فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۰۲۱ تا ۸٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه اکوتوریسم از طریق ایجاد فرصت های شغلی، منافع اقتصادی بی شماری را به طور مستقیم متوجه مردم بومی مناطقمحروم می کند و با ایجاد امکاناتی باکاربری اقتصادی و تامین اعتبارات برای افراد در حرفه های مرتبط با این صنعت باعث ارتقای کیفیت زندگی مردم محروم در راستای اهداف توسعه ی انسانی می گردد.توسعه انسانی معیار کلی است که هدف آن توسعه و خلق شرایطی است که مردم بتوانند در آن از عمر طولانی و زندگی سالم و سازنده ای بهره مند شوند. توسعه ی انسانی این امکان را فراهم می کند تا مردم دوباره در مرکز توجه توسعه جای گیرند و از امکانات بهتر بهرمند شوند. با توجه به دور بودن برخی مناطق روستایی از مراکز شهری باعث بوجود آمدن شکافی در بین مردم شهر و مناطق روستایی از هیس برخورداری از امکانات و منابع رفاهی و به طبع بوجود آمدن نوعی عقب افتادگی نیروی انسانی در این مناطق شده که کمتر مورد توجه قرار گرفته است از این رو با توجه به پدیده ی اکوتوریسم که اغلب در روستاها و مناطق دورافتاده رخ می دهد و از آنجا که این مناطق با کمبود منابع و امکانات معیشتی و بالا بودن میزان فقر مواجه هستند، از این رو اکوتوریسم می تواند با توجه به سند چشم انداز ایران که بر نیروی انسانی توجه ورزیده است، به عنوان یک ابزار مهم اقتصادی و حافظ طبیعت در این راستا گام بر دارد. برای بررسی دقیقتر پژوهش حاضر در مقیاس کوچکتر بین 7 منطقه ی اکوتوریسمی در شهرستان تالش واقع در استان گیلان در بعد نرخ بیکاری بین 382 نفر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که ورود اکوتوریسم ها به مناطق بکر و محروم از نظر بعد اقتصادی در توسعه ی انسانی بر میزان نرخ بیکاری مردم منطقه با توجه به میانگین رتبه ها و با اخذ رتبه ی 95% اطمینان، طبیعت گردها با ورود خود به منطقه و بهره مند شدن از تمامی امکانات مورد نیاز خود از مردم بومی تاثیر قابل توجهی بر نرخ بیکاری که از مهمترین شاخص های توسعه ی انسانی است، در منطقه ها دارند.
نقش منابع و کانال های ارتباطی و اطلاعاتی در توانمندسازی زنان روستایی شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این تحقیق بررسی نقش کانال های ارتباطی و اطلاعاتی در توانمندسازی زنان روستایی است. جامعة آماری تحقیق کلیة زنان روستایی بالای پانزده سال شهرستان دیواندره (استان کردستان) بودند (N=17101). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 131 نفر از آن ها انتخاب شدند. برای اعتبار بیشتر یافته ها 180 پرسشنامه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، با انتساب متناسب، توزیع و در نهایت 166 پرسشنامه تکمیل و تجزیه و تحلیل شد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن را پانل متخصصان و پایایی آن را ضریب آلفای کرونباخ تأیید کرد (7/0α>). تجزیه و تحلیل داده ها به وسیلة نرم افزار SPSSwin18 انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد رابطه ای مثبت و معنا دار، در سطح 1 درصد، بین منابع و کانال های ارتباطی و اطلاعاتی (محلی، ملی، بین المللی) با توانمندسازی زنان روستایی وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد منابع و کانال های ارتباطی و اطلاعاتی (محلی، ملی، بین المللی) قادرند 2/53 درصد از تغییرات واریانس متغیر وابستة تحقیق را تبیین کنند.
کارآفرینی و توسعه روستایی؛ آموزه هایی از تجارب کشور چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی در بهره گیری از توان محلی محسوب شده و در برنامه ریزی توسعه روستایی مورد توجه بیشتری قرار گرفته است . مقاله حاضر با رویکردی پژوهشی با تأکید بر کارآفرینی روستایی به بررسی سیاست گذاری ها و برنامه های عملیاتی توسعهکارآفرینی روستایی در کشور چین پرداخته است. با توجه به نوپا بودن کارآفرینی روستایی در ایران، هدف اصلی این مقاله، شناسایی نتایج برنامه های موفق کارآفرینی روستایی در کشور چین به منظور بهرمندی از آنها در تدوین برنامه های کارآفرینی روستایی در ایران است. مطالعات این پژوهش نشان می دهد که چالش های متعددی در برنامه های کارآفرینی روستایی کشور چین وجود داشته است و اتخاذ راهبردهای مناسب مختلف بویژه در سه دهه گذشته نظیر صنعتی سازی تواحی روستایی و ارائه خدمات آموزشی و ... موجب موفقیت برنامه های کارآفرینی روستایی در این کشور شده است.
بررسی نقش کار پنهان زنان در سطح رفاه خانوار روستایی مطالعه موردی: زنان روستایی شهرستان هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان حدود نیمی از جمعیت روستایی را تشکیل داده و علی رغم وضعیت نامناسب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نقش قابل توجهی در جامعه ایفا می نمایند. آنان علاوه بر مسئولیت مدیریت منزل و تربیت فرزندان، در فعالیت های کشاورزی و دامداری در خانواده نیز مشارکت دارند. اما متأسفانه با وجود تلاش زیاد زنان در جوامع روستایی، نقش این گروه غالباً در فعالیت های تولیدی و اقتصادی نادیده گرفته می شود. با این نگرش هدف مقاله حاضر بررسی نقش کار پنهان زنان در سطح رفاه خانوارهای روستایی شهرستان هامون می باشد. روش تحقیق مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. در این راستا ابتدا داده ها و اطلاعات مرتبط با فعالیت های زنان روستایی در بخش کشاورزی و دامداری در طی دوره های ماهانه جمع آوری، سپس میزان درآمد( در صورت دریافت دستمزد) برآورد گردید. در ادامه به نقش کار پنهان زنان روستایی(با توجه به تعدیل عامل مداخله گر درآمد همسر) در سطح رفاه خانوارها پرداخته شد. یافته ها نشان می دهد، برآورد ارزش پولی کار پنهان زنان روستایی شهرستان هامون در امور کشاورزی و دامداری به طور میانگین ماهانه 7405000 ریال می باشد همچنین بین چهار گروه درآمدی خانوارهای روستایی و کار پنهان زنان تفاوت معنا داری دیده می شود. لذا پیشنهاد می گردد:با توجه به اینکه کار پنهان زنان روستایی قلب اقتصاد خانواده است، فرهنگ سازی های لازم در زمینه ارزشمند نمایاندن این خدمات که در حجم تولید ملی انکار ناپذیر است صورت گیرد و دولت با حمایت از طرح های کوچک زود بازده تولیدی و ارائه تسهیلات مالی زمینه استفاده از این نیروی عظیم انسانی را فراهم آورد.
انتقال پایتخت؛ مخالفان و موافقان
حوزه های تخصصی:
بررسی جایگاه مناطق آزاد تجاری جزیره قشم در توسعه پایدار و امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه آزاد قشم با سابقه تأسیس21 ساله توانسته در زمینههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فعالیتهای درخور توجهی داشته باشد. تا قبل از ایجاد منطقه آزاد در جزیره، شاخصهای توسعه (اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیستمحیطی) در کمترین مقدار قرار داشت. این پژوهش با هدف بررسی جایگاه مناطق آزاد تجاری جزیره قشم در توسعه پایدار و امنیت اجتماعی انجام شد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانهای و آمار مستند در مرکز آمار ایران انجام گرفت. نتایج تحقیق حاکی از این است که با ایجاد منطقه آزاد قشم شاخصهای توسعه اجتماعی و نماگرهای اقتصادی مانند گسترش بازارهای تجاری، اسکلهها، گمرکها، اشتغال روند رو به رشدی داشتهاند، از طرف دیگر، با وجود تأثیرات مثبت حاصل از ایجاد منطقه آزاد قشم در برخی از شاخصهای امنیتی و جرم نظیر قاچاق کالا، فروش مشروبات الکی و غیره افزایش یافته است. تبعات این جرائم در آینده نیز بر ساختار شهری قشم بیتأثیر نخواهد بود.
کاربرد روش انتخاب تجربی در مطالعه انتخاب محیط مسکونی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«محیط مسکونی» و «فرآیند انتخابِ آن»، از موضوعات اصلی در مطالعات برنامه ریزی شهری محسوب می شوند. عدم قطعیت و پیچیدگیِ رفتار انسان، چه شهروندان و چه تصمیم سازان، بر فرآیند انتخاب اثر می گذارد. در سال های اخیر، برای مطالعه ی قواعد مولد و عوامل اثرگذار بر این فرآیند، از روش های ارزش گذاری اقتصادی و به ویژه، روش انتخاب تجربی استفاده شده است. با گذشت بیش از سه دهه از ظهور و کاربرد گسترده ی روش انتخاب تجربی، در کشور ما به این روش کمتر پرداخته شده است. هدف این مقاله، معرفی کاربرد روش انتخاب تجربی در مطالعه ی انتخاب محیط مسکونی شهری است. طبق نتایج این پژوهش، استفاده از روش انتخاب تجربی فرصتی مناسب برای سنجش ارزش های محیطی است که کمتر در برنامه ها و پروژه های شهری مورد توجه بوده اند. شناسایی و رتبه بندی ارزش های محیطی، سنجش میزان تمایل به پرداخت افراد، ارزیابی سیاست ها و ارائه ی پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود، از دیگر مزیت های کاربرد روش انتخاب تجربی در این زمینه است.
بررسی و تحلیل جاذبه ها و پتانسیل های اکوتوریسمی شهرستان ارومیه با استفاده از مدل استراتژیک SWOT*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول شصت سال گذشته جهان شاهد تغییرات چشم گیری در زمینه شیوه مسافرت از یک مکان به مکان دیگر بوده است. در این مدت نه تنها شیوه های مسافرت بلکه مقاصد گردشگری، انگیزه و تعدد این مسافرت ها نیز تغییر نموده است. یکی از این تغییرات پیدایش شکل خاصی از گردشگری به نام اکوتوریسم است که در سال های اخیر رشد بسیار سریعی داشته و به یکی از پدیده های مهم صنعت گردشگری تبدیل شده است. این شکل گردشگری احترام عمیقی نسبت به مردم، مکان های گردشگری و اشیایی که مورد بازدید قرار می گیرند دارد و در آن تأکید خاصی روی حفاظت از منابع طبیعی و فرهنگی، درگیر کردن مردم محلی در فرآیندهای برنامه ریزی و ایجاد رفاه برای این مردم دیده می شود. شهرستان ارومیه واقع در شمال غرب ایران با تنوع منابع اکولوژیکی و فرهنگی، فرصت ها و نقاط قوت بسیار زیادی برای سرمایه گذاری در زمینه توسعه اکوتوریسم دارد. پژوهش حاضر با بررسی این فرصت ها و قوت ها و تعیین نقاط ضعف و تهدیدها، به ارائه استراتژی های مناسب برای توسعه اکوتوریسم این منطقه می پردازد. این پژوهش با توجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع تحلیلی، توصیفی و پیمایشی است. در این تحقیق پس از تهیه کلیات و چهارچوب نظری، جهت کسب اطلاع از مناطق مورد مطالعه و بررسی جایگاه و چگونگی گردشگری در آن منطقه، اقدام به انجام عملیات میدانی گردید. به طور کلی سه پرسشنامه (گردشگران، مردم بومی، مسئولین) طراحی و پس از تکمیل این پرسشنامه ها، برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و مدل SWO استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که شهرستان ارومیه با مجموع 40 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیتها و با امتیاز وزنی 13/3 و 82/2 به ترتیب برای نقاط قوت و فرصت، پتانسیل ها و توانمندی های فراوانی برای توسعه اکوتوریسم دارد ولی در عین حال 19 نقطه ضعف و تهدید فراروی اکوتوریسم منطقه به عنوان محدودیت ها و تنگناها و با امتیاز وزنی 78/3 و 22/3 به ترتیب برای ضعف ها و تهدیدها نشان می دهد که اکوتوریسم این منطقه با چالش ها و مشکلات جدی و اساسی مواجه می باشد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که توسعه اکوتوریسم در توسعه اقتصادی منطقه تأثیر بسیار زیادی دارد و در صورت برنامه ریزی درست و استفاده بهینه و منطقی از جاذبه های اکوتوریسمی و رفع مشکلات و نقاط ضعف و استفاده از فرصت های موجود، می توان شاهد توسعه اقتصادی در زمینه های ایجاد درآمد، اشتغال، تنوع فعالیت های اقتصادی و به طور کلی افزایش سطح رفاه برای مردم شهرستان بود.
تحلیل فضایی بافت فرسوده شهری با تأکید بر راهبردهای ساماندهی فیزیکی– فرهنگی (نمونه موردی: شهر اسلام آبادغرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرسازی و مدنیت دو دستاورد گرانبهای بشر در طول تاریخ بوده اند. با این حال، همزمان با رشد و گسترش شهرها در طول زمان، قسمت هایی از آنها همانند اجزاء یک دستگاه دچار فرسودگی شده و به ترمیم و رسیدگی نیاز پیدا می کنند. بافت های فرسوده شهرها علاوه بر تحمل بار مسایل کالبدی و فیزیکی، از لحاظ اجتماعی و فرهنگی هم دچار مشکل اند و در واقع از چرخه اقتصادی شهر خارج شده اند. شهر اسلام آبادغرب با جمعیتی حدود 92000 نفر هم اکنون با مشکل بافت فرسوده ای به مساحت حدود 58 هکتار در قسمت های مرکزی و شمالی، که جمعیتی حدود 37000 نفر را در خود جای داده روبروست. این مقاله در پی یافتن پاسخ برای الف) چگونگی پراکنش فضایی بافت فرسوده در شهر اسلام آبادغرب و ب) کشف روابط میان ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی با کالبد فرسوده شهر است. در این پژوهش جامعه آماری شامل 8541 خانوار است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران تعداد 160 نمونه از بین انها برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. برای مشخص کردن روایی سؤالات از آلفای کرانباخ و برای آزمون سؤالات پرسشنامه ها هم از دو روش آماری آزمون T تک نمونه ای (T-Test) و روش همبستگی پیرسن استفاده شده است. با استفاده از دو روش مذکور به آزمون رابطه بین متغیر وابسته فرسودگی بافت در شهر اسلام آباد غرب با 4 متغیر مستقل: الف) اقتصادی ب) فرهنگی پ) اجتماعی و ت) مدیریتی پرداخته شد. برای آزمون های آماری از نرم افزار SPSS و برای ایجاد بانک اطلاعاتی و ایجاد لایه های موردنیاز و ترسیم نقشه ها از نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. ازیافته های تحقیق می توان به الگوی پراکندگی فضایی بافت در قسمتهای مرکزی شهر اشاره کرد که از نظر جغرافیایی منطبق با قسمت های قدیمی و متراکم تر شهر است. همچنین نشان دادن رابطه بین ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و عدم مدیریت موجود در بافت با فرسودگی بافت و کالبد آن از دیگر یافته های این تحقیق است که با ضریب اطمینان %95 و بالاترین سطح معناداری 000/0 تأیید شده است.
مکان یابی احداث پیست های اسکی از دیدگاه گردشگری (مطالعه موردی: مناطق شمالی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورزش اسکی، یکی از ورزش های زمستانی در بسیاری از کشورها محسوب می شود و مسافران و گردشگران زیادی از مناطق مختلف برای انجام اسکی مبادرت می روزند. بنابراین شناسایی مکان های مستعد احداث پیست اسکی در جهت جذب گردشگر، ضرورت پیدا می کند. ارتفاعات استان تهران به خاطر شرایط مساعد اقلیمی و طبیعی و همچنین وجود شهرهای بزرگ و جاذبه های اطراف آن، از مناطق مستعد احداث پیست اسکی در کشور می باشد. اما از آنجایی که این پیست ها با اهداف متفاوتی ساخته شده و ممکن است شاخص های مختلف استاندارد اسکی به ویژه از نگاه گردشگری در این پیست ها کاملاً رعایت نشده باشد، بنابراین مکان یابی بهنیه احداث پیست به ویژه در جهت حذب گردشگر در این منطقه ضروری می باشد. در این تحقیق از 13 شاخص استاندارد برای احداث پیست اسکی استفاده شد. در مرحله اول، ضریب نهایی هر شاخص از طریق فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) تعیین شد و سپس لایه های اطلاعاتی هر شاخص در نرم افزار ARC GIS ساخته و طبقه بندی گردید و سپس با ترکیب این لایه ها، نقشه نهایی تهیه و 6 پیست اسکی مستعد انتخاب شد. نتایج نشان می دهد که بخشهایی از دهستان رودبار قصران در شهرستان شمیرانات، بخش مرکزی دهستان آبعلی در شهرستان دماوند و بخش مرکزی و غربی شهرستان فیروزکوه، مستعدترین مناطق برای احداث پیست اسکی می باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که هر سه پیست اسکی موجود در منطقه به ویژه پیست آبعلی، تقریبا با یافته های تحقیق، همخوانی و سازگاری دارد
سنجش و اولویت بندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان دلفان با استفاده از مدل تصمیم گیری ویکور (مطالعه موردی: دهستان خاوه شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین ابعاد چندگانه توسعه پایدار، بعد اجتماعی یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود. در این بین پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد توسعه پایدار بیش تر با ابعاد کیفی زندگی انسانی همگام است و بر مفاهیمی چون آینده نگری، عدالت محوری، مشارکت، توانمند سازی، دسترسی برابر، ارتقاء هویت فرهنگی و ثبات نهادی تأکید دارد. هدف از این پژوهش سنجش و اولویت بندی مقدار پایداری اجتماعی در محدوده روستاهای دهستان خاوه شمالی از توابع بخش مرکزی شهرستان دلفان استان لرستان است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است؛ بدین منظور از مدل تصمیم گیری چند معیاره ی ویکور (VIKOR) و شیوه های تحلیلی مربوطه جهت رتبه بندی 10 روستای مورد مطالعه استفاده شد. سرانجام در این مدل مقدار Q بیانگر رتبه نهایی هر روستا از مجموع 11 شاخص مورد مطالعه است. این مقدار بین عدد صفر تا یک تعیین می گردد و هرچه به عدد صفر نزدیک تر باشد نشان دهنده مطلوبیت پایداری اجتماعی و هر چه به عدد یک نزدیک تر نشانگر ضعف پایداری اجتماعی است. در این راستا حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران برابر با 150 خانوار روستایی تعیین گردید. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های یازده گانه پایداری اجتماعی در چارچوب مدل ویکور نشان می دهند که روستاهای کفراج، سراب غضنفر و ایرانشاهی بالاترین و روستای سرخانجوب سفلی، نورمحمد زمانه و عزیزآباد پایین ترین مقدار پایداری اجتماعی را در بین روستاهای نمونه دارند. هم چنین میانگین Q در 10 روستای مورد مطالعه برابر با 0.520 بدست آمد که نشان می دهد در مجموع پایداری اجتماعی در دهستان خاوه شمالی پایین تر از حد متوسط است. لذا در راستای بهبود سطح پایداری اجتماعی در دهستان خاوه شمالی می بایست اقداماتی چون توزیع عادلانه امکانات و فرصت ها؛ ارایه خدمات اجتماعی مناسب و کافی برای همه افراد جامعه، بویژه در بخش های آموزش و سلامت؛ رفع تبعیض های اجتماعی و جنسیتی؛ ارتقاء مسوولیت پذیری سیاسی و مشارکت اجتماعی را در کانون برنامه ریزی توسعه اجتماعی قرار داد.
نقش عضویت در تشکل های روستایی بر سطح سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق تحلیلی – مقایسه ای حاضر با هدف کلی بررسی تاثیر عضویت در تشکل های روستایی بر سطح سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی زنان روستایی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را 5000نفر از زنان روستایی در شهرستان کنگاور واقع در استان کرمانشاه تشکیل دادند. با استفاده از جدول بارتلت حجم نمونه 380 نفر تعیین شد.به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد.تحلیل داده ها با استفاده از محاسبات آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، نما و ...) و استنباطی (آزمون t مستقل، تحلیل مقایسه ای وضعیت سرمایه اجتماعی با استفاده از معیار ISDM و آزمون یومان ویتنی) انجام شد.بر اساس یافته های تحقیق سطح سرمایه اجتماعی زنان روستایی مورد مطالعه در حد متوسط بود.اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد بین سطح سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی زنان عضو و غیر عضو تشکل های روستایی وجود داشت. یافته ها بیانگر این نتایج بود که بها دادن به زندگی و ظرفیت پذیرش تفاوت ها در میان زنان عضو تشکل های روستایی نسبت به دیگر مولفه های سرمایه اجتماعی از میانگین بیشتری برخوردار بود. در حالی که در بین زنان غیر عضو پیوند های کاری از میانیگن بیشتری برخوردار بود.
بازآفرینی مفهوم محله در شهرهای ایرانی- اسلامی برپایه اصول نوشهرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
3 - 12
حوزه های تخصصی:
درشهرهای سنتی، نواحی مسکونی به محله های مختلف تقسیم می شدند و افراد با علایق مشابه در محله های خود برای تأمین راحتی، حمایت و امنیت بیشتر گرد هم می آمدند. دردوران معاصر، با رواج یافتن اقدامات شهرسازی جدید، محلات تازه تاسیس شهری با بی توجهی به ماهیت محلات سنتی و تسلط ماشین بر انسان مفهومی کاملا غریب و بی معنا پیدا کرده اند و تنها در حد یک واحد تقسیمات شهری بکار گرفته می شوند. از طرفی با توجه به اینکه محلات شهرهای اسلامی، روزگاری محل تبلور پویایی اجتماعی و اقتصادی در حیات شهری بوده اند و اکنون به سبب عدم معاصرسازی کالبد و فعالیتهای موجود، با آسیب های متعددی روبرو شده اند؛ نیاز به بازآفرینی مفهوم محله امری ضروری تلقی می گردد. به همین دلیل بکارگیری اندیشه های مکتب اصفهان به عنوان نماد شهرسازی بومی از یک سو و اصول نوشهرگرایی به عنوان نمادی از نظریه های معاصر از سویی دیگر می تواند در راستای اهداف توسعه ی پایدار همبستگی محله ای گذشته را به محلات امروزی بازگردانده و درعین حال پاسخگوی نیازهای کنونی ساکنین باشد. پژوهش حاضر به دنبال معاصر سازی و بازآفرینی ارزش های گذشته محلات شهری در پاسخ به عدم کارایی کاربری ها و زیرساختهای توسعه های جدید شهری است تا بتواند به اهداف مورد نظر یعنی احیاء ساختار کالبدی، تقویت هویت فضایی- کالبدی و جذب ساکنین دست یابد این امر بدون باززنده سازی کالبدی و عملکردی محله محقق نخواهد شد. به همین منظور، برای بهره بردن از نتایج تحقیقات جهانی و داخلی، با روش اسنادی به جمع آوری اطلاعات اولیه پرداخته و از طریق مشاهده و استفاده از منابع کتابخانه ای مولفه های مهم و اصلی تشکیل دهنده ی محله در شهر ایرانی- اسلامی و تئوری های معاصر به لحاظ کالبدی شناسایی شده و در نهایت با توجه به همسو بودن اصول و قواعد دو جریان نوشهرگرایی و مکتب اصفهان و تمایز های اندک آنها، می توان به محله ای دست یافت که با باززنده سازی ارزش های گذشته، هویت ایرانی- اسلامی خود را حفظ کرده و در عین حال ویژگی های محلات معاصر، متناسب با نیازهای ساکنین را در خود جای دهد. معیارهایی همچون پیوستگی فضایی، تنوع فضایی، سلسله مراتب و محله محوری از مواردی است که می تواند محله ای با هویت ایرانی- اسلامی را به تصویر کشیده و بر پایه نوشهرگرایی مواردی نظیر : سرزندگی، ایمنی،حس تعلق، نظارت ناخودآگاه و امنیت نیز در محلات فراهم گردد. درشهرهای سنتی، نواحی مسکونی به محله های مختلف تقسیم می شدند و افراد با علایق مشابه در محله های خود برای تأمین راحتی، حمایت و امنیت بیشتر گرد هم می آمدند. دردوران معاصر، با رواج یافتن اقدامات شهرسازی جدید، محلات تازه تاسیس شهری با بی توجهی به ماهیت محلات سنتی و تسلط ماشین بر انسان مفهومی کاملا غریب و بی معنا پیدا کرده اند و تنها در حد یک واحد تقسیمات شهری بکار گرفته می شوند. از طرفی با توجه به اینکه محلات شهرهای اسلامی، روزگاری محل تبلور پویایی اجتماعی و اقتصادی در حیات شهری بوده اند و اکنون به سبب عدم معاصرسازی کالبد و فعالیتهای موجود، با آسیب های متعددی روبرو شده اند؛ نیاز به بازآفرینی مفهوم محله امری ضروری تلقی می گردد. به همین دلیل بکارگیری اندیشه های مکتب اصفهان به عنوان نماد شهرسازی بومی از یک سو و اصول نوشهرگرایی به عنوان نمادی از نظریه های معاصر از سویی دیگر می تواند در راستای اهداف توسعه ی پایدار همبستگی محله ای گذشته را به محلات امروزی بازگردانده و درعین حال پاسخگوی نیازهای کنونی ساکنین باشد. پژوهش حاضر به دنبال معاصر سازی و بازآفرینی ارزش های گذشته محلات شهری در پاسخ به عدم کارایی کاربری ها و زیرساختهای توسعه های جدید شهری است تا بتواند به اهداف مورد نظر یعنی احیاء ساختار کالبدی، تقویت هویت فضایی- کالبدی و جذب ساکنین دست یابد این امر بدون باززنده سازی کالبدی و عملکردی محله محقق نخواهد شد. به همین منظور، برای بهره بردن از نتایج تحقیقات جهانی و داخلی، با روش اسنادی به جمع آوری اطلاعات اولیه پرداخته و از طریق مشاهده و استفاده از منابع کتابخانه ای مولفه های مهم و اصلی تشکیل دهنده ی محله در شهر ایرانی- اسلامی و تئوری های معاصر به لحاظ کالبدی شناسایی شده و در نهایت با توجه به همسو بودن اصول و قواعد دو جریان نوشهرگرایی و مکتب اصفهان و تمایز های اندک آنها، می توان به محله ای دست یافت که با باززنده سازی ارزش های گذشته، هویت ایرانی- اسلامی خود را حفظ کرده و در عین حال ویژگی های محلات معاصر، متناسب با نیازهای ساکنین را در خود جای دهد. معیارهایی همچون پیوستگی فضایی، تنوع فضایی، سلسله مراتب و محله محوری از مواردی است که می تواند محله ای با هویت ایرانی- اسلامی را به تصویر کشیده و بر پایه نوشهرگرایی مواردی نظیر : سرزندگی، ایمنی،حس تعلق، نظارت ناخودآگاه و امنیت نیز در محلات فراهم گردد.
ارائه الگوی یکپارچه تخصیص کاربری زمین بر مبنای توان اکولوژیکی در شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
31 - 44
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین به عنوان محصول نهایی فرایند برنامه ریزی فضایی، به دنبال ارائه الگوی مطلوب کاربری زمین و تعیین اولویت های توسعه ای با توجه به ظرفیت هاست. این فرایند در غالب مطالعات صورت گرفته بر اساس تحلیل روند گذشته و تعمیم آن به آینده است که به دلیل عدم قطعیت شرایط و ویژگی های منطقه ای، با تعارض های ذاتی همراه است. از سوی دیگر رویکردهای موجود به دلیل عدم وجود نگاهی یکپارچه و در نظر نگرفتن همه ابعاد توسعه نمی توانند الگوی کاربری زمین مناسب را ارائه کنند. یکی از روش های رایج در این زمینه، ارزیابی و در نظر گرفتن توان و ظرفیت زمین در استقرار انواع کاربری هاست. نکته مشترک همه روش های به کار رفته به منظور ارزیابی توان اکولوژیکی، در نظر گرفتن توسعه یک نوع فعالیت انسانی به عنوان هدف ارزیابی در روند تحقیق بوده است. این در حالی است که در استقرار مکانی توسعه انواع فعالیت ها می توانند در یک رقابت، بهترین و متناسب ترین مکان را با توجه به جمیع شرایط انتخاب کنند. هدف مقاله حاضر، ارائه الگوی یکپارچه تخصیص کاربری زمین بر مبنای توان اکولوژیکی در شهرستان نوشهر برای توسعه چهار نوع فعالیت شهری، کشاورزی، صنعتی و طبیعی است. این مدل مکان های مناسب برای توسعه هر چهار نوع فعالیت را به طور مجزا شناسایی کرده و در نهایت با استفاده از منطق گفتاری و بر مبنای اولویت های فعالیتی، پهنه بندی اولویت قابلیت اراضی را ارائه می کند. نتایج مدل نشان می دهد که در ارزیابی اکولوژیکی یکپارچه توسعه انواع فعالیت های چهارگانه، عمده سطح منطقه دچار تعارض ها میان اولویت های ارزیابی میان توسعه دو یا چند نوع فعالیت است. با توجه به فرآیند تصمیم گیری بر مبنای هدف کلان ارزیابی، مدل در رفع تعارض ها در میان تمامی اولویت ها، زمین مورد نظر را به توسعه طبیعی اختصاص داده و از گسترش توسعه دیگر فعالیت ها در این مناطق جلوگیری کرده است.
نقش گردشگری مذهبی در توسعه روستایی، با تاکید بر کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی مطالعه موردی؛ روستای قپچاق شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری به یکی از بزرگترین و پرمنفعتترین صنایع در اقتصاد جهان تبدیل شده و به عنوان بستری جهت ایجاد تغییرات اجتماعی و اقتصادی در بسیاری از نقاط روستایی کشورهای در حال توسعه به شمارمیرود.علاوه بر این، سود صنعت گردشگری در نواحی روستایی صرفا در بهره اقتصادی خلاصه نمی شود، بلکه این مزایا را میتوان از زوایای مختلفی همچون بهبود کیفیت زندگی روستائیان و سرمایه اجتماعی ارزیابی کرد. هدف تحقیق حاضر, بررسی نقش گردشگری مذهبی در توسعه روستایی، با تاکید بر کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی میباشد. نوع تحقیق کاربردی، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (آزمون فریدمن و آزمون ویلکاکسون) صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، شامل خانوارهای روستای قپچاق که طبق سرشماری سال 1390، دارای 963 خانوار و 3562 نفر جمعیت می باشد، طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم 242 خانوار بدست آمد. یافتههای تحقیق نشان میدهد، گردشگری مذهبی در بین ابعاد اقتصادی, کالبدی, اجتماعی و زیست محیطی تنها در بعد کالبدی بهبود وضعیت کیفیت زندگی خانوارهای روستاهای مورد مطالعه به همراه داشته است، همچنین یافتههای تحقیق در ارتباط با سرمایه اجتماعی خانوارهای روستاهای مورد مطالعه نشان میدهد، در بعد انسجام وضعیت خانوارهای مورد مطالعه بعد از گسترش گردشگری مذهبی بهبود داشته، اما در ابعاد مشارکت و اعتماد اجتماعی، بعد از گسترش گردشگری مذهبی از سطح این ابعاد کاسته شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه غیررسمی پنج تن آل عبا (التیمور مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی شهری و بررسی ارتقای فرضی منطقه حاشیه نشین محله پنج تن آل عبا در شهر مشهد با گذشت زمان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده ها از طریق مطالعات اسنادی و میدانی به دست -آمده است و به منظور آزمون فرضیات پژوهش از روش های آماری تحلیل عاملی، آنالیز واریانس، آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون یومان ویتنی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر 17857 خانوار حاشیه نشین محله پنج تن آل عبا است که 375 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. پایایی مقیاس اصلی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ 88/0 به دست آمد و اثبات گردید. روایی پرسشنامه نیز توسط اساتید و متخصصان تأیید شد. نتایج بیانگر آن است که بین سابقه سکونت و ارتقای کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین، تفاوت معناداری در میزان رضایتمندی نسل اول و دوم ساکن در این منطقه دیده نمی شود. درنهایت یافته های پژوهش نشان می دهند که به-ترتیب شاخص های کالبدی و شاخص های اجتماعی و اقتصادی، دارای بالاترین میزان همبستگی نسبت به کیفیت زندگی شهری هستند.
ارزیابی میزان تأثیرگذاری گویه های تبلیغاتی بر افزایش جذب گردشگر در شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر گرگان دارای موقعیت ممتاز از لحاظ سابقه تاریخی، فرهنگی، موقع جغرافیایی و دسترسی ها می باشد، با این حال عمده جاذبه های گردشگری شهر ناشناخته مانده است، بدیهی است که بهره برداری مناسب از ظرفیت های گردشگری شهر نیازمند مطالعه، بررسی و برنامه ریزی دقیق است. به طوری که موفقیت فعالیت های تبلیغاتی تا حد زیادی بستگی به رسانه و شیوه استفاده از آن دارد. هدف انجام این پژوهش مشخص نمودن کارآمد ترین گویه های تبلیغاتی بر افزایش جذب گردشگر به شهر گرگان از دید مردم و متخصصان امر می باشد. در این مقاله روش تحقیق، ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی و ژرفانگر است. سعی شده است، با استفاده و بهره گیری از مدل شباهت به گزینه ایده آل فازی (Ftopsis)، نظر کارشناسان را در رابطه با اثرگذاری گویه های مختلف تبلیغاتی بر جذب گردشگر با توجه به مولفه های یک رسانه کارآمد گردشگری در شهر مورد مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفته شود. از طرف دیگر نیز نظر جامعه مهمان را در رابطه با عوامل ترغیب کننده سفر به شهر گرگان پرسیده شود و همچنین از فریدمن جهت ارزیابی نظرات آن ها استفاده شده است. و در نهایت برای مشخص نمودن رسانه کارآمد تبلیغاتی در شهر مورد مطالعه، اوزان بدست آمده از نظر جامعه مهمان و کارشناسان را در هم ضرب کرده ایم. یافته ها تحقیق نشان می دهد به ترتیب تلوزیون، اینترنت، روزنامه و مجلات، بروشور، کتاب راهنما، سمینارها و کنفرانس ها بیشترین تاثیر را در جذب گردشگر به شهر گرگان دارا می باشند.
برنامه ریزی راهبردی توسعة گردشگری شهری با استفاده از مدل استراتژیک SOAR (نمونة موردی شهر تفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش سریع شهرنشینی و تغییر در بنیادهای شیوة زندگی در دنیای معاصر، ضرورت برنامه ریزی و مدیریت گذران اوقات فراعت را بیش از پیش نمایان کرده است. از سوی دیگر، در بسیاری از کشورهای موفق در حوزة گردشگری، شهر پایه و اساس توسعة گردشگری است. امروزه، تجربه نشان داده است هرکجا گردشگری به طور اتفاقی و بدون برنامه ریزی و استراتژی مشخص توسعه یابد، مشکلات زیست محیطی و اجتماعی متعددی به وجود می آید و در درازمدت مشکلات آن بیش از فوایدش می شود. از مدل های استراتژیک مورد استفاده در توسعة گردشگری شهری، مدل سنتی «سوات» است؛ اما امروزه طی سال ها استفاده از این مدل کاربردی و ارزیابی آن، این نتیجه به دست آمده است که تأکید بر ضعف ها و تهدیدها موجب کم توجهی به قوّت ها و فرصت ها می شود و به طور ناخودآگاه فرایند تدوین استراتژی به سمت نقاط منفی و جلوگیری از آن ها حرکت می کند. درنتیجه، اندیشمندان با ترکیب تکنیک سوات و دیدگاه مثبت شناسی، مدل استراتژیک SOAR را ایجاد کرده اند.
این پژوهش با هدف توسعة گردشگری در شهر تفت، برای نخستین بار به معرفی مدل استراتژیکSOAR در گردشگری پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها و تحلیل اطلاعات مورد نیاز اسنادی، پیمایشی و میدانی است. برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوّت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج قابل اندازه گیری از تکنیک تحلیلی SOAR استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده، وجود فضای سبز مناسب در شهر تفت، داشتن آب وهوایی بهتر نسبت به شهر یزد و مزیت های دیگر باعث ایجاد پتانسیلی بالا درجهت توسعة گردشگری در این شهر و نیز موجب پدید آمدن فرصت هایی ازقبیل دست یافتن به منبع درآمد مطمئن در شهر و افزایش رغبت سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری شده است. درواقع، شهر تفت قابلیت تبدیل شدن به شهری با اقتصاد پویا و سرآمد در بخش گردشگری را داراست. بنابراین، نتایجی مانند کاهش درصد بیکاری از 5.5 درصد به 2 درصد، رسیدن به سرانة پارک در شهر از 5.7 متر به 8 متر، برگزاری جمعه بازار در دو پارک شهید بنایی و پارک شهر که در آن محصولات کشاورزی و دامی و لبنیات شهر عرضه می شود و نیز آغاز کار مرکز بین المللی قلب محمد رسول الله(ص) واقع در جادة تفت- یزد مورد انتظار است.
تحلیل فضایی الگوهای بزهکاری در منطقه 17 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی پدیده بزهکاری، صرف نظر از این که بزهکار کیست و چه انگیزهای دارد و یا بزهدیده کیست، این موضوع قابل ملاحظه است که در برخی مکانها و بعضی زمانها میزان جرایم بیشتر است. در واقع مکان و زمان در میزان بزهکاری و ایجاد انگیزه برای گذار از اندیشه به عمل مجرمانه نقش دارد. تحلیل فضایی جرایم در شهرها به شناسایی الگوهای رفتار مجرمانه، کشف کانونهای جرمخیز و در نهایت به تغییر این شرایط و خلق فضاهای مقاوم در برابر جرم و رفع نابهنجاریهای شهری کمک میکند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل فضایی الگوهای رفتار مجرمانه و کانونهای جرمخیز مواد مخدر و سرقت در سطح منطقه 17 شهرداری تهران پرداخته است. در تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش از روشهای آماری–گرافیکی در قالب سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرمافزار Spss بهره گرفته شده است. بر مبنای نتایج شاخص نزدیک ترین همسایه، توزیع فضایی جرایم مرتبط با مواد مخدر و سرقت در منطقه 17 شهرداری تهران از الگوی خوشهای پیروی میکند و محدودههای خاصی از سطح منطقه 17 محل تمرکز جرایم مورد بررسی است. همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین تراکم نسبی جمعیت و جرایم مواد مخدر و سرقت رابطه آماری معنیداری وجود دارد.
تحلیل دگرگونی الگوی مهاجرت داخلی کشور با تأکید بر مهاجرت های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
105 - 118
حوزه های تخصصی:
دوران جدید توسعه جوامع، با پدیده بهبود شاخص های بهداشتی و زندگی و شتاب یافتن رشد جمعیت در سراسر جهان همراه بوده و همزمان زمینه ها و انگیزه های اقتصای و اجتماعی و عوامل جابجایی جمعیت بسیار گوناگون و مهاجرت به مثابه انتخابی آسان تر از همیشه نمودار شد؛ از این رو مهاجرت به عنوان یک مشخصه بارز و یک ضرورت، در همه کشورها و در تمام سطوح نمایان شد که در بیشتر موارد گریز از آن نه ممکن بوده است و نه عقلانی. بیشتر نظریه پردازی ها درباره گسترش شیوه تولید سرمایه داری و ادغام ایران در نظام جهانی سرمایه داری، به ویژه در ارتباط با اقتصاد سیاسی نفت و گذار کشور به دوران نوین و عمدتاً درباره اهمیت مهاجرت های روستاشهری صورت گرفته است. این پژوهش با روشی توصیفی _ تحلیلی و با تکیه بر مطالعات اسنادی در پی تحلیل و ارزیابی وضعیت و دگرگونی روند مهاجرت های داخلی کشور و تحولات اساسی به ویژه در دهه اخیر است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد با وجود اینکه مبحث مهاجرت و گسترش شهرنشینی ناشی از مهاجرت در دو دهه 5431 تا 5631 بسیار پر رنگ تر بوده و بیشترین تحولات اجتماعی_ سیاسی کشور در دو دهه 75-5531 روی داده است، اما بیشترین مهاجرت در میان جمعیت کشور به دهه 75 تا 85 مربوط می شود. این تحول مسلماً پیوندی عمیق با مسئله شهرنشینی و گسترش الگوی سکونتی و زندگی شهری دارد. در واقع دهه های 5431 تا 5631، به دلیل تحول ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور و آغاز روند مهاجرت شهری و روستایی شتابان، دوره ای تعیین کننده به حساب می آید، اما دهه 75 تا 85 از نظر حجم و روند مهاجرت ها منحصر به فرد بوده است. از سوی دیگر این دهه با دگرگونی الگوی مهاجرت نیز همراه بوده که با توجه به افزایش جمعیت و تعداد شهرها، الگوی مهاجرت شهر به شهر در حال افزایش بوده و تبدیل به الگوی مسلط مهاجرت شده است؛ به نحوی که امروزه مهاجرت شهر به شهر الگوی اصلی مهاجرت کشور به شمار می رود. این الگو از لحاظ جغرافیایی تحت تأثیر تفاوت های منطقه ای و جذابیت اقتصادی و اجتماعی شهرها و دگرگونی در مزیت های نسبی شهرها در حال تحول است. این پژوهش نشان می دهد که در 15 سال اخیر، میزان مهاجرت های شهر به شهر بین استانی، به تدریج روبه کاهش بوده است و مهاجرت های شهر به شهر بیشتر به ابعاد فاصله ای کم و درون منطقه ای متمایل شده اند. مهاجرت روستا به شهر، سهم کمتری از مهاجرت کل را داشته که بیشتر در ابعاد درون شهرستان رخ داده که این الگو فزونی محسوسی در چند ساله اخیر داشته و در مقابل مهاجرت روستا شهری بین استانی کاهش قابل توجهی داشته است. در مجموع مهاجرت در سال های اخیر ضمن گرایش بیشتر به الگوی شهر به شهر، بیشتر به مهاجرت کوتاه و درون استانی متمایل شده است.