فصل مشترک یکی از مضامین مهم در مرزبندی محله هاست که اهمیت بسیاری در مباحث مربوط به انسجام دارد. مرز محله ها در گذشته به دلیل ساختاری هم پیوند با بافت پیرامون خود، از عوامل اصلی انسجام بوده است. مسئله پیش روی پژوهش حاضر، توسعه غیرمنسجم محله هاست که سبب جداسازی صرف از یکدیگر و پیدایش سلول های منفک شهری شده است. ضرورت این پژوهش به این دلیل است که روند موجود، نتیجه ای جز شکل گیری محله های بدون هم پیوندی با هم نخواهد داشت. هدف نیز بررسی مؤلفه های مرزبندی محله ها با رویکرد انسجام و تدوین معیارهایی در این زمینه است که با سنجش یکی از موارد انسجام، یعنی انسجام اجتماعی محله ها، به مقایسه کیفیت مذکور در مرز محله های الغدیر و مظفری، واقع در بافت جدید و تاریخی شهر کرمان پرداخته شده است. پژوهش حاضر کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای متون انجام شده و داده ها به کمک پیمایش میدانی و تهیه پرسشنامه گردآوری شده است (150n=). یافته ها نشان می دهد عوامل وضعیت دسترسی پذیری به مرز، کیفیت دسترسی پذیری به فضاهای تجمعی در مرز، کیفیت تعاملات اجتماعی، وضعیت پویایی و سرزندگی و قابلیت پیاده روی مرز، به ترتیب بیشترین سهم را در تعریف انسجام در مرز محله های مسکونی دارند. درنهایت اینکه محله تاریخی مظفری به دلیل داشتن حداکثر شاخص های امتزاج و هم پیوندی، بیشترین میزان انسجام را دارد.