فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۴۱ تا ۷٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی سلسله مراتب شهری و مطالعة شهرهای دارای سطوح مختلف جمعیتی در سرشماری های رسمی کشور، ما را با پدیده ای جدید مواجه می سازد. این پدیده، تبدیل و ارتقای روستاهای کوچک به شهر به رغم داشتن جمعیتی کمتر از آستانة تعریف شده برای شهرشدن است. این سکونتگاه ها که امروزه بیش از یک سوم از شهرهای کشور را تشکیل می دهند، کمترین امکانات، خدمات، تأسیسات و تجهیزات شهری را در خود جای داده اند. مقالة حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از آمارهای سرشماری های رسمی عمومی کشور و بهره گرفتن از نرم افزار ArcGIS برای نشان دادن توزیع فضایی این شهرها، در مقیاس ملی و منطقه ای انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که تبدیل روستاهای کوچک به شهر، در همة دوره ها در نظام شهری ایران وجود داشته است، اما بیشترین تعداد آن را در آخرین سرشماری کشور می توان مشاهده کرد، که از 1139 شهر کشور در آن سال، 370 نقطة شهری جمعیتی کمتر از 5000 نفر داشته اند. از دلایل انتخاب چنین سیاست و راهبردی از طرف وزارت کشور، می تواند وجود رابطة کاملاً مستقیم و معنی دار بین متغیرهای فاصله از پایتخت، فاصله از شهرهای مرکز استان و سال شکل گیری استان با تعداد این گونه شهرها باشد. بدین معنی که هرچه از تهران و از مراکز استان ها بیشتر فاصله بگیریم بر تعداد روستاهای کوچک تبدیل شده به شهر افزوده می گردد. از آنجا که تعداد این گونه شهرها در استان های تازه شکل گرفته مانند خراسان جنوبی بیشتر از استان های دیگر کشور است، می توان استنباط کرد که راهبرد تبدیل نقاط روستایی به شهر، راهبردی اداری-مدیریتی و سیاسی برای تقویت تمرکززدایی و توسعة منطقه ای در نواحی دوردست و مناطق محروم و همچنین سیاستی برای پرکردن شکاف سلسله مراتب شهری در استان ها، شهرستان ها و بخش های تازه شکل گرفته است.
برآورد میزان آگاهی های زیست محیطی دانش آموزان روستایی و رابطه آن با آگاهی والدین و مربیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت برآورد دیدگاه و دانش عمومی افراد جامعه از مسائل مربوط به محیط زیست از آنجایی مشخص میشود که در بسیاری از موارد دانش و نگرش افراد بر روی رفتار و عملکرد آنها موثر است. به منظور دستیابی به این آگاهی و تعیین سطح حساسیت در مورد مسائل محیط زیستی و نیز امکان سنجی افزایش نقش روستائیان در زمینه مشارکت در برنامه ریزی های محیط زیستی، مطالعه حاضر در قالب روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی طراحی شد. جامعه آماری در این تحقیق دانش آموزان دوره راهنمایی در مناطقه جی شهر اصفهان بود. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه در حجم نمونه 400 نفر بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انجام شد. نتایج نشان داد که دانش آموزان، والدین و معلمان در روستاهای مورد مطالعه از سطح مناسبی از دانش زیستمحیطی برخوردار بوده و این دانش تحت تاثیر جنسیت آنهاست (05/0 > P). تفاوت سنی دانش آموزان در مقطع راهنمایی تاثیری بر میزان آگاهی آنها نسبت به محیط زیست ندارد (05/0 < P). همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین آگاهی دانش آموزان و دانش معلمان آنها از محیط زیست وجود دارد (05/0> P).
کانون های مدیریت جریان خبر در مقیاس جهانی و ظهور مفهوم نقاط استراتژیک رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان ژئوپلیتیک در طول سده گذشته همواره درصدد بوده اند که به فراخور شرایط طبیعی و انسانی مناطق مختلف و با ارائه استدلال های لازم اهمیت سیاسی برخی کانون ها و نقاط جغرافیایی را پررنگ تر نموده و سیاستمداران را جهت نفوذ، تسلط و مدیریت اینگونه فضاها ترغیب نمایند. بدیهی است اهمیت سیاسی مکان ها و فضاهای مختلف در طول زمان ثابت نبوده و بویژه ممکن است تحت تأثیر عوامل انسانساخت دچار ارتقاء و دگرگونی گردد. در این راستا توسعه فزاینده جهانی شدن و شبکه ای شدن فعالیت های رسانه ای سبب اهمیت یافتن نهادهای جهانی مدیریت جریانات رسانه ای و مکان های استقرار آنها گردیده است. زیرا این نهادها پتانسیل ها و توانایی های فزاینده ای در تأثیرگذاری بر دیگر مکان ها و فضاهای جغرافیایی دارند و با توجه به اثرگذاری فزاینده این نهادها اهمیت فزاینده ای برای آنها متصور می باشد.در این مقاله این پرسش مطرح است که آیا امکان تطبیق تعریف مفهوم مکان و فضای استراتژیک با مکان های جهانی کنترل و مدیریت جریانهای رسانه ای و خبری وجود دارد؟ در سیر انجام این تحقیق کوشش گردیده با رویکردی توصیفی - تحلیلی، در درجه نخست مفهوم فضای استراتژیک تبیین گردد، سپس با تطبیق کارکردهای نهادهای جهانی و بزرگ مقیاس، هدایت افکار عمومی و تطبیق آن با تعریف فضای استراتژیک، مصادیق نوینی از این مفهوم ارائه گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد که امروزه می توان مکان استقرار نهادهای اصلی کنترل و هدایت جریان رسانه ای در جهان را به مثابه مصادیق توینی از مفهوم فضای استراتژیک مطرح نمود.
راهبرد توسعه روستایی درایران,تحلیل دیدگاهها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران نزدیک به چهار دهه است که بحث توسعة روستایی به طور عام و راهبردهای توسعه روستایی به طور خاص، موضوع بحث اندیشمندان، کارشناسان و برنامه ریزان بوده است. پژوهش حاضر با کاوش در دیدگاه های منتشرشدة صاحب نظران در چارچوب مفاهیم و دورة زمانی تعریف شدة موردتحلیل، قرارگرفته است. به نظر می رسد این دیدگاه-ها به عنوان مهم ترین مراجع تعیین راهبرد توسعة روستایی، در زمانی که همچنان و شاید بیشتر از همیشه به تدوین و اجرای راهبرد منسجم و کارآمد روستایی نیاز است، می توانند راهنمای کار و راهگشای مسائلی باشند که روزانه پیچیده تر و پراهمیت تر می شوند. رویکرد پژوهش حاضر تحلیل محتوا است. این مطالعه با بررسی مجموعة منابع توسعة روستایی تعریف شده، درمجموع 613 مورد از نظرهای مطرح شده درزمینة راهبرد توسعة روستایی ایران را بررسی کرده است. براساس تحلیل محتوایی این نظرها که نخست در 5 رویکرد مدیریتی – نهادی، اقتصادی، اجتماعی– فرهنگی، محیطی و فضایی– کالبدی تقسیم شده اند، 18 راهبرد کلان و 76 مقولة راهبردی برای توسعة روستایی در ایران را مطرح می کنند؛ براین مبنا، درزمینة مسائل راهبردی توسعة روستایی، ازمیان رویکرد ها، رویکرد مدیریتی- نهادی، ازمیان راهبردها، راهبرد ظرفیت سازی برای پیشبرد اقتصاد روستایی و ازمیان مقوله ها، موضوع رفع فقر و محرومیت و تعدیل الگوی توزیع ثروت بیشترین میزان توجه را دربین صاحب نظران توسعة روستایی کشور به خود اختصاص داده اند.
توسعه مدل ارزیابی اثرات اختلاط کاربری های شهری بر پایه شاخص ها و تحلیل های مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامهریزی کاربری اراضی شهری به چگونگی اختصاص نواحی به کاربریهای مختلف میپردازد. در طول چند دهه گذشته توسعه اختلاط کاربری، تبدیل به یک الگوی برنامهریزی مهم در کشورهای پیشرفته شده است و به عنوان یک جزء کلیدی در توسعه هوشمند و شهرسازی نوین مطرح گردیده است. اختلاط کاربریها، هنگامی به بهترین نحو کار میکند که تحت یک برنامه اندیشیده شده، توسعه یابد. در این زمینه سامانه اطلاعات جغرافیایی به علت دارا بودن قابلیت تجزیه و تحلیل بالا در حل مسائل مکانی میتواند به توسعه و فهم درست این مفهوم جدید کمک کند. در این تحقیق ضمن ارائه یک چارچوب مفهومی برای ارزیابی اثرات اختلاط کاربریهای شهری، یک مدل ارزیابی بر پایه شاخصها و تحلیلهای مکانی ارائه شده است. شاخصهای مورد توجه در این مدل عبارتند از: دسترسی پذیری، تراکم و سرانه کاربریهای اساسی شهری در ردههای مختلف شهر و همچنین میزان تنوع و خوشه بندی مربوط به کاربریهای مختلف؛ با توجه به مدل مفهومی ارائه شده، شاخصهای فوق برای بُعد افق در مقیاس محلات و نواحی شهری در منطقه هفت شهرداری تهران به کار گرفته شد. در نهایت با توجه به خروجی مدل حاصل از تلفیق معیارهای مختلفِ بررسی شده، به ارزیابی اثرات اختلاط کاربریهای منطقه مورد تحلیل پرداخته شد. نتایج حاکی از توانایی مدل فوق در شناسایی اثرات اختلاط کاربریها و همچنین تعیین میزان محدودیتها و تواناییهای هر محله و ناحیه در رابطه با هر کدام از شاخصهای ارائه شده، میباشد. با توجه به شاخصهای در نظر گرفته شده، در مقیاس محله، چهار محله شهید دکتر قندی، اندیشه، کاج و نیلوفر و در مقیاس ناحیه، نواحی چهار و سه از لحاظ اختلاط کاربریهای شهری در وضعیت مطلوبتری قرار دارند.
تدوین و انتخاب استراتژی توسعه ی گردشگری استان لرستان بر اساس تحلیل SWOT و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان لرستان با وجود داشتن مناطق ممتاز گردشگری مانند قلعه ی فلک الافلاک، دریاچه ی گهر، آبشارهای زیبا، تاریخ کهن، میراث فرهنگی کم نظیر، موقعیت استراتژیک و فرصت های متعدد پیش رو همچون افزایش انگیزه مسافرت در بین مردم، وجود نیروهای متخصص و شرایط اقلیمی و طبیعی مناسب با ضعف ها و تهدیدهایی در استفاده از توانمندی های موجود در این زمینه مواجه است. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای پیش روی گردشگری استان لرستان و ارائه ی استراتژی های مناسب و کارامد می باشد.
در این تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای پیش رو با تعدادی از گردشگران و صاحب نظران ادارات و سازمانهای دولتی مرتبط با صنعت گردشگری و هتل داری و صاحبان آژانسهای مسافرتی و تفریحی در سطح استان که سال ها در استان سابقه ی فعالیت در این زمینه را دارا بودند، مصاحبه به عمل آمد و با استفاده از مدل SWOT از تلاقی این عوامل با هم استراتژی های مناسب استان در چهار دستهSO، ST،WOوWTتعیین گردید.
در مرحله ی بعد برای انتخاب بهترین استراتژی جهت توسعه ی این صنعت ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی (QSPM) به کار گرفته شده است. جهت تعیین وزن های عوامل SWOTپرسشنامه ای بر اساس مقیاس لیکرت به صورت 5 گزینه ای طراحی و توسط 30 نفر از کارشناسان و خبرگان گردشگری در سطح استان لرستان تکمیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد استراتژی های تدافعی مناسب ترین استراتژی ها برای توسعه ی گردشگری استان، می باشند. استراتژی WT3با میانگین 85/1 با تأکید بر تشویق و ترغیب مردم برای مسافرت به استان لرستان و تبلیغ جاذبه های گردشگری در بازارهای هدف به عنوان بهترین استراتژی پیشنهاد شده است.
شرکت های مردم نهاد شهری؛ راهکاری برای مشارکت شهروندان در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش ناهمگونی ساختار شهری با نیازهای جمعیت، به بستری برای بروز معضلات فرهنگی و اجتماعی وگاه لاینحل تبدیل گردیده؛ به گونه ای که دامنه تغییرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... به حوزه های سیاسی نیز کشیده شده است. در فقدان نظام مدیریت، برنامه ریزی و نظارت مردم محور، در یک رویکرد متمرکز و یک طرفه، طبعاً نظام برنامه ریزی و نظارت نیز تحت تأثیر قرار گرفته، مدیریت شهری را نیز با مشکلاتی مواجه می نماید و امکان اجرای مدیریت واحد محلی، منطقه ای و مشارکتی را نیز ناممکن می سازد؛ در نتیجه، برنامه ها و توسعه شهری دارای هویت و متکی به مردم، محقق نشده و برخوردار از مشروعیت و قدرت عملی نخواهد بود. به عبارت دیگر، ساختار مدیریت شهر در امتداد ساختار مدیریت کشور است و تناسب ماهیتی بین این دو، لازم و ملزوم یکدیگرند.
شهر به عنوان بخشی از حاکمیت ملی، ماهیتی کلی دارد که دارای اجزای متنوعی می باشد. به اقتضای این خصوصیات، شهر نیازمند مدیریت کلان در سطوح محلی و ملی نیز خواهد بود، تا توازن توسعه شهر و تناسب آن با ساختار کلی کشور حفظ گردد. از این منظر، دولت از طریق مقررات، هدایت گر سیاست های کلان و شهرداری به عنوان مسئول برنامه ریزی همه جانبه برای کل سیستم شهر و ناظر اجرای برنامه های محلات و مناطق، حافظ ساختار و قواعد شهری می باشند. ساختار مدیریتی فعلی شهرها در ایران، متناسب با سازماندهی و مشارکت مردم در اداره شهرها نمی باشد.
هدف از تنظیم این مقاله ارائه راهکار مناسب جهت بالا بردن مشارکت مردم در ساختار مدیریت شهری است. در این راستا، استفاده از روش تحقیق توصیفی - تطبیقی به منظور تحقق عینی و ساختاری مشارکت مردمی با ویژگی های فرهنگی ایرانیان و سابقه ساختار موفق محلات و شهرهای گذشته و به منظور ایجاد منافع حاصل از مشارکت شرکت های مردم نهاد به عنوان راهکاری برای مشارکت شهروندان در مدیریت شهر پیشنهاد شده است. به طور طبیعی ساختار جدید با موانع قانونی، مقررات و استانداردهای فنی، روش های برنامه ریزی و مدیریت، سازمان های موجود شهرداری ها و بعضاً نهادهای دولتی و نبود الگوهای کاری و ... مواجه خواهد شد. با اصلاح قوانین موضوعی موجود و اصلاح ساختار شهرداری ها به نفع ساختار جدید، انتظار می رود ساختار جدید در چارچوب استراتژی های شهرمحور، محله محور، تخصص محور و فرایندمحور، ساختار شهرها را در قالب محلات، مناطق و شهرهای هویت یافته، بازآفرینی کرده و برای شهروندان امروزی سکونتگاهی شایسته فراهم شود
بررسی عوامل مؤثر بر رضایت مندی گردشگری(مطالعه موردی: گردشگران خارجی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در حیطه گردشگری مطرح است و هدف از آن بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی گردشگری در شهر شیراز از دیدگاه گردشگران خارجی می باشد که به شناسایی دیدگاه گردشگران در مورد رضایتمندی و علل نارضایتی آنها در شهر شیراز پرداخته است. به دلیل آنکه بهره برداری از توانها و قابلیتهای گردشگری در هرمنطقه می تواند زمینه پویا برای توسعه آن منطقه فراهم نماید، تحلیل توانها و قابلیتهای مذبور،ضرورتی ویژه خواهد داشت . این تحقیق به شیوه پیمایش انجام شده و داده ها به وسیله پرسشنامه انگلیسی از یک نمونه 250 نفری از گردشگران خارجی شهر شیراز جمع آوری و از نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو، تئوری مبادله هومنز و تئوری وسیله و هدف مرتن جهت تبیین رضایتمندی گردشگران استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین آگاهیهای گردشگری، موقعیت سیاسی ایران، جاذبه های تاریخی و فرهنگی، امکانات گردشگری و رضایتمندی گردشگری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد . نتایج تحلیل چند متغیره نشان می دهد که جذابیت آثار تاریخی و فرهنگی، احساس امنیت، امکانات گردشگری و شناخت از شیراز، متغیرهایی هستند که دارای بیشترین اثرات بوده و در متن رضایتمندی گردشگری وارد معامله رگرسیون شده اند و توانسته اند بیش از نیمی از تغییرات متغیر وابسته راتبیین کنند. با توجه به این که بیش از نیمی از واریانس متغیر وابسته ( رضایتمندی گردشگری) به وسیله مدل تحقیق تبیین شده است، به نظر می رسد مدل تحقیق که برگرفته از نظریات مازلو، هومنز و مرتن می باشد، برای سنجش رضایتمندی گردشگری مدل مناسب و کارایی بوده است .
تحلیل فضایی کالبدی ناهنجاری های اجتماعی در مناطق اسکان غیررسمی، مطالعه ی موردی : منطقه ی اسکان غیررسمی اسلام آباد در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر زنجان در دهه های اخیر از رشد جمعیّتی و کالبدی چشمگیری برخوردار بوده است، ازجمله پیامدهای ناگوار این رشد شتابان و بی قواره، شکل گیری مناطق اسکان غیر رسمی در این شهر است. منطقه ی اسلام آباد، از دسته مناطق بزرگ اسکان غیر رسمی شهر زنجان است که در پی مهاجرت گسترده ی روستاییان طی دهه ی 1350 به بعد، از سوی مهاجران روستایی ساخته شده است. این منطقه گرچه اکنون جزء مناطق رسمی درون شهر به شمار می رود؛ اما از دیدگاه کالبدی، نظام کاربری و خدمات رسانی، جمعیّتی، اجتماعی و فرهنگی با مشکلات مختلفی روبه رو است. هدف این پژوهش تحلیل فضایی کالبدی ناهنجاری های اجتماعی در منطقه ی اسلام آباد و تشریح عوامل مؤثّر در بروز ناهنجاری های این منطقه است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و برای شناسایی الگوهای فضایی توزیع جرایم در سطح منطقه ی اسلام آباد از مدل های آماری گرافیک مبنا، شامل آزمون مرکز متوسّط و بیضی انحراف معیار و برای تشخیص کانون های جرم خیز شهری، از شاخص نزدیکترین همسایه و روش درون یابی تخمین تراکم کرنل استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش، مجموع جرایم ارتکابی است که در دوره ی زمانی یک ساله در این محدوده رخ داده است. یافته ها نشان می دهند این منطقه، یکی از مهم ترین کانون های وقوع بزهکاری شهر زنجان است و توزیع فضایی جرایم مورد بررسی در این منطقه، از الگوی خوشه ای و متمرکز پیروی می کند. بیشترین جرایم ارتکابی در این منطقه، جرم شرارت و درگیری، اعتیاد و قاچاق موادّ مخدّر است. همچنین بین تراکم جمعیّت در این محدوده و نرخ وقوع بزهکاری در آن، رابطه ی مستقیم وجود دارد. از سوی دیگر، بالابودن میزان کاربری مسکونی و کمبود و نبود برخی کاربری های مورد نیاز شهروندان در توزیع جغرافیایی، نوع و میزان جرایم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری در این منطقه مؤثّر بوده است.
مکانیابی سایت های اسکان موقت با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)؛ مطالعه موردی منطقه 16 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکان موقت به عنوان یکی از متداولترین شـیوههای تأمین مسکن افـراد بیخانمان به حساب میآید که در چرخه تأمین سرپناه پس از سانحه، بلافاصله پس از تأمین سرپناه اضطراری و پیش از عملیات بازسازی مطرح میگردد. این شیوه از سکونت گرچه در یک برهه زمانی خاص مطرح شده و با گذر زمان کارکرد اصلی خود را از دست میدهد، اما فرآیند مکانگزینی آن بسیار حایز اهمیت میباشد. این مقاله که با هدف مکانیابی سایتهای اسکان موقت در منطقه 16 تهران تدوین گردیده است در ابتدا با بررسی و مطالعه ادبیات مسکن و سکونتگاه موقت، 24 شاخص تأثیرگذار بر مکانیابی سایتهای اسکان موقت را شناسایی نموده و ضرایب اهمیت هر یک از این 24 شاخص را با بهرهگیری از فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی فازی (FAHP) مورد سنجش قرار داده است. و سپس از طریق همپوشانی لایههای اطلاعاتی (Overlay) و اعمال این ضرایب در محیط نرمافزار GIS مرجحترین مکانها را متناسب با هدف، شناسایی نموده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که از میان شاخصهای مطالعه شده؛ 5 شاخص مالکیت، مدت زمان بهرهبرداری از فضا به عنوان اسکان موقت، دسترسی به شریانهای اصلی، دسترسی به شبکه گاز و کاربری وضع موجود بیشترین و 3 شاخص میزان مجاورت با حریم معابر و محورهای ارتباطی، دوری از آلایندههای صوتی و مراکز جمعآوری زباله کمترین میزان اهمیت را در فرآیند گزینش مکان برای سکونتدهی افراد بیخانمان در حوزه تصمیمگیری از منظر برنامهریزان به خود اختصاص میدهند، در ضمن باتوجه به روش و شاخصهای گزینش شده، دو بوستان بعثت و بهمن مناسبترین مکان برای استقرار سایتهای اسکان موقت شناسایی گردیدهاند.
نقش توانمندسازی روانشناختی بر تقویت کارآفرینی روستایی (مطالعة موردی: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تجربه شده در جهان در بازنگری سیاست ها، توجه به کارآفرینی است که از آن در متون توسعه به عنوان بازسازماندهی و باز ساخت اقتصاد روستا نام می برند. همچنین تقویت کارآفرینی روستایی، به عنوان اساسی ترین رکن در توسعة روستایی در راستای اشتغال زایی، انتقال فنآوری، ترغیب و تشویق سرمایه گذاری، افزایش رفاه و غیره از جنبه های گوناگون مدّ نظر است. در این ارتباط، سازوکار توانمندسازی روان شناختی یکی از جنبه های مهم در تقویت کارآفرینی روستایی است. هدف این مقاله بررسی نقش توانمندسازی روان شناختی در تقویت کارآفرینی روستایی در استان اردبیل می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. کارآفرینان روستایی و روستاییان عادی(غیر کارآفرین) استان اردبیل، جامعة آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 180 کارآفرین روستایی و روستاییان عادی(90 نفر کارآفرین و 90 نفر غیر کارآفرین) انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوط به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 83/0 الی 91/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین ابعاد شایستگی، اثرگذاری، معنی داری و خودتعیینی با متغیر تقویت کارآفرینی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چندگانة خطی ابعاد شایستگی، اثرگذاری و خودتعیینی، توانایی تبیین 92/0 درصد از تغییرات متغیر تقویت کارآفرینی را دارا می باشند. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
توسعه شهری مبتنی بر ترکیب کاربری ها؛ مروری بر ادبیات دانشگاهی آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه شهری مبتنی بر ترکیب کاربری ها دو سه دهه ای است که به یکی از مهمترین پارادایم های برنامه ریزی شهری در کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی تبدیل شده است. این رویکرد از بین مفاهیم جدید توسعه شهری نظیر نوشهرگرایی, توسعه پایدار, ارتقاء رقابت پذیری کاربری های شهری و رشد هوشمند شهری, تولید شده است. با نگاهی به طرح های توسعه شهری که برای بسیاری از شهرهای کشور به ویژه کلان شهرها تهیه شده است می توان اذعان نمود که تبیین نظری و متدولوژیک این پارادایم در ادبیات دانشگاهی توسعه شهری ایران بسیار کمرنگ بوده است. همین موضوع, با هدف مشخص نمودن جایگاه رویکرد مذکور در ادبیات برنامه ریزی و توسعه شهری کشور و تبیین زمینه های بومی سازی آن, مبنای مسأله شناسی این مقاله را تشکیل داده است. برای این منظور اجزاء و محتوای 135 مقاله فارسی که در زمینه برنامه-ریزی و توسعه شهری تهیه و به چاپ رسیده اند, از طریق روش تحقیق توصیفى-تحلیل محتوا و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که جایگاه رویکرد جدید ترکیب کاربری های شهری در ادبیات دانشگاهی ایران بسیار نوپاست و به تازگی در کانون توجهات قرار گرفته است. همچنین پژوهشگران و گروه های درگیر در مسائل برنامه ریزی و توسعه شهری, تا کنون سهم متفاوت اما ناچیزی در توسعه ادبیات این رویکرد در داخل داشته اند و بیشترین سهم در این خصوص مربوط به پژوهشگران شهرساز و بعد جغرافی دانان بوده است. تحلیل محتوای مقالات به روشنی آشکار ساخت که بیشتر پژوهشگران اگرچه به طور مستقیم به مباحث مربوط به رویکرد توسعه شهری مبتنی بر اختلاط کاربری نپرداخته اند اما از لابلای مطالب آنها می توان ضرورت به کار گیری رویکرد توسعه مذکور را در نظام برنامه-ریزی و توسعه شهری کشور پیدا نمود.
سنجش الگوی همبستگی شاخص های سکونتی حاشیه نشینان و غیر حاشیه نشینان با میزان خشونت خانگی آنها علیه فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامد گسترش شهرنشینی سریع در ایران، پیدایش شهرهای بزرگ و ایجاد مناطق حاشیه نشین با بافت نابه سامان و مسکن نابهنجار است. حاشیه نشینی در چندین سال گذشته، علاوه بر اینکه مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و زیست محیطی فراوانی را در کلان شهرهای ایران به وجود آورده است، سبب رشد و گسترش خشونت های خانگی نسبت به زنان و به طور خاص کودکان، در مناطق فقیر و پایین دست جامعه به دلایل مسائل مالی، فرهنگی، وضعیت مسکن و موارد دیگر شده و همچنان این پدیده رو به افزایش است. هدف این پژوهش سنجش الگوی همبستگی شاخص های سکونتی حاشیه نشینان و غیر حاشیه نشینان با میزان خشونت خانگی آنها علیه فرزندان در شهر اهواز است. این پژوهش از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن، شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر مقطع دبیرستان در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین شهر اهواز و والدین آنها بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 384 نفر آنها برای حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش پرسش نامه های کودک آزاری و ضربه (CTQ) (برنستاین، 1995(، پرسش نامه محقق ساخته شاخص های سکونتی حاشیه نشینان و پرسش نامه جمعیتی بود. بعد از تکمیل پرسش نامه به دست پاسخ گویان، داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد پردازش قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آماری درصد، میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی پیرسون، آزمون تی. و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین متغیرهای وضعیت واحد مسکونی، پایگاه اجتماعی اقتصادی، سابقه سوءمصرف مواد مخدر حاشیه نشینان و غیر حاشیه نشینان با خشونت خانگی آنها علیه فرزندان رابطه معناداری وجود دارد؛ ولی بین متغیر قومیت حاشیه نشینان با خشونت علیه فرزندان، رابطه معناداری مشاهده نشد.
به کارگیری رویکرد شبکة هم پیوندی در سطح بندی فضاهای سکونت گاهی استان قم برای بهبود برنامه ریزی و آمایش منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف رویکرد مطالعات شبکة شهری هم پیوندی در توسعة شهری و روستایی، افزودن ابعاد فضایی و مکانی به برنامه ریزی منطقه ای است. در این مقاله با مطالعة چارچوب نظری مطالعات شبکة هم پیوندی، روشی پیشنهادی برای تعیین سلسله مراتب و نیز سطح بندی سکونت گاه ها در سکونت گاه های شهری و روستایی استان قم بررسی شده است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و جامعة آماری استان قم است. داده ها به روش اسنادی و کتابخانه ای گردآوری و به روش آمار توصیفی تحلیلی تجزیه وتحلیل شد. نتایج بررسی وضع موجود نشان می دهد در شرایط حاضر شهر قم به عنوان مرکز استان، تنها نقطة جمعیتی است که توان جذب عناصر برتر خدماتی را دارد.. رویکرد جدید معرفی شده در این مقاله، سکونتگاه ها را به روشی دقیق تر، یعنی توجه به عوامل فضایی کالبدی در چارچوب شبکه سطح بندی می کند تا مشکلات مرتبط با روش سلسله مراتبی کاهش یابد و کارآمدی بیشتری ایجاد شود.
ژئوپلیتیک شیعه با تأکید بر نقش زائران حرم رضوی(مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر جمعیت مسلمانان جهان به بیش از یک میلیارد نفر رسیده است و بر اساس آماری که از منابع مختلف ارائه شده است شیعیان بیش از 20 درصد این جمعیت یعنی جمعیتی بیش از دویست میلیون نفر را تشکیل داده اند. جمعیتی که با توجه به متأثر بودن آنها از انقلاب اسلامی ایران و علاقه آنها به شهرهای مقدس از جمله مشهد، پتانسیل خیلی خوبی را برای ایران و علایق ژئوپلیتیکی آن فراهم نموده است. در این مقاله با روش تحقیقی توصیفی- تحلیلی سعی شده است تا به اهمیت ایدئولوژی تشیع، به عنوان یک عنصر موثر بر ژئوپوپلیتیک شیعه، با تأکیدبر زائران حضرت امام رضا(ع) پرداخته شود؛ امری که مبنای خودآگاهی و بیداری در انقلاب ایران و سایر جنبش های اسلامی منطقه می باشد.
بررسی وضعیّت توسعه ی پایدار شهرستان رشت با استفاده از روش جای پای اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها پس از انقلاب صنعتی به سرعت توسعه یافتند و این رشد و توسعه پیامدهای بسیاری با
خود به همراه داشت. عمده ی آثار این پیامدها بر محیط زیست و کیفیت زندگی مردم این جوامع
وارد شده است. با بروز و تشدید این آثار، رهیافت توسعه ی پایدار از سوی سازمان ملل متّحد
مطرح شد و در دستور کار دولت ها و برنام هریزان قرار گرفت. یکی از عناصر اساسی توسع ه ی
پایدار این است که انسان ها در چارچوب ظرفیت زیستی طبیعت زندگی کنند . از آن زمان،
روش های مختلفی برای انداز هگیری توسعه ی پایدار جوامع ابداع شد . روش جای پای
اکولوژیک یکی از این روش ها است. امروزه از این روش، به عنوان شاخص سنجش پایداری در
دنیا استفاده م یشود. بر اساس این روش، توسعه ی یک منطقه زمانی ""ناپایدار "" قلمداد
می شود که میزان جای پای اکولوژیک از ظرفیت زیستی منطقه بالاتر باشد . روش جای پای
اکولوژیک تاکنون برای سنجش پایداری شهرهای بزرگ دنیا مانند لندن، سانتیاگو، لیورپول
مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش جای پای اکولوژیک ، به
بررسی پایداری شهرستان رشت پرداخته ایم. بر اساس محاسبات، جای پای اکولوژیک مصرف
0/ 1 هکتار ب هازای هر نفر برآورد شد. همچنین، ظرفیت زیستی 414 / در شهرستان رشت، 979
هکتار به ازای هر نفر محاسبه شد. با مقایسه ظرفیت زیستی و جای پای اکولوژیک می توانیم
مشاهده کنیم که شهرستان رشت از کسری اکولوژیک رنج می برد . همچنین تحلیل نتایج
به دست آمده نشان م یدهد که شهرستان رشت از دیدگاه اکولوژیک ناپایدار است. درنهایت ،
شاخص جای پای اکولوژیک محاسبه شده در رشت با مقدار این شاخص در ایران و آسیا و دنیا
مقایسه می شود.
نقش شهرهای کوچک در بهبود کیفیت زندگی روستاهای پیرامون (مورد مطالعاتی: بخش رونیز- شهرستان استهبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محققان براین باورند که توسعه و تقویت کانونهای کوچک شهری میتواند زمینه بهبود کیفیت زندگی توسعه نواحی روستایی پیرامون را در ابعاد مختلف بدنبال داشته باشد. مقاله حاضر به تبیین نقش شهر رونیز در بهبود کیفیت زندگی روستاهای پیرامونی آن پرداخته شد. روش شناسی این تحقیق توصیفی،تحلیلی پیمایشی و داده های مورد نیاز با اسنفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش خانوارهای محلی در 8 روستای پیرامون شهر رونیز می باشد که 320 سرپرست خانوار بعنوان حجم نمونه تعیین شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که شهر رونیز جز در دو حوزه تفریح و اوقات فراغت و نیز حوزه اشتغال و درآمد که بهبود چندانی فراهم نیاورده اما در حوزه های کیفیت محیط، مسکن، سلامت و بهزیستی، همبستگی، تثبیت جمعیت، فرهنگ و آموزش و کیفیت زیرساخت ها توانسته در روستاهای پیرامون بهبود حاصل نماید. تحلیل نقش رونیز در بهبود هر یک از حوزه های مطالعاتی نشان از آن دارد که بیشترین بهبود به ترتیب مربوط به حوزه های کیفیت زیرساخت ها، سلامت و بهزیستی فردی و آموزش فرهنگ است. همچنین بررسی ها حاکی از آنست که میزان فاصله از شهر رونیز عامل موثری بر سطح کیفیت زندگی روستاها است .
تحلیل تناسب اراضی (LSA) برای توسعه شهری در محدوده مجموعه شهری تبریز با استفاده از روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موارد مهم و پیچیده برای برنامهریزان شهری تصمیم گیری در مورد مکانهای مناسب جهت گسترش آتی شهرها و تعیین اراضی مناسب توسعه میباشد. پیچیدگی و فراوانی عوامل مؤثر در تعیین مطلوبیت اراضی برای توسعه شهری لزوم به کارگیری فناوریهایی برای مدیریت بهینه و جلوگیری از رشد پراکنده شهری را میطللبد. هدف اصلی مقاله حاضر تشخیص و تعیین مکانهای مناسب جهت گسترش آتی فضاهای سکونت و فعالیت در محدوده مجموعه شهری تبریز است. بدین منظور از روشهای ارزیابی چند معیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی برای تولید و تجزیه و تحلیل نقشهها و لایههای مختلف کاربری اراضی استفاده شده است. طی این فرآیند ابتدا شاخصهای طبیعی و انسانی مورد نیاز و تأثیرگذار در قالب 12 شاخص شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفتهاند و در نهایت نقشه نهایی اراضی مناسب توسعه بر اساس مدل AHP تولید شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، از کل مساحت 8/272761 هکتاری محدوده مورد مطالعه حدود 41 درصد اراضی مناسب و نسبتاً مناسب برای توسعه و 37/31 درصد، اراضی نامناسب و نسبتاً نامناسب برای توسعه تشکیل میدهند . همچنین از نظر توزیع مکانی اراضی مناسب توسعه بیشتر در قسمتهای مرکزی به طرف جنوب و اراضی نامطلوب در قسمتهای شرق و شمال به طرف شمال غرب قرار گرفتهاند.
تأثیر احساس خطر شغلی بر بهرهوری و کیفیت زندگیِ کاریِ کشاورزان روستایی مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان بهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی از جمله مشاغلی است که ذاتاً با مجموعه ای از مخاطرات روبه روست. در پژوهش حاضر ضمن شناخت میزان تأثیرپذیری و حس کشاورزان از این مخاطرات، به بررسی تأثیر آن بر بهره وری و کیفیت ذهنی زندگی کاری آنان پرداخته می شود. روش به کارگرفته شده در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی، و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش نیز مشتمل است بر کشاورزان روستایی ساکن در بخش مرکزی شهرستان بهاباد (1186 بهره بردار). با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 134 نفر تعیین گردید و آنها به صورت تصادفی و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. گردآوری داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه های تدوین شده صورت گرفت. در تنظیم پرسشنامه ها کوشش گردید تا با استفاده از منابع اطلاعاتی و دیدگاه های خبرگان، کشاورزان و کارشناسان کشاورزی منطقه، منابع تولید احساس مخاطره های شغلی کشاورزان، با استفاده از دیدگاه و نظر استادان، مؤلفه های مرتبط با بهره وری و کیفیت زندگی کاری کشاورزان شناسایی گردد. داده های جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS شد و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که احساس خطر شغلی کشاورزان سبب کاهش بهره وری و همچنین کاهش کیفیت زندگی شغلی کشاورزان شده است. در واقع کشاورزانی که به میزان کمتری در شغل خود احساس خطر می کنند، بهره وری بیشتری داشته اند و کیفیت زندگی کاری شان نیز بهتر بوده است.
تعیین محدوده های خطر زمین لرزه در مخروط افکنه های فعال با روش تحلیل فضایی بربریان مطالعه موردی: مخروط افکنه گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های نئوتکتونیکی باعث ناپایداری لندفرم های متعددی ازجمله لندفرم های جریانی در ایران شده است. مخروط افکنة گرمسار از مناطقی است که در معرض خطر لرزه ای قرار دارد. در این پژوهش، با استفاده از داده های لرزه ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، روش حریم گذاری پهنه های خطر زمین لرزه ای در مخروط افکنة گرمسار مشخص و تحلیل شده است. همچنین، برای مشخص کردن توان لرزه زایی گسل های اطراف مخروط افکنة گرمسار از روابط پیشنهادی زارع، مهاجر- اشجعی و نوروزی، سلمونز، ملویل و اسمیت استفاده شده است. برای تحلیل فضایی هم از روش بربریان استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد گسل های گرمسار و سرخ کلوت بیشترین توان لرزه خیزی را در اطراف محدودة مورد مطالعه، و گسل های کوه لاله زار و پایین قلعه کمترین توان لرزه خیزی را دارایند. حدود 99 درصد جمعیت مستقر روی مخروط افکنه در محدودة با خطر نسبی بسیار زیاد قرار دارند. حدود 26/40 درصد از جمعیت مخروط افکنه در روستاها مستقرند؛ درحالی که 74/59 درصد از جمعیت فقط در شهر گرمسار متمرکز شده اند. با توجه به این داده ها، لازم است در برنامه های آمایش سرزمین، مقاوم سازی و بیمة خانه ها و تأسیسات انسانی در محدوده های خطر لرزه ای مورد توجه قرار گیرد.