فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
747 - 764
حوزه های تخصصی:
انرژی از نیازهای اصلی بشر و موتور محرک توسعه اقتصادی است. منابع انرژی سنتی محدود و آلاینده هستند و این موضوع دولت ها را خواهان جایگزینی انرژی های تجدیدپذیر به جای منابع انرژی سنتی کرده است. یکی از منابع انرژی های تجدیدپذیر انرژی خورشیدی است که برای استفاده از آن از فناوری سلول های خورشیدی استفاده می کنند. در ایران، اراده قوی سیاسی برای توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر وجود دارد، اما یکی مهم ترین موضوعات در این باره یافتن مکان بهینه برای استقرار صفحات خورشیدی است. در پژوهش حاضر، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک Fuzzy AHP که یکی از روش های تصمیم گیری چندمعیاره است، مکان های مناسب برای استقرار نیروگاه خورشیدی در استان آذربایجان شرقی شناسایی شده است. براساس نتایج این پژوهش، 60/6 درصد از اراضی استان از تناسب عالی، 31/18 درصد از تناسب خوب و 10/27 درصد از تناسب متوسط برای نصب نیروگاه خورشیدی برخوردارند، اما 99/47 درصد اراضی استان مطلوبیت لازم را برای نصب نیروگاه خورشیدی ندارند. در حالت کلی مناطق غربی و جنوب غربی استان بیشترین تناسب و مناطق شمالی و شمال شرقی استان کمترین تناسب را از دیگر مناطق برای نصب نیروگاه خورشیدی دارند. همچنین تحلیل حساسیت وزن های به دست آمده از روش Fuzzy AHP نشان می دهد معیارهای GHI و PVOUT اهمیت زیادی در تعیین مناطق مناسب برای بهره برداری از انرژی خورشیدی دارند.
جستاری در هنجارهای کیفیت ادراک مکان در تجربه بازآفرینی فضای شهری مطالعه موردی: مجموعه شهری امامزاده صالح تجریش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
89 - 104
حوزه های تخصصی:
فضای شهری عرصه بروز حیات جمعی و گفتمان اجتماعی در بستری واجد مؤلفه های پاسخ دهندگی به کیفیات مکان است. در نظر گرفتن کیفیات مکانی مورد ادراک کاربران یک فضای شهری هم تراز با مؤلفه های مکانی مدنظر سازندگان شهری، بیانگر توجه به بُعد اجتماعی فضا و زمینه ساز تحقق الگوی طراحی شهری ادراکی خواهد بود. کاربست این الگو در ساماندهی و احیای هر محیط شهری امکان توجه توأمان به محیط شهری یا فضا، کاربران در فضا و طراحان بر فضا را در برداشت کیفیات ادراک شده از مکان فراهم می سازد. این امر ضرورت مشارکت فعال شهروند در اقدامات مداخله در عرصه های شهری را مطرح می کند. این مقاله سعی دارد مؤلفه های مرتبط با هر یک از ابعاد کیفیت محیط شهری، هنجارها و سنجه های ابعاد طراحی شهری و به عنوان زیربنای پژوهشی این مقاله، زیرسنجه ها و سیاست های ابعاد ادراکی و معنایی طراحی شهری را به دست دهد. گفتنی است در ارزیابی سنجه های ادراکی مکان مورد پژوهش- مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش- داده های کمّی و کیفی حاصل از پرسشنامه در برداشت اطلاعات ذهنی مخاطبان از کیفیات مکان، در قالب نقشه و نمودار به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. بنابراین رویکرد پژوهش، روش تحقیق "پیمایشی" نتایج حاصل از اطلاعات پژوهش،"تحلیل محتوا" و"مطالعه موردی" است. ارزیابی ادراک فضای شهری، مؤلفه های دخیل در ادراک فضایی را از طریق شیوه انتظام سنجه ها با کلاسه هنجارهای کیفی ادراکی "ادراک بصری"، "تعامل ذهنی با محیط"، "نظم"، و "کیفیت دید و منظر" در بُعد ادراکی و هنجارهای کیفی ادراکی "خوانش"، "معناداری ارتباطی" و "هویت" در بُعد معنایی فضای شهری به دست می دهد. نتیجه این امر در بازآفرینی مجموعه شهری، "تصور آینده"محدوده پژوهشی منطبق بر هنجارهای ادراکی- معنایی مکان، ما را به بیان مجموعه ای از اهداف در راستای سنجه های هنجارهای کیفی ابعاد ادراکی- معنایی پاسخ دهندگی محیطی، تدوین اصول طراحی، اهداف طراحی و سیاست های اجرایی طراحی رهنمون می سازد. در این راستا این مقاله بدین سئوالات پاسخ می گوید: سنجه ها و هنجارهای کیفی مطرح در ارزیابی ابعاد ادراکی- معنایی مکان کدامند؟ کدامین سیاست های طراحی امکان حصول به سنجه ها و هنجارهای ادراکی- معنایی مکان را به صورت عام مقدور می سازد؟ چگونه سنجه های ادراکی- معنایی در"تصور آینده"محدوده پژوهش، و بیان اهداف کلان آن و از آن ره در تدوین اصول طراحی، اهداف (خُرد) طراحی و سیاست های اجرایی فرآورده طراحی لحاظ می شود.
تبیین نقش عوامل مؤثر بر قلمرویابی در ایجاد حس تعلق به مکان در مجموعه های مسکونی (مطالعه موردی: مجموعه مسکونی اعتمادیه همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۷
۸۱-۱۰۱
حوزه های تخصصی:
یکی از نیازهای انسان، نیاز به تعامل عاطفی با مکانی است که در آن زندگی می کند و به عبارتی حس تعلق به مکان خوانده می شود، ایجاد مهمترین رابطه ای که بین انسان و مکان برقرار است و این رابطه در مکانهای مانند مجموعه های مسکونی از اهمیت زیادی برخوردار است، فضای که عمده زمان زندگی افراد در آن می گذرد با به گونه ای مطلوب باشد که عرصه های تعریف شده و سلسله مراتب فضایی منظمی را تأمین کند. در این نوشتار با هدف بررسی چگونگی ایجاد نقش عوامل موثر بر قلمرویابی در ایجاد حس تعلق به مکان در مجموعه مسکونی مورد پژوهش (مجتمع مسکونی اعتمادیه همدان) ابتدا مولفه ها و شاخصه های دلبستگی و ایجاد تعلق به مجموعه مسکونی، سپس شاخصه های موثر قلمرویابی بررسی گردید، رویکرد این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که با دو رویکرد کیفی و کمی انجام شده، در مرحله اول که با مروری بر پیشینه ی نظری پژوهش می باشد با روش تحلیل محتوای متن و در بخش مطالعات میدانی با روش مطالعه موردی و همبستگی به سنجش رابطه بین ویژگی های عوامل محیطی موثر بر قلمرویابی و حس مکان می پردازد. نتایج نشان می دهد که عوامل موثر در قلمروپایی نظیر نظم بصری، تعادل در محیط، مرزبندی و ..... نقش مهمی در شکل گیری محیط دارند. ایجاد قلمرو به وسیله ی علائم و نشانه های فیزیکی (مثل دیوار، نرده ی جدا کننده،...) به آن شکل می دهد و عامل مهم در ارتقا حس تعلق به مکان در مجتمع مسکونی است، همچنین توجه به ویژگیهای کالبدی نظیر فرم، زیبایی، انعطاف پذیری و روابط که در مجموعه تا حدودی مشاهده می شد، نیز می تواند در ارتقا این حس موثر باشد.
تحلیل ساختاری موانع توانمندسازی اجتماع محور در مناطق اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله بان برز شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
22 - 32
حوزه های تخصصی:
پدیده اسکان غیررسمی به عنوان یک مسئله ساختاری-کارکردی در عرصه مدیریت شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه مطرح است. با توجه به علل متعدد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی-فضایی در ایجاد این مشکل، برخی بر عوامل اجتماعی به عنوان ظرفیت سازی و توانمندسازی محلات تأکید می کنند. از این رو مقاله حاضر نیز با روش توصیفی-تحلیلی، عوامل و موانع اصلی در توانمندسازی ساختاری اسکان غیررسمی در محله بان برز شهر ایلام را مورد بررسی قرار می دهد. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد و در این رابطه، 38 شاخص در چهار حوزه آموزش، مشارکت، ظرفت سازی و هم افزایی نهادی برای تحلیل موانع ساختاری توانمندسازی محله بان برز استخراج گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون نیکوئی برازش، تحلیل عاملی و مدل تحلیلی اثرات متقابل/ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS و Mic Mac استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت محله بان برز از یک سیستم پایدار تبعیت می کند. از طرفی 41 درصد از توانمندسازی محله بان برز از طریق مؤلفه های ظرفیت سازی، هم افزایی نهادی، آموزش و مشارکت، قابل تبیین است. در این میان، مؤلفه «ظرفیت سازی» با مقدار ویژه 289/2 بالاترین واریانس (893/22) و بیشترین سهم را در تبیین توانمندسازی محله بان برز داشته است. بر اساس روش تحلیل اث رات متقابل/ساختاری، مولفه های امنیت(4064843)، اعتماد (4809443)، طولانی بودن فرآیند اداری تهیه و اجرای طرح ها (4957464)، و آموزش جوانان(4814855) مهم ترین موانع توانمندسازی اسکان غیررسمی هستند. در نتیجه، جهت توانمندسازی محلات اسکان غیررسمی، توسعه امنیت، آموزش ساکنین و تسریع در اجرای پروژه های عمرانی و اجتماعی در محله بان برز شهر ایلام ضروری است.
بررسی تطبیقی الگوهای مکان - رفتار در مساکن قبل و بعد از زلزله روستای زلزله زده سرند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
34 - 49
حوزه های تخصصی:
روستای سرند از توابع شهرستان هریس در زلزله آذربایجان شرقی 1391 دچار تخریب صد در صد گردید. هدف از پژوهش حاضر، شناخت و بررسی روند بازسازی و الگوی مسکن ارائه شده برای آسیب دیدگان و مقایسه آن با الگوهای پیشین و نیز ارزیابی تطبیقی الگوهای مکان-رفتاری در دو وضعیت قبل و بعد از زلزله و روشن شدن نواقص و مشکلات به وجود آمده جهت رفع آن در حوادث بعدی است. در راستای رسیدن به اهداف مورد نظر، علاوه بر مطالعه اسناد و مدارک موجود، از پیمایش محیطی نیز استفاده شده است، بدین منظور از روش اکتشافی توصیفی در کل پژوهش بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوهای مکان- رفتار بعد از زلزله مساکن روستای سرند تفاوت اساسی با الگوهای قبل از زلزله داشته و به دلیل شتاب زده بودن بازسازی توجهی به الگوهای سنتی و بومی و مشارکت اهالی روستا، همچنین معیشت روستائیان نشده است. علاوه بر این نتایج نشان می دهد زبان الگوی خانه های جدید (بعد از زلزله) در مقابل زبان الگوی خانه های سنتی، قرار دارد. همچنین در مورد الگوهای انسانی می توان نتیجه گرفت که الگوهای مکان-رفتار خانه های سنتی به الگوهای کالبد-عملکرد در خانه های جدید تقلیل یافته اند. لذا می توان گفت با همکاری و مشارکت دادن روستائیان در بازسازی و استفاده از تجربه و اندیشه آنان و به کارگیری اصول سنتی و بومی تا حد لزوم می توان تا حدودی زیادی از شدت مشکلات احتمالی در آینده کاست.
تغییرات کاربری اراضی و شبیه سازی رشد و توسعه شهری رشت با استفاده از مدل شبکه عصبی و سلول های خودکار زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
157 - 170
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت در شهرها و روستاها و تمایل به زندگی شهری بیشترین تغییرات کاربری اراضی در نواحی شهری به وقوع می پیوندد. توسعه سریع شهری در دهه های اخیر موجب تغییرات وسیعی در الگوی کاربری زمین پیرامون شهرها شده و تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی–اقتصادی زیادی را به همراه داشته است. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای تغییرات کاربری اراضی و شبیه سازی رشد و توسعه شهر رشت به کمک مدل شبکه عصبی و سلول های خودکار زنجیره مارکوف انجام گرفت. برای این منظور از تصاویر سال های 2000، 2008 و 2017 ماهواره لندست استفاده گردید. پس از پیش پردازش تصویر و انتخاب بهترین ترکیب باندی، تصاویر با روش شبکه عصبی طبقه بندی شد. سپس تصاویر طبقه بندی شده در مدل ساز تغییرات زمین وارد گردید و نقشه های خروجی مدل ساز با روش CA-MARCOVE</em> برای سال 2027 پیش بینی شد. نتایج بدست آمده در فاصله زمانی 2000 تا 2017 نشان می دهد که تغییرات مساحت در اراضی شهری، شالیزار و جنگل به ترتیب به میزان 87/9041، 03/7841 و 78/55 هکتار بوده که میزان آن در شهر رشت مثبت و در شالیزار و جنگل منفی می باشد و نقشه پیش بینی سال 2027 با روش CA-</em> MARCOVE</em> نیز موید افزایش قابل توجه کاربری شهری به مقدار 04/14105هکتار در سال های آتی است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که ادامه روند فعلی تغییرات کاربری اراضی به نتایج مضر زیست محیطی و به تبع آن آسیب های اقتصادی- اجتماعی جبران ناپذیر می انجامد. بنابراین ضروری است دستگاه برنامه ریزی و مدیریت منطقه، رویکردی جامع برای جلوگیری از مشکلات زیست محیطی آتی و مهار توسعه افقی سکونتگاه ها در این منطقه در پیش گیرد.
ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان از مسکن مهر (نمونه موردی: مجتمع وحدت شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
63 - 74
حوزه های تخصصی:
مطالعات در مورد ضایت مسکونی درک ما را از سطح موفقیت یا شکست پروژه های مسکن، کیفیت پروژه و عوامل رضایت یا نارضایتی ساکنان افزایش می دهد. این مطالعات در اطلاع رسانی سیاست های مسکن بسیار مهم است. هدف این پژوهش، ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان از مجتمع مسکن مهر وحدت شهر شیراز می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی– تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کل ساکنان مجتمع مسکن مهر وحدت شهر شیراز و حجم نمونه برابر با 384 نفر که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از آزمون آماری t</em> تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های استحکام مسکن با میانگین کلی (58/2)، نحوه تصرف مسکن با میانگین کلی (26/3)، تراکم و ازدحام با میانگین کلی (13/3)، کیفیت محله با میانگین کلی (04/3)، 8 شاخص از 11 شاخص دسترسی به خدمات در محله با میانگین کلی (52/2)، پایین تر از حد متوسط (5/3) و دارای وضعیت نامطلوبی بوده و ساکنان از آن ها رضایت نداشته اند. در مقابل؛ سه شاخص دسترسی به مسجد با میانگین (41/4)، دسترسی به سوپرمارکت و مغازه های خرده فروشی و ... با میانگین (43/4)، دسترسی به وسائط حمل و نقل عمومی با میانگین (80/3) و شاخص های امکانات اولیه مسکن با میانگین کلی (06/4)، بالاتر از حد متوسط (5/3) و دارای وضعیت مطلوبی بوده و ساکنان از آن ها رضایت داشته اند.
تدوین راهبردهای متنوع سازی اقتصاد روستاها مورد: بخش خاوو میرآباد در شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر استراتژی های متنوع سازی اقتصاد روستاها در بخش مرزی خاوومیرآباد شهرستان مریوان مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است تا رهیافت این امر ارائه راهکارهای کاربردی در راستای افزایش پایداری اقتصادی روستاها و به دنبال آن کم رنگ شدن فقر در روستاهای منطقه باشد. جمع آوری داده ها در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش میدانی با بهره گیری از مصاحبه، مشاهده و توزیع پرسشنامه در میان 50 نفر از کارشناسان و متخصصان عرصه برنامه ریزی روستایی انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با بهره گیری تکنیک سوات و مقایسه دودویی در نرم افزار expert choice انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تاسیس بازارچه های مرزی بیشترین تأثیر و نقش را در بهبود متنوع سازی اقتصادی روستاها در میان فعالیت های معیشتی موجود دارد. همچنین وضعیت متنوع سازی اقتصادی منطقه مورد مطالعه تحت تأثیر 12 عامل درونی در مقابل 9 عامل بیرونی است. به عبارتی دیگر 4 عامل قوت در مقابل 8 عامل ضعف و 5 عامل فرصت در مقابل 4 عامل تهدید، پیش روی عملکرد مطلوب متنوع سازی اقتصاد روستاهای منطقه قرار دارد. اولویت بندی عوامل با استفاده از میانگین نسبی نشان داد تنوع توان های طبیعی، اقتصادی و اجتماعی جهت تنوع بخشی اقتصادی روستاها " مهمترین قوت " ، عدم ایجاد زمینه های ایجاد مشاغل تبدیلی کشاورزی و دامداری " مهمترین ضعف " ، حرکت نظام اقتصادی کشور به بازگشایی مرزها و سیاست تجارت درهای بازخارجی " مهمترین فرصت " و تبلیغات منفی مبنی بر عدم امنیت در مناطق مرزی نیز " مهمترین تهدید " مؤثر بر عملکرد مطلوب متنوع سازی اقتصادی در سطح روستاهای منطقه بوده و راهبردهای مؤثر جهت بهبود وضعیت تنوع بخشی اقتصادی روستاهای منطقه، راهبردهای تهاجمی است.
تحلیل اثرات دوگانگی جغرافیایی بازار کار در مناطق روستایی (موردمطالعه: شهرستان هرسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
186 - 199
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثرات دوگانگی جغرافیایی بازار کار در مناطق روستایی شهرستان هرسین و با بهره گیری از پارادایم کیفی انجام شد. تحلیل محتوای داده های گردآوری شده از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با 20 نفر از افرادی که از بازار کار اولیه به بازار کار ثانویه منتقل شده بودند، نشان داد که مشکلات جسمی و روحی، کاهش آزادی فردی، مشکلات رفاهی و مالی، مشکلات خانوادگی، مهاجرت و رها شدن امور روستا، تحلیل رفتار و فرهنگ اجتماعی، کاهش ارتباطات اجتماعی، مشکلات شخصی و خانوادگی، مشکلات مالی و کمبود پس انداز و مشکلات حفاظتی از چالش های دوگانگی جغرافیایی بازار کار در شهرستان هرسین به شمار می روند. این در حالی است که دوگانگی جغرافیایی بازار کار در منطقه موردمطالعه آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فردی مثبتی را نیز به دنبال داشته است.
بررسی و تحلیل موانع هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس برنامه پنج ساله دوم توسعه کلان شهر اهواز (1401- 1397) در بخش حمل ونقل و ترافیک، یکی از مهم ترین راهبردهای توسعه حمل ونقل کلان شهر اهواز، شناسایی موانع توسعه حمل ونقل در ابعاد گوناگون آن است. یکی از ابعاد آن موانع، هوشمندسازی است که این مسئله ضرورت انجام پژوهش حاضر را دوچندان می کند؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل موانع هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. به منظور گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده و پرسش نامه) استفاده شده است. روش آنالیز آن کمّی بوده که از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره DEMATEL و ANP استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که درمجموع 65 عامل به عنوان موانع هوشمندسازی حمل ونقل استخراج شدند که موانع مدیریتی دارای 21 زیرمعیار، موانع اقتصادی دارای 11 زیرمعیار، موانع اجتماعی-فرهنگی دارای 23 زیرمعیار و موانع کالبدی دارای 10 زیرمعیار است که از این میان ضعف دانش فنی مدیران، کمبود اعتبارات، رشد جمعیت شهر اهواز و کمبود تأسیسات هوشمند، به ترتیب بیشترین مانع مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز هستند.
مقایسه تطبیقی روستاهای دارای دهیاری و فاقد دهیاری در روند توسعه یافتگی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیتی که مدیریت روستایی در تحقق اهداف توسعه روستایی و نیز با در نظر داشتن اینکه دستیابی به توسعه پایدار در شرایط فعلی جهان بر اساس دانایی محوری است. نقش مدیریت در توسعه روستایی ایران حائز اهمیت بوده و این مدیریت باید بر دانایی محوری تکیه کند و بر همین اساس باید نیروهای لازم برای دانایی محوری در روستاهای کشور را فراهم کند. هدف از این تحقیق مقایسه نقش دهیاری های روستایی در توسعه پایدار در منطقه اسلامشهر با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) بوده و محقق به ارزیابی تفاوت در روستاهای دارای دهیاری و فاقد آن با توجه به ابعاد توسعه پایدار روستایی در محدوده اسلامشهر پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که مهم ترین معیار در ارزیابی عملکرد دهیاری ها در تمامی روستاهای مورد مطالعه تحصیلات و تخصص نیروی انسانی فعال در بخش دهیاری ها در نظر گرفته شده است و عواملی چون اقتصاد، نابرابری اجتماعی، زیرساخت ها، عوامل فرهنگی – اجتماعی در رتبه های بعدی قرار می گیرند. همچنین از دیدگاه ساکنان این مناطق مهم ترین عامل مربوط به زیر معیار فقدان مهارت های مدیریتی به دست آمده است؛ بنابراین می توان گفت که مهم ترین عامل عدم توسعه یافتگی در مناطق مورد مطالعه فقدان مدیریت و مهارت های مدیریتی مناسب با مسئله دهیاری روستایی بوده که از سوی ساکنین تشخیص داده شده است.
بررسی جایگاه الگوهای نوین برنامه ریزی شهری در محلات جدید شهری (مطالعه موردی: محله یاغچیان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با افزایش جمعیت شهرهای کشور در دوره شهرنشینی سریع (دهه شصت)، توسعه متصل شهرها در قالب ایجاد شهرک های جدید برای جذب سرریز جمعیت کلان شهرها در اولویت مدیران شهری قرار گرفت. با توجه به شرایط اضطرار آن دوره به سبب افزایش درصد شهرنشینی و مهاجرت ها، صرفا ابعاد کالبدی و مسکن پذیری مورد توجه برنامه ریزان بود و اهداف متعالی برنامه ریزی شهری که همان تامین آسایش، ایمنی و زیبایی می باشد؛ به ورطه فراموشی سپرده شد. محله یاغچیان تبریز نیز یکی از شهرک های مسکونی متصل است که برای استقرار بخشی از جمعیت شهر تبریز، برنامه ریزی گردیده است. هدف این پژوهش سنجش میزان رعایت استانداردهای برنامه ریزی شهری نوین در محله یاغچیان می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و ماهیت تحقیق کاربردی می باشد. جهت بررسی الگوهای نوین برنامه ریزی شهری ابتدا به مطالعه ادبیات مربوطه پرداخته شده، پس از شناخت نظریات، تعاریف و الگوهای مختلف، گویه های پرسشنامه تدوین و تجزیه و تحلیل گردیده است. حجم نمونه آماری بر طبق روش نمونه گیری کوکران 384 نفر می باشد. نتایج حاکی از آن است که محله یاغچیان تبریز، از نظر شاخص های ارتباطات و دسترسی، زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و نهادی و مدیریتی در وضعیت مطلوب قرار نداشته و میانگین به دست آمده از عدد 3 در طیف لیکرت کمتر می باشد. همچنین تحلیل رگرسیون نشان می دهد شاخص ارتباطات و شاخص اجتماعی بیشترین تأثیر در شاخص مدیریتی و نهادی دارند و در نهایت کمترین میزان بتا در تحلیل رگرسیون مربوط به شاخص کالبدی بوده است.
تبیین اثرات سیاست های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری (موردپژوهی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله سیاست های مؤثر و حساس توسعه شهری را می توان برنامه های مداخله در بافت های فرسوده شهری دانست که در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی قابل تجزیه و تحلیل هستند که شناسایی وضعیت کالبدی - عملکردی این بافت ها به منظور برنامه ریزی و مدیریت حفظ و نگهداری آنها از اقدامات اولیه و مهمی است که باید صورت پذیرد. وجود بافت های فرسوده شهری در شهر تهران و اجرای سیاست هایی توسط دولت و شهرداری با هدف احیای آن، دارای آثار متفاوت بر بافت شهری و کیفیت زندگی شهروندان بوده است که سنجش آثار این سیاست ها، مزیت ها و ضعف های این طرح ها را مشخص می کند. بنابر این هدف این پژوهش، تبیین آثار سیاست های مداخله در بافت فرسوده در منطقه 12 شهر تهران می باشد. روش این مقاله، توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار جمع آوری داده ها بصورت پرسشنامه و جهت تحلیل از T تک نمونه ای، آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون فریدمن از نرم افزار Spss و جهت تحلیل عاملی تأییدی از نرم افزار Liserel مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست های اجرا شده در راستای بهسازی و نوسازی بافت فرسوده منطقه 12 منجر به بروز ناپایداری شده و همچنین رابطه معناداری بین سطح مولفه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و اجرای سیاست های بهسازی و نوسازی وجود دارد. بنابراین تحلیل سیاست ها مبتنی بر بازآفرینی پایدار شهری یکپارچه نگر بوده و تمامی ابعاد که تحت تأثیر اجرای سیاست ها در بافت فرسوده صورت می پذیرد را مورد سنجش قرار می دهد. نتایج تحلیل عاملی نشان از برازش مناسب این مدل جهت سنجش آثار سیاست های بهسازی و نوسازی در مناطق شهر تهران دارد.
اثرات اقتصادی- اجتماعی بوم گردی بر توانمندی جوامع محلی مورد: ناحیه بلده در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوم گردی با بهره گیری خردمندانه از منابع طبیعی و محیط زیست نقش مهمی در توانمندسازی جوامع محلی دارد. از جمله نقش های اثربخش این نوع گردشگری تأثیر بر وضعیت اقتصادی-اجتماعی جوامع محلی است. هدف از این تحقیق بررسی اثرات اقتصادی-اجتماعی بوم گردی مراتع ییلاقی بلده بر توانمندی جامعه محلی بوده است. روش انجام تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی، جامعه آماری پژوهش از بهره برداران مراتع حریم روستاهای هدف گردشگری شامل کلیک، بردون، یوش، بلده، بطاهرکلا، مرچ، یالرود، سر اسب و کمررود جمع آوری شده که به شیوه هدفمند انتخاب شده است. با استفاده از فرمول کوکران و تطبیق با جدول مورگان حجم نمونه خانوار 214 برآورد گردید. داده های پژوهش به صورت اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده جمع آوری گردید. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از همبستگی کندال تائو b و آزمون رتبه ای فریدمن استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد بین گویه های عوامل اقتصادی-اجتماعی و شاخص توانمندی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشته است. همچنین افزایش سطح درآمد و پس انداز، افزایش اشتغال فصلی روستاییان، افزایش مشارکت فرهنگی و اجتماعی مردم و ایجاد فرصت زنان روستایی برای فعالیت در شغل های جانبی از بیشترین میانگین وزنی و کمک به جذب منابع مالی و بودجه های دولتی و تغییر سبک زندگی به دلیل مراوده با گردشگران از کمترین امتیاز برخوردار شد. با توجه به آنکه اغلب فعالیت های روستاییان و دامداران، فصلی بوده و در سایر فصول عملاً با بیکاری مواجه اند؛ توانمند کردن آنان با حمایت های مالی دولت و ارائه تسهیلات ویژه به آن ها می تواند به ایجاد فرصت های بیشتر اشتغال در این نواحی منجر گردد.
نقش ویژگی های کالبدی در پیش بینی شاخص های روانی و اجتماعی ساکنین مجتمع های مسکونی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
65 - 76
حوزه های تخصصی:
محیط و فضا، از اساسی ترین بسترهای پشتیبانِ نیازهای چندبعدی انسان هستند. ازاین رو، مسکن که در آن معماری، جامعه و فرهنگ با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند، تأثیر رفتاری مهمی را بر روی روانِ ساکنان و تعاملات اجتماعی آنها در سطوح مختلف جامعه بر جای می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های کالبدیِ مجتمع های مسکونی بر بهبود شاخص های روانی_اجتماعی ساکنان در مقیاس واحد همسایگی است. روش تحقیقِ جستار پیش ِ رو، از نوع توصیفی_همبستگی بوده و تحلیل داده های آن با استفاده از روش آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه صورت گرفته است. به منظور تأیید متغیرهای به دست آمده با استفاده از تکنیک دلفی، پرسشنامه برای 18 نفر از متخصصان معماری و روان شناسی فرستاده شد که درنهایت، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. آزمودنی های تحقیق، شامل 186 خانوار در دسترس از 439 خانوار ساکن، در چهار مجتمع مسکونی واقع در شهر رشت است. ضریب همبستگی نشان می دهد که تمامی متغیرهای کالبدی تأیید شده به وسیله متخصصان، رابطه معناداری با شاخص اجتماعی_روانی دارد و 2/61 درصد از واریانس شاخص های روانی، به وسیله متغیرهای ویژگی فضا، انعطاف پذیری و نور تبیین شده و همچنین 59درصد از واریانس شاخص های اجتماعی به وسیله متغیرهای محرمیت، گونه مسکن، انعطاف پذیری، خدمات و امکانات عمومی، زمان و دوره تکرار، نور، جغرافیای فضا، دسترسی به امکانات و فاصله عملکردی پیش بینی گردید. نتایج تحقیق حاکی از نقش تعیین کننده ویژگی های کالبدی در ارتقای شاخص های روانی_اجتماعی بوده و بیانگر آن است که افراد ضمن امکان کنترل زندگی خود، قابلیت تعامل مؤثر با دیگران را چه در زندگی خصوصی و چه عمومی، در محیط و فضاهای انسجام یافته و سازگار با طبیعت خویش، کسب می نمایند.
ارزیابی ضوابط تعیین ارتفاع ساختمان ها در طرح تفصیلی همدان از جنبه کارایی انرژی با استفاده از تکنیک تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعداد زیادی از شهرهای دنیا درگیر موضوع آلودگی هوا و محیط زیست می باشند. مصرف سوخت های فسیلی در حوزه های مختلف شهری به ویژه ساختمان ها تأثیر بالایی در ایجاد این آلودگی دارد. حدود چهل درصد از کل انرژی کشور صرف گرمایش، سرمایش و روشنایی ساختمان ها می گردد. بهره گیری از انرژی پاک خورشیدی یکی از راهکارهای کاهش بار حرارتی ساختمان ها هست. یکی از عوامل مؤثر در میزان این بهره گیری، نسبت ارتفاع ساختمان به عرض معبر مجاور آن یا شاخص رؤیت پذیری آسمان هست. به طوری که با افزایش این نسبت امکان بهره گیری بنا از انرژی خورشیدی کاهش و با کاهش نسبت مذکور، این امکان افزایش می یابد. هدف از این پژوهش ارزیابی ضوابط طرح تفصیلی شهر همدان، در خصوص روش تعیین ارتفاع ساختمان ها از جنبه بهره گیری آن ها از انرژی خورشیدی و تعیین رتبه کیفیت بهره گیری ساختمان های مجاور معابر شهری با عرض های متفاوت، از انرژی خورشیدی هست. بر اساس طرح تفصیلی همدان، چهارده گزینه اصلی به همراه حالت های زیرمجموعه هریک که درمجموع شامل هجده حالت می شود، در قالب چهار شاخص مؤثر بر میزان مصرف انرژی در ساختمان ها بر پایه روش تاپسیس برای ساختمان های شمالی و جنوبی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. این شاخص ها شامل زاویه متوسط رؤیت موانع تابش انرژی خورشیدی روبروی پوسته بیرونی، نسبت سطح کل پوسته در معرض هوای آزاد به حجم کل ساختمان، نسبت سطح جدار نور گذر به سطح کل پوسته بیرونی در جبهه جنوبی و نسبت سطح پل های حرارتی موجود در نما به سطح کل پوسته بیرونی ساختمان هست. بر اساس نتایج به دست آمده به طورکلی در معابر کم عرض، ساختمان های جنوبی و در معابر عریض ساختمان های شمالی بهره گیری مناسب تری از انرژی خورشیدی در مقایسه با دیگر معابر دارند. نتایج نشان می دهد که در بین ساختمان های شمالی، بناهای واقع شده در مجاورت معابر 75 متری دارای مناسب ترین و بناهای مجاور معابر 10 متری واقع شده درزمینهٔای با مساحت بیش 220 مترمربع نامناسب ترین عملکرد رادارند. همچنین در بین ساختمان های جنوبی، بناهای واقع شده در مجاورت معابر 4 متری دارای مناسب ترین و بناهای مجاور معابر 30 متری واقع شده درزمینهٔ ای با مساحت کمتر از 300 مترمربع نامناسب ترین عملکرد رادارند.
ارزیابی سرمایه اجتماعی در سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: دهستان گنج افروز شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین سرمایه های توسعه ای است که در رویکردهای اخیر بسیار به آن توجه شده است. از این رو شناخت این نوع سرمایه در مناطق روستایی به منظور ارائه الگوهای توسعه ای از ضرورت ویژه برخوردار است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت سرمایه اجتماعی در سکونتگاه های روستایی دهستان گنج افروز شهرستان بابل است. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش توصیفی، زمینه یابی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل جمعیت دهستان گنج افروز در سال 1395 بوده، که 378 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t یک طرفه، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، مدل تحلیل خوشه ای K و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در روستاهای دهستان گنج افروز از نظر وضعیت سرمایه اجتماعی نابرابری دیده می شود. همچنین نتایج بیانگر رابطه معکوس بین جمعیت و سرمایه اجتماعی بوده است. Abstract Social capital is one of the most important development funds that has received much attention in recent approaches. Therefore, recognizing this type of capital in rural areas is a special necessity in order to provide development patterns. The purpose of this study is to assess the social capital situation in rural settlements of Ganj Afrooz district of Babol. The present study is applied based on the aim and descriptive-analytic and correlation based on the method. Using stratified random sampling, the statistical population of the study consisted of the population of the village of Ganj-Afrooz in 2016, in which 378 people are as sample size. The library and field method have been used to collect data. For data analyses below items have been applied: descriptive statistics, inferential statistic, t test, one-way analysis of variance, K-Means Custer analysis, and pearson correlation coefficient. The results of the study showed that in rural villages of Ganj-Afrooz, inequality is seen in terms of social capital status. The results also indicate an inverse relationship between population and social capital.
نقش و موقعیت استراتژیک ایران در ایجاد خطوط انتقال انرژی (نفت و گاز)به اروپا و تأثیر آن بر همگرایی فرا منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی خطوط انتقال انرژی نفت و گاز به اروپا می باشد و روش پژوهش به صورت تحلیلی- توصیفی است. با افزایش وابستگی اقتصادی جهان به خصوص کشورهای اروپایی به منابع انرژی خاورمیانه و نیز ظهور روسیه و ترکیه به عنوان بازیگران اصلی در بازار انرژی جهان، نفت و گاز دریای خزر و مسیرهای انتقال آن به بازارهای مصرف، بیش از پیش مورد توجه قدرت های بزرگ صنعتی قرار گرفته است. بررسی توصیفی– تحلیلی موضوع نشان می دهد که ایران در حوزه امنیت اقتصادی، عرضه، تقاضا، ترانزیت و سرمایه گذاری با چالش مواجه است. مهم ترین چالش ایران، امنیت تقاضاست. در راستای حفظ تقاضای موجود و صادرات به اروپا، راه کارهای مطلوب ایران، افزایش جذب سرمایه گذاری، ارتقای میزان آمادگی عرضه در شرایط فوری و کاهش اختلافات بین المللی در زمینه عرضه گاز و امنیت اجتماعی و زیست محیطی می باشد. همچنین نتایج حاکی از این است که به خاطر تحریم ها این متغیرهای امنیت با چالش هایی رو به رو می باشند که باید دولتمردان ایرانی حل این مشکل را در اولویت برنامه های خود قرار دهند.
پیاده راه سازی خیابان های اصلی با هدف ایجاد فضای جمعی و عمومی (مطالعه موردی پیاده راه بازار تهران)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
46-75
حوزه های تخصصی:
پیاده راه نقش اجتماعی فراوانی دارد که امروزه این معابر سنگفرش شده و خالی از اتوموبیل با رستورانهای روباز و نیمکت های فراوان بهترین بستر برای گذراندن اوقات فراغت در کشورهای مدرن درآمده اند. لذا به عنوان نمونه موردی پیاده راه بازار تهران که در منطقه 12 شهرداری تهران با جمعیت شناور روزانه بین 1-5/1 میلیون نفر است را مورد مطالعه قرار دادیم. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از جهت هدف کاربردی با شیوه پیمایشی است. جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران 380 به دست آمد که 260 پرسشنامه توسط عابرین و 120 پرسشنامه توسط شاغلین محدوده پر شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSpss تحلیل شد تمامی شاخص ها در آزمون معناداری T-test با اطمینان 95درصد و در سطح کمتر از 01/0درصد معنادار هستند و چون در تمامی شاخص ها مقدار ضریب همبستگی r ( پیرسون ) بین (1و1-) قرار دارند، شدت رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته مثبت و در حد متوسط است. 72درصد از شاغلین برگزاری فعالیت ها را مناسب می دانستند و 28درصد آنها فضای پیاده راه را به دلیل اخلال در کار کسبه مناسب فعالیت ها نمی دانستند. اما 93درصد از عابرین پیاده راه برگزاری این فعالیت ها را مناسب می دانستند و تنها 7درصد آنها تمایل به برگزاری هیچ فعالیتی نداشتند و صرفاً به دلیل خرید از بازار تهران از این پیاده راه استفاده می کنند. با توجه به این نتایج ثابت شد که در بستر پیاده راه دارای بافت با ارزش، امکان یا فرصت ایجاد تسهیلات و فعالیت هایی که باعث ایجاد فضای جمعی و عمومی گردد، وجود دارد. از نظر شهروندان ایجاد فضای جمعی مناسب در پیاده راه موجود، به وجود آمده است و پیاده راه بازار فرصت ایجاد فضای جمعی و عمومی را داراست.
کارکرد فضای مجازی در ارتقای سطح فکری و اجتماعی زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای مجازی که به دلایل کارکردهای متعدد و جذابیت های نو به دنیای دوم انسان ها تبدیل شده، تأثیرات بسیار پیچیده ای بر رفتار و کردار انسان ها به جا گذاشته است. این فناوری نو ارتباطی که محصول دوره چهارم دستاوردهای فنی بشر به شمار می آید، توانسته است به طرز شگفت آوری در تمام گروه های سنی به گستردگی نفوذ پیدا کند. در این پژوهش، سعی شد که ابعاد مختلف کارکردهای فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به مثابه رسانه ای چندوجهی و میزان اثرگذاری آن بر جامعه زنان ایران بررسی شود. بنابراین، سعی شد با درنظر گرفتن قابلیت ها و کارکردهای مختلف آن، ابعاد و میزان اثرگذاری آن بر زنان ایرانی تجزیه و تحلیل شود. در این پژوهش با بهره گیری از روش پیمایشی و جمع آوری برخی اطلاعات از راه پرسشنامه، به بررسی سطح و میزان اثرگذاری فضای مجازی بر زنان، آثار مثبت و منفی آن در تغییر الگوهای رفتاری در متغیرهای رفتاری اجتماعی پرداخت. نتایج نشان داد که فضای مجازی امکان پویایی و تحرک اجتماعی زنان را بیشتر فراهم کرده و با حضور معنادار در گروه های متعدد اجتماعی، آنان را تا حد گسترده ای از انزوای اجتماعی خارج کرده است؛ هرچند پیامدهای ناشی از حضور بدون محدودیت در فضای مجازی نیز برای زنان فراوان بوده و در موارد متعددی منجر به تحمیل هزینه های روحی و روانی به آنان شده است. اما بررسی های علمی نشان می دهد که حضور در فضای مجازی سبب تحرکات بیشتر زنان در جامعه شده و در جهاتی به ارتقای ذهنی و فکری آنان در دسته های مختلف اجتماعی منجر شده است.