فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۴۱ تا ۶٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
محیط های طبیعی درون شهری از مهم ترین ساختارهای بوم شناختى شهرها به شمار می آیند که اگر به درستی و در ارتباط با ساختارهای بوم شناختى فرا شهری برنامه ریزی شوند، ضمن خلق فضاهای عمومی و پویای شهری موجب استمرار فرایندهای طبیعى از جمله جریان آب و هوا و حرکت موجودات در درون شهرها می شوند. در این میان مسیل ها و رودخانه های شهری، به عنوان فضاهای پنهان ، فرصت هایی هستند که بی توجه رها شده اند و با توجه به کمبود فضاهای سبز و باز در شهرها و به رغم پتانسیل های فراوانی که دارند استفاده کامل و درخوری از آنها نمی شود. متأسفانه در اغلب شهرهای ایران بطور شایسته به این عامل توجه کافی نشده و عرصه رودخانه ها با پتانسیل های بالا برای کاربری های متناسب با بافت مجاور، بدون استفاده باقی مانده است و لذا ضرورت توجه به ارتباط و توازن میان محیط طبیعی و محیط انسان ساخت بیش از پیش احساس می گردد. همچنین، بی توجهی و مدیریت ناصحیح، اینگونه فضاها را به زباله دانی شهر و فضایی متروک تبدیل کرده و بدین ترتیب مشکلات فراوانی برای شهر به ارمغان آورده است. در حالیکه امروزه در کشورهای پیشرفته اقدامات مناسبی در مورد اینگونه فضاها صورت می گیرد. یکی از راه های برون رفت از این وضعیت کنونی توجه کافی به اصول طراحی شهری پایدار و دخالت دادن آن در طراحی محوطه های کناره رودخانه هاست. با توجه به مطالعات صورت گرفته در محدوده حاشیه رودخانه ها دارای پتانسیل بسیار بالایی جهت بهبود سیما و منظرشهری می باشد و همچنین قابلیت خلق فضاهایی برای بروز تعاملات اجتماعی را دارا می باشد. با توجه به مطالعات صورت گرفته در محدوده حاشیه رودخانه ها دارای پتانسیل بسیار بالایی جهت بهبود سیما و منظرشهری می باشد و همچنین قابلیت خلق فضاهایی برای بروز تعاملات اجتماعی را دارا می باشد. این پژوهش درصد «باز زنده سازی» حاشیه رودخانه شهری مهاباد واقع در شهرستان مهاباد از توابع استان آذربایجان غربی با رویکرد پایداری از منظر طراحی شهری می باشد. در این خصوص کیفیت بخشیدن به فضاهای جمعی و دارای سرزندگی، تشویق به دوباره زنده کردن شهرها با توجه به هویت شهری، ایجاد انگیزه ای برای مشارکت مردم از جمله اهداف پژوهش می باشد. در این پروژه برای جمع آوری اطلاعات از دو روش، میدانی (تکنیک مکان سنجی)، سوات (SWOT) و کتابخانه ای استفاده شده است. در روش نظری (تحقیقات اسنادی وکتابخانه ای) با رجوع به منابع فارسی و انگلیسی موجود (کتب، نشریات، نتایج همایش ها وکنفرانس ها) و همچنین پایگاه هاى شبکه پردازش مربوطه اطلاعات لازم گردآوری گردید. در روش میدانی با استفاده از تکنیک مکان سنجی (در این روش تعدادی از سؤالات مرتبط با موضوع مطرح و پس از پخش در میان مردم و ارزیابی، دیدگاه آنان را مبنای طراحی قرار می دهیم.) در روشSWOT، به نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت، در ابعاد کالبد- فضایی، اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی، حمل و نقل و ترافیک، اقتصادی و ادراکی و بصری محدوده مورد نظر پرداخته شده است. یافته های پژوهش در نهایت به صورت دستورالعمل های اقدامی می باشد که در راستای بهبود بخشیدن به کیفیت فضا است. این پژوهش در زمینه زیست محیطی، کالبدی- اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، معیارها و زیر معیارهایی طراحی ارائه می دهد.
تحلیلی بر نقش تصویر برند بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاصله جغرافیایی و عدم تعامل بین مکان ها از یک سو و از بین رفتن هویت های محلی شهرها در فرایند جهانی شدن که به تضعیف تصویر و نقشه ذهنی شهرهای خاصی می انجامد در توسعه گردشگری و جذب گردشگران اثر منفی به جا می گذارد..مقاله حاضر به بررسی رابطه تصویر برند بعد از سفر و توسعه گردشگری شهری در کلان شهر تبریز می پردازد. بدین منظور 345 پرسشنامه در میان گردشگران داخلی تبریز که با استغاده از آزمون کوکران بدست آمده توزیع گردید که تعداد جامعه مورد بررسی در تحقیق 509341 نفر بوده است. برای تحلیل های آماری از بسته نرم افزاری SPSS استفاده شده است. و برای تحلیل رابطه بین متغیرها از آزمون کندال تاو بهره گرفته شده است. همچنین برای بررسی پایایی پرسشنامه از آزمون آلفا کورونباخ استفاده شده استنتایج آزمون کندال تاو نشان گر این است که بین متغیر تصویر برند بعد از سفر و توسعه گردشگری شهری در کلان شهر تبریز رابطه مثبت با ضریب همبستگی 319/. و سطح اعتماد 99% رابطه معناداری بین دو متغیر وجود دارد.
سنجش میزان احساس امنیت گردشگران در فضای کلانشهرها (مورد مطالعه: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بیشتر کلانشهرها از پتانسیل و توانایی لازم برای گردشگری خصوصاً در سطح ملی و بین المللی برخوردار بوده و جمعیت زیادی از گردشگران را به طرف خود جذب میکنند لذا توجه به امنیت اجتماعی آنها در چنین شهرهایی امری لازم و ضروری است. فقدان امنیت و یا احساس عدم امنیت در بین گردشگران میتواند این صنعت درآمدزا را تهدید کند. براین اساس، هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل میزان امنیت اجتماعی گردشگران در شهر تبریز است. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی بوده و برای جمعآوری دادهها از روشهای کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه، و مشاهده) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی شامل میانگین گیری، آزمونهای t-test، رگرسیون چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش را، گردشگران شهری داخلی وارد شده به شهر تبریز در سال 1394 تشکیل میدهد که با استفاده از فرمول کوکران، برابر با 384 نمونه برآورد شده است، و این رقم جهت اطمینان بیشتر به 390 نفر افزایش داده شده است. روش نمونه گیری به شیوه تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای میباشد. اعتبار ابزار تحقیق با استفاده از اعتبار صوری و پایایی سؤالات آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در حد بالاتر از 7/0 مورد تایید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که میزان تحصیلات، سن، سواد، وضعیت تأهل، میزان درآمد، نقش نیرویانتظامی و رسانهها به مقدار بسیار زیادی بر میزان احساس امنیت اجتماعی گردشگران شهری تأثیر داشته و در این میان وضعیت کالبدی – فیزیکی شهر تبریز کمترین تأثیر را از نظر گردشگران شهر داشته است.
تحلیل توزیع فضایی- مکانی خدمات بهداشتی- درمانی و مکان گزینی بهینه ی آن نمونه موردی: مراکز بیمارستانی شهرجهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر جهرم با جمعیّتی بالغ بر 129213 نفر به عنوان یکی از شهرهای متوسط کشور در جنوب استان فارس واقع شده است. این شهر از نظر دسترسی مطلوب به خدمات شهری خصوصاً خدمات درمانی با مشکل مواجه است. موضوع دسترسی به خدمات شهری از جمله مسائل مهمی است که ابعاد گوناگون امور شهری را تحت تأثیر قرار می دهد.هدف از این پژوهش شناسایی وضعیت موجود از نظر توزیع فضایی- مکانی خدمات بهداشتی- درمانی و مکان گزینی بهینه ی آن است. برای رسیدن به این هدف از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار Expert choice و Excleاستفاده شده است. لایه های مورد نیاز شامل، همجواری با کاربری های سازگار، دسترسی به شبکه ی ارتباطی، نزدیکی به ایستگاه های آتش نشانی، تراکم جمعیّت، فاصله از مراکز بیمارستانی موجود، فاصله از مسیل ها، فاصله از جایگاه های سوخت رسانی، فاصله از مراکز آموزشی، شیب زمین، نزدیکی به مرکز شهر و نزدیکی به فضای سبز در سامانه ی اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. مقایسه های زوجی به وسیله ی نرم افزار Expert choiceانجام گرفت و وزن معیارها مشخص و با ترکیب لایه های اطلاعاتی نقشه ی نهایی تهیه شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که مکان فعلی مراکز بیمارستانی شهر جهرم با معیارهای علمی و ضرورت های این کاربری مطابقت ندارد و نیاز کنونی شهر جهرم با توجه به سرانه های شهری حداقل 5 بیمارستان است.
ارزیابی نتایج مشارکت مردمی در بازآفرینی شهری بافت شهری منطقه 12 تهران (نمونه موردی: محله سیروس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اجرای ناموفق طرحهای بهسازی و نوسازی شهری، پدیده جدیدی بنام پایداری در برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گرفت. از عمده ترین رویکردها در زمینه پایداری، بازآفرینی شهری می باشد. در این روش احیاء، بحث مشارکت شهروندان جایگاه ویژه ای پیدا می نماید. واژه مشارکت امروزه یکی از بخشهای اساسی در فرهنگ توسعه به شمار می رود. مشارکت فرایندی اجتماعی، عمومی و یکپارچه است که هدف آن مشارکت دادن عموم مردم در همه مراحل توسعه می باشد. به نظر می رسد که این رویکرد در بافت های فرسوده شهری با توجه به وسعت دامنه و شدت مسائل گریبانگیر این بافت ها، کارآمدترین رویکردی است که می تواند برای مواجهه با کاستی ها و نارسائی ها اتخاذ نمود. بدین منظور در این مقاله ضمن ارائه مباحث نظری، نقش مشارکت مردم در بازآفرینی مورد تاکید قرار گرفته و در ادامه به بررسی مشارکت مردم در بازآفرینی محله سیروس پرداخته و ابعاد مشارکت و تمایل آنان در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با یک دیدی جامع نگر نشان می دهد که با وجود توجه چند به مشارکت مردمی در برنامه و طرحهای و اقدامات انجام شده در نمونه موردی، این رویکرد هنوز نتوانسته است به نتایج مطلوبی در این زمینه دست یابد. نتایج این بررسی نشان می دهد که ضعف تشریک مساعی گروههای مختلف و ذی ربط (مدیریت یکپارچه ) در برنامه های بازآفرینی از مهم ترین دلایل بروز چالش های اساسی ناحیه مورد مطالعه می باشد. بدین منظور رویکردی موثرتر همچون توانمند سازی اجتماع محله ای برای استفاده از نیروهای همه بهره وران در جهت ساماندهی محله مذکور در راستای اهداف توسعه پایدار مطرح می گردد.
ارتقا کیفیت محیط شهری با تأکید بر ادراک محیطی شهروندان (نمونه موردی: بافت قدیم و جدید شهر سقز)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرها و توسعه کالبدی آن ها، موجب بروز بحران های مختلف در زندگی و نزول کیفیت محیط شهری شده است. زیست گاه انسانی هنگامی می تواند بیش ترین مطلوبیت را برای انسان دربرداشته باشد که انتظارات وی را در ابعاد مختلف، زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... برآورده سازد. چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و درنتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. هدف کلی از پژوهش حاضر، تبیین کیفیت محیط شهری و تفاوت آن در سکونتگاه های شهری با بافت ارگانیک و برنامه ریزی شده می باشد؛ که در شهر سقز به عنوان محدوده مطالعاتی، محله بازار به عنوان محله ارگانیک و محله شهرک دانشگاه به عنوان محله برنامه ریزی شده انتخاب شده اند. شیوه جمع آوری اطلاعات اسنادی، میدانی، بر پایه بررسی های محقق و تکمیل پرسشنامه از ساکنان و مسئولان بوده است. مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب مؤلفه های کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی به صورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد بالا به پایین ایجاد گردیده است. روش تحقیق تحلیلی- تطبیقی است و به منظور تحلیل هم زمان شاخص های عینی و ذهنی و نیز برای مطالعه تطبیقی دو محله از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار Expert Choice استفاده شد. بر اساس نتایج تکنیک AHP محله دانشگاه با 383/0 امتیاز نسبت به محله بازار با 166/0 امتیاز، کیفیت محیط مطلوب تری دارد. کیفیت ابعاد کالبدی-فضایی و زیست محیطی با تفاوت آشکار در محله شهرک دانشگاه برتری ویژه ای دارد. ابعاد اقتصادی و تا حدودی اجتماعی-فرهنگی با تفاوت های نسبی در محله بازار بیش ترین امتیاز را به خود اختصاص داده است.
اثرگذاری آموزش محیط زیست شهری بر ارزش گذاری و رفتار زیست محیطی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی ناحیه 5 استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثرگذاری آموزش محیط زیست شهری بر ارزش گذای و رفتار زیست محیطی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی ناحیه 5 استان اصفهان است. نوع تحقیق مطرح شده بر اساس اهداف از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. روش تحقیق حاضر نیمه تجربی یا طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. برای دستیابی به هدف پژوهش، از بین مدارس راهنمایی ناحیه 5 استان اصفهان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای، دو کلاس 25 نفره در دو مدرسه راهنمایی، یکی به عنوان گروه کنترل و دیگری به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. و سپس به مدت ده جلسه آموزشی (هر جلسه به مدت 75 دقیقه)، گروه آزمایش تحت آموزش محیط زیست شهری قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که، آموزش های محیط زیست شهری بر رفتار دانش آموزان در گروه آزمایش در سه مبحث حفاظت فضای سبز، مدیریت زباله های شهری و مدیریت مصرف انرژی به طور مشهودی تأثیرگذار است. همچنین آموزش های محیط زیست شهری بر ارزش گذاری دانش آموزان در گروه ازمایش در دو مبحث حفاظت فضای سبز و مدیریت مصرف انرژی به طور مشهودی تأثیرگذار است. و بر روی ارزش گذاری دانش آموزان گروه آزمایش در زمینه مدیریت زباله های شهری بی تأثیر است.
Investigation of effective factors on safety management in educational-training organizations of metropolises(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۲۰۶-۱۹۷
حوزه های تخصصی:
Educational centers are of those types of organizations to which almost everyone refer during the life to use the services. Accordingly, the suitability of safety situation in these organizations is of high importance. The present study aims at investigation of effective factors on safety management in educational-training organizations of metropolises. This study is an applied descriptive research. The educational centers of metropolises comprised the statistical population of the current study, and Tehran is the selected sample as Iran&rsquos capital and a metropolis. The collected data examined the safety discussions in terms of human factors, management error, equipment and environmental factors. The results of the study indicated that the identified factors (human, management error, equipment, and environmental factors) affect the safety management, and the factors of management errors, human factors, environmental ellements, and equipment were of highest to least importance, respectively.
Identifying the areas of intervention in renovation and rehabilitation of olden fabric using AHP method case of Paytoop neighborhood in Bojnord(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Paytoop neighborhood in Bojnurd in among those neighborhoods that are confronted with worn-out area problem, while have a potential capability to attract people. In spite of the implemented renovation plans, and having a long history and great capabilities, this neighborhood couldn&rsquot have any progress in constant spatial development, and we are still witnessing a horizontal expansion in the city. The objective of this paper is to analyze the renovation and rehabilitation plan in Paytoop neighborhood, and to prioritize the worn-out area zones in order to implement the Armaghan plan using AHP method and present some strategies to use these spaces optimally, while preserving their identity. In this research, AHP hierarchical method is used to determine the intervention area in the worn-out area. In order to measure and analyze the information we used interview, observation, questionnaire, and library study.
تحلیل مکانیابی استقرار بهینه بازارچه مرزی در سکونتگاه های روستایی شهرستان گنبد کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع عادلانه و مناسب سرمایه ها، امکانات و خدمات در هرکشور معمولا در روندهای متفاوتی صورت گرفته و با پیچیدگی های مختلفی مواجه است. برای رفع این پیچیدگی ها، دولت ها با اعطای مزیت های ساختاری و نسبی در برطرف کردن مشکلات و توزیع عادلانه ثروت، سرمایه ها و امکانات مالی و غیر مالی اقدام می کنند. ناتوانی های بالقوه طبیعی- اقتصادی مناطق کشور و دوری از کانون های قدرت سیاسی- اقتصادی و تصمیم گیری، باعث انزوا، توسعه نیافتگی و ایجاد تفاوت بین نواحی مرزی با دیگر نواحی کشور می شود. ایجاد بازارچه مرزی یکی از راهبردهای توسعه اقتصادی- فضایی برای رفع تبعیض و توزیع عادلانه ثروت در نواحی مرزی است که موجب اشتغال، کاهش مهاجرت جمعیت از مرزها، قانونمند کردن ترددها، کاهش قاچاق کالا، استفاده از منابع مشترک کشورهای همسایه، توسعه اقتصادی و درنهایت، توسعه وامنیت پایدار منطقه و کاهش تنش های ژئوپلتیکی دو کشور با افزایش مبادلات کالا و کم کردن فاصله مرکز- پیرامون و استفاده بهتر از اقتصاد فضا می شود. هدف این تحقیق، تحلیل مکانیابی بهینه بازارچه مرزی روستایی در شهرستان گنبد کاووس بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است. برای انجام آن، از روش تصمیم گیری تاپسیس استفاده گردیده و اطلاعات مورد نیاز به صورت کتابخانه ای و مشاهده میدانی تهیه شده است. جامعه تحقیق، مشتمل بر روستاهای مرزی استان گلستان در شهرستان گنبد کاووس بوده است. نتایج نشان داد در بین روستاهای کلیجه، ترشکلی، کرند، داشلی برون و خیرخوجه، روستای مرزی داشلی برون با شاخص شباهت 596/0 از اولویت برتری برای ایجاد بازارچه مرزی برخوردار است و پس از آن، به ترتیب روستاهای ترشکلی،کلیجه،کرند و خیر خوجه قرار دارد. همچنین شاخص های امکانات سکونتگاه ها و فاصله بازارچه تا مرز، نقش مؤثری در مکانیابی بازارچه های مرزی روستایی داشته که این امر در بالا بردن گردش مالی منطقه و شکل گیری مدل مطلوب اقتصاد فضا و نیز افزایش امنیت مناطق مرزی موثر بوده است.
ارزیابی کیفیت زندگی در مرکز شهر با استفاده از فنSAW (نمونه موردی: مرکز شهر سنندج)
حوزه های تخصصی:
بهبود کیفیت زندگی در یک مکان خاص و یا برای اشخاص و گروه های خاص همواره کانون اصلی توجه برنامه ریزان بوده است. از طرفی در تحولات جدید شهرسازی جهان و رشد فزاینده توسعه شهری، مراکز شهری به علت قدمت و سابقه تاریخی، فرهنگی، کالبدی و ...، بیشتر از سایر نواحی شهری در معرض عوارض نامطلوب توسعه شهری قرار گرفتند، به گونه ای که این فرایند کاهش کیفیت محیط زندگی را در این مراکز موجب شده است. ازاین رو در پژوهش حاضر به ارزیابی کیفیت زندگی در مرکز شهر سنندج با استفاده از شاخص های کمی (عینی) و کیفی (ذهنی) پرداخته شده است. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی هست و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برداشت های میدانی و اسناد و مراجع کتابخانه ای و هم چنین برای تحلیل داده ها از روش آنتروپی و فن Saw و نرم افزارهای Spss، Excel و Arcgis استفاده شده است. در این مقاله با ارزیابی شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی مرکز شهر در شش بعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، ارتباطی، زیست محیطی و زیبایی شناختی، 58% از شاخص های مورد بررسی در وضعیت نامطلوب و تنها 12% از شاخص ها در وضعیت مطلوب قرار دارند که سهم بیشتر شاخص ها با وضعیت نامطلوب، مربوط به شاخص های عینی هست. هم چنین کیفیت زندگی عینی و کیفیت زندگی عینی در مرکز شهر سنندج به جز در یک محله، باهم مطابقت ندارد، درنتیجه شرایط و موقعیت اقتصادی، اجتماعی و ... فرد با تصور خود فرد از زندگی اش، کاملاً متفاوت و حتی مغایر است.
اولویت سنجی شاخص های عدالت اسلامی - ایرانی در تحقق آمایش سرزمین و توسعه ی متعادل در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه های توسعه مهمترین ساز وکار حکومت برای تحقق عدالت در جامعه است. به همین دلیل توجه اساسی به عدالت اکولوژیکی، اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی در برنامه نویسی و تنظیم آن در چارچوب عدالت اسلامی به ساخت یابی عادلانه جامعه و تعالی و پیشرفت متوازن در همه ابعاد، عرصه ها، قشرها و مناطق مختلف جغرافیایی کشور منجر می شود. در این راستا، برنامه های آمایش سرزمین چارچوب مهمی در پیشرفت متوازن جامعه در تمام ابعاد و ساماندهی نابرابری های منطقه ای به شمار می روند. هدف از این پژوهش، اولویت سنجی شاخص های عدالت اسلامی ایرانی در تحقق آمایش سرزمین و توسعه متعادل در ایران است. نوع پژوهش بنیادی کاربردی و روش به کار رفته توصیفی تحلیلی است. شاخص های بررسی عدالت، 35 شاخص عدالت اکولوژیکی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی است. جامعه آماری 31 استان کشور است. ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعه اسناد و مدارک و داده های سرشماری های عمومی نفوس و مسکن در شاخص های مختلف می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تحلیل شبکه و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل تحلیل شبکه نشان می دهد، شاخص های عدالت اقتصادی با مقدار 282/0 بیشترین نقش را در نابرابری های منطقه ای در بین استان های کشور دارد. چرا که در اغلب شاخص های مورد مطالعه تفاوت هایی به لحاظ چگونگی توزیع ثروت و درآمد، گسترش فقر، سرانه درآمد خانوارها وجود دارد که منجر به عدم تحقق عدالت در جامعه می شود. همچنین یافته های تحلیلی مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد، مؤلفه های عدالت اقتصادی در مناطق مختلف کشور بسیار متفاوت می باشد. بر اساس برآورد ضرایب استاندارد شده مدل ساختاری تحقیق و سطح معناداری (079/0 =) است که بیانگر تأثیرات عوامل اقتصادی بر روی نابرابری های منطقه ای در کشور با ضریب مستقیم و مثبت 86/0 (51/9) است. می توان گفت این نابرابری ها ناشی از عدم رعایت تعادل و توازن در کشور است و عدم توازن در منابع، فعالیت ها، امکانات، جمعیت، خدمات و یا انباشتگی در برخی نقاط جمعیتی از جمله کلانشهرها قابل مشاهده است که با عدالت و توزیع عادلانه خدمات و امکانات در تناقض می باشد و منجر به زیر سؤال رفتن عدالت اجتماعی می گردد. در نهایت راهبردهایی جهت ساماندهی نابرابری های منطقه ای در چارچوب عدالت اسلامی و تحقق عدالت سرزمینی ارائه شده است.
Evaluation of the mixed land use and its impact on urban sustainability. A case study: Ahvaz metropolis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Land use is often referred as the basis for urban planning. Perhaps the main reason is that the discussion of fundamental related to urban planning objectives has play the first role in the land use studies. Basic topics such as proper location, optimal allocation, diversification, functionality and &hellip which are in direct contact with comfort goals, are the last objectives of urban planners and designers. One of the major issue, which has been paid less attention to, is the incorporation of urban land use. In this paper, which were prepared to assess the incorporation of urban land use and its role in urban sustainability, tried to measure the rate of the incorporation of seven metropolitan areas of Ahvaz by using the Shannon entropy and the latest statistics of related to per capita and percentage of exist land use. The results indicate that the region number one is incorporation than the other regions in terms of land use incorporation, but in general this indicator in the seven regions had little effect on urban sustainability.
سنجش پایداری توسعه گردشگری از نگاه جامعه محلی (مطالعه موردی: شهر تبریز)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
205 - 218
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، سنجش پایداری توسعه گردشگری شهر تبریز بود. مقاله حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی (توزیع پرسش نامه) انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش 400 نفر از ساکنان محلی شهر تبریز در سال 1393 بود که برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری، به ترتیب از روش تعیین حجم نمونه کوکران و نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه بهره گرفته شد. به منظور روایی و پایایی پرسش نامه، به ترتیب از روایی محتوا (نظر استادان و کارشناسان مرتبط با مسائل شهری و گردشگری) و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. از طریق پرسش نامه های تکمیل شده از سوی گردشگران و همچنین به کارگیری نرم افزار AMOS، نیازهای این افراد و هماهنگی شاخص ها با عوامل توسعه پایدار استخراج شدند. برای ارزیابی گردشگری پایدار و ارزیابی شاخص های عملیاتی، روش تحلیل عاملی مرتبه دوم به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که شاخص های در نظر گرفته شده همه ارتباط مثبت و معنا داری با ساختار مرتبه دوم، یعنی پایداری گردشگری شهر تبریز، دارند و عامل «بهداشت و سلامت» با ضریب استاندارد 003/1 بیشترین اثر را بر گردشگری پایدار دارد.
انباشت سرمایه و تشدید مخاطرات محیطی شهر- منطقه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر - منطقه تهران در معرض مخاطرات محیطی مختلفی است. نقش فرآیند انباشت سرمایه در شرایط خاص اجتماعی ، اقتصادی در شکل پذیری فضاهایی قابل بررسی است که می تواند به زمینه بروز و تشدید مخاطرات محیطی را فراهم آورد. هدف اصلی مقاله درک روندهای قانون انباشت سرمایه و اثرش بر آن بخش از مدیریت فضای شهر- منطقه تهران است که زمینه بروز و تشدید مخاطرات محیطی را فراهم آوده است. ناحیه مورد مطالعه تحقیق را شهر-ناحیه تهران به عنوان یک ساختار تحلیلی تشکیل می دهد. در جستجوی جمع آوری داده های مورد نیاز تحقیق، پنج فضای مختلف شهری تهران انتخاب شده است. در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از ""روش کیو"" استفاده شده است. مناسب بودن داده ها برای انجام تحلیل عاملی توسط شاخص KMO مشخص شده است. نتیجه نشان داده که چهار عامل مرتبط به هم شامل ""کارکرد سودا گری مستغلات "" ، ""کالایی سازی زمین و مسکن"" ،""مدیریت و نظارت بر فضای شهر- منطقه"" و ""نظارت و کنترل منابع طبیعی"" سبب شده که اقتصاد مولد تضعیف و ساخت و ساز شهری و پیراشهری را به حرفه ای سود آور و جذاب تبدیل شود در نتیجه سازندگان ساختمان در جستجوی سود با استفاده از کالایی شدن زمین و مسکن و نفوذ پذیری قوانین نظارتی، به روش های شبه قانونی هر نوع کاربری اعم از پارک، فضای سبز، منابع طبیعی، مسیل و کوه را به فضای ساخت و ساز تبدیل کرده و فضا برای بروز و تشدید مخاطرات محیطی آماده شده است
تحلیل عوامل موثر بر تمرکز اشتغال غیر رسمی در شهر مرزی بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
91 - 101
حوزه های تخصصی:
مبادلات تجاری و مرزی شهر بانه تا پایان دهه شصت در مقیاس محدود انجام می شد اما در اولین سال های دهه هفتاد و با ایجاد بازارچه مرزی سیرانبند مبادلات تجاری در این شهر رونق یافت. با افزایش ورود کالاهای قاچاق و ورود سالانه میلیون ها مسافر به این شهر ،زمینه برای ایجاد مشاغل غیررسمی مانند دست فروشی، اجاره سویت و... فراهم شد. اگرچه رونق تجارت در شهر بانه اثرات مثبت همچون ایجاد اشتغال ، افزایش توان اقتصادی و .. داشته است با وجود این تمرکز شدید فعالیت های غیر رسمی در محدوده کوچکی از شهر بانه سبب ایجاد مشکلات فراونی از جمله ازدحام جمعیت ، آلودگی صوتی و هوا ،ترافیک وکاهش کیفیت زیستی در محدوده مرکزی شده است بنابراین به نظر می رسد انجام پژوهش های در جهت کاهش مشکلات ناشی از تمرکز فعالیت های غیر رسمی در محدوده مرکزی شهر بانه به عنوان محدوده ای که بیشترین تاثیر را از این فعالیت ها می پذیرد ضروری می نماید.هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر تمرکز اشتغال غیر رسمی در شهرهای مرزی بانه و ارائه راهکارهای جهت کاهش اثرات منفی آن می باشد. در پژوهش حاضر با توجه به ابعاد گسترده مسأله ی تحقیق، از ابزارها و روش های متنوعی از قبیل مصاحبه های میدانی با اهالی، فروشندگان و کارشناسان و تحلیل ثانویه استفاده شد.در این پژوهش ابتدا با استفاده از شاخص های مستخرج از مبانی نظری تحقیق، محدوده تمرکز تجارت غیر رسمی در شهر بانه تعیین و تدقیق گردیده و تاثیرات تمرکز تجارت غیر رسمی بر این محدوده مورد بررسی قرار می گیرد .نتایج تحقیق نشان می دهد نزدیکی به مرز و وجود تعلقات اجتماعی با آنسوی مرز ، کمبود فرصت های شغلی در منطقه و قاچاق کالا از عوامل اصلی تمرکز اشتغال غیر رسمی در این شهر می باشد. در نتیجه افزایش اشتغال غیر رسمی سبب تغییرات کاربری از مسکونی به تجاری و رشد قارچ گونه مجتمع های تجاری ،توسعه افقی و عمودی شهر ، افزایش مشاغل کاذب و ازدحام و ترافیک در شهر شده است. جهت کاهش مشکلات ناشی از تمرکز اشتغال غیر رسمی در شهر بانه می توان به مدیریت صحیح بازارچه ، تسریع در توسعه زیر ساخت ها، کاهش تمرکز مجتمع های تجاری و خدمات در هسته مرکزی و تهیه طرح ساماندهی ترافیک هسته مرکزی اشاره نمود.
شناسایی پتانسیل های زمینه ساز توسعه خلّاق در بافت فرسوده - تاریخی با تاکید بر ارتقای گردشگری (نمونه موردی: محلّه میدان ارگ، منطقه ۱ شهر کرمان)
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده به دو دسته کلی دارای ارزش و فاقد ارزش تقسیم می شوند. رویکردهای جدید مرمّتی سعی در تکیه بر میراث موجود در بافت های فرسوده دارای ارزش و تلفیق اقتصاد و فرهنگ و احیای پایدار بافت های تاریخی از طریق تعیین نقش آنها در سازمان فضایی شهر دارد. یکی از رویکردهای مطرح در این زمینه، رویکرد گردشگری در برنامه ریزی شهری است. امروزه این رویکرد به عنوان نوعی جدید از انواع گردشگری، موضوع مهمی در توسعه و دگرگونی شهرها در جهان محسوب می شود. در این مقاله با معرفی مفهوم توسعه خلّاق و تبیین نگرش های گوناگون مرمّت و شناسایی نواحی دارای پتانسیل جذب گردشگر و دارای اولویت در زمینه توسعه خلّاق با استفاده از مدل SZCD شناسایی پهنه های زمینه ساز توسعه خلّاق و مدل تحلیلی AHP و نرم افزار ArcGIS در محدوده مورد نظر می باشد. هر یک از این عوامل، معیارها و شاخص های مدل کالبدی- عملکردی، اجتماعی- اقتصادی و نهادی - مدیریتی را از محدوده مورد مطالعه استخراج کرده و نتایج به صورت نقشه تهیه شده و خروجی آن در بردارنده پهنه هایی می باشد که بر اساس این شاخص ها و معیارها بهترین پهنه برای توسعه خلّاق و دخالت در بافت به منظور جذب گردشگر می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که معیار کالبدی - عملکردی با ارزش ۶۶۹/۰ نسبت به سایر معیارها، از اهمیّت بیشتری برخوردار بوده و معیارهای اقتصادی - اجتماعی با ارزش ۲۴۳/۰ در مرتبه دوّم اهمیّت قرار دارند. شاخص نهادی مدیریتی با ارزش ۰۸۸/۰ در ضریب اهمیّت نرمال هر یک از معیارها نسبت به همدیگر از عملکرد بسیار ضعیفی در بین معیارهای مورد مطالعه داشته است.
ارزیابی تطبیقی سیر تحول شاخص های مسکن شهر مریوان با نقاط شهری استان کردستان و کشورایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
37 - 52
حوزه های تخصصی:
مسکن نقش مهمی در رضایت جسمی، روانی و نیازهای اجتماعی افراد دارد. مسکن علاوه بر این که می تواند در خدمت ترویج عدالت اجتماعی و کاهش نسبی شکاف بین طبقات مختلف اجتماعی درآید، نقش عمده ای در استحکام اقتصادی، ثبات اجتماعی جامعه و توسعه ملی دارد. در این میان شاخص های کمی و کیفی مسکن یکی از کلیدی ترین ابزار سنجش توسعه در کشورها محسوب می شود. گرچه در دنیا اهمیت تحلیل شاخص مسکن و نقش آنها پذیرفته شده، اما این شاخص ها در ایران چندان مورد مطالعه و استفاده در تدوین سیاست های مسکن قرارنگرفته اند. همین مسئله باعث شده که سیاست گذاران و تصمیم گیران آگاهی چندانی نسبت به آنها در تصمیم گیری روزمره و نقش و اثر آنها بر ساکنان نداشته باشند. هدف این تحقیق دستیابی به یک شناخت جامع از وضعیت مسکن در نقاط شهری کشور، استان کردستان و شهر مریوان از طریق بررسی و ارزیابی تطبیقی روند تحولات شاخص های کمی و کیفی مسکن طی دوره 90-1345 با شرایط مطلوب می باشد. روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و بر تحلیل داده های ثانویه پایه گذاری شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شاخص های کمی مسکن از سال 1345 تا 1390روند مطلوبی را طی کرده است. هرچند که محدوده های مورد بررسی از نظر تولید مسکن و تراکم خانوار در واحد مسکونی به شرایط نسبتاً مطلوب رسیده، اما از نظر سایر شاخص های کمی ( تراکم نفر و خانوار در اتاق و واحد مسکونی و...) تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله دارد. همچنین از نظر شاخص های کیفی نیز هر چند در طی 45 ساله اخیر روند مناسبی طی شده، اما هنوز در نقاط شهری کشور برخی از واحدهای مسکونی با مصالح بی دوام و نیمه بادوام ساخته شده اند. همچنین در نقاط شهری کشور بخش عمده ای از واحدهای مسکونی عمر مفید خود را طی کرده اند و نیازمند نوسازی و بهسازی هستند. به علاوه میزان اجاره نشینی از سال 1365 تا 1390 یک روند صعودی را طی کرده است (18/33 درصد). این وضعیت با توجه به شرایط فرهنگی کشور به معنای افزایش شکاف و فاصله طبقاتی و عدم توان گروه های کم درآمد در دستیابی به مسکن است.
تبیین جامعه شناختی تأثیر توسعه محله محوری در اداره کلان شهر تهران (موردمطالعه محله های ازگل، جنت آباد، حکیمیه، خانی آباد نو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش جمعیت تهران و روند رو به رشد شهرنشینی، ارتقای زندگی شهری در تمام جوانب ضروری به نظر می رسد. اولین گام برای فراهم شدن زمینه های همکاری و مشارکت اجتماعی مردم اتخاذ رویکرد مدیریتی محله محوری هست. مفاهیمی چون برنامه ریزی از پایین، مشارکت جمعی، توزیع عادلانه امکانات تنها در سایه مفهوم «توسعه محله ای» و برنامه ریزی محلات شهری عینیت می یابد. در این مقاله به بررسی جامعه شناختی تأثیر توسعه محله محوری در اداره کلان شهر تهران پرداخته شده است. روش تحقیق در این مقاله به صورت کیفی از گراندد تئوری استفاده شده است. حجم نمونه (44 واحد مشاهداتی) است-4 تن از مدیران محلات موردمطالعه و 20 نفر از اعضای شورایاری محلات و 20 تن از اعضایی که در سرای محله مشغول فعالیت هستند و یا مرتب از خدمات سرای محله استفاده می کنند-در این پژوهش با اجرای کدگذاری های مختلف به پدیده های اصلی (تغییرات اجتماعی، نابهنجاری های اجتماعی، توسعه محله محوری و عدم توسعه محله محوری) دست یافته و به بررسی جامعه شناختی شرایط علی، شرایط زمینه ای و مداخله گر و استراتژی های مختلف تأثیرگذار بر پدیده و درنهایت پیامدهای متأثر از پدیده پرداخته شده است. از بین 44 واحد مطالعاتی 30 نفر به آینده این طرح امیدوار بوده و معتقدند که سراهای محله و محله محوری از بطن تغییرات اجتماعی شهر تهران در طی سالهای متمادی حاصل شده و ایرادات آن در طول اجرای طرح برطرف خواهد شداما 7 نفر دیگر معتقدند که می بایستی طرح با کار کارشناسی بیشتر اجرا میشد و 7 نفر دیگر به کل طرح محله محوری انتقاداتی دارند.یکی از نکات قابل توجه مدیران محلات و شورایاری ها عدم تناسب فرهنگی مردم محلات است
تحلیلی بر تأثیرات حذف قاچاق کالا بر تغییرات سطح کیفیت زندگی روستاییان (مطالعه موردی: روستاهای مرزی شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاچاق کالا به عنوان فعالیتی غیررسمی در کیفیت زندگی روستاهای مرزی کشور که به دلیل حاشیه ای بودن در نظام برنامه ریزی مرکز پیرامون در رنج و فشار هستند؛ جایگاه ویژه ای دارد. با توجه به لزوم حذف قاچاق کالا جهت پویایی اقتصادی کشور، قدر مسلم کاهش و حذف این فعالیت سودآور غیررسمی اقتصادی به صورت یک باره و بدون برنامه ریزی جهت تدارک راهکارهای جایگزین از روستاهای مرزی که به دلیل ضعف ساختارهای اقتصادی، وابستگی بسیاری به قاچاق کالا دارند؛ تغییرات عمده ای را در کیفیت زندگی روستاییان مرزنشین به همراه دارد. لذا در پژوهش حاضر به بررسی تغییرات سطح کیفیت زندگی روستاییان روستاهای مرزی شهرستان مریوان به دنبال کاهش چشمگیر قاچاق کالا و حذف آن پرداخته ایم تا رهیافت این امر شناخت جامع وضع موجود جهت ارائه راهکارهای کاربردی به منظور بهبود سطح کیفیت زندگی روستاییان این منطقه به دنبال حذف قاچاق کالا باشد. این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش توصیفی تحلیلی است که جهت گردآوری اطلاعات آن از دو روش کتابخانه ای و میدانی مبتنی بر توزیع پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را خانوارهای ساکن در دو دهستان مرزی خاو و میرآباد و زریوار در برمی گیرند که با بهره گیری از فرمول کوکران از میان 5223 خانوار تعداد 360 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسشنامه ها به روش طبقه ای و سپس تصادفی ساده در میان روستاهای منتخب و روستاییان آن ها توزیع گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین) و آزمون های آمار استنباطی (زوجی، رتبه ای فریدمن، همگونی کای دو، کروسکال والیس و آزمون دوجمله ای) استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که قاچاق کالا به عنوان پدیده ای غیرقابل قبول از منطقه حذف شده است اما در مقابل کیفیت زندگی روستاییان در ابعاد اجتماعی و اقتصادی کاهش یافته است و تنها در بعد کالبدی شاهد ارتقای سطح کیفیت زندگی روستاییان هستیم. همچنین بین میزان رضایت افراد از کیفیت زندگی شان بافاصله از مرز و وابستگی شغلی به قاچاق ارتباط معنی داری وجود دارد و درنهایت اینکه بازارچه های مرزی تأسیس شده نیز به عنوان راهکارهای جایگزین توانایی ارتقای سطح کیفیت زندگی روستاییان را به مانند قاچاق کالا نداشته اند.