فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۰۱ تا ۳٬۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین تحولات دوره کنونی، انقلاب اطلاعاتی و دیجیتالی، فناوری ارتباطات، مجازی سازی و... است. فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان پدیده ای جامع و فراگیر، بر طیف کامل فعالیت های بشری (کاربردهای شخصی تا فعالیت های اقتصادی و سیاسی، و توسعه) تأثیر زیادی دارد. با توجه به اینکه شهر تبریز به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام (2018) انتخاب شده است، باید تأثیرات به کارگیری این فناوری ها در آینده در این شهر مطالعه شود. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و علی-پیمایشی است و هدف آن، تحلیل عوامل تأثیرگذار شکاف دیجیتال بر توسعه پایدار شهر تبریز است. در این پژوهش، تمامی عوامل مرتبط با منع شکاف دیجیتال در توسعه با دیدی سامانمند بررسی شده اند. بدین منظور، متغیرهای شکاف دیجیتال و توسعه پایدار شهری در نرم افزار FL MicMac با استفاده از دیدگاه های کارشناسان تحلیل شد و عوامل تأثیرگذار مشخص شدند. نتایج نشان می دهد تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم متغیر میزان باسوادی از دیگر متغیرها بیشتر است. متغیرهای مداخلات مدیریتی، دانش زبان، محل جغرافیایی و... نیز بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را دارند. تغییرات گوناگون هریک از این متغیرها پیامدهایی برای کل سیستم خواهد داشت. در این میان، تقویت اقتصادی اقشار کم درآمد در کنار مدیریت کارآمد و سرمایه گذاری های آموزشی و زیرساختی، از مهم ترین موارد کاهش شکاف دیجیتال و حرکت به سوی توسعه پایدار شهری محسوب می شود.
احیای بافت های درون شهری با رویکرد منطقه بندی+ فرم محور (مطالعه موردی:شهر برازجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر در ایران رشد جمعیت شهری با توسعه ناموزون افقی شهر و ازبین بردن منابع کشاورزی و طبیعی اطراف شهرها همراه بوده است. در این بین، بسیاری از شهرها منابع فضایی ارزشمند اما فرسوده ای دارند که در حال حاضر راهگشای بسیاری از مشکلات شهرهاست. به همین منظور مسئله بهسازی و نوسازی این فضاهای با ارزش مدنظر قرار گرفته است. در این بین، رویکرد رشد هوشمند که در ایالات متحده آمریکا مدل مدیریت رشد است، توجه ویژه ای به ظرفیت های درونی شهر دارد؛ بنابراین، ایده اصلی پژوهش حاضر توسعه درونی شهر با تأکید بر توسعه مجدد بافت های فرسوده است. برای این منظور در این مقاله از مدل منطقه بندی فرم محور، یکی از ابزارهای اجرایی رویکرد رشد هوشمند، با پهنه بندی کردن شهر برازجان در محیط نرم افزاری GIS استفاده کرده ایم تا سیاست «کد توسعه» نقشه «زون بندی عرضی» و توان و استعداد توسعه بافت های فرسوده شهر بررسی شود. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی- پژوهشی، و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی- تحلیلی و اسنادی- میدانی است. در روند پژوهش نیز مطالعاتی بر بافت فرسوده در زمینه های جمعیتی، کاربری، کالبدی و دسترسی انجام شده است. براساس مدل منطقه بندی فرم محور مشخص شده است که بافت های فرسوده شهر برازجان پتانسیل لازم را برای توسعه درونی شهر دارند. براساس این مدل، الگوی TND برای توسعه محله های مسکونی و الگویRCD، برای توسعه محله های مسکونی و تجاری استفاده شده است.
انفجار مادرشهر و توسعه گسیخته منطقه کلان شهری تهران در چارچوب نظریه زوال شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
451 - 472
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی از نیمه دوم قرن بیستم با روند شتابانی ادامه یافته و مراحل مختلف «حومه نشینی» و «شهرگریزی» (ضد شهرنشینی یا زوال) نیز هم زمان در بسیاری از کلان شهرها ظاهر شده است. در این پژوهش منطقه کلان شهری تهران به عنوان قلمرو پژوهش انتخاب شد و فرایند انفجار مادرشهر و پدیدارشدن زوال شهری در شهر تهران، گسیختگی شهری به عنوان نمود فضایی و عینی توسعه پیرامونی طی سال های 1355 تا 1395 مشخص شد. پژوهش حاضر در چارچوب راهبرد پس کاوی انجام شده است. همچنین این پژوهش به شیوه فراتحلیل و بر اساس داده های ثانویه جمعیتی مرکز آمار ایران به عنوان معیار اندازه گیری و اطلاعات اسناد و گزارش های رسمی فرادست انجام شده و از سنت های روش پژوهش کمی و کیفی استفاده کرده است. روش اندازه گیری گسیختگی شهری اغلب از طریق تبدیل داده ها، اطلاعات و عوامل کیفی به داده ها و شاخص های کمی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل های توزیع جهت دار، هم بستگی فضایی موران (جهانی و محلی) و آماره عمومی G و برای اندازه گیری رشد گسیخته منطقه کلان شهری در دوره های مورد بحث از مدل های آنتروپی شانون و هُلدرن اندازه گیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از دهه 50 ه. ش «منطقه کلان شهری تهران» فرایند حومه نشینی به سبک مدرن را آغاز کرده و پس از دهه 70 ه.ش با فرایند شهرگریزی (زوال) مواجه بوده است. نمود فضایی این دو فرایند در قالب گسیختگی تجلی یافته است. نتایج مدل های موران و آماره عمومی G حاکی از شکل گیری چند الگوی خوشه ای جمعیت خارج از کلان شهر تهران است. همچنین نتایج مدل های آنتروپی شانون و هلدرن نشان می دهد که از دهه 70 ه. ش، توسعه عرصه های شهری در حلقه دوم (Suburban) و حلقه سوم (Exurban) رخ داده است. نتیجه این پژوهش حاکی از بروز پدیده زوال شهری در منطقه کلان شهری تهران است که از فرایندهای شهرنشینی تجربه شده در کشورهای آمریکایی- اروپایی تبعیت می کند.
مطالعه تطبیقی نقش پیکربندی و چیدمان فضایی محله های شهری در میزان احساس امنیت ساکنین (نمونه موردی: محلات جهانشهر و مهرویلا در شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
119 - 132
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت به عنوان یکی از نیازهای انسان، عامل اصلی پایداری فضاهای شهری است. از آن رو که سبب تداوم استفاده از فضای عمومی بوده و زمینه ارتکاب به برخی رفتارهای نابهنجار را از بین می برد. یک عامل کالبدی تأثیرگذار بر جنبه های متنوع امنیت انسان در فضای عمومی کیفیت نفوذپذیری معابر شهری است. این مقاله با طرح فرضیه تأثیر الگوی پیکربندی محلات بر بعد روانی امنیت به مطالعه این موضوع می پردازد. پیکربندی با تقویت امکان حرکت راحت و جریان رفت و آمد پیاده در شبکه محلی و افزایش امکان نظارت افراد بر محیط زندگی، در ارتقاء احساس امنیت در فضای محله تأثیرگذار است. جهت آزمون فرضیه ابتدا از روش مشاهدات میدانی و برداشتهای کارشناسی در محدوده مورد مطالعه استفاده شده و کروکی ها و پلان های مورد نیاز تهیه گردید، سپس روابط میان خصوصیات توپولوژیکی و درجه ایمنی معابر در محلات مهرویلا و جهانشهر در شهر کرج با استفاده نرم افزار Depth Map، تعیین شد. همچنین معابر امن و نا امن هر دو محله توسط ساکنین مشخص گردید. برای بررسی درجه ایمنی معابر از تکنیک تحلیل خوشه ای و از نرم افزار SPSS در زمینه معناداری روابط میان خصوصیات توپولوژیکی و درجه ایمنی معابر استفاده شد. نتایج نشان دهنده این امر بود که معابر منزوی که کم تر مورد استفاده عابر پیاده قرار می گیرند، در مقایسه با معابر همپیوند با متوسط ارزش عمق پایین، نا امن ترند. جریان حرکت و نظارت بهتر افراد (به ویژه پیاده) در سطح معابر با متوسط ارزش عمق پایین و به اصطلاح همپیوندتر، عامل اصلی افزایش درجه ایمنی آن ها برای افراد است؛ بنابراین محلاتی که از ساختار فضایی عمیق تری در مقیاس محلی برخوردارند، عموماً برای ساکنین خود نا امن ترند. با تقویت همپیوندی میان معابر در ساختار محلی پیکربندی نواحی مسکونی، جریان حرکت و نظارت افراد بر محیط بیشتر شده و احساس امنیت در فضای عمومی محله افزایش می یابد.
تحلیل اثرات خشکسالی بر ساختار اقتصادی خانوارهای روستایی مورد: دهستان کویردر شهرستان خلیل آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناخت و بررسی اثرات خشکسالی بر ساختار اقتصادی خانوارهای روستایی دهستان کویر انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی است؛ و برای بررسی پارامترهای مورد بررسی از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره برده است. داده ها براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری کوکران، از سطح 319 خانوار نمونه روستایی جمع آوری شده است. جمع آوری داده ها براساس شاخص های انتخابی و با استفاده از پرسشنامه خانوار انجام شده است. روایی پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز، برابر با 77/0 به دست آمده است . برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل AHP و نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد در بین ابعاد مورد مطالعه، منابع آب بالاترین رتبه اثرپذیری از خشکسالی را داشته است. در بین روستاهای مورد مطالعه در دهستان کویر، روستای سعدالدین نسبت به سایر روستاها از سطح خشکسالی کمتری برخوردار بوده است. همچنین خشکسالی در زمینه این مؤلفه های مورد استفاده (منابع آب، تولید، درآمد، سرمایه گذاری و کیفیت زندگی) می تواند پیامدهای منفی زیادی را در پی داشته باشد و موجب شده تا خانوارهای روستایی به میزان زیادی از خشکسالی مذکور آسیب ببینند. این پدیده را که نمی توان به طور کامل آن را کنترل نمود ولی می توان با تمهیداتی از شدت پیامدهای منفی آن کاست.
تأثیر حوضه جدایشی-کششی شرق رفسنجان در راستای برنامه ریزی روستایی و شکل گیری طرح هادی روستای خنامان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهار قطعه گسلی راستالغز F1، F2، F3 و F4 در امتداد روستای خنامان در شرق رفسنجان واقع شده است. دو قطعه گسلی F1 و F2 به صورت پلکانی نسبت به هم قرار گرفته اند در محدوده پلکانی بین این دو قطعه گسلی در اثر فعالیت گسل ها، دچار کشش شده و حوضه جدایشی - کششی ایجاد شده است. در این حوضه روستای خنامان و زمین های کشاورزی اطراف آن شکل گرفته است و به سمت کشیدگی این حوضه یعنی سمت شمال غرب و جنوب شرق توسعه فیزیکی پیدا کرده است. قطعات گسلی F1 و F4 و قطعات گسلی F2 و F3 نسبت به هم طوری به صورت پلکانی قرار گرفته اند که با فعالیت گسل ها بین هر دو قطعه گسلی حوضه فشارشی همراه با پشته های فشارشی ایجاد شده است. وجود پشته ها در قسمت های شرق، شمال شرق، غرب و جنوب غرب روستا از توسعه فیزیکی روستا و زمین های کشاورزی در این قسمت ها جلوگیری می کنند. در برنامه ریزی روستایی و طرح هادی روستایی جهت ایجاد زمین های کشاورزی جدید و فضاهای با کاربری متفاوت و مورد نیاز روستا می توان از قسمت های شمال غرب و جنوب شرق روستا که هم حاصلخیز می باشد و هم تا حدودی مسطح است استفاده کرد و در قسمت هایی از روستا که ارتفاعات و گسل، وجود دارد توسعه فیزیکی روستا امکان پذیر نیست و جهت ایمن سازی ساختمان های روستا باید از ساخت و ساز در حریم گسل و پای ارتفاعات و شیب های بالای دامنه جلوگیری کرد.
بررسی تأثیر ایجاد پارکلت بر پیاده مداری شهروندان (مطالعه موردی: خیابان ولی عصر شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
993 - 1010
حوزه های تخصصی:
پیاده روی قدیمی ترین و طبیعی ترین شکل حرکت در شهر است که انسان می تواند به کمک آن با محیط اطراف خود ارتباط برقرار کند و تعاملات اجتماعی را شکل دهد. نتیجه آن نیز نشاط و سرزندگی اجتماعی در شهرهاست؛ از این رو توجه به راهبردهایی برای ترویج این مقوله امری ضروری به شمار می آید. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی حاضر، بررسی تأثیر راهبرد نوین پارکلت بر پیاده مداری شهروندان است؛ پارک هایی با مقیاس کوچک که در امتداد لبه خیابان ساخته می شوند. داده های مورد نظر با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به منظور کسب نظر شهروندان جمع آوریو برای تحلیل آن ها از نرم افزار آماری SPSS21 استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندانی هستند که به محدوده مورد مطالعه (خیابان ولی عصر) مراجعه کرده اند. حجم نمونه نیز با توجه به مقادیر استاندارد تعریف شده براساس منابع مختلف 225 نفر است. نتایج پژوهش نشان می دهد میان ساخت پارکلت و پیاده مداری شهروندان رابطه ای مستقیم وجود دارد. همچنین تأثیر گسترش ایجاد فضای عمومی در شهر، ترویج هم زیستی در خیابان، ایجاد مکانی برای نشستن و تقویت فرایندهای مشارکتی، بر ترویج پیاده مداری در خیابان ولی عصر (عج) مثبت و معنا دار هستند.
سنجش تأثیر هندسه شهری بر شرایط آسایش حرارتی بیرونی در مقیاس خرد اقلیم؛ (مورد پژوهی: فضای باز مجتمع مسکونی گلدشت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نکات قابل توجه در برنامه ریزی های منطقه ای و طراحی شهری، توجه به آسایش حرارتی عابران پیاده در طراحی مجموعه های شهری است. شناخت رابطه بین متغیرهای اقلیمی مؤثر بر آسایش حرارتی و هندسه ساختار شهری ایجادشده در فضاهای شهری، امکان ارائه راهکارهای مناسب جهت افزایش کیفیت محیط های باز را به وجود می آورد. یکی از این عوامل کلیدی بر آسایش حرارتی، دمای متوسط تابشی می باشد، که نسبت به بقیه عوامل اقلیمی بیشترین تأثیر بر آسایش حرارتی بیرونی در فضاهای باز شهری نیز دارد. از این رو فرضیه پژوهش با تمرکز بر " هندسه شهری و عوامل شکل دهنده ی آن (ضریب دید آسمان، تناسبات دره شهری، جهت گیری) که تأثیر بسزایی در تعیین و ایجاد شرایط آسایش حرارتی بیرونی در فضای باز شهری دارد"، شکل گرفته است. در این راستا، روش تحقیق به کار رفته در این مقاله به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش شناسی روش تحقیق کمی است. لذا تحقیق بر پایه ی دو راهبرد استدلال منطقی تجزیه و تحلیل منابع کتابخانه ای از یک سو و سنجش کمی، بر پایه ی نرم افزار (ENVI-met 4 basic) از سوی دیگر بنا شده است؛ که به تحلیل فضای باز مجموعه مسکونی منتخب (گلدشت شیراز) می پردازد. در این پژوهش، با انتخاب نه نقطه در سایت مورد نظر به بررسی متغیرهای اقلیمی پرداخته که بر اساس آن با به دست آوردن شاخص آسایش حرارتی PMVبه مقایسه عوامل هندسه شهری بین نقاط مذکور پرداخته شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات رأس دو ساعت 9 و 17 صورت گرفته است. که به ترتیب ضریب R= 0.84 و R= 0.86 به دست آمده است. ضرایب بدست آمده نشان از همبستگی معناداری مابین "دمای متوسط تابشی" با " شاخص آسایش حرارتی PMV" دارد. در این رابطه افزایش "دمای متوسط تابشی" منجر به افزایش "استرس حرارتی" محیط شده و بنابراین کاهش آسایش حرارتی را برای عابران پیاده در پی خواهد داشت. در پایان یافته های پژوهش نشان می دهد توجه به چگونگی طراحی هندسه شهری و عوامل تأثیرگذار آن از قبیل ضریب دید آسمان، تناسبات دره شهری و جهت گیری در خلق فضاهای باز شهری باکیفیت در فصول گرم سال اهمیت شایانی دارد.
بررسی و مقایسه عناصر اقلیمی مؤثر بر بروز بیماریهای تنفسی در مناطق کوهستانی و دشت (مطالعه موردی: استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقلیم و آلودگی هوا می تواند از عوامل مؤثر بر مرگ و میر انسان باشد .استان ایلام بدلیل موقعیت جغرافیایی، اقلیمی و نزدیکی به بیابانهای کشور مجاور مانند عراق، عربستان، سوریه و پراکندگی شهرستانهای آن از اقلیم متفاوت و متضادی برخوردار است. هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه عناصر اقلیمی تأثیر گذار بر بروز بیماری های تنفسی در مناطق کوهستانی و دشت در استان ایلام می باشد. جمعیت مورد بررسی تعداد افراد مراجعه کننده به بیمارستان مصطفی خمینی شهر ایلام در طی دوره ی آماری 5 ساله (1392- 1388) در هر دو منطقه بوده است. آمار مربوط به عناصر اقلیمی طی سالهای (1392- 1388) به عنوان متغیّر مستقل در این پژوهش آمده است. در تحقیق حاضر با استفاده از روشهای تحلیل آمار توصیفی و استنباطی و مدل رگرسیون در سطح معناداری (P <.05) به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط بین عناصر اقلیمی مؤثر بر میزان مراجعین ناشی از بیماری های تنفسی پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین پارامترهای اقلیمی با مراجعین ناشی از بیماران تنفسی ارتباط معناداری وجود دارد، در نواحی معتدل و کوهستانی استان متغیرهای دمایی میانگین دما، فشار هوا و جهت باد و در مناطق دشت عناصر تعداد روزهای گردوغباری، رطوبت نسبی و جهت باد از متغیرهای تأثیرگذار و معنی دار در میزان مراجعات بیمارستانی ناشی از بیماری های تنفسی در این نواحی از استان می باشند ضریب برآورد آنها در مدل رگرسیون پواسن در هر دو شهرستان به ازای هر واحد افزایش میانگین دما و تعداد روزهای گردوغباری بطور میانگین بین 1 تا 2 واحد در سطح اطمینان (05/0) تعداد مراجعین افزایش داشته است.
A Survey of the Environmental Effects on the Livability of Rural Areas (Case Study: Villages of Buin Zahra County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: Every human being, regardless of the city or village that he Lives, in pursuit of a desirable and satisfying life needed fields and factors to enable a person to provide comfort and long-term well-being for himself and his community. To some authors this condition is synonymous with livability or suitable conditions for life, in general, it refers to a set of objective characteristics that make a place in point is that people tend to live in the present and future. The aim of this study is to evaluate the environmental factors affecting the livability of rural areas and tried to answer the question of whether environmental factors affect the livability of rural areas or not?
Design/methodology/approach: The nature of this study is applied, and it uses the descriptive-analytical method. Data was collected by documentary study and field studies (questionnaires, interviews, and direct observation). The population statistic was the rural area of the city of Buin Zahra. 211 households were chosen through Cochran formula. To analyze the data descriptive statistics (mean, standard deviation) and comparative statistics (correlation analysis, one sample t-test, ANOVA) were used.
Finding: The results showed that the livability of the villages in all dimensions is moderate. The results of analysis of variance showed that the environmental factors affecting the livability of the villages have significant differences in all indicators. Furthermore, the analytical results indicated that the correlation between habitability and environmental factors are significant and there is a positive relationship between them. By promoting the quality of environmental factors, the livability of rural areas will be upgraded.
Originality/value: Due to their lifestyle and livelihood, villagers are the direct beneficiaries of environmental resources (i.e., water, soil, forest, grassland); therefore, environmental factors should be considered in the development of a village and its livability because the preservation of the environment against pollution and destruction of the village and its values is especially important. This study aimed to explain the effects of environmental factors on the livability of rural areas and finally offers some recommendations for improving and promoting the rural environment factors.
کاربست اصول نوشهرگرایی مطابق با شناسه های شهر ایرانی-اسلامی (مطالعه موردی: محله مسکونی و قدیمی رباطکریم (رباط کهنه))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به این مقوله پرداخته می شود که چگونه میتوان به کمک اصول شهرسازی مدرن مانند نوشهرگرایی، محله ای خوداتکا برای شهرها طراحی کرد تا پاسخگوی نیازهای امروز مردم باشد. همچنین به این مسئله توجه می شود که این اصول تا چه اندازه با شهرسازی ایرانی-اسلامی سازگار است؟ هدف از مطالعه حاضر، بررسی امکان بهکارگیری اصول نوشهرگرایی در سازگاری با اصول شهرسازی ایرانی-اسلامی در طراحی و احیای محله های امروز است. پژوهش پیش رو اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا به کمک آن می توان از اصول شهرسازی ایرانی-اسلامی هم پای اصول نوشهرگرایی برای بهبود محلههای مسکونی ایران - مانند نمونه موردی محله تاریخی رباطکریم – استفاده کرد. بدین منظور از مطالعات اسنادی و کتابخانهای در حوزه شهرسازی ایرانی-اسلامی و بحثهای شهرسازی معاصر، همچنین پژوهش های میدانی استفاده شد. سپس شناسههای سنتی شهر ایرانی-اسلامی از نظر محتوایی با اصول نوشهرگرایی مقایسه و تطبیق داده شد. نتیجه اینکه ایدههای شهرسازی ایرانی-اسلامی فرای کالبد و زمان است و انگارههای نوین شهرسازی امروز را بهخوبی دربرمیگیرد. محله های شهرهای تاریخی ایران در گذشته براساس اصول و قواعدی شکل گرفتهاند که امروزه در شعارهای یکی از مطرحترین نهضتهای طراحی شهری در جهان یعنی نوشهرگرایی مشاهده میشوند؛ بنابراین میتوان از این اصول برای طراحی محله های جدید و احیای محله های قدیمی ایران استفاده کرد.
مکان یابی پارک های محله ای با رویکرد توسعه پایدار(مورد شناسی: منطقه 3 شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
199 - 216
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان کانون های تمرکز فعالیت و زندگی انسان ها برای اینکه بتوانند پایداری خود را تنظیم کنند، چاره ای جز پذیرش ساختار و کارکردی متأثر از سیستم های طبیعی ندارند. در این میان فضاهای سبز شهری به عنوان جزء ضروری شهرها، در رشد و توسعه آن ها نقش اساسی دارند که کمبود آن می تواند اختلالات جدی در حیات شهرها به وجود آورد. هدف تحقیق حاضر، مکان یابی پارک های محله ای با رویکرد توسعه پایدار در منطقه سه شهر کرمان است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. به منظور انجام تحقیق، ﻻﯾﻪ های ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ مکان یابی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش فاصله یابی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ﺗﻬﯿﻪ و ﺳﭙﺲ با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی به لایه ها وزن داده شد. ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ با استفاده از دستور کلاس بندی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، ﻫﺮ ﻻﯾﻪ ﺑﻪ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﻼس ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی ﺷﺪه و ﻫﺮ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ آن وزن دﻫﯽ ﺷﺪ و نقشه ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آن ﺗﻬﯿﻪ شد. ﺳﭙﺲ ﺑﺮای به دﺳﺖ آوردن نقشه ﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه مکان مناسب برای ایجاد پارک های محله ای است، وزن ها ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ و اﺛﺮﮔﺬاری ﻫﺮ ﯾﮏ از ﻻﯾﻪ ﻫﺎ اﻋﻤﺎل شد. در نهایت ﺑﺎ همپوشانی ﻻﯾﻪ ﻫﺎی وزن دﻫﯽ ﺷﺪه با استفاده از دستور پوشش فازی، نقشه نهایی ایجاد شد. نتایج حاصل از اولویت بندی شاخص ها نشان می دهد که زمین های بایر با وزن نسبی 474/0 و فاصله از مراکز مسکونی با وزن نسبی 129/0 بیشترین اولویت را در مکان یابی پارک محله ای دارند. همچنین با توجه به استاندارد ها و سرانه های موجود، بهترین مکان مناسب برای ایجاد پارک های محله ای، مربوط به قسمت های شمال، شمال شرقی و مرکز منطقه سه شهر کرمان است. بر این اساس بایستی مکان یابی پارک های محله ای در منطقه 3 شهری کرمان با رعایت اصول صحیح مکان یابی برای رسیدن به توسعه پایدار مورد توجه جدی برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
ارزیابی نقش زنان روستایی در صنایع دستی و ارتقاء توسعه ی پایدار روستایی (مطالعه ی موردی جوادآباد ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت نقش زنان در توسعه، چه در جهان و چه در ایران برکسی پوشیده نیست و نزدیک به نیم قرن است که اثرگذاری زنان در برنامه ها و طرح های توسعه و توسعه ی پایدار در سطح جهان مورد توجه قرار گرفته و موضوع های مختلفی نیز در این باره به رشته ی تحریر درآمده است. در همین زمینه اکثر نهادها، سازمان ها، وزارتخانه ها و مؤسسه های غیر دولتی برنامه ها و طرح های زیادی به منظور مشارکت زنان در برنامه های شهری و روستایی مورد عنایت قرار داده اند. پر واضح است که زنان روستایی، به عنوان بخش قابل توجهی از جامعه، نقش بسیار مؤثر و سهم بسزایی در تولید محصولات کشاورزی، صنایع دستی روستایی و خدمات و در واقع، توسعه ی روستایی دارند. تحقیقات انجام شده نشان از این دارد که اشتغال بخشی از زنان روستایی دهستان جوادآباد در صنایع دستی، موجب توسعه ی پایدار روستایی دهستان جوادآباد ورامین گردیده و نیز صنایع دستی در دهستان مورد نظر نقش مهمی را در اقتصاد شهرستان ورامین بر عهده دارد. یافته های تحقیق حاکی است که در مقایسه ی علی بین زنان شاغل و زنان غیر شاغل روستای جواد آباد ورامین و نیز استفاده از فرمول کوکران و تعداد 130 نفر زن به عنوان نمونه و استفاده از آماره ی تی استیودنت، نقش زنان روستایی در ارتقاء توسعه ی پایدار روستایی با بهره گیری هرچه بیشتر از صنایع دستی، بسیار ارزنده و تأثیر گذار است و صنایع دستی دهستان مذکور نیز نقش حائز اهمیتی در اقتصاد شهرستان ورامین دارد. از طرفی، نتایج به دست آمده از پژوهش نیز تأییدی بر این موارد می باشد.
بکارگیری فن آوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی و نقش آن در رضایتمندی گردشگران اماکن مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور شناخت نقش فن آوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی در رضایتمندی گردشگران اماکن مذهبی کشور انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شهروندان ساکن در شهرستان قم می باشد. که در بازه زمانی فروردین تا خردادماه 1396 از حرم حضرت معصومه (س) زیارت نموده اند. روش نمونه گیری در این تحقیق، تصادفی ساده بوده و روایی و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از دیدگاه خبرگان و نیز آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته و تأیید شدند. در مرحله بعد بر اساس مدل مفهومی پژوهش، سؤالات و فرضیه های پژوهش، با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفت. در بخش آمارتوصیفی، توصیف داده ها در دو بخش متغیرهای زمینه ای و متغیرهای اصلی با استفاده از شاخص های فراوانی مطلق، فراوانی نسبی، میانگین، انحراف معیار و واریانس در جداول ارائه گردیده و در بخش آماراستنباطی از آزمون های همبستگی و رگرسیون چند متغیره و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. با توجه به مقدار ضریب بتای استاندارد شده مشخص می شود، متغیر استفاده از مشاوره تلفنی با ضریب بتای استاندارد (467/0) بیشترین اثر را بر رضایتمندی گردشگران اماکن مذهبی کشور دارد و متغیر استفاده از پیامک های تبلیغاتی با ضریب بتای استاندارد (205/0) کمترین اثر را بر رضایتمندی گردشگران اماکن مذهبی کشور دارد
سنجش وضعیت فقر در نواحی روستایی(نمونه موردی: دهستان سراوان شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین فقر در دهستان سراوان واقع در شهرستان رشت انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و به کار گیری مدل سازی معادلات ساختاری به ارائه الگویی از فقر در این دهستان با استفاده از نرم افزار لیزرل اقدام گردیده است. جامعه آماری تحقیق کل خانوار روستایی دهستان سراوان است، که بر اساس نتایج سرشماری سال1390 تعداد روستاهای این بخش7 روستا و تعداد خانوار، 4283 خانوار می باشد. برای تعیین حجم نمونه سرپرستان خانوار ساکن در نقاط روستایی دهستان سراوان از جدول مورگان استفاده شد و در نهایت تعداد حجم نمونه سرپرستان، 351پرسشنامه تعیین گردید که جهت نتیجه گیری بهتر پرسشنامه ها به370 عدد افزایش پیدا کرد. نتایج حاصل از آزمون Tتک نمونه ای نشان می دهد که شاخص اجتماعی و سیاسی در شرایط خوب قرار دارند. با این حال مقدار T بعد اقتصادی در شرایط فقیر قرار گرفته است. عمده ترین دلیل فقیر بودن این شاخص را می توان در عدم مصرف کافی میوه و سبزیجات در برنامه غذایی خانوار، عدم مناسب بودن فضای مسکن برای کودکان و آسیب پذیری واحدهای مسکونی در برابر حوادث و زلزله و فروش محصولات به صورت غیر مستقیم و با واسطه به شمار آورد که موجب شده پاسخگویان نمرات پایینی را برای این شاخص در نظر بگیرند. با توجه به یافته ها بار عاملی کلیه گویه ها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مورد تأیید است.
ریز طبقه بندی اراضی باغی و زراعی با استفاده از تکنیکهای پردازش شی پایه والگوریتم های فازی با هدف تخمین سطح زیر کشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی سنجش از دور یکی از فناوری های کارآمد و نوین در استخراج کاربرهای اراضی ، به روز رسانی نقشه ها و کشف تغییرات کاربرها می باشد. سنجش از دور با ارائه تصاویر ماهواره ای با قدرت زمانی و مکانی متفاوت امکان مدیریت بهنگام کاربری ها را فراهم می آورده که باعث صرفه جویی در وقت و هزینه شده واین امر قدرت تصمیم گیری، بهره برداری بهینه و برنامه ریزی دقیق تر برای منابع طبیعی را افزایش می دهد. استفاده از تکنیک های پردازش شی گرا (دانش پایه) تصاویر ماهواره ای از روشهای جدید در پردازش تصاویر می باشد،که علاوه بر استفاده از قدرت تفکیک طیفی تصاویر از ویژگی های فیزیکی و هندسی(بافت ،شکل)تصاویر نیز استفاده می کند. تحقیق حاضر با هدف استخراج نقشه کاربریهای باغی و زراعی در دشت میاندوآب با استفاده از الگوریتم ها و شاخص های مناسب در پردازش شی گرای تصاویر ماهواره ای در محیط نرم افزار eCognition انجام شده است. در این تحقیق نقشه پراکنش محصولات کشاورزی در 9 کلاس تهیه شد و سپس برای پردازش شیء پایه تصاویر ماهوارهای، تصویربا مقیاس10 ،ضریب شکل0.7وفشردگی0.3سگمنت سازی شدو بر اساس الگوریتم فازی AND ،کاربری های مورد نظر با استفاده ازشاخصهای بافت،هندسی،NDVI،GLCM ،Braitnese طبقه بندی شده اند که ازالگوریتم طبقه بندی Assign Class استفاده شده است،که در نهایت دقت کلی 93.6/0 وضریب کاپا 92.5/0 برای کاربری های استخراج شده به دست آمد. مساحت سطح زیر کشت برای کاربری های گندم و جو،آلو و آلوچه،سیب،تاکستان ویونجه به ترتیب شامل 2622.42 ، 4505 ، 4354.55 ، 4457.85 ، 14110.58 هکتار می باشد
تحلیل ارتباط استراتژی های تنوع تأمین معاش با مدیریت اراضی کشاورزی مورد: مناطق روستایی شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان تاب آوری اجتماعی شهری مطالعه موردی: شهر ایلام
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
51-62
حوزه های تخصصی:
امروزه جوامع در پی وقوع شرایط اضطراری در تلاش هستند که هر چه سریع تر به وضعیت پیش از بحران دست یابند. از این رو در سال های اخیر به موضوع تاب آوری توجه بیشتری شده است. بعد اجتماعی که یکی از ابعاد اصلی تاب آوری است، به بررسی ظرفیت اجتماعی جوامع در مواقع بحران می پردازد. این پژوهش با هدف بررسی میزان تاب آوری اجتماعی شهر ایلام به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری آن را ساکنان شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 381 نفر از آنها به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و متناسب با نسبت جمعیت نواحی انتخابی، انتخاب شده است. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که از طریق روایی صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 85/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آماره های توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که تاب آوری اجتماعی در شهر ایلام در سطح نامطلوبی قرار دارد. همچنین از بین محلات انتخابی، محله سعدی با میانگین رتبه 10/3 دارای بیشترین تاب آوری و محله بانبرز با میانگین رتبه 64/1 دارای کمترین میزان تاب آوری اجتماعی است.
تحلیل نقش مدیریت پروژه های کارآفرینانه در توانمندسازی زنان روستایی مورد: اعضای نظام صنفی کشاورزی شهرستان محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت زنان در فعالیت های مختلف در راستای توسعه روستایی نقش مؤثری دارد، این نیاز احساس می شود که زنان روستایی باید در زمینه های مختلف توانمند شوند تا از این طریق بتوانند نقش خود را در جامعه ایفا کنند. از راهکارهای مناسب در جهت بکارگیری مشارکت زنان، ایجاد تشکل ها و تعاونی های مخصوص زنان است؛ موفقیت این تشکل ها تحت الشعاع عوامل بسیاری است که مدیریت طرح های تشکل های زنان روستایی و عملکرد آنها، یکی از عوامل موثر است. بر این اساس هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش مدیریت پروژه های کارآفرینانه از طریق نظام صنفی کشاورزی و اثرگذاری آن در تحقق اهداف طرح های خوداشتغالی یعنی در توانمندسازی زنان است. به لحاظ روش شناختی این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را زنان کارآفرین عضو نظام صنفی کشاورزی شهرستان محلات که دارای 113 عضو بوده، تشکیل می دهند. حجم نمونه به کمک فرمول کوکران 79 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیر توانمندسازی با آماره پیرسون 796/0 با متغیر مدیریت پروژه های کارآفرینانه دارای رابطه ای مستقیم با شدتی قوی بوده است بدین معنا که هرچه نقش مدیریت پروژه های کارآفرینانه افزایش یابد، توانمندی زنان کارآفرین نیز بیشتر خواهد شد.
Addressing Barriers of Rural Development under Drought(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose - Several models of rural development have been proposed but they have failed to adequately explain why development stagnates in certain regions. To fill this knowledge gap, this qualitative research was conducted. Design/methodology/approach- Based on focus group interviews with farmers and semi-structured interviews with rural managers and experts from two sub-counties in Kherameh, Fars province, the barriers of rural development under drought were investigated. Finding- Various adaptation strategies, such as changing cropping pattern, developing greenhouses and rising mushroom, quail and ostrich, have been applied by farmers in order to reduce the negative impacts of drought and water scarcity. However, different barriers including climate variability, quantitative and qualitative reduction of water resources, unemployment and lack of sustainable job opportunities, limitation of financial resources and investment, inefficiency of institutional supporting policies, limitation of budgets and loans, and uncertainty about future of agriculture have prevented rural areas from development. Practical implications - Continuous monitoring of drought and developing early warning systems, consensus about distribution of common water resources, water conveyance from other regions and considering water subsides, local participation in development planning, encouraging research institutes to focus their research on investigating and producing water resistance crops, improving drought management information through effective extension services and linking urban-based businesses with small-scale crop producers are offered to improve rural development in this drought prone area. Originality/value- Given that a similar study has not been conducted about rural development traps under drought, the findings of this study can be used by rural development planners and practitioners.