فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
ایمنی در برابر مخاطرات و بحران ها از ابتدایی ترین اصول جهت دستیابی به استانداردهای مطلوب آسایس شهری است و نفوذپذیری بافت های شهری از مهم ترین مولفه های اثربخش در افزونی ضریب ایمنی یا به عبارتی دفاع پذیری شهرهای با ضریب بالای مخاطرات می باشد. موقعیت ژئواستراتژیک، بافت ناهمگن جمعیتی، استقرار در پهنة با ریسک بالای زلزله و زمین لغزش و بی بهره گی از یک ساختار منسجم کالبدی، از عواملی می باشند که ضرورت پرداختن به مقولة نفوذپذیری بافت کالبدی کرج را برای دفاع شهری در مواجهه با مخاطرة احتمالی را ضرورت بخشیده است.
به منظور سنجش نفوذپذیری بافت شهری کرج، شاخص های هشت گانة ای از طریق مطالعه سوابق و تجارب داخلی و خارجی، تکنیک دلفی و آرا خبرگان و با لحاظ نمودن جغرافیای مخاطرات شهری در کرج، استخرج شدند. با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص های مذکور، از مدل ترکیبیGIS-AHP-FUSSY برای ارزش گذاری و تهیه مدل مکانی شاخص ها استفاده شده و در نهایت پس از اعمال اوزان در توابع همپوشانی و تهیه نقشه های فواصل در محیط نرم افزار ARCGIS، نقشة نهایی از نفوذپذیری بافت شهری کرج در سطح نواحی شهری استخراج شده است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان بیجار به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش ها و ناپایداری های دامنه ای مخاطرات مهمی برای فعالیت های انسانی هستند که اغلب سبب از دست رفتن منابع اقتصادی و خسارات به اموال و تأسیسات می شوند. این مخاطرات در شیب های طبیعی و یا شیب هایی که به دست انسان تغییر یافته اند اتفاق می افتد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش های شهرستان بیجار واقع در استان کردستان و ارزیابی مناطق دارای پتانسیل زمین لغزش جهت تهیه نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از بازدیدهای میدانی، پرسشنامه ای، نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و مرور مطالعات انجام شده، 9 عامل مؤثر شامل متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از عناصر خطی گسل، جاده، رودخانه، بارندگی و کاربری اراضی مورد استفاده قرار گرفت، در مرحله بعد با به کارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی عوامل مورد بررسی در مرحله پیشین به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تأثیر آن ها است محاسبه شده است. با توجه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هر عامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از لایه های وزنی و ضریب وزنی مربوط به هریک از عوامل گردیده است. نتایج حاصل از این بررسی نشانگر این است که عامل شیب با وزن نسبی 307/ 0 و عامل کاربری اراضی با وزن نسبی 218/0 به ت رتیب بیش ترین تأث یر و عامل بارن دگی با وزن نسبی 019/0 ک مترین تأث یر را بر وقوع زمین لغزش ها در شهرستان بیجار داشته است بر این اساس 489/75 درصد از مساحت منطقه در محدوده با خطر بسیار کم ، 037/10 درصد با خطر کم، 628/3 درصد با خطر متوسط، 062/4 درصد با خطر بالا و 784/6 درصد با خطر بسیار بالا مواجه است.
بررسی شاخص های کیفیت زندگی مؤثر بر میزان رضایتمندی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله فرحزاد تهران- فرحزاد شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سکونتگاه های غیر رسمی، وجود نابسامانی های فراوان در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و... سطح زندگی ساکنان را کاهش داده است و مهم ترین هدف توسعة پایدار، یعنی بهبود کیفیت زندگی و رضایتمندی ساکنان را با تهدید جدی روبه رو ساخته است. با توجه به اینکه توسعة پایدار با برآوردن نیازهای بشر، متضمن دستیابی به کیفیت زندگی و رضایتمندی در ابعاد مختلف برای همگان است، به نظر می رسد توجه به ابعاد کیفیت زندگی و ارتقای آن ها، یکی از راه های بازیابی رضایتمندی و تحقق اهداف توسعة پایدار در این سکونتگاه هاست. هدف پژوهش حاضر، تعیین و بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی مؤثر بر رضایتمندی ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی در چارچوب اهداف توسعة پایدار است. روش تحقیق، پیمایشی است و داده ها براساس پرسشنامه گردآوری شده اند. برای ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش کرونباخ و درجهت تعیین روایی، از روایی صوری استفاده شده است. جامعة آماری با حجم نمونة 110 نفر، شامل ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی محلة فرحزاد تهران است و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفته است. براساس نتایج، رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی، در حد متوسط 5>72/2>1 با میانة نظری 3 ارزیابی شد. همچنین مطابق یافته ها، رابطة معناداری بین متغیر های مشارکت اجتماعی (467/0r=)، همبستگی اجتماعی (477/0r=)، امنیت اجتماعی (458/0r=)، بهداشت محیط (212/0r=)، ایمنی محیط (247/0r=)، فضاهای گذران اوقات فراغت (209/0r=)، سازماندهی کالبدی فضایی ساختمان ها (211/0r=) و تراکم ساختمانی (205/0r=)، با رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که متغیر وابسته، به طور مستقیم، از متغیرهای مشارکت اجتماعی، بهداشت محیطی، سیمای کالبدی، تراکم ساختمانی و وجود فضاهای گذران اوقات فراغت تأثیر می پذیرد و درمجموع، این متغیرها توانسته اند مقدار 533/0R2= از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کنند.
بررسی تاثیر ICT روستایی بر توسعه روستایی بخش انگوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات جزو جدایی ناپذیر برای توسعه جوامع بشری شده و نیاز به آن برای توسعه روز به روز محسوستر می شود. با توجه به اینکه حدود یک سوم جمعیت ایران در مناطق روستایی زندگی می کنند و از مراکز شهری دور هستند، برای خدمات رسانی بهتر و مناسبتر به این مناطق روستایی ایجاد مراکز ICT روستایی ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر به بررسی نقش ICT روستایی بر توسعه روستایی بخش انگوران در شهرستان ماهنشان می پردازد. روش پژوهش بصورت توصیفی ـ تحلیلی و نحوه جمع آوری داده ها بصورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه بوده و داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شد، هدف از انجام این پژوهش بررسی این موضوع است که ایجاد مراکز ICT روستایی در توسعه و رفاه مردم منطقه تاثیر داشته است؟ و برای تعیین این موضوع از آزمون T استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه با 10 روستای دارای دفاتر ICT روستایی وN (1186) خانوار که بر اساس فرمول کوکران تعداد 206نمونه انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین تاثیر دفاترICT درتوسعه روستایی مربوط به ایجاد رفاه و راحتی مردم است و همچنین خدمات ارایه شده از سوی دفاتر و ارایه خدماتی که روستاییان متقاضی آن هستند از عوامل موثر در میزان رضایت مشتریان از خدمات پست بانک در منطقه است و روایی آن با آلفای کرونباخ 752/0 مورد تایید قرار گرفته است. نتایج حاکی از میزان رضایتمندی مردم از دفاترICT روستایی در بخش انگوران دارد.
سنجش و توسعه شاخص های کیفیت زندگی در کانون های اسکان عشایری، مطالعه موردی؛ کانون های اسکان عشایری استان های فارس و اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توسعه برنامه ریزی های مکانی، میزان رضایت از کیفیت زندگی در فضاهای برنامه ریزی شده از اهداف اولیه و اصلی به شمار می رود. به طوری که بهبود کیفیت زندگی می تواند زمینه های توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به همراه داشته باشد. این مقاله با هدف بررسی شاخص های کیفیت زندگی کانون های اسکان عشایری تدوین شده است. نوع تحقیق به صورت کاربردی- توسعه ای است و روش مطالعه، اسنادی، تحلیلی و پیمایشی است. جهت تکمیل اطلاعات موجود از پرسشنامه استفاده شده است. با توجه به جمعیت کانون های مورد مطالعه، حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر برآورد شده است. و برای آزمون فرضیات پژوهش نیز از آزمون T.test و آزمون توکی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بر اساس دیدگاه های نمونه، کیفیت آموزش، کیفیت محیط مسکونی، کیفیت محیط فیزیکی، و نیز کیفیت درآمد و اشتغال پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده اند.؛ کیفیت سلامت و امنیت و کیفیت کالبدی در حد متوسط ارزیابی شده اند؛ و در مجموع از نظر ابعاد کیفیت زندگی در کانون های اسکان مورد مطالعه در سه طبقه قرار می گیرند؛ که در طبقه یک کانون های دشت بکان، گُل افشان چشمه رحمان با بالاترین سطح رضایت مندی جای دارند؛ در طبقه دو کانون تل معدن با سطح متوسط و در طبقه سه کانون دشت لار با پایین ترین سطح کیفیت زندگی و رضایتمندی قرار دارند.
تحلیلی بر مدیریت تقاضای سفر در راستای حمل و نقل پایدار شهری (موردپژوهی: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت تقاضای سفر به عنوان یکی از راهکارهای نیل به حمل و نقل پایدار شهری مطرح می باشد. فراگیر شدن این موضوع در کلانشهرهای مختلف جهان و اهتمام پژوهشگران با رویکردهای گوناگون به این مسأله، منجر به پیدایش راهکارها و مدل های مختلفی در راستای تکامل مدیریت تقاضای سفر شده است. در این بین مدیریت شهری کلانشهر تهران نیز اخیراً در کنار عرضه زیرساخت های حمل و نقلی، به راهکارهای مدیریت تقاضای سفر توجه می کند. هدف پژوهش حاضر ﺑﺎﺯﻧﮕﺮﻱ و ارائه مدل محاسباتی برای ﻋﻮﺍﺭﺽ ﺩﺭﻳﺎﻓﺘﻲ ﺍﺯ استفاده کنندگان ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎﻱ شخصی در کلانشهر تهران به عنوان یکی از راهکارهای مدیریت تقاضای سفر می باشد. پرسش اصلی در پژوهش این است که آیا ﺍﺧﺬ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻭ ﺗﺼﺎﻋﺪﻱ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎﻱ ﺷﺨﺼﻲ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ متغیرهای بکار رفته در مدل پیشنهادی، می تواند با ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭی و کاهش ﺩﺭ ﻣﺼﺮﻑ ﺳﻮﺧﺖ، به محدود کردن استفاده از خودروی شخصی و استفاده بیشتر از حمل و نقل عمومی کمک کند؟ روش تحقیق با توجه به موضوع و اهداف پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. این پژوهش در سه مرحله مطالعات اسنادی، اطلاعات میدانی و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در بخش تحلیل، ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﺩﺭﻳﺎﻓﺘﻲ، ﺳﻪ ﻣﺘﻐﻴﺮ ""نوع خودرو (k)"" ، ""عمر خودرو (A)"" و ""میزان مسافت پیموده شده (L)"" بر اساس ﻣﺎﻟﻴﺎﺕ ﭘﺎﻳﻪ ([1]TB) ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺳﺎﻻﻧﻪ، ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ. نتایج پژوهش نشان می دهد که با اعمال سه متغیر مذکور برای دریافت عوارض با استفاده از ﺗﺎبع ﻧﺮﺥ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﻧﻬﺎﻳﻲ[2] ﺧﻮﺩﺭﻭ: TF= f(k, A, L)، ﻛﺎﻫﺶ ﺍﺳ ﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻭﺳ ﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴ ﻪ ﺷﺨ ﺼﻲ ﻭ ﺍﻓ ﺰﺍﻳﺶ ﻣﻄﻠﻮﺑﻴﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﻋﻤﻮمی ﺑﻪ عنوان گزینه جایگزین تحقق خواهد. در انتها نیز با استفاده از تکنیک S.W.O.T به ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای عملیاتی نمودن راهکارهای مدل پیشنهادی در کلانشهر تهران پرداخته شده است.
فرابینی توسعه پایدار شهری در شهرهای ساحلی ؛ مورد : شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی ساحلی از چالش های پیش روی برنامه ریزی شهری و نخستین گام در فرآیند برنامه ریزی و توسعه چنین نواحی به شمار می رود. بدین منظور هدف کلی از این مقاله، ارزیابی توسعه شهر ساحلی بابلسر و تعیین سطوح توسعه یافتگی حوزه های 11 گانه این شهر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه می باشد. برای ارزیابی سطح توسعه شهر از روش آزمون علامت و برای تعیین سطوح توسعه یافتگی حوزه ها از مدل های موریس، تاکسونومی عددی و امتیاز استاندارد شده با انتخاب 30 متغیر در قالب شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، نهادی و زیستی استفاده شده است. نتایج حاصله بیانگر آن است که هر چند توسعه شهر بابلسر طبق ارزیابی شاخص های منتخب درکل شهر نزدیک به شاخص های ملی بوده و نابرابری توسعه شهری در این سطح تایید نمی شود ولی در سطح حوزه های شهری، اختلاف و نابرابری مشهود گشته به طوری که از مجموع 11 حوزه، دو حوزه در سطح توسعه یافته، چهار حوزه در حال توسعه و پنج حوزه نیز در سطح توسعه نیافته قرار دارند که این امر وجود یک بحران جدی را به لحاظ برخورداری از سطوح توسعه در حوزه های این شهر نشان می دهد.
تحلیل عوامل جغرافیایی موثر در مهاجرت های روستایی شهرستان زنجان از سال1355 تا13751(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مهاجرتهای روستایی - شهری همواره مورد توجه اندیشمندان علوم اجتماعی، جغرافیدانان و اقتصاددانان بوده است. مقاله حاضر نیز در پی یک مطالعه موردی از وضعیت مهاجرت روستایی در شهرستان زنجان تدوین شده است. نگرش ساختاری و توجه به توانها و محدودیتهای جغرافیایی ناحیه مورد مطالعه، دیدگاه غالب در این مقاله است. محدوده مطالعه نیز شامل شهرستان زنجان (بر اساس تقسیمات اداری تا سال1375 )بوده که اطلاعات مورد نیاز آن با استفاده از روش کتابخانهای و اسنادی، تهیه پرسشنامه و مطالعه میدانی حوزههای روستایی و محلههای مهاجر نشین شهر زنجان جمعآوری شده و از طریق پردازش پرسشنامهها و همچنین تحلیل مؤلفههای اصلی به نتیجه رسیده است .نتایج این تحقیق نشان میدهد که شهرستان زنجان طی دهههای 65-1355 و 75-1365 با مهاجرت شدید روستایی- شهری روبرو بوده که پیآمدهای منفی را در محیطهای روستایی و شهرها سبب شده است. همچنین، مهمترین علّتهای مهاجرت روستایی در این شهرستان عبارت بودند از: کمبود آب و زمین، محرومیت و ضعف خدماتی، بیکاری و درآمد اندک .
ارزیابی بافت های تاریخی بر پایه هنجار حس تعلق به مکان (نمونه مطالعاتی: محله سرچشمه گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه باکاهش بستر مناسب برای رویداد وقایع شهری و تعاملات اجتماعی، از هیجانات تعلق زای شهروندان به محیط کاسته شده و شهرها جز بستری برای رفت وآمدهای مکرر نیستند. محله سرچشمه به عنوان بستر پژوهش، با توجه به موقعیت قرارگیری و پتانسیل های ویژه درون خود به دلیل بی توجهی مدیران شهری و شهروندان، سرزندگی سابق خود را از دست داده و به علت غفلت و ناآگاهی از این میراث گران بها، دچار ضعف و ناسامانی های متعددی شده است. لذا هدف پژوهش موردنظر ارزیابی محله سرچشمه بر اساس میزان مطلوبیت هنجارهای حاصل از مبانی نظری حس تعلق به تفکیک ابعاد ذهنی، کارکردی و کالبدی است. جهت استخراج معیارهای موثر برتحقیق بااستفاده از مطالعات کتابخانه ای، مبانی نظری موضوع مطالعه شده و درقالب چهارچوب نظری پژوهش ارائه گردید. لذا روش تحقیق مورد استفاده در این بخش، کیفی است. در مرحله بعد بااستفاده از پرسش نامه، مشاهدات میدانی و مصاحبه، به بررسی و تحلیل چهارچوب نظری پژوهش در محله سرچشمه پرداخته شد که نتایج حاصل از پرسش نامه با استفاده ازآزمون T تک متغیره در نرم افزار Spss تجزیه وتحلیل گردید. سپس جهت تعیین میزان مطلوبیت هر هنجار از تکنیک سلسله مراتبی و نرم افزار Expert choice استفاده شد و در نهایت هنجارها براساس بازه بندی طیف لیکرت طبقه بندی شدند. بنابراین در این بخش روش تحقیق بکاررفته شامل روش کمی است. دستاوردهای مقاله نشان می دهد که 6 هنجار امنیت، بومی گرایی، خوانایی و نمایانی، دلبستگی به مکان، محصوریت و تمایز شخصیتی از وضعیت خوبی در محله برخوردارند. با نگاه کلی بر امتیازات هنجارهای ابعاد سه گانه ذهن، کارکرد و کالبد به این نتیجه می رسیم که محله سرچشمه از نظر ریخت و کالبد وضعیت بهتری نسبت به دو بعد دیگر دارد. همچنین اکثر هنجارها وضعیت متوسطی در محله داشته که در مراحل بعد نیاز است تا مسئولان نسبت به اتخاذ راهکارهای مناسب برای تقویت احساس تعلق جمعی و هنجارهای جامعه تدابیری بیاندیشند.
فناوری های جدید نورپردازی و ارتقای حس تعلق شهروندان (مطالعه موردی: بدنه های شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس تعلق، از جمله مفاهیم مهم و مؤثر در ارتباط انسان و محیط است. این مفهوم، ناشی از احساس های فرد نسبت به مکانی است که با آن ارتباط برقرار می کند. از نگاه جغرافیای انسانی، حس تعلق، نقشی اساسی در ارزیابی کیفیت محیط و منظر شهری در شهرهای معاصر دارد. عوامل مختلفی از جمله رویکردهای شناختی، احساسی، کالبدی و اجتماعی، حس تعلق و دلبستگی به مکان را به وجود می آورند که در این پژوهش، به مفهوم کالبدی- اجتماعی حس تعلق در منظر شهری توجه شده است. امروزه با گسترش زندگی شبانه، مفاهیم مربوط به کیفیت مکان مناظر شهری در شب نیز همانند روز، اهمیت یافته اند. هدف این پژوهش، ارزیابی رابطة نحوة نورپردازی با یکی از عوامل کلیدی سنجش کیفیت مکان، یعنی مفهوم حس تعلق است و نقش فناوری های جدید نورپردازی در ارتقای مفهوم کالبدی- اجتماعی حس تعلق و تأثیر آن در تبدیل محیط به شهری انسانی تر را بررسی می کند. به این منظور، عوامل فنی و تکنیک های نورپردازی در 14 نمونه از بدنه های شهری- که به صورت خوشه ای در دو منطقه از شهر تهران انتخاب شدند- ارزیابی شدند. پژوهش از نوع پیمایشی است که در آن، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهره گرفته شده است و سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی تحلیل شده اند. یافته ها نشان دهندة آن است که به کارگیری فناوری های جدید نورپردازی در رونق معماری شبانه و درنتیجه، ارتقای حس تعلق شهروندان تهرانی سهم بسزایی دارد.
جمعیت عالم در قرون گذشته
مکانیابی ایستگاه های آتش نشانی و خدمات ایمنی روستایی با استفاده از تحلیل شبکه و AHP (مطالعه موردی: شهرستان شیروان چرداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آتش و حوادث طبیعی و انسان ساخت جزء جدایی ناپذیر سکونتگاه ها است و در این میان خدمات ایمنی و آتش نشانی در محیط های روستایی به دلیل قرار گرفتن روستاها در مجاورت زمین های زراعی، جنگل ها و مراتع که دارای پتانسیل آتش سوزی بالایی هستند، دارای اهمیت ویژه ای است. در این میان محلاستقرارایستگاه هایآتشنشانیفاکتورمهمیدرتواناییآنهابرایحفاظتدرمقابلحریقاست. در سال های اخیر گسترش خدمات ایمنی و آتش نشانی در دستور کار استانداری ها قرار گرفته است و در این میان یکی از دلمشغولی های مهم، مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی برای ارائه خدمات مورد نیاز در حداقل زمان ممکن می باشد. مطالعه حاضر نیز با هدف ارزیابی جمعیت و تعداد روستاهای تحت پوشش خدمات یاد شده و مکان یابی ایستگاه های جدید برای پوشش کامل روستای شهرستان شیروان و چرداول به اجرا درآمد. برای این منظور از تکنیک های ترکیبی AHP و تحلیل شبکه و همپوشانی لایه ها در محیط ArcGIS استفاده شد. جامعه آماری مطالعه حاضر دهیاران و افراد مطلع (در روستاهای فاقد دهیاری) در 198 روستای شهرستان شیروان و چرداول بود که به صورت تمام شماری اطلاعات توسط پرسشنامه گردآوری شد. همچنین اطلاعات و نقشه های مورد نیاز از دستگاه های اجرایی مربوط گردآوری و به روزرسانی شد. نتایح تحقیق نشان می دهد 4 ایستگاه آتش نشانی شهری و یک ایستگاه آتش نشانی روستایی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد که در چارچوب زمان واکنش 6 دقیقه تنها 19 درصد روستاهای شهرستان را می توانند تحت پوشش قرار دهند. همچنین براساس نتایج همپوشانی لایه ها و ارزیابی مجدد تحلیل شبکه، 21 ایستگاه آتش نشانی جدید به همراه روستاهای تحت پوشش شناسایی شد و براساس جمعیت و تعداد روستاهای تحت پوشش هر ایستگاه ، ایستگاه های پیشنهادی اولویت بندی شدند.
تحلیل روابط کارکردی- خدماتی سکونتگاههای انسانی با استفاده از روش تحلیل شبکه: بخش رونیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه منطقه¬ای از طریق رشد، تنوع کارکردی سکونتگاهها و ایجاد قویترین ارتباط میان آنها به وقوع می پیوندد. بر همین اساس بررسی روابط کارکردی- خدماتی در بین سکونتگاهها به منظور رسیدن به یک الگوی مناسب سلسله مراتب سکونتگاهی الزامی است. از این¬رو مقاله حاضر با هدف بهره گیری از روش تحلیل شبکه در بررسی روابط کارکردی- خدماتی سکونتگاههای بخش رونیز تدوین شده است. به منظور دستیابی به هدف مورد نظر به تعیین 20 رابطه خدماتی در چارچوپ چهار نوع کارکرد و رابطه (آموزشی- فرهنگی، زیربنایی- تجاری، بهداشتی- درمانی و اداری ) و با تهیه و تکمیل پرسشنامه در بین سکونتگاهها اقدام شد. سپس به منظور تحلیل هر یک از این روابط، از روش تحلیل شبکه استفاده شد. نتایج بررسیها نشان می¬دهد که از طریق کاربرد روش تحلیل شبکه می¬توان با سرعت و سهولت بیشتری روابط کارکردی میان سکونتگاههای انسانی را بازشناسی کرد. بر همین اساس مشخص شد که رابطه کارکردی- خدماتی سکونتگاهای بخش رونیز بیشتر با شهر رونیز (مرکز بخش) و روستاهای ماهفرخان و بنوان است. همچنین از لحاظ روابط مطالعه شده به استثنای شهر رونیز، به دلیل بعد مسافت سایر سکونتگاهها، تنها با سکونتگاههای دهستانی که در آن واقع شده¬اند، در ارتباط می¬باشند.
تحلیل و ارزیابی مکانگزینی فضاهای آموزشی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مکانگزینی فضاهای آموزشی شهر اصفهان بررسی و تحلیل شده است. هدف پژوهش، سنجش تعامل معیارهای مکانیابی با مکانگزینی وضع موجود فضاهای آموزشی است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و در سطح 246 مدرسة نمونه از 841 فضای آموزشی شهر اصفهان انجام شده است. برای سنجش تعامل معیارهای مورد مطالعه، از آزمونهای «تحلیل واریانس یکطرفه» و «توکی» استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد رابطة فضاهای آموزشی با کاربریهای ناسازگار، شرایط اقلیمی و دسترسی معنادار است. در مقابل، فضاهای آموزشی با سایر معیارهای مکانیابی ارتباطی ندارد و بین معیارهای مکانیابی و مکانگزینی وضع موجود فضاها تفاوت معناداری وجود دارد. مجموع این عوامل باعث شده است فضاهای آموزشی اصفهان سازگاری، همجواری و مطلوبیت مناسبی نداشته باشد.
شهرسازی در شوروی،جهت گیریهای تازه در دهه 1980
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان گسترش شهرهای کوچک و میانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی فراگیر و همه جانبه ی کشور، بطوری که همه ی افراد و گروه ها و نیز همه ی مکان ها و فضاهای آن را دربرگیرد، نیازمند ساختار فضایی و نظام سکونتگاهی متعادل می باشد. دستیابی به چنین تعادلی، نیازمند تقویت و توسعه ی شهرهای میانی و کوچک می باشد. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه: ""میزان گسترش شهرهای کوچک و میانی استان های ایران در سال 1385 چقدر است؟"" در پاسخ به سؤال مذکور، پس از بررسی مبانی نظری، متغیّرهای ارزیابی مشخص گردید و فرضیه ی تحقیق نیز مبنی بر توسعه ی بیشتر شهرهای کوچک و میانی در استان های نیمه ی شمالی- غربی کشور ارائه شد. برای ارزیابی مسأله و آزمون فرضیه ی تحقیق، در چارچوب روش توصیفی- تحلیلی، شاخص کلی ""میزان گسترش شهرهای کوچک و میانی"" استان ها با شش شاخص اصلی و بر اساس روش مجموع ساده ی وزین تعریف عملیاتی و قابل سنجش شد. داده های مورد نیاز نیز از طریق روش کتابخانه ای و وزن شاخص ها نیز از طریق روش AHP گروهی به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه نیز از طریق روش های آمار توصیفی و نیز آزمون t مستقل صورت گرفت. نتایج نشان داد که میزان گسترش شهرهای کوچک و میانی در استان های مختلف متفاوت است. معناداری تفاوت میان استان های نیمه ی غربی- شمالی با نیمه ی جنوبی- شرقی نیز تأیید شد. نتایج بیانگر وجود ارتباط میان میزان گسترش این شهرها با ویژگی های محیط طبیعی و نیز الگوی توسعه ی ملی و منطقه ای می باشد
نقش برنامه های عمرانی پیش از انقلاب در مهاجرت های روستا – شهری کشور (با تأکید بر اهمیت درآمدهای نفتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان اجرای اولین برنامه عمرانی کشور 58 سال می گذرد. سیاست ها، و خط مشی های نادرست این برنامه ها، به دلیل متکی بودن به درآمدهای نفتی ودر نتیجه« ایجاد دولت رانتیری» همچنین تخصیص بیشتر بودجه های عمرانی و جاری ناشی از این درآمد به شهرها، به ویژه شهرهای بزرگ کشور باعث تشدید مهاجرت روستاییان به شهرها شد.درکنارآن توجه به صنعت مونتاژ، انجام اصلاحات ارضی، کم توجهی به روستاها به طور اعم و توسعه کشاورزی به طور اخص، بر روند مهاجرت های روستا- شهری افزود. از پیامدهای مثبت ومنفی این پدیده می توان به تعدیل بیکاری فصلی و افزایش میزان دستمزد برای افراد باقیمانده در روستاها، رونق امور ساختمانی و افزایش تولیدات صنایع مونتاژ و مواد غذایی در شهرها، شهرنشینی شتابان، دگرگونی ساختار جمعیتی شهرها وروستاها،برهم خوردن ساخت اشتغال و افزایش بیکاری وگرایش به اشتغالات کاذب، وابستگی به واردات محصولات کشاورزی اشاره نمود.
تحلیل فضایی فرایندهای شهرنشینی در منطقه کلان شهری تهران
حوزه های تخصصی:
مناطق شهری با مشخصه هایی چون دگرگونی و پویایی مداوم بنا به مقتضیات و شرایط اجتماعی و اقتصادی دچار تحولاتی می گردند. این تحولات با توجه به تفاوت مکانی تحت فرایندها و سازوکارهای خاص شکل و توسعه یافته است. این پویایی در شهرها و مناطق شهری تا کنون از دیدگاه های متفاوتی مورد بررسی قرارگرفته است؛ از جمله این دیدگاه ها، مدل شهرنشینی متغیر است که در آن ویژگی های زمانی شهرنشینی در سه فاز شهرنشینی، برگشت تمرکز و شهرگریزی مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با بهره گیری از دیدگاه های این مدل سعی در بررسی کارکرد مناطق شهری در منطقه کلانشهری تهران دارد. در این پژوهش با بهره گیری از روش روشی توصیفی و تحلیلی سعی شد تا الگوی حاکم بر شهرنشینی منطقه کلان شهری تهران تعیین گردد. بر اساس یافته های پژوهش، برون افکنی جمعیت و فعالیت به پیرامون و حرکت روزانه جمعیت از مرکز به پیرامون، سبب شکل گیری و رشد سکونتگاه ها و مراکز جمعیتی پیرامون منطقه کلانشهری شده است. این فرایند با توجه به رشد شهرهای کوچک، حرکت شهرهای میانی به سمت استقلال عملکردی و تغییر فرایندهای مهاجرتی از مرکز به پیرامون می تواند به عنوان مرحله شهرگریزی پذیرفته شود.