فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
احساس آسایش و ایمنی از جمله مسائل مهمی است که سبب پایداری شهرها می شود و وقوع بزهکاری از مهم ترین عوامل کاهش دهنده سطح ایمنی جامعه است. با توجه به هزینه بر بودن و ناکارآمدی دیگر روش های مقابله با بزهکاری، به کارگیری راهبردهای پیشگیری جرم از طریق طراحی محیط های شهری و مطالعه و بررسی اصول این رویکرد بیش از پیش ضرورت پیدا می کند. از جمله راهبردهای ایمن سازی محیط های شهری اصلاح روش های نورپردازی فضاهای شهری است. بر این اساس، در پژوهش حاضر وضع نورپردازی و سطح ایمنی محدوده پارک ملت شهر زنجان با تأکید بر اصول سپتد (cpted) و روش ارزیابی ایمنی (safety audit) مطالعه شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های تحت مطالعه به روش اسنادی و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. به منظور سنجش سطح ایمنی پارک تحت مطالعه از روش ارزیابی ایمنی (safety audit) و سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و تهیه نقشه های پهنه بندی سطح ایمنی محدوده تحت مطالعه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت نورپردازی بخش های زیادی از پارک ضعیف است و همین امر سبب کاهش ایمنی این پارک شده است. افزون بر این، ارزیابی های انجام گرفته در زمینه میزان روشنایی و تجهیزات موجود بیانگر طراحی نادرست سامانه نورپردازی پارک و ناکارایی آن است که مغایر با اصول و راهبردهای طراحی محیطی پیشگیری از جرم (سپتد) است.
الگوی فضایی حوادث ترافیک درون شهری در شهرشیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی ، استفاده روز افزون از اتومبیل شخصی و محدودیت توسعه شکبه های ارتباطی برمشکل ازدحام ترافیکی بویژه در شهرهای بزرگ کشور افزوده است. از تبعات چنین وضعیتی، حوادث زیاد رانندگی و خسارت های ناشی از آن می باشد . در این مقاله، کوشش شده است که الگوی توزیع فضایی حوادث ترافیکی و دلایل احتمالی آن را در شهر شیراز موردبررسی قرارگیرد. روش تحقیق ترکیبی (روشهای توصیفی- تحلیلی و پیمایش ) می باشد و اطلاعات مورد نیاز از روشهای کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است . از مهمترین نتایج این تحقیق آن است که تقاطع های خیابان و بولوار در سال 1388 در شهرشیراز با داشتن 15261 فقره حادثه ترافیکی در بین معابر شهر شیراز، رتبه اول داشته است. بعد از خیابانها و بولوار، تقاطع چهار راه با داشتن 1340 فقره حادثه ترافیکی رتبه دوم داشته است. بنابراین انتقال بخشی از خدمات اداری و تجاری از خیابانهای مرکزی به مناطق پیرامون ، استفاده از سیستمهای هوشمند حمل و نقل، فرهنگ سازی و تعریض معابر در سطح شهر شیراز می تواند به بهبود وضعیت ترافیک و کاهش حوادث ترافیکی کمک کند .
شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی سبز کارکنان با استفاده از فرایند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت منابع انسانی با تمرکز بر سرمایه انسانی و برنامه های مدیریت محیط زیست و ادغام آنها در فعالیت های خود، اثرات قابل توجهی را در ارتقای توجه به محیط زیست خواهد داشت. از آنجا که آموزش و توسعه تسهیل گر مدیریت منابع انسانی سبز است، لذا این تحقیق در راستای ارتقای رفتار سبز کارکنان به دنبال شناسایی و اولویت بندی نیازهای (دوره های) آموزشی سبز سازمان ها مبتنی بر رویکرد مدیریت منابع انسانی سبز می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش در گروه پیمایشی است. در این پژوهش 14نیاز (دوره) آموزشی بر اساس ادبیات تحقیق شناسایی شدند. جامعه آماری این پژوهش10 نفر از کارشناسان صنعت آموزشی کشور بوده که به روش گلوله برفی انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس پنج نقطه ای لیکرت نظرات آنها برای تعیین اهمیت این نیازهای (دوره های) آموزشی گردآوری شد. در واقع، با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره در ابتدا به کمک تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی 8 نیاز (دوره) آموزشی به عنوان مهم ترین نیاز مشخص شد. علاوه بر این با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای ((ANP نیازهای (دوره های) آموزشی مؤثر در ارتقای رفتار سبز کارکنان به لحاظ عملکرد رتبه بندی شدند که بر اساس آن به ترتیب توسعه پایدار، 14001ISO و خرید سبز به عنوان مهم ترین و مؤثرترین نیاز ها یا دوره های آموزشی شناسایی شدند. بر این اساس مدیران مؤسسات آموزشی می توانند در جهت پیاده سازی مدیریت منابع انسانی سبز، طبق نتایج این پژوهش به آموزش سبز کارکنان اقدام نمایند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه نیافتگی صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی (مطالعة موردی: شهرستان مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر با هدف شناسایی و تحلیل مهم ترین عوامل موثر بر توسعه نیافتن صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در شهرستان مرودشت انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و نتایج حاصل از آن کاربردی می باشد. جامعة آماری تحقیق، همة مدیران و صاحبان دو گروه صنایع رب گوجه فرنگی و صنایع شوری- ترشیجات شهرستان مرودشت هستند. از ترکیب مطالعات اسنادی و پیمایشی (پرسش نامه و نظرسنجی) برای گردآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز بهره گرفته شده است. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل آمار توصیفی- استنباطی و همچنین از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که عواملی چون موانع مالی و تسهیلاتی، مکانیزاسیون، ضعف در عوامل تولید، موانع قانونی و اداری و نیز موانع بازار، به ترتیب با ضرایب تأثیر برابربا 498/0، 211/0، 120/0، 114/0 و 057/0 بیشترین نقش و تأثیر را در نبود رشد و فقدان توسعة مطلوب صنایع رب گوجه و شوری- ترشیجات شهرستان مرودشت داشته اند. دراین میان، شدت اثرگذاری موانع یادشده بر توسعه نیافتن صنایع رب گوجه اندکی بیشتر از صنایع شوری -ترشیجات بوده است.
نقش گردشگری در توسعه اقتصادی سکونتگاه های روستایی شهرستان بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی و اقتصاد گردشگری در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی می باشد. افزون بر این بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه نیز از صنعت گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد می کنند و در همین ارتباط گردشگری روستایی نیز با برنامه ریزی اصولی و شناسایی مزیت ها و محدودیت ها می تواند، نقش مؤثری در توسعه روستایی و در نتیجه توسعه ملی و تنوع بخشی به اقتصاد ملی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین و شناسایی ظرفیت ها در جهت توسعه گردشگری پایدار روستای التپه در مجاورت شهر بهشهر در استان مازندران می باشد. این روستا با دارا بودن منطقه توریستی عباس آباد و ثبت جهانی آثار دوره صفویه، یکی از مهمترین سکونتگاه های روستایی شهرستان در حوزه گردشگری می باشد. مقاله حاضر در پی تبیین نقش گردشگری در توسعه پایدار اجتماعی - اقتصادی روستای التپه است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی از نوع پیمایشی بوده که با مطالعات میدانی و کتابخانه ای داده های مورد نیاز گردآوری شده است. در تحلیل داده ها با استفاده از مدل SWOT به تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها و ارائه راهبردها در جهت توسعه گردشگری و در نهایت توسعه پایدار گردشگری روستایی می پردازد. جامعه آماری شامل ساکنان روستایی (حدود 1900 نفر) و گردشگران (حدود 500 هزار نفر در سال) بوده است که حجم نمونه، شامل 218 نفر متشکل از دو گروه (78 نفر بومی بخش خدمات گردشگری و 140 نفر گردشگر) تعیین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نخست آستانه آسیب پذیری روستایی به لحاظ وجود منطقه تفریحی عباس آباد و چشم انداز اکوتوریستی بالاست. سپس گردشگری روستایی در این روستا نیازمند بازنگری و ارائه سیاست های مناسب در جهت رفع محدودیت ها و استفاده از مزیت های نسبی موجود می باشد. در نهایت برنامه ریزی گردشگری می تواند در این ناحیه موجب تنوع اقتصاد محلی و رونق فعالیت های اقتصادی به صورت سازمان یافته در حوزه گردشگری شده و زمینه توسعه پایدار روستایی را فراهم آورد.
بررسی وضعیت نابرابری منطقه ای در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت نابرابری ها و بی تعادلی ها در چارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف (کشور، استان ، شهرستان و بخش) و در نتیجه پی بردن به اختلافات وتفاوت های موجود و سیاست گذاری در جهت رفع وکاهش نابرابری ها از وظایف اساسی متولیان توسعه ی مناطق به شمار می آید . بررسی شاخص های اقتصادی و اجتماعی و تعیین وضعیت برخورداری مناطق در راستای تدوین راهبرد های توسعه ی مناطق، امری ضروری است. نوشتار حاضر، با هدف شناخت وضعیت توسعه یافتگی مناطق استان خراسان رضوی به دنبال تاثیر سیاست های دولت(سرمایه گذاری ها) دروضعیت این مناطق است. در این تحقیق معیار های برخورداری در زمینه های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و زیربنایی مورد توجه قرار گرفته است. یافته های تحقیق حکایت از عدم تعادل شدید بین نواحی استان به ویژه شهرستان های مشهد، نیشابور ، سبزوار و سایر مناطق ، توسعه ی نامتوازن و بخشی نگری در برنامه های گذشته ، نبود ارتباط بین سرمایه گذاری و شاخص های توسعه است. این موضوع گرایش های سرمایه گذاری دولت در برنامه های گذشته و نبود توجه کافی به زیرساخت های تولیدی در مناطق به ویژه در مناطق مرزی، را نشان می دهد. سیاستی که نتوانسته است به کاهش نابرابری منطقه ای منجر شود.
تحلیل توزیع فضایی کاربری های شهری منطقه 3 شهر اهواز با تاکید بر کاربری آموزشی
حوزه های تخصصی:
توزیع فضایی نامطلوب مدارس در سطح شهر اهواز نیز مشکلاتی چون طولانی شدن مسافت و زمان دسترسی به مدارس ،عدم وجود سطح و سرانه مناسب فضاهای آموزشی ناسازگاری کاربری های آموزشی با سایر کاربری ها را به همراه داشته که آثار منفی به بار آورده است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال تحلیل الگوی فضایی کاربری آموزشی و تعیین الگوی بهینه پراکنش فضایی دبیرستان های منطقه 3 شهر اهواز می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز (لایه های نقشه) با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های کاربری اراضی شهری و نقشه تفصیلی شهر اهواز بدست آمده است. تجزیه و تحلیل و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از نرم افزار ArcGis صورت گرفته است. وزن دهی لایه ها نیز با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شده است. تلفیق نهایی لایه ها به روش همپوشانی و با استفاده از گزینه Raster Calculator صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از تعداد 17 دبیرستان در محدوده مورد مطالعه تعداد 6 دبیرستان (تندگویان – جنت – فرهنگیان – حکمت – فردوسی- آزادگان ) در محدوده طیف مکان های بسیار مناسب از نظر الگوی بهینه توزیع فضایی مدارس قرار دارند. همچنین دبیرستان موعود در وضعیت فضایی بسیار نامناسب قرار دارد.
تحلیل شاخص ها و ابعاد توسعه پایدار محله ای در راستای ارتقای امنیت شهری (نمونه موردی: شهر شاهین دژ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مفهوم امنیت و روشهای ارتقای آن مقولهای است که به عنوان یکی از اولویت های اساسی معیارهای توسعه پایدار شهری محسوب میشود. مروری بر موضوع های مربوطه به وضوح نشان میدهد که کاهش امنیت در سطح فضاهای شهری میتواند پایداری شهر را تضعیف کند. در پژوهش پیشرو به بررسی ابعاد توسعه پایدار شهری با تأکید بر امنیت شهری، شناسایی معیارهای جرم خیز و کاهش آن براساس ابعاد پایداری پرداخته شده است. در این راستا، محله های شهر شاهین دژ با رویکرد شاخص های توسعه پایدار شهری مورد تحلیل قرارگرفته اند. بر مبنای نتایج حاصل از روش تاپسیس، در بین 38عامل مورد سنجش مؤلفههای رونق اقتصادی، افزایش اشتغال، افزایش مشارکت شهروندان بهترتیب در رتبه های اول تا سوم قرارگرفته اند که نشان از اهمیت بالای آنها در فرایند پایداری است. در سطح محله ها نیز باتوجهبه مؤلفه های مورد مطالعه محله9 با کسب امتیاز (0.9783) در جایگاه اول، محله13 با امتیاز کسب شده(0.02341) در رتبه دوم و درنهایت، محله8 با کسب امتیاز (0.02316) در جایگاه سوم قرارگرفتهاند که بهعنوان محلههای پایدار شناخته شده اند. همچنین، محله های 5، 10 و 1 به ترتیب در پایین ترین رتبه قراردارند. بنابراین، نتایج کلی پژوهش بیانگر آن است که با ایجاد امنیت ازطریق شاخص های توسعه پایدار در برابر جرم میتوان پایداری را در سطح محله ها تقویت کرد.
محدودیت ها و ظرفیت های توسعه پایدار در روستاهای مرزی شرق ایران مورد: دهستان بندان در شهرستان نهبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشور ما روستاهای مرزی با مشکلاتی ازقبیل ضعف خدمات رسانی در زمینه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از یک سو و تبلیغات امواج بیگانه به منظور بزرگ نمایی مشکلات اقوام ساکن در نواحی مرزی از طرف دیگر و عدم توجه به قابلیت ها و توان های این مناطق،مواجهه هستند، که این مشکلات لزوم توجه به روستاهای مناطق مرزی را آشکار می سازد. در این تحقیق، محدودیت ها و ظرفیت های توسعه روستاهای مرزی دهستان بندان شهرستان نهبندان مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق به صورت پیمایشی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است. تعداد نمونه 258 خانوار بهره بردار کشاورزی از 17روستای این دهستان بود که از میان 7577نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه آلفاء کرونباخ (آلفای کل 71/0) تأمین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، فریدمن، همبستگی و آزمون تحلیل واریانس یک طرفهصورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که وضعیت اقتصادی و اجتماعی روستاهای مرزی در سطح نامطلوبی قرار دارد که شرایط زیست محیطی، مدیریتی-امنیتی و عدم توجه به ظرفیت های منطقه در این زمینه موثر است. در سنجش میزان تأثیرگذاری و تفاوت عوامل، شاخص امنیت و مدیریت کمترین میانگین و شاخص زیربنایی بیشترین میانگین را برخوردار می باشد. همچنین بین شاخص ها رابطه وجود دارد که با بهبود ظرفیت هر یک از این شاخص ها، سایر ظرفیت ها هم بهبود پیدا می کند.
پیامدهای ناشی از عدم رعایت ضوابط و مقررات مربوط به پارکینگ در مجتمع های آپارتمانی (نمونه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آپارتمان نشینی را می توان از مهمترین تحولات در فرایند اسکان بشر در شهرها دانست که به فرم قالب مسکن شهری در دوران معاصر تبدیل شده است. در ایران نیز به ویژه در شهرهای بزرگ نزدیک به 3 دهه است که آپارتمان نشینی با همه محاسن و معایبی که دارد متداول شده است و هرچند راهکار مناسبی برای تامین و حل مشکل مسکن به نظر می رسد اما مشکلات زیادی را نیز به همراه دارد. کمبود فضاهای مورد نیاز مانند پارکینگ از جمله این مشکلات است. نبود قوانین و ضوابط مدون، مشخص و شفاف در زمینه طراحی، ساخت و بهره برداری از مجتمع های آپارتمانی است. از سویی عملکرد شهرداری ها که در بیشتر موارد منجر به عدم تامین پارکینگ مورد نیاز ساختمان ها می شود سبب شده است که در حال حاضر مشکل پارکینگ یکی از مهمترین مشکلات مجتمع های آپارتمانی در شهرهای بزرگ باشد. هدف از این پژوهش بررسی و شناخت پیامدهای ناشی از عدم رعایت ضوابط و مقررات مربوط به پارکینگ مانند پیامدهای اجتماعی- فرهنگی، پیامدهای اقتصادی و.. .است. نوع تحقیق کاربردی و روش اصلی تحقیق توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش جامعه آماری مورد مطالعه خانوارهای ساکن در مجتمع های آپارتمانی مناطق مختلف کلان شهر تهران هستند در پایان برای انتخاب نمونه ها با بهره گیری از روش اتفاقی ساده مبادرت به تکمیل پرسشنامه شده است. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد که طبق آزمون همبستگی اسپیرمن بین متغیر عدم رعایت ضوابط مربوط به پارکینگ در آپارتمان ها و سه متغیر پایمال شدن حقوق شهروندی، بروز مشکلات اقتصادی و بروز مشکلات اجتماعی- فرهنگی رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنی که عدم رعایت ضوابط و مقررات شهرداری در ارتباط با پارکینگ مجتمع های آپارتمانی می تواند باعث بروز پیامدهای اجتماعی – فرهنگی شود اما بین دو متغیر عدم رعایت ضوابط مربوط به پارکینگ و بروز مشکلات ترافیکی رابطه معناداری وجود ندارد و مشکلات ترافیکی در شهرتهران وابسته به عوامل دیگری است.
ارزیابی کیفیت زندگی در مناطق شهری (مطالعه موردی: منطقه 11 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
357 - 379
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی رویکردی جامع و دارای ابعاد گوناگون کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. برنامه ریزان شهری در طرح ها و برنامه های خود ارتقای شاخص های کیفیت زندگی و رضایتمندی ضروری می دانند. کیفیت زندگی از لحاظ عینی شامل: محیط طبیعی به منزله بستر، کیفیت ساخت وسازهای شهری، اقتصاد، امکانات رفاهی و تعاملات اجتماعی و... است. از لحاظ بعد ذهنی شامل: جنبه های معنوی، روحی و روانی فرد است. ارتقاء کیفیت زندگی در فضاهای شهری با ساماندهی این ابعاد و شاخص ها، موجب آسایش و آرامش جامعه می شود. هدف این پژوهش ارزیابی کیفیت زندگی در ابعاد کالبدی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی به منظور دستیابی به راهکارهای ارتقای کیفیت زندگی منطقه 11 شهرداری تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و Excel و در بخش استنباطی و تحلیل های آماری t-test تک نمونه ای و آزمون پیرسون انجام شده است. تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر از شهروندان منطقه 11 شهر تهران و به صورت تصادفی ساده است. یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل پرسشنامه نشان می دهد که کیفیت زندگی شهری این منطقه از نظر بعد اقتصادی، 58 درصد در سطح متوسط و در بعد اجتماعی-فرهنگی 53 درصد در سطح متوسط و در بعد کالبدی 64 درصد وضعیت متوسط دارد. بیشترین رضایتمندی شهروندان از نظر عینی در بعد کالبدی و از نظر ذهنی در بعد اجتماعی-فرهنگی کمترین میزان را دارا است. بنابراین چالش هایی همچون کمبود وسایل حمل و نقل عمومی، کاستی خدمات عمومی شهری، مسکن نامناسب، کمبود فرصت ها و موقعیت های شغلی مناسب، نارسایی تعاملات اجتماعی و مشارکت مردمی موجب پایین بودن سطح کیفیت زندگی در محله های منطقه 11 شهر تهران شده است. درنتیجه برنامه ریزی اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با مشارکت شهروندان برای ارتقای کیفیت زندگی ضروری است.
سنجش افتراقات فضایی تحقق حق به مشارکت و اختصاص دهی شهر به خود در پرتو اندیشه حق به شهر در شهر هچیرود- شهرستان چالوس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شهر فضایی برای تحقق آمال کسانی است که دیار خود را ترک گفته و به امید یافتن زندگی بهتر، به آن وارد می شوند. دست یازیدن به اهدافی که شهروندان در پی آن هستند به عنوان حق آنها در شهر و تحت عناوین مختلفی قلمداد می گردد که حق به شهر یکی از مشهورترین آنهاست. بررسی ها نشان می دهد که حق به شهر در همه شهرها (با هر میزان وسعت و جمعیت) و نیز در هر منطقه و ناحیه از شهر به صورت یکسان نبوده و افراد مختلف ساکن در شهرهای مختلف و یا نواحی مختلف شهری، شرایط متفاوتی را تجربه می کنند. پژوهش حاضر به دنبال افتراقات فضایی تحقق حق به مشارکت شهروندان و حق اختصاص دهی شهر به خود در پرتو اندیشه حق به شهر در شهر هچیرود از توابع شهرستان چالوس به عنوان شهری کوچک و در عین حال متشکل از ده محله مختلف می باشد تا میزان دستیابی به مفاهیم مذکور را تبیین نماید. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی _تحلیلی و پیمایشی است. روش جمع آوری داده ها به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. هم چنین ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته (آلفای کرونباخ این پرسشنامه برابر 0.911 است که نشان از پایایی درونی عالی داشته) و مصاحبه از شهروندان شهر هچیرود است.جامعه آماری پژوهش شهروندان این شهر (طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 برابر 10398) و نمونه آماری، بر اساس فرمول کوکران شامل 370 نفر از شهروندان شهر هچیرود است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون دو جمله ای صورت پذیرفته و همچنین، در راستای ترسیم نقشه ها از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که محلات مرکزی، جنوبی و شرقی شهر هچیرود به دلیل دسترسی بهتر به مراکز اداری، فضاهای عمومی و خدماتی شهر، تنوع بیشتر مراکز خدماتی، کیفیت بالاتر معابر و نزدیکی به مراکز حمل و نقل عمومی از شرایط بهتری نسبت به سایر محله ها برخوردار هستند.
پهنه بندی خطر پذیری زلزله و مکان یابی مناطق امن در زمان مخاطرات طبیعی با استفاده الگوریتم های هوش مصنوعی و GIS (مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پ با توجه به اینکه مکان گزینی برای اسکان موقت پس از بروز سانحه زلزله را سازمان امدادرسانی بدون در نظر گرفتن استانداردهای لازم انجام می دهد؛ از این رو، این کار با مشکلات زیادی به ویژه در کلان شهرها همراه خواهد بود. برای پیشگیری از وقوع مشکلات و برای داشتن برنامه عملیاتی مدون پس از وقوع بحران زلزله، لازم است مناطق زلزله خیزی همچون کلان شهر اهواز به لحاظ مناطق خطرپذیر، مناطق امن برای اسکان موقت پس از بحران و همچنین مسیریابی بهینه برای رسیدن به مناطق امن، پهنه بندی و بررسی دقیق شو د. در این پژوهش، اهداف یادشده با استفاده از سیستم استنتاج فازی، تحلیل سلسله مراتبی فازی و همچنین GIS در منطقه یک کلان شهر اهواز مطالعه و نتایج حاصل مقایسه شده است. به همین منظور، مؤثرترین داده ها برای یافتن محل های پر خطر زلزله، امن و مسیریابی گردآوری و استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، سیستم استنتاج فازی در خصوص پهنه بندی خطر به میزان 85% منطبق بر نظر کارشناسان، و تحلیل سلسله مراتبی فازی تنها به میزان 41% منطبق بر نظر کارشناسان بود که این نتایج قابلیت و دقت بالاتر سیستم استنتاج فازی را در مقایسه با تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد. برای یافتن مناطق امن برای اسکان موقت پس از زلزله، نیز بعد از بررسی مساحت ها و نوع کاربری های پهنه های پیشنهادی با دو مدل، در مدل سیستم استنتاج فازی تعداد 25 سایت اسکان موقت و در مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی 18 پهنه اسکان موقت استخراج و شناسایی شد . همچنین، در زمینه مسیریابی نتایج نشان داد، برای محدوده مورد مطالعه، هر دو مدل الگوریتم ژنتیک و دایجسترا مناسب و قابل به کارگیری است. مقدمه: سرعت شهرنشینی در شهرهای کشورهای در حال توسعه منجر به این گردیده است که نصف جمعیت جهان در حال حاظر در مناطق شهری مستقر شوند. بیشتر این مناطق با تراکم جمعیتی بالا، در برابر وقوع بحران هایی همچون زلزله آسیب پذیر می باشند. در مورد شهرهای زلزله خیز بهترین و مناسبترین اقدام، جداسازی انسان از منطقه خطر است. بهمین خاطر شناسایی قبلی و برنامه ریزی در شناسایی پهنه های خطر پذیر، مناطق امن و همچنین مسیریابی بهنیه برای رسیدن به سایت های اسکان موقت لازم و ضروری می باشد. با توجه به اینکه مکان گزینی برای اسکان موقت پس از بروز سانحه زلزله توسط سازمان امدادرسانی بدون در نظر گرفتن استانداردهای لازم انجام می شود لذا این کار با مشکلات زیادی بویژه در کلان شهرها توام خواهد بود. برای داشتن برنامه عملیاتی مدون پس از وقوع بحران زلزله، لازمست مناطق زلزله خیزی همچون کلان شهر اهواز بلحاظ مناطق خطرپذیر، مناطق امن جهت اسکان موقت پس از بحران و همچنین مسیریابی بهینه برای رسیدن به مناطق امن پهنه بندی و مورد بررسی دقیق قرار گیرند. شرایط خاص کلان شهر اهواز و مشکلات آن نظیر جمعیت میلیونی، وجود بافت های فرسوده، ساختمان های با مصالح غیرمسلح سنگین، معابر باریک، بالا بودن سطح آب های زیرزمینی و ...، تدوین معیارها و ضوابطی جهت پهنه بندی مناطق در معرض خطر را امری انکارناپذیر می گرداند. هدف این مقاله پهنه بندی خطرپذیری زلزله و تعیین مناطق امن جهت اسکان موقت پس از بحران با استفاده از سیستم استنتاج فازی و تحلیل سلسله مراتبی فازی و همچنین مسیریابی بهینه برای رسیدن به مناطق امن و مراکز تسهیلاتی با استفاده از الگوریتم ژنتیک و دایجسترا برای منطقه یک شهرداری کلان شهر اهواز واقع در استان خوزستان و مقایسه نتایج روش ها می باشد. روش شناسی تحقیق: در این پژوهش از دو روش سیستم استنتاج فازی و تحلیل سلسله مراتبی فازی برای پهنه بندی خطرپذیری زلزله و تعیین مناطق امن جهت اسکان موقت و از دو الگوریتم ژنیتیک و دایجسترا برای مسیریابی بهینه جهت رسیدن به مناطق امن و مراکز تسهیلاتی استفاده و نتایج با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. داده های مورد استفاده : شامل نقشه موقعیت گسل ها، نقشه خطوط پرفشار انتقال نیرو، نقشه خطوط پرفشار گاز، نقشه کاربری اراضی، نقشه خطوط مترو، نقشه راههای ارتباطی درون شهری، اطلاعات جمعیتی و نقشه های ممیزی املاک که موثرین پارامترها بر یافتن محل های پر خطر زلزله می باشند. 3- بحث و نتایج: 3-1) پهنه بندی خطرپذیری زلزله: 3-1-1) پهنه بندی خطر پذیری زلزله با استفاده از سیستم استنتاج فازی: برای ایجاد سیستم استنتاج فازی ابتدا متغیرهای زبانی و محدوده های استاندارد معیارها تعریف شد...
تحلیلی بر تعاملات فضایی شهر و روستا با تأکید بر توسعه روستاهای اطراف شهرها (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مرکز یا کانون هر فعالیت، دارای توانمندی هایی از عملکرد و قدرت است که قسمتی از آن را به نسبت معکوس فاصله در پیرامون شهرها توزیع می کند. هدف مقاله حاضر، تحلیل توسعه یافتگی روستایی با توجه به فاصله و اندازه شهرها می باشد.
روش: روش پژوهش این متن، تطبیقی و مبتنی بر رویکرد فازی است. واحد تحلیل در این پژوهش، روستاهای واقع در حاشیه 5، 10 و 15 کیلومتری شهرهای مراکز شهرستانی استان آذربایجان غربی براساس تقیسمات اداری- سیاسی در سال 1390 است. برای تعیین توسعه یافتگی روستاها، از 79 شاخص و مدل رتبه بندی تاپسیس استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که شاخص سازگاری بین فاصله جغرافیایی روستا تا شهر و توسعه روستایی برابر با 836/0 است. بر این مبنا، 84 درصد روستاهای مورد مطالعه، این ادعا را تایید می کنند که فاصله روستا تا شهر، شرط لازم برای توسعه روستایی به شمار می رود. همچنین، رابطة فازی مجموعة توسعه روستایی با مجموعة شرط لازم و علّی فاصله روستا تا شهر، به اندازه 582/0است. مقدار رابطه فازی مجموعة توسعه روستایی با مجموعة شرط علّی اندازه شهر 521/0 است.
محدویت ها/ راهبردها:
• تقویت شهرهای کوچک در مناطق مختلف جغرافیای در جهت ایجاد فرصت برای روستاهای دور از مرکز شهرستان.
• توسعه فرصتهای اقتصادی و اجتماعی در نقاط روستایی دور از مراکز شهری.
راهکارهای عملی:
• اولویت قرار دادن پراکنش فضایی روستاها در ایجاد شهرها و تبدیل روستاها به شهر.
• پرهیز از جمعیت بعنوان معیار اصلی در ایجاد و استقرار خدمات شهری و توجه به محرومیت نواحی و موقعیت جغرافیایی سکونتگاهها.
اصالت و ارزش: تحقیق از جمله تحقیقات کاملا جغرافیایی است و در جهت برنامه ریزی منطقه ای و ایجاد عدالت اجتماعی و فضایی کاربرد بسیار دارد.
بررسی تاثیر بام های انعکاسی در کاهش اثر جزیره حرارتی شهری با استفاده از تصاویر ماهوارهای (مطالعه موردی شهر کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
با توسعه شهرها، چشم اندازها تغییر می کند. ساختمان ها، جاده ها و دیگر زیرساخت ها، جایگزین زمینهای روباز و پوشش گیاهی می شوند. این توسعه منجر به شکل گیری جزیره حرارتی شهری شده که به موجب آن مناطق شهری دماهای گرمتری را نسبت به مناطق روستایی اطراف شهر تجربه می کنند. این تغییرات دمایی باعث پایین آمدن کیفیت زندگی شهری، بویژه در مسایل مربوط به آسایش دمایی می شود. از آنجایکه بیشتر سطوح شهری را بام ها، خیابان ها و پیاده رو ها تشکیل می دهند توجه به این سطوح شهری در کاهش اثر جزیره حراتی می تواند موثر باشد. هدف این تحقیق بررسی نقش بام های انعکاسی در کاهش اثر جزیره حرارتی شهری می باشد. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست TM ، تاثیر استفاده از بام های انعکاسی (ایزوگام) بروی تغییرات بازتاب، جذب و دمای سطح شهر کرمانشاه بین سالهای 1987 تا 2011 مورد بررسی قرار گرفت. برای بدست آوردن دمای سطح زمین از الگوریتم تک باندی کین و همکاران استفاده شد. نتایج بررسی های آماری نشان داد که میزان قابلیت انعکاس در دوره زمانی مورد مطالعه به طور میانگین 8 درصد افزایش داشته است و این افزایش انعکاس موجب افزایش مساحت طبقه دمایی خنک که توزیع آن بروی ساختمانهای مسکونی است، شده است. این در حالیست که با توسعه شهر و کاهش پوشش گیاهی داخل شهر و اطراف رودخانه قره سو، مساحت طبقه دمایی بسیار خنک کاهش زیادی داشته است و مساحت طبقه دمایی بسیار گرم افزایش داشته است. بررسی تغییرات فضایی بازتاب و دمای سطح زمین در دوره مورد مطالعه نشان داد که در مکانهایی که بازتاب افزایش یافته است دمای سطح با کاهش همراه بوده است و استفاده از بام های انعکاسی در کاهش اثر جزیره حرارتی می تواند موثر باشد.
ارزیابی حس تعلق به مکان با تأکید بر عوامل کالبدی و محیطی در سواحل شهری (مطالعه موردی: ساحل بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد مهم در ارتقای کیفیت محیط های شهری، حس تعلق به مکان است. وجود این حس که عاملی مهم در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط است، در نهایت منجر به ایجاد محیط های با کیفیت نیز خواهد شد. در این تحقیق، پس از تبیین ابعاد مختلف حس تعلق به مکان، نقش عوامل کالبدی و محیطی مؤثر و چگونگی تأثیر این عوامل بر حس مکان بررسی شده است. سپس، به بررسی نقش عوامل کالبدی و محیطی در ساحل نمونة موردی (شهر بوشهر) پرداخته و نظر کارشناسان و استفاده کنندگان بررسی شده است. هدف کلی پژوهش حاضر تعیین روابط میان عوامل کالبدی و محیطی شامل محیط طبیعی، موقعیت مکانی و دسترسی، تنوع فضایی، ایمنی، مقیاس انسانی، زیبایی بصری، نفوذپذیری با حس تعلق مکان در ساحل بوشهر بوده است. تحقیق حاضر از نوع تحلیلی– توصیفی و به روش پیمایشی است. نتایج آزمون نشان می دهد که عواملی محیط طبیعی، موقعیت مکان و دسترسی، تنوع فضایی، ایمنی و نفوذپذیری از بین عوامل بررسی شده، رابطة معناداری در ارتقای حس تعلق به مکان در ساحل شهر بوشهر دارد.
اندازه گیری تغییرات دسترسی در منطقه ی مادر شهر سیدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"یکی از عمده ترین عناصر ارتقا دهنده کیفیت محیطی به ویژه در مناطق شهری، توسعه شاخص «دسترسی» در مقابل شاخص «حرکت» است. بخاطر اینکه نتیجه آن گذر از حرکت به ویژه حرکت وسایط نقلیه شخصی به دسترسی عمومی (حمل و نقل عمومی، پیاده روی و دوچرخه سواری)، کاهش طول سفرها و مصرف انرژی و سرانجام کاهش آلودگی هوا و محیط است. بنابر این، دسترسی مطلوب یک عامل ضروری برای توفیق پایداری محیط شهری است.
در راستای دستیابی به هدف فوق الذکر، شاخص دسترسی با مدل گرانشی فرصتی (تعداد شاغلان و مسافت بین مناطق) برای 38 محدوده دولت های محلی در منطقه ی مادر شهر سیدنی برای دوره زمانی سال های 2001 – 1991 با ابزارهای کمکی GIS محاسبه شده است. همچنین تغییرات شاخص دسترسی در این دوره اندازه گیری شده است. رابطه بین شاخص دسترسی و 6 گروه عمده شاخص های اجتماعی – اقتصادی و فیزیکی (14 متغیر) به وسیله تکنیک رگرسیون و ضریب همبستگی نرم افزار Spss محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که ضریب دسترسی با فاصله از مرکز شهر سیدنی به نواحی حومه ای شهر کاهش می یابد. همچنین نتیجه حاصل از بررسی تغییرات دسترسی بیانگر وقوع همزمان دو پدیده متفاوت است. یکی تغییر مثبت ضریب شاخص دسترسی در هسته مرکزی سیدنی (عمده به صورت نواری) و نواحی حومه ای است. دیگری تغییر منفی ضریب دسترسی در منطقه میانی سیدنی است. و نتیجه تحلیل رابطه بین شاخص دسترسی و متغیرهای اجتماعی – اقتصادی و فیزیکی نشانگر آن است که مناطق با استفاده کمتر از ماشین برای سفر به کار، تسهیلات بالای حمل و نقل عمومی، درآمد هفتگی بالای خانوار، فاصله کمتر از مرکز شهر، بعد خانوار میانه دارای ضریب دسترسی بالایی هستند. در جهت عکس، مناطق با درآمد هفتگی پایین خانوار، دوری از مرکز شهر، استفاده فراوان از ماشین برای رفتن به کار، بعد خانوار بالا و تسهیلات اندک حمل و نقل عمومی دارای ضریب دسترسی پایینی هستند.
در نهایت 38 محدوده دولت های محلی که تشکیل دهنده منطقه مادر شهری سیدنی هستند، از نقطه نظر شاخص دسترسی و دیگر متغیرها مخصوصا درآمد خانوار به چهار طبقه تقسیم شدند. این طبقه بندی دارای پیشنهادهای ضمنی برای تصمیم گیران است که مناطق با دسترسی بالا، اما با درآمد پایین خانوار برای فعالیت های توسعه در اولویت قرار دارند (ظرفیت سازی، کاربری اراضی ترکیبی، بهبود سفر و غیره)."
تحلیلی بر ساختارهای انسانی مورد نیاز برای توسعه فناوری اطلاعات در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان خراسان رضوی)
حوزه های تخصصی:
امروزه تلاش برای فراهم کردن دسترسی همگانی به فنّاوری اطلاعات در مناطق روستایی مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است و هر کدام راهکارهایی را بدین منظور به کار برده اند. اما راهکار غالب برای ایجاد دسترسی همگانی به اطلاعات و خدمات الکترونیکی در مناطق روستایی ایجاد مراکز ارتباط از راه دور یا مراکز فنّاوری اطلاعات است. در مقّرر شده که در ده هزار روستای « تجهیز ده هزار مرکز فنّاوری اطلاعات و ارتباطات روستایی » ایران نیز براساس طرح کشور مرکز فنّاوری اطلاعات ایجاد شود. اما با توجه به تجارب جهانی، برای اینکه این مراکز بتوانند در توسعة روستایی نقش آفرین باشند، باید علاوه بر زیرساخت های فنّی، زیرساخت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و قانونی نیز در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و محلی (روستا) فراهم باشد. از جمله زیرساخت های اجتماعی و فرهنگی که در بهره برداری مطلوب از فنّاوری اطلاعات مؤثر هستند؛ می توان به احساس نیاز به فنّاوری اطلاعات، آگاهی در مورد اثرات این فنّاوری، تمایل به هزینه کردن در این زمینه، باورهای فرهنگی مثبت و مهارت های پایه، انگلیسی و کامپیوتری اشاره نمود. در این تحقیق این ساختارهای انسانی لازم برای بهره برداری بهینه از فنّاوری اطلاعات با روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و به منظور مشخص شدن وزن و اهمیت هر یک از این عوامل از نظر 20 نفر از کارشناسان استفاده شد. همچنین تعداد 350 نفر از جمعیت 15 سال به بالای روستاییان استان خراسان رضوی به عنوان نمونه مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که بین وضعیت موجود روستاییان نمونه استان خراسان رضوی از نظر متغیرهای تمایل و مهارت تا سطح استاندارد مورد نظر کارشناسان برای بهره برداری بهینه از فنّاوری اطلاعات فاصله معناداری وجود دارد. بدین معنا که شرایط روستاییان از نظر این دو متغیر برای بهره برداری مطلوب از فنّاوری اطلاعات در سطح مناسبی نیست. اما بین متغیرهای احساس نیاز، آگاهی و باورهای فرهنگی روستاییان با سطح استاندارد مورد نظر کارشناسان فاصلة معناداری وجود ندارد و این بدان معنی است که روستاییان استان خراسان برای استفاده از فنّاوری اطلاعات احساس نیاز کرده و باورهای فرهنگی غلط و مانع کاربرد این فنّاوری، در جامعه وجود ندارد. در ضمن نسبت به فواید و مضرات فنّاوری اطلاعات آگاهی نسبی را دارند. بنابراین هر گونه برنامه ریزی برای توسعة فنّاوری اطلاعات در مناطق روستایی باید با توجه به ضعف موجود در سطح مهارت های روستاییان و تمایل آنها برای سرمایه گذاری و هزینه کردن در این زمینه انجام شود.
تحلیلی بر آمایش فضایی– مکانی فضاهای درمانی مشهد با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم آمایش به تنظیم و تنسیق رابطة سه عنصر انسان، فضا و فعالیت های انسان در مقیاس های مختلف جغرافیایی (محله، ناحیه، منطقه، شهر، کشور و جز آن) با تأکید بر نقش نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری اشاره می کند. جایگاه مهم مدیریت و تصمیم گیری، وجه اشتراکی است که آمایش را با موضوع پدافند غیرعامل پیوند می دهد. هدف این تحقیق بررسی چگونگی توزیع فضایی و مکانی کاربری های درمانی (بیمارستان های مهم) مشهد با رویکرد پدافند غیرعامل است. هر چند تأکید بر رویکرد پدافند غیرعامل است، به دلیل ارتباط نزدیک این موضوع با موضوع آمایش (در مقیاس شهری)، یافته های تحقیق می تواند در برنامه ریزی فضایی و آمایشی شهر نیز مؤثر باشد. محدودة مورد مطالعه، مشهد است که با توجه به تنوع و تعدد کاربری های درمانی، بیمارستان های مهم و اصلی شهر برای بررسی نهایی انتخاب شد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان می دهد بخش عمده ای از بیمارستاهای مهم مشهد در محدودة بخش مرکزی شهر و در محدودة با خطر بالا از منظر پدافند غیرعامل قرار دارد و توزیع فضایی آن ها بر اساس تراکم جمعیت، به شدت نامتوازن است. در نهایت، با بررسی نتایج پژوهش پیشنهادهایی برای کاهش مخاطرات مراکز درمانی در زمان بحران بیان شد.