فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
677 - 699
حوزه های تخصصی:
توسعه کلان شهرها نشان داده است به موازات گسترش فضایی و افزایش جمعیت، بخش مرکزی شهرها به مرور توان خود را در خدمات دهی به مناطق دوردست تر از دست می دهند. درنتیجه مناطق جدید شهری در قالب ساختار چندهسته ای پدید می آیند. شهر تهران طی صدسال گذشته، تجربه داشتن یک مرکزی قوی را در سطح ملی گذرانده تشدید روند مهاجرت و توسعه فعالیت ها در پیرامون آن در پنج دهه اخیر، سبب شده است این شهر در محورهای فرعی جدید توسعه یابد و هسته های فرعی نوین را در فضای کلان شهری خود شکل دهد. هدف مقاله حاضر تحلیل ساختار فضایی شهری با تأکید بر توزیع اشتغال و فعالیت در شهر تهران است تا نشان دهد که توزیع فضایی اشتغال و فعالیت، خوشه ای یا پراکندگی است. به منظور تحلیل الگوی شاغلان و فعالیت از روش های تراکم کرنل و خودهمبستگی های فضایی در قالب مسئله واحد ناحیه ای قابل اصلاح استفاده شد. یافته ها نشان می دهد تراکم شاغلان در بخش های شرقی و شمال غربی و مناطق غربی شهر تهران برجسته است و آماره های موران محلی نیز مؤید این وضعیت است. تحلیل خودهمبستگی فضایی برای فعالیت ها نیز نشان دهنده وضعیت خوشه ای بودن این فعالیت در ساختار فضای شهر تهران در بخش های اشاره شده است.
تحلیل جغرافیایی موانع روان شناختی عدم استفاده از حمل ونقل عمومی در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
807 - 836
حوزه های تخصصی:
در عدم استفاده از حمل ونقل عمومی غیر از مسائل زیرساختی مانند فرسودگی ناوگان، کمبود ناوگان، مسائل اقتصادی، موانع اجتماعی-فرهنگی، مسائل زیست محیطی و ضعف های مدیریتی موانع روان شناختی نیز مؤثر هستند و این موانع (روان شناختی) حلقه گمشده برنامه ریزی و مدیریت شهری است. شناخت عوامل روان شناختی افرادی که از حمل ونقل عمومی استفاده می کنند، می تواند پیامدهای مهمی برای سیاست های حمل ونقل، ترویج آن و مدیریت جابه جایی داشته باشد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر تحلیل جغرافیایی موانع روان شناختی استفاده نکردن از حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز است. پژوهش حاضر کاربردی- نظری و توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش، با مطالعات کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با مردم و کارشناسان گردآوری شده و برای رتبه بندی موانع نیز از روش تصمیم گیری ARAS استفاده شده است. همچنین پهنه بندی این موانع در سطح شهر اهواز به کمک مدل درون یابی کریجینگ و در محیط نرم افزار Arc GIS 10.3 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد موانع اضطراب آور، موانع کنترل تکانه، موانع شناختی و موانع شخصیتی در هریک از شیوه های حمل ونقل عمومی، مانند تاکسی، اتوبوس، پیاده روی و دوچرخه سواری متفاوت هستند. بیشتر پهنه های شهر اهواز از نظر موانع اضطراب آور در عدم استفاده از حمل ونقل عمومی طیف زیادی دارد. هم پوشانی موانع شناختی نیز تأیید می کند از حیث وجود این موانع در عدم استفاده از حمل ونقل عمومی، بیشترین پهنه های شهر در طیف کم قرار می گیرد. بیشترین پهنه ها از نظر موانع شخصیتی عدم استفاده از حمل ونقل عمومی در طیف متوسط و از نظر موانع کنترل تکانه عدم استفاده از حمل ونقل عمومی در طیف خیلی زیاد است. درنهایت پس از هم پوشانی این چهار بعد روان شناختی مشخص شد موانع روان شناختی عدم استفاده از حمل ونقل عمومی در حد زیاد است.
سنجش عوامل مؤثر بر رضایت مندی از مساکن گروه های کم درآمد شهری (مطالعه موردی: مسکن مهر شهرضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن مهر، بزرگترین طرح دولتی برای تأمین مسکن بوده، و با توجه بر نقش تعیین کننده قیمت زمین در قیمت مسکن، این طرح اقدام برای حذف این متغیر نموده تا از این طریق علاوه بر کنترل قیمت مسکن باعث تسهیل دسترسی اقشار آسیب پذیر به مسکن مناسب شود. روش: هدف از پژوهش حاضر، سنجش عوامل موثر بر رضایت مندی از مساکن گروه های کم درآمد شهری که به صورت موردی در مساکن مهر شهرضا انجام شده، است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی ساکنان مساکن مهر شهرضا می باشد (2400 = N). با استفاده از جدول بارتلت و همکاران (2001)، 145 خانوار (سرپرست خانوار) به روش نمونه گیری تصادفی از بین خانوارهای ساکن در مساکن مهر مورد نظر انتخاب شد. . ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ای است. تحلیل داده ها از طریق تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده است. یافته ها: مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، مولفه های سیاست و برنامه ریزی (701/0= γ، 15/14 = t)، اصول طراحی (421/0= γ، 26/6 = t)، تعامل همسایگان (282/0= γ، 05/3 = t) تبیین کننده ی 66 درصد از تغییرات واریانس رضایتمندی از مساکن مهر شهرضا هستند. نتایج:جهت انجام اقدامات لازمه به منظور افزایش رضایت مندی اقشار کم درآمد شهری از مساکن مهر لازم است به مواردی مانند سیاست و برنامه ریزی در این زمینه، اصول طراحی و موارد مربوط به تعاملات با همسایگان توجه نمود.
ارزیابی پایداری گردشگری مذهبی (مطالعه موردی: امام زاده حمزه علی استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
675 - 691
حوزه های تخصصی:
تعیین میزان پایداری مقاصد گردشگری نقش مهمی در برنامه ریزی توسعه این مراکز دارد. براین اساس در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، امام زاده حمزه علی واقع در استان چهارمحال و بختیاری به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 4 هزار گردشگر و زائر این امام زاده در ماه های گردشگرپذیر هستند. حجم نمونه نیز براساس فرمول کوکران 350 مورد است. به منظور ارزیابی پایداری امام زاده حمزه علی و تعیین جایگاه آن در چرخه حیات گردشگری از مدل تلفیقی آلن–باتلر استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، بیشترین میزان پایداری در امام زاده حمزه علی به پایداری اجتماعی و فرهنگی مربوط است و با توجه به ارزش 13/5 این بعد از توسعه پایدار در شرایط پایداری متوسط قرار دارد. پس از آن پایداری کالبدی و فیزیکی با ارزش 97/4 (پایداری متوسط) در رتبه بعدی قرار دارد. کمترین میزان پایداری مربوط به بعد زیست محیطی با ارزش 71/3 (شرایط تقریباً ناپایدار) و پس از آن بعد اقتصادی با ارزش 56/4 (پایداری متوسط) است. درمجموع، از ترکیب همه ابعاد توسعه پایدار در زمینه رفاه سیستم انسانی (امتیاز 85/4) و رفاه اکوسیستم (امتیاز 34/4)، این امام زاده در وضعیت پایداری متوسط قرار دارد. همچنین امتیاز امام زاده در چرخه حیات گردشگری 159/0 است که در مرحله مداخله و درگیرشدن قرار گرفته است.
تعیین منطقه مناسب برای افزایش تراکم در شهر قزوین بر اساس مدل های تصمیم گیری AHP و TOPSISو VIKOR
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
56-80
حوزه های تخصصی:
تراکم ساختمانی به عنوان نسبت سطح زیربنای ساختمان (در تمام طبقات) به مساحت قطعه زمین مسکونی، موضوع مهمی در برنامه ریزی شهری و مدیریت زمین است. امروزه به دلیل کمبود منابع و برای کاهش هزینه های توسعه شهری و ارائه خدمات مطلوب تر و در عین حال اقتصادی تر، توجه به متراکم شدن جمعیت و به تبع آن افزایش تراکم ساختمانی بیشتر شده است. اینکه چه معیارهایی در تعیین تراکم مؤثرند و میزان تأثیر آنها چه اندازه است، موضوع مهمی است که باید در تعیین تراکم به آنها توجه شود. از آنجایی که معیارهای کمی و کیفی متعددی در تعیین تراکم تأثیر گذارند، لذا ضروری است برای تلفیق و ترکیب معیارها از سیستم های پشتیبان تصمیم گیری استفاده کنیم. هدف از این تحقیق، شناخت معیارهای مؤثر بر تراکم ساختمانی و در نهایت تعیین منطقه مناسب برای افزایش تراکم در شهر قزوین می باشد. در این مقاله برای بالا بردن ضریب اطمینان از سه روش AHP، TOPSISو VIKOR برای وزن دهی معیارها و اولویت بندی مناطق استفاده شد و اولویت بندی مناطق با هر سه روش به ترتیب مهدیه، امامزاده حسین، مینودر، آزادگان، بابایی و امامزاده علی به دست آمد.
پیاده مداری خیابان های محلی براساس الگوی توسعه محله پایدار؛ مطالعه موردی خیابان محلی امیر خوی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
81-92
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز پیاده مداری، به عنوان یکی از موارد مهم در توسعه پایدار محلات مطرح می شود که از حالت کیفی به سمت حالت کمی در حرکت است. پیاده مداری، یکی از اولین و مهم ترین پیش شرط های افزایش پایداری محلات می باشد. این مقاله با هدف معرفی یک روش کمی قابل سنجش برای میزان پیاده مداری در خیابان های محلی و سنجش یک نمونه داخلی بر اساس این روش انجام گرفته است. فرآیند سنجش پیاده پذیربودن خیابا ن های محلی براساس الگوی LEED.ND، در سه مرحله کلی انجام شده است. مرحله اول که جزو ضروریات فرآیند می باشد، شامل سه متغیر «ورودی های اصلی ساختمان»،« نسبت ارتفاع ساختمان به عرض خیابان» و «پیوستگی پیاده رو» است. مرحله دوم که دارای امتیاز یک تا دوازده می باشد، شامل ده متغیر «فاصله پیاده رو ازبنا»،« فاصله ورود ی ها»، «وضعیت بازشوها»، «جداره های خاموش»، «پارکینگ»، «پیاده روها»، «ارتفاع واحدهای مسکونی»، «نسبت ارتفاع به عرض خیابان»،« سرعت سواره»، «گذرگاه ها». مرحله سوم که دو امتیازی است، شامل دو متغیر «درختکاری» و «سایه درختان» می باشد. با توجه به بررسی های انجام گرفته، خیابان محلی امیر نتوانسته است، امتیازات کافی از این سه مرحله کسب نماید و از نظر پایداری در وضعیت ضعیف و نامطلوب قرار دارد.
شناسایی معضلات کانال های توزیع محصولات باغی (موردمطالعه: سازمان مرکزی میوه و تره بار استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
408 - 423
حوزه های تخصصی:
آسیب ها و معضلات کانال های توزیع سبب می شود که از اثربخشی و کارایی کانال های توزیع کاسته شده و نتایج آن به صورت کاهش سود توزیع کنندگان، تولیدکنندگان و کاهش رضایت مشتریان بروز یابد. باتوجه به این، هدف پژوهش حاضر بررسی مسائل کانال های توزیع و بازار رسانی این گونه محصولات است. این پژوهش به کمک روش تحقیق کیفی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته برای تحلیل مسئله اصلی پژوهش به اجرا درآمد. این تحقیق از نوع مطالعه موردی بوده و جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارکنان سازمان میادین میوه و تره بار و تعدادی از مدیران شرکت های حمل و نقل و توزیع محصولات باغی استان تهران است؛ نمونه ها به تعداد 18 نفر و با روش گلوله برفی و از بین کارکنان و مدیران سازمان مرکزی میوه و تره بار و شرکت های حمل و نقل مرتبط در استان تهران و جهاد کشاورزی و همچنین کارشناسان و خبرگان جهاد کشاورزی و باغداران گرامی، انتخاب شده اند که با روش تحلیل تِم بررسی شده است. درنهایت با تحلیل مصاحبه ها ، معضلات کانال های توزیع و بازار رسانی به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم دسته بندی شده که به ترتیب عوامل مستقیم شامل شبکه حمل ونقل، انبار و نگهداری، توزیع و پخش، بسته بندی و عوامل غیر مستقیم شامل واردات، کشاورزی سنتی و سیاست های اجرایی هستند. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که واسطه گری بی قیدوبند، نبود سیستم رسمی و قانونمند توزیع و نظام حمل و نقل فرسوده و ناکارآمد از مشکلات اساسی کانال های توزیع محصولات باغی هستند.
اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه اشتغال وکارآفرینی روستایی مورد: شهرستان نمین استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه اشتغال وکارآفرینی روستایی پرداخته شده که باروش توصیفی – تحلیلی و بصورت پیمایشی انجام شده است. در روش میدانی جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است؛ به منظور بررسی روایی پرسشنامه ها, از متخصصین نظرخواهی گردید و برای اندازه گیری پایایی آن مقدار آلفای کرونباخ برابر با 826/0 به دست آمده است. جامعه آماری تحقیق, شامل کلیه کارشناسان و فعالان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات محدوده تحقیق برابر 100 نفر بوده و حجم نمونه با کمک فرمول کوکران, 79 نفر تعیین گردید. برای انتخاب پاسخگویان از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد فناوری اطلاعات وارتباطات به دلیل تأثیردر افزایش تولید و درآمد روستاییان به میزان 336/0، در بازاریابی برای تولیدات ومحصولات روستاییان به میزان 355/0، درنوآوری فرایند تولید وایجاد فرصت های شغلی جدید به میزان 306/0و درافزایش مهارت های شغلی روستاییان به میزان 502/0؛ برتوسعه اشتغال وکارآفرینی روستایی درمحدوده موردمطالعه (شهرستان نمین ) تأثیر مثبت و معناداری دارد.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
39 - 50
حوزه های تخصصی:
در بیشتر موارد پرداختن به آینده با اتکا به پیش بینی و تحلیل روندها، مشکلات بی شماری در اجرای برنامه ها به وجود آورده است. این مشکلات در برخی موارد ناشی از بی توجهی به تأثیرگذاری نیروهای پیشران و عوامل کلیدی مؤثر بر تسهیل حل مشکلات و چالش های آتی است. با توجه به اهمیت خاص تأمین مسکن برای اقشار آسیب پذیر جامعه شهری و لزوم برنامه ریزی نوین در جهت شناخت و مدیریت چالش های آینده، آینده پژوهی در این عرصه به یک ضرورت انکارناپذیر تبدیل شده است. در این راستا پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد نوین آینده پژوهی و اصول پارادایم هنجاری به بحث و بررسی در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز می پردازد. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز می باشد. بدین منظور برای شناسایی عوامل مؤثر بر وضعیت آینده سیستم از روش دلفی استفاده شد؛ که در نتیجه آن 59 عامل اولیه مؤثر بر وضعیت آینده سیستم شناسایی شدند. در ادامه برای استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار بر روند آینده سیستم، روش تحلیل تأثیرات متقاطع به وسیله نرم افزار MICMAC به کار گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سیستم مورد مطالعه، سیستمی ناپایدار بوده و در صفحه پراکنش متغیرها، پنج دسته از عوامل (عوامل تأثیرگذار، دووجهی، مستقل، تأثیرپذیر و تنظیمی) قابل شناسایی هستند. در نهایت نرم افزار MICMAC از مجموع 59 عامل اولیه، 13 عامل را به عنوان عوامل کلیدی مورد شناسایی قرار داد. این عوامل به عنوان بازیگران اصلی، نقش کلیدی در بهبود وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز ایفا می کنند.
نقش مرزبندی محله ها در انسجام و امتزاج اجتماعی آن (مطالعه موردی: مرز محله های مظفری و الغدیر شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
603 - 624
حوزه های تخصصی:
فصل مشترک یکی از مضامین مهم در مرزبندی محله هاست که اهمیت بسیاری در مباحث مربوط به انسجام دارد. مرز محله ها در گذشته به دلیل ساختاری هم پیوند با بافت پیرامون خود، از عوامل اصلی انسجام بوده است. مسئله پیش روی پژوهش حاضر، توسعه غیرمنسجم محله هاست که سبب جداسازی صرف از یکدیگر و پیدایش سلول های منفک شهری شده است. ضرورت این پژوهش به این دلیل است که روند موجود، نتیجه ای جز شکل گیری محله های بدون هم پیوندی با هم نخواهد داشت. هدف نیز بررسی مؤلفه های مرزبندی محله ها با رویکرد انسجام و تدوین معیارهایی در این زمینه است که با سنجش یکی از موارد انسجام، یعنی انسجام اجتماعی محله ها، به مقایسه کیفیت مذکور در مرز محله های الغدیر و مظفری، واقع در بافت جدید و تاریخی شهر کرمان پرداخته شده است. پژوهش حاضر کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای متون انجام شده و داده ها به کمک پیمایش میدانی و تهیه پرسشنامه گردآوری شده است (150n=). یافته ها نشان می دهد عوامل وضعیت دسترسی پذیری به مرز، کیفیت دسترسی پذیری به فضاهای تجمعی در مرز، کیفیت تعاملات اجتماعی، وضعیت پویایی و سرزندگی و قابلیت پیاده روی مرز، به ترتیب بیشترین سهم را در تعریف انسجام در مرز محله های مسکونی دارند. درنهایت اینکه محله تاریخی مظفری به دلیل داشتن حداکثر شاخص های امتزاج و هم پیوندی، بیشترین میزان انسجام را دارد.
تحلیل فضایی تأثیر ظرفیت های اقتصادی و کالبدی مناطق سه گانه شهر قزوین بر بروز تخلفات ساختمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
655 - 676
حوزه های تخصصی:
کنترل ساخت وسازهای شهری به منظور اداره بهینه شهر به کمک ضوابط ساخت وساز شهری صورت می گیرد، اما با وجود اقدامات گوناگون مدیریت شهری، سالانه موارد چشمگیری از تخلفات ساختمانی در شهرها گزارش می شود. درواقع می توان تخلفات ساختمانی را رعایت نکردن ضوابط و مقررات ساخت وساز شهری تعریف کرد که کیفیت زندگی در شهرها را تهدید می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط عوامل اقتصادی و کالبدی و تعداد و میزان تخلفات ساختمانی در شهر قزوین است تا با شناسایی عوامل تأثیرگذار بر هریک از انواع تخلفات ساختمانی شناخت بهتری از وضعیت موجود تخلفات ساختمانی حاصل شود و زمینه مناسب برای برنامه ریزی های آتی فراهم آید. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است که در آن برای بررسی تأثیر الگوهای فضایی حاکم بر شهر بر تخلفات از روش هم پوشانی وزن دار در نرم افزار GIS استفاده شده است. براساس نتایج، میان عوامل اقتصادی و کالبدی و تخلفات ساختمانی ارتباط معناداری وجود دارد. عوامل اقتصادی رابطه ای مستقیم با تعداد تخلف بنای مازاد بر مجوز و مجموع مساحت تخلف احداث مازاد بر سطح و تغییر کاربری دارد، اما رابطه آن با تعداد تخلف بنای بدون مجوز معکوس است. همچنین تعداد تخلفات احداث مازاد بر سطح و تغییر کاربری با عوامل کالبدی رابطه مستقیم و تعداد تخلف مازاد بر تراکم با عوامل کالبدی رابطه ای معکوس دارد؛ به طوری که هرچه تناسب کالبدی در یک منطقه بیشتر باشد، تعداد تخلف مازاد بر تراکم کمتر است.
تبیین رابطه تنوع منابع درآمدی و کیفیت زندگی خانوارهای روستایی مورد: دهستان گلمکان شهرستان چناران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین استراتژی های ارائه شده در چارچوب توسعه پایدار روستایی، رعایت اصل تنوع در منابع درآمدی خانوارهای روستایی است. بر این اساس هر خانوار مجموعه ای متنوع از منابع درآمدی در بخش کشاورزی و غیرکشاورزی را برای بقا و بهبود استانداردهای زندگی خود تعریف می نماید. از این رو تحقیق حاضر به تبیین رابطه تنوع منابع درآمدی و کیفیت زندگی خانوارهای روستایی می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل خانوارهای روستایی است. حجم نمونه 258 خانوار در 15 روستا در دهستان گلمکان شهرستان چناران بوده است. متغیر مستقل «تنوع منابع درآمدی» است که به تفکیک بخش های کشاورزی و غیرکشاورزی به کمک 14 شاخص و متغیر وابسته «کیفیت زندگی خانوارهای روستایی» است که در سه بعد اجتماعی، اقتصادی، محیطی-کالبدی به کمک 48 شاخص کمی گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی 65.72% و پایایی آن با 83/0 مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد تنوع منابع درآمدی موجب بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی گردیده است. به طوری که میانگین کیفیت زندگی در خانوارهای دارای منابع درآمدی غیرمتنوع با 2.94، در خانوارهای دارای منابع درآمدی نیمه متنوع با 3.18 و در خانوارهای دارای منابع درآمدی متنوع با 3.45 بوده است (sig<0.05) . همچنین بررسی ها نشان می دهد تنوع فعالیت های کشاورزی به طور معناداری در بهبود کیفیت زندگی خانوارها موثر بوده است اما از آنجا که تنوع منابع درآمدی غیرکشاورزی با توجه به اینکه عمدتا مربوط به کارگری با سطح دستمزد پائین بوده است، نتوانسته بر بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی موثر واقع گردد.
بررسی میزان گسترش محدوده فیزیکی روستاها و عوامل مرتبط با آن (مطالعه موردی شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نمودهای عمده تغییرات کاربری اراضی گسترش عرصه های ساخت وساز است. افزایش وسعت شهرها در تحقیقات متعددی موردتوجه قرار گرفته، اما تغییرات وسعت روستاها و موضوعات مرتبط با آن مورد توجه کافی قرار نگرفته است. بررسی تغییرات وسعت محدوده فیزیکی - کالبدی 106 روستای شهرستان همدان در محدوده زمانی سال 1375 تا 1395 نشان دهده 25 درصد افزایش است. باوجودی که جمعیت اغلب روستاها طی دوره مورد بررسی روبه کاهش بوده، اما وسعت اکثر روستاها افزایش یافته است. این تغییرات در رابطه با سه گروه عوامل، شامل عوامل جغرافیای طبیعی، عوامل انسانی و عوامل فضایی بررسی شده است. تغییرات وسعت روستاها بیش از همه تحت تأثیر عوامل فضایی قرار داشته است. این عوامل فضایی در واقع فاصله از شهر همدان، به عنوان شهری دارای الگوی نخست شهری شدید در منطقه است. فاصله از بزرگراه ها و جاده های اصلی نیز در قالب ارتباط با شهر و سیستم شهری کشور و ساختار اقتصادسیاسی کشور قابل بررسی است.
رفتار مداخله گران فرا منطقه ای در ژئوپلیتیک فرهنگی ایران و آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ذاتاً موجودی ژئوپلیتیکی است و دغدغه اصلی همه انسان ها در شکل فردی و جمعی تعیین حریم و قلمروسازی است، در طول تاریخ همواره یکی از شاخصه های اصلی اقتدار بین المللی کشورها بهره مندی از روابط مستحکم فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با سایر ملل جهان بوده و در این راستا گسترش روابط فرهنگی بر اساس توانایی ها و فرصت های ناشی از ژئوپلیتیک فرهنگی از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است. هدف این مقاله تحلیل رفتار مداخله گران فرا منطقه ای در ژئوپلیتیک فرهنگی ایران و آذربایجان است. سوال اصلی مقاله این است که چرا مداخله گران فرا منطقه ای در ژئوپلیتیک فرهنگی ایران و آذربایجان به دنبال کسب جایگاه هستند؟ فرضیه ای را که در این مقاله برای پاسخ گویی به سوال اصلی فوق در صدد تحلیل آن هستیم این است که ایران و آذربایجان دارای قلمرو ژئوپلیتیک فرهنگی هم پوشانی هستند که به دلیل وجود فرهنگ مشترک به سرعت معنای سیاسی یافته و مداخله گران از آن به عنوان ابزار اعمال قدرت و فشار بر رقبای خود استفاده می نمایند. این مقاله با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بیان موقعیت ژئوپلیتیک کشورهای ایران و آذربایجان و معرفی بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای فعال در آن اختصاص یافته است سپس مؤلفه های جغرافیای فرهنگی که بار سیاسی یافته و به لحاظ برداشت بازیگران از منافع و کدهای ژئوپلیتیکی آن ها به طور مستقیم و غیرمستقیم بر روابط فی مابین و حوزه ژئوپلیتیک فرهنگی ایران و آذربایجان تأثیرگذار بوده اند بیان می گردد.
تحلیل جغرافیایی ژئواکونومی جمهوری اسلامی ایران در معادلات جدید منطقه جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقاضای بیش از پیش انرژی از سوی کشورهای صنعتی و تلاش برای دسترسی به انرژی در رقابت های اقتصادی بین الملل، باعث توجه ویژه به مناطق انرژی خیز و تغییر دیدگاه های ژئوپلیتیکی نسبت به این مناطق شده است. هدف از این پژوهش، تحلیل و بررسی ژئواکونومی ج.ا.ایران در معادلات جنوب غرب آسیا است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده که با مراجعه به منابع کتابخانه ای و سایت های معتبر نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام گردیده است. کشور ج.ا.ایران به لحاظ قرار گرفتن بین دو حوزه مهم دریای کاسپین و خلیج فارس و دارا بودن منابع سرشار انرژی نفت و گاز و سایر ذخایر زیر زمینی و قابلیت های اقتصادی دیگر، در قلمروهای ژئواکونومی جدید، دارای نقش بی بدیل به ویژه در منطقه جنوب غرب آسیا و خلیج فارس است اما از رهبری ژئوپلیتیکی منطقه و قدرت تأثیرگذاری بر سیاست های انتقال انرژی برخوردار نیست.
چارچوبی برای تدوین الگوی تاب آوری بوم شناسانه شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
109 - 126
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان پیچیده ترین ساخته دست بشر با ریسک های گسترده ای (هم به دلیل وجود دامنه وسیعی از مخاطرات و تغییرات و هم به علت آسیب پذیری های چندگانه شان) روبه رو هستند. بنابراین پرداختن به رویکردهای نوین مواجهه با اختلالات و بلایا ضروری می نماید. از آنجا که در حال حاضر دیدگاه غالب از تمرکز صرف بر مبنای آسیب پذیری و مقاوم سازی به افزایش تاب آوری در برابر اختلالات تغییر پیدا کرده، این مقاله در صدد است که با مطرح کردن بحث تاب آوری در حوزه شهرسازی با تدوین الگویی منسجم بتواند به ارتقای توانایی شهرها به عنوان نظام های پویا و خود سازمانده در مقابله با اختلالات به ویژه بحران های زیست محیطی بپردازد. در این راستا هدف مقاله حاضر، تحلیل و تعیین مؤلفه های تأثیرگذار بر تاب آوری بوم شناسانه براساس تفکر بوم شناسی شهری، دستیابی به معیارها و ایجاد الگویی برای ارتقای تاب آوری بوم شناسانه شهرهاست. روش تحقیق در این مقاله کیفی است و به منظور شناخت و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و ابزار تحلیلی شبکه مضامین و تحلیل مقایسه ای بهره گرفته شده است. بر مبنای تحلیل کیفی انجام شده، مجموعه ای از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تاب آوری به عنوان مقولات اصلی شکل دهنده الگوی پیشنهادی تاب آوری بوم شناسانه شهر در قالب شش زمینه اصلی (ساختار طبیعی، عملکردها و فرآیندهای بوم ساخت، عملکردها و فرآیندهای اجتماعی_اقتصادی، شکل شهر، نهادها و دانش و آگاهی) تبیین شده اند. نتایج مقاله نشان می دهد که تاب آوری بوم شناسانه شهرها بر مبنای دانش بوم شناسی شهری، تحت تأثیر برهمکنش های پویا میان فرآیندهای اجتماعی_اقتصادی و زیستی_فیزیکی قرار دارد که الگوی تدوین شده و معیارهای تنظیم شده در این مقاله، امکان ارتقای تاب آوری شهرها را میسر می سازد. الگوی پیشنهادی راهنمای کلی برای برنامه ریزان، طراحان و مدیران شهری در راستای دستیابی به تاب آوری بوم شناسانه در شهرهاست. همچنین با توجه به یکپارچه سازی مقولات تأثیرگذار بر تاب آوری، خلأ شناسایی شده ناشی از عدم وجود چارچوبی منسجم در خصوص بعد بوم شناسانه تاب آوری را نیز پوشش می دهد.
تحلیلی بر عوامل مؤثر در رقابت پذیری شهری بر پایه روش سناریونویسی (مورد شناسی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی شهرها برای حفظ موقعیت رقابتی شان در منطقه ای خاص با هدف بهبود کیفیت زندگی، از مسائل عمده آن ها برای توسعه است. هدف از رقابت پذیری شهری، ایجاد شرایط و چارچوبی است که در آن، هم بنگاه ها و هم جامعه بتوانند در یک زمان رقابت پذیر بوده و به تبع آن در جامعه رونق و کامیابی ایجاد کنند. تحقیق حاضر تلاش دارد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در رقابت پذیری شهر تبریز پرداخته و جایگاه هر یک از مؤلفه ها و شاخص های رقابت پذیری شهری را مشخص کند؛ بنابراین دو سطح از محیط شهری شاملِ عوامل محیط خارجی و محیط داخلی مؤثر بر رقابت پذیری شهر تبریز شناسایی شد. به منظور شناسایی عوامل خارجی با استفاده از تحلیل PESTLE، فرصت هاو تهدیدها در شش حوزه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تکنولوژیکی، قانونی و محیطی و برای شناسایی عوامل داخلی نیز با مطالعه نظرات محققان مختلف در چهار دسته عوامل انسانی، سازمانی، فیزیکی و اقتصادی گروه بندی شدند؛ سپس با به کارگیری تکنیک دلفی و اخذ آرای 15 نفر خبره، زیرمؤلفه های عوامل خارجی و داخلی شناسایی شدند. پس از تبیین مؤلفه ها، به رتبه بندی و استخراج ماتریس تأثیرگذاری عوامل بر یکدیگر با استفاده از نرم افزار میک مک پرداخته شد و حالت های باورکردنی در رقابت پذیری شهر تبریز با رویکرد آینده نگاری تدوین شد. برای شناسایی حالت های محتمل از میان آینده های باورکردنی، از مشارکت 40 نفر از دانش آموختگان و مدیران اجرایی از طریق امتیازدهی بر اساس طیف لیکرت استفاده شد و 28 حالت محتمل به دست آمد. نتایج نشان می دهد، از بین چهار سناریوی وضعیت های «مطلوب»، «بهبود»، «هشدار» و «بحران»، سناریوی وضعیت «بهبود» با امتیاز 62.8 با شرایط رقابت پذیری شهر تبریز تناسب بیشتری دارد. در این سناریو توجه به تحقیق و توسعه و پیوند آن با بخش های اقتصادی، وجود امنیت نسبتاً پایدار برای افزایش جذب کارگران ماهر، ایجاد تغییرات در اقتصاد منطقه به واسطه فعالیت صنعتی و فعال شدن چند شهرک صنعتی در ناحیه شهری، تشویق، حمایت و تسهیل بسترهای کارآفرینی توسط دولت و افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی با تمرکز بر شهر از موارد مدنظر است.
عوامل موثر بر بهبود زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی مورد: شهرستان هندیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف عوامل موثر بر بهبود زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان هندیجان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه خانوارهای روستایی شهرستان هندیجان واقع در استان خوزستان می باشد که تعداد کل آن ها 1906 خانوار است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 230 نفر از آن ها به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و ورایی سازه بررسی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 19 و Lisrel 8.54 و برای نشان داده محدوده جغرافیایی مطالعه از Arc GIS10.5 استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین عامل های حمایتی، حرفه ای و مهارتی، برنامه ریزی و سیاست گذاری، مدیریت مزرعه، تشکیلاتی و اجتماعی با سطح زیست پذیری خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که عامل های تاثیرگذار با ضریب تبیین 81 درصد ( γ= 0.90, t=19.39 ).اثر مثبت و معنی داری بر زیست پذیری خانوارهای مورد بررسی داشته است.
تطبیق اجزای ساخت معنا با ساخت کالبد در مجموعه تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
109 - 125
حوزه های تخصصی:
ساخت، کل متشکل از واحدهای تقسیم، رابط ها، مفاصل و مرزهاست که با گشتارهایی، حول انتظام دهنده هایی در تبعیت از اصولی شکل می گیرند. چنین ساختی واجد معنایی است. معنا، ذهنیتی است که از واژه، جمله، پاراگراف یا متن برای خواننده مستفاد می شود. پژوهش ساخت معنا، در زمینه شهر می تواند در ابعاد مختلف آن انجام گیرد. از آنجا که بعد کالبد، محسوس، باثبات و عینی ترین بُعد شهر است، پژوهش ساخت معنا در ساخت کالبد شهر انجام شده است. مجموعه تاریخی شهر یزد از ارزشمندترین مجموعه هایی است که به عنوان یک متن در کتابِ شهرِ یزد قابل پیگیری است. این متن همواره، متنی بامعنا بوده ولی مداخلات انجام شده در مجموعه گاهی سبب از دست رفتن معانی مترتب بر آن شده است. در این پژوهش،"ساخت"، "معنا" و "کالبد"، مفاهیمی هستند که در ابتدا، مرور و مدل های نظری آنها ساخته و ارائه شدند. سپس با مدل های یاد شده، ساخت معنا و ساخت کالبد مجموعه یاد شده با روش های توصیفی، پیمایشی و نسبت ساخت معنا و ساخت کالبد با روش تطبیقی پژوهش شدند. تطبیق و تناظر ساخت معنا با ساخت کالبد در مراتب کلان، میانه و خُرد، اشتراک شکل دهنده ها (اصول) و اجزای تشکیل دهنده آنها از دستاوردهای این پژوهش هستند. استفاده از مدل های ارائه شده در موارد مشابه توصیه می شود.
عوامل مؤثر بر ناپایداری الگوی کشت در ناحیه لنجانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات الگوی کشت، فرآیندهای پویای فضایی هستند که از مؤلفه های بسیاری تأثیر می پذیرد. شناخت این مؤلفه های تأثیرگذار، بازگوکننده ی ع واملی است که برای انتخ اب ن وع کشت موردتوجه کشاورزان قرار می گی رد که خود باعث درک بهتر چرایی رفتار آ ن ها خواهد شد و می تواند م ورد اس تفاده مس ئولان و سیاستگذاران بخش کشاورزی به منظور معرفی محصولات و نوآوری های جدید ب ه کش اورزان و هدایت تصمیمات آن ها به سوی تنظیم الگوی کشت بهینه قرار گیرد. در این مقاله ضمن بررسی عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر انتخاب الگوی کشت در نواحی روستایی لنجانات و چگونگی ارتباط این عوامل در ایجاد ناپایداری الگوی کشت در این ناحیه، به بررسی پیامدهای ایجاد شده بر اثر این ناپایداری با استفاده از روش کیفی پرداخته شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، بهره برداران کشاورز ساکن در محدوده 10کیلومتری در دو طرف رودخانه زاینده رود در ناحیه لنجانات (بلوک لنجان) هستند. از بین آن ها، با استفاده از نمونه گیری نظری، 25 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. دراین پژوهش از فنون مشاهده، مصاحبه های عمیق و بحث گروهی متمرکز برای جمع آوری اطلاعات و از روش نظریه ی زمینه ای برای تحلیل اطلاعات استفاده شد. ناپایداری الگوی کشت، تک عاملی نبوده، بلکه متأثر از عوامل مختلفی است که ماهیت طبیعی – اکولوژیک، اجتماعی – اقتصادی، زیرساختی و نهادی دارند. در بین این عوامل، وجود و بروز تنش های محیطی و ضعف نقش پذیری مؤثر دولت عواملی هستند که از نگاه جامعه محلی از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. ناپایداری الگوی کشت متأثر از این عوامل، ناحیه لنجانات را با پیامدهایی چون تغییر و تخریب اراضی زراعی، تضعیف نظام اقتصادی کشاورزان و در نهایت افزایش مهاجرفرستی و زوال روستایی روبرو ساخته است.