به طور کلی کارآفرینی روستایی در ایران با چالش های عمیق و برنامه ریزی نشده ای روبروست که یکی از عمده ترین این چالش ها پدیده ای است که در این مقاله از آن به نوسازی فرهنگی تعبیر می شود. نوسازی نظریه و اصطلاحی ریشه دار و باسابقه مفهومی عظیم در ادبیات توسعه است که ابعاد مختلف سیاسی و اقتصادی و روانی دارد. یکی از ترکیبات مضاف آن نوسازی فرهنگی است که ناظر به در هم شکستن و از نو ساختن بنیادهای فرهنگی مستقر کنونی یک جامعه و نشاندن مجموعه دیگری از ارزش های فرهنگی به جای آن هاست. این مقاله مدعی است که نوسازی فرهنگی خواسته و یا ناخواسته در روستاهای ایران به وقوع پیوسته و هدف آن بررسی تأثیر آن بر شکست سیاست های کارآفرینی روستایی در ایران است. سؤال اصلی مقاله این است که نوسازی فرهنگی روستا و شکست سیاست های کارآفرینی روستایی در ایران چه رابطه ای با هم دارند؟ روش این مقاله پیمایشی – توصیفی است. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای ادبیات نظری نوسازی ب ا اس تفاده از روش اسنادی و برای بخش میدانی از روش پیمایشی استفاده شد . جامعه ی آماری این مقاله روستائیان استان ایلام هستند . حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 365 نفر از جمعیت روستانشین استان ایلام تعیین شد. این تعداد پرسشنامه بین سه نسل تقسیم و پاسخگویان به طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند . فرضیه مقاله این است که به نظر می رسد بین نوسازی فرهنگی و سیاست های کارآفرینی روستایی رابطه معنا داری وجود دارد. نتایج این مقاله نشان می دهد که عواملی مانند عملکرد رسانه ها، نظام آموزشی، نظام اقتصادی و سیستم بوروکراسی کشور باعث تغییر سبک زندگی، انتظارات، نوع معیشت و فرهنگ اقتصادی و حتی تربیت اقتصادی و نیز وابستگی و عدم استقلال شهر از روستا و نهایتا شکست سیاست های کارآفرینی روستایی در ایران شده است.