فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۲۱ تا ۶٬۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
کیفیت و کمیت خدمات رفاه عمومی یکی از مهم ترین شاخص های سنجش برخورداری و یا عدم برخورداری یک منطقه از امکانات و تسهیلات خصوصا در ارتباط با کاربری اراضی شهری است. در این رابطه ویژگی و خصوصیت اصلی یک منطقه شهری در میزان امنیت و رفاهی است که برای ساکنان آن به همراه می آورد. در این زمینه نقش سرانه های شهری بسیار حیاتی است. در حقیقت در یک منطقه شهری، سرانه های بالا به معنای برخورداری بیشتر و تراکم کمتر است. در این پژوهش برای سنجش رفاه عمومی از خدماتی که نقش مهمی در رضایت مردمی دارند از جمله شاخص های آموزشی، فضای سبز، فرهنگی، مذهبی، بهداشتی-درمانی، ورزشی و توریستی در سه منطقه 14، 15 و 16 شهرداری تهران استفاده شده است. در ادامه جهت سنجش رضایت مردمی از آزمون آنوا و نیز از مدل ویکور برای رتبه بندی بهره جسته شده است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که منطقه 16 با کسب امتیاز 1 دارای حداکثر برخورداری از خدمات رفاه عمومی و منطقه 14 با امتیاز 0 دارای حداقل و منطقه 15 نیز در بین سه منطقه با کسب 46/0 امتیاز در حد متوسط برخورداری قرار دارد. از جمله مهم ترین کاربری هایی که در کسب بیشترین رتبه در منطقه 16 موثر بوده است می توان به فرهنگسرای بهمن، بیمارستان های فرامنطقه ای آیت الله کاشانی، تختی و امیرالمومنین و ورزشگاه کارگران و مرغوبکار اشاره نمود. کمبود زمین های ساخته نشده جهت توسعه آتی، تراکم بالای جمعیت در بافت های مسکونی از جمله عوامل کسب امتیاز کم منطقه 15 و امتیاز 0 در منطقه 14 می باشند.
بررسی توزیع جغرافیایی ناهنجاری های ترافیکی در مناطق شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناهنجاری های ترافیکی نمادی از فرهنگ ترافیک حاکم بر جامعه و عامل تحمیل هزینه های سنگینی به جامعه هستند. هدف از این پژوهش، تعیین توزیع جغرافیایی ناهنجاری های ترافیکی در شهر مشهد و یافتن ارتباطی منطقی بین خصوصیات جغرافیایی مناطق و میزان وقوع ناهنجاری های ترافیکی است. مبنای نظری پژوهش، نظریه رشد هوشمند شهری و روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. شمارش ناهنجاری های ترافیکی در اسفندماه سال ۱۳۹۱ به کمک روش فیلمبرداری انجام شده و اطلاعات حجم ترافیک از بانک اطلاعاتی سیستم یکپارچه کنترل هوشمند چراغ های راهنمایی شهر مشهد به دست آمده است. نمونه آماری تحقیق شامل ۲۶ تقاطع از مجموع ۱۸۹ تقاطع مجهز به چراغ فرماندهی در شهر مشهد است که نرخ وقوع دو نوع از ناهنجاری های عمده ترافیکی در آن ها تعیین شده است. بررسی ارتباط بین خصوصیات مناطق با ناهنجاری های ترافیکی به کمک نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد توزیع جغرافیایی ناهنجاری های ترافیکی در مناطق مختلف شهر مشهد یکسان نیست و از نظر نرخ وقوع ناهنجاری ترافیکی در ساعت، رتبه اول تا سوم به ترتیب مربوط به مناطق ۴، ثامن و ۶ است. همچنین مشخص شد بین نرخ وقوع ناهنجاری های ترافیکی با تراکم جمعیتِ منطقه رابطه ای مستقیم وجود دارد.
سنجش و تحلیل سطوح توسعه یافتگی زیربنایی در نواحی روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای سنجش و سطح بندی توسعه یافتگی مناطق، شاخص های بسیاری وجود دارد. هر یک از این شاخص ها دارای ارزش و اهمیت خاصی است که با توجه به نوع هدف و روش مطالعه، مورد استفاده قرار می گیرد. به کارگیری این شاخص ها زمینه مناسبی برای ارائه راهبردها و به کارگیری برنامه های مناسب توسعه ی نواحی و همچنین پی ریزی و ایجاد توسعه ی یکپارچه ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی می شود. پژوهش حاضر با استفاده از 13 شاخص زیربنایی، به دنبال سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان اردبیل و تعیین سطوح برخورداری آن ها بوده است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. پس از جمع آوری داده ها، وزن شاخص ها با استفاده از آنتروپی شانون تعیین و به وسیله روش هایTOPSIS ، VIKOR، SAW و HDI رتبه بندی شده است؛ همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان کپ لند استفاده گردید. یافته های حاصل از اجرای تکنیک کپ لند نشان داد که دهستان های پلنگا، محمود آباد و ویلکج جنوبی، به ترتیب در رتبه های نخست و دهستان های کلخوران، پایین برزند و انگوت شرقی به ترتیب در رتبه های آخر از لحاظ توسعه یافتگی زیربنایی قرار دارد.
مدیریت شهری و تعارض ناشی از الحاق نقاط روستایی به محدوده شهرها (نمونه موردی: شهر اسلامشهر و روستای شاطره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تأثیرهای شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور، رشد فزایندة شهرها و تبدیل مراکز روستایی به نقاط متصل یا منفصل شهری است که سبب برهم خوردن تعادل توزیع فضایی جمعیت می شود. با توجه به ناهمخوانی عوامل متعدد مانند اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، مدیریتی و... در نقاط شهری و روستایی، الحاق نقاط روستایی به محدودة شهرها، به ایجاد مشکل های عدیده منجر خواهد شد. یکی از مهم ترین عوامل ایجاد تعارض، نبود رویکرد یکسان مدیریتی در نقاط شهری و روستایی است که بر سایر عوامل نیز تأثیرگذار است؛ بنابراین، در مقالة حاضر با موردکاوی الحاق روستای شاطره به محدودة اسلامشهر سعی شده است تأثیر نبود رویکرد مدیریتی یکسان در نقاط روستایی و شهری و همچنین جایگاه مدیریت شهری در حل تعارض های ناشی از الحاق نقاط روستایی به محدودة شهری بررسی شود. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از مطالعه های اسنادی و میدانی وسیع و تکمیل 220 پرسشنامه از سوی خانوارهای ساکن در اسلامشهر و روستای شاطره و همچنین اخذ 30 پرسشنامه از مسئولان و کارشناسان سازمان های ذیربط استان تهران انجام شده است. نتایج نشان می دهد که برخلاف نبود تفاوت معنادار بین عوامل مدیریتی اسلامشهر و روستای شاطره، عوامل کالبدی شهر و روستا تفاوت معناداری دارند و ناهمگونی رویکرد مدیریت در نقاط شهری و روستایی، عاملی مؤثر در ایجاد تعارض است. از سویی دیگر، مدیریت شهری در حل این تعارض ها نقشی اساسی دارد.
کاربرد رهیافت فازی در تعیین الگوی بهینه کشت در راستای نیل به اهداف توسعه پایدار روستایی: زیربخش زراعت، شهرستان آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت مدیریت واحدهای زراعی، استفاده از مدل های برنامه ریزی ریاضی در تعیین الگوی بهینه کشت نقشی به سزا دارد. در تحقیق حاضر، روش برنامه ریزی آرمانی فازی در راستای بهینه سازی الگوی کشت در قالب اهدافی شامل پنج سناریو (بیشینه سازی سود، نیل به خودکفایی در محصولات اساسی زراعی، توسعه پایدار کشاورزی، افزایش اشتغال، و دستیابی هم زمان به اهداف یادشده) مورد توجه قرار گرفت. اهمیت این اهداف در دستیابی به توسعه پایدار روستایی است که در آن، پایداری سه بعد اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی را دربرمی گیرد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از طریق تکمیل 124 پرسشنامه از سطح شهرستان آمل به دست آمد. نتایج الگوها نشان داد که در صورت لحاظ کردن اهداف به طور هم زمان، تعاملی میان مدل فازی سناریوهای یک تا چهار به وجود می آید؛ در این مدل، به آرمان های اقتصادی و اجتماعی کمتر توجه شده و در مقابل، آرمان های زیست محیطی و خودکفایی تا حد زیادی تأمین شده است.
ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر شهری در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران مطالعه موردی: منطقه1 شهرتبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه معابر شهری از مهمترین شریان های حیاتی شهرها محسوب می شوند که مخصوصاً بعد از بحران، در عملیات امداد و نجات، تخلیه ی مجروحان و آسیب دیدگان تأثیر بسزایی دارند. بنابراین ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر شهری و برنامه ریزی برای کاهش این آسیب ها امری ضروری می نماید. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با هدف ارزیابی شبکه معابر شهری در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران در منطقه 1 تبریز انجام گرفته است. برای ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر منطقه1 تبریز، 3معیار درجه محصوریت، تراکم و ویژگی های ساختمانی انتخاب شدند که معیار تراکم شامل زیر معیار تراکم جمعیتی و تراکم ساختمانی و معیار ویژگی های ساختمانی شامل پنج زیر معیار قدمت بنا،کیفیت بنا، نوع کاربری، سطح اشغال و نوع مصالح می باشد که هریک از این زیر معیارها، خود نیز دارای چندین زیرمعیار هستند که با روش دلفی ارزش گذاری شدند. در نهایت پس از ارزیابی آسیب پذیری معابر در هر زیر معیار، با روش ارزیابی چندمعیاره (MCE) در قالب نرم افزار IDRISI، معیارها همپوشانی شدند. نتایج نهایی حاکی از این است که، آسیب پذیری شبکه معابر محدوده ی مورد مطالعه (جز در محلات نوساز)، بیشتر از حد متوسط، و عمدتاً زیاد و خیلی زیاد است. آسیب پذیری شبکه معابر در محلات اسکان غیررسمی بیشتر به چشم می خورد که در برنامه ریزی ها باید در اولویت قرار بگیرند.
ارزیابی نحوه بهره گیری از مفهوم پدافند غیرعامل در طرح های توسعه و عمران(جامع) شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح های توسعه و عمران(شهری) به عنوان یکی از قدیمی ترین طرح های توسعه برای شهرها بیش از چهار دهه است که در ایران مورد استفاده قرار می گیرد، این طرح ها با هدف توسعه کمی و کیفی در شهرها به ارائه راهبردهایی در افزایش رونق شهرها مورد توجه استدر این راستا شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در جهت نیل به هدف فوق الذکر و همچنین تدقیق نیازهای شهرها در ادوار مختلف به سیاست گذاری در این زمینه و سایر زمینه های شهری می پردازد، در سالیان اخیر و با توجه به افزایش تهدیدات نظامی برای شهرها این شورا لزوم بهره گیری از مفهوم پدافندغیرعامل در طرح های توسعه و عمران شهری را تاکید کرده است و در مصوبات مختلف بر تحقق این مهم در این مسیر گام هایی برداشته است، از جمله این مصوبات لزوم استفاده از مفهوم پدافندغیرعامل در طرح های توسعه و عمران(جامع) شهری و ناحیه ای، مصوب سال 1383 است. از آن سال شرکت های مشاور نیز در زمینه تحقق امر فوق گام هایی برداشته اند که به دلایل مختلف این امر به صورت جدی تحقق نیافته است و یا بسیار ضعیف شکل یافته است. این مقاله با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی به بررسی خلاصه گزارش هایی که به مقوله پدافند غیرعامل در سال های 1390 تا 1392 مورد بررسی و تصویب در شورای عالی قرار گرفته است می پردازدو سپس به ارزیابی آنها را در حوزه های قابل مطالعه در طرح های جامع مانند؛ کاربری اراضی، حریم، شناسایی اماکن حساس، حیاتی و مهم پرداخته است. آنچه در این زمینه مشهود گشت ارائه مطالب به صورت کلی و در قالب تعاریف عمومی از مفهوم پدافند غیرعامل است و کمتر در این حوزه شرکت های مشاور به ارائه پیشنهادات و نقشه های تخصصی روی آورده اندکه علت آن را می توان ضعف شرح خدمات اینگونه طرح ها، کم اهمیت بودن این موضوع از نظر مدیران و بررسی ضعیف در ارگان های ذی صلاح،تهیه نشدن سند آمایشی از مفهوم پدافند غیرعامل به عنوان طرح فرادست و چارچوبی برای طرح های توسعه و عمران شهری، کمبود تبادل نظر و آراء بین دانشگاه و شورای عالی در جهت رسیدن به چارچوب مفهومی مشترک از پدافند غیرعامل و آشنا نبودن شرکت های مشاور با خواست ها و روش های اجرا از این مفهوم دانست.
تحلیل مشارکت سیاسی اقوام مختلف (مطالعه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث ابزارها و شیوه های مشارکت سیاسی از ابعاد مهم موضوع مشارکت سیاسی در تاریخ اندیشه سیاسی و شاید مهمترین بحث در تاریخ معاصر باشد و امروزه از دغدغه های مهم جوامعی است که در حال گذر به شیوه نوینی از زندگی سیاسی می باشند. مشارکت سیاسی دارای تعابیر و برداشت های مختلفی بوده است و با توجه به علایق، مصالح و منافع حاکمان دچار قبض و بسط مفهومی مداومی شده و همواره نگرش های مثبت و منفی بسیاری در نتایج و پیامدهای آن ابراز گردیده است. از این رو مشارکت شهروندان در پهنه جغرافیایی قومی و هدایت آن به سوی هویت ملی امکان حضور افراد و اقوام در بخش های مختلف جامعه را فراهم و ثبات سیاسی و توسعه یافتگی را به دنبال داشته است به نحوی که ارتباطات اجتماعی را در ساختار سیاسی تسهیل و بستر مشارکت گروه های قومی را در تصمیم گیری های سیاسی کشور، فراهم نموده است. استان خوزستان به دلیل ساختار قومی و تفاوت های زبانی، فرهنگی و اجتماعی که با بخش مرکزی دارد و موقعیت ژئوپلیتیکی خاص از جمله مناطقی است که در طول تاریخ معاصر خود دچار تغییر و تحولاتی شده، اقوام ساکن آن نیز در این تغییر و تحولات نقش اساسی را ایفا کرده اند. اینکه قومی در مرکز کشور متمرکز شده یا در حاشیه قرار دارد دارای آثار یا تبعات متفاوتی می باشد. در چنین کشورهایی ایجاد همبستگی ملی و یکپارچگی سیاسی بین عناصر تشکیل دهنده ملی یک امر ضروری تلقی می شود. نتیجه می گیریم که پژوهش حاضر در پی بررسی شیوه های مشارکت سیاسی قومیت های مختلف در استان خوزستان با تأکید بر هویت ملی و همگرایی اقوام با یکدیگر می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد و با استفاده از کتب و اسناد سعی شده است که دلایل مشارکت اقوام را بعد از انقلاب اسلامی ایران بررسی نمائیم.
تحلیلی بر وضعیت توسعه گردشگری و موانع عمده جذب گردشگر در شهرها (نمونه موردی: مهاباد)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
233 - 252
حوزه های تخصصی:
گردشگری، به منزله فعالیتی که در دنیای امروزی توان اثرگذاری بر فرایند توسعه متوازن و خردورزانه را در همه دنیا به نمایش گذاشته، مورد توجه گروه وسیعی از سیاست گذاران و برنامه ریزان نظام های سیاسی و مدیران اجرایی در کشورها و شهرهای مختلف قرار گرفته است. در این پژوهش، به بررسی و تحلیل موانع توسعه گردشگری در شهرستان مهاباد پرداخته شده است. این پژوهش براساس نوع هدف، کاربردی و روش تحقیق در آن توصیفی تحلیلی است. همچنین، شیوه گردآوری داده ها نیز اسنادی پیمایشی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، پرسش نامه ای تدوین و در چند بعد در زمینه توسعه گردشگری و موانع توسعه گردشگری بین گردشگران وارد شده به مهاباد توزیع شد. نتایج بیانگر آن است که موانع قانونی، اقتصادی و کالبدی، طبیعی و جغرافیایی سه مشکل جدی در توسعه گردشگری شهری شهرستان مهاباد است. موانع قانونی (آیین نامه ها و مقررات) مهم ترین مانع در توسعه گردشگری شهری شهرستان مهاباد است. پس از آن، به ترتیب موانع کالبدی، طبیعی و جغرافیایی، موانع اقتصادی، موانع آموزش و زمینه سازی، موانع فرهنگی و فقدان جاذبه های کافی به ترتیب مهم ترین موانع توسعه گردشگری و جذب گردشگر شهری مهاباد است.
بررسی میزان تحقق پذیری شاخص های مدیریت بحران در طرح تفصیلی مورد مطالعه: منطقه ی 20 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله عواملی که امنیت و کیفیت حیات شهرها را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد مسئله ی توجه به مدیریت بحران و راهکارهای مواجه با آن است. اهمیت این عامل در طرح های توسعه شهری، از جمله طرح تفصیلی، منجر به ارتقای کیفیت تأثیرگذاری می شود و تحقق آن ها را به همراه می آورد و در نتیجه می تواند به توسعه ی پایدار شهری کمک کند. این پژوهش با هدف تجزیه و تحلیل شاخص های مدیریت بحران در طرح تفصیلی منطقه ی 20 شهرداری تهران در زمینه ی توجه به میزان تأثیرگذاری طرح تفصیلی از دیدگاه نخبگان مدیریت بحران شهری تدوین شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل 217 نفر از کارشناسان خبره ی برنامه ریز شهری و متصدیان تهیه ی طرح تفصیلی شهر تهران بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که منطقه ی 20 از هشت مخاطره ی طبیعی و 16 کانون خطرساز انسانی تهدید می شود که، از میان آن ها، وجود بافت فرسوده و متراکم، انتقال شبکه های نیروی فشارقوی و شبکه های فاضلاب بیشترین تأثیر را در تهدید های منطقه به دنبال دارند. نتایج نهایی حاکی از آن است که از نظر آزمودنی ها به شاخص های مدیریت بحران در طرح تفصیلی با مقیاس رتبه ای خیلی کم و کم توجه می شود و این میزان توجه معنادار است. بنابراین، منطقه ی 20 شهرداری تهران به لحاظ شاخص های مدیریت بحران شهری به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و طرح تفصیلی و هدایت توسعه ی شهر کمتر به آن می پردازد
سازماندهی سیاسی فضا و چالش های ناحیه ای در ایران (مطالعه موردی: استان های ایلام و آذربایجان غربی).(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل چندی در حکمرانی خوب و دستیابی به اهداف آن موثرند که یکی از مهمترین آنها سازماندهی سیاسی فضا می باشد. هر حکومتی سعی می کند تا بر اساس یک تصویر شناختی مشخص از فضای قلمرو خود اقدام به سازماندهی سیاسی فضا کرده و موفق به ساختن یک خود، درونی سازی و وابستگی به حس مکان گردد. اما سازماندهی سیاسی فضا در ایران در برخی مناطق نامناسب انجام گرفته است. به عنوان نمونه در استان های آذربایجان غربی و ایلام، چالش های ناحیه ای ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش که با روش تحلیلی توصیفی نگارش یافته است، بررسی چالش های ناحیه ای در این دو استان می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که سازماندهی نامناسب سیاسی فضا بخصوص شکل طویل و دنباله دار این استان ها، چالش های زیادی را برای اداره امور آنها بوجود آورده که از مهمترین آنها می توان به عدم ایجاد وحدت ساختاری و کارکردی، مرزهای طولانی و آسیب پذیری بیشتر، رقابت های قومی و ایلی، عدم شکل گیری حس تعلق، توسعه نامتوازن، عدم شکل گیری یک شبکه ارتباطی منظم، عدم شکل گیری قطب رشد، تداخل حوزه های انتخاباتی با حوزه های قومی و ایلی، قوم گرایی، ایل گرایی و .. اشاره کرد.
بررسی جدایی گزینی اجتماعی-فضایی گروه های تحصیلی و شغلی در کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
67 - 80
حوزه های تخصصی:
توسعه و شکل گیری سریع و غیر قابل مهار کلانشهرها و همچنین تأثیرگذاری نیروهای جدید اجتماعی_اقتصادی ملی و بین المللی، به طور کلی جغرافیای ملی و به طور خاص خصوصیات کلانشهرها را تغییر داده که نتیجه آن مجموعه ای از خروجی های فضایی و اجتماعی متنوع و تأثیرگذار بر کلا نشهرهاست. از ملموس ترین اثرات عدم برنامه ریزی مناسب برای روبه رو شدن با این تحولات، عدم توزیع مناسب منابع میان گروه ها و اقشار مختلف جامعه و در نتیجه نابرابری ها و جدایی گزینی های اجتماعی_اقتصادی است. کلا نشهر شیراز نیز همچون دیگر کلانشهرهای ایران تغییرات گسترده ای را طی سال های اخیر تجربه نموده است. توسعه ای که علاوه بر دست اندازی به نواحی پیرامونی شهر، موجب جدایی گزینی گروه های مختلف اجتماعی شهر از یکدیگر شده است. از این رو هدف این پژوهش بررسی الگوهای جدایی گزینی اجتماعی_فضایی گروه های اجتماعی کلانشهر شیراز در سال 1390 با روش توصیفی_تحلیلی است. به طوری که بتوان علاوه بر بیان کمی تفرق های اجتماعی موجود، توزیع فضایی گروه های مختلف را نیز بررسی نمود. در واقع ابتدا با استفاده از شاخص های جدایی گزینی، تفرق های اجتماعی به صورت کمی بررسی می شود و سپس با استفاده از شاخص موران محلی انسلین، خوشه های شکل گرفته از این تفرق فضایی در سطح کلانشهر شیراز استخراج می شود. داده های مورد استفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و مربوط به سرشماری سال 1390 دو شهر شیراز و صدرا و بر مبنای 505 حوزه آماری است. یافته های پژوهش حاکی از جدایی گزینی گروه های تحصیلکرده، طبقات بالا و طبقات متوسط از گروه ها و اقشار کم برخوردار جامعه شیراز است. به طوری که گروه های برخوردارتر (با شاخص جدایی گزینی 0.51 برای گروه های تحصیلی و 0.35 برای گروه های شغلی) در نواحی شمال غربی و غربی و اقشار ضعیف تر (با شاخص جدایی گزینی 0.38 برای گروه های تحصیلی و 0.35 برای گروه های شغلی) نیز در نواحی جنوبی و جنوب شرقی تجمع نموده اند. در واقع در حالی که اقشار ضعیف تر جامعه شیراز به طور قابل توجهی از منظر سطح تحصیلات و طبقه شغلی در نواحی حاشیه ای جنوبی و گاهی خارج از محمدوده خدماتی شهر با سطح خدمات بسیار پایین تر سکنی گزیده اند، اقشار برخوردار جامعه با نسبت بالایی متمایل به سکونت در نواحی گران قیمت تر شمال غربی، با سطح خدمات بالاتر و با آب وهوایی بهتر هستند.
بررسی رفتار انتخاباتی شهروندان شهر نورآباد؛ در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۳۵۰-۳۳۷
حوزه های تخصصی:
مشارکت در انتخابات و رأی دادن از مؤلفه های اساسی رفتار سیاسی شهروندان محسوب می شود. این سؤال که عوامل مؤثر بر رفتار انتخاباتی شهروندان چیست، یا به عبارتی بهتر، چه عواملی رفتار رأی دهی شهروندان را تحت تأثیر خود قرار می دهد، از موضوعات مهم در مطالعه جامعه شناسی سیاسی است. در پژوهش حاضر بر اساس پیمایشی که در سطح شهر نور آباد صورت گرفت، تأثیر ساختارهای قومی قبیله ای و نقش نخبگان بر مشارکت شهروندان شهر نورآباد در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بررسی شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در جمعیت مورد مطالعه در شهر نورآباد عواملی چون ساختارهای قومی- قبیله ای و نخبگان اعم از سیاسی، قومی و مذهبی رابطه معناداری با مشارکت انتخاباتی دارند؛ به عبارت دیگر، پاسخ دهندگان عوامل مذکور را مؤثر بر جهت دهی آرای خود دانسته اند. رویکرد تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی و روش آن پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها، به صورت پرسشنامه است. حجم نمونه نیز 380 نفر در بین شهروندان بالای 18 سال از کلیّه اقشار و گروه های اجتماعی در شهر نورآباد برآورد شد.
بررسی نقش دفاتر ICT روستایی در توسعه ی اجتماعی زنان روستاییِ شهرستان شهرضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی نقش دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در توسعه اجتماعی زنان روستایی انجام گرفته است. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بوده و اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه در سال 1392 جمع آوری گردید. جامعه آماری پژوهش شامل 5018 زن روستایی باسواد و بالای 15 سال ساکن در 16 روستای دارای دفاتر ICT شهرستان شهرضا می باشد؛ که با استفاده از فرمول کوکران، 190 زن روستایی به عنوان نمونه ی آماری انتخاب و پرسشنامه ها به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب در بین آنان توزیع گردید. اعتبار صوری پرسشنامه با نظر متخصصین و اعتبار عاملی آن نیز با استفاده از آماره KMO برابر با 74/0 محاسبه گردید. پایایی ابزار تحقیق برای هر یک از مقیاس های اصلی پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ از 79/0 تا 86/0 تأیید گردید. داده های گردآوری شده با نرم افزار SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان آگاهی زنان روستایی از «خدمات پایه دفاتر» و بیشترین میزان مراجعه آنان به دفاتر جهت دریافت همین خدمات می باشد. تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه ی اجتماعی زنان روستایی به ترتیب در افزایش مشارکت و آگاهی زنان روستایی، بهبود کیفیت خدمات ارائه شدهدر روستا، عدالت اجتماعی زنان روستایی و رضایت از موقعیت و شرایط زندگی می باشد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین متغیر وابسته توسعه ی اجتماعی زنان روستایی با متغیرهای تحصیلات، تعداد مسافرت زنان روستایی در سال و با استقلال مالی در سطح 05/0 و با آگاهی از خدمات و میزان استفاده از خدمات در سطح 01/0 رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی بیانگر آن است که سه متغیر مهم و تأثیرگذار بر متغیر وابسته توسعه اجتماعی زنان روستایی عبارتند از: درصد استقلال مالی زنان روستایی، آگاهی از خدمات دفاتر ICT و میزان مراجعه به دفاتر ICT جهت دریافت خدمات.
تحلیل عوامل موثر بر رفتار روستاییان در بکارگیری خدمات آموزشی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، تحلیل عواملی است که در چگونگی به کارگیری آموخته های خدمات آموزشی مراکز ترویج در امور کشاورزی توسط کشاورزان مؤثر بوده اند.
روش: برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش 384 روستایی با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری، از جامعه620 هزار نفری بهره برداران تحت پوشش مراکز 59 گانه جهادکشاورزی استان گیلان انتخاب شدند. این مطالعه از نوع توصیفی همبستگی است و در آن تلاش شده بر پایه مدلی جغرافیایی از نظریه رفتار برنامه ریزی شده، کلاس های آموزشی در مراکز جهاد کشاورزی گیلان، اولویت بندی شوند، همبستگی بین متغیرهای رفتاری با به کارگیری خدمات آموزشی محاسبه شود و میزان نقش عوامل رفتاری بر شکل گیری رفتار روستاییان با رگرسیون تعیین شود.
یافته ها: نتایج نشان داد 41 درصد از کلاس های مراکز مربوط به بخش تولیدات گیاهی، 32 درصد در رابطه با کلاس های ترویجی و 27 درصد به بخش تولیدات دامی اختصاص داشته است. یافته دیگر بیان گر آن است که هنجار ذهنی، نگرش و تأثیرات آموزشی، تا 45 درصد بر به کارگیری آموخته های عملی روستاییان تأثیر دارد و نظریه رفتار برنامه ریزی شده، قادر به پیش بینی نیمی از رفتار بوده است؛ اما با اضافه شدن عامل کنترل جغرافیایی، رفتار تحت تأثیر متغیر فاصله جغرافیایی (شعاع دسترسی به خدمات ترویجی) و الگوی فضایی در قالب مالکیت قرار می گیرد و نقشی مؤثر بر به کارگیری عملی آموزش از سوی روستاییان ایفا می کنند و میزان تبیین مدل جغرافیایی رفتاری تا 64 درصد افزایش می یابد.
راهکارهای عملی: نتایج بر لزوم افزایش شعاع ترویج تحویلی برای روستاهای دورتر از مرکز و اطلاع رسانی گسترده تر برای حضور عموم روستاییان علی الخصوص خرده مالکان برای خدمات مشاوره ای تأکید دارد.
اصالت و ارزش: شناسایی هنجارها، باورها و نگرش های روستاییان و کشاورزان به سازمان های دست اندر کار مسایل جامعه روستایی کمک می کند تا این جوامع را بهتر بشناسند و برنامه ریزی مناسب تری در ارتباط با آن ها ارایه دهند.
نقش گردشگری شهری در توسعه کالبدی شهر کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری، در سال های اخیر به دلیل مشکلات روحی حاصل از زندگی شهری، اهمیّت یافته است. توریسم به یکی از بخش های اثرگذار بر کاربری زمین های شهری تبدیل شده است. ضرورت و اهمیّت این تحقیق از آنجا ناشی میشود که شهرستان کرمانشاه به دلیل قدمت تاریخی، برخورداری از جاذبه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی مناسب در اطراف شهر، موقعیت مرزی و عبور زائرین کربلا از این منطقه، همواره مورد توجه گردشگران بوده و گردشگری می تواند زمینه توسعه منطقه را فراهم سازد. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. هدف این تحقیق تحلیل نقش گردشگری در توسعه کالبدی شهر در دو دهه اخیر و ارزیابی نقش آن در افزایش زیرساخت های گردشگری می باشد. برای انجام این تحقیق از پرسشنامه مردم و مسئولین استفاده شد که با نرمافزار SPSS و از طریق ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل شد و برای تطبیق اطلاعات، با استفاده از تصاویر ماهواره ای و نرم افزارهای GIS و ENVI نقشه های کاربری اراضی سال های ۶۵ و ۸۹ ایجاد شد که جهات و روند توسعه شهر و میزان تغییر کاربری های کشاورزی و بایر به کاربری شهری در آن مشخص شده است و با بررسی نقشه های کاربری شهری سال ۸۱ و ۹۵ به مقایسه مساحت سایر کاربری ها با کاربری جهانگردی پرداختهشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با تحلیل متغیرهای حاصل از پرسش نامه ها، گردشگری در توسعه کالبدی شهر کرمانشاه ۷۴ درصد تأثیر داشته و با مقایسه میزان کاربری های جهانگردی در سال های ۸۱ و ۹۵ هم این امر مورد تأیید قرار گرفته است به طوری که مساحت کاربری جهانگردی در سال ۹۵ نسبت به ۸۱ ، تقریباً ۶ برابر خواهد شد.
سطح بندی سرمایه های معیشتی در روستاهای گردشگری کوهستانی مورد: دهستان بالا طالقان در شهرستان طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر از مهم ترین چالش هایی است که جوامع به ویژه جوامع روستایی با آن مواجه بوده و ازاین رو رویکردهای مختلفی برای کاهش و ریشه کن کردن فقر مطرح شده است. از رویکردهای مشهور در این رابطه، رویکرد معیشت پایدار است که در دهه 1980 مطرح شد. ابزارهای مختلفی برای دستیابی به اهداف این رویکرد مدنظر بوده که گردشگری به عنوان جدیدترین این ابزارها توجه زیادی را به خود جلب نموده است. در این مقاله بُعد سرمایه های معیشتی یعنی سرمایه های انسانی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی در ارتباط با فعالیت های مرتبط با گردشگری بررسی شده است. برخی از نواحی روستایی با توجه به قابلیت های طبیعی که دارد، توانسته به عنوان جامعه میزبان گردشگران عمل نموده و از این طریق در وضعیت معیشتی خود تغییرات زیادی را به وجود آورد. جامعه ی مورد مطالعه در این مقاله، 10 روستای گردشگرپذیر دهستان بالا طالقان در شهرستان طالقان است که از این تعداد روستا، تعداد 297 نفر که سرپرست خانوار نیز بودند، به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای دستیابی به اهداف از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و روش میدانی در چارچوب پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات 20 نفر از متخصصین که در زمینه برنامه ریزی روستایی، گردشگری، گردشگری روستایی و توسعه ی روستایی فعالیت داشته اند، تأیید و پایایی ابزار نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده که مقدار آن برابر با 0.83 به دست آمده است. همچنین برای وزن دهی به شاخص ها از مدل فولر سلسله مراتبی و برای رتبه بندی و تعیین وضعیت روستاها از مدل ORESTEاستفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وضعیت سرمایه های معیشتی روستائیان ناشی از فعالیت های گردشگری در روستاهای مورد مطالعه مساعد نیست، با این وجود روستای گلیرد نسبت به سایر روستاها وضعیت مناسب تری را دارا بوده است.
اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی مورد: شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین امنیت غذایی جامعه روستایی یکی از اهداف اساسی در برنامه های توسعه روستایی است. در همین راستا با توجه به روند رو به گسترش شهرنشینی در کشورمان و تأثیرات آن بر روی سکونتگاه های روستایی، در تحقیق حاضر به بررسی اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستاهای شهرستان زنجان بوده است. شهرستان زنجان در سال 1390، دارای 97225 نفر جمعیت روستانشین، 26429 خانوار، 13 دهستان و 248 روستای دارای سکنه بوده است. 54 روستا با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران به عنوان روستاهای نمونه انتخاب گردید. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی ( آزمون یومن ویتنی و تی دوگروهی) و برای محاسبه میزان امنیت غذایی از روش مقیاس ناامنی غذایی و سبد غذایی استاندارد و محاسبه روابط اقتصادی شهر و روستا از شاخص های مرتبط و به صورت طیف لیکرت استفاده شده است. طبقه بندی وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی نشان داد 31.73 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی، 43.1 درصد دارای ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 15.52 درصد دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 9.65 درصد خانوارها نیز دارای ناامنی غذایی با گرسنگی شدید هستند. همچنین روابط اقتصادی بین روستا و شهر در محدوده مورد مطالعه، در مجموع اثرات مثبتی بر روی امنیت غذایی خانوارهای روستایی نداشته است.
تعیین کننده های اجتماعی درون سازمانی مشارکت کشاورزان در تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به تحلیل سازه های اجتماعی درون سازمانی مؤثر بر مشارکت کشاورزان در تعاونی های تولید روستایی می پردازد تا از این رهگذر بتوان برنامه ریزی های توسعه روستایی را بهبود بخشید.
روش: بدین منظور از روش توصیفی-همبستگی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد بودند که جمعاً 1809 نفر عضو دارند و با استفاده از جدول پاتن و روش نمونه گیری طبقه ای به صورت متناسب 317 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه است که محقق تهیه نموده است و برای تعیین اعتبار آن از روش تحلیل عاملی و به منظور تعیین پایایی آن از همسانی درونی به روش آلفا کرونباخ استفاده شد. آماره KMO (513/0 تا 834/0) و ضریب آلفای کرونباخ (54/0 تا 91/0) به دست آمده، از بهینگی پرسش نامه حکایت می کند. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و رگرسیون لجستیک استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است 6/57 درصد از افراد مورد مطالعه مشارکت متوسط به پایین دارند که در گروه کسانی که مشارکت نیمه فعال دارند قرار گرفتند، همچنین 4/42 درصد نیز مشارکت خوب و عالی دارند که در گروه مشارکت کنندگان فعال قرار گرفتند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که سازه های میزان رضایت از خدمات ارائه شده از سوی تعاونی، مسئولیت پذیری هیئت مدیره؛ دانش و آگاهی اعضا از اصول و قوانین تعاونی، سرمایه اجتماعی هیئت مدیره و نگرش اعضا به تعاون و کار گروهی، تعیین کننده های مشارکت کشاورزان در تعاونی های تولید شهرستان بویراحمد می باشند.
محدودیت ها/ راهبردها: عمده ترین محدودیت هزینه ی بالای جمع آوری اطلاعات و پر کردن پرسش نامه های موردنیاز و گستردگی منطقه ی موردمطالعه است.
راهکارهای عملی: بنابراین، از نتایج مدل رگرسیون لجستیک چنین استنتاج می گردد که در صورت بهبود وضعیت مؤلفه های مورد بررسی می توان انتظار داشت که مشارکت کشاورزان عضو تعاونی های تولید روستایی بیشتر شود.
ارزیابی ویژگی های کمی وکیفی مسکن در ایران طی سال های 1390-1345(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، با هدف بررسی روندتحولات 45 ساله مسکن درایران بااستفاده از10 شاخص کمی وکیفی صورت گرفته است. به منظور تأمین داده های موردنیاز، ازنتایج سرشماری های عمومی نفوس ومسکن سال های 1345 تا 1390استفاده شده است. روش تحقیق حاضر ازنوع توصیفی - تحلیلی و ازنظرهدف ،کاربردی است. یافته ها نشان می دهد که بخش دولتی نقش خودرا درساخت مسکن درطول دهه های اخیرکاهش داده وبه سیاستهای حمایتی ازساخت مسکن انبوه و کوچک سازی آن روی آورده است. به لحاظ کمی، نرخ رشدمسکن درطول 45 سال گذشته 5/3 درصدبوده، درحالی که میزان رشدجمعیت بطورمتوسط 5/2 درصدبوده است. بااین حال ، درهمه دوره های موردمطالعه بیش ازیک میلیون واحدمسکونی کمبود مسکن درکشور وجودداشته است.ازنظرکیفی،تعدادواحدهای بادوام از7/11 درصد در1345 به 9/78 درصد در1390 افزایش یافته ومیزان مالکیت مسکن نیزدرایران همواره بالای 67 درصدبوده است. طبق برآوردانجام شده، ایران تاسال 1404 تعداد8/7 میلیون واحدمسکونی نیازداردکه سالانه بطورمتوسط 411 هزارواحد باید ساخته شود.