فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
نیاز روزافزون به شناخت پارامترهای هواشناسی در ناحیه گذار وردایست باعث شد تا تغییرات زمانی دما و ارتفاع این لایه طی دو دهه گذشته (2022-2002) با استفاده از داده های بازتحلیل شده AIRS/MODIS در ایران بررسی شود. همچنین رابطه بین تغییرات ویژگی های وردایست و تغییر اقلیم دمای سطحی و بارش ایران با استفاده از داده های بارش روزانه GPCP(2022-2000) و داده های حداقل، حداکثر و میانگین دمای روزانه مدل MERRA-2 (2022-1980) مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا برای بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و برای تحلیل روند میانگین منطقه ای روزانه و ماهانه داده ها از آزمون های سری زمانی فصلی کندال و من-کندال دنباله ای استفاده گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای دما و ارتفاع وردایست در محدوده ایران به میزان 93/0- با یکدیگر همبستگی معکوس (85/0=R2) دارند. از سوی دیگر، متغیر میانگین منطقه ای روزانه ی ارتفاع وردایست با متغیرهای دمای روزانه سطح زمین(با ضرایب بیش از 8/0) همبستگی مثبت و معناداری دارد. همچنین مقادیر R2 بالاتر از 6/0 حکایت از همبستگی کاملاً معنادار داده های مجموع بارش ماهانه با تغییرات میانگین ماهانه دما و ارتفاع وردایست داشته است. از این چشمگیرتر همبستگی نوسانات بارش فصول بهار و پاییز با تغییرات دما و ارتفاع وردایست می باشد که می تواند امکان پیش بینی نوسان بارش کشور ایران را با پایش ویژگی های وردایست فراهم سازد. تحلیل سری های زمانی متغیرهای تحقیق با استفاده از آزمون های کندال فصلی و دنباله ای نشان داد که متغیر ارتفاع وردایست و متغیرهای دمای سطح زمین به ترتیب با مقادیر آماره(τ)؛ 18/0، 22/0، 27/0 و 32/0 روندهای افزایشی کاملاً معناداری را به نمایش گذاشته اند. این مهم تأییدکننده تغییرات اقلیمی چشمگیر دما و بارش ایران طی چند دهه اخیر می باشد. در نهایت با معرفی ارتفاع وردایست به عنوان یک شاخص تغییر اقلیم در محدوده کشور ایران بر لزوم تحقیقات بیشتر در این زمینه تأکید می گردد.
تبیین ضرورتهای نظام باغشهری در طرح های برنامه ریزی شهری ایران
منبع:
اکولوژی سرزمین سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲
151 - 161
حوزه های تخصصی:
جنبش باغشهر در دورانی پدیدار گشت که سوء استفاده انسان از طبیعت و محیط طبیعی بطور فزاینده ای در دستور کار سیاسی اصلاح طلبان غربی قرار گرفت که مشتاق تمدن و پیشرفت بودند. باغشهر می توانست این آثار زیانبار سرمایه داری صنعتی را کاهش دهد و ملزومات ضروری برای زندگی سالم را مخصوصا برای کارگران شهری فراهم کند. هاوارد باور داشت، باغشهر می تواند سلامت اجتماعی ، فرهنگی و همچنین جسمی طبقه کارگر شهری را با فراهم آوردن فضاهای از پیش طراحی شده برای زندگی و روابط نزدیکتر با طبیعت ، بهبود بخشد . هاوارد در جستجوی راه حل های برنامه ریزی برای مسائل پیچیده شهری بود که ناشی از رشد پیش بینی شده و توقف ناپذیر شهرهاست . لذا هدف از این تحقیق اینست که با تجزیه و تحلیل نظریه باغشهر هاوارد از آن برای مقابله با مسائل شهری معاصر الهام بگیریم. این تحقیق از نظر ماهیت از نوع پژوهشهای آمیخته کیفی-کمی و پیمایشی با رویکرد اکتشافی بوده و از نظر هدف از نوع کاربردی است . جامعه آماری نیز کارشناسان اداره راه و شهرسازی و جهاد کشاورزی در شهر زنجان و اساتید برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز بودند که براساس روش گلوله برفی 30 نفر انتخاب شدند. یافته ها حکایت از پیامدهای معماری مدرن در عدم توجه به فضاهای باز و حذف حیاط بود که از دهه 1980 بالکن جایگزین آن گردیده بود . این پیامدها ، بوضوع نتایج خود را در تغییر کاربری اراضی کشاورزی به شکل خانه باغ( باغشهر) نشان داده است. نتیجه تحقیق در پی آن است تا با بهره گیری از بینش شکل گیری جنبش باغشهر ، به تبیین چالشهای عدم توجه به نظام باغشهری در نظام برنامه ریزی شهری ایران بپردازد. توجه به استانداردهای فضاهای باز و نیمه باز و فضاهای سبز شهری از پیشنهادات این پژوهش می باشد.
تبیین روابط علی- معلولی و اولویت بندی مؤلفه های هویت مکانی با استفاده از مدل ترکیبی DANP (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییرات عمیق و گسترده در جوامع کنونی و گذار از دوران سنتی به دوران مدرن و پستمدرن، هویت ثابتمدار و پیشساخته قدیم به امری پویا و برساخته که مدام در حال بازیابی است؛ تبدیل شده است که تحت تأثیر شبکه پیچیده ای از روابط علی و معلولی در زمینه های مختلف کالبدی، کارکردی، اجتماعی، معنایی و طبیعی قرار دارد. این مسئله در بعد مکانی هویت و به ویژه در بافتهای تاریخی به سبب تغییرات شدید اقتصادی و کالبدی اهمیت مضاعفی دارد چراکه این بافتها در حقیقت مهم ترین عنصر هویتی شهرها محسوب می شوند. بدین ترتیب بافت تاریخی شهر تهران به علت اهمیت مضاعف مولفههای اقتصاد سیاسی که موجب به حاشیه راندن عوامل فرهنگی و هویتی است؛ مورد بررسی قرار میگیرد.بر این اساس هدف این پژوهش تعیین روابط علی- معلولی و اولویت بندی مؤلفه های هویت مکانی است. به منظور تحقق این هدف ابتدا با استفاده پرسشنامه خبرگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و متوالی و حجم نمونه 19 نفر، بر مبنای منطق مدل دیماتل در قالب یک ماتریس 32*32 روابط بین متغیرها تعیین می گردد و در ادامه با استفاده از مدل ترکیبی دیماتل و فرایند تحلیل شبکه اهمیت هر یک از آن ها مشخص می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که معیار «اجتماعی» دارای بالاترین درجه اهمیت می باشد و پس ازآن معیارهای «معنایی» و «کالبدی» قرار دارند همچنین شاخص های «میزان سازگاری فضا با اقلیم»، «میزان خاطره انگیزی فضا»، «میزان جذابیت بصری»، «میزان وقوع رویدادهای خاص و منحصربه فرد» در مکان دارای بالاترین درجه اهمیت در شبکه بوده اند.با توجه به خروجی های مدل می توان این مدل ترکیبی را ابزاری مناسب جهت تحلیل مولفه های هویت مکانی دانست.
سیستم های حمل ونقل عمومی در مسیر پایداری: ارزیابی موانع و چالش ها (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از دیدگاه زیست محیطی رایج ترین دلیل برای توسعه سیستم های حمل ونقل عمومی پایدار، کاهش استفاده از اتومبیل و ازدحام ترافیک می باشد، که در نتیجه منجر به بهبود کیفیت محیط می گردد.هدف: تحقق پایداری زیست محیطی در سیستم های حمل ونقل عمومی نیازمند شناسایی چالش ها و موانع آن است که در این مطالعه مورد توجه قرار گرفته است.روش شناسی تحقیق: رویکرد روش شناختی پژوهش از نوع کیفی مبتنی بر گراندد تئوری است و داده های مورد نیاز، از دو منبع اصلی بدست آمد که شامل مصاحبه های بارگذاری شده در فضای نت توسط مدیران بخش حمل ونقل و ترافیک شهر تهران و انجام مصاحبه با خبرگان و اساتید داتشگاه بود. نتایج با استفاده از روش گراندد تئوری و آزمون مقایسه میانگین تحلیل گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه این پژوهش، کلانشهر تهران می باشد.یافته ها: نتایج بدست آمده در مجموع، 59 چالش را در قالب سه حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی، سرمایه گذاری و تأمین مالی و حوزه اجتماعی و رفتاری نشان داد که در 10 قلمرو عمده و در قالب یک مدل پارادایمی دسته بندی گردیدند. همچنین تلفات ناشی از تصادفات جاده ای و تشدید انتشار آلاینده ها، به عنوان مهمترین پیامد این چالش ها شناسایی شدند. نتایج: مدیریت شهری تهران ابتدا بایستی بر رفع موانع مرتبط با حوزه سیاست گذاری و سپس حوزه سرمایه گذاری تمرکز نماید تا حرکت به سمت توسعه حمل ونقل سازگار با محیط زیست آغاز شود. همچنین بهبود شرایط علّی و شرایط زمینه ای می تواند حمل ونقل عمومی تهران را در بلندمدت به سمت پایداری زیست محیطی سوق دهد. اما در کوتاه مدت و میان مدت بهبود شرایط میانجی و شرایط راهبردی می تواند موثر واقع شود که نتیجه تمام این فرایندها، بهبود شرایط پیامدی و ارتقای کیفیت سیستم حمل ونقل عمومی کلانشهر تهران می باشد.
تحلیلی بر نقش سرمایه اجتماعی در ظرفیت سازی برند شیراز فضای شهری (مطالعه موردی: منطقه 2 شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سرمایه اجتماعی شامل جنبه هایی از ساختار اجتماعی است که کنش جمعی را تسهیل کرده و منابعی را جهت دستیابی مردم به اهدافشان در اختیار می گذارد. جیمز کلمن معتقد است که طرح سرمایه اجتماعی به عنوان منبعی برای کنش، یکی از راه های وارد کردن ساختار اجتماعی در پارادایم کنش عقلانی است. برندسازی شهری بازنمایی این کنش در پهنه کنشگران اقتصاد فرهنگی شهر است که پیامد جمعی و ضرورتِ برخاسته از پیچیدگی های ناشی از میدانِ جهانی شدن و سرمایه داری مالی و سینمای هالیوود است.هدف پژوهش: تبیین کلی و فهم نظری سرمایه اجتماعی و برندسازی شهری، تبیین و استدلال نقش سرمایه و شبکه های اجتماعی در ظرفیت سازی تولید برند شهری، سنجش میزان سرمایه اجتماعی در مقیاس خیابان، محله و کل شهر با تمرکز در منطقه 2 شهرداری شیراز، سنجش تاثیر سرمایه اجتماعی چند سطحی بر ظرفیت سازی برند شیراز.روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. مقیاس سه سطحی خیابان، محله و کل محدوده شهری منظقه 2 شهرداری جهت سنجش سرمایه اجتماعی مورد توجه بوده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: منطقه 2 شهرداری یکی از مناطق هشت گانه شهرداری شیراز می باشد که در جنوب و غرب بافت تاریخی قرار گرفته و در امتداد محورهای مدرس و ابوذر غفاری تا محدوده غربی فرودگاه شیراز امتداد یافته است. مساحت آن بالغ بر 1680 هکتار می باشد و در حال حاضر 178000 نفر جمعیت دارد.یافته ها: شیراز، شهرِ شعر حافظ است. بازنمایی روح جمعی در ادبیات شعر شهری و عاشقانه حافظ، پیشا- برندسازی شهری شیراز است. این مقاله به دنبال آفرینش های شهری و ظرفیت سازی همانند تجارت و برند از رهگذر بازتولید سرمایه اجتماعی در منطقه 2 شهرداری شیراز است.نتیجه گیری: حاکی از آن است "بازتولید ساختاری و ظرفیت سازی برند شیراز " در بستر تعاملی با نهاد سرمایه اجتماعی مردم قرار دارد.
نقشه راه پیشنهادی برای تلفیق Digital Twin و NSDI در راستای پیشبرد نیازهای مکانی آمایش سرزمین و توسعه پایدار در ایران - مورد مطالعاتی: SDI ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
121 - 141
حوزه های تخصصی:
بی شک انگیزه ی اصلی تمام برنامه ریزی ها رسیدن به توسعه پایدار، تعادل منطقه ای، توزیع مناسب فعالیت ها و استفاده حداکثر از قابلیت های محیطی در فرایند توسعه مناطق می باشد. مهمترین ابزار برنامه ریزی در توسعه پایدار و آمایش سرزمین، اطلاعات مکانی است و مدیریت اطلاعات مکانی از درگاه زیرساخت ملی اطلاعات مکانی و با بهره گیری از فناوری های پیشرفته، به بالاترین سطح بهره وری خواهد رسید. اقدام در جهت به روز رسانی روش ها، ابزارها و قالب های مدیریت اطلاعات مکانی، رسالت مهمی بنظر می رسد. بگونه ای که مدیران در فرآیند تصمیم سازی، بتوانند از اطلاعات مکانی بهره برده و در مسیر پیشبرد اهداف توسعه پایدار، قدم بردارند. این پژوهش بر پایه مطالعه روش ها و فناوری های روز در مدیریت جامع اطلاعات مکانی سه حوزه پیشرو جهان شامل ایالات متحده آمریکا- استرالیا و اتحادیه اروپا بنا شده است. زمینه های مطالعاتی شامل رویکرد سیاسی و اقتصادی حاکمیت- فناوری های نوین- معماری و ساختار و نهایتاً قوانین و محدودیت ها می باشد. هدف این تحقیق، تهیه نقشه راه برازش وضعیت موجود در مدیریت اطلاعات مکانی کشور با وضعیت مطلوب و دستیابی به توسعه مکان محور از سریع ترین مسیر ممکن است. نتایج این تحقیق نشان می دهند که بازطراحی سیستم زیرساخت اطلاعات مکانی کشور با رویکرد تکاملی، نیازمند سرمایه گذاری و تلاش جدی کلیه دست اندرکاران این حوزه می باشد و با تهیه نقشه راه عملیاتی و حرکت زمان بندی شده در این راستا و همچنین، بومی سازی دستورالعمل های موجود، می توان به فناوری های روز و معماری بهینه دست یافت واز نتایج آن که تحقق توسعه پایدار و عدالت منطقه ای و بازگشت چندین برابر سرمایه است، بهره مند شد.
ارزیابی آسیب پذیری مناطق شهری در معرض بلایای طبیعی - سیل و زلزله با استفاده از روش IHWP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
153 - 170
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر رشد بی رویه جمعیت و خسارت های فراوان ناشی از مخاطرات طبیعی و انسانی به کالبد و محیط شهرها موجب شده است تا موضوع ارزیابی آسیب پذیری به یکی از اهداف مهم مطالعه شهرها تبدیل شود. یکى از موضوعاتى که بیشتر شهرهاى جهان با آن دست به گریبان هستند، حوادث طبیعى است که طى قرن گذشته شمار آن ها همواره رو به افزایش بوده و تلفات انسانی و کالبدی زیادی را متوجه شهرها نموده است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی آسیب پذیری منطقه یک شهرداری تهران در برابر خطر سیل و زلزله می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق نیز توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات نیز شامل مطالعات اسنادی، مشاهدات میدانی و پرسشنامه است. در تحقیق حاضر با استفاده از شاخص های شناسایی شده به ارزیابی آسیب پذیری منطقه یک شهرداری تهران در برابر سیل و زلزله با استفاده از روش IHWP پرداخته شد که نتایج تحقیق نشان می دهد از کل منطقه یک شهرداری تهران، 14/95 درصد آسیب پذیری خیلی کم، 23/28 درصد آسیب پذیری کم، 27/03 درصد آسیب پذیری متوسط، 23/59 آسیب پذیری زیاد و 11/14درصد آسیب پذیری خیلی بالایی را به خود اختصاص داده اند و مرکز و غرب منطقه از آسیب پذیری بیشتری برخوردار است و از غرب به شرق از میزان آسیب پذیری کاسته می شود. در پایان نیز راهکارهای کاهش آسیب پذیری ارائه شد.
بررسی میزان فرسایش خاک و تولید رسوب با استفاده از مدل) RUSLE )و روش پسیاک اصلاح شده (مطالعه موردی: حوضه آبریز کال اسماعیل دره شهرستان شاهرود استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
147 - 165
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین منابع طبیعی هر کشوری خاک است. خاک یک منبع زنده، پویا، تجدید پذیر در طول عمر انسان است که برای تولید غذا و همچنین توازن اکوسیستم ها ضروری و حیاتی به نظر می رسد. منابع آب و خاک از نظر اقتصادی و اکولوژی به عنوان ارکان اصلی منابع طبیعی و توسعه فعالیت های کشاورزی شناخته شده و در واقع منشا تولید مایحتاج اولیه بشر و تامین کننده نیازهای طبیعی گیاهان و موجودات زنده دراکوسیستم می باشد. بنابراین در حوضه های آبریز نیاز به بررسی و کنترل فرسایش رسوب وجود دارد. و برای حفاظت از هدر رفت رسوب باید تمهبدات ویزه ای متناسب با هر حوضه اتخاذ شود.در حوضه کال اسماعیل دره با استفاده مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی، تصاویر هوایی و نقشه های GIS، فاکتور-های مدلی جهانی تجدید نظر شده فرسایش خاک(RUSLE) شامل: فرسایش پذیری باران، فرسایش پذیری خاک، طول شیب، درجه شیب، پوشش گیاهی مورد ارزیابی قرار گرفت وهمچنین عوامل 9 گانه مدل پسیاک محاسبه شد.باستفاده از نقشه های GIS و فرمول های مربوطه در مدل جهانی تجدید نظر شده فرسایش خاک، میزان فرسایش رسوب در منطقه مورد مطالعه 17.197 تن در هکتار برآورد شده و براساس مدل پسیاک نیز میزان برداشت رسوب 3.54 تن در هکتار محاسبه گردید. بنابراین از نظر شدت رسوب دهی، منطقه درکلاسI و دارای فرسایش خیلی کم می باشد.
تحلیلی بر تاثیرات آینده جغرافیای رفتاری بر بیماری های واگیردار و کووید 19 با رویکرد ساختاری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش موفقیت آمیز یک بیماری عفونی که از فردی به فرد دیگر منتقل می شود به عوامل زیادی وابسته است. درک رفتار بشر از دیرباز به عنوان یکی از کلیدهای درک شیوع بیماری های واگیردار شناخته شده است. جغرافیای رفتاری یک رویکرد در جغرافیای انسانی است که از روش ها و مفروضات رفتارگرایی برای تعیین فرایندهای شناختی درگیر در درک فرد یا واکنش به محیط خود استفاده می کند. این علم به مطالعه فرایندهای شناختی با واکنش به محیط، از طریق رفتارگرایی می پردازد.روش بررسی: در این مطالعه ما برانیم با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی عوامل کلیدی جغرافیای رفتاری در وضعیت آینده ی بیماری های واگیردار در شهرهای ایران با مطالعه موردی شهر نورآباد بپردازیم. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. نیروهای پیشران با روش دلفی مشخص، و سپس این عوامل با ستفاده از نرم افزار (Mic Mac) براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی و حیاتی ترین عوامل مشخص شده است. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است از بین این متغیرها، رفتار کنشی، تورم و فرهنگ معاشرت تاثیرگذارترین عوامل کلیدی جغرافیای رفتاری شهر نورآباد در مواجهه با بیماری های واگیردار می باشد همچنین فرصت های محدود اشتغال، عدم رعایت اصول بهداشتی توسط رانندگان وسایل نقلیه عمومی، ضعف سرمایه اجتماعی، عادی انگاری وضعیت موجود، در رتبه های بعدی و دارای بیشترین اثرگذاری مستقیم بوده اند.بنابراین با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت؛ حساسیت جمعیت و رفتار و ارتباطاتی که در فضای جغرافیایی توسط شهروندان صورت می پذیرد به طور مؤثری باعث انتقال عفونت و بیماری واگیردار می شود.
ارزیابی و اولویت بندی مناطق شهری بر اساس شاخص های شهرشاد (مطالعه موردی: سلمانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و افزایش مسائل اجتماعی در شهرها، که سلامت روانی، اجتماعی و به دنبال آن نشاط شهروندان را در معرض خطر قرار می دهد، لزوم توجه به وضعیت نشاط شهروندان را براساس شاخص های مناسب در این شهر مشخص می کند. در علم شهرسازی فراهم کردن فضایی که احساسات و عواطف مثبت را تقویت کند و امکان بروز احساسات و عواطف منفی را به حداقل برساند، ضروری است. بر این اساس، یکی از وظایف اساسی نهادهای اجتماعی و عمومی چون شهرداری و شورای شهر و به طور کلی نظام مدیریت شهری تلاش برای ایجاد فضایی شاد برای شهروندان در جامعه است. این پژوهش با هدف، تبیین معیارهای شهر شاد در شهر سلمانشهر صورت گرفته است. روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و با حجم نمونه 400 عدد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و در قالب تحلیل های توصیفی و استنباطی انجام شده است. برای اولویت بندی مناطق از مدل تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس و برای تعیین وزن شاخص ها، از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و از نرم افزار Expert choice بهره گرفته شد. طبق نتایج آزمون کروسکال-والیس شاخص های مورد بررسی در بین مناطق پنجگانه شهر سلمانشهر دارای تفاوت معنادار است. با توجه به رتبه کسب شده هر یک از مناطق توسط مدل تاپسیس، منطقه 5 با 0/8344 امتیاز نسبت به نواحی دیگر شهر دارای بالاترین رتبه و مناطق 1 و 4 با 0/7426 و 0/6352 امتیاز در رتبه های دوم و سوم قرار می گیرند و منطقه 3 با 0/3021 امتیاز رتبه چهارم و در نهایت منطقه 2 با 0/0771 امتیاز رتبه پنجم است.
ارزیابی مولفه های کالبدی- محیطی منظر شهری در فضاهای ورودی شهر اردبیل
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
348 - 366
حوزه های تخصصی:
ورودی های شهر از جمله عناصر مهم مناظر شهر می باشند که ارتباط فضای خارج از یک شهر، محدوده شهر را با درون آن امکان پذیر می سازد. در واقع این فضاها معرف و بازتابنده هویت شهر بوده و معمولا" یکی از معیارهای مؤثر در قضاوت تازه واردین در مورد کلیت شهر محسوب می شود. براین اساس هدف پژوهش حاضر ارزیابی مولفه های کالبدی- محیطی منظر شهری در فضاهای ورودی شهراردبیل می باشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از نظر روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 15 نفر کارشناسان و متخصصان حرفه برنامه ریزی شهری در شهر اردبیل می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی تحقیق با استفاده از اعتبار صوری تأیید و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 821/0 به دست آمد. داده های حاصله ابتدا با استفاده از نرم افزارSPSS و Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و در ادامه، پس از وزن دهی به شاخص های مورد مطالعه با بهره گیری از روش آنتروپی شانون، ورودی های منتخب با استفاده از مدلCOPRAS رتبه بندی شدند. نتایج حاصله از پیاده سازی مدل مزبور نشان می دهد، از نظر معیارهای کالبدی- محیطی ورودی های تبریز- اردبیل، آستارا- اردبیل (میدان فاطمیون)، آستارا- اردبیل (دروازه آستارا) و مغان- اردبیل در رتبه های اول تا چهارم و ورودی تهران- اردبیل نیز در رتبه آخر قرار دارد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است در بین ورودی های مورد مطالعه ورودی تهران-اردبیل ا وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده و در سطح نامساعد به سر می برد. لذا لازم است این ورودی در اولویت مداخله برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد.
بررسی نقش گردشگری خلاق در باز آفرینی و توسعه گردشگری محلات بافت تاریخی شهر (نمونه موردی: محلات دردشت-سرچشمه، طوقچی-شهشهان،کنگاز، کارلادان-کلیچه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
130 - 147
حوزه های تخصصی:
به عنوان هدف پژوهش،این پژوهش به دنبال بررسی نقش گردشگری خلاق در بازآفرینی و توسعه گردشگری محلات بافت تاریخی شهر اصفهان میباشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، شاخص هایی در دوبخش1-شاخص های گردشگری خلاق شامل 5 دسته(سرمایه اجتماعی،کیفیت زندگی،استعداد گردشگری،زیرساخت فیزیکی و تجربه گردشگری) و 2- شاخص های بازآفرینی در4دسته(اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی) استخراج شد. در ادامه برای ارائه الگوی توسعه گردشگری خلاق و تاثیر آن بر روند توسعه شهر اصفهان از ابزار پرسشنامه و با حجم نمونه 383 نفر و با استفاده از نرم افزار spss روند کار صورت گرفت.در ادامه نیز روند فرایند تحلیل شبکه برای شاخص های مرتبط با توسعه شهری خلاق در نرم افزار Geoda تحلیل گردید. در فرآیند تحلیل شبکه شهری برای تولید نقشه ها از ابزار (Network Analyst Tools) در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج نشان داد که وضعیت شاخص های 5 گانه گردشگری خلاق در سطح محلات بافت تاریخی شهر اصفهان وضعیتی مناسب و تنها در بخش زیرساخت های فیزکی کمبود احساس می شود؛ اما وضعیت شاخص های بازآفرینی محلات بافت تاریخی شهر اصفهان کاملا نامناسب است. مقایسه میانگین وضعیت توسعه گردشگری خلاق در بین محلات مختلف شهری نیز نشان می دهد که بالاترین مربوط به محلات دردشت و طوقچی به ترتیب با میانگین های 41/16 و 90/15 و پایین ترین میزان نیز مربوط به محلات کنگاز و کاردالان به ترتیب با میانگین های 18/12 و 84/13 بوده است.
ارزیابی توانمندی های گردشگری استان کرمان با رویکرد سیمائو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این مقاله ارائه یک رویکرد راهبردی است که می تواند در کنار تحلیل رقابت پذیری مقصدهای گردشگری، پایداری آن ها را نیز مورد ارزیابی قرار دهد. روش شناسی: جهت ارزیابی توانمندی های گردشگری استان کرمان با رویکرد توسعه پایدار ابتدا با استفاده از داده های موجود در سازمان میراث فرهنگی و سایر نهادهای استانی اطلاعات جامعی از منابع و توان های استان به دست آمد. سپس با استفاده از نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها، تحلیل متاسوات برای ارزیابی توانمندی های گردشگری و رقابت پذیری پایدار استان کرمان اجرا و نتایج موردنظر از آن استخراج گردید.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که جاذبه ها و فعالیت های گردشگری استان کرمان ارزشمندترین منابع و قابلیت های گردشگری این مقصد می باشند. باوجود پایداری نسبی جاذبه های گردشگری، این توان ها به خوبی سازمان دهی نشده اند. در کنار جاذبه ها و فعالیت های گردشگری، تسهیلات و خدمات گردشگری استان از تناسب استراتژیک بسیار بالایی برخوردار هستند.نتیجه گیری و پیشنهادات: جاذبه ها و فعالیت های گردشگری استان تناسب راهبردی بسیار قوی ای با عوامل اقتصادی، اکولوژیکی و فناورانه و تناسب قوی ای با عوامل قانونی، سیاسی و اجتماعی - فرهنگی دارند. از سوی دیگر عوامل قانونی و سیاسی در کنار عوامل اکولوژیکی بیشترین اهمیت را در میان سایر عوامل خارجی داشته و از بالاترین درجه فوریت برخوردارند.نوآوری و اصالت: این تحقیق از ترکیب رویکردهای مبتنی بر منبع و توسعه پایدار با استفاده از روش تحلیل متاسوات جهت تعمیم دیدگاه مبتنی بر منبع به پایداری مقصدهای گردشگری استفاده نموده است.
ارتقای درون زایی اقتصاد در بستر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان در پهنه سرزمین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درون زا ساختن واحدهای اقتصادی یکی از اهداف توسعه پایدار است که می تواند در مقابل بحران ها و تکانه های خارجی اقتصاد را باثبات نگه دارد. استفاده از ظرفیت دانش در اقتصاد و بسترسازی اقتصاد جهت تجاری سازی محصولات دانش بنیان در یک بستر رقابتی و خلاقانه به عنوان عامل مهم اثرگذار بر قدرت افزایی اقتصاد شناخته شده است و می تواند اقتصاد منطقه را به سطحی برساند که با اتکا به منابع داخلی، مخارج خود را تأمین نماید. در این پژوهش آثار اقتصاد دانش بنیان بر درون زایی اقتصاد استان های ایران طی دوره زمانی 1390-1398 و با روش حداقل مربعات اصلاح شده پانلی از طریق برنامه ایویوز مورد تجزیه وتحلیل قرار داده شده است. با استفاده از روش موریس و زیر شاخص های اقتصاد دانش بنیان شاخص ترکیبی ان محاسبه و بر اساس توان درامد مالیاتی استان ها شاخص درون زایی اقتصاد محاسبه شده است پس از انجام آزمون های کایو، لیمر و هاسمن جهت تعیین روابط بلندمدت، پانلی بودن مدل و تعیین اثرات ثابت و تصادفی بودن ضرایب، مدل برآورد شده است نتایج تحقیق نشان می دهد که با یک درصد افزایش در شاخص ترکیبی اقتصاد دانش بنیان درون زایی اقتصاد استان های ایران بهاندازه 0.44 درصد افزایش می دهد. افزایش در بهره وری نیروی کار و مخارج دولت درون زایی اقتصادی استان های ایران را افزایش می دهد هرچند افزایش نرخ تورم این روند را کاهش می دهد. همچنین مؤلفه های تشکیل دهنده اقتصاد دانش بنیان نیز نشان می دهد که با یک در صد افزایش در شاخص آموزش درون زایی اقتصادی به اندازه 0.2درصد افزایش می کند. با یک درصد افزایش شاخص اطلاعات، درون زایی اقتصادی به اندازه 0.55درصد افزایش می دهد و با یک درصد افزایش شاخص نوآوری، درون زایی اقتصادی به اندازه 0.091 درصد افزایش می یابد. بنابراین سیاست گذاران منطقه ای جهت ارتقای توان داخلی استان های مختلف کشور می بایست توجه بیشتری به مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان از جمله ارتقای مشوق های اقتصادی، توسعه مهارت های آموزشی در مدارس و توسعه مراکز مهارتی به همراه افزایش بهره وری نیروی کار و تمرکززدایی مالی در مخارج از دولت مرکزی به استان ها را در دستور کار خود قرار دهند.
ارزیابی تأثیر رفاه اجتماعی _ اقتصادی بر سرمایه اجتماعی خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: شهرستان دهگلان، روستاهای بخش بلبان آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۳
53 - 72
حوزه های تخصصی:
در عصر کنونی جهت رسیدن به توسعه هر چه بیشتر در سکونتگاه های روستایی تدابیر و اقدامات گوناگونی به کار گرفته شده است؛ که سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل محوری و راهی در جهت نیل به توسعه پایدار، یک اصل کلیدی در جامعه محلی و یکی از مهم ترین عنصرهای حیاتی و انسجام بخش جامعه به حساب می آید. امروزه سرمایه اجتماعی به-ویژه در ارتباط با رفاه اجتماعی و اقتصادی می تواند نتیجه اصلی توسعه متعادل و به عنوان رهیافتی جامع برای تحقق توسعه پایدار مناطق روستایی باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر رفاه اجتماعی _ اقتصادی بر سرمایه اجتماعی خانوارهای روستایی در دهستان ئیلاق جنوبی تابع بخش بلبان آباد واقع در شهرستان دهگلان صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت در چارچوب روش توصیفی _ تحلیلی قرار می گیرد. آمار و اطلاعات لازم به دو صورت، کتابخانه ای و پیمایش میدانی جمع آوری شدند که در بخش مطالعه میدانی تمرکز اصلی مبتنی بر ابزار پرسشنامه بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه روستاهای دارای بیش از 20 خانوار دهستان ئیلاق جنوبی است. به منظور تعیین حجم نمونه ها با بهره گیری از فرمول کوکران 220 خانوار به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و همچنین رگرسیون چند متغیره در محیط نرم افزاری SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین رفاه اجتماعی و رفاه اقتصادی با سرمایه اجتماعی، رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد؛ و با توجه به میزان ضریب همبستگی به دست آمده، رفاه اقتصادی از همبستگی بیشتری با سرمایه اجتماعی برخوردار است. همچنین یافته ها حاکی از آن است که با توجه به ضریب تعیین در رگرسیون، رفاه اجتماعی و اقتصادی بر سرمایه اجتماعی اثر مستقیم دارند. در نتیجه رفاه اجتماعی و رفاه اقتصادی با ایجاد شبکه ای از ارتباط و هماهنگی ها با سرمایه اجتماعی، زمینه را جهت رسیدن به توسعه و به ویژه توسعه پایدار روستایی فراهم می آورند.
فراتحلیلی بر مستندات علمی منتشرشده با محوریت بندر-پسکرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
161 - 204
حوزه های تخصصی:
بنادر و شهرهای مفصلی موجود در نواحی پسکرانه ای بنادر، همواره نقش پراهمیتی در آمایش ملی و منطقه ای و تکمیل زنجیره تأمین کالا در طول تاریخ داشته اند. همزمان با رشد پرشتاب فناوری جابه جایی کالا در نیمه دوم قرن بیستم، صنعت حمل و نقل دریایی و بارگذاری و باراندازی کالا در بنادر رشد قابل توجهی یافت. همین موضوع موجب شد که توجه به مناطق پسکرانه، ساختار فضایی و آمایش منطقه ای حاصل از روابط بندر-پسکرانه در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان منطقه ای افزایش یابد. هدف از انجام این پژوهش، فراتحلیل کمّی و کیفی مقالات معتبر درباره ساختار فضایی بندر-پسکرانه از سال 1997 تا 2022 است. مقالات از پایگاه داده اسکوپوس جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار VOSviewer مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ تخصص و توزیع مجلات، مجله جغرافیای حمل ونقل یکی از اصلی ترین مقاصد مدنظر پژوهشگران جغرافیای فضایی بنادر است. از لحاظ مقیاس جغرافیایی مطالعات می توان گفت که اغلب پژوهش ها در این زمینه ساختار فضایی بندر-پسکرانه را در مقیاس ملی مورد بررسی قرار داده اند و تمرکز جغرافیایی پژوهش ها در حوزه جنوب شرقی آسیا است. از لحاظ گونه شناسی ساختار فضایی می توان به دو گونه تحلیل در مقالات منتخب پی برد؛ گونه اول تحلیل ریخت شناسی ساختار بندر-پسکرانه که مؤلفه های مورد استفاده در این نوع تحلیل شامل مؤلفه های عینی ساختار فضایی (کانون، کریدور و پهنه کاربری) است؛ گونه دوم تحلیل عملکردی ساختار بندر-پسکرانه که غالباً شامل مؤلفه های ناملموس فضا (تعامل، انتظام و قلمرو فضایی) است. از لحاظ طبقه بندی موضوعی مقالات می توان هفت محور موضوعی را شناسایی کرد که به ترتیب عبارت اند از: روابط فضایی پسکرانه-بندر-پیشکرانه؛ توسعه منطقه ای بنادر؛ بنادر درون سرزمینی و بنادر خشک؛ روابط بندر-شهر؛ اتصالات کریدور ها و بنادر؛ رقابت بنادر و مناطق پیشکرانه ؛ عملکرد بنادر. درنهایت با مرور روش ها و فنون تحلیل مورد استفاده در مقالات منتخب می توان از منظر روش شناسی چهار رویکرد اثبات گرایی، نواثبات گرایی، ارتباط گرایی و انتقادگرایی را در سیر تحول فلسفی-تاریخی مقالات منتشرشده مشاهده کرد.
امکان سنجی آشکارسازی باغ های شهری متروکه با استفاده از تصاویر ماهواره لندست، منطقه مورد مطالعه: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
27 - 42
حوزه های تخصصی:
با گسترش محدوده شهرها برخی زمین هایی که پیش ازاین سال ها با کاربری باغ مورداستفاده قرار می گرفتند درون حریم شهرها واقع شده اند. اختلاف ارزش زمین با کاربری باغ نسبت به کاربری شهری نظیر مسکونی و تجاری صاحبان باغ ها را به سمت تغییر کاربری ترغیب می کند. متولیان امور شهری با اعمال قوانین سخت گیرانه سعی دارند مانع از تغییر کاربری شوند. بررسی میزان موفقیت این گونه برنامه ریزی ها، نیازمند بررسی تغییر کاربری زمین های قرار گرفته در محدوده شهر در یک بازه زمانی بلندمدت است. در این تحقیق هدف اصلی آشکارسازی باغ های شهری متروکه با استفاده از تصاویر چندزمانه ماهواره لندست است. هدف دوم تعیین میزان تغییرات باغ های شهری منطقه موردمطالعه طی 30 سال گذشته است. در این تحقیق بر پایه تصاویر ماهواره لندست در سال های 2018 و 1988 برای دامنه شمالی کوهستان الوند در استان همدان و محدوده شهر همدان شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) در کنار دمای سطحی زمین (LST) در 9 مقطع زمانی در هر سال استخراج شد. به طورکلی نتایج تحقیق افزایش دمای سطحی 4.75 سانتی گراد برای منطقه طی 30 سال را نشان می دهد، همچنین رابطه معکوس دمای سطحی با شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی مورد تأیید است. بر مبنای تفکیک باغ های شهری یک مقایسه بین سال های 2018 و 1988 صورت پذیرفت که نتایج حاکی از کاهش 175 هکتاری باغ های شهری در منطقه موردمطالعه، معادل کاهش 49 درصدی باغ های شهری است. در بخش اصلی تحقیق بر مبنای رفتارسنجی باغ های شهری در این دو ویژگی یک شاخص تفکیک برای باغ های فعال از متروکه ارائه شده است که پس از بررسی نتایج بر مبنای داده های واقعیت زمینی شامل 25 باغ فعال و 25 باغ متروکه، روش پیشنهادی دارای دقت کلی 82% و ضریب کاپا 0.64 است.
تحلیل فضایی عوامل موثر بر شکل گیری هسته های جدید شهری (نمونه موردی: کلانشهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
169 - 184
حوزه های تخصصی:
تجربه توسعه شهری نشان داده است که بخش مرکزی شهرها به مرور توان خود را در برخی ابعاد به ویژه در اسکان طبقات مرفه و ارائه خدمات نوین و پیشرفته از دست می دهند. در نتیجه شهرها به طور طبیعی به پهنه های جدید جهت ساماندهی جمعیت، فعالیت و خدمات روی آورده و مناطق جدید شهری در قالب ساختار چندهسته ای پدید می آورند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی غیرتجرب ی و در چارچوب الگوی تحلیلی موردی انجام شده است. جهت تحلیل داده ها از مدل GMM، آمار فضایی، روش پیترهال و شاخص اختلاط کاربری استفاده شده است. مطابق با نتایج مناطق 1، 3 و 4 بیشترین میزان فعالیت و کارکرد را داشته اند. ارزیابی ساختار شهر وجود یک هسته قوی در منطقه 1 و هسته های فرعی ضعیف تری در مناطق را نشان می دهد، اما کارکرد اصلی در شهر کرمانشاه دارای الگوی تک هسته ای است. مطابق نتایج فرضیه صفر آزمون موران (0.003) در مناطق 8گانه کلانشهر کرمانشاه سه فاکتور فاصله ، درجه تمرکز و عامل دسترسی در سطح معناداری بالایی تأیید می شود. ضریب خودهمبستگی فضایی در سطح بالایی معنادار است و مؤید وجود وابستگی فضایی در اجزا اخلال مدل رشد هسته مسکونی و ارتباط معنادار آن با سایر کاربری های شهری است. به این معنی که شوک وارد بر یک هسته، به دیگر هسته ها نیز سرایت کرده است. نتایج نشان می دهد که رشد هسته مسکونی در یک منطقه تا چه میزان متأثر از شوک وارد بر تابع فاصله و میزان دسترسی به هر هسته در سایر مناطق شهر بوده است. در بین متغیرهای موجود، درجه تمرکز یا تفرق جمعیت (117.03) و درصد توزیع کاربری های مسکونی (0.7402) به عنوان مهم ترین عوامل و متغیر فاصله (0.687-) به عنوان متغیر کنترل، دارای اثر منفی بر رشد و توزیع هسته تجاری بوده است به این معنی که کاربری های تجاری با فاصله بیشتر از هم، رشد پایین تری داشته اند.
ارزیابی اثرات اجرای طرح های هادی روستایی و نقش آن در توسعه روستایی (نمونه موردی: روستاهای شهرستان کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
تهیه و اجرای طرح هادی روستایی با بیش از سه ده سابقه در ایران از اساسی ترین اقداماتی است که به منظور توسعه روستاها در ایران اجرا شده است، بررسی اثرات اجرایی آن ها در ابعاد گوناگون، موضوع مهمی است که می تواند پیامدهای اجرای طرح هادی را در روستا مشخص کند. در همین راستا؛ هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثرات اجرای طرح های هادی روستایی و نقش آن در توسعه روستایی ، روستاهای شهرستان کرمانشاه است. و از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل مؤثر بر اجرای طرح هادی روستایی بر شهرستان کرمانشاه با تاکید بر نقش آن در توسعه روستاهای شهرستان کرمانشاه با استفاده از نظرات 15 نفر از متخصصین این موضوع کارشناسان روستایی،دهیاران از طریق روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات4شاخص( کالبدی،اقتصادی،اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی) و 12زیر شاخص به عنوان عوامل تاثیرگذار قوی بر توسعه روستاهای شهرستان کرمانشاه باتاکید بر اجرای طرح هادی روستایی ازمدلسازی تفسیری-ساختاری ISM وسپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دادعوامل افزایش مشارکت پذیری درروستا، افزایش کیفیت معابر وساماندهی جوی ها و نهرها جز تأثیرگذارترین مؤلفه ها و عامل حفظ سنت های بومی و محلی جزء تأثیرپذیرترین عوامل به شمار می آیند.وشاخص کالبدی ازبین شاخص های مورد بررسی مهمترین شاخص دراجرای طرح های هادی روستایی و نقش آن درتوسعه روستایی در روستاهای شهرستان کرمانشاه می باشد.همچنین نتایج حاصل ازمیک مک نشان میدهد که بجز دو عامل افزایش کیفیت معابرو کاهش انگیزه مهاجرت همه عوامل جزمتغیرهای پیوندی میباشند
تحلیل تطبیقی حکمرانی خوب شهری (مطالعه موردی مناطق 4 و5 شهر اهواز)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رشد شهری در قرن بیستم سهم جمعیت شهرنشین را به شدت افزایش داد وشهرنشینی را به شیوه غالب زندگی تبدیل کرد.امروزه با گسترش و پیچیدگی نظام شهری و شهرنشینی، دولتمردان و مسئولین دیگربه تنهایی قادر به کنترل و هدایت جوامع شهری و پاسخ به نیازهای روزافزون توسعه شهری نیستند. در این حالت فرایندی از همیاری دولت، بخش عمومی، جامعه مدنی و بخش خصوصی شکل می گیرد که حکمروایی شهری نامیده می شود.این پژوهش با هدف تحلیل تطبیقی حکمرانی خوب شهری(مطالعه موردی مناطق 4 و5 شهر اهوازانجام شده است.روش بررسی: تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی می باشد. جمع آوری داده و اطلاعات به روش اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته است. در این راستا،جامعه و حجم نمونه 30 نفر ازکارشناسان و خبرگان شاغل در شهرداری مناطق 4 و 5 است. برای وزن دهی و رتبه بندی شاخص ها از تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و برای جهت تجزیه و تحلیل اماری آزمون T استفاده شده است.یافته ها و نتیجه گیری یافته ها نشان می دهدکه منطقه 4 به عنوان یک منطقه برخوردار و منطقه 5 به عنوان منطقه کم برخوردار است. بررسی شاخص های حکمروایی خوب شهری در این مناطق از شهراهوازنشان می دهد که حد مطلوبیت وضعیت حکمروایی خوب شهری در منطقه 5 کمتر از حد متوسط بوده است. نتایج حاصل از تحلیل برای رتبه بندی مناطق نشان می دهد که منطقه 4 وضعیت بهتری داشته و منطقه 5به عنوان منطقه کم برخوردار در اولویت اول برای بهبود شرایط اجرای حکمروایی خوب شهری است.