فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۴۱ تا ۶٬۸۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
در شهرهای امروز، زمین کالایی گران بها و کمیاب به شمار می آید، به طوری که هرگونه توسعه بی برنامه و یا ایجاد هرگونه تغییر در زمین و کاربری آن، آثار و عواقب قابل توجهی بر مردم، وضعیت کسب وکار آن منطقه و مهم تر از همه، بر ریخت شهر و محیط زیست آن می گذارد. مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری زمین شهری، در درک و شناخت پویایی های شهری مؤثر بوده و می تواند به عنوان یک ابزار کارآمد و ضروری برای برنامه ریزان به شمار رود که توانایی ایجاد پیش بینی عواقب سیاست های شهری را داراست. این پژوهش با هدف شناسایی مهم ترین عوامل تغییردهنده کاربری زمین و پیش بینی تغییرات کاربری زمین در کلانشهر تهران انجام می شود و پس از شناسایی مهم ترین محرک های تغییردهنده کاربری زمین، برای مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری زمین کلانشهر تهران از مدل ملند[1] استفاده می کند. این مدل در نخستین مرحله از اطلاعات اجتماعی اقتصادی مانند جمعیت و اشتغال، برای محاسبه تقاضای کاربری زمین استفاده می کند و این تقاضا را با استفاده از یک زیر مدل مبتنی بر آتوماتای سلولی[2] و با در نظر گرفتن ویژگی های طبیعی و عوامل مدیریتی (برنامه ریزی) موجود در منطقه، به سطح فضایی تخصیص می دهد. برای انجام عملیات کالیبراسیون و راستی آزمایی مدل از داده های کاربری زمین در سه مقطع 1365، 1375 و 1385 استفاده شد. نتایج مدل سازی، نشان دهنده این است که مدل بعد از مرحله معتبر سازی، دارای توانایی مناسبی برای پیش بینی تغییرات کاربری زمین در یک افق 20 ساله است. تبدیل اراضی بایر و زمین های کشاورزی به کاربری مسکونی و صنعتی و سایر کاربری های وابسته از مهم ترین تغییرات کاربری زمین در منطقه است که عمده این تغییرات در اطراف کاربری های شهری موجود و در قسمت های جنوب، جنوب غرب و غرب کلانشهر تهران رخ می دهند.
تاثیر تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی بر بهسازی مشارکتی محلات قدیمی، نمونه موردی محله سرده سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رویکرد داریی مبنا به توسعه شهری، سعی می شود که همه دارایی های اجتماع محلی(اعم از مادی و غیر مادی) اساس توسعه واقع شود. در بین دارایی های یک اجتماع، سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی از اهمیت خاصی برخوردار است و می تواند محرک توسعه محله یا شهر باشد زیرا این دو دارایی باعث می شود افراد، سایر سرمایه ها از جمله سرمایه های فکری و مالی خود را جهت ترقی محیط زندگی شان وارد عرصه کنند. از این رو در این تحقیق سعی شده است سطح تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی در محله قدیمی سرده سبزوار مورد سنجش قرار گیرد و نقش این متغیرها بر میزان مشارکت ساکنان در توسعه محله مورد تحلیل قرار گیرد. رویکرد کلی در تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی برای گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری، حدود 600 خانوار، حجم نمونه 100 نفر و واحد تحلیل سرپرست خانوار است. برای تحلیل داده ها نیز از روشهای آماری شامل آزمون t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که سطح سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی در محله مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط است.همچنین این دو متغیر تاثیر معنادار بر سطح مشارکت ساکنان در برنامه های بهسازی محله دارد. بنابراین ضروری است که در برنامه ریزی های مرتبط با این محله سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی مورد توجه مسئولین شهری و برنامه ریزان واقع شود و در جهت حفظ اعتماد اجتماعی- مخصوصا اعتماد مردم نسبت به مدیریت شهری که یکی از مهمترین جنبه های سرمایه اجتماعی است- و نیز حس تعلق و دلبستگی افراد به محل سکونتشان تلاش شود.
بررسی کیفیت دسترسی به فضاهای باز شهری به هنگام وقوع حوادث غیرمترقبه طبیعی (مطالعه موردی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای باز نقش مهمی در کاهش وسعت، میزان عمل و نتایج اکثر حوادث طبیعی و مصنوعی دارند. از عمده ترین عملکردهای آن در هنگام بروز زلزله، جدا ساختن یک منطقه دارای پتانسیل خطر از دیگری و بدین ترتیب متمرکز کردن فعالیت نیروهای مخرب و جلوگیری از توسعه زنجیره ای وقایع می باشد. بررسی های این پژوهش نشان می دهد که فضاهای باز شهری در محدوده شهر تبریز را می توان به چهار دسته اصلی فضاهای سبز عمومی شهری، اراضی بایر شهری، باغات موجود در محدوده شهر و زمین های زراعی و مزارع موجود در محدوده شهر تقسیم نمود که هر کدام می توانند به عنوان فضاهای باز موثر در کاهش تلفات ناشی از زمین لرزه و مدیریت بهینه بحران در مراحل مختلف بروز بحران ناشی از زلزله نقش مهمی ایفا کنند. مساحت کلیه فضاهای باز شهری شامل 4 دسته کاربری مذکور حدود 11722 هکتار می باشد که این سطح معادل 47٪ از سطح کل محدوده شهر تبریز می باشد. نتایج نشان می دهد که اولاً، هر چند این مقدار در مقایسه با شهرهای دیگر از منظر کمی بیش از حد معمول فضاهای باز به نظر می رسد، اما بایستی توجه داشت که نحوه توزیع این فضاها در مناطق مختلف تبریز به صورت بسیار ناهمگن می باشد و دوم آنکه بخش عمده ای از سطوح مذکور شامل زمین های بایر (7158 هکتار) و اراضی زراعی (3592 هکتار) می باشد که در مناطق حاشیه ای شهر قرار گرفته اند.
بررسی تطبیقی تأثیر فضای شهری بر میزان مشارکت شهروندان (مورد مطالعه: محلات شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی تأثیر فضای شهری بر میزان مشارکت شهروندان در محلات شهر تبریز است. روش تحقیق پژوهش حاضر، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر خانوارهای ساکن شهر تبریز در سال 1385 و تعداد نمونه آماری 450 خانوار بوده که بر اساس فرمول کوکران برآورد شده است. همچنین در این تحقیق از روش نمونه برداری طبقه های متناسب توأم با تصادفی سیستماتیک استفاده شده است و نمونه ها از مناطق با ارزش منطقه ای متفاوت و بافت های قدیمی و جدید با فرهنگ های مختلف نظیر مناطق ولیعصر، محدوده مرکزی شهر، باغمیشه، یاغچیان، شهرک امام و سیلاب قوشخانه انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آمارهای توصیفی و تحلیلی موجود در نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده شده است. لازم به ذکر است که بر اساس محاسبه آلفای کرونباخ، می توان گفت میزان پایایی ابزار تحقیق 81/ بوده است.
نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که میزان مشارکت شهروندان در اداره امور شهری متوسط به بالا بوده است. اما این میزان نسبت به محلات مختلف در نوسان بوده و بالاترین آن اختصاص به شهرک امام و پایین ترین آن به محدوده مرکزی شهر اختصاص دارد. همچنین متغیرهای جنس، نوع مالکیت، منطقه سکونت، تحصیلات، قدمت سکونت و احساس تعلق میزان مشارکت شهروندان را تحت تأثیر قرار می دهد. از میان این عوامل، احساس تعلق، تحصیلات و قدمت سکونت مهم ترین عوامل اثرگذار بر مشارکت شهروندان محسوب می شود.
سنجش رضایت گردشگران از کیفیت خدمات هتلداری با استفاده از شاخص CSM (مطالعه موردی: کلانشهر شیراز)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
1 - 15
حوزه های تخصصی:
از نماگرهای مهم در ارزیابی توسعه گردشگری، رشد ظرفیت تأسیسات اقامتی و کیفیت خدمات مراکز اقامتی است. به طور طبیعی، رشد ظرفیت تأسیسات اقامتی و کیفیت آن ها با رشد گردشگری، اعم از داخلی و بین المللی، نسبت مستقیم دارد .در همین زمینه، هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت مراکز اقامتی شهر شیراز از لحاظ توان سرویس دهی مناسب به استفاده کنند گان از خدمات آن ها در 7 شاخص شامل حمل ونقل و دسترسی ها، برخورد و دانش کارکنان هتل، محل هتل و فضاهای پیرامونی، امکانات و خدمات داخلی، کیفیت تغذیه هتل، آموزش و امنیت و اعتماد است. بدین منظور، پرسشنامه سنجش میزان رضایت مندی گردشگران از کیفیت خدمات در صنعت هتلداری تهیه و با روش های آماری استاندارد شد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و نوع آن کاربردی توسعه ای و شیوه گردآوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را کلیه گردشگران داخلی شهر شیراز در 30 مرکز اقامتی در سال 1390 تشکیل می دهند که از این میان و به وسیله فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه برابر با 360 نفر به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص CSM تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق بیانگر این است که هرچند ابعاد هفت گانه بررسی شده از میزان متوسط اندکی بالاترند، تا رسیدن به عملکرد مورد انتظار (بر مبنای عدد100) فاصله دارند. ارزیابی میزان ارزش ادراکی در ذهن گردشگران نشان می دهد که اهمیت محل هتل و فضاهای پیرامونی برای گردشگران بیشترین اهمیت را دارد (5/65درصد). دومین عامل مهم از سوی گردشگران متغیر کیفیت تغذیه (8/61درصد) است.
بررسی رابطه میان رضایت مشتری و وفاداری در صنعت هتلداری (مطالعه موردی هتل های 4 و 5 ستاره شهر شیراز)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
97 - 112
حوزه های تخصصی:
بالا بردن رضایت مشتری و وفادار کردن او عنصری مهم و اساسی در صنعت هتلداری است. هدف این تحقیق بررسی رابطه میان رضایت و وفاداری مشتریان هتل های 4 و 5 ستاره شهر شیراز است. برای این منظور، با استفاده از ادبیات پژوهش عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری شناسایی شده است. در این پژوهش، که از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی است، جامعه آماری مسافران هتل های 4 و 5 ستاره شهر شیراز است و ابزار سنجش، پرسشنامه است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 112 پرسشنامه بین مسافران هتل ها توزیع و تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL تحلیل شده و در نهایت مشخص شد که بین رضایت مشتری و وفاداری او در صنعت هتلداری رابطه معنادار وجود دارد. اما همه شاخص های رضایت به یک اندازه برای مشتری اهمیت ندارند. مهم ترین عامل در وفاداری مشتریان، کیفیت (شامل اعتبار، پاسخگویی، اطمینان، عوامل محسوس، و همدلی) و کم اهمیت ترین آن ها قیمت است. سرانجام، بر اساس یافته ها، جهت افزایش رضایت و وفاداری مشتریان پیشنهادهای لازم ارائه شده است.
مقایسه تطبیقی پراکنش فضایی مساجد با توجه به مولفه های شهر اسلامی (نمونه موردی: مناطق 5 و 11 شهرداری مشهد)
حوزه های تخصصی:
بناهای مذهبی همواره یکی از اساسی ترین عناصر بافت، ساخت و شکل شهرها بوده و هستند. در شهرهای اسلامی، مسجد جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده و به مثابه ی برجسته ترین عنصر منبعث از دین اسلام از همان ابتدا با جامعه ی مدنی اسلام همراه بوده است. اغلب مساجد در مرکز شهرها، نزدیک بازارها و محدوده ی دارالحکومه ساخته می شدند و اگر شهری به بیش از یک مسجد نیاز داشت، مسا جد دیگری از طرف حکومت یا افراد خیر احداث می شد. اهمیت مساجد در شهرها به حدی بود که اگر شهری مسجد جامع یا آدینه نداشت، اهمیت شهری هم نداشت. در حال حاضر نیز در اکثر کشورهای مسلمان از جمله ایران مساجد به عنوان نماد سازوکار اولیه حکومت اسلامی وجود دارد. از طرفی نیز با گسترش و بزرگ شدن تدریجی شهرها به پهنه های وسیع، دیگر نیاز شهرها با یک مسجد جامع برآورده نمی شد. بنابراین در شهرها، مساجد فراوانی ساخته شد. از شاخصهای مورد تاکید ائمه اطهار و اندیشمندان اسلامی برای بنای مسجد در مراکز مسلمان نشین، پراکنش فضایی متناسب با محیط، مکان یابی مناسب برای دسترسی مناسب و تناسب تراکم جمعیت به تعداد مساجد بوده است. بر این اساس مقاله پیش رو به بررسی پراکنش فضایی مساجد در دو منطقه 5 و 11 شهرداری کلانشهر مشهد با توجه به سه شاخص فوق میپردازد ، روش تحقیق در مقاله پیش رو از نوع پیمایش و توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج تحقیق نیز بیانگر این موضوع بود که در منطقه 11 شهرداری مشهد ضوابط و استانداردهای موجود کشور برای مساجد تا حدی رعایت گردیده است و در منطقه 5 شهرداری مشهد علاوه بر بیشتر بودن تعداد کمی مساجد پراکنش فضایی بهتری را نیز شاهد هستیم.
مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی با استفاده از تلفیق منطق Fuzzy و AHP در محیط GIS (مطالعه موردی: ناحیه 1 منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد امکانات جدید شهری، نیازمند مطالعه دقیق در زمینه نحوه استقرار صحیح آنها در مناطق مختلف یک شهر است. جهت تخصیص درست امکانات شهری، اولین نکته اساسی، انتخاب مکان بهینه با توجه به شرایط متفاوت و گاهاً متضاد است. این مسأله زمانی اهمیت مییابد که فاکتورهای بسیار مهمی مانند نجات جان انسان ها مدنظر قرار داده شوند. لذا انتخاب بهینه مراکز آتش نشانی به دلیل اهمیت جان افرادی که در معرض خطر واقع شده اند، مسأله اساسی تلقی می شود.
در این مقاله با در نظر گرفتن عدم قطعیت در رابطه با کفایت اطلاعات و جامعیت استنتاجات، ابزارهایی مثل سیستم اطلاعات مکانی و چگونگی تحت کنترل درآوردن تغییرات عوارض شهری، از مدل فازی در ترکیب با فرآیند سلسله مراتبی استفاده گردیده است. در گام اول این پژوهش، عوامل مؤثر در مکانیابی ایستگاه های آتش نشانی تعیین و نقشه های معیار تهیه و آماده سازی گردید. در طول مطالعات با نظرسنجی که از کارشناسان صورت گرفت مشخص شد که این معیارها در مکانیابی ایستگاه ها تأثیر متفاوتی دارند. لذا بایستی بر اساس تأثیر و اهمیت آنها به معیارها وزنی متفاوت داد. برای وزندهی معیارهای فوق از بین روش های مختلف وزندهی، روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و نرم افزار Export choiceمورد استفاده قرار گرفتند. پس از جمع آوری نظرات کارشناسان و به منظور جلوگیری از ورود برخی نظرات احتمالی غیر کارشناسی، مقادیر سازگاری قضاوت ها، محاسبه گردید و پس از قابل قبول واقع شدن مقادیر CR، از این اوزان جهت بررسی های بعدی استفاده گردید.
در گام بعدی به منظور ارزش گذاری لایه ها، از منطق فازی استفاده شد و لایه های آماده شده، توسط توابع عضویت گوناگون که تعداد و نوع آنها بر اساس نظر کارشناسان انتخاب می گردد، فازی شدند. در انتها جهت تلفیق معیارهای فازی شده با توابع عضویت فازی و وزن های به دست آمده با روش AHP، روش ترکیب خطی وزندار (WLC) مورد استفاده قرار گرفت و پهنه های مناسب جهت احداث ایستگاه های آتش نشانی شناسایی و مشخص شدند. صرف تکیه بر نتایج این نقشه، عملاً نمی تواند کارایی لازم را جهت مکانیابی بهینه ایستگاه های آتش نشانی داشته باشد. بنابراین، در گام نهایی پس از ایجاد شبکه شهری، شعاع عملکردی استاندارد ایستگاه های موجود به کمک تحلیل شبکه در محیط GIS تعیین شد. سپس با نظر کارشناسانه، در خارج از شعاع عملکردی این ایستگاه ها و در فاصله مناسبی از آنها، مکان های پیشنهادی که امتیاز بالایی برای استقرار ایستگاه داشتند و کل ناحیه را در زمان استاندارد تحت پوشش قرار می دادند، تعیین شدند. این پژوهش سعی داشته است کارایی به کارگیری تلفیقی منطق ارزش گذاری لایه ها را با مدل AHP در محیط GIS نشان دهد. مدل ترکیبی به کار رفته از توانایی بالایی برخودار است و این قابلیت را دارد که با تغییرات نسبی، برای اهداف مختلف (انتخاب مکان بهینه یک سایت) و در شرایط گوناگون مکانی به کار رود.
تحلیل توانمندی اقتصادی روستاییان و تعیین کننده های آن (مطالعه موردی: شالیکاران شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: باوجود تمایل فراوان محققان در سنجش و مطالعة توانمندی و سرمایه گذاری های فزاینده ای که درزمینة توانمندسازی جوامع انجام می شود، توسعة ابزارها و شاخص هایی برای اندازه گیری، نظارت بر فرایند توانمندسازی و ارزش یابی پیامدهای ناشی از آن، هنوز مراحل اولیة خود را طی می کند؛ براین اساس، هدف کلی از انجام پژوهش حاضر ارائة مدلی برای سنجش توانمندی (اقتصادی) شالیکاران شهرستان رشت و آزمون آن و نیز درک این موضوع است که توانمندی چگونه و در چه بستری اتفاق می افتد.
روش: داده های موردنیاز تحقیق ازطریق پرسشنامه ازمیان مردان شالیکارِ شهرستان رشت گردآوری شدند که 185 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند. گروه متخصصان روایی صوری و محتوایی پرسشنامه را تأیید کردند و اعتبار گویه های مختلف با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بین 69/0 تا 88/0 محاسبه شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد ساختار فرصت ها دارای تأثیر مثبت و معنا داری بر توانمندی اقتصادی است. دسترسی به نهاده های تولید، بازارها و اعتبارات و نیز دسترسی به فرصت های یادگیری و مشارکت، دست یابی به پیامدهای مطلوب و توانمندی اقتصادی را بهبود می بخشد؛ اما فرصت های ایجادشده ازطریق سیاست ها و برنامه های دولت تأثیر معنا داری بر توانمندی ندارند. همچنین، منابعی شامل دارایی های اقتصادی، اجتماعی و انسانی تأثیر مستقیمی بر توانمندی اقتصادی دارند و نیز ازطریق ساختار فرصت ها، به صورت غیرمستقیم بر متغیر وابستة تحقیق تأثیر می گذارند.
راهکارهای عملی: به دلیل ضعف مالی کشاورزان پیشنهاد می شود برنامه هایی درزمینة بهبود توانایی بازاریابی کشاورزان و افزایش دسترسی آن ها به بازارها اجرا گردد. همچنین، فراهم کردن دسترسی به اعتبارات به ویژه برای کشاورزان خرده پا، ازطریق ایجاد و توسعة تعاونی ها و مؤسسه های اعتباری خرد که از تأمین وام های کوچک برای روستاییان فقیر و کم درآمد حمایت می کنند، بسیار توصیه می گردد. به دلیل سطح پایین مشارکت صاحبان نفع در برنامه های محلی، پیشنهاد می شود مشارکت آن ها در پروژه های توسعة کشاورزی که موفقیت و اثربخشی این برنامه ها را تضمین می نماید، بیشتر موردتوجه قرار گیرد.
اصالت و ارزش: در پژوهش حاضر با کاربرد مدل توانمندسازی بانک جهانی، بسترها و الزامات توانمندسازی افراد مطالعه شده است. در این چارچوب میزان توانمندی افراد به انتخاب های مؤثری بستگی دارد که افراد می توانند نسبت به گزینش آن ها اقدام نمایند. ظرفیت افراد برای گزینش انتخاب های مؤثر نیز تحت تأثیر دو مجموعه از عوامل شامل منابع و ساختار فرصت ها قرار می گیرد.
نقش سرمایه اجتماعی بر توسعه روستایی دهستان چهاردانگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر توسعه نواحی روستایی هدف اصلی این تحقیق بوده است. منطقه مورد مطالعه تحقیق دهستان چهاردانگه جزء استان البرز و از توابع شهرستان ساوجبلاغ بوده است. جامعه نمونه از طریق مدل کوکران و برابر 38 خانوار معین شده است. داده های مورد نیاز تحقیق بر اساس مطالعه میدانی و برخی اسناد جمع آوری شده است. برای تعیین پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ (75/0) و برای تعیین روایی از نظرات کارشناسان استفاده گردیده است. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری نظیر آزمون تی، رگرسیون و مدل شبکه عصبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه معناداری بین سطح سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی وجود دارد که در آن مولفه های مشارکت، آگاهی و اعتماد عوامل تعیین کننده هستند. نتایج مدل شبکه عصبی نشان دهنده این است که متغیرهای مشارکت، اعتماد و آگاهی بیشترین تاثیر را در روند توسعه دارند، در حالی که نقش انسجام اجتماعی و شبکه اجتماعی محدودتر می باشد
ارزیابی سیستمی بعد اجتماعی در استقرار شهر الکترونیک بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع شهر الکترونیک، این مقاله به بررسی بعد اجتماعی آن پرداخته و به دلیل مقبولیت روش تفکر سیستمی در حوزه های مختلف برنامه ریزی این بعد بر اساس تفکر سیستمی بررسی شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و استنباطی است و از هر دو روش کمی و کیفی استفاده شده است. در قسمت کمی جامعه آماری شامل شهروندان و مدیران شهری و نمونه به دست آمده از جامعه آماری شهروندان بر اساس فرمول کوکران 340 نفر بود و در جامعه آماری مدیران 69 مدیر پرسش نامه را تکمیل کردند. در قسمت کیفی 4 نفر از مدیران به روش گلوله برفی برای مصاحبه انتخاب شدند. برای بررسی ارتباط میان عوامل مؤثر اجتماعی شناسایی شده از مبانی نظری با میزان تمایل افراد به استفاده از فناوری های جدید از آزمون رگرسیون ترتیبی، برای اولویت بندی عوامل مؤثر از روش میانگین موزون، برای شناسایی چالش های موجود از آزمون خی دو، به منظور رسم دیاگرام های علی و معلولی بر اساس تفکر سیستمی از نرم افزار Vensim و برای تکمیل سیستم نهایی از روش مصاحبه استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان عوامل مؤثر شناسایی شده و میزان تمایل افراد به استفاده از فناوری های جدید ارتباط وجود دارد و از جمله چالش های موجود در بعد اجتماعی بی توجهی مدیران به تدوین برنامه آموزشی است. همچنین از دیدگاه هر دو گروه، در بین عوامل مؤثر اجتماعی، آموزش شهروندان در اولویت است که با شناسایی عنصر بحرانی بر اساس تفکر سیستمی مطابقت دارد.
ارزیابی تحقق پذیری مؤلفه های توسعه فضایی- کالبدی طرح جامع شهر بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارزیابی میزان تحقق پذیری طرح جامع شهر بیجار در مؤلفه های توسعه فضایی- کالبدی به ویژه جمعیت، اشتغال، کاربری زمین و چگونگی و جهت گسترش شهر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای است. برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی و برای پردازش داده ها و اطلاعات از مدل های AHP و مدل ELECTRE و نرم افزار Expert Choice بهره گیری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان تحقق پذیری طرح جامع در مؤلفه جمعیت 17/46 درصد، در مؤلفه اشتغال 60/58 درصد و در مؤلفه مساحت پیشنهادی شهر 44 درصد بوده است. درباره جهت گسترش شهر، پیش بینی طرح جامع در کوتاه مدت هم گام با طرح بوده است، اما به دلیل تکمیل ظرفیت محدوده پیشنهادی، گسترش شهر بر خلاف جهت پیشنهادی طرح جامع که در سمت شمال شرقی بوده، در جهت شمال غرب و روی زمین های کشاورزی گسترش یافته است. از مهم ترین دلایل محقق نشدن پیش بینی های طرح می توان به پیش بینی های غیرکارشناسانه در زمینه تحولات جمعیتی و اقتصادی در درازمدت، ضعف در هماهنگی و مشارکت مؤثر مردم و نخبگان محلی و ضعف در بهره گیری از الگوهای مطلوب و مناسب رشد و توسعه شهری و عدم انسجام مطالعات جغرافیایی به ویژه اجتماعی- اقتصادی با الگوی پیشنهادی توسعه کالبدی- فضایی شهر اشاره کرد. بنابراین می توان گفت مشارکت نکردن نخبگان و جمعیت بومی در فرایند تهیه و تدوین و نظارت مستمر و ضعف در انعطاف پذیری طرح از دلایل عدم موفقیت طرح جامع شهر بیجار بوده است.
سنجش و تحلیل کیفیت زندگی خانوارهای روستایی با تأکید بر متغیرهای جمعیت شناختی مطالعه موردی: خانوارهای روستایی شهرستان عجب شیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی مطلوب از دیرباز آرزوی بشر بوده است. در گذشته، این آرزو به بهبود وضعیت های ظاهری افراد از قبیل میزان درآمد، تحصیلات، سلامت جسم و مسکن محدود بود، ولی اکنون به طیف های وسیعی ازجمله متغیرهای کیفی و ذهنی توجه می شود. در این بین ارتقای کیفیت زندگی فردی و اجتماعی در سکونتگاه های روستایی از دیرباز مورد توجه برنامه ریزان بوده، اما در دهه های اخیر و با اولویت یافتن هدف اجتماعی توسعه و تدوین آنها در قالب برنامه های توسعه، به تدریج نگرش انسانی و جامعه شناختی درباره کیفیت زندگی در نوشتارهای توسعه و برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان کشورهای پیشرفته راه یافته استهدف اصلی مقالة حاضر سنجش کیفیت زندگی خانوارهای روستایی و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر آن است. برای بررسی موضوع تحقیق، دو پرسش اصلی مطرح شد: «کیفیت زندگی خانوارهای روستایی چگونه است؟» و «متغیرهای جمعیت شناختی چه تأثیری بر آن دارند؟». تعداد 430 خانوار از 43 روستای شهرستان عجب شیر به صورت نمونه گیری احتمالی طبقه ای انتخاب شدند و با توزیع پرسشنامه بین آنها، کیفیت زندگی با 4 بعد و 7 مؤلفه ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای کیفیت زندگی، امنیت و سلامت، محیط زیرساخت ها و کیفیت محیطی بالاتر از حد متوسط، و متغیرهای کیفیت محیط مسکونی، کیفیت اوقات فراغت، و کیفیت اشتغال و درآمد پایین تر از حد متوسط قرار د ارند. ترکیب های دومتغیری سن-تحصیلات و سن-شغل بر میانگین کیفیت زندگی خانوارها تفاوت معناداری نشان نداد، اما ترکیب تحصیلات-شغل بر میانگین کیفیت زندگی خانوارهای روستایی تفاوت معنا داری داشت. ایجاد مراکز آموزشی-فرهنگی، بهداشتی-درمانی، فرصت های شغلی پایدار غیرکشاورزی و استفاده از مصالح مقاوم و بادوام در ساخت وساز واحدهای مسکونی می تواند در ارتقای کیفیت زندگی روستاییان ناحیه مؤثر باشد.
الگوسازی روندهای فضایی جمعیت روستایی براساس میانگین متحرک فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضا دارای سلسله مراتبی است که در هر سطح، بافت و الگویی متفاوت را شکل می دهد. برای تحلیل فضا به ابزارهایی نیاز است که بتوان با آنها روندهای جمعیتی در کشور را به نحو مطلوب الگوسازی کرد و جمعیت را در سطح مناطق پیش بینی کرد. توزیع و پراکندگی جمعیت به عوامل مختلفی بستگی دارد که در سطوح و مقیاس های مختلف عمل می کنند و بافت های فضایی متفاوتی را به وجود می آورند. در مدل سازی روندهای فضایی، مفاهیمی مانند MAUP، واحدهای فضایی، سلسله مراتب فضایی، میانگین متحرک فضایی، ماتریس وزن جغرافیایی، و روندهای فضایی مطرح می شود که برآیندشان شکل گیری ساختارهای فضایی است. برای انجام تحقیق حاضر، از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 استفاده شد. این اطلاعات در سطح واحدهای شش گوش فضایی با هم تلفیق شدند، سپس واحدهای همسایگی مشخص گردید و میانگین متحرک فضایی برای آنها محاسبه شد. در مرحلة بعد، تحلیل نتایج صورت گرفت. برای عرضة نتایج و یافته های تحقیق، از نقشه و نمودار استفاده شد. نمودار ها با توجه به درجة میانگین متحرک فضایی، الگوهایی مشخص را نشان می دهند. داده ها نیز به نقشه تبدیل شدند تا وضعیت روندهای فضایی را نشان دهند. نقشه ها در مقیاس های مختلف الگوهای متفاوتی را ارائه می کنند. توزیع و پراکندگی جمعیت روستایی ایران، از الگوی فضایی ویژه ای تبعیت می کند. با میانگین متحرک های درجة پایین تر، روندهای محلی شکل می گیرند و با افزایش درجة میانگین متحرک فضایی، روندهای محلی به روندهای عمومی تبدیل می شوند.
مکان یابی مسیرهای بهینه تردد دوچرخه مبتنی بر استانداردهای محلی و بین المللی با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اغلب شهرهای بزرگ ایران همچون کرمان که با معضلات ترافیکی متعدد مواجه اند، به دلیل نبود امنیت لازم برای تردد دوچرخه، هنوز دوچرخه سواری جایگاه شایسته خود را در ساختار حمل و نقل درون شهری نیافته است. در همین راستا، هدف این پژوهش تحلیل و سنجش مطلوبیت مسیرهای مختلف در شهر کرمان و مکان سنجی بهینه مسیرهای تردد دوچرخه در این شهر است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و تکنیک به کاررفته در آن تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP) است. در این تحقیق از آیین نامه ها و استانداردهای بین المللی همچون AASHTO، آیین نامه های مورد تأیید ایران، شاخص سازگاری دوچرخه سواری (BCI) و شاخص اتحادیه دوچرخه سواری شیکاگو (CBF) نیز استفاده شده است. پس از استخراج این شاخص ها با استفاده از مدل وزن دهی دلفی، ضریب تأثیر هر شاخص در کیفیت نهایی مسیر محاسبه شد و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی معکوس سطوح کیفی مسیرها و نیز سطح کیفی ایده آل در شهر کرمان مشخص گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد در بین شاخص های تحت ارزیابی در شهر کرمان، شاخص سازگاری دوچرخه سواری (BCI) بیشترین ضریب تأثیر و شاخص دوچرخه «اتحادیه دوچرخه سواری شیکاگو» (CBF) کمترین ضریب تأثیر را در مکان گزینی مسیرهای تردد بهینه دوچرخه در شهر کرمان به خود اختصاص داده اند. همچنین از ده مسیر پیشنهاد شده، بلوار جمهوری و خیابان شهاب بالاترین درجه کیفی و بلوار دانشگاه پایین ترین درجه کیفی را به خود اختصاص دادند.
پتانسیل سنجی توسعه فیزیکی شهر جدید پردیس با تاکید بر شاخص های ژئومورفولوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة فیزیکی شهرها در ارتباط مستقیم با بستر طبیعی و عوارض ژئومورفولوژی است و بسیاری از شهرهای ایران از نظر توسعة فیزیکی با محدودیت های ژئومورفولوژی مواجه اند. شهر جدید پردیس واقع در استان البرز در فاصلة 30 کیلومتری شمال شرقی تهران و در مسیر جادة تهران شمال واقع شده است. هدف از انجام این پژوهش مطالعه و بررسی پتانسیل ها و محدودیت های توسعة ژئومورفولوژیکی شهر جدید پردیس است. روش تحقیق بر پایة روش توصیفی- تحلیلی و با انجام مطالعات کتابخانه ای و میدانی و استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و توسط نرم افزار GIS Arc صورت گرفته است. با استفاده از شاخص های شیب، کاربری اراضی، ارتفاع، فاصله از گسل، فاصله از حوضة زه کشی، فرسایش و زمین شناسی، نقشة پهنه بندی مناطق دارای پتانسیل گسترش آتی شهر پیشنهاد شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که بخش وسیعی از محدودة فعلی شهر مورد مطالعه روی موانع طبیعی مشکل آفرین واقع شده است و مکان های دارای پتانسیل گسترش فیزیکی آتی شهر در بخش های شمال شرقی و شمال و شمال غرب قراردارد.
بررسی پایداری محله های شهری (مطالعه موردی: منطقه 19 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه توسعه محله ای پایدار، رویکرد نوینی را تقویت می کند که در آن حل مشکلات شهری در بازگشت به مفهوم محله به عنوان سلول های حیات شهری تصور می شود. هدف کلی این پژوهش بررسی پایداری محلات سیزده گانه منطقه 19 شهرداری تهران است. بدین منظور شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی سنجیده شدند. با توجه به مؤلفه های تحت بررسی و ماهیت کاربردی تحقیق، روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای (کتاب، آمارنامه و نقشه) و میدانی (پرسش نامه، مشاهده و مصاحبه) گردآوری شده است. با بهره گیری از تکنیک TOPSIS و دیگر آزمون های آماری، هر یک از محلات از نظر پایداری محله ای بر اساس چهار شاخص مذکور ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد از بین 13 محله، وضعیت 7 محله بر اساس شاخص های پایداری ضعیف است و از بین این هفت محله، محله شهید کاظمی پایداری کمتری دارد. به طور کلی، نتایج پژوهش بیانگر آن است که محله خانی آباد شمالی از لحاظ پایداری در مرتبه بالاتری نسبت به محله های دیگر منطقه 19 قرار دارد و محله شهید کاظمی پایداری کمتری دارد.
ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی بر سکونتگاﻩهای روستایی (مطالعة موردی: شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: طرح هادی روستایی یکی از بنیادﯼترین اقداماتی است که با هدف توسعة روستایی در ایران اجرا شده است. با توجه به روند اجرای این طرحﻫﺎ، ارزیابی آنﻫﺎ برای برنامهﺭیزی توسعة روستایی ضروری است. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی اثرات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی اجرای طرحﻫﺎی هادی اجراشده در شهرستان نیشابور ﻣﻰباشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. برای گردآوری اطلاعات از روشﻫﺎی میدانی و اسنادی کمک گرفته شده است و براساس آن، اطلاعات 25 روستا در دو گروه روستاهای برخوردار و نابرخوردار درقالب 358 پرسشنامه براساس فرمول کوکران در منطقه گردآوری شده است. همچنین، 35 پرسشنامه از کارشناسان شوراهای اسلامی، دهیاران و کارمندان بنیاد مسکن جمعﺁوری شده است. برای پردازش دادﻩها از روشﻫﺎی آمار توصیفی و استنباطی (کاﻯاسکوئر) بهره گرفته شده است.
یافتهﻫﺎ: نتایج نشان میﺩهد پس از اجرای طرح، درزمینة کالبدی، شاخص معابر بهبود یافته است و شاخص محیط زیست روستا شامل آرامستان، دفع زباله، فاضلاب، فضای سبز و جمعﺁوری آﺏهای سطحی موردتوجه قرار نگرفته است. در بعد اجتماعی، شاخص میزان مهاجرت، مشارکت و رضایتمندی و در بعد اقتصادی، شاخصﻫﺎی سرمایﻪگذاری و اشتغال در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
محدودیتﻫﺎ: روشن ساختن زوایای پنهان اجرای طرح هادی و واکاوی آثار کالبدی، اجتماعی و اقتصادی آن بر جامعة روستایی از چالشﻫﺎی پژوهش حاضر محسوب ﻣﻰشود.
راهکارهای عملی: با توجه به یافتهﻫﺎی پژوهش، راهکارهای اجرایی مانند تقویت جنبهﻫﺎی زیﺴﺖمحیطی، استفاده از یک تیم ناظر محلی در هر سه مرحلة ارزیابی، بهرﻩگیری از مدیریت مشارکتی (دولتی- مردمی)، کوتاﻩترکردن بازة زمانی اجرای طرح هادی و ... پیشنهاد ﻣﻰشود.
اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر از این جهت دارای اهمیت است که ﻣﻰتوان با دست یابی به نقاط قوت و ضعف طرحﻫﺎی ذکرشده به برنامهﺭیزی اصولی برای بهبود زندگی روستاییان اقدام نمود.
تحلیل اثرات مرحلة اول طرح هدفمندی یارانه ها بر خانوارهای روستایی (مطالعة موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: درحال حاضر، بخش عمده ای از فقرا و محرومان در نواحی روستایی کشور زندگی می کنند. درراستای تحقق عدالت اجتماعی، در پاییز سال 1389 طرح هدفمندی یارانه ها با هدف توزیع برابر درآمدهای حاصل از نفت بین خانوارها در کشور اجرا شد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اجرای مرحلة اول طرح هدفمندی یارانه ها بر خانوارهای روستایی، در چند عامل کلی انجام شده است.
روش: با توجه به موضوع تحقیق و اهداف موردنظر، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز با استفاده از روش های میدانی و اسنادی گردآوری شده اند. واحد تحلیل خانوارهای روستایی هستند و پرسشنامه شامل مقولاتی است که اثرات پرداخت یارانة نقدی را بر خانوارهای روستایی در 29 متغیر بررسی می کند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل عاملی انجام شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد در تحلیل عاملی از ترکیب ۲۹ متغیر اولیه، 9 عامل شناسایی شده اند که 67/72% از واریانس اثرات طرح هدفمندی یارانه ها ر ا تفسیر می-کنند. ازبین 9 عامل شناسایی شده، اولین و مهم ترین عامل «اثرات اقتصادی» است که حدود 50% از کل عامل ها را تبیین می نماید.
راهکارهای عملی: درصورتی که یارانه به گروه های هدف (فقرا و اقشار آسیب پذیر) برسد، اهداف دولت از پرداخت یارانه که همان تأمین رفاه، امنیت و عدالت اجتماعی است، تقویت می شود؛ بنابراین، جهت گیری تدریجی دولت به سمت افزایش سهم دهک های درآمدی پایین پیشنهاد می گردد.
اصالت و ارزش: درحال حاضر، قانون هدفمندی یارانه ها و چگونگی اجرای آن یکی از چالش برانگیزترین موضوعات اقتصاد ایران است که طبعاً آثار و پیامدهای زیادی در فضاهای متنوع جغرافیایی دارد. موضوع مقالة حاضر مقوله ای است که پیش از این کمتر به آن پرداخته شده است.
سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح رفاه اجتماعی؛ مطالعه موردی: شهرستان پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفاه اجتماعی مردم و مکان های روستایی به عوامل زیادی از جمله اشتغال، درآمد مناسب، دسترسی به خدماتی مانند آموزش و بهداشت، سلامت، محیط طبیعی، امنیت، و انجمن های قوی وابسته است و رفاه اجتماعی روستایی در برگیرنده یک سری از تدابیر و پشتیبانی های اجتماعی می باشد که با تکیه بر مشارکت افراد روستایی و نهادهای دولتی و غیر دولتی درگیر در مناطق روستایی برای پیشبرد برنامه های توسعه روستایی جهت ارضای نیازهای روستاییان ساکن در مناطق روستایی و حفظ شان و کرامت انسانی آنها صورت می گیرد. هدف این مقاله سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح رفاه اجتماعی با استفاده از تاپسیس فازی در شهرستان پارس آباد می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 196 نفر از روستاییان شهرستان پارس آباد جمع آوری گردیده است. ابزار تحقیق پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای بدست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 84/0 الی 97/0 محاسبه شد. و داده های بدست آمده با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزن های محاسبه شده نشان داد که در بین دهستان های مناطق روستایی شهرستان پارس آباد؛ دهستان تازه کند و ساوالان از حیث رفاه اجتماعی در رده اول و دوم و قشلاق غربی در رده آخر قرار دارد. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.