فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
خدمات شهری به عنوان ابزار مدیریت توسعه شهری و عامل اصلی تداوم حیات شهری است که بدون آن زندگی شهروندان از فعالیت باز می ماند. پراکنش بهینه و اصولی آن منطبق با خواست مردم در فرآیند برنامه ریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این اساس، تحلیل پراکنش مکانی خدمات شهری به عنوان مهم ترین هدف پژوهش حاضر مطرح است. در این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه-ای، مراجعه به سازمان های مربوطه، مشاهدات میدانی و پرسشنامه به تحلیل و ارزیابی خواست ساکنان محلات مختلف شهر استهبان در زمینه خدمات شهری پرداخته شده که با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که؛ در توزیع خدمات شهری (در ایجاد و توسعه خدمات) مردم مشارکت اندکی داشته اند و همچنین شهرداری و سایر سازمان های مرتبط با خدمات شهری نیز هیچ گونه نظر سنجی از مردم در زمینه کمبود خدمات شهری در شهر استهبان انجام نداده اند و خدمات شهری نیاز مردم شهر را در حد کمی برآورده ساخته است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که در توزیع خدمات شهری در شهر استهبان به خواست مردم توجه نشده است. در پایان این تحقیق راهکارهایی جهت توزیع عادلانه خدمات شهری به منظور استفاده مطلوب تر شهروندان از انواع خدمات شهری و رفاه آن ها ارائه گردیده است.
سنجش تطبیقی ظرفیت مشارکت پذیری ساکنان دربافت های جدید و قدیم شهری با استفاده از مدل AHP (نمونه موردی: محله حسینیه «قدیم» و کوی قائم «بافت جدید» شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دنبال نارسایی و انتقادات وارده به روند برنامه ریزی شهری قبل از دهه 1950 (چون طرح های ش هری کالبد محور) شاهد ورود و کاربست م فهوم مشارکت و برنامه ری زی مشارکتی در ادب یات برنامه ری زی، ابتدا در ک شورهای توس عه یافته و سپس نشر و نمو آن در ک شورهای در حال توس عه می باشیم. آگاهی از ظرفیت مشارکت پذیری ساکنان بافت های مختلف شهری برای تحقق برنامه ها و رسیدن به اهداف برنامه ریزی امری ضروری است. از این رو شناخت ابعاد مختلف مشارکت و سنجش آن در محلات شهری منجر به درک درست تفاوت های موجود عناصر سیستم شهری (محلات شهری) شده و فرایند برنامه ریزی شهری را متناسب با تفاوت های موجود، نظام داده و عملیاتی می کند. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کمی، در چارچوب مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل همبستگی سعی نموده است به مقایسه تطبیقی ظرفیت مشارکت مردم در بافت های فرسوده و جدید شهری با نمونه موردی محله حسینیه (بافت قدیم ) وکوی قائم (بافت جدید) شهر زنجان بپردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با وجود مشکلات عدیده در بافت های فرسوده ظرفیت مشارکت پذیری ساکنان آن در ارتقا محیط محل بالاتر از بافت های جدید است.
ارزیابی و تحلیل مدیریّت شهری با تاکید بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)
حوزه های تخصصی:
چالش های موجود دنیای به شدت شهری شده امروز لزوم بازنگری مدیریت شهری را ضروری ساخته و مدیریت شهری نوین به دنبال طرح هایی در انطباق با ویژگی های بومی و محلی می باشد.از مؤثرترین شیوه های برخورد با مسائل شهری، ظرفیت سازی نهادها، مدیریت کارآمدتر و انتخاب الگوی بهینه برای مدیریت این مسائل می باشد.یکی از الگوهای مطرح شده در مدیریت شهری، حکمروایی مطلوب شهری می باشد که به عنوان مدیریت شفاف و پاسخ گو با هدف نیل به توسعه اقتصادی،اجتماعی عادلانه و پایدار تعریف شده است. هدف این تحقیق بررسی و ارزیابی از جایگاه نظام حکمروایی مطلوب شهری در ساختار مدیریتی شهرخرم آباد می باشد. شیوه جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه بوده وتجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss ومدل swot صورت گرفته است. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۴ نفر از شهروندان و ۳۴ نفر از کارشناسان و متخصصان مدیریت شهری انتخاب شده است. نتایج بدست آمده از مدل سوات نشان می دهد که موقعیت شهر خرم آباد از میان چهار حالت تهاجمی، محافظه کارانه، تدافعی و رقابتی در بدترین وضعیت ممکن یعنی موقعیت تدافعی قرار دارد.نتایج بدست آمده از آزمون T نشان می دهد که نظر شهروندان در مورد شاخص های حکمروایی مطلوب مثبت نمی باشد و فاصله اطمینان تفاوت میانگین نیز منفی می باشد که نشان می دهد شاخص های اندازه گیری شده میانگینی پایین تر از مقدار آزمون که در اینجا عدد۳ می باشد، دارند. همچنین از دیدگاه کارشناسان غیر از دو شاخص پاسخگویی و قانون مداری بقیه شاخص ها نامطلوب ارزیابی شد.
جمعیت و مسکن در ایران
حوزه های تخصصی:
روشهای نوین ناحیه بندی در فضاهای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های نوین ناحیه بندی فضاهای جغرافیایی با هدف شفاف سازی زوایای پنهان در برنامه ریزی توسعه ناحیه ای صورت گرفت. تحلیل فضایی با لحاظ دیدگاه غالب مطالعات ناحیه ای در همگونی، فشردگی و برابری درونی و تمایز برون ناحیه ای امکان پذیر می شود. به طور معمول ناحیه بندی به واسطه شاخص های متعدد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی صورت گرفته است. اما در این مقاله عوامل ارزشی و هنجاری برای تعیین درجه توسعه یافتگی ناحیه در اولویت قرار گرفتند. بازاندیشی، تفکر و خلاقیت از ویژگی های پارادایم ارزشی- هنجاری از مکتب آرمان باوری است. در این روش ها از اصول میان رشته ای نظیر اصول مثلثات و قوانین علمی محیط زیست استفاده شده است. روش تحقیق نیز ترکیبی از روش های بنیادی و میان رشته ای است. بر اساس نتایج تحقیق، سه روش نوین قطب بندی فضای ارزشی- هنجاری، جبهه بندی فضا و ناحیه بندی مثلثاتی فضا کشف شدند. در این روش ها بر رویکردهای عمده «بیشینه سازی عوامل مثبت، سازنده و پیشرو»، «کمینه سازی عوامل منفی، مخرب و بازدارنده» و «میانه گرایی» تأکید شد. همچنین چهار منطقه و هشت ناحیه طراحی شدند. منطقه І (1و 5) با سطوح پیشرو- سازنده حائز درجه مطلوبیت و توسعه یافتگی است. منطقه П ( 2و6) با سطوح سازنده – بازدارنده بر توقف توسعه و امکان تحول دلالت دارد. منطقه Ш (3و 7) با سطوح بازدارنده – مخرب حائز درجه نامطلوب و توسعه نیافته است. منطقه IV (4 و 8) د رکشاکش با سطوح مخرب- پیشرو بر رکود و سکنی در فضاهای جغرافیایی دلالت دارد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه ی قابلیت های گردشگری در فضاهای شهری مطالعه ی موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر ارومیه به عنوان مرکز استانی که با سه کشور خارجی همسایه بوده و همچنین به دلیل برخورداری از دومین دریاچه آب شور جهان، دارای پتانسیل های طبیعی، تاریخی و قومی- فرهنگی با ارزش فراوانی در زمینه ی گردشگری است. در این پژوهش هدف اصلی آن است که با استفاده از رویکرد برنامه ریزی راهبردی، ضمن مطرح نمودن پتانسیل های موجود گردشگری شهر ارومیه، به ارائه ی راهبردها و تعیین استراتژی های در خور و شایسته در جهت توسعه ی گردشگری به منظور بهره مندی ساکنان شهر از این فعالیّت اقدام شود. در این مقاله نخست جهت تدوین مؤلفه ها با استفاده از پرسشنامه ی دلفی به نظرسنجی از 30 تن از متخصصان و کارشناسان امور شهری و گردشگری شهر ارومیه اقدام گردید و فهرست عوامل درونی و بیرونی مورد نیاز برای برنامه ریزی راهبردی تهیه شد، سپس با استفاده از روش میدانی دیدگاه سه گروه گردشگران، مردم میزبان و مسؤولان در خصوص گردشگری، کمبودها و نیازها در قالب ابزار پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت. جهت تعیین حجم نمونه گروه گردشگران و مردم میزبان از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران استفاده شد و در مورد گروه مسؤولان از آنجا که تعداد جامعه ی آماری کم بود، سعی شد که از همگی آنها نظرسنجی به عمل آید. آزمون آماری آلفای کرونباخ برای پرسشنامه ی گروه گردشگران، مردم میزبان و مسؤولان (به ترتیب 89/0، 90/0، 74/0) نشان داد که این پژوهش از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. در مرحله ی بعد برای تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه ی راهبردهای توسعه ی گردشگری از الگوی تحلیلیSWOT بهره گرفته شد و جهت تعیین وزن نسبی مؤلفه ها از تلفیق نظرات سه گروه مشارکت کننده استفاده شده است. نتایج نهایی مبین آن است که راهبردهای قابل قبول در برنامه ریزی گردشگری این شهر، در اولویّت نخست استراتژی های تهاجمی اند (SO) و در واقع استراتژی های تنوع بخشی (ST) و بازنگری (WO) در اولویّت های بعدی برنامه ریزی قرار دارند. در نهایت ماتریس QSPM برای هر گروه از راهبردها تشکیل شده و اولویّت بندی راهبردهای توسعه ی گردشگری شهر ارومیه در گروه های سه گانه ارائه گردیده است.
اثرات گردشگری روستایی بر توسعه روستای هجیج کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اغلب کشورها، گردشگری روستایی را به عنوان راهبرد توسعه فضاهای روستایی مورد توجه قرار داده اند. روستای هجیج با میراث طبیعی، فرهنگی و مردم شناختی باارزش خود به عنوان یکی از مقصدهای گردشگری روستایی در استان کرمانشاه و غرب کشور مطرح است. در تحقیق حاضر، اثرات توسعه گردشگری در این روستا مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی است. داده های لازم، از دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. جامعه نمونه تحقیق شامل 180 نفر (15 نفر از مسئولین، 130 نفر از مردم بومی و 35 نفر از گردشگران) بودند که به شیوه ی تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه ی محقق ساخته بود که روایی آن با نظر استادان دانشگاه در حوزه گردشگری تایید شد و پایایی آن نیز با تکمیل نمونه ای 20 نفری (پیش آزمون) و بر اساس ضریب آلفای کورنباخ 867/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS 21 صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از ترکیب 30 متغیر، شش عامل شناسایی شده که 70 درصد از واریانس اثرات گردشگری را در روستای هجیج تفسیر می کنند. از میان این شش عامل، عامل توسعه کالبدی- خدماتی به عنوان مهم ترین نتیجه و اولین عامل بوده که با مقدار ویژه 3.99 توانسته است به تنهایی 23 درصد واریانس تحقیق را تبیین کند. همچنین، یافته ها نشان می دهد که میزان اثرات مثبت گردشگری (8/65 درصد) و اثرات منفی آن در روستای هجیج (2/34 درصد) بوده است. با توجه به یافته های تحقیق، پیشنهادهای اصلی عبارت اند از: تقویت زیرساخت ها و خدمات گردشگری، برنامه ریزی برای خروج از گردشگری فصلی و تدوین ضوابط حفظ میراث فرهنگی و طبیعی منطقه.
بررسی اهمیت و رتبه بندی مناطق شهرداری تهران از ...(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت شهری ، توسعه شهرنشینی و افزایش تعداد خودروها در اغلب کشورهای در حال توسعه، باعث تقاضای روز افزون تر برای استفاده از سیستم شبکه حمل و نقل شده است . در حالیکه در این کشورها مشکل اساسی عمدتا از اینجا سرچشمه می گیرد که تسهیلات، متناسب با تقاضای موجود طراحی نشده است . تاثیرات منفی بهداشتی ، اقتصادی و اجتماعی آلودگی هوای شهر تهران بر همگان مشخص است ولی لازم است تا مقادیر توزیع آلودگی و سهم مناطق در ایجاد و پذیرش آلودگی هوای تحمیل شده برآورد گردد تا مشخص شود کدامیک...
ارزیابی پروژه های مسکن مهر شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن از نیازهای اولیه هر انسان به شمار می آید و در کشورهای مختلف، دولتها اقدامات و برنامه ریزی های جامعی را در زمینه تامین مسکن اقشار مختلف بویژه طبقات کم درآمد انجام داده اند. در کشور ما طی چند سال اخیر، به منظور تامین مسکن اقشار کم درآمد جامعه، دولت سیاست احداث مسکن مهر را در پیش گرفته است. هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی نقاط ضعف و قوت پروژه های مسکن مهر در شهر زنجان می باشد. این پژوهش از نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد که از هر دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه ای) برای جمع آوری و ارزیابی اطلاعات استفاده شده و همچنین از نرم افزار SPSS و روش SWOT برای تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که این مجتمع ها دارای مسائل مختلفی از جمله ضعف سازه، طراحی نامناسب، ضعف دسترسی به کاربریها و برخورداریها مانند مراکز خرید، مراکز آموزشی، مراکز بهداشتی، مراکز تفریحی و ایستگاه های حمل و نقل عمومی بوده و ساکنان با درآمد و پس انداز پایین توانایی پرداخت اقساط را نخواهند داشت همچنین بیشتر ساکنان بهترین روش مسکن دار شدن را ایجاد اشتغال و توانمندسازی بیان کرده اند که هم اکنون مهمترین رویکرد تامین سرپناه در جهان می باشد.
ارائه مدلی تلفیقی جهت رتبه بندی توسعه منطقه ای مطالعه موردی؛ بخش بهداشت و درمان استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت اجتماعی از مفاهیم بنیادین توسعه پایدار شهری است. در تبیین مفهوم عدالت اجتماعی، نیاز به بررسی و شناخت مناطق از نظر امکانات و خدمات اولیه است. آشکار است که توسعه متعادل و متوازن فضاهای جغرافیایی، مستلزم بررسی دقیق و همه جانبه مسایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت بهتر نیازهای جامعه و بهبود آنهاست. بخش بهداشت و درمان به عنوان یکی از بخش های مهم اجتماعی کشور، نقش تعیین کننده ای در سلامت و تندرستی افراد جامعه دارد. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت بهداشت و درمان و رتبه بندی شهرستان های استان مازندران در این بخش پرداخته است. در این مطالعه، پس از شناسایی معیارهای موثر بر توسعه بخش بهداشت و درمان، جهت اختصاص اوزان به هر یک از آنها، با توزیع پرسشنامه ای بر اساس نظر کارشناسان اقدام به مقایسه زوجی معیارها به روش سلسله مراتبی فازی شد. نتایج وزن دهی بر طبق این روش، نشان داد که معیارهای مراکز بهداشتی درمانی با وزن 0969/0 ، تعداد روستاهای تحت پوشش با وزن 0687/0 و موسسات درمانی با وزن 0365/0 بیشترین اهمیت را در بین معیارها دارند. در ادامه شهرستان های استان با استفاده از تکنیک های تاپسیس فازی(Fuzzy TOPSIS) و مدل الکتر (ELECTRE) در این بخش رتبه بندی شدند. با توجه به اینکه نتایج حاصل از این دو مدل در مواردی با یکدیگر هم خوانی نداشت، لذا برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان روش کپ لند استفاده شد. نتایج حاصل از اجرای تکنیک کپ لند نشان داد که شهرستان های بابل، آمل و ساری در رتبه های نخست و شهرستان های سوادکوه، فریدونکنار و رامسر در رتبه های آخر قرار دارند.
رابطه بین تقاضای انرژی و حمل ونقل خانوارهای شهری و آلودگی محیط زیست از طریق انتشار گازهای گلخانهای در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انرژی به عنوان ی کی از مهم ترین عوامل تولید جایگاه ویژه ای در رشد و توس عه اق تصادی ه ر کشور دارد. به طوری که بخش بزرگی از مصرف انرژی در جهان توسط سوخت های فسیلی تأمین می شود که این امر موجب انتشار وسیع مواد آلاینده و نیز آسیب های جهانی هم چون گرم شدن کره زمین و تغییرات آب و هوایی شده است. در این مطالعه برای تخمین تابع تقاضای انرژی (شامل برق و گاز طبیعی) و حمل ونقل (مصرف سالانه بنزین برای خانوارهایی که خودروی شخصی دارند) از روش داده های ادغام شده و روش دو مرحله ای هکمن استفاده شده است. برای این منظور داده های هزینه-درآمد خانوار برای سال 1388 که تقریباً 14000 خانوار شهری می باشد به کار گرفته شده است. بعد از تخمین تابع تقاضای انرژی و حمل ونقل به برآورد ضرایب انتشار آلودگی ناشی از مصرف سه حامل انرژی برق، گاز و بنزین پرداخته و در نهایت میزان انتشار ناشی از سه حامل انرژی فوق محاسبه شده است. نتایج حاصل از تخمین تابع تقاضای سه حامل مختلف انرژی (برق، گاز و بنزین) نشان می دهد بیش ترین میزان انتشار دی اکسیدکربن مربوط به برق بوده و کم ترین آن مربوط به بنزین می باشد. هم چنین نتایج حاصل از برآورد انتشار دی اکسیدکربن ایجاد شده توسط مصرف حامل های مختلف انرژی در استان های کشور نیز نشان می دهد بیش ترین میزان انتشار CO2مربوط به استان تهران بوده و کم ترین آن مربوط به سه استان کهگیلویه و بویراحمد، خراسان شمالی و ایلام است.
نقد و بررسی کتاب «شهری ایرانی در گذار: تاریخ اجتماعی، اقتصادی نخبگان تبریز»
حوزه های تخصصی:
تحلیل الگوهای توسعه فیزیکی شهرهای ایران با توجه به متغیرهای جمعیتی، طبیعی و کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی یکی از مهم ترین فعالیت های انسانی است که آثار تخریبی زیادی بر محیط زیست دارد. از مهم ترین این آثار، توسعة بی رویة فیزیکی شهرهاست که اغلب، با مسائلی مانند مصرف زیاد زمین های کشاورزی، افزایش فاصلة رفت وآمدها و مصرف زیاد انرژی، آلودگی های محیطی فراوان، مصرف زیاد منابع و تحمیل فشار بر طبیعت همراه است. هدف اصلی این پژوهش، دستیابی به نگرشی کلی از الگوی رشد فیزیکی مناطق شهری ایران و شناسایی متغیرهای کلان جمعیتی و طبیعی مربوط به آن است. در این مطالعه، الگوی توسعة فیزیکی نقاط شهری بالای پنج هزار نفر در سطح کشور، در قالب دو الگوی رشد متصل و منفصل بررسی می شود. داده های مورد استفاده، در سطح کلان و محدود به متغیرهایی است که امکان دستیابی به آن ها در سطح کشور فراهم شد. در این پژوهش، داده های اصلی با مراجعه به تصاویر ماهواره ای Google Earth و Google Map و همچنین نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن از سال 1335 تا 1385 به دست آمدند. برای تحلیل داده ها از آزمون خی دو و رابطة همبستگی پیرسون استفاده شد. مطابق نتایج کلی، از مجموع 689 شهر بالای 5000 نفر در کشور در سال 1385، 413 شهر (9/59 درصد) الگوی رشد فیزیکی متصل و 276 شهر (1/40 درصد) رشد فیزیکی منفصل دارند. تحلیل داده ها نشان می دهد متصل یا منفصل بودن توسعة فیزیکی شهرهای کشور، با متغیرهایی مانند تعداد جمعیت، تراکم جمعیت، وسعت، ارتفاع و اقلیم منطقه ای رابطة معنادار دارد.
نقدی بر مقاله ""استثناگرایی در هویت فضای مدنی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تنوع شرایط آب و هوایی فلات ایران با توجه به گسترش آن در حد فاصل حدود 18 عرض جغرافیایی شمالی و تضاد ارتفاعی بین چاله های پست (کمتر از 26 متر از سطح دریای آزاد) و کوه های با بلندای بیش از 4000 متر (از سطح دریای آزاد) و تغییر رژیم های اقلیمی در این منطقه در دوره های یخچالی و بین یخچالی از موضوعات چالش برانگیز در مطالعه روند تکاملی اجتماعات انسانی در این سرزمین بوده است. مطالعات متعدد در زمینه علوم زمین و جغرافیای طبیعی نظریات متفاوتی را در مورد چگونگی شرایط آب و هوایی در دوره های یخچالی (سرد) و بین یخچالی (گرم) ارائه کرده اند. یکی از بحث های مهم در این رابطه چگونگی ارتباط نحوه سکونت انسان در این دو دوره در این فلات است. جمع بندی بیشتر این نظریات (و به ویژه کارهای جدید) نشان میدهد که جماعت های روستایی و شهری دارای تمدن (دارای خط، علم، اقتصاد تولیدگر، تجارت و هنر) پس از آخرین عصر یخچالی در بخش های جنوب شرقی و جنوب غربی فلات ایران و حاشیه آن در اطراف دریاچه ها یا دلتاهای رودخانه ای مهم پدید آمده است و در عصر یخچالی (سرد) یا امکان چنین تحولی فراهم نبوده و یا تکامل بشری هنوز به آن سطح نرسیده بوده است. مقاله ""استثناگرایی در هویت فضای مدنی ایران"" (رامشت و باباجمالی، 1388) مدعی است که در عصر سرد (همزمان با دوره یخچالی) فلات ایران شاهد شکوفایی تمدن بوده است که با عمده تحقیقات موجود در این زمینه مغایرت دارد. هدف این مقاله، با توجه به مدارک و مطالعات متعدد موجود، بحث درباره درست یا اشتباه بودن این دیدگاه است.
تحلیلی بر روند گسترش کالبدی شهر و اثرات آن بر کیفیت محیط زیست شهری مورد پژوهش: شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب زندگی به شمار می آید. رسوخ و نفوذ فرهنگ سرمایه داری در در حال توسعه ازجمله ایران، موجب تمرکز شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیت شهری و در نهایت مشکلات زیست محیطی است. هدف این مقاله، بررسی اثرات گسترش شهری بر کیفیت محیط شهر بابلسر است.
روش: روش شناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای توصیفی- تحلیلی است که بطور گسترده ای از مدل های آماری جهت سنجش اثرات توسعه فیزیکی شهر بر کیفیت محیط استفاده شده است. بعضی از این مدل ها شامل انتروپی شانون، هلدرن و همچنین آزمون های کندال و گاما بوده است.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان می دهد که در کنار تأیید رابطه معنی دار بین گسترش کالبدی و کیفیت سه گویه دیگر(خدمات رفاهی- اجتماعی، خدمات تجاری و خدمات تفریحی)، محلات سه، دو و چهار دارای شرایط بسیار بهتری از حیث کیفیت زیست محیطی نسبت به سایر محله ها هستند که درواقع با پایگاه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ساکنین محله های مذکور، ارتباط مستقیم دارد.
نتیجه گیری: بنابر این به نظر می رسد کنترل و مهار مناسب رشد فیزیکی شهر از جمله سیاست هایی که متولیان امور محلی باید بدان عمل نمایند. همانطور که بدیهی است حفظ اراضی حاصلخیز پیرامون شهر در پایداری محیط زیست کمک کننده خواهد بود.
ساختار شهری سنندج در تصرف سکونت گاه های غیر رسمی
حوزه های تخصصی:
با توجه به بررسی انجام شده در سکونت گاه های غیر رسمی سنندج در استان کردستان، مشخص می گردد که اکثر مهاجرت ها به بافت های حاشیه ای شهر سنندج از روستاها بوده و به دو دلیل اقتصادی و امنیتی(در طول مدت زمان جنگ ایران و عراق و ناامنی های درون استان) صورت گرفته است. در بررسی های طرح های جامع و تفصیلی شهر سنندج، مشاهده می گردد که برای اقشار کم درآمد شهری جایگاه مناسبی دیده نشده است و به عبارتی جای آنان در مطالعات انجام شده خالی است. و نیاز مسکن آنان و چگونگی برآورده ساختن این نیاز در طرح های توسعه شهری مطالعه نگردیده است. لذا یکی از علت های به خارج راندن اقشار کم درآمد شهری به حاشیه شهرها و ساکن شدن در خارج از محدوده خدماتی شهرداری ها را می توان به عدم توجه به نیاز مسکن این قشر در طراحی برنامه های رسمی دانست. هرچند که پس از پایان هر دهه و تثبیت بافت های حاشیه ای و با توجه به فشارهای سیاسی و اجتماعی که این قشر به دستگاه های دولتی وارد می کنند، ناچارا مدیریت های شهری حوزه خدماتی و محدوده رسمی خود را به بافت های حاشیه ای افزایش داده و آن بافت ها را داخل طرح های جامع و تفضیلی شهر می کنند و به عبارتی این مسکن غیر رسمی است که برنامه های رسمی مسکن را به دنبال خود جهت می دهد. در حالی که بایستی برنامه ریزی رسمی مسکن محور اصلی توسعه بخش مسکن باشد
کوتاه نگرشی بر ساخت و سازهای غیر مجازدر حاشیه شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی از جمله معضلاتی است که در حال حاضر نظام شهری غالب کشورهای در حال توسعه را به چالش کشیده است. بر پایه گزارش سازمانهای جهانی نظیر مرکز اسکان بشر سازمان ملل حدود یک ششم جمعیت جهان حاشیه نشین هستند. برآوردها حاکیست به سبب رشد شهر نشینی و گسترش فقر شهری شمار حاشیه نشینان تا سه دهه آینده دو برابر خواهد شد. ایران نیز تحت تاثیر موج مذکور جمعیت حاشیه نشین قابل ملاحظه ای دارد که اگر تدبیری عقلانی برای آن اندیشیده نشود نه تنها نظام شهری بلکه حاکمیت کشور را به مخاطره خواهد انداخت. یکی از مظاهر گسترش حاشیه نشینی به ویژه در کلان شهرها همچون مشهد، ساخت و سازهای شتابان و غیر مجاز است که نه تنها مدیریت کلان شهر مشهد را با چالش مواجه کرده است، بلکه خود نیز به دلیل عدم رعایت اصول فنی و مهندسی و شتاب در ساخت، استحکام لازم را ندارد. با توجه به تکتونیزه بودن منطقه و سابقه لرزه خیزی هر آینه احتمال فاجعه ای انسانی می رود.