشارکت شهروندان در امور شهری مورد شناسی: شهر نقده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت و شهرنشینی باعث کاهش کیفیت زندگی شهروندان شده و دستیابی به پایداری شهری را با مشکل مواجه نموده است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل کیفیت زندگی شهری و رابطه آن با مشارکت شهروندان در امور شهری تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و در تدوین آن از روش توصیفی تحلیلی و همبستگی برای استفاده شده است. گردآوری داده ها با دو روش اسنادی و میدانی (استفاده از پرسشنامه) بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان شهر نقده در بهار 1393 تشکیل می دهند که با بهره گیری از فرمول کوکران 380 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرارگرفته اند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری نظیر آزمون T، رگرسیون چند متغیره و مدل تحلیل مسیر استفاده شده است. همچنین پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ و اعتبار سازه ای آن با تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس تحلیل های انجام شده با آزمون T تک نمونه ای، شاخص های ابعاد سلامت روانی و کیفیت محیط شهری در سطحی متوسط از کیفیت قرارگرفته و ابعاد سلامت اقتصادی، سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، محیطی در سطحی پایین تر از حد متوسط قرار دارند. استفاده از مدل تحلیل مسیر نشان می دهد که مقدار ضریب تعیین 0.992 از مجموع تغییرات متغیر وابسته توسط مدل تحلیلی پژوهش را تعیین می کند که در آن کیفیت محیط شهری با ضریب 0.323 و سلامت جسمانی با ضریب 0.276، تأثیرگذارترین بُعد بر مشارکت شهروندان در امور شهری بوده اند. بر این اساس می توان بیان نمود که مجموعه کیفیت زندگی و محیط شهری ابعاد اجتماعی، جسمانی، فرهنگی، محیطی و کیفیت محیط شهری، در مشارکت شهروندان در امور شهری تأثیر مستقیم و غیرمستقیم داشته و بین آن ها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
مکانیابی بهینه دفن زباله های جامد شهری منطقه هشتگرد به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان یابی دفن زباله یکی از مهم ترین جنبه های مدیریتی مواد زائد جامد شهری است و علم ژئومورفولوژی با توجه به ماهیت خود که به منشاء وتحول اشکال زمین و فرایندهای تشکیل آنها مربوط می شود، در امر مکان یابی بهینه نقش بسزایی دارد. منطقه هشتگرد با وسعت 398 کیلومترمربع در جنوب شهرستان ساوجبلاغ استان البرز واقع شده است. در این منطقه به دلیل قرارگیری بر روی مخروط افکنه رودهای دائمی(کردان) و زمین های با نفوذپذیری فراوان، وجود آب های سطحی و لایه های آب زیرزمینی بعضاً در عمق های کم (کمتر از 50 متر)، نواحی جمعیتی (شهری و روستایی) و زمین های کشاورزی فراوان، مکانیابی بهینه دفن زباله بطوری که به محیط زیست اطراف آسیب وارد ننماید دارای اهمیت و ضرورت فراوانی است. هدف این تحقیق مکان یابی بهینه دفن زباله منطقه هشتگرد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و باتوجه به پارامترهای ژئومورفولوژی می باشد. روش تحقیق به صورت تحلیلی – مقایسه ای است. در این پژوهش از نقشه های توپوگرافی 25000 : 1 و نقشه زمین شناسی 1:100000 و داده های مربوط به آب های زیرزمینی منطقه مورد مطالعه استفاده شد و همچنین نرم افزار ArcGIS برای تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. در مقاله ی حاضر براساس چهار معیار اصلی یعنی زمین شناسی، هیدرولوژی، توپولوژی و کاربری اراضی پنج ناحیه برای مکانیابی به دست آمد که نتیجه پژوهش حاکی از آن است که نواحی کاملاً مناسب برای دفن زباله در قسمت شرقی و جنوبی منطقه در حوالی روستای محمد آباد افشار و نواحی کاملاً نامناسب برای دفن زباله ناحیه غربی منطقه به دلیل قرارگیری نواحی جمعیتی و کشاورزی و عمق کم آب زیر زمینی (7 تا 32 متر) در این قسمت از منطقه می باشد.
عوامل موثر بر تقدم منافع فردی بر منافع جمعی در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۲۱۴-۱۹۷
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع معمّاهای اجتماعی قائل شدن تقدم به منافع فردی یا جمعی است. اگر پرسیده شود «چرا در وضعیت تضاد بین منافع فردی و منافع جمعی، شهروندان راه تقدم منافع فردی را بر راه تقدم منافع جمعی ترجیح می دهند؟» می توان وقوع و شیوع انواع اختلالات در سطوح و فازهای مختلف بدنه اجتماعی را به عنوان عوامل اثرگذار احتمالی شناسایی کرد. در این پژوهش منافع جمعی به سه سطح مبتنی بر سلسله مراتب ادخال ساختاری (خانوادگی، همسایگی، شهری) و هر کدام به چهار فاز کارکردی مبتنی بر چهارچوب ملقب به «آجیل» پارسونزی مورد تجزیه تحلیلی قرار گرفت. با اتکاء بر بحث های مبسوط نظری عوامل موثر بر میزان تقدم منافع فردی بر منافع جمعی در سطوح و فازهای تحلیلی مطابق با مورد منافع جمعی مورد تشخیص قرارگرفتند. 400 شهروند زنجانی که با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای نامتناسب با حجم انتخاب شده بودند به پرسش های پرسشنامه ساخت یافته در مورد کمیت عوامل مذکور در حوزه ها و فازهای مورد اشاره پاسخ گفتند. برقراری روابط آماری بین متغیرهای وابسته و مستقل با استفاده از رگرسیون چندمتغیری نشان داد که مجموعه عوامل تشخیص داده شده (اختلال هنجاری، اختلال رابطه ای، فقدان خودتنظیمی، و سوی گیری رقابتی) بطور متوسط در حدود 48 درصد از تغییرات در میزان تقدم منافع فردی برمنافع جمعی را پیش بینی می کنند. در این میان ابتدا، «اختلال هنجاری» و بعد، «اختلال رابطه ای» عوامل موثرتری در افزایش تقدم منافع فردی بر منافع جمعی به خصوص در سطح «شهری» هستند.
بررسی مبانی فقهی مسئولیت حکومت اسلامی در مساله کنترل موالید و جمعیت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۳۰۸-۲۹۳
حوزه های تخصصی:
بحث مجاز یا غیر مجاز بودن دخالت دولت در مساله کنترل جمعیت، همواره موافقان و مخالفانی را در میان فقها و علما داشته است. اهمیت این موضوع زمانی دوچندان می گردد که به این مقوله در سطح کلان، یعنی اتخاذ سیاست های جمعیتی از سوی حکومت های مسلمان نگریسته شود. نوشتار حاضر ضمن اشاره به ابعاد مسئولیت و دخالت حکومت اسلامی در اجرای حکم کنترل و تنظیم موالید، به بررسی و تحلیل مبانی فقهی این مسئولیت می پردازد. این مقاله تلاش می&rlmکند از منظرهایی چند به ارزیابی موضوع بپردازد و بر اساس مبانی چندی، اصل و محدوده دخالت دولت را نشان دهد. شکل بحث نیز این گونه است که نخست اصل هر مبنا از نظر دلیل و ابعاد بررسی می&rlmشود و سپس در مقام استنتاج ملاحظه می&rlmگردد آیا آن مبنا مسئولیتی را متوجه دولت اسلامی می&rlmکند یا خیر؟ مقاله مورد نظر از لحاظ بررسی مسولیت حکومت در مساله کنترل جمعیت بدیع می باشد.
تحلیل و گونه شناسی پلیس جامعه محور شهر خرم آباد با بهره گیری از تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد پلیس جامعه محور در یکی دو دهه گذشته نه تنها به لحاظ نظری، بلکه به لحاظ تجربی نیز رشد قابل توجهی داشته است و به جرأت می توان گفت یکی از مهم ترین ملاک های اثربخش و کاراییِ پلیس جامعه محور توانایی آن در کاهش احساس ناامنی شهروندان است. به لحاظ نظری با توجه به اتخاذ رویکرد پایین به بالا و از طریق پلیس شناسایی و پیش گیری از وقوع جرم و توجه به دیدگاه های شهروندان، پلیس جامعه محور می تواند به افزایش احساس امنیت، پیش گیری و کاهش جرم کمک کند؛ بنابراین این پژوهش با هدف تحلیل چگونگی پلیس جامعه محور و گونه شناسی این نوع عملکرد پلیس در شهر خرم آباد به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است و در تلاش برای پاسخ گویی به این سؤال است که گونه شناسی و اولویت بندی عملکرد پلیس جامعه محور در شهر خرم آباد باید چگونه باشد؟ ابزار پژوهش، پرسش نامه است که توسط 387 تن از شهروندان شهر خرم آباد به روش خوشه ای تکمیل شد. یافته های پژوهش به کمک تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS نشان داد که عوامل و گونه های پلیس جامعه محور در شهر خرم آباد به ترتیب؛ پلیس محله، پلیس علمی – آموزشی، پلیس پیش گیرنده، مردم – پلیس، پلیس اطلاع رسان و همیاران پلیس هستند.