فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۷۲۱ تا ۸٬۷۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
نمایندگی و تحدید حدود حوزه های انتخاباتی در جغرافیای انتخابات دو تا از بحث های اساسی رشته جغرافیای سیاسی می باشد که با روش های حوزه بندی انتخاباتی و نیز معیارهایی که در حوزه بندی انتخاباتی برای انطباق حوزه ها با معیارهای علمی حوزه بندی انتخاباتی اعمال می شود، ارتباط نزدیکی دارد. پیچیدگی های جغرافیای طبیعی و انسانی استان گلستان که عناصر مختلف جغرافیای طبیعی (کوه، جنگل، جلگه، دشت، صحرا و دریا) و جغرافیای انسانی (قومیت های مختلف - فارس، ترکمن، سیستانی، ترک و بلوچ- شهرها، مرزهای تقسیمات کشوری، مرزهای حوزه های انتخاباتی، راه های ارتباطی و مراکز قدرت سیاسی و اداری) را در یک محیط محدود جغرافیایی گرد هم آورده است، مسایل گوناگونی را از دید جغرافیای انتخابات در مقابل محقق گذاشته است. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی در قالب توجه به میزان انطباق شرایط حوزه های انتخاباتی استان گلستان با معیارهای استاندارد حوزه بندی انتخاباتی و موارد اعمال پدیده جری ماندرینگ در حوزه بندی حوزه های انتخاباتی به دنبال پاسخگویی به سوال زیر می باشد که: رابطه نسبت جمعیتی گروه قومی ترکمن در استان گلستان و تعداد نمایندگانشان در مجلس شورای اسلامی چگونه می باشد؟ بر اساس نتایج این تحقیق، بعضی از موارد عدم انطباق حوزه های انتخاباتی و جری ماندرینگ در تحدید حدود حوزه های انتخاباتی استان گلستان مشاهده می شود که تاثیر منفی در درجه نمایندگی گروه قومی ترکمن بر جای گذاشته است. بعد از انقلاب اسلامی پدیده جری ماندرینگ به ضرر گروه قومی ترکمن اعمال شده است. ولی روند تغییرات حوزه های انتخاباتی استان گلستان در راستای انطباق حوزه ها با معیارهای استاندارد حوزه بندی حرکت کرده است
رابطه متقابل امنیت ناحیه ای و توسعه یافتگی فضا های سیاسی با تاکید بر سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت موضوعی استنباطی است که مفهوم آن ثابت اما محتوای جغرافیایی- سیاسی آن تابع شرایط زمان و مکان تغییر می کند. در گذشته امنیت ملی عمدتا از نظر تهدید نظامی خارج از مرزها مورد توجه قرار می گرفت که مقابله با آن نیز ساز و کار نظامی داشت. اما امروزه این مفهوم از حوزه تعاریف کلاسیک خود خارج شده و رابطه تنگاتنگی با توسعه یافته است. در گذشته پیشرفت و اعتلای واحدهای سیاسی با حاکمیت عقلانیت ابزاری با نگرشی محدود و تک سویه مترادف ایجاد و تداوم رشد اقتصادی در نظر گرفته می شد. اما توسعه مفهومی فراتر از رشد اقتصادی و به بیان دیگر محیط بر رشد است. این نگرش از اواخر دهه 1960 دچار تغییر و تحولات اساسی در مفهوم خود گردید. به طوری که پس از کنفرانس جهانی استکهلم، گزارش براتلند و همچنین گزارش ریودوژانیرو، در پارادایم جدید خود با عنوان توسعه پایدار، تمامی زوایای زندگی انسان را با تاکید بر عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه منابع، مورد توجه قرار می دهد. بنابراین توسعه نابرابر در فضاهای سیاسی یک سرزمین می تواند بستر مناسبی را برای ایجاد متغیرهای اثرگذار بر مولفه های امنیت ملی و تکوین نواحی بحرانی فراهم نماید.امروزه این تهدید بیشتر متوجه نظام های سیاسی متمرکز است که ساختار مرکز- پیرامون را شکل می دهند. این ساختارها عمدتا شامل حاشیه کمتر توسعه یافته نسبت به مرکز می باشند. در ایران نیز چنین ساختاری منجر به برهم خوردن تعادل و توازن منطقه ای بین مرکز و پیرامون گردیده است و مهمتر آنکه نواحی پیرامونی اکثرا منطبق بر نواحی قومی- مذهبی می باشد. در چنین شرایطی تمایزات افزایش می یابد و عامل واگرایی تقویت می گردد. با توجه به رهیافت فوق، این تحقیق با در نظر گرفتن ارتباط مستقیم میان امنیت ملی و توسعه ملی، به بررسی سطح توسعه یافتگی استان های کشور به منظور مقایسه استان های مرزی و مرکزی با تاکید بر استان سیستان و بلوچستان پرداخته است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل تاکسونومی عددی، نشان می دهد که شکاف عمیقی میان سطح توسعه یافتگی استان سیستان و بلوچستان نسبت به دیگر نواحی وجود دارد
تاثیر پراکنش فضایی کاربریهای شهری تبریز بر آلودگی هوا
حوزه های تخصصی:
امروزه، رشد جمعیت و گسترش شهرها رابطه انسان و محیط زیست را در معرض خطر قرار داده که در نتیجه اثرات زیانباری را برای انسان و محیط زیست او به همراه داشته است. این مسئله از یک سو موجب رشد و توسعه سریع کلانشهرها و مناطق حاشیه آنها می گردد و از سوی دیگر مخاطراتی را درخصوص نحوه و چگونگی این توسعه در برابرشان قرار می دهد. در این راستا توزیع نامناسب کاربری های شهری که یکی از عمده ترین مسائل در شهرها بویژه شهرهای بزرگ است، می تواند ناپایداری های زیست محیطی مثل آلودگی هوا را در شهرها پدید آورد. ازاین رو هدف از این تحقیق تعیین سطح پراکنش کاربری های شهری تبریز و تاثیر آن بر آلودگی هوا می باشد. بدین منظور در این پژوهش با استفاده از روش شناسی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری ار منابع کتابخانه ای مرتبط با موضوع به بررسی سطح پراکنش کاربری های شهری تبریز پرداخته شد. روش مورد استفاده در این تحقیق نماگرهای توسعه عملکردی با اقتباس از مدل نماگر ترکیبی توسعه انسانی می باشد. نتایج بدست آمده از نماگرهای توسعه ی عملکردی نشان می دهند که کاربری های مورد مطالعه در مناطق مختلف شهر نامتناسب توزیع شده اند بطوریکه بیشترین کاربری های خدماتی و تجاری که در طول روز جمعیت و وسایل نقلیه زیادی را بطرف خود می کشاند در منطقه شش طرح جامع یعنی در بافت مرکزی شهر قرار گرفته اند. این درحالی است که منطقه فوق در بین مناطق دیگر از کمترین کاربری های ارتباطی و فضای سبز برخوردار می باشد که این عوامل منجر به بروز برخی ناپایداری های ریست محیطی بخصوص افزایش غلظت آلاینده های هوا گردیده است.
نظم بصری در شهرسازی سنتی ایران (مطالعه موردی: بازار تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری و شهرسازی گذشته ایران زمین که همواره با تکیه بر خلاقیت و خصائص پایدار از جایگاه ویژهای برخوردار بوده، در عصر حاضر در اثر مواجهه با عوامل متعدد؛ بویژه تأثیر پذیری از مظاهر تمدن صنعتی شده غرب از حقیقت خویش فاصله گرفته و صورتی غیربومی و در برخی مواقع، تنزلی یافته است. شیوة جدید سازماندهی فضا با غفلت از اندیشه پیشینیان با سنت فکری ایرانی همخوانی نداشته و خصوصیات ملی و فرهنگی شهرسازی در کشور را دگرگون ساخته است. اصول معنوی حاکم بر شهرسازی سنتی ایران، ریشه در فرهنگ و اندیشههای این مرز و بوم دارد. اصل نظم به عنوان یکی از اصول معنوی، به خوبی در شهرسازی سنتی ایران کالبد یافته و میتواند پایه محکمی برای تداوم این فرهنگ غنی باشد. بازار به عنوان یکی از فضاهای شهری واجد ارزشهای کیفی و هنری، به خوبی تجلیگر این اصل اساسی شهرسازی سنتی ایرانی است. در این مقاله بر اساس روش اسنادی و کتابخانهای با استفاده از منابع و متون موجود، سعی گردیده ضمن روشنسازی مفهوم نظم در شهرسازی سنتی ایران و بررسی آن در بازار به عنوان یکی از ارکان اصلی کالبد شهرهای سنتی ایرانی، ضرورت بازشناسی اصول و مفاهیم به کار رفته در شهرهای سنتی به ویژه در گرایشات نوین شهرسازی مورد توجه قرارگیرد.
تحلیلى بر بلند مرتبه سازى و معایب آن در ایران
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل راهبردی مدیریت پسماند شهر رشت با استفاده از روش SWOT و تشکیل ماتریسQSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت، به تبع آن افزایش تولید مواد زاید و وجود نگرانیهای خاص در خصوص کاهش منابع،کارشناسان را برآن داشته است موضوع مدیریت مواد زاید جامد را در صدر برنامه های خود قرار دهند. مدیریت پسماندهای شهری به عواملی همچون تولید زواید، جمع آوری، حمل و نقل، دفن زباله و بازیافت آن بستگی دارد، بنابراین محدودة مدیریت این مقوله بسیار وسیع و متغیر است، برای چنین سازمانی راهی جز مدیریت راهبردی وجود ندارد. یکی از مناسب ترین فنون برنامه ریزی، ماتریس SWOT (تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید) است که امروزه به عنوان ابزاری نوین برای تحلیل عملکردها و وضعیت شکاف ها، مورد استفاده قرار میگیرد. به این منظور ابتدا نسبت به شناسایی عوامل درونی و بیرونی تأثیر گذار بر مدیریت پسماندهای شهر رشت اقدام و در مرحله بعد به تجزیه وتحلیل و تدوین راهبرد مورد نظر با استفاده از ماتریس (QSPM) پرداخته شد. در حال حاضر شهر رشت، روزانه 560 تن پسماند تولیدی دارد که برای دفع این مقدار زباله باید تدابیر کارشناسی و مدیریتی مبتنی بر اصول مهندسی اندیشیده شود. بررسی نتایج ماتریس های عوامل داخلی و خارجی مبین آن استکه مدیریت پسماند شهر رشت از نظرعوامل درونی ضعیف عمل کرده، در حالیکه ارزیابی عوامل خارجی نشان میدهد با توجه به امتیاز کسب شده در وضعیت فعلی با تقویت فرصت ها و رفع تهدیدها میتواند به خوبی عمل کند، همچنین نتایج حاصل از ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی نشان میدهد بیشترین جذابیت مربوط به اجرایی شدن قانون مدیریت پسماند و کمترین جذابیت مربوط به آموزش، روش مناسب کاهش آلاینده ها در محل دفن است.
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از روش استانداردسازی داده ها، تاکسونومی عددی و مدل ضریب ویژگی (مطالعه ی موردی : شهر اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی برابری در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری از مهم ترین عناوین در مطالعات شهری به شمار می آید. این پژوهش به دنبال بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی شهری است. روش مطالعه، تحلیلی و توصیفی است و روش های گردآوری داده های پژوهش، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی است. برای تحلیل کمّی، از روش های آماری و مدل های کمّی شامل 4 روش مختلف جمع واحدها در ناحیه، روش استانداردسازی داده های مختلف الجنس، تاکسونومی عددی و مدل ضریب ویژگی استفاده شده است تا چگونگی توزیع فضایی خدمات و امکانات شهر اردکان بررسی شود. درنهایت، بازتاب فضایی آن در رابطه با قیمت زمین و ارزش افزوده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش مبیّن آن است که در نواحی 13 گانه شهر اردکان، توزیع فضایی خدمات شهری نامتعادل است، به طوری که نواحی 4 و 7 به ترتیب بیش از سایر نواحی به امکانات توسعه دست یافته اند و نواحی 5 و 1 از این نظر کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. قیمت زمین نیز همبستگی معناداری با شاخص های مورد بحث دارد، پس بنابر یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که برنامه ریزان شهری با رعایت توزیع مناسب خدمات شهری باعث تحقّق عدالت اجتماعی در شهر شوند، این امر می تواند در طرح های جامع شهری دیده شود، به این گونه که علاوه بر برنامه ریزی کالبدی، ابعاد اجتماعی توسعه نیز مورد نظر برنامه ریزان شهری قرار گیرد، همچنین سرانه ی کاربری ها در کلّ شهر محاسبه نشود؛ زیرا که مناطق فقیرنشین شهر نیازمند توجّه ویژه هستند.
سنجش و تحلیل میزان توسعه یافتگی بر اساس رویکرد توسعه همه جانبه روستایی؛ نمونه موردی: دهستان خانمیرزا، شهرستان لردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۱۹۲-۱۷۵
حوزه های تخصصی:
توسعه همه جانبه روستایی فرایندی پیچیده و چند سویه است که از کارکردهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و غیره تأثیر پذیرفته است و عملکرد هر یک از این عوامل بسته به اینکه هر سکونتگاه روستایی در چه مرحله ای از توسعه گام برمی دارد، می تواند تأثیرات متفاوتی داشته باشد. در این مقاله سه هدف عمده دنبال می شود: 1- تعیین جایگاه و مرتبه هر روستا در نظام شبکه سکونتگاهی؛ 2- تعیین سطح برخورداری هر سکونتگاه از عوامل مختلف توسعه؛ و 3- شناخت چالشها و عناصر مؤثر بر توسعه روستایی دهستان خانمیرزا. روش بررسی، استفاده از منابع اسنادی و مطالعات میدانی، به کارگیری اسکالوگرام هنکس مولر و نیز نرم افزارهای SPSS،EXCEL و ArcGIS برای تحلیل و تهیه نمودارها و نقشه ها می باشد. عمده ترین یافته های تحقیق عبارتند از: تناسب جمعیت با سطح توسعه یافتگی روستایی دهستان، عدم به کارگیری هم زمان عوامل مختلف در توسعه روستایی و نهایتاً عدم تناسب دهستان خانمیرزا با سطح تعادل مطرح در رویکرد توسعه همه جانبه روستایی.
بازشناسی قابلیت های نوسازی در بافت های فرسوده بخش میانی بر پایه ویژگی های اجتماع و فضا مطالعه موردی: محله 19 از منطقه 17 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وسعت بالای بافت های فرسوده شهری از یک سو و آسیب پذیر بودن این فضاها در قبال سوانح طبیعی (به ویژه زلزله) از دیگر سو، نوسازی آنها را به یکی از مسائل اساسی در حوزه شهرسازی تبدیل کرده است. مقاله حاضر در پی آن است تا محله 19 از منطقه 17 شهرداری تهران را به عنوان یکی از بافت های فرسوده در بخش میانی شهری با رویکردی ترکیبی و بر پایه ویژگی اجتماع از یک سو مورد مطالعه قرار دهد، و ویژگی فضا و نحوه برخورد با این بافت ها را با تکیه بر نظم درونی آنها از سوی دیگر، با رویکردی منطقی به دست دهد. نظام کالبدی محدوده مورد مطالعه برگرفته از شهرسازی معاصر است و نظام اجتماعی آن از جوامعی مهاجر با خرده فرهنگ های متفاوت اما همبسته، به ودیعه گرفته شده است که در ترکیب های طایفه ای ـ زبانی، انسجام اجتماعی شان را به طور نسبی تا به امروز حفظ کرده اند. چنین امری ارزش زیست و سکونت این بافت را به طور نسبی ـ به رغم فرسودگی آن ـ به همراه داشته است. از سوی دیگر، فضا دارای ویژگی تجانس در حوزه های مسکن و سکونت است که این عامل نیز تنوع پذیری را کاهش دارد و انسجام کالبدی آن را به طور نسبی تضعیف کرده است. یافته های تحقیق حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از شیوه پیمایش میدانی (مشاهده و پرسشنامه) انجام شده است، نشان می دهد که ضعف همبستگی بین اجتماع و فضا در مراحل تکوین و بهره برداری با گذشت زمان موجبات تضعیف و فرسودگی ساختار اجتماعی ـ کالبدی را فراهم می آورد. بازخوانی این فضای تحقیق به روش علمی می تواند درک قابلیت و ضعف ها را در این دو حوزه (اجتماع و فضا) به دست دهد و زمینه را برای به کارگیری یافته ها در مرحله نوسازی فراهم سازد.
طراحی و ایجاد یک سیستم استنتاج فازی، با به کارگیری خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک در محیط GIS (مطالعه موردی: مکان یابی جایگاه های سوخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر موجودیت ها در سامانه های اطلاعات مکانی (GIS) ماهیتی غیرقطعی دارند؛ و به همین خاطر نیاز به ارائه سیستمی که توانایی استنتاج از داده های مکانی غیرقطعی را داشته باشد کاملاً احساس می شود. یکی از تواناترین سیستم های استنتاجی که در سال های اخیر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته، سیستم های استنتاج فازی (FIS) است. هدف این مقاله ارائه روشی نو برای طراحی و ایجاد سیستم استنتاج فازی در محیط GIS است. در این تحقیق بخشی از توابع عضویت و قوانین فازی به صورت خودکار و با استفاده از داده های ورودی ـ خروجی، و بخشی دیگر به صورت غیرخودکار و از طریق مصاحبه با کارشناس استخراج شدند. برای استخراج خودکار توابع عضویت و قوانین فازی، خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک (GA) به کار گرفته شد. ابتدا توابع عضویت و قوانین فازی اولیه با خوشه بندی داده ها و تصویر کردن آنها بر روی محورهای مختصات استخراج گردیدند و سپس با به کارگیری الگوریتم ژنتیک به بهینه سازی فرم توابع عضویت و قوانین فازی اولیه پرداخته شد. در مرحله نهایی، بخش دیگری از توابع عضویت و قوانین فازی از طریق مصاحبه با کارشناس استخراج گردیدند و به سیستم استنتاج فازی افزوده شدند. سیستم استنتاج فازیِ طراحی شده، دارای کاربردهای مختلفی است. در این تحقیق از این سیستم برای به کارگیری در مکان یابی جایگاه های سوخت در منطقه 2 شهر تهران استفاده شد. با توجه به دیدگاه های کارشناسان سوخت و داده های موجود، از 10 لایه اطلاعاتی تأثیرگذار در مکان یابی جایگاه های سوخت استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که الگوریتم ژنتیک دقت مدل سازی سیستم استنتاج فازی را 53 درصد بیش از خوشه بندی افزایش داده است. همچنین با بررسی هیستوگرام نقشه مطلوبیت جایگاه های سوخت ملاحظه شد که 9 درصد از مساحت کل منطقه پتانسیل لازم را برای احداث جایگاه های سوخت در خود دارد.
تبیین فلسفی – مفهومی جغرافیای سیاسی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها نظام های اجتماعی- فضایی هستند که از ابعاد مختلف طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، و نهادی تشکیل شده اند. در این بین، بعد سیاسی و نهادی به دلیل داشتن قدرت و سازوکار کنترل دیگر ابعاد حیاتی شهر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین دلیل، مناسبات سیاسی و قدرت و تاثیر آن در توسعه فضایی شهر، همیشه مورد توجه جغرافیدانان بوده است.در همین راستا، مسایل شهری در قالب انگاره های حاکم بر جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک نیز مورد توجه قرار گرفته است. جغرافیای سیاسی با رویکرد غالبا درون شهری، نقش رویکردها و تصمیم گیری های سیاسی را در پیدایش و حل مشکلات شهری عمدتا در قالب مدیریت سیاسی شهر بررسی می کند. جغرافیای سیاسی شهر پدیده های سیاسی- فضایی شهر را در کانون مطالعات خود قرار داده و نقش فرایندهای سیاسی و تصمیمات ذی مدخلان اداره امور شهر را در هدایت، کنترل و شکل دهی فضا و سازمان فضایی شهر مورد توجه قرار می دهد. همچنین در ژئوپلیتیک، تاثیر و تاثرات ناشی از تعاملات، ارتباطات و کارکردهای فراشهری از جنبه اثرگذاری بر جریان قدرت سیاسی مورد مطالعه قرار می گیرد. البته این امر به معنی کم توجهی به نقش تعیین کننده پدیده ها و عوامل درون شهری در قدرت سیاسی در سطوح ملی و شهری نیست. در ژئوپلیتیک، شهر به عنوان یک کانون قدرت با قابلیت اثرگذاری گسترده در سطوح مختلف سرزمینی، مورد توجه است. بازیگران سیاسی همواره در راستای کسب قدرت سیاسی به شهر نظر ویژه دارند. از این رو مدیران شهری به عنوان بخشی از بازیگران سیاسی شهر، بدون آشنایی و یا توجه کافی به جغرافیای سیاسی و عوامل ژئوپلیتیکی شهر نمی توانند موجبات توسعه و اداره مطلوب شهر را فراهم نمایند.هدف مقاله حاضر تبیین فلسفی – مفهومی جغرافیای سیاسی شهر و فراهم نمودن چارچوب مناسبی برای مطالعه اهمیت و جایگاه شهر در مباحث جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک و نقش آن در توسعه مدیریت شهری است. روش تحقیق مقاله از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است. یافته های این تحقیق نشان م یدهد که مطالعه شهر از منظر جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک می تواند راهگشای بسیاری از مسایل توسعه شهری، بویژه در کشورهای جهان سوم باشد. از این رو در این مقاله شکل گیری فضاهای شهری تحت تاثیر ساختار و تصمیم گیری های سیاسی و عوامل مختلف طبیعی و انسانی درون و برون شهری در تولید قدرت سیاسی مورد توجه واقع شده است.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهر زنجان با استفاده از مدل CLUE_S(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش میزان پایدار نواحی روستایی بر مبنای مدل تحلیل شبکه، با استفاده از تکنیک بردا مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه روستایی به عنوان یکی از مباحث توسعه با چالش های فراوانی روبه روست و بدون انجام سنجش و برنامه ریزی و تصمیم گیری، پویایی از تصمیم گیری بهینه و فراند بازخورد توسعه پایدار حذف می گردد. در این تحقیق برای سنجش میزان پایداری نواحی روستایی از مدل تحلیل شبکه ای که یکی از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره به شمار می آید، استفاده شده است. مدل تجزیه و تحلیل شبکه از سلسله مراتب کنترل، خوشه ها، عناصر روابط بین بخشی، بین عناصر و بین خوشه ها تشکیل شده است که موضوع تصمیم گیری را به چند سطح مختلف تجزیه می کند و وابستگی درونی بین مولفه ها و درون شبکه را کنترل و مدیریت می کند. در این تحقیق از شاخص های در نظر گرفته شده مربوط به هر یک از ابعاد پایداری برای سنجش نواحی روستایی استفاده شده است. بر اساس چنین هدفی، فرضیه تحقیق این گونه صورت بندی شده است که بین ابعاد پایداری (اجتماعی، اقتصادی و محیطی) منطقه مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. روش شناسی تحقیق توصیفی و تحلیلی است و با استفاده از تکنیک بردار 250 خانوار در 46 روستا در چهار بخش شهرستان فسا مورد بررسی قرار گرفته است، به گونه ای که بعد از محاسبه وزن ها با استفاده از تکنیک بردا، تفاوت در میزان پایداری ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی نواحی روستایی این شهرستان مشخص شود. یافته های تحقیق نشان می دهد به دلیل وجود هم پیوندی میان شاخص ها و معیارها در ابعاد مختلف برای سنجش دقیق پایداری، توجه به گروه ها و ابعاد مختلف پایداری به صورت مستقل از یکدیگر، همچنین استفاده از نظرسنجی ها و در نظر گرفتن نظریات کارشناسی الزامی است و از این رو شیوه تصمیم گیری گروهی با بهره گیری از روش بردا و پرسشنامه و ترکیب داده های آن در مدل ANP به خاطر توجه به ساختار شبکه ای و متقابل شاخص ها و معیارها در این مدل، دارای کارایی بالایی است.
بررسی و تحلیل ویژگی های منحصر به فرد نظام برنامه ریزی فضایی در بلژیک
حوزه های تخصصی:
بررسی نظام برنامه ریزی فضایی در کشورهای مختلف میتواند راهنمایی در راستای اتخاذ تصمیمات مقتضی جهت بهبود نظام عملکردی برنامه ریزی در کشور باشد. کشور بلژیک با وجود مساحت کم آن دارای نظام برنامه ریزی منحصر به فردی است، که ناشی از موقعیت ویژه سیاسی و اجتماعی این کشور است. بلژیک دارای سیستم فدرالی متشکل از سه جامعه فرهنگی و سه منطقه اقتصادی است که برنامه ریزی فضایی در حیطه اختیارات مناطق اقتصادی قرار میگیرد و هر یک از مناطق سیستم برنامه ریزی متفاوتی را دنبال مینمایند. در این مقاله ابتدا ویژگیهای عمومی کشور بلژیک بیان شده و در ادامه مشکلات شهرنشینی و در نهایت، خلاصه ای از سیستم برنامه ریزی فضایی در این کشور مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی نظام برنامه ریزی فضایی در کشورهای مختلف میتواند راهنمایی در راستای اتخاذ تصمیمات مقتضی جهت بهبود نظام عملکردی برنامه ریزی در کشور باشد. کشور بلژیک با وجود مساحت کم آن دارای نظام برنامه ریزی منحصر به فردی است، که ناشی از موقعیت ویژه سیاسی و اجتماعی این کشور است. بلژیک دارای سیستم فدرالی متشکل از سه جامعه فرهنگی و سه منطقه اقتصادی است که برنامه ریزی فضایی در حیطه اختیارات مناطق اقتصادی قرار میگیرد و هر یک از مناطق سیستم برنامه ریزی متفاوتی را دنبال مینمایند. در این مقاله ابتدا ویژگیهای عمومی کشور بلژیک بیان شده و در ادامه مشکلات شهرنشینی و در نهایت، خلاصه ای از سیستم برنامه ریزی فضایی در این کشور مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تغییرات درجه حرارت سطح و پوشش ـ کاربری زمین شهری با استفاده از داده های سنجندة ETM+ (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درجه حرارت سطح زمین (LST) فاکتور مهمی در مطالعات تغییرات دمایی، تخمین مقادیر تابشی، مطالعات تعادل گرمایی و همچنین ابزاری کنترلی برای مدل های آب و هوایی و اقلیم شهری است. در این تحقیق، کوشش شده است که درجه حرارت سطح شهر تهران با استفاده از تصویر سنجندة ETM+، برگرفته در تاریخ 3 ژوئن سال 2001 تخمین زده شود. تغییرات درجه حرارت سطح به دست آمده نسبت به انواع پوشش ـ کاربری زمین، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین دقت طبقه بندی انواع پوشش ـ کاربری زمین، ارزیابی شد و مشخص گردید که دقت طبقه بندی با استفاده از مؤلفه های MNF افزایش می یابد. مقادیر گسیل مندی و درجه حرارت سطح با به کارگیری روش SEBAL بر روی دادة ماهواره ای تخمین زده شد. علاوه بر این، ارتباط درجه حرارت سطح با مقادیر NDVI و کسر پوشش گیاهی ارزیابی گردیدند. به علاوه، رابطه رگرسیون درجه حرارت سطح و پوشش گیاهی به تفکیک انواع مختلف پوشش گیاهی محاسبه و ارائه شد. نتایج به دست آمده از بررسی ها، نشان دهندة وابستگی شدید بین درجه حرارت سطح و مقادیر NDVI و FVC برای انواع پوشش ـ کاربری زمین است. نتایج حاصل از انجام تحلیل رگرسیون بین پارامترهای تعیین مقادیر پوشش گیاهی و درجه حرارت سطح، حاکی از آن است که روش به کار رفته، برای تخمین مقادیر گسیل مندی و درجه حرارت سطح، در مناطق شهری غیریکنواخت با دقت مناسب و پذیرفتنی عملی است و می تواند به منظور برآورد میزان توسعه و تغییرات دمایی شهری در دوره زمانی معین مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی ساختار سکونتگاه های روستایی در رابطه با عوامل مهم جغرافیایی در روستاهای آستارا
حوزه های تخصصی:
عوامل گوناگونی در انتخاب موقعیت، استقرار مکانی و تحولات سکونتگاه های روستایی دخالت دارند، که در بین عوامل طبیعی، زمین به عنوان زیستگاه انسان و بستر فعالیت های عمرانی در هر سرزمینی نقش بسزای را ایفا می نمایند. استان گیلان با توجه به موقعیت جغرافیایی و شرایط آب و هوایی (بارش، رطوبت)، پوشش گیاهی (جنگل و مرتع)، کوه و دریا در فرایند تحولات مساکن روستایی تحت تاثیر زیادی قرار گرفته است و روند این تغییر و تحولات در مساکن روستایی شهرستان مرزی آستارا به عنوان شمال غربی ترین شهرستان استان گیلان انگیزه انجام این مطالعه شد.
این تحقیق با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی به استناد شکل های توپوگرافی 1:50000 زمین شناسی 1:250000 و 1:100000 انجام شده است.
نتایج مطالعات نشان داد: به سبب ساز و کار عوامل و توان های محیط طبیعی شهرستان و چشم اندازه های زیبایی نظیر: سواحل دریا (روستاهای سیبلی، دربند، ویرمونی ...) جلگه های سرسبز (روستاهای شیخ محله، هردشت، بی بی یانلو ...) کوه پایه های نیمه جنگلی (روستاهای صیادلر، باسکم چال ...) و نهایتا آخرین سطوح ارتفاعی منطقه که جزء سحر انگیزترین مناطق کوهستانی جنگلی مرتعی شمال کشور می باشد (گردنه حیران، فندق پشته، آق مسجد ...) و البته در کنار همه توان های طبیعی، هم جواری با کشور آذربایجان، تغییر و تحول زیادی در نوع مصالح و فرم معماری در مساکن روستایی آستارا صورت گرفته است. گوناگونی محیط جغرافیایی، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری و تحولات اقتصادی و اجتماعی دو دهه اخیر سبب شده تا الگوی مسکن روستایی در آستارا متفاوت با دیگر نقاط کشور باشد
تعیین اولویت های سرمایه گذاری در مناطق اکوتوریستی شهرستان ارومیه
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت و مهاجرت روستاییان به شهرها، تنوع بخشیدن به اقتصاد روستایی را اجتناب ناپذیر کرده است. هدف این تحقیق کمک به سیاس تگذاران، تصمیم گیرندگان و دست اندرکاران در عرصه اقتصاد روستایی و تعیین اولویت سرمایه گذاری در مناطق اکوتوریستی شهرستان ارومیه است. یکی از بخش هایی که در مناطق روستایی دارای پتانسیل کافی برای سرمایه گذاری و رشد صنعت اکوتوریسم است، که می تواند باعث ایجاد تقاضا برای فرآورده های کشاورزی و صنایع روستایی شود. از سوی دیگر، با انتقال نیروی مازاد کشاورزی به بخش خدماتی توریسم، بیکاری فصلی و دائمی کاهش یافته و از میزان مهاجرت روستاییان به مناطق شهری کاسته می شود. در این پژوهش که به صورت پیمایشی انجام گرفته است، برای تعیین اولویت های سرمایه گذاری چهار معیار، اجتماعی، زیرساختی، امنیت و طبیعی به کارگرفته شده است.
جامعه آماری شامل مناطق روستایی شهرستان ارومیه و جامعه نمونه آن، هشت منطقه اکوتوریستی منتخب در این شهرستان است. به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته و برای که از روش های ارزیابی چند معیاری است، (AHP) تجزیه و تحلیل داده ها، از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که چهار معیار یاد شده برای سرمایه گذاران به ترتیب اهمیت 0 و / 0 ؛زیرساختی با ضریب 201 / 0؛ اجتماعی با ضریب 225 / عبارتند از معیارهای: امنیت با ضریبی معادل 552 .0/ معیار طبیعی با 052 نتایج همچنین نشان م یدهد که در میان مناطق اکوتوریستی روستایی، جاده شهید کلانتری، جزایر دریاچه ارومیه، و سیرداغی، به ترتیب مستعدترین مناطق اکوتوریستی شهرستان ارومیه برای سرمایه گذاری شناسائی شدند
مقایسه اثرپذیری مناطق مرزی و مرکزی کشور از مواد مخدر و تأثیر آن بر اقتصاد خانوار(مطالعه موردی تایباد و تهران)
حوزه های تخصصی:
امروزه پدیده مواد مخدر به یکی از مهم ترین مشکلات جوامع بشری تبدیل شده است و ابعاد این مشکل به حدی است که به صورت تهدیدی برای سلامت بشری و رفاه ملی، استقلال و امنیت و ساختار اجتماعی کشورها در آمده است هدف اصلی این پژوهش به جغرافیای کشت و راه های ورودی ترانزیت موادمخدر از مرزهای شرقی و چگونکی تأثیر آن بر اقتصاد خانوارها می باشد که نزدیکی به مرزهای شرقی براقتصاد و معتادکردن سرپرست خانوارها تأثیر بیشتری دارد. در پی اثبات فرضیه مقاله می¬باشیم که به نظر می¬رسد هر چه از مناطق مرکزی به نواحی مرزی کشور نزدیک شویم مواد مخدر تأثیر بیشتری بر اقتصاد خانوار دارد.این پژوهش با روش کتابخانه¬ای و مقایسه¬ای انجام شده است. یافته های به دست آمده بیانگر آن است که مردان معتاد در مقایسه شهر تهران و شهرستان تایباد از نظر نزدیکی به مناطق کشت و تولید موادمخدر، فقر و محرومیت، تهیه آسان مواد، کمبود امکانات اجتماعی، وجود پدر معتاد در خانواده دارای تفاوت های معناداری بوده اند. بیکاری، استعمال تفننی مواد، نداشتن سواد، مشکلات و درگیری در خانواده، ازدواج زودرس، از دست دادن امکانات مالی، استعمال مواد مخدر در جهت بالا بردن انرژی معنادار نبوده است. نتیجه گیری: نزدیکی جغرافیای به مرزهای شرقی بیشترین تأثیر را بر اقتصاد سرپرست خانواده¬های مرزنشین (تایباد) دارد
بررسی راه کار کاهش حجم ترافیک شهری به وسیله ایجاد مسیرهای ویژه دوچرخه سواری مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش دوچرخه سواری به عنوان یک موقعیت سفر، بخشی از حمل و نقل است تا در جای گزینی ماشین شخصی و تشویق به استفاده از آن نقش آفرین باشد. اگرچه ترافیک دوچرخه تنها درصد ناچیزی از کل جریان ترافیک را تشکیل می دهد، ولی تاثیر همین درصد ناچیز نیز باید در برنامه ریزی های حمل و نقل ایران در نظر گرفته شود. به همین منظور بسیاری از شهرها برنامه ریزی گسترده ای را برای تامین تسهیلاتی از قبیل اختصاص راه های مخصوص دوچرخه سواری به صورت خطوط ویژه عبور و مرور دوچرخه در خیابان ها به اجرا درآورده اند. در این رابطه افزایش استفاده از دوچرخه در حمل و نقل شهری، به واسطه ایجاد مسیرهای مناسب دوچرخه سواری، در کاهش حجم ترافیک شهری موثر خواهد بود. شهر شیراز با حجم بالا و تراکم زیاد جمعیت به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران محسوب می شود که در صدد است تا با راه اندازی مترو (در آینده نزدیک) و دوچرخه سواری، ترافیک شهری و مشکلات ناشی از آن را کاهش دهد. هدف از ارایه این پژوهش، بررسی رابطه ایجاد مسیرهای ویژه دوچرخه سواری و کاهش حجم ترافیک شهری در بافت تاریخی شهر شیراز می باشد.
این پژوهش بر این فرضیه استوار است که بین میزان استفاده از دوچرخه (به واسطه ایجاد مسیرهای مناسب دوچرخه سواری) و کاهش حجم ترافیک رابطه وجود دارد. برای بررسی این فرضیه از تحلیل های آماری و تحلیل های شبکه ای به واسطه نقشه های GIS استفاده شده است. روی کرد کلی حاکم بر روش تحقیق در این مقاله، ترکیبی از روش های تحلیل فضایی و تحلیل رابطه ای است و روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی است. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تنها افزایش دوچرخه سواری در کاهش حجم ترافیک موثر نیست بلکه عوامل دیگری هم چون مسیر های ویژه دوچرخه سواری نقش مهمی در این کاهش ترافیک خواهند داشت.