انسان ذاتاً موجودی ژئوپلیتیکی است و دغدغه اصلی همه انسان ها در شکل فردی و جمعی تعیین حریم و قلمروسازی است، در طول تاریخ همواره یکی از شاخصه های اصلی اقتدار بین المللی کشورها بهره مندی از روابط مستحکم فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با سایر ملل جهان بوده و در این راستا گسترش روابط فرهنگی بر اساس توانایی ها و فرصت های ناشی از ژئوپلیتیک فرهنگی از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است. هدف این مقاله تحلیل رفتار مداخله گران فرا منطقه ای در ژئوپلیتیک فرهنگی ایران و آذربایجان است. سوال اصلی مقاله این است که چرا مداخله گران فرا منطقه ای در ژئوپلیتیک فرهنگی ایران و آذربایجان به دنبال کسب جایگاه هستند؟ فرضیه ای را که در این مقاله برای پاسخ گویی به سوال اصلی فوق در صدد تحلیل آن هستیم این است که ایران و آذربایجان دارای قلمرو ژئوپلیتیک فرهنگی هم پوشانی هستند که به دلیل وجود فرهنگ مشترک به سرعت معنای سیاسی یافته و مداخله گران از آن به عنوان ابزار اعمال قدرت و فشار بر رقبای خود استفاده می نمایند. این مقاله با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بیان موقعیت ژئوپلیتیک کشورهای ایران و آذربایجان و معرفی بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای فعال در آن اختصاص یافته است سپس مؤلفه های جغرافیای فرهنگی که بار سیاسی یافته و به لحاظ برداشت بازیگران از منافع و کدهای ژئوپلیتیکی آن ها به طور مستقیم و غیرمستقیم بر روابط فی مابین و حوزه ژئوپلیتیک فرهنگی ایران و آذربایجان تأثیرگذار بوده اند بیان می گردد.