فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۱۴۱ تا ۸٬۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیران سازمان ها به دنبال تناسب منطقی بین حداکثر کردن درآمد در ازای کاربرد معینی از نیروی کار هستند. فرآیند برون سپاری تناسبی است که می تواند با حداقل هزینه بیشترین بهره وری را برای سازمان ایجاد کند. هدف از انجام پژوهش حاضر امکان سنجی توسعه گردشگری با استفاده از برون سپاری در سازمان میراث فرهنگی صنایعدستی و گردشگری شهر تهران بود که به روش ترکیبی تحلیلی-اکتشافی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان سازمان مذکور تشکیل می دهد که به روش دلفی انتخاب شدند. پس از استخراج گویه ها از نظرات خبرگان پرسشنامه طراحی و پس از تأیید روایی صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 951/0 به مرحله اجرا گذاشته شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های آماری انجام گرفت. نتایج نشان داد که فعالیت های مدیریت و استانداردسازی، تبلیغات و بازاریابی و میراث فرهنگی و کاوش باستان شناسی، نظارتی، حفاظت و نگهبانی، اعطای و تمدید مجوزها، آموزش، پژوهش و گردشگری، رسیدگی به شکایات، مرمت باستان شناسی مستندنگاری و موزه، بررسی و شناسایی محیط و آثار تاریخی نقشه برداری از میراث قابلیت برون سپاری دارند. از بین همه فعالیت های فوق امکان واگذاری فعالیت رسیدگی به شکایات نسبت به سایر فعالیت ها بیشتر است. اولویت بندی فعالیت ها نشان داد که تبلیغات و بازاریابی از مهم ترین فعالیت های قابل برون سپاری شناسایی شده است که در راستای توسعه گردشگری در شهر تهران می تواند تأثیر زیادی داشته باشد.
نوسازی فرهنگی روستا و شکست سیاست های کارآفرینی روستایی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی کارآفرینی روستایی در ایران با چالش های عمیق و برنامه ریزی نشده ای روبروست که یکی از عمده ترین این چالش ها پدیده ای است که در این مقاله از آن به نوسازی فرهنگی تعبیر می شود. نوسازی نظریه و اصطلاحی ریشه دار و باسابقه مفهومی عظیم در ادبیات توسعه است که ابعاد مختلف سیاسی و اقتصادی و روانی دارد. یکی از ترکیبات مضاف آن نوسازی فرهنگی است که ناظر به در هم شکستن و از نو ساختن بنیادهای فرهنگی مستقر کنونی یک جامعه و نشاندن مجموعه دیگری از ارزش های فرهنگی به جای آن هاست. این مقاله مدعی است که نوسازی فرهنگی خواسته و یا ناخواسته در روستاهای ایران به وقوع پیوسته و هدف آن بررسی تأثیر آن بر شکست سیاست های کارآفرینی روستایی در ایران است. سؤال اصلی مقاله این است که نوسازی فرهنگی روستا و شکست سیاست های کارآفرینی روستایی در ایران چه رابطه ای با هم دارند؟ روش این مقاله پیمایشی – توصیفی است. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای ادبیات نظری نوسازی ب ا اس تفاده از روش اسنادی و برای بخش میدانی از روش پیمایشی استفاده شد . جامعه ی آماری این مقاله روستائیان استان ایلام هستند . حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 365 نفر از جمعیت روستانشین استان ایلام تعیین شد. این تعداد پرسشنامه بین سه نسل تقسیم و پاسخگویان به طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند . فرضیه مقاله این است که به نظر می رسد بین نوسازی فرهنگی و سیاست های کارآفرینی روستایی رابطه معنا داری وجود دارد. نتایج این مقاله نشان می دهد که عواملی مانند عملکرد رسانه ها، نظام آموزشی، نظام اقتصادی و سیستم بوروکراسی کشور باعث تغییر سبک زندگی، انتظارات، نوع معیشت و فرهنگ اقتصادی و حتی تربیت اقتصادی و نیز وابستگی و عدم استقلال شهر از روستا و نهایتا شکست سیاست های کارآفرینی روستایی در ایران شده است.
بررسی و ارزیابی اثرات شکوفایی شهری بر زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: شهر سراوان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
20 - 34
حوزه های تخصصی:
هر شهر در راستای نیل به شکوفایی، دستخوش فراز و نشیب هایی می شود؛ گاهی بروز عواملی به شکوفایی آن کمک می کند و در مواقعی نیز برخی مشکلات، این شکوفایی را در معرض خطر قرار می دهد. درک روشن و استفاده از این عوامل در برنامه ریزی و اصلاح سیاست ها و حمایت از برخی ساختارها و مکانیسم های تأثیرگذار بر شکوفایی اهمیت زیادی دارد؛ به همین دلیل، شناخت عوامل تشویق کننده و بازدارنده شکوفایی در هر شهر ضروری است. هدف از تدوین این پژوهش، بررسی و ارزیابی اثرات شکوفایی شهری بر زیست پذیری شهری در شهر سراوان بوده است. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، جزء پژوهش های توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامه است. حجم جامعه آماری، 60014 نفر و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد شهر سراوان از نظر وضعیت شاخص های شکوفایی شهری در وضعیت مناسبی قرار ندارد. شاخص کیفیت زندگی با مقدار بتای 0/314 بیشترین و شاخص توانایی تولید با ضریب بتای 0/126 کم ترین تاثیر را بر زیست پذیری شهر سراوان داشته است. شاخص زیرساخت ها با ضریب بتای 0/254، شاخص برابری و عدالت اجتماعی با ضریب بتای 0/212 و شاخص پایداری زیست محیطی با ضریب بتای 158/0 به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم تاثیرگذارترین شاخص های شکوفایی شهری بر زیست پذیری شهر سراوان قرار دارند. همچنین، در میان شاخص های شکوفایی شهری در شهر سراوان، شاخص زیرساخت ها با میانگین 3/235 بالاترین میانگین و شاخص پایداری زیست محیطی با میانگین 2/277 کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاها دارای قابلیت های اقتصادی فراوان بوده و بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهده دارند. استقرار و بقای جامعه روستایی، بدون کار مولد و سودآور برای ساکنان غیر ممکن است؛ از کارآفرینی به عنوان روش تحریک کننده رشد و توسعه اقتصادی محلی نام برده می شود. بررسی عوامل مؤثر بر راه اندازی کسب و کار روستاییان می تواند الگویی جهت توسعه ی اشتغال در دیگر نواحی روستایی باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر سطح کارآفرینی روستایی در دهستان دشت ارژن شهرستان شیراز است. تحقیق حاضر ازنظر نوع هدف کاربردی و به لحاظ تجزیه و تحلیل داده ها، توصیفی- تحلیلی است که به صورت پیمایشی انجام شده است. در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن از طریق مصاحبه با صاحبنظران و پایایی آن نیز از طریق مطالعه پیشاهنگ صورت پذیرفت (آلفای کرونباخ 688/0 تا 959/0). داده ها بصورت تصادفی از 177 سرپرست خانوار روستایی ساکن در دهستان دشت ارژن شهرستان شیراز گردآوری شد. نتایج نشان داد روستاییان منطقه مورد مطالعه در سه گروه قابل دسته بندی بوده و وضعیت اقتصادی، سطح دانش، وضعیت اجتماعی، وضعیت محیطی، حس مکان، نوآوری و عملگرایی، سن پاسخگو و سطح سواد از مهم ترین عوامل اثرگذار بر سطح کارآفرینی روستاییان منطقه مورد مطالعه محسوب می شود
پیشران های کلیدی برند گردشگری کم شتاب در مقصدهای روستایی (موردمطالعه: روستای جواهرده - استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
716 - 733
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی پیشران های کلیدی مؤثر در برند کم شتاب گردشگری در روستای جواهرده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف ، اکتشافی - تبیینی و از نظر روش، کیفی - کمی، مبتنی بر نظرات 30 نفر از کارشناسان است که به صورت گلوله برفی و قضاوتی انتخاب شدند. در روش کیفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA مدل اولیه، طراحی و با نرم افزار MICMAC روابط بین پیشران ها تبیین، اولویت بندی و ارزش گذاری شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 49 پیشران کلیدی شناسایی شده در سه دسته مؤلفه های، محصول گردشگری کم شتاب، فرایند گردشگری کم شتاب و برنامه گردشگری کم شتاب، تقسیم پذیر هستند. در این راستا، پیشران های حفظ کیفیت محیط، چشم انداز و جاذبه های طبیعی درون یا پیرامون، آب و هوای پاکیزه و مطلوب، آموزش گردشگری کم شتاب، فضاهای عمومی پذیرا و پویا، جلب نظر مثبت راجع به برند کم شتاب (نگرش)، شخصیت مقصد، داشتن یک داستان منحصربه فرد و انگیزش جهت استفاده از برند گردشگری کم شتاب، تأثیرگذارترین پیشران ها در ایجاد برند گردشگری کم شتاب روستای جواهرده هستند.
ارائه مدل ساختاری تفسیری از شاخص های تحقق پذیری شهر خلاق (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
94 - 110
حوزه های تخصصی:
در شهرهای امروزی جای خالی فضاهایی برای جذب و نگهداشت گروه های شهری خلاق بیشتر احساس می شود. فضاهایی که بتوانند هم محلی برای بروز خلاقیت شهروندان بوده و هم به عنوان فضایی برای تعاملات و فعالیت های دانش محور و خلاقانه در شهر در جذب افکار نوآورانه شهروندان نقش آفرینی کنند. هدف از این پژوهش، ارائه مدلی جهت بررسی شاخصه های شهر خلاق در منطقه 3 شهر یزد است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت، کاربردی است. با مرور ادبیات پژوهش و اخذ نظر خبرگان، 10 شاخص اصلی شناسایی شده؛ سپس پرسشنامه ماتریسی ساخت یافته برای تعیین ارتباطات بین این شاخص ها تدوین و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، تحلیل و در 8 سطح در یک شبکه تعاملی ترسیم شد. همچنین، قدرت نفوذ و میزان وابستگی این شاخص ها نسبت به هم بررسی شد. طبق یافته های پژوهش، پرنفوذترین شاخص در ماتریس قدرت نفوذ-وابستگی، شاخص «آموزش عالی» و وابسته ترین شاخص «سرزندگی فضای شهری» است؛ در نتیجه، شاخص «آموزش عالی» یکی از مهمترین و کلیدی ترین شاخص های شهر خلاق و «سرزندگی فضای شهری» متأثر از دیگر شاخص های شهر خلاق می باشد. لذا تحقق شهر خلاق در گرو توجه ویژه مسئولان به شاخص «آموزش عالی» در منطقه 3 شهر یزد است و باید سازمان های مربوطه با این نگرش، برنامه های بلندمدت خود را جهت تحقق شهر خلاق طراحی کنند. در نتیجه راهبردهایی همچون استفاده از توانایی های دانشگاه های همکار جهت انجام پروژه های خلاقیت محور، برگزاری کارگاه های خلاقیت و کارآفرینی در زمینه هنرهای بومی و صنایع دستی، استفاده از تسهیلات دولتی و سرمایه گذاری بخش خصوصی پیشنهاد می شود.
سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های سرزندگی شهری از منظر شهروندان (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
153 - 164
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر شهرها به مثابه موجودات زنده، نیازمند سرزندگی و نشاط هستند. خلق و ارتقای سرزندگی در یک فضای شهری، مستلزم همسو بودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان بوده که به نوبه خود می تواند افزایش حضور مستمر و کیفیت زندگی آن ها را به دنبال داشته باشد. این پژوهش باهدف سنجش و ارزیابی شاخص های سرزندگی شهری در شهر ارومیه صورت گرفته است. جامعه آماری موردبررسی، شامل شهروندان مناطق 5 گانه شهر ارومیه بوده که حجم نمونه در این پژوهش 383 نفر و روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری تصادفی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و برمبنای راهبرد پژوهش، از نوع پیمایشی است که از پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (785/0) به دست آمد. برای تحلیل داده ها رگرسیون چند متغیره، آماره تی تک نمونه ای و آزمون کروسکال با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی شهروندان و میزان سرزندگی شهری در شهر ارومیه با استفاده از مؤلفه های تحصیلات و مدت سکونت در منطقه رابطه معناداری وجود دارد. یافته های دیگر نشان داد در بین مؤلفه های موردمطالعه، بعد اجتماعی با میانگین (01/3) دارای بیشترین رتبه بوده و پس ازآن به ترتیب بعد فضایی (53/2) در رتبه دوم، بعد اقتصادی (14/2) در رتبه سوم و بعد تجربی (10/2) در رتبه چهارم قرار دارد. درنهایت می توان نتیجه گیری کرد که وضعیت مؤلفه های سرزندگی شهری ازنظر شهروندان به صورت یکسان نبوده است.
ارزیابی سطح مطلوبیت توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس در محیط GIS (مورد شناسی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
73 - 102
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش شهرها و افزایش جمعیت شهری و به تناسب آن افزایش ترافیک معابر، مشکلات متعددی برای مردم در زمینه طول و زمان سفرهای شهری به وجود آمده است. در این بین ساماندهی مناسب حمل ونقل عمومی از جمله ایستگاه های اتوبوس می تواند نقش مهمی در کاهش طول و زمان سفرهای شهری ایفا کند. هدف این پژوهش، سنجش سطح مطلوبیت توزیع مکانی فعلی ایستگاه های اتوبوس مراغه و در وهله بعد، تعیین مناسب ترین الگوی مطلوب توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس مراغه است که از حیث هدف، کاربردی- عملی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق، از مدل تاپسیس برای رتبه بندی شبکه معابر از نظر اولویت استقرار ایستگاه های اتوبوس و مکان های مناسب این ایستگاه ها و از مدل تحلیل شبکه نیز در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) درجهت مشخص کردن مسیرهای بهینه و محاسبه طول و زمان مسیرها بر روی شبکه استفاده شد. از ده معیارِ فاصله از مراکز مسکونی، تجاری، اداری، آموزشی، فرهنگی، تفریحی و فضای سبز، بهداشتی و درمانی، فاصله از تقاطع ، دسترسی و تراکم جمعیت استفاده شد که با روش ANP وزن دهی شدند. در این پژوهش، نتایج مدل تاپسیس نشان داد که ایستگاه های اتوبوس، شبکه معابر را به صورت لازم پوشش نمی دهند و فاصله استاندارد آن ها از همدیگر رعایت نشده است. همچنین نتایج مدل تحلیل شبکه نیز نشان داد که از 8 خط اتوبوس مراغه، 5 خط در مسیرهای رفت و برگشت و 2 خط در مسیر برگشت، تغییر کردند و مجموع طول مسیرهای خطوط اتوبوس رانی پس از اعمال الگوریتم 5724 متر و زمان لازم برای طی مسیرها 20 دقیقه کاهش یافت. نهایتاً نقشه نهایی الگوی مطلوب توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس نشان داد که قسمت های کوچکی از شهرک ولیعصر- فاز 1 و فاز 2، قسمت های زیادی از شهرک سهند و دارایی- طالب خان، مکان هایی کاملاً مطلوب و قسمت های زیادی از شهرک ولیعصر- فاز 1 و قسمت کوچک تری از فاز 2 در حدمطلوب بوده و بقیه قسمت ها نیز به ترتیب دارای مطلوبیت متوسط و پایینی درجهت توزیع بهینه مکانی ایستگاه های اتوبوس مراغه هستند.
طراحی مدل برنامه ریزی ریاضی جهت بهینه سازی شاخص فقر FGT در مناطق روستایی شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
538 - 555
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عواملی که باعث بهبود اغلب شاخص های فقر می شود، افزایش درآمد جامعه موردبررسی است. در بخش کشاورزی، این مهم از طریق مدیریت صحیح منابع و با انتخاب الگوی کشت مناسب قابل دستیابی است. مطالعه حاضر، به ارائه مدل برنامه ریزی ریاضی پرداخته که هدف آن بهینه سازی شاخص فقر فوستر، گریر و توربک (FGT) از طریق ایجاد درآمد بالاتر با ارائه الگوی کشت بهینه است. جهت بررسی توانایی مدل پیشنهادی، مناطق روستایی سردشت، لنگیرات، حومه، دودانگه و تشان از توابع شهرستان بهبهان انتخاب شدند. برای محاسبه خط فقر، از روش نیاز به کالری روزانه که از ماتریس عملکرد تغذیه ای برآورد می شود، استفاده گردید. داده های موردنیاز از طریق مراکز خدمات جهاد کشاورزی این شهرستان در سال زراعی 97-1396 و مرکز آمار ایران جمع آوری و توسط نرم افزارهای Excel و GAMS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در الگوی پیشنهادی، ضمن افزایش سود به میزان 47/10 درصد، سطح زیرکشت محصولات گندم و یونجه کاهش و سطح زیرکشت هندوانه و چغندرقند افزایش یافته است. در این الگو، میزان آب مصرفی نیز در حدود 5/0درصد کاهش یافت. همچنین با میانگین گیری از شاخص FGT در دو الگوی جاری و بهینه، مشخص گردید که مقدار عددی این شاخص (مقدار تابع هدف) در کل شهرستان از 47/3 به 03/0 واحد کاهش یافته است. بنابراین، الگوی بهینه ضمن افزایش درآمد کشاورزان، موجبات کاهش فقر و همچنین کاهش استفاده از نهاده کمیاب آب را فراهم نموده است. لذا ترویج الگوی بهینه به دست آمده در این مطالعه، از طریق سازمان جهاد کشاورزی توصیه می شود.
سنجش کیفیت زندگی شهری با الگوبرداری از شاخص های بارومتر اروپایی (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی شهری بیانگر رفاه افراد، اجتماعات، و محیط های شهری است و با افزایش جمعیت شهرها و سرعت شهرنشینی بیش از پیش مهم تر شده است. سنجش کیفیت زندگی شهری پتانسیل شناسایی الگوهای فضایی و روندهای پیش روی جوامع را دارد و می تواند مسیر مطمئنی برای شناخت، ارزیابی، و نیازسنجی در برنامه ریزی شهری باشد. مرور نظام مند پژوهش های این حوزه معیارهای متنوعی را در شاخص های ارزیابی نشان می دهد. پایایی برخی از معیارهای پژوهش داخلی گزارش نشده است. در این پژوهش با الگوبرداری از مدل سنجش کیفیت زندگی در شهرهای اروپایی (بارومتر اروپایی) مقیاسی با دسته بندی نسبتاً مختصر و جدید از معیارهای سنجش کیفیت زندگی طراحی شده و با به کارگیری عوامل پایای مدل نهایی به ارزیابی وضعیت کیفیت زندگی در شهر قزوین پرداخته شده است. با نظرسنجی از ساکنان شهر قزوین توسط پرسش نامه و اجرای تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS، پایایی شش عامل توسط آلفای کرونباخ محرز شد. سپس، میزان کیفیت زندگی در این شهر با استفاده از آزمون T تعیین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. بر اساس یافته های پژوهش، معیارهای رضایت از زندگی، پاکیزگی و نظافت، کالبد شهری و ایمنی، امنیت و اعتماد به ترتیب بیشترین رضایت کلی را کسب کردند. بیشترین نارضایتی مربوط به عوامل وضعیت اقتصادی و خدمات آموزشی و رفاهی است. بر اساس نتایج پژوهش، میزان کیفیت زندگی در شهر قزوین بسیار اندک ارزیابی شد و رتبه بندی عوامل رضایت و مناطق سه گانه شهری نیز به دست آمد. همچنین، شاخص سنجش بومی و پایا با دسته بندی جدیدی از معیار های سنجش کیفیت زندگی شهری حاصل شد.
تحلیل جامعه شناختی تأثیرات صنعت گردشگری بر توسعه منطقه ای استان قزوین (مورد مطالعه: شهرستان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درجه توان گردشگری در ایجاد توسعه در یک منطقه به مقدار زیادی به همسویی فرهنگ ضمنی و فرهنگ عینی تصمیم گیری های مدیریتی حکومت محلی بستگی دارد. قزوین یکی از شهرهای تاریخی و فرهنگی ایران است که دارای بیشترین تعداد آثار باستانی ثبت شده در کل کشور است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل جامعه شناختی تأثیرات صنعت گردشگری بر توسعه منطقه ای استان قزوین (مورد مطالعه: شهرستان قزوین) است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. برای تدوین راهبردها با استفاده از تکنیک SWOT از دو گروه گردشگران 140 نفر و ذی نفعان (مشاغل مرتبط با گردشگری) 120 نفر داده ها جمع آوری انجام شد. سپس، برای پیش بینی آینده گردشگری قزوین اتفاق نظر 41 نفر از مسئولان و متخصصان در طی سه راند تکنیک دلفی به دست آمد. نتایج یافته ها نشان می دهد نیاز به استراتژی بازنگری و نگاه جامع و مثبت به گردشگری منطقه است. تفاوت فرهنگ ضمنی و فرهنگ عینی برآمده از اهداف و ارزش های همه ذی نفعان منطقه تعارض منافع متعددی را به وجود آورده است که ارتباط تنگاتنگی با آینده صنعت گردشگری قزوین دارد. بنابراین، مدیران تصمیم گیرنده از حیث توان تعیین هدف و وصول به آن در سیاست گذاری ها عاجز می شوند و با قدرت بسیار اندک کار می کنند. توسعه اقتصادی گردشگری در گرو هماهنگ نمودن منافع متعارض است. تنظیم اصول سیاست گذاری گردشگری قزوین می تواند در جهت توانمندسازی حکومت محلی با استفاده از رویکرد انطباق تکرارشونده مسئله محور و همچنین گردشگری اجتماع محور از مؤلفه های مهم توسعه منطقه ای در سایه صنایع خلاق و صنایع فرهنگی امکان پذیر شود.
بررسی الگوی توسعه فیزیکی شهر با رویکرد توسعه میان افزا، مورد مطالعه: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1303 - 1321
حوزه های تخصصی:
"شهری شدن جوامع"(به مفهوم سکونت اکثریت جمعیت در شهرها)، جریانی جدید و محصول باز توزیع گسترده جمعیت به نفع سکونتگاه های شهری پس از انقلاب صنعتی بوده است. که موجب رشد پراکنده شهرها شده است. تحقیق حاضر باهدف امکان سنجی توسعه فیزیکی درونی شهر میاندوآب، با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و از مدل های آنتروپی شان ون و هلدرن برای تحلیل شکل شهر استفاده شده است. همچنین از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی برای مقایسه دو دویی معیارها استفاده شده و وزن نهایی این معیارها نیز با استفاده از نرم افزار Expert choice11 محاسبه شده است. نتایج مدل هلدرن نشان می دهد که، حدود 33 درصد از رشد فیزیکی شهر، مربوط به رشد جمعیت و 67 درصد توسعه فیزیکی شهر درنتیجه عوامل دیگری همچون (بورس بازی زمین و...) بوده و به عبارتی سهم متغیر جمعیت نسبت به عوامل دیگر کمتر بوده و این نتیجه خود دلیلی بر توسعه افقی و پراکنده شهر می باشد. مقدار آنتروپی (G) شهر میاندوآب برای سال 95 برابر با 933/0 می باشد. که نشان دهنده رشد پراکنده شهر و پدیده اسپرال است که در این سال ها در شهر میاندوآب اتفاق افتاده است. همچنین نزدیک بودن مجموع فراوانی آنتروپی (H) یعنی 672/1 به مقدار حداکثر LN(n) یعنی 792/1 بیانگر رشد پراکنده این شهر می باشد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که، حوزه های 4،10،19،20،21 با قرار گرفتن در اولویت اول توسعه و حوزه های 2،11،17 در اولویت دوم توسعه درونی، حوزه های 1،15 با اولویت سوم توسعه، حوزه 18 با پتانسیل توسعه درونی کم و مابقی حوزه ها که شمال حوزه های 7،8،12،13،16 می باشد، دارای پتانسیل توسعه درونی خیلی پایین قرارگرفته اند.
برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری خلاق به کمک مدل مدیریت برندشهری (CBM)- مورد مطالعه: شهرجونقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
27 - 42
حوزه های تخصصی:
در چند دهه گذشته، موضوع برند سازی در برنامه ریزی گردشگری توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. در بازار های به شدت رقابتی جهانی، نیاز مقصدها برای ایجاد یک هویت منحصربه فرد و بی نظیر (یعنی متمایز ساختن خودشان از رقبا) بیش ازپیش اهمیت حیاتی پیداکرده است. برند سازی در راستای گردشگری به معنی چگونگی ادراک ذهنی استفاده کنندگان از یک مقصد گردشگری است. در همین راستا هدف اصلی این پژوهش ایجاد یک تصویر روشن، واضح و خاص از سیمای شهر جونقان برای جذب حداکثری ﺟﺮﯾﺎن ﺑﺎزدﯾﺪﮐﻨﻨﺪﮔﺎن در ازای ارﺗﻘﺎی ﺟﺬاﺑﯿﺖ ﻫﺎی ﺷﻬﺮ است ﺗﺎ ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﻬﺘﺮی ﺑﺮای زﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮاﻫﻢ ﮔﺮدد. در پژوهش کاربردی و توسعه محور حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی و به کمک شیوه مطالعات کتابخانه ای که برای جمع آوری اطلاعات و داده ها استفاده شده، ابتدا چارچوب نظری در رابطه با موضوع برند سازی شهری و گردشگری خلاق و نقش برند سازی شهری در گردشگری تبیین شده و در ادامه با کمک مدل مدیریت برند شهر و شیوه کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته به ایجاد برند برای شهر جونقان پرداخته شده است. نتایج حاکی از این است که قلعه سردار اسعد بختیاری به عنوان تصویر و برند شهر جونقان شناسایی شده و در راستای توسعه گردشگری خلاق به کمک برند شهر به ایجاد یک مسیر گردشگری منجر می شود که حوزه های تاریخی و طبیعی موجود در شهر را باهم می آمیزد تا با ایجاد محصولات نوآورانه و جذب کارآفرین ها، مزیت های رقابتی نسبت به مقاصد دیگر پیدا کرده و آوازه و چشم انداز شهر را در سراسر جهان بازگو نموده و پشتیبان و هدایت گر خلاقیت در شهر گردد و به پیشبرد گردشگری، صادرات و سرمایه گذاری در شهر منجر شود.
نقش سدها در توسعه پایدار گردشگری روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بالادست سد کارون سه در شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
85 - 98
حوزه های تخصصی:
سد کارون سه در شهرستان ایذه به عنوان یکی از بزرگترین سدهای قوسی خاورمیانه است که به دلیل موقعیت جغرافیایی و جاذبه های اکوتوریسمی موجود در منطقه، می تواند نقش مهمی در توسعه گردشگری روستایی داشته باشد. در این تحقیق هدف بررسی نقش این سد در توسعه گردشگری روستاهای بالادست است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه است. حجم نمونه 330 نفر محاسبه و پرسشگری در 3 روستای بالادست انجام شد. نتایج نشان داد که سد کارون سه در سطح معناداری کمتر از 05/0 در بهبود شاخص های اقتصاد گردشگری روستاهای بالادست نقش داشته است. میانگین شاخص ها برابر با 56/3 به خوبی این مطلب را تایید می نماید. نتایج نشانگر این است که با ساخت سد، مشاغل خدماتی، رونق صنایع دستی، افزایش درآمد، افزایش فرصت های شغلی، بهبود ساخت و سازها، افزایش ارزش زمین و افزایش سرمایه گذاری شکل گرفته است. نتیجه آزمون ویلکاکسون در سطح معناداری کمتر از 05/0 نشانگر نقش سد در بهبود امکانات گردشگری روستاهای بالادست است. میانگین آزمون در قبل از ساخت سد برابر با 09/2 و در بعد از ایجاد برابر با 67/3 گزارش می شود. مقایسه میانگین به خوبی از بهبود امکانات گردشگری بعد از ساخت سد اشاره دارد. همچنین نتیجه آزمون ویلکاکسون از نقش سد در جذب گردشگران داخلی(شهرستانی، استانی و استان های همجوار) اشاره دارد. در میان سه روستای بررسی شده، روستای شیوند بزرگ اختلاف معناداری با روستاهای دیگر از نظر توسعه گردشگری دارد که فاصله مکانی روستاها نسبت به سد بسیار تاثیرگذار بوده است.
اعتباریابی پرسشنامه برندآفرینی شهری_ورزشی (مطالعه موردی: جویبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت ورزش در جذب گردشگر، سرمایه و همچنین ارتقاء جایگاه شهر بسیار مورد توجه است. با این حال، پتانسیل برندسازی ورزشی در تعداد زیادی از شهرهای کشورهای در حال توسعه واقعیت پیدا نکرده است. بنابراین مسئله اصلی این است که چه عواملی برای برندسازی شهرها از طریق ورزش نیاز است. لذا، پژوهش حاضر با هدف اعتبار سنجی پرسشنامه برندسازی شهری- ورزشی انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی-تحلیلی و از نظر ماهیت داده ها کیفی-کمی است. ابزار تحقیق، پرسشنامه تعدیل یافته یافته نوری و کلاته (1396) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیئت علمی در حوزه های مدیریت ورزشی، بازاریابی شهری، جغرافیا و برنامه ریزی شهری، مدیران ورزشی، اعضای هیئت علمی متخصص در زمینه برندسازی و بازاریابی، مدیران شهری (شهرداری و استانداری)، مربیان ورزشی و قهرمانان ورزشی و همچنین اعضای هیئت علمی کشورهای همسایه که در زمینه برندسازی تجربه داشتند و چندین بار به ایران سفر داشتند، بود. نمونه گیری در این مطالعه هدفمند و دردسترس بود. در مرحله دوم (مصاحبه) پس از اشباع نظری، 21 نفر و در مرحله سوم، 18 نفر برای نمونه پژوهش انتخاب شدند. سرانجام عوامل استخراج شده در پرسشنامه تهیه و به گروهی از متخصصان ارسال شد. نتایج نشان داد که پرسشنامه برندسازی شهری-ورزشی دارای 6 بعد ، 16 دسته و 76 شاخص است. با توجه به اهمیت برندسازی شهری از طریق ورزش، مدیران شهری و سیاست گذاران می توانند با در نظر گرفتن این عوامل، شهرهایی را که دارای پتانسیل هستند شناسایی کنند و نفوذ، اعتبار و توسعه شهر را افزایش دهند.
شناسایی محرک ها و امکان سنجی به کارگیری رویکرد اعیان سازی در بافت های فرسوده (نمونه مطالعاتی: محله ابیوردی در شهر شیراز)
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده و رهاشده ی شهری، چه در درون شهرها و چه در حاشیه آن ها، از مسائل و معضلات غیرقابل چشم پوشی شهرهای امروزی به شمار می آیند. بافت های شهری با گذر زمان به میزان زیادی کیفیت خود را از دست می دهند و جریان زندگی در آن ها با مشکلات فراوانی روبرو می شود. عدم توجه به این بافت ها، سبب گسترش شهرها به سمت اطراف شده و هزینه های هنگفتی را دربر خواهد داشت. لذا به منظور پیشگیری از عواقب نامطلوب و گاه غیرقابل جبران این معضل فراگیر، مداخله صحیح در بافت های فرسوده و رهاشده ی شهری و نوسازی آن ها ضروری است. اما اغلب نوسازی های شهری درعین حال که ضروری هستند و منافع بسیاری دربر دارند، برخی نگرانی ها و آثار نامطلوب را به ویژه درزمینهٔ اجتماعی در پی دارند. یکی از صورت های نوسازی شهری "اعیان سازی" است که برخی صاحب نظران آن را مثبت و برخی نیز منفی دانسته اند. بنابراین در این مقاله سعی بر آن است تا باهدف ایجاد تغییرات کالبدی و ارتقای کیفیت سطح زندگی با استفاده از فرایند اعیان سازی و برای روشن شدن موضوع به تعریف اعیان سازی پرداخته و ابعاد مختلف آن بررسی می شود. سپس به بررسی و مطالعه ادبیات مربوطه و تجربیات جهانی از اعیان سازی و معیارها و شاخص های تأثیرگذار بر آن پرداخته تا بتوان با استقرار آن ها در چارچوب یک مدل سنجش مناسب به ارزیابی سطح کیفیت سکونت در محدوده ی موردمطالعه و میزان رضایتمندی ساکنین از محیط سکونتشان پرداخت. روش انجام این تحقیق بر مبنای تکنیک تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی و مدل مورداستفاده در فرایند تحلیل نیز به مدل تجربی سنجش کیفیت محیط سکونت موسوم است. این مدل دارای ساختاری سلسله مراتبی بوده و متشکل از معیارها و جزء معیارهایی است که در سطوح مختلف آن قرار می گیرند. در این میان جزء معیارهای سطح آخر مدل، مبنای تنظیم پرسشنامه تحقیق قرارگرفته و بر اساس میزان رضایتمندی یا نارضایتی ساکنین محیط موردنظر امتیازدهی شدند. درنهایت پس از انجام تحلیل های آماری مناسب، سطح کیفی سکونت در محدوده ی موردمطالعه در حد متوسطی ارزیابی و وجود رابطه ی معنی داری بین معیارها و جزء معیارهای واقع در سطوح مختلف مدل با متغیر وابسته ی کیفیت محیط سکونت تأکید شد.
ادراک امنیت در فضاهای شهری مطالعه موردی: پهنه های پارک سرخه حصار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
97 - 108
حوزه های تخصصی:
پارک ها یکی از مهمترین فضاهای شهر تهران به حساب می آیند. پارک جنگلی سرخه حصار به عنوان یکی از قدیمی ترین و بزرگترین پارک های جنگلی شهر تهران که در محل گره های شلوغ شهری قرار گرفته، دارای کارکردهای منحصر به فردی است. استفاده مطلوب از این فضا زمانی صورت می گیرد که استفاده کنندگان در آن احساس امنیت نمایند. با توجه به گستردگی بالای پارک و پهنه بندی موجود در آن نمی توان از یک ادراک واحد از امنیت در پارک سرخه حصار بحث نمود. بر همین اساس سئوال اصلی پژوهش این است که شهروندان مراجعه کننده به پهنه های مختلف پارک سرخه حصار چه ادراکی از ابعاد مختلف امنیت موجود در این پهنه ها دارند و آیا این ادراک در پهنه های مختلف تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. روش تحقیق مبتنی بر روش کمی با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. در این پژوهش با توجه به قلمرو مکانی مورد مطالعه، علاوه بر نمونه گیری از مراجعه کنندگان به پارک، اقدام به نمونه گیری از فضا و زمان نیز شده است. یافته های به دست آمده از 504 مراجعه کننده به پارک از طریق نرم افزارهای SPSS و GIS مورد تحلیل قرار گرفت. شش بُعد ادراک از امنیت در پنج پهنه پارک سرخه حصار دارای پایایی بوده و میزان ادراک امنیت مالی، حیثیتی، اموال عمومی و نظم عمومی در پهنه های پارک دارای تفاوت معناداری با یکدیگر هستند. ادراک کلی از امنیت مراجعه کنندگان به پارک از طریق تجمیع نمرات آنها در شش بُعد امنیت حاصل شد. یافته های به دست آمده از ادراک کلی امنیت در پهنه های مختلف پارک سرخه حصار نشان می دهد که بالاترین و پایین ترین میزان میانگین ادراک کلی از امنیت به ترتیب مربوط به پهنه های اقامت، انتظار، تفریح و پیاده روی و هنرهای محیطی است. تفاوت ادراک کلی از امنیت در پهنه های مختلف به لحاظ آماری معنادار است. استفاده از شهروندان به عنوان عوامل افزایش ادراک امنیت، افزایش تعداد پُست های نگهبانی و گشت زنی نیروی انتظامی و شهرداری، استفاده از دوربین مداربسته، تقویت آنتن دهی تلفن همراه و تجهیز روشنایی معابر فرعی و احداث نورافکن های خوشه ای از جمله راهکارهای ارتقای ادراک امنیت در پهنه های مختلف پارک سرخه حصار است.
طبقه بندی استراتژی های ساختمان های سنتی و معاصر سازگار با تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
41-54
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تغییرات اقلیمی به عنوان تهدیدی برای عملکرد ساختمان ها و سکونتگاه های انسانی مطرح شده است. گرمایش جهانی بزرگ ترین چالشی است که زمین با آن روبرو است و این در حالی است که وابستگی فزاینده به سوخت های فسیلی قدرت انطباق با گرمایش اقلیمی در آینده را کاهش خواهد داد. تاب آور سازی سیستم های معماری و شهرسازی برای مقابله با این مخاطره در آینده ضروری است و آنچه ساخته یا طراحی می شود باید باهدف غلبه بر تغییرات اقلیمی باشد. حتی اگر غلظت گازهای گلخانه ای در جو تثبیت شود، حوادث شدید اقلیمی به دلیل بی تحرکی جو چندین قرن ادامه خواهد داشت. لذا، سازگاری یک راهکار لازم جهت تلاش برای کاهش کربن دی اکسید خواهد بود؛ بنابراین این سؤال مطرح می شود که چه استراتژی هایی در برابر های سنتی پاسخگوی تغییرات اقلیمی، ساختمان ها را تاب آور و سازگار می کند؟ بسیاری از پژوهش ها نشان می دهند که مسکن چنین شرایطی هستند. در مقابل در استراتژی های معاصر، اصول تکامل یافته و فنّاوری وجود دارد. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی به مفهوم تاب آوری و سازگاری اقلیمی می پردازد و سپس استراتژی های معماری سنتی سازگار با تغییرات اقلیمی و کارکرد آنها در اقلیم گرم و خشک را معرفی می کند و به بررسی این استراتژی ها در یک نمونه خانه سنتی و یک نمونه خانه معاصر جریان ساز می پردازد و در نهایت معماری سنتی و معاصر معمول اقلیم گرم خشک از نظر میزان سازگاری اقلیمی مقایسه شده است.
بازآفرینی رویداد مدار در بازپیوند استخوانبندی شهرهای تاریخی (موردپژوهی: ساختار هم پیوند شیراز تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
171 - 193
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری، در پی یابش و بازتبلور بُن مایه تکوین ساحت کارکردی و کالبدی شهر است. بازآفرینی مبتنی بر رویداد، با کاوش، فهرست نگاری، تثبیت، احیاء و روزآمد نمودن رویدادهای مبتنی بر فرهنگ و پیشینه آئینی، رهیافتی همه شمول را بنیان می نهد که به تداوم حیات محتوایی و ارتقاء کیفیت کالبدی می انجامد. روند تاریخی تکوین ساختار فضایی شهر شیراز، همواره بر نوعی قلمروگرایی آئینی-مذهبی استوار بوده، که در آن بستر کالبدی به عنوان متغیر مستقل، میزبان متغیر وابسته طیف رویدادها با ماهیت های گوناگون بوده است. بازشناسی ساختار فضایی و استخوان بندی آئینی شهر، به همراه بازخوانی پیشینه آئین مبنایی که در شرایط امروز با فهرستی از رویدادهای فرهنگی مکمّل همراهی خواهند نمود، بازآفرینی استخوان بندی آئینی شهر و ترمیم گُسست های کالبدی-فضایی به واسطه تداوم و تحکیم غنای تاریخی-محتوایی را هدف قرار می دهد. تدوین و ارائه راهکارهای مرتبط با این فرایند، هدفی است که در پژوهش حاضر مورد توجه قرارگرفته است. تدوین چارچوب مفهومی پژوهش از طریق جمع بست مطالعات پیشین به انجام رسیده و نقش تاریخی قلمروهمگانی و پیوستار مکان های آئینی در استخوانبندی رویدادمبنای شهر، بازخوانی شده است. سپس با کاربست مدل راهبرد استراتژیک SOAR و ماتریس ANSOFF فهرستی از راهبردهای مرتبط با رویدادمداری استوار بر زمینه تاریخی-فرهنگی تدوین شده است. دستاورد تحلیل و ارزیابی شرایط دوگانه بستر و محتوا، شامل پس نگشتی بر ساختار هم پیوند شیراز تاریخی و رویدادهای آئینی-مذهبی جاری در ساختار، منتج به مجموعه ای از راهبردها گردیده، و متعاقباً سیاست های متناسب برای دستیابی به اهداف بازآفرینی رویدادمدار را پیشنهاد شده است.
آسیب شناسی مسئولیت بین المللی دولت ها در اعمال تحریم های ناقض حقوق بشر زنان و کودکان از منظر ملاحظات حقوق بنیادین بشری (مطالعه موردی تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحریم های بین المللی خواه در قالب تحریم های یکجانبه و چندجانبه و خواه در قالب تحریم های فصل هفتمی شورای امنیت ملل متحد اما آثار مختلفی از جمله بر زنان و کودکان دارند .این تحریم ها به طور عمده با توجه به تجربیات موجود در ارتباط با عراق ، لیبی و نهایتا جمهوری اسلامی ایران درصدد هستند تا با کاهش سطح رشد اقتصادی معضلات اجتماعی اقتصادی فراوانی را برای جوامع به بار آورده و به عنوان یک مانع توسعه ای، منجر به ایجاد زمینه های افزایش تورم و التهاب اقتصادی شود و فرصت های گسترش فعالیت های زنان و کودکان را به حداقل برساند و حقوق بنیادین بشری آن ها را نقض نمایند در همین راستا موضوع مسئولیت بین المللی دولت های مورد تحریم مطرح می شوند.سوال اصلی تحقیق حاضر آن است که با توجه به مفهوم حقوق بنیادین بشری که عمدتا در رویه قضایی بین المللی مطرح شده است ، در وهله اول مسئولیت بین المللی دولت ها در اعمال تحریم های ناقض حقوق زنان و کودکان به چه صورت احراز شده و ثانیا مسئولیت بین المللی در وضعیت تحریم ها به چه صورت احراز خواهد شد؟ نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد تحریم های بین المللی هم به صورت کلی و هم در وضعیت ایران می تواند حق حیات (تاکید شده در ماده 3 اعلامیه حقوق بشرو ماده 6 کنوانسیون حقوق کودک)؛ حق برخورداری از استانداردهای مناسب زندگی، حق سلامت و بهداشت، حق آموزش، حق توسعه و... را در زنان و کودکان تحت تاثیر قرار داده و موجبات نقض حقوق آنان را فراهم آورد.