فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۲۱ تا ۳٬۵۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
61-74
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر رویکردهای نوین شهرسازی و برنامه ریزی شهری در جهان، رهیافت و نگرشهای انسان محوری و پیاده محوری را به جای الگوهای تکنوکراتیک و ماشین محور هدف قرار داده است. یکی از این رویکردها، نوشهرگرایی می باشد که در بسیاری از اصول و جنبه ها، همبستگی و قرابت خاصی با رهیافت های پیاده محور دارد و در بسیاری از معیارها و شاخصها اشتراکات زیادی با هم دارند. پژوهش حاضر که به منظور ارزیابی قابلیت پیاده مداری محله کیانپارس اهواز با رویکرد نوشهرگرایی صورت گرفته، با وام گیری از مبانی نظری مطالعات پیشین، 32 شاخص پیاده مداری مستخرج از رویکرد نوشهرگرایی را با استفاده از روش پیمایشی مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که محله کیانپارس از مجموع 32 شاخص مورد بررسی، تنها در 5 شاخص از نظر قابلیت پیاده مداری مناسب و واجد شرایط تشخیص داده شده است و در بقیه شاخصها فاقد قابلیت مناسب برای پیاده روی می باشد و درمجموع الگوی ماشین محوری بر این محله حکمفرما است. در پایان راهکارهایی برای افزایش قابلیت پیاده مداری این محله و تغییر رویکرد ماشین محوری ان به سمت رهیافت پیاده محوری ارائه شده است.
تحلیل فضایی رضایتمندی روستاییان از کیفیت خدمات آبرسانی شرکت آب و فاضلاب روستایی مطالعه موردی: دهستان فضل شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش کیفیت خدمات ارائه شده در نواحی روستایی نیازمند بازخورد و دریافت دیدگاه روستاییان و مشارکت دادن ساکنان روستایی در فرایند توسعه است. خدمات آبرسانی به عنوان یکی از اساسی ترین خدمات ارائه شده در مناطق روستایی می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان روستایی از کیفیت خدمات ارائه شده از سوی شرکت آب و فاضلاب روستایی انجام شد. این تحقیق به روش توصیفی – تحلیلی به صورت تصادفی در مورد 132 خانوار در سطح سکونتگاه روستایی بخش مرکزی شهرستان نیشابور با پایایی قابل قبول انجام شده است. بررسی رابطه ابعاد پنج گانه تحقیق با ویژگی های فردی نشان دهنده این است که بین سن، جنسیت و سطح تحصیلات رابطه معنادار با میزان رضایتمندی از کیفیت خدمات در روستاهای نمونه وجود دارد. درعین حال ارزیابی میزان رضایتمندی از کیفیت خدمات رسانی آب در روستاهای نمونه نشان از این دارد که کیفیت خدمات رسانی آب در روستاهای نمونه در وضعیت قابل قبولی قرار دارد. نتایج تحلیلی عاملی تاییدی شاخص های تحقیق نشان داد که بیشترین درصد واریانس ابعاد تحقیق مربوط به بعد همدلی با 91/30 درصد و کمترین درصد واریانس هم متعلق به بعد محسوسات با 28/21 درصد می باشد. همچنین تحلیل فضایی میزان رضایتمندی از کیفیت خدمات رسانی آب آشامیدنی در روستاهای نمونه نشان داد که روستای شیخلان با میزان Qi 103/0 دارای بیشترین میزان رضایت و روستای تورانی با میزان Qi 097/0 دارای کمترین میزان رضایت از کیفیت خدمات می باشند. در مجموع می توان با ارزیابی مستمر طرح های شرکت آب و فاضلاب روستایی، توجه بیشتر به نظر و نیاز روستاییان و استفاده از نیروهای بومی و توانهای بالقوه روستاها در امر آبرسانی میزان رضایت روستاییان را از خدمات آبرسانی افزایش داد.
سنجش کیفیت محیط سکونت شهری با رویکرد رضایتمندی مبتنی بر دیدگاه تجربی (نمونه موردی: شهر ارومیه)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، بروز بحران های مختلف در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی شهرها و... که ناشی از فقدان برنامه ریزی مناسب در سطح محلی است، سبب تنزل کیفیت محله ها، نواحی و مناطق شهری شده است. با استفاده از اصول سکونت پایدار، در فرآیند برنامه ریزی شهری و بهره مندی از ظرفیت های سکونتی، می توان به منظور ارتقا کیفیت محیط بهره جست. نخسین گام برای دستیابی به این منظور، ارزیابی میزان پایداری سکونتگاه های شهری در سطح محلی و منطقه ای است. در این پژوهش هدف سنجش کیفیت محیط سکونت شهری در مناطق شهری ارومیه می باشد. این هدف با توجه به رویکرد رضایتمندی مبتنی بر دیدگاه تجربی شکل گرفته است. جهت رسیدن به اهداف مورد نظر، ضمن بررسی و مطالعه پیشینه و ادبیات تحقیق، ابعاد و گویه های کیفیت محیط سکونت شهری انتخاب شده اند. سپس، با توجه به تعداد خانوار (223402) از طریق فرمول کوکران حجم نمونه با خطای 5 درصد 383 نفر برآورد و متناسب با تعداد خانوار در سطح مناطق توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی اطلاعات حاصل از پرسشنامه از آزمون های آماری (T تک نمونه ای، کروسکال والیس و نمودارها) در محیط SPSS استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که بعد محیطی به عنوان شاخص منفی با میانگین 87/2وضعیت نامناسبی دارد. بعد اجتماعی – فرهنگی با مقدار 88/2تقریبا از وضعیت خوبی برخوردار است. مقدار بعد اقتصادی 68/2، بعد کالبدی59/2 و بعد مدیریتی 51/2 که نتایج گویای پایین بودن رضایتمندی شهروندان از کیفیت سکونتی می باشد. طبق تکنیک کروسکال والیس منطقه4 رتبه اول، منطقه 3 رتبه دوم، منطقه 1 رتبه سوم، منطقه 2 رتبه چهارم و منطقه 5 رتبه پنج را از لحاظ رضایتمندی از کیفیت سکونت شهری به خود اختصاص داده اند. در نهایت جهت رفع مشکلات و افزایش رضایتمندی و رفاه شهروندان گویه های ابعاد 5 گانه براساس نمره بدست آمده اولویت بندی شده اند. قابل ذکر است براساس دیدگاه تجربی نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر با مطالعات پیشین مطابقت دارد.
ارزیابی تغییرات سلسه مراتبی شهرستان های استان کرمانشاه از نظر شاخص های جمعیتی مسکن در دوره های سرشماری 1375تا 1395
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۹۳-۱۰۸
حوزه های تخصصی:
مسکن از جمله مهم ترین مسائلی است که انسان ها همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای رفع این مسئله و یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده اند. لزوم توجه به شاخص های مسکن برای درک بهتر مشکلات بخش مسکن بسیار ضروری به نظر می رسد، در این میان شهر کرمانشاه به دلایل گوناگون مشکل مسکن را به صورت مشکلی حاد درآورده است. این مشکلات خود را به صورت بدمسکنی، کیفیت پایین مسکن، نامناسب بودن بافت و مصالح ساختمانی در سکونتگاه ها نمایان کرده است؛ که بسیار نگران کننده به نظر می رسد. بنابراین تحقیق حاضر به بررسی وضعیت شهرستان های استان کرمانشاه در دوره های سرشماری 1395-1375 و تغییر جایگاه این شهرستان ها در برخورداری از شاخص های جمعیتی مسکن می پردازد. روش تحقیق، تحلیلی و مقایسه ای می باشد. در این مطالعه 21 شاخص کمی و کیفی مؤثر در بخش مسکن شناسایی شدند، سپس جهت اختصاص اوزان به هر یک از آن ها، از روش آنتروپی شانون استفاده شد. نتایج وزن دهی بر طبق این روش نشان داد که شاخص های ضریب کمبود مسکن و خانوارهای دارای حداقل برق به ترتیب در سال های 1375 و 1395 با اهمیت ترین شاخص ها هستند. سپس از مدل ویکور برای رتبه بندی شهرستان ها استفاده شد. نتیجه رتبه بندی بیانگر آن است که در سال 1375 شهرستان روانسر در رتبه نخست و شهرستان هرسین در رتبه آخر برخورداری قرار دارد. در سال 1395 نیز شهرستان اسلام آباد در رتبه نخست برخورداری و شهرستان دالاهو در رتبه آخر برخورداری قرار دارد. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون در بررسی رابطه بین میزان برخورداری شهرستان ها با جمعیت آن ها، بیانگر عدم وجود همبستگی در سال 1375 و وجود همبستگی در سال 1395 در رابطه بین این دو عامل می باشد. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون در بررسی رابطه بین میزان برخورداری شهرستان ها با فاصله آن ها از مرکز استان، بیانگر عدم وجود همبستگی در سال 1375 و وجود همبستگی در سال 1395 در رابطه بین این دو عامل می باشد.
راهبردهای افزایش مشارکت مردمی در ارتقاء شاخص های زیست محیطی نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان های بخش مرکزی ملارد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معضلات و چالش های زیست محیطی موجود در روستاهای کشور ضرورت و اهمیت ارتقاء شاخص های زیست محیطی قبل از هر گونه برنامه ریزی را بسیار ضروری ساخته است. با توجه به اهمیت مشارکت مردمی در ارتقاء شاخص های توسعه به ویژه بعد زیست محیطی ( طبیعی ) در مناطق روستایی، تحقیق حاضر سعی دارد راهبردهای مشارکت ساکنین را برای ارتقاء شاخص های زیست محیطی روستا در دهستان های بخش مرکزی ملارد شناسایی و به اولویت بندی آن ها بپردازد. سؤال اصلی مقاله این است که چگونه می توان زمینه مشارکت ساکنین نواحی روستایی دهستان های بخش مرکزی ملارد را برای بهبود شاخص های زیست محیطی فراهم نمود؟ و اینکه راهبردهای اولویت دار برای افزایش مشارکت مردمی در بهبود محیط زیست نواحی روستایی دهستان های بخش مرکزی ملارد کدامند؟ تحقیق حاضر کاربردی است و به روش توصیفی - پیمایشی انجام شده است. روش گردآوری داده ها، میدانی و با استفاده از پرسشنامه است و با مدل SWOT و آزمون T به سؤالات پاسخ داده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشترین تمرکز صنایع فعال در دهستان های بخش مرکزی ملارد بوده که 92/25 درصد از کل واحدها را به خود اختصاص داده است، علاوه بر این مشکلات زیست محیطی ناشی از تولید زباله های خانگی، فضولات حیوانی مانند دیگر روستاهای کشور گریبان گیر این دهستان است. در بین عوامل درونی و بیرونی مؤثر، عامل O<sub>6</sub> (آموزش و اطلاع رسانی به روستائیان) با مجموع امتیاز نهایی 2658/0 در اولویت اول قرار دارد. این در حالی است که عامل T<sub>7</sub> (تغییر الگوی مصرف) با مجموع امتیاز نهایی 0169/0 کمترین میزان تأثیر را در افزایش مشارکت مردمی دهستان های بخش مرکزی ملارد در راستای ارتقای زیست محیطی به خود اختصاص داده است. موقعیت قرار گیری عوامل درونی و بیرونی در ماتریس 9 خانه ای نشان می دهد که باید برای ارتقای وضعیت زیست محیطی راهبردهای تهاجمی را مورد توجه و در اولویت اول قرار داد.
بررسی و تحلیل جایگاه سواد رسانه ای در مدیریت و برنامه ریزی گردشگری (مطالعه موردی استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک گردشگری یکی از پدیده های هم سنخ عصر ارتباطات و اطلاعات به شمار می رود. در این عصر برای مدیریت و برنامه ریزی گردشگری ابزارها و راهکارهای مؤثری وجود دارد که از جمله مهم ترین آن ها استفاده از رسانه ها است. رسانه های دیداری و نوشتاری منابع عمده آفرینش و پویایی فرهنگ ها به شمار می روند و به دلیل کارکرد و نقش های فعالی که در دنیای امروز دارند ، بر بسیاری از جنبه های گوناگون زندگی سایه افکنده و اثرات غیرقابل تردیدی بر جای گذارده اند تا جایی که دانشمندانی نظیر مک لوهان ، دیوید رایزمن و تونیس ، تحولات تاریخی و دوره های متعاقب آن را به واسطه ظهور وسایل ارتباط جمعی و فن آوری وابسته آن دانسته و نقش آن ها را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ستوده اند. البته لازمه آنلاین بودن در فضای رسانه ای داشتن امکانات سخت افزاری و مهم تر از آن متغیری به نام سواد رسانه ای است در غیر این صورت برچسب آفلاین ها نمی تواند دستاوردی به ارمغان آورد. به طور کلی هدف این مقاله بررسی و تحلیل جایگاه سواد رسانه ای در مدیریت و برنامه ریزی گردشگری با تأکید بر استان مازندران است. سؤال اصلی مقاله این است که آیا در عصر اطلاعات و ارتباطات سواد رسانه ای جایگاهی در مدیریت و برنامه ریزی گردشگری استان مازندران دارد؟ فرضیه مقاله این است که بین سواد رسانه ای و مدیریت و برنامه ریزی گردشگری در استان مازندران رابطه وجود دارد. روش این مقاله پیمایشی – توصیفی است. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای ادبیات نظری سواد رسانه ای ب ا اس تفاده از روش اسنادی و برای بخش میدانی از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه ی آماری این مقاله فعالین گردشگری استان مازندران هستند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 365 نفر از فعالین گردشگری استان مازندران تعیین شد و پاسخگویان به طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که سواد رسانه ای در مدیریت و برنامه ریزی گردشگری استان مازندران تنها در حد انتشار عکس ها و تصاویر جاذبه های گردشگری و ارائه برخی خدمات گردشگری نقش دارد.
گفتمان های مداخله ای توسعه د ر اجتماعات محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
168 - 181
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با اتخاذ رویکرد پد ید ار شناختی و با بهره گرفتن از ابزارهای روش تحقیق کیفی، تلاش د ارد تجربه زیسته کنشگران محلی از مد اخلات توسعه ای را تفهیم نماید. بر مبنای اطلاعات به د ست آمد ه، اجتماع محلی دو گفتمان مد اخله توسعه ای "همد لانه و آمرانه" را تجربه کرد ه است و کنشگران محلی نیز د ر مواجهه با هر گفتمان مد اخله ای، راهبرد پذیرند گی و طرد کنند گی را ارائه کرد ه اند. نتایج نشان می د هد که د ال مرکزی گفتمان مد اخله توسعه ای همد لانه بر تقویت نقش عاملیت های محلی د ر توسعه، بهبود قابلیت های اجتماعی و توزیع عاد لانه قد رت د ر جامعه محلی استوار است و نهاد مد اخله گر را ملزم به اعمال احتیاط هایی می د اند که مشارکت، نظارت و مد یریت اجتماع محلی را د ر قالب انجمن های محلی و نهاد های میانجی بپذیرد. د ر حالی که د ر گفتمان مد اخله توسعه ای آمرانه بی نیازی د ر کسب مشروعیت از جامعه محلی، به رسمیت نشناختن انجمن ها و نهاد های میانجی بین نهاد مد اخله گر و جامعه میزبان، کم توجهی به جنبه فرهنگی مد اخله، گریز از مسئولیت و سرزنش بومیان از جمله عناصر اصلی این گفتمان شناسایی شد ه اند. د ر این رویکرد، ﺍﻋﻀﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑ ﻪ مصرف کنند گانی ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ کﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺗﺼﻤیﻢﺳﺎﺯﺍﻥ ﻭ ﻣﺘﻮﻟیﺎﻥ ﺭﻓﻊ ﺣﺎﺟﺖ می شوند، و نقش عاملیت های محلی د ر توسعه را به حد اقل ها تقلیل د اد ه اند. بنابراین استد لال مقاله این است که توسعه، عملی مد اخله گرایانه است و موفقیت یا شکست آن د ر گرو چگونگی مد اخله و ایفای نقش بازیگران توسعه است. از این روی ایجاد نهاد های میانجی بین مرد م محلی و نهاد های مد اخله گر توسعه از جمله عناصر مهم د ر پیوند و حل تعارضات حوزه مد اخله است.
تأثیر فضای محیطی منظر در مجتمع های مسکونی بر افسردگی زنان (مطالعه موردی مجتمع مسکونی خاتون و چوگان شیراز)
حوزه های تخصصی:
با توجه به وضعیت زیست محیطی کنونی شهرها و نیز عنایت به آینده شهر و شتاب روند شهرنشینی در ایران تجدید نظر در شیوه های طراحی مجتمع های مسکونی بسیار ضروری به نظر می رسد. در شهرهای مملو از جمعیت آینده زندگی آپارتمان نشینی رواج بیشتری خواهد یافت و تعداد کسانی که ساعات آزاد خود رادر حیاط، کنار حوض و باغچه مورد علاقه خود می گذارنند، به سرعت رو به کاهش خواهد نهاد. از طرفی رشد فزاینده بیماری های روانی در جوامع شهری و مدرن، لذا با استفاده از فضاهای سبز در طراحی مناطق و مجتمع های مسکونی، می توان افسردگی را کنترل نمود. تحقیق حاضر با هدف تأثیر فضای باز محیطی بر افسردگی ساکنان بر روی 669 نفر از ساکنان دو مجتمع مسکونی خاتون و چوگان شیراز صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که وضعیت افسردگی در میان ساکنان دو مجتمع تفاوت معنی داری را نشان می دهد. یافته های نشان می دهد مجموع فضای باز محیطی بر نمره افسردگی ساکنان محلات مسکونی خاتون و چوگان اثرگذار بوده است. متغیرهای فضای باز محیطی شامل کیفیت فضای سبز، تنوع فضایی، وجود فضاهای اجتماعی، چشم انداز به محوطه، تنوع کفسازی، کیفیت رنگ و نور و تناسبات فضایی اثر مثبت معناداری بر کاهش نمره افسردگی در میان ساکنان محلات مسکونی خاتون و چوگان دارد.
تحلیلی بر تغییرات نظام شبکه شهری استان ایلام طی دوره های 1365 تا 1390
حوزه های تخصصی:
شبکه ی شهری به مجموعه ای از شهرها گفته می شود که از فضای جغرافیایی نواحی مانند حلقه های زنجیره ای به هم پیوسته، شکل گرفته اند و به علت رشد ناهماهنگ، پرتوافشانی متفاوتی روی ناحیه دارند. بنابراین ازآنجاکه شبکه شهری هم به مفهوم فضایی و هم به مفهوم اقتصادی از نظام مبادله و دادوستد شهرها بر اساس عملکرد پایه ای آن ها حاصل شده و علت بسیاری از مشکلات را در برمی گیرد. شناخت چگونگی این شبکه و تغییرات آن در یک منطقه می تواند روشنگر حداقل بخشی از مسائل باشد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل ساختار سلسله مراتبی و تغییرات شبکه شهری در استان ایلام است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است. قلمرو مکانی پژوهش21 شهر استان ایلام و قلمرو زمانی پژوهش دوره 1365 تا 1390 بوده است. ازاین رو روش بکار رفته در این تحقیق توصیفی – تحلیلی است و با استفاده از مدل های رتبه- اندازه، ضریب آنتروپی و حد اختلاف طبقه ای جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردیده است. همچنین از نرم افزارهای EXCEL و ARC GIS، به عنوان ابزارهای داده پردازی و تحلیل نقشه ای استفاده شده اس ت. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که شبکه شهری استان ایلام نامتعادل بوده و با پدیده نخست شهری مواجه است و این نظام با پایداری بسیار اندک، تغییرات کمی و کیفی شتابانی را پشت سر گذاشته است. همچنین یافته های مربوط به ضریب آنتروپی نواحی شهری استان ایلام حاکی از وجود نوعی گرایش به تعادل در سازمان فضایی نواحی شهری استان و پراکنش مناسب جمعیت در فضای نواحی شهری با توجه به افزایش تعداد مراکز شهری است، که توانسته است در سطح نواحی شهری استان نظام خدمات رسانی بهتری را فراهم آورد.
آسیب شناسی تهدیدات بیمارستان های شهری از منظر پدافند غیرعامل، مطالعه موردی: شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به آسیب شناسی تهدیدات بیمارستان های شهری از منظر پدافند غیرعامل شهر قم پرداخته است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و جامعه مورد مطالعه بیمارستان های سطح شهر قم می باشد. برای دستیابی به هدف، از روش وزن دهی سلسله مراتبی و نمودارهای وزنی هریک از شاخص های تهدیدات ارزیابی گردید. براساس نتایج تحقیق بیش ترین امتیاز مربوط به تهدید بمب گذاری می باشد. بعد از ارزیابی تهدیدات علیه بیمارستان با شناسایی و اولویت بندی دارایی های بیمارستان مشخص شد بخش زایمان و اعمال جراحی در بیمارستان حائز اهمیت بیشتری بوده است و غذاخوری کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده است.
تحلیل و ارزیابی جایگاه مال ها به مثابه فضای عمومی مطالعه موردی: مرکز خرید پالادیوم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
37 - 56
حوزه های تخصصی:
عمومی شدن فضاهای تجاری، یکی از روندهای وابسته به خصوصی سازی فضای عمومی است که در طی آن، فضاهای تجاری مدرن مانند مراکز خرید و مال ها، با ایجاد کارکردهای چندمنظوره، امکان دسترس پذیری بیشتری برای عموم فراهم می کنند و بیش ازپیش در جایگاه فضای عمومی قرار می گیرند. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی جایگاه مال ها به عنوان نوعی از فضای عمومی است که بامطالعه موردی مرکز خرید پالادیوم در منطقه 1 تهران انجام شده است. روش تحقیق، از نوع کیفی بر مبنای مطالعه کتابخانه ای، مصاحبه و گفتگو با 32 نفر از کاربران مجتمع پالادیوم بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. معیار توقف نمونه گیری، اشباع نظری و تکراری شدن پاسخ ها بود. سنجه های تحقیق نیز در قالب یک پرسشنامه کیفی نیمه ساختاریافته با 7 مؤلفه اصلی و 34 سؤال پیاده سازی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و کدگذاری مرحله ای استفاده شد. نتایج نشان می دهد که مجتمع پالادیوم علیرغم ناکارآمدی در برخی مؤلفه های فضای عمومی، ویژگی هایی دارد که کاربران، آن را به سایر مراکز خرید در تهران ترجیح می دهند. چند کارکردی بودن، آسایش اقلیمی، کیفیت محیطی و امنیت بالا، مهم ترین دلایل استقبال از پالادیوم بود. همچنین استفاده جوانان و زنان از این فضا، به مثابه نوعی منزلت یابی و تمایز زدایی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مال ها علیرغم ترویج فرهنگ مصرف و محدودیت هایی که بر کاربران خود اعمال می کنند، به دلیل «سبک زندگی طبقه متوسط» و «وجود محدودیت های ساختاری حاکم بر فضاهای عمومی کشور»، به عنوان نوعی از «فضاهای عمومی جایگزین» عمل می کنند.
سنجش توسعه یافتگی صنعتی شهرستان های استان اردبیل با رویکرد عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع فضای ناعادلانه و ناهمگن فعالیت های صنعتی از مهم ترین مسائل منطقه ای در کشورهای درحال توسعه از جمله ایران است؛ بنابراین، ضروری است تا این بی تعادلی در سطح مناطق با استفاده از روش های علمی سنجیده شود. هدف اینپژوهشسنجشتوزیع فضاهای صنعتی و وضعیت توسعه یافتگی شهرستان هایاستان اردبیل از نظر توزیع صنایع است. داده های پژوهش ازگزارش های بخش صنعت و معدن، سالنامه های آماری استان،داده های سرشماری هایجمعیتیشهرستان ها و گزارش های آمار صنعتیمرکزآمار کشور و داده های سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی ایران و استان اردبیلجمع آوریشده است. برای تحلیل های فضایی از روش های آمار فضایی همانند تحلیل لکه های داغ، رگرسیون وزنی جغرافیایی و سایر روش ها، از نرم افزارهای GIS استفاده شده است، همچنین برای تحلیل توزیع شاخص ها، از روش C.V و برای رتبه بندی شهرستان ها ازنظر توزیع شاخص ها از روش تصمیم گیری الکتره استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که الگوی توزیع جغرافیایی شاخص های توسعة صنعتی در استان معنا دار است و شهرستان اردبیل کانون انباشت و قطب تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی به شمار می آید، همچنین بین متغیرهای جمعیت، مهاجرپذیری و میزان شهرنشینی با توسعه یافتگی صنعتی شهرستان ها رابطة معناداری وجود دارد. رتبه بندی شهرستان ها بر مبنای شاخص ها به روش الکتره نشان می دهد که توزیع فضایی توسعة صنعتی شهرستان های استان اردبیل نامتعادل است و این شهرها با امتیاز نهایی 7 بسیار قطبی است. از این میان، شهرستان بیله سوار با امتیاز 9- کاملاً از داشتن فرصت های توسعة صنعتی محروم است. درنتیجه، در توسعة صنعتی شهرستان های استان عدالت فضایی وجود ندارد.
ارزیابی توانمندی های توسعه گردشگری کشاورزی و تعیین میزان پذیرش آن در جامعه هدف (کشاورزان و گردشگران) در شهرستان لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان یابی دهکده های گردشگری در شهرهای ساحلی (مورد مطالعه: جزیره قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
101 - 119
حوزه های تخصصی:
دردهه هایاخیررشدوگسترشسریعشهرنشینیواستفادهازوسایلحمل ونقل،سببافزایشچشم گیربازدیدازمناطق طبیعیشدهاست. دراینپژوهش جهت مکان یابی دهکده گردشگری 12 معیار تأثیرگذار در مکان یابی، جهت ایجاد دهکده گردشگری تعیین شد و از طریق فرایند تحلیل شبکه ای که یکیازجدیدترینروش هایتصمیم گیریدراینحوزهبه حسابمی آید ارتباط بین معیارها و میزان اهمیت آن ها در مکان یابی مشخص شد. سپس در GIS برای هر معیار نقشه موردنظر تهیه و با ترکیب نقشه ها با استفاده از شاخص همپوشانی و روش منطق فازی با عملگرهای AND و GAMMA، نقشه نهایی مکان های بهینه جهت ایجاد دهکده گردشگری مشخص شد. روشتحقیقدراینپژوهشترکیبیازروش های تحلیلی،توصیفی،اسنادیومیدانیاست. برایتکمیلداده هاواطلاعاتازمطالعاتمیدانیوتکمیلپرسشنامهجهت تجزیه وتحلیلاستفاده شدهاست. نتایج نشان دادند که استفاده از عملگر AND و GAMMA مناطق مساعدتر و بهینه تری نسبت به شاخص همپوشانی مشخص می کنند درنهایت با استفاده از پرسش گری شرطی در GIS مکان موردنظر در ضلع شمالی جزیره قشم در کنار چشم انداز ساحلی و جنگل های حرا می باشد که علاوه بر داشتن قابلیت به منظور ساختن تأسیسات و تجهیزات رفاهی و گردشگری، می تواند در زمینه توسعه جاذبه های طبیعت گردی، ورزشی و تفریحی مکمل نیز کارآمد باشند. به طورکلی، می توان بیان داشت که تسهیلات موردنیاز گردشگران با استقرار در نواحی شمالی کارایی بیشتری خواهند داشت. همچنین نتایج مباحث آماری در نرم افزار SPSS نشان داد کهسطحمعنی داری آنبرابربا صفر است،بنابراین می تواننتیجهگرفتکه توانمندی ها و پتانسیل های جزیره قشم، توانایی و پتانسیل ایجاد دهکده گردشگری را دارا می باشد.
نقش نخبگان تولیدی - تجاری در ارتقاء محلات رو به زوال شهری (نمونه موردی: محله ایثار شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی جمعیت شهر مشهد طی سال های 1365 تا 1390 نشان می دهد، این شهر طی سال های گذشته شاهد کاهش جمعیت در بخش مرکزی و افزایش آن در لبه ها بوده است. پدیده خروج جمعیت و مشاغل، با عنوان زوال شهری مشخص می شود. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که بر خلاف این روند کلی، محله ایثار در محدوده رو به زوال شهر، موفق به نوسازی و ارتقاء شده است. بررسی نقش نخبگان اقتصادی در این ارتقاء، موضوع اصلی این پژوهش است. این تجربه به جهت مستند سازی الگویی به نسبت وفق و وسعت بخشیدن به ادبیات احیای بافت های نابسامان شهری، توسعه بر مبنای بخش خصوصی، مشارکت خصوصی– عمومی و حکمروایی خوب شهری دارای اهمیت می باشد. این تحقیق بر حسب نوع، توصیفی- تحلیلی و از نظر روش، علی پس از وقوع می باشد که از بررسی های کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی در تبیین موضوع استفاده نموده است. علاوه بر داده های میدانی و سرشمارهای رسمی، در این پژوهش، 97 پرسشنامه بین مدیران فروشگاه های راسته بازار ایثار توزیع گردید که به 53 درصد از آنها پاسخ داده شد. همچنین روابط فضایی و غیر فضایی به وسیله رگرسیون عمومی و فضایی آزمون گردید. بررسی ها نشان می دهد، ائتلاف نخبگان تجاری – تولیدی محله ایثار(ماشین رشد)، با سرمایه گذاری اولیه و توسعه کسب و کار، موجب افزایش ارزش املاک، جذب و نگاه داشت جمعیت، همچنین ارتقاء کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و افزایش سرانه کاربری های خدماتی محله شده اند.
ارزیابی توزیع فضایی و امکان سنجی مکانیابی بهینه برای استقرار کاربری بهداشتی - درمانی جدید در شهر اهواز
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۱۰۹-۱۲۴
حوزه های تخصصی:
با رشد مناطق شهرنشین و افزایش جمعیت شهرها میزان سرانه امکانات نسبت به تقاضاهای جمعیتی کاهش یافت. از این رو نیازمند یک برنامه مناسب جهت توسعه امکانات شهری و از سوی دیگر توزیع جغرافیایی مناسب که دسترسی همه شهروندان امکان پذیر باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی است. اولویت بندی نهایی حاصل از وزن دهی به معیار ها و نمودار آنالیز حساسیت متغیرها نشان می دهد که عامل جمعیتی با بالاترین امتیاز وزنی بیش ترین تأثیر را در مکانیابی بهینه برای احداث مراکز بهداشتی-درمانی جدید دارد و بعد از آن همجواری با کاربری های مسکونی دارای اولویت است. نقشه نهایی اراضی شهری مستعد دارای 5 طیف (خیلی نامناسب- نامناسب- متوسط-خوب- خیلی خوب) تقسیم بندی شده است. نتیجه این بررسی نشان داد که توزیع بیمارستان ها در شرایط موجود مطابق با معیارهای مکان گزینی در شهر اهواز نبوده است.
عوامل مؤثر بر تولید فضا در نواحی پیراشهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد نظام سرمایه داری به تولید فضاهای سودمحور و ناسازگار با محیط زیست منجر شده است. این وضعیت در محدوده های پیرامون شهر ارومیه، به طور برجسته مشاهده می شود. در پژوهش حاضر، روند تولید فضا و عوامل مؤثر بر آن در فضاهای پیرامون شهر ارومیه، در بازه زمانی 2000 تا 2014 ارزیابی شده است. این پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی بوده و از نظر روش در گروه پژوهش های ترکیبی (کمی و کیفی) قرار دارد. برای گردآوری اطلاعات از تصاویر ماهواره ای و مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش کمی و کیفی، با نرم افزارهای ArcGIS، ENVI و رویکرد تئوری بنیانی صورت گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل کارشناسان سازمان های مرتبط در امور شهری و روستایی (اعم از شهرداری، سازمان راه و شهرسازی، اداره کل منابع طبیعی، سازمان جهاد کشاورزی، استانداری، فرمانداری و...) بوده و روش نمونه گیری آن به صورت غیرتصادفی است. در مرحله اول پژوهش، فضاهای تولیدشده در فاصله زمانی سال های 2000 تا 2014 در پنج کلاس مسکونی، صنعتی، سبز، فضاهای خالی و بایر و ارتباطی طبقه بندی شدند. مطابق نتایج، از سال 2000 تا 2014 حجم فضاهای سبز (730/37 درصد) و فضاهای خالی و بایر (031/34 درصد) روندی کاهشی داشته و در مقابل، بر میزان فضاهای مسکونی (448/24 درصد)، صنعتی (787/3 درصد) و شبکه های ارتباطی (00148/0 درصد) افزوده شده است. این وضعیت، روندی ناپایدار را در اکوسیستم منطقه نشان می دهد. در نتایج تحلیل کیفی، مؤلفه های نظام سرمایه داری، تنوع اقتصادی، حاشیه نشینی، سیاست های نوسازی، مدیریت ناکارآمد و ضعف قوانین به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تولید فضا در نواحی پیراشهری مشخص شدند. به طورکلی، نتایج این پژوهش، گرایش های سوداگرانه و رانت جویانه را در نواحی پیراشهری نشان داد.
مدل سازی معادله ساختاری ابعاد مکان با رویکرد بینافرهنگی (مطالعه موردی: میدان نقش جهان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
149 - 174
حوزه های تخصصی:
موضوعات مکان و فرهنگ را می توان در چارچوب مسائل جغرافیای انسانی و اجتماعی بررسی کرد. ضرورت این پژوهش بررسی مقوله های محوری مکان، ابعاد بینافرهنگی و جایگاه میدان نقش جهان است. هدف این پژوهش، آزمودن مدل ابعاد چهارگانه، مدل یک مکان با رویکرد بینافرهنگی در میدان نقش جهان است. جامعه آماری شامل افراد 18 سال به بالای حاضر در میدان نقش جهان است. تعداد نمونه 350 نفر درنظر گرفته شد که درنهایت 320 نفر به عنوان نمونه نهایی در پژوهش باقی ماندند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود. ابعاد چهارگانه در پرسش ها جای گرفت و همه پرسش ها در مقیاس پنج گزینه ای تنظیم شدند. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. مطابق نتایج، مکان با رویکرد بینافرهنگی، مفهومی پیچیده با ابعاد مختلف است که در مطالعه پیش رو، مدل چهاروجهی آزموده شد. در این پژوهش، مفهوم مکان با رویکرد بینافرهنگی متشکل از چهار بعد است: توان-ظرفیت ماندگاری (با 7 زیربعد)، توان-ظرفیت تعاملی و تکاملی (با 3 زیربعد)، توان-ظرفیت جذب (با 12 زیربعد) و توان-ظرفیت رویدادی (با 4 زیربعد). مطابق نتایج، عامل توان-ظرفیت ماندگاری به شکلی معنادار بر عامل توان-ظرفیت رویدادی تأثیرگذار است. می توان گفت در صورتی که میدان نقش جهان اصفهان به عنوان مکانی با رویکرد بینافرهنگی مطرح شود، شاید توان-ظرفیت جذب آن مفیدتر باشد.
تحلیل آثار اقتصادی-اجتماعی روستاهای ادغام شده بر روی شهرها (مطالعه موردی: روستای قجلو در شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت اجتماعی و اقتصادی در نواحی شهری بر مشاغل، بازارها، معیشت و محیط زیست روستاها، به ویژه روستاهای پیرامون تأثیرات مثبت یا منفی می گذارد. براین اساس، پراکنده رویی شهری و ادغام روستاها در محدوده شهرها، پیامدهای مختلفی در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای شهرها دارد. هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، بررسی آثار اقتصادی-اجتماعی روستاهای ادغام شده در شهر و عوامل مؤثر در پراکنده رویی شهر میاندوآب است. جمع آوری اطلاعات با کمک منابع اسنادی و میدانی (مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه) صورت گرفت. قلمرو مکانی پژوهش، روستای ادغام شده قجلو در شهر میاندوآب است که براساس سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران جمعیت آن 3834 نفر است و 884 خانوار دارد. جامعه آماری شامل 30 نفر از اساتید دانشگاه و کارمند ارگان های دولتی گوناگون و 187 سرپرست خانوار از روستای قجلو براساس فرمول کوکران است. به کمک روش کمی (تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره) و روش کیفی (فنون مشارکتی و نمودار اثر) داده ها و اطلاعات تجزیه و تحلیل شدند. مطابق یافته ها، مهم ترین آثار ادغام روستای قجلو در شهر میاندوآب، افزایش میزان اشتغال در زمینه های خدماتی و صنعتی، و تغییر شیوه زندگی مردم از روستانشینی به شهرنشینی است. همچنین عوامل اقتصادی-اجتماعی و خدماتی-سرمایه گذاری بیشترین تأثیر، و عوامل سیاسی کمترین نقش را در پراکنده رویی شهر میاندوآب دارد.
ارزیابی سیستمی عوامل شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیر رسمی کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به گستردگی و پیچیدگی موضوع اسکان غیر رسمی در شهر مشهد این پژوهش به شناسایی عوامل شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیر رسمی در قالب تفکر سیستمی که لازمه موضوعات چند بعدی و پیچیده می باشد پرداخته است. این پژوهش از نظر روش تحقیق، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی ( کمی-کیفی) و رویکرد کمّی پژوهش متکی بر استفاده از نرم افزارهای SPSS برای تجزیه و تحلیل آماری و VENSIM برای رسم دیاگرامهای علّی و معلولی می باشد. همچنین داده های این نرم افزارها از طریق تکمیل و گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مصاحبه گرد آمده است. پرسشنامه ها برای دو جامعه متفاوت کارشناسان مرتبط با امر اسکان غیر رسمی(کارشناسان سازمانی، اساتید دانشگاهی و شرکتهای مهندسین مشاور: 55 پرسشنامه) و ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی شهر مشهد(384 پرسشنامه) می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که هیچ کدام از زیرسیستم های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، مدیریت و کلان جدا از هم عمل نمی کنند. همه این زیرسیستمها چرخه های علّی و معلولی را تشکیل می دهند که خود باعث تقویت و تشدید چرخه های زیرسیستمهای دیگر می شود و بنا به مطالعات و داده های این تحقیق چرخه های اقتصادی یا چرخه هایی از زیرسیستمهای دیگر که به متغیرهای اقتصادی مرتبط می شوند قویتر عمل می کنند. در نهایت این چرخه ها با همراه شدن شاخص های کلانِ محرک اسکان غیررسمی و غفلت های مدیریتی منتهی به بروز متغیرهای اجتماعی(افزایش مهاجرت، نرخ رشد سکونتگاه ها و ...) و گسترش اسکان غیررسمی می شوند.