فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
232 - 245
حوزه های تخصصی:
تحقیق پیش رو از نظر نوع تحقیق، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی است و ازنظر ماهیت بر اساس علم آینده پژوهی، تحلیلی و هنجاری است. حجم نمونه تحقیق 20 نفر از کارشناسان بانک، کشاورزان و مسئولین سازمان جهاد کشاورزی استان همدان بوده اند که از روش نمونه گیری گلوله برفی و به روش هدفمند انتخاب شدند. در این تحقیق با بهره گیری از تکنیک دلفی اطلاعات نخستین گردآوری شد و در نهایت 34 مؤلفه های که می تواند باعث اثربخشی تسهیلات باشند، شناسایی شد. در مرحله دوم برای شناسایی مؤلفه های اثر گذار، ماتریس تأثیرات متقابل طراحی شد. وزن دهی این پرسشنامه به صورت مقایسه ای و میزان ارتباط مؤلفه ها با همدیگر و با اعداد بین صفر تا سه سنجیده شد بدین طریق که عدد صفر به منزله عدم تأثیر عدد یک به منزله تأثیر ضعیف، عدد دو به منزله تأثیر متوسط، عدد سه به منزله تأثیر زیاد و در نهایت حرف P به منزله وجود رابطه بالقوه بین متغیرها است و در نهایت توسط نرم افزار MIC-MAC مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که 12 مؤلفه به عنوان مؤلفه ها کلیدی و مؤثر بر اثربخشی تسهیلات وجود دارند که برخی از آن ها عبارت اند از: تلاش برای کاهش سطح هزینه های تولیدی توسط تولیدکنندگان، شناسایی ظرفیت های موجود در روستا و اعطای تسهیلات به این اقشار، ارائه مشاوره به صاحبان کارگاه های تولیدی برای رفع مشکلات، ایجاد سامانه ای برای ثبت ظرفیت ها و تقاضای کار در آن حوزه برای هماهنگی در عرضه تسهیلات متناسب با نیاز جامعه، تناسب وام با طرح پیشنهادی از سوی تولیدکنندگان.
ارزیابی عوامل مؤثر بر ضریب مکانی اشتغال زنان کشاورز روستایی ایران با استفاده از رویکرد ESDA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجا که زنان نیمی از جمعیت روستایی کشور را تشکیل می دهند،می توان با شناسایی عوامل مؤثر بر اشتغال با توجه به مقتضیات محلی - منطقه ای و درنهایت درگیرکردن پیش از پیش آن ها توسعه اقتصادی- اجتماعی کشور را تسریع کرد. بر این اساس، در این پژوهش سعی شد با استفاده از رویکردهای تحلیل اکتشافی داده های فضایی به تحلیل الگوی توزیع فضایی ضریب مکانی اشتغال (LQ) زنان روستایی کشاورز ایران پرداخته شود. داده های پژوهش از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره های محلی به عنوان رویکردی از ESDA استفاده شد. یافته های شاخص موران نشان داد توزیع فضایی ضریب مکانی اشتغال (LQ) زنان روستایی کشاورز کشور به صورت اتفاقی یا پراکنده نبوده، بلکه به صورت خوشه ای توزیع شده است. توزیع فضایی ضریب اقتصاد پایه و ارتباط فضایی آن با شاخص نرخ بیکاری نشان می دهد که شهرستان های جنوب شرقی و غربی و غرب کشور مناطق دارای نرخ بیکاری بالا و ضریب مکانی اشتغال بالا می باشند. در مرکز و برخی از شهرستان های شمال غرب و شمالی کشور از الگوی تأثیر ارزش های خوشه ای مشابه پایین به پایین احاطه شده است. همچنین، ارتباط فضایی نرخ باسوادی نیز نشان می دهد که بخش اعظم آن در شهرستان های جنوب شرقی و نسبتاً در غرب ایران از الگوی ناخوشه ای پایین به بالا فراگرفته اند. ارتباط فضایی ضریب اقتصاد پایه با نرخ روستانشینی نیز حاکی از آن است که مناطق روستایی کشور از یک الگوی خاص پیروی نمی کنند، بلکه هر منطقه با توجه به مقتضیات محلی -منطقه ای الگوی خاصی از ارتباطات را پذیرا هستند.
آینده پژوهی راهبردی کلانشهر اصفهان (بر مبنای آنالیز چالش ها با مدل علت و معلولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم وجود نگاه آینده پژوهانه در نظام توسعه شهری از عوامل عمده ضعف نظام برنامه ریزی شهری در نظر گرفته شده است، از این رو ضروری است تا آینده را در چارچوب مدل های آینده پژوهی و با رویکرد برنامه ریزی شهری قابل فهم کرده تا از چالش های پیش رو با حداقل آسیب عبور نمائیم. این پژوهش، با هدف آینده پژوهی در برنامه ریزی و مدیریت شهری با رویکرد شناخت چالش های آین ده در ح وزه برنامه ریزی شهری کلانشهر اصفهان و شناخت راهبردهای اجرایی به منظور کاهش چالش ها از دیدگاه متخصصان و مدیران اجرایی نگاشته شده است. در این تحقیق در گام اول با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان اجرایی حوزه مدیریت شهری و مدل دلفی، تعداد 16 عامل به عنوان چالش های کلیدی شهر اصفهان در آینده تبیین گردید. درگام دوم از روش دیمتل به منظور تجزیه وتحلیل و رتبه بندی عوامل علی و معلولی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل علی و معلولی دیمتل نشان می دهد که عدم مدیریت یکپارچه و کارآمد شهری، الحاقات به شهر اصفهان و تراکم فروشی شهرداری اصلی ترین و تاثیرگذارترین عوامل در ایجاد بحران های آینده شهر اصفهان هستند و در نهایت با استفاده از نظر خبرگان و استفاده از مدل دلفی کارآمدترین راهکارها با توجه به معضلات مطرح شده تعیین و با استفاده از مدل آنتروپی شانون رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که مهمترین راهبردهای برون رفت از معضلات کلانشهر اصفهان برنامه ریزی و دیدگاه یکپارچه به مسائل شهری و استقرار مدیریت یکپارچه شهری، تهیه و تدوین طرح جامع شهری با رویکرد های نوین و برنامه ریزی با مشارکت مردم ( مردم برای مردم) است.
تحلیل قیاسی نقش مؤلفه های کالبدی مساجد در شکل گیری هویت محلات (مقایسه سه مسجد در محلات تاریخی، میانی و نوساز شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
251 - 270
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بحران هویت یا احساس بی هویتی به عنوان یکی از بحران های زندگی انسان امروز در بسیارى از قلمروهاى آن و غالب جوامع مشاهده می شود. درواقع، لزوم توجه به هویت در سطح سکونت گاههای انسانی را می توان در نابسامانی های هویتی امروز یافت که تهدیدی برای بقا و پایداری محیط مصنوع است زیرا که این نابسامانی ها می تواند تمام ارزش های جامعه را از بین ببرد و محیط پیرامون را فاقد هویت و تصویر ذهنی آن کند و پیامدهایی ناخواسته را بر پیکره حیاتی شهر وارد آورد. ازاین رو، امروزه هویت بخشی محلات و سکونت گاههای انسانی به عنوان مقدمه موضوع تقسیمات کالبدی شهر و چگونگی ابعاد و سلسله مراتب آن، به ضرورتی عمده در مباحث برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. هدف: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه نقش مؤلفه های کالبدی مساجد بر هویت مندی کالبدی محلات و درنهایت، دست یابی به راهبردهای مناسب کالبدی-فضایی هویت بخش در محلات، متناسب با بافت تاریخی، میانی و نوساز آن ها و با تأکید بر نقش مسجد محله است. روش: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و از نوع پژوهش های کاربردی است. در این پژوهش از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده های نظری و از ابزار پرسش نامه برای گردآوری داده های پیمایشی و از نرم افزار SPSS<em> جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری خانوارهای ساکن در شهر شیراز است که با استفاده از فرمول کوکران و با اشتباه مجاز 5 درصد تعداد نمونه 376 نفر برآورد شده است. برای ارائه راهکارها از متخصصان و کارشناسان پرسشگری صورت گرفته است و با بهره گیری از روش SWOT و هم چنین، کمی سازی آن توسط روش AHP، راهکارهای مناسب کالبدی-فضایی ارائه شد. نتیجه گیری: درنهایت، بر اساس نتایج بدست آمده از پژوهش برای تقویت هویت کالبدی محلات با استفاده از مؤلفه های کالبدی مساجد، در بافت درونی راهبرد رقابتی، در بافت میانی راهبرد محافظه کارانه و در بافت بیرونی راهبرد تهاجمی مورد نیاز است.
تحلیلی بر علل گرایش به اقتصاد غیررسمی در شهرهای مرزی با تأکید بر اشتغال کولبری (مطالعه موردی: شهر سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
271 - 286
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین مشاغل غیررسمی در شهرهای مرزی ایران اشتغال کولبری است. هم اکنون با توجه به شرایط اقتصادی در شهر سردشت کولبری به عنوان شغل بیش تر مردم فقیر این شهر در حال افزایش است. این پژوهش به بررسی و تحلیل علل اقتصادی گرایش مردمان شهر سردشت به اشتغال کولبری می پردازد. روش: نوع پژوهش، کاربردی و روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای، منابع الکترونیکی و مطالعات میدانی مصاحبه و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. تعدا 160 نفر از کولبران شهر سردشت بر اساس نمونه گیری گلوله برفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها از طریق نرم افزار SPSS<em> 26 و با استفاده از درصد و فراوانی و آزمون خی دو و پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ (مقدار 0.70) صورت گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده از آزمون خی دو حاکی از آن است که بین علت اشتغال به کولبری و متغیرهای؛ جنسیت، محل تولد، علت مهاجرت به شهر، تعداد اعضای خانوار، سطح تحصیلات، نوع کالاهای که عمدتاً حمل شده، مخارج ماهیانه، روش آشنایی و ورود به شغل کولبری و نوسانات درآمدی شغل کولبری در فصول گوناگون رابطه ای معنادار وجود ندارد، اما بین علت گرایش به کولبری و سن، شغل قبلی هم چنین، متغیرهای؛ وضعیت تأهل، حقوق ماهیانه، منبع درآمدی دوم و جدای از کولبری، شغل آتی، امنیت شغلی، رضایت شغلی و مدت اشتغال به کولبری با علل گرایش به کولبری رابطه ای معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از رگرسیون خطی چند متغیره نشان می دهد که 35 درصد از تغییرات متغیر وابسته ناشی از متغیرهای مستقلی است که وارد مدل نهایی تحلیل شده اند و مقدار آزمون برای تعیین معناداری اثر متغیرهای مستقل بر میزان علل گرایش به اشتغال کولبری 000/0 با سطح معنی داری 95/0 است.
بازآفرینی شهری در چارچوب پروژه های محرک توسعه شهری (مطالعه موردی: محله های سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه در شیراز، کرمان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
339 - 362
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیش از انقلاب صنعتی و رشد شهرها، محلات شهری رشدی بطئی و پیوسته داشتند و ضمن حفظ ارزش های طبیعی، اجتماعی و کالبدی خود، به نیازهای نسبتا ثابت ساکنان خود پاسخ می دادند. با رشد شتابان در کلان شهرهای ایران، بافت های قدیمی و سکونت گاههای کهن و محله ها مورد تهدید واقع شدند و نیاز به مرمت شهری و بازآفرینی بافت های قدیمی بیش تر از گذشته احساس شد. توسعه شهری با توجه به دو رویکرد توسعه درونی و مرمت شهری بافت های فرسوده، سعی در احیا و بازگرداندن حیات شهری به عرصه های ناکارآمد داشته است. در راستای تسهیل این روند و توجه به پیوند بافت های قدیمی با توسعه شهری، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از راهبردهای به کار گرفته شده جهت فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و مالکان مورد توجه واقع شد. روش: بافت کهن شهرهای کرمان، شیراز و اصفهان به ویژه محدوده های محله های قلعه محمود، سنگ سیاه و هارونیه افزون بر این که بازتاب کننده تاریخ توسعه و تحولات فرهنگی در گذر زمان هستند آثاری شاخص از فرهنگ و تمدن کشور را در مقیاس ملی و جهانی در خود جای داده اند، این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و رویکرد روش شناسی آن نیز کیفی، کمی، ترکیبی است. منابع پژوهش، منابع اسنادی، کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و پرسش نامه مردمی (تحلیل در قالب نرم افزار SPSS) است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش در سه محله سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه؛ نشان داد که 1) پروژه های محرک توسعه در بافت تاریخی شهری موجب تقویت احساس امنیت می شوند، 2) مهم ترین عامل عدم احساس امنیت در بافت فرسوده، شکل و ساختار کالبدی نامطلوب بافت است و 3) می توان با رویکرد محرک توسعه به عنوان بینشی کامل و یکپارچه به احیا و بازآفرینی محله و نیز حفظ ارزش های تاریخی و کالبدی آن در جهت تبدیل محله به یک مکان زیستی هماهنگ با زندگی امروزی و مطابق با شخصیت و هویت تاریخی دست پیدا کرد.
بررسی قابلیت های اقلیم گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت کلیماگردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد جهت بهره گیری پایدار از ظرفیت های طبیعی شهرهای استان در جهت توسعه گردشگری و ارتقاء جایگاه آن در صنعت گردشگری کشور انجام شده است. برای این منظور، آسایش اقلیم گردشگری شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از شاخص TCI در پنج ایستگاه هواشناسی یاسوج، سی سخت، دهدشت، دوگنبدان و لیکک بررسی شد. تحلیل توأم پتانسیل اکوتوریسمی و شرایط کلیماگردشگری نوآوری تحقیق محسوب می گردد. نتایج نشان داد که در ماه های فصل بهار و پاییز هم در شهرهای پهنه گرمسیری و هم در شهرهای پهنه سردسیری استان می توان مکان های مناسب جهت گردشگری به لحاظ آسایش اقلیمی پیدا کرد. در ماه های فصل تابستان فقط شهرهای پهنه سردسیری استان یعنی شهرهای سی سخت و یاسوج شرایط مناسبی برای گردشگری به لحاظ آسایش اقلیمی دارند، در حالی که در ماه های فصل زمستان وضعیت شهرهای پهنه گرمسیری استان از لحاظ گردشگری مناسب است. برای سفر به شهر یاسوج و سی سخت بهترین زمان در سال، ماه های خرداد، اردیبهشت و شهریور با وضعیت اقلیم گردشگری عالی است. برای سفر به شهر دوگنبدان، دهدشت و لیکک بهترین زمان در سال ماه های فروردین، آبان و اسفند با وضعیت اقلیم گردشگری عالی و خیلی خوب است. برای دید و بازدید از کل شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد بهترین زمان در سال ماه های مهر، آبان و اردیبهشت با وضعیت اقلیم گردشگری خیلی خوب است.
بررسی میزان مناسب بودن فضای شهری برای حضور افراد کم توان و ناتوان (نمونه مطالعاتی: خیابان انقلاب اسلامی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
169 - 186
حوزه های تخصصی:
افزایش حضورپذیری در فضاهای شهری به عوامل مختلفی بستگی دارد. افراد کم توان و ناتوان به علت محدودیت های جسمی - حرکتی، معمولاً نمی توانند به تنهایی در فضاهای همگانی حضور یابند. یکی از مهم ترین عواملی که باعث حضور شهروندان با هر میزان توانایی جسمی - حرکتی، در فضای شهری می شود، مناسب سازی فضاها است. ازاین رو هدف این پژوهش بررسی مشکلات افراد کم توان و ناتوان در فضای شهری و ارائه پیشنهاداتی در جهت رفع آنها می باشد؛ لذا پس از مطالعه منابع کتابخانه ای و انجام مصاحبه با ده نفر از کارشناسان و متخصصان، به بررسی و تحلیل وضع موجود با انجام برداشت میدانی و با استفاده از شیوه QSPM پرداخته شده است. پس از انجام تحلیل و باتوجه به بررسی های انجام شده، مشکلات اصلی در این محور: عدم دسترسی مناسب به ایستگاه های حمل ونقل، ساختمان های عمومی و خیابان ها و تقاطع ها می باشد. در ادامه به منظور رفع مشکلات موجود، راهبردها و راهکارهای اجرایی ارائه شده است. نتیجه به دست آمده از این مقاله نشان می دهد که با اجرای راهکارهایی همچون مناسب سازی ایستگاه های حمل ونقل، خیابان ها و تقاطع ها و ساختمان های عمومی موجود برای استفاده افراد کم توان و ناتوان، بازنگری محور مطالعاتی بر اساس ضوابط شهرسازی و بهبود کفسازی خصوصاً موزاییک های مخصوص نابینایان، می توان به افزایش حضور شهروندان به ویژه افراد کم توان و ناتوان کمک نمود.
کارکرد اخبار در ارتقای تمایل به کارآفرینی هه وارنشینان(مورد مطالعه: شهرستان سروآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کارآفرینی به عنوان یک مسئله مورد توجه رویکردها و دیدگاه های مختلف است. این مهم به عنوان ابزاری جهت نیل به رفاه و در غایت توسعه، از سرمایه گذاری و تدارک زیرساخت ها به سمت ایجاد انگیزه ( فراهم سازی شرایط روانی) کار عزیمت نموده است؛ آنچه که از آن به توانمندسازی یاد می شود. توانمندسازی دارای ابعاد و رویکردهای مختلف و یکی از آن ها توانمندسازی روانی است. آنچه در اینجا مورد اهتمام است نقش اخبار در ارتقای تمایل به کارآفرینی هه وارنشینان است. هدف پژوهش: هدف تحقیق حاضر تعیین کارکرد اخبار در ارتقای تمایل به کارآفرینی هه وارنشینان شهرستان سروآباد می باشد. روش شناسی تحقیق: پژوهش کمی حاضر که به شیوه پیمایشی انجام شده، به دنبال بررسی تاثیرگذاری اخبار به مثابه ابزاری برای ارتقای تمایل به کارآفرینی است در پژوهش حاضر با رجوع به ادبیات نظری مرتبط جهت استخراج متغیرها و شاخص های تأثیرگذار و از پرسشنامه ای روا و پایا و مصاحبه به عنوان ابزار تحقیق استفاده گردید. در نهایت داده های به دست آمده از پرسشنامه با نرم افزار SPSS و آزمون های فریدمن و تی تک نمونه ای و همبستگی پیرسون تحلیل گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این مطالعه هه وارنشینان روستاهای بخش هورامان تخت، شهرستان سروآباد در استان کردستان است که زندگی نیمه کوچ نشینی دارند. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از اخبار به عنوان جزیی از برنامه روزانه در منطقه مورد نظر در وضعیت مناسبی هست نتایج: بر اساس نتایج آزمون پیرسون بین کارآفرینی و اخبار رابطه معنادار و همبستگی مثبت (مستقیم) وجود دارد و می توان گفت که با افزایش ساعات استفاده هه وارنشینان از اخبار، انگیزه کار در منطقه مورد نظر افزایش می یابد.
تبیین عوامل مؤثر بر تاب آوری تکاملی شهری در برابر زلزله (موردپژوهش: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مروری بر تجارب بلایای طبیعی از جمله زلزله نشان می دهد که زلزله به خودی خود باعث تخریب نمی شود بلکه این انسان ها هستند که میزان آسیب وارده توسط زلزله را مشخص می کنند. با توجه به عدم کارایی رویکردهای مبتنی بر آسیب پذیری در زمان پس از زلزله، دیدگاه های جدید بر رویکرد تاب آوری تکاملی تأکید دارند؛ اما مسئله تعدد شاخص ها با روابط پیچیده و در نتیجه دشوار بودن فرایند ارزیابی آن است که لزوم استفاده از مدل های متناسب را ضروری می سازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به تحلیل روابط علی و معلولی بین شاخص های تاب آوری تکاملی شهری در برابر زلزله در شهر زنجان، با توجه به موقعیت این شهر نسبت به گسل های اطراف آن پرداخته است تا عوامل کلیدی و تأثیرگذار در تاب آوری این شهر مشخص گردد. بدین منظور، پس از بررسی متون و استخراج شاخص ها ابتدا با استفاده از روش دلفی دو مرحله ای از طریق نمونه گیری های هدفمند و متوالی، 27 پرسشنامه در قالب ماتریس 40*40 توسط مدیران و کارشناسان شهرداری زنجان تکمیل گردید و در ادامه با استفاده از تحلیل تفسیری ساختاری پارامتری با استفاده از نرم افزار میک مک، روابط علی و معلولی و عوامل کلیدی مؤثر بر تاب آوری شهری شناسایی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های مرتبط با عوامل نهادی و شبکه ارتباطی به عنوان شاخص های تأثیرگذار و کلیدی در تاب آوری شهر زنجان عمل می کنند و می توان با ارتقای وضعیت این دسته از شاخص ها به علت تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم آن ها بر سایر شاخص ها در شبکه روابط علی- معلولی میزان نهایی تاب آوری را بهبود بخشید.
شناسایی عوامل مؤثر بر تحقق الگوی برنامه ریزی شهری تنوع گرا در شهر رشت با استفاده از روش نظریه زمینه ای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
89 - 104
حوزه های تخصصی:
شهر رشت، به عنوان نمونه یک شهر ایرانی، از افراد متنوع و گوناگون با سنین، جنسیت ها، توانایی های جسمی و پیشینه های قومی مختلف تشکیل شده است. بسیاری از سازوکارهای برنامه ریزی شهری جهان با پذیرش تنوع و گوناگونی ساکنان شهری به سوی به کارگیری رویکردهای تنوع گرا و گنجاندن تنوع ها و تفاوت ها در فرایندهای برنامه ریزی شهری تغییرمسیر داده اند، اما سازوکار برنامه ریزی شهری کشور ایران و به تبع آن شهر رشت در سایه تفکرات مدرنیسم همچنان با شهروندان به صورت نوعی واحد برخوردمی کنند و تفاوت های سنی، جنسیتی، قومی نژادی، مذهبی، تفاوت در توانایی جسمی و در نتیجه تفاوت در نیازهای شهروندان در شهر را درنظرنمی گیرند. نظریه و عمل برنامه ریزی به تازگی از ضرورت خدمات رسانی به طیف متنوعی از نیازها و ترجیحات آگاه تر شده و برنامه ریزی برای تنوع و تفاوت، تفسیری اجتماعی از برنامه ریزی برای شهرها و رویکردی است که نیازهای گروه های اجتماعی مختلف را درنظرمی گیرد. در کشورمان با خلأ مطالعات دانشگاهی در زمینه معرفی رویکرد برنامه ریزی برای تنوع و تفاوت و شناسایی عوامل مؤثر بر به کارگیری و تحقق آن روبه روهستیم. از این رو هدف از این مطالعه معرفی اجمالی این رویکرد و شناسایی عوامل مؤثر بر تحقق آن در شهر رشت بر مبنای دیدگاه های صاحب نظران برنامه ریزی این شهر است. با توجه به نوع مسئله و جامعه آماری تحقیق از روش نظریه زمینه ای نظام مند استفاده شده است. برای گردآوری داده ها ابتدا پرسشنامه نیمه ساختاریافته ای طراحی و سپس با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با 10 نفر از صاحب نظران برنامه ریزی این شهر مصاحبه های عمیق انجام شد. داده های متنی حاصل از مصاحبه ها با استفاده از فرایند کدگذاری و روش تحلیل سطر به سطر در نرم افزار مکس کیو دی اِی تحلیل شدند. درنهایت عوامل مؤثر بر تحقق الگوی برنامه ریزی شهری تنوع گرا در قالب 17 مقوله اصلی و 59 مقوله فرعی و روابط میان آنها شناسایی شدند و مدل پارادایمی الگوی برنامه ریزی شهری تنوع گرا با تأکید بر شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، پیامدی و راهبردهای تحقق این الگو ارائه شد. نتایج نشان می دهد طیف گسترده ای از زیرساخت های اندیشه ای، سیاستی، ابزاری، سازمانی، قانونی، مالی، آموزشی و فرهنگی اجتماعی در تحقق این رویکرد مؤثرند که شناسایی و تبیین آنها می تواند راهنمای تصمیم گیری ها و اقدامات آینده مراجع برنامه ریزی شهری کشورمان باشد.
اثرات تسهیلات مالی صندوق کارآفرینی امید بر توابع سرمایه گذاری و اشتغال در نواحی روستایی با تأکید برکسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش بیکاری در کنار تخریب فزاینده منابع، از چالش های اقتصادی- فرهنگی بسیاری از کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران است. این معضلات در حیطه مناطق روستایی عمق و پیچیدگی بیشتری دارند. به بیان دیگر سالیان زیادی است که جامعه ما از کمبود تولید و به تبع آن نرخ بیکاری بالا در مناطق روستایی رنج می برد که این امر موجب افزایش نرخ مهاجرت از روستاها به شهرها شده است. بررسی ها نشان می دهد تا سال 1395 نرخ مهاجرت روستاییان به شهرها بسیار نگران کننده شده بود و در برخی سال ها کاهش سالیانه یک درصدی جمعیت روستایی را به همراه داشته است، اما در سالیان اخیر این نرخ کاهش یافته به طوری که در سال 1399 مهاجرت معکوس به این مناطق تحقق یافته است. به همین دلیل اهمیت بررسی و نوع اثرگذاری اعطای تسهیلات مالی بر سرمایه گذاری کسب و کارهای کوچک و متوسط و به تبع آن اثرات اشتغالزایی آن ضروری بنظر می رسد. صندوق کارآفرینی امید از سال 1384 با رویکرد بانکداری اجتماعی، حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط با اولویت ایجاد اشتغال در مناطق روستایی و کمتربرخوردار را در دستور کار خود قرار داده است به طوری که طی سالیان گذشته توانسته تأثیر چشمگیری در اشتغال این مناطق داشته باشد. این مقاله به بررسی اثرات تسهیلات مالی صندوق کارآفرینی امید بر توابع سرمایه گذاری و اشتغال کسب و کارهای کوچک و متوسط در نواحی روستایی می پردازد. بدین منظور با استفاده از روش کتابخانه ای داده های تابلویی برای سال های 1387 تا 1394 جمع آوری شده و با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS)، تابع سرمایه گذاری و همچنین با بهره گیری از روش LSDV تابع اشتغال برای دوره مذکور برآورد شده و سپس اثر تسهیلات مالی بر این توابع در نواحی روستایی بررسی و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد تسهیلات مالی به طور معناداری تأثیر مثبت در تابع سرمایه گذاری کسب و کارهای کوچک و متوسط در این نواحی داشته است که این تأثیر موجب افزایش سرمایه بنگاه ها و اثر تبعی مثبت آن بر تابع تولید و ایجاد اشتغال در مناطق روستایی شده است.
Impact of Targeted Subsidies Implementation on Inequality in Iranian Rural Area (Case Study: Villages of Neishabour County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose-The implementation of targeted subsidies policy in Iran is among the actions that, have been taken with the aim of reduction of poverty, reducing social class differences between different deciles of society and specially upgrading rural indicators in rural areas. The present study has been conducted with the purpose of evaluating the impacts of targeted subsidies on expansion of inequality in rural areas. Design/methodology/approach -This fundamental-exploratory research has been done by descriptive-analytical method. The required data were collected through both field and documentary methods. In this study, first, the research indicators were investigated during two six-year courses before targeted subsidies (2005-2010) and after targeted subsidies (2011-2016) at the level of all villages in the country and the average of each indicator was compared between the two periods before and after targeted subsidies and then the obtained results of this part were compared with the results of field research in the study sample. In this study, 22 villages of Neishabour county were selected as a sample by systematic random method using Cochran's formula. Finding- Findings of this study show that cash subsidies accounted for 7.56% of a household income portfolio in the case study in 2019. But the Gini coefficient in the period after targeted subsidies was higher than the period before the targeted subsidies, while the ratio of 10% 0f the wealthiest to 10% of the poorest population in the rural areas of the sample in 2018 was equal to 20.67. Also, despite the original goal of targeted subsidy plan, the lower deciles are far more pressured by rising energy prices, and household food expenditures are spent on food groups. However, the average caloric intake of each person in the tenth decile is seven times that of the first decile. Also, in 70% of the households of the first decile, there were no employed people. In general, the villages of the country have faced a worsening situation in seven indicators, both in the macro dimension and in a case study, but an improvement has been observed in case of one indicator.
Analyzing the Effects of Rural Economy Diversification on the Livelihood Assets of Rural Households (Case Study: Khavmirabad District of Marivan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- In this applied study, which has been done by descriptive-analytical method, various agricultural and non-agricultural economic activities, and their impacts on the villagers’ livelihood assets are analyzed. Design/methodology/approach- Data collection was both theoretical using documentary method and empirical using interviews, observation, and distribution of questionnaires among 260 heads of households in the villages of the district. The sample size was determined by the Cochran method from a population size of 2736 households. The questionnaires were distributed among random heads of households as well as the sample villages that were selected by a stratified method. Findings- The analysis showed that the created economic diversity was able to increase the villagers’ livelihood capital, and among them, financial capital has had the greatest impact on improving the level of livelihood capital for the villagers. Research limitations/implications- Among the limitations of the study were the dispersion of a large number of villages in the border area, lack of easy access to these villages, lack of cooperation in providing information, and the villagers’ problem with completing questionnaires. Practical implications- The practical solutions of the study can be: prepare for the development and expansion of tourism (rural, commercial, and nature tourism), Making the necessary legal, administrative, and supportive bases for the development of entrepreneurship and domestic & foreign private sector investment (Iraqi Kurdistan region), Development of trade in goods from the border markets, and Support the formation of fundraising from the micro-savings in the villages for investment and launching production activities in the villages of the district. Originality/Value- Today, the predominant approach of rural planning to eliminate poverty as the most important obstacle to rural development is to provide sustainable livelihoods for villagers. In this regard, the main strategy of this approach is to diversify the rural economy and to bring about various agricultural and non-agricultural income resources in rural areas, so that the villagers’ assets will be increased and/or preserved, which is the core of the sustainable livelihood approach and the main factor of sustainable rural livelihood.
تحلیل الگوی مسیریابی کودکان 10 تا 14 سال با تأکید بر رشد شناختی (مطالعه موردی: محله لشگر قاسم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت بررسی رشد در حیطه ی رشته روانشناسی کودک تبلور می یابد. از سویی دیگر مقوله ی رشد شناختی به عنوان منبع آگاهی بخش درزمینه رشد کودکان است و در فرآیند مسیریابی کودکان تأثیر دوچندان دارد. توجه به این امر در فضاهای شهری می توانند سبب سهولت مسیریابی موفق کودکان شود. هدف از این پژوهش تحلیل الگوی مسیریابی با تأکید بر رشد شناختی کودکان 10 تا 14 سال می باشند روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از محدوده استفاده شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی با استفاده از فورمول کوکران است و تکمیل پرسشنامه توسط 106 نفر از کودکانی در بازه ی سنی 12-10 سال و 106 نفر از کودکان در بازه ی سنی 14-12 تکمیل گردیده است. تحلیل داده ها برای تحلیل الگوی مسیریابی کودکان با تأثیرپذیری از رشد شناختی در محله لشگر به صورت کمی از روش تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار لیزرل محاسبه گردیده است. در تحلیل داده ها برای ارزیابی ارتباط مابین مسیریابی و رشد شناختی پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات حاصل با روش های آماری آزمون تی وابسته، آزمون فرضیات کلموگروف-اسمیرنف تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که کودکان در بازه ی سنی 12-10 سال، بیشتر به رنگ نماها، فرم بنا و ساختمان هایی که فرم و عملکرد شاخصی دارند اشاره کرده اند، همچنین کودکان در بازه سنی 14-12 سال به نشانه های شاخص که دارای کالبد متمایز نسبت به سایر ابنیه در محله داشته اند.
تحلیل نقش تفاوت های مکانی- فضایی در احساس نشاط شهروندان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اهواز با چالش های محیطی و تفاوت های مکانی- فضایی(نابرابری فضاهای نشاط آفرین) اثرگذاری در وضعیت نشاط شهروندان روبروست. تفاوت های مکانی و احساس نشاط شهروندان از مهمترین متغیرهای مورد بررسی این پژوهش هستند. برنامه ریزی عدالت محور و کاهش نابرابری های مکانی و فضایی در برخورداری از فضاهای نشاط آفرین مهم ترین پیشنهاد این پژوهش است. پژوهش حاضر نظری-کاربردی و به لحاظ روش شناسی"توصیفی-تحلیلی" است. جامعه آماری شامل شهروندان اهواز (اعم از زن و مرد) در محدوده سنی 15 سال به بالا است که برابر با 887280 نفر از کل جمعیت شهر اهواز است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده و پرسش نامه ها در شش محله منتخب تکمیل گردید. تحلیل داده ها با روش های آماری از جمله میانگین پاسخ ها، رگرسیون خطی، آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه و نرم افزارArcGIS انجام شده است. بر اساس نتایج، سطح نشاط شهروندان اهوازی، پایین تر از حد میانگین و مطلوب است. میان دو گروه زنان و مردان شهر اهواز از نظر سطح نشاط تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین گروه های سنی از نظر سطح نشاط تفاوت معنادار وجود دارد. تفاوت سطوح مکانی در تفاوت سطح نشاط شهروندان در محله های مختلف شهر اهواز نقش دارد و سطح نشاط شهروندان از مکان ها و محله های با سطوح بالاتر به سمت مکان ها و محله های سطوح پایین تر متغیر و سیر نزولی دارد. در واقع تفاوت ها و نابرابری های فضایی و مکانی منجر به نابرابری سطح نشاط در بین شهروندان می شود و توزیع نشاط در بین شهروندان بر اساس تفاوت های مکانی دارای یک الگوی عادلانه نیست.
هم افزایی کنشگران بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد حکمروایی ارتباطی - شبکه ای مطالعه موردی (ستاد بازآفرینی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1165 - 1190
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش آسیب شناسی مدیریت بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد مدیریتی دولتی، متمرکز از بالا به پایین، سلسله مراتبی، غیرمشارکتی، نبود ارتباط و تعامل در بازآفرینی شهری، و گذار به هم افزایی مشارکتی کنشگران مدیریت شهری (دولت، بازار، بخش عمومی، خصوصی، جامعه مدنی و شهروندان) با الگوی حکمروایی ارتباطی- شبکه ای، همکارانه، تعاملی و گفتمانی در جهت دستیابی به بازآفرینی پایدار شهری است. با تلفیق برنامه ریزی ارتباطی با حکمروایی شبکه ای، رویکرد نوین حکمروایی ارتباطی- شبکه ای در مدیریت نوین ظهور یافته است. روش پژوهش ترکیبی (کمی و کیفی) است. از تکنیک های مشاهده، مصاحبه، و پرسش نامه استفاده شده است. این پژوهش با هدف شناخت الگوی ساختاری روابط 34 سازمان و نهاد رسمی و غیررسمی مرتبط با بازآفرینی پایدار شهری انجام شده است. بدین منظور، از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شد. 34 کنشگر به عنوان نهاد در این شبکه قرار گرفته اند و درواقع تعیین کننده مرز اجتماعی شبکه اند. 1122 پیوند می توانست در این شبکه شکل بگیرد. فقط 271 مورد آن (حدود یک چهارم) به وقوع پیوسته است که بیانگر اندازه ضعیف شبکه و نبود هم افزایی ارتباطی- شبکه ای مدیریت بازآفرینی پایدار شهری است. تراکم پیوند تبادل اطلاعات و همکاری در بین سازمان های مورد مطالعه (37 درصد) در سطح پایینی بوده است و شبکه در شاخص های سیاست گذاری، هماهنگی، مدیریت (برنامه ریزی، نظارت، و ارزیابی)، اجرا، ابزارسازی، تسهیل گری به صورت متمرکز و سلسله مراتبی است. اندازه شاخص انتقال یافتگی در تبادل اطلاعات و همکاری ۲۸/۳۹ درصد میزان پایینی را برای قابلیت روابط انتقال یافتگی نشان می دهد و کوتاه ترین فاصله میان دو کنشگر در این شبکه، ۴۶/۳ درصد، نشان دهنده پیوندهای ضعیف در شبکه است. فعالیت کنشگران بر حسب شاخص های تحلیل شبکه و ارتباطات، پیوندها، و مرکزیت درونی و بیرونی کنشگران نشان دهنده مرکزیت بخش دولتی (استانداری، راه و شهرسازی، و شهرداری) بالاترین نقش مرکزیت و پیوندهای واسطه ای را داشته اند و نهادهای خصوصی، مدنی، و محلی پایین ترین ضریب و قدرت را در شبکه داشته اند. در ستاد بازآفرینی پایدار شهری فقط سازمان های دولتی عضو رسمی ستاد بوده اند و نهادهای جامعه مدنی و کنشگران مردمی کنار گذاشته شده اند و رویکرد متمرکز، سلسله مراتبی، و از بالا به پایین حکم فرماست و باید به سوی دولت تسهیل گر، جامعه مدنی کنشگر با رویکرد حکمروایی ارتباطی - شبکه ای تغییر رویکرد گفتمانی انجام شود.
تبیین عوامل مؤثر بر میزان زیست پذیری شهری مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
104 - 124
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری همان دست یابی به کیفیت برنامه ریزی شهری خوب ی ا مکان پایدار اس ت. اصطلاح زیست پذیری اشاره به درجه تأمین ملزومات یک جامعه بر مبنای نیازها و ظرفیت افراد آن جامعه دارد. هدف مقاله حاضر شناخت عوامل مؤثر بر زیست پذیری شهر ایلام می باشد. روش آلودگی های زیست محیطی با منشأ خارجی، قومیت گرایی، کاهش سرمایه های اجتماعی، کاهش حس تعلق به مکان، محصور بودن در میان کوه ها، سوداگری و کمبود زمین زیست پذیری شهر ایلام را با چالش مواجه ساخته است. تحقیق مورداستفاده، روش توصیفی - تحلیلی، شیوه نمونه گیری، چندمرحله ای تصادفی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه همراه با مصاحبه بوده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه شهروندان 18 سال و بالاتر ساکن در شهر ایلام تعریف شده است و بر اساس فرمول کوکران تعداد 383 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. نتایج و یافته های تحقیق حاکی از این است که میانگین رضایت از زیست پذیری اقتصادی (10/49)، میانگین رضایت از زیست پذیری اجتماعی (00/55) و میانگین رضایت از زیست پذیری زیست محیطی (66/32) بوده است. همچنین در یافته های کاربرد روش تحلیل مسیر نتایج نشان می دهد که در بیشترین و قوی ترین اثرات بر زیست پذیری، می توان به اثر مستقیم رویکرد به فضای فرهنگی بر زیست پذیری اجتماعی (342/0)، رویکرد به عملکرد مدیریت شهر بر زیست پذیری اقتصادی (356/0) و احساس امنیت شهری بر زیست پذیری زیست محیطی (237/0) اشاره کرد.
کاربست تاثیر شناختی «شاخص خاطره» بر ارتقای حس تعلق ساکنان محلات جدید و قدیم شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
73 - 84
حوزه های تخصصی:
محیط انسان ساختی که انسان در آن زندگی می کند، صرفاً ابزار علمی یا نتیجه رویدادهای بی هدف نیست، بلکه واجد ساختار بوده و معنا را تجسم می بخشد. این معنا و ساختارها بازتاب فهم انسان از محیط طبیعی، انسان ساخت و وضعیت وجودی کلی اوست. معنایی را که انسان از محیط انسان ساخت، به صورت فردی و یا اجتماعی درک می کند، سبب ایجاد خاطراتی در ذهن او می گردد که در نهایت سبب افزایش حس تعلق ساکنین نسبت به فضای زیستی می شود. هدف این پژوهش، کشف عوامل خاطره ساز و ارزیابی میزان تأثیرگذاری آن بر ارتقای حس تعلق ساکنین محلات نسبت به فضای زیستی شان است. حس تعلق، امری چند بعدی است و عوامل متفاوتی در ارتقای این حس نقش دارد. بر اساس ادبیات موجود، خاطره به عنوان یکی از معیارها برای برآورد حس تعلق افراد نسبت به محل سکونتشان استخراج گردید. به منظور ارزیابی الگوی نظری، سه محله سنگ سیاه، اسحاق بیگ و بازار مرغ از میان محلات قدیمی و سه محله آبیاری، اصلاح نژاد و هوابرد از میان محلات جدید شهر شیراز به عنوان نمونه موردی انتخاب گردیدند و پرسشنامه ای متناسب در میان آنها توزیع شد. پژوهش حاضر کاربردی بوده و به شیوه همبستگی و با استفاده از روش تحلیلی _ توصیفی تدوین گردیده است. داده های پرسشنامه با استفاده از نرم افزار Spss ورژن 24 و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و Tukeyو Anowa و SamplesT- Test Paired و ضریب همبستگی پیرسون مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پژوهش بر همگن بودن محلات انتخابی در بافت جدید و قدیم از نظر تشابه ویژگی ها به طور مجزا و اهمیت عامل خاطره بر ارتقای حس تعلق در تمامی محلات دلالت دارد. بر این اساس، تأثیر خاطرات اجتماعی نسبت به خاطرات کالبدی بر ارتقای حس تعلق ساکنین محلات بیشتر بوده است. در مجموع، شاخص عناصر خاطره ساز از خاطرات کالبدی و آشنایی با محله از خاطرات اجتماعی بیشترین تأثیر و عامل ابنیه تاریخی از خاطرات کالبدی و سازمان های مردم نهاد از خاطرات اجتماعی کمترین تأثیر را در ارتقای حس تعلق ساکنین نسبت به فضای زیستی دارد.
بازشناسی عوامل مؤثر بر کالبد فضاهای مسکونی و سنجش میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی از کیفیت کالبدی محیط مسکونی (مورد شناسی: مجتمع مسکونی آسمان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
149 - 220
حوزه های تخصصی:
سنجش درجه رضایتمندی فضایی الگوی سکونت و مجتمع های سکونتی، طیف گسترده ای از مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، کالبدی و... را دربرمی گیرد که در مجموع ارزش کیفیت محیط مسکونی و سکونت را نمایان می کند. شاخص های کیفی مسکن همواره به عنوان حساس ترین ابزار برنامه ریزی مسکن محسوب می شوند. عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی، علاوه بر خود واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز دربرمی گیرد. رضایت از سکونت، امری چندبُعدی است و توجه به عوامل متعدد سازنده کیفیت و رضایتمندی آن در تدوین الگوی ارزیابی ضروری است. ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان می تواند درجهت سنجش میزان دستیابی به اهداف پروژه های شهری مؤثر واقع شود و همین طور نتایج حاصل از این گونه پژوهش ها را می توان در ارتقای کیفیت محیط زندگی به ویژه در مجتمع های مسکونی به کار برد. این پژوهش که با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی تبریز صورت گرفته، به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و برای ارزیابی نهایی داده ها از نرم افزار SPSS و روش آماری همچون آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات بر پایه چک لیست هایی برای تکنیک های پرسشنامه، مشاهده، بررسی ویژگی های مکانی-فضایی بوده و در این مسیر از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. بررسی های به عمل آمده حاکی از آن است که رضایتمندی افراد در زمینه های دیاگرام عملکردی و فرم فضاهای خارجی در سطح بسیار خوب و فرم ساختمان، فرم فضاهای داخلی و ابعاد واحد مسکونی، ارتفاع سقف واحدهای مسکونی و ابعاد و اندازه مشاعات، امکانات و ارتباطات فضای خارجی در حد متوسط (بالاتر از حد میانه) و تعداد اتاق های واحد مسکونی و تعداد واحدهای موجود در مجتمع در حد ضعیف (پایین تر از حد میانه) هستند و در کل میزان رضایتمندی ساکنان از این مجتمع مسکونی در بالاتر از حد متوسط قرار دارد.