مطالعات توسعه پایدار شهری و منطقه ای

مطالعات توسعه پایدار شهری و منطقه ای

مطالعات توسعه پایدار شهری و منطقه ای دوره 4 بهار 1402 شماره 1 (پیاپی 11)

مقالات

۱.

تاب آوری در سکونتگاه های غیررسمی با تاکید بر بعد کالبدی (محله نخل ناخدا و طلابند، شهر بندر عباس)

کلید واژه ها: کالبدی سکونتگاه غیررسمی تاب آوری بندرعباس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۶۴
زمینه و هدف: یکی از مهمترین الزامات پرداختن به مسائل کالبدی شهرها، ارتقاء سطح تاب آوری محلات شهری در صورت بروز حوادث احتمالی است. تاب آوری مفهومی جدید در برنامه ریزی شهری است که به توانایی مردم، گروه ها و اشیا در بازگشت به شرایط اولیه یا بهتر است.روش بررسی: تحقیق حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است که از 11 معیار به منظور سنجش تاب آوری کالبدی استفاده شده است. وزن معیارها با روش مثلث سلسله مراتبی فولر نشان می دهد که وضعیت مالکیت (0.21)، تعداد خانوار در واحد مسکونی (0.18) و وضعیت اشتغال سرپرست خانوار (0.165) بیشترین اهمیت را در سنجش میزان تاب آوری در محله ناخدا و طلابند دارد. ترکیب معیارها با روش مجموع ساده وزنی در 5 طبقه گویای سطح تاب آوری در محله نخل ناخدا و طلابند است که مروری بر یافته ها نشان می دهد که 46 درصد از مساحت محله در سطح تاب آوری بالا و بسیار بالا قرار دارد که تنها 28 درصد از جمعیت را در خود جای داده است و از طرفی 30 درصد از محلات مذکور در سطح تاب آوری پایین و بسیار پایین واقع شده است که این سطح از نظر جمعیتی 42 درصد را شامل می شود.یافته ها و نتیجه گیری: نقشه نهایی که در پنج طبقه از بسیار پایین تا بسیار بالا محاسبه شده است نشان می دهد 30 درصد از محله نخل ناخدا و طلابند در سطح تاب آوری پایین و بسیار پایین واقع شده است می توان استدلال کرد که ویژگی های کالبدی نقش بسیار مهمی در میزان تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی بازی می کنند و با هر گونه تغییر در معیارهای کالبدی می توان تاب آوری محله را به میزان قابل توجهی متأثر ساخت.
۲.

جایگاه مساجد در هویّت بخشی به محلات و فضای شهری

کلید واژه ها: هویت مساجد معماری فضای شهری حس تعلق به مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۷۰
زمینه و هدف: انسان امروزی بدون در نظر گرفتن آنچه بر وی گذشته است، قادر به زندگی نیست و برای داشتن زندگی بهتر، باید به زیرساخت هایی که از قبل بدست آورده است، تکیه کند. هویّت انسانی در اولین، ابتدایی ترین و بهترین حالت در محیطی که خود آراسته است نمود پیدا می کند . هویّت، واژه ای بسیار ساده اما با مفهومی بسیار پیچیده است. با ورود عناصر فرهنگی دیگر کشورها، به خصوص کشورها ی غربی، فرهنگ و در پی آن هویت جامعه ایرانی نیز دست خوش تغییراتی شده است؛ از این رو امروزه بحث درباره هویّت و فرهنگ در شاخه های مختلف علمی مورد توجّه قرارگرفته است. از آ نجا که یکی از شیوه های بررسی هویّت جامعه، توجّه به عناصر فضایی و ارتباطی شهری آن می باشد این مقاله با هدف بررسی جایگاه معماری مساجد در هویّت بخشی به فضایِ شهری، ارائه شده است. از اهداف این پژوهش می توان به احیاء مجدد فضایِ شهری و ویژگی های زیبایی شناختی آن، دمیدن روح جدید در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی، تغییر در سطح فرهنگ ، حفظ و ارتقاء ارزش های کهن، خلق فضای شهری معاصر با الگو از عناصر سنّتی و تحکیم حس تعلق به مکان نام برد.روش بررسی: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در بخش گردآوری داده ها، از روش کیفی استفاده گردید. استخراج و بررسی عناصر هویت ساز در معماری مساجد در قالب نمودار مفهومی و به شیوه ی کتابخانه ای و اسنادی صورت پذیرفته است.یافته ها و نتیجه گیری: یافته های این تحقیق نشان می دهند که توجه به کالبد، جانمایی، و نحوه چیدمان فضاها و سایر عناصرِ شهری در کنار مباحث فرهنگی و معنوی که از وظایف طراحان شهری است از جمله مواردی است که موجب ارتقاء هویت مسجدها در فضای شهری می شود.
۳.

شناسایی و تدوین راهبردهای نوسازی بافت فرسوده با تلفیق مدل های استراتژیک و تحلیل شبکه (SWOT - ANP) (مطالعه موردی: محله دردشت اصفهان)

کلید واژه ها: نوسازی بافت فرسوده مدل SWOT مدل ANP دردشت اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۹۲
زمینه و هدف: امروزه به لحاظ ساختاری و عملکردی بافت های فرسوده دچار کمبودهایی شده اند که نمی توانند پاسخگوی نیازهای امروزی ساکنان نیز باشند. با وجود ناکارآمدی بافت های فرسوده شهری امروزه می توان با کمک روش های استراتژیک و تحلیل شبکه به ارائه راهبردهای مختلف جهت نوسازی بافت های فرسوده پرداخت.  هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه راهبردهای نوسازی بافت فرسوده با تلفیق مدل های استراتژیک که تحلیل شبکه در محله دردشت اصفهان صورت گرفته است.روش بررسی: روش مورد استفاده در این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و شیوه مطالعه برحسب روش و ماهیت، توصیفی – تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات در این مطالعه از روش های کتابخانه ای و اسنادی، روش مشاهده مستقیم و مطالعات میدانی و پیمایشی مانند مصاحبه با مردم، کارشناسان و نخبگان شهری و تهیه ی پرسشنامه به روش دلفی استفاده شد. پرسشنامه نیز بصورت محقق ساخته و با سوالات بسته در قالب طیف لیکرت با گویه های پنج گزینه ای تنظیم شد. جامعه آماری این پژوهش شامل مسئولان و کارشناسان سازمان ها و نهادهای مرتبط با نوسازی و بهسازی شهری می باشد.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد WO1 , SO2, WT1 سه راهبرد اصلی برای نوسازی بافت فرسوده محله دردشت می باشند که عبارت اند WT1 بهبود یافتن معابر تنگ و باریک و افزایش کیفیت، SO2 احاطه شدن محله با شبکه ارتباطی مهم و تاثیر ویژه آن در بهبود کیفیت کاربری های محله و راهبردهای بازنگری، WO1 فرصت مناسب وجود اراضی بایر و مخروبه جهت بکارگیری در راستای پیشبرد سریع برنامه ها و طرح های کالبدی به ترتیب اولویت اول تا سوم را جهت نوسازی بافت فرسوده محله دردشت را به خود اختصاص داده است.
۴.

بررسی معماری ایرانی و اسلامی با هدف بازگشت به هویّت

کلید واژه ها: هویت معماری ایرانی و اسلامی فرهنگ فضای شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۰
زمینه و هدف: هویّت و رسوم ایرانی- اسلامی بیانگر خصوصیّات فرهنگی و مشخصّات این مرز و بوم است. موضوعی که باید در تمامه وجه های زندگی، به خصوص در عرصه معماری و شهرسازی پدیدار گردد. دستیابی به معماری با هویّت، موضوعی ارزشمند و پُراهمیّت در معماری معاصر ایران است. چرا که در گذشته معماری ایرانی و اسلامی یکی از تأثیرگذارترین سبک های معماری در جهان بود؛ معماران ایرانی با به کار گرفتن هوش و ذکاوت خود و در نهایت هنرمندی، با توجه به شرایط جغرافیایی، آب و هوایی و فرهنگی هر منطقه، این عناصر معماری را توسعه می دادند و در جهت برقراری آسایش مردم می کوشیدند. این مقاله به دنبال ایجاد چارچوب فکری مناسبی برای این بحث در زمینه معماری می باشد.روش بررسی: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش با توجّه به حیث نوع به اهداف آن کاربردی می باشد و از حیث راهبرد تحقیقی با توجه بر مبنای آن از روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده و به منظور گردآوری اطلاعات و داده ها از روش کتابخانه ای بهره گرفته شده است. جهت تحلیل نظریه ها از استدلال منطقی برای مستندات متون صورت گردیده که در این روش تلاش می شود مباحث راهبرد کیفی و مفهومی در این پژوهش تسرّی داده شود.یافته ها و نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشان می دهد که اگر مبانی و راه های تجلّی اصول و عناصر معماری ایرانی- اسلامی، مورد توجّه معماران قرار گیرد، می تواند پاسخگوی نیازهای انسان معاصر نیز باشد. 
۵.

تحلیلی بر تاثیرات آینده جغرافیای رفتاری بر بیماری های واگیردار و کووید 19 با رویکرد ساختاری

کلید واژه ها: جغرافیای رفتاری جغرافیای بیماری های واگیردار آینده پژوهی فضای آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۸۳
زمینه و هدف: گسترش موفقیت آمیز یک بیماری عفونی که از فردی به فرد دیگر منتقل می شود به عوامل زیادی وابسته است. درک رفتار بشر از دیرباز به عنوان یکی از کلیدهای درک شیوع بیماری های واگیردار شناخته شده است. جغرافیای رفتاری یک رویکرد در جغرافیای انسانی است که از روش ها و مفروضات رفتارگرایی برای تعیین فرایندهای شناختی درگیر در درک فرد یا واکنش به محیط خود استفاده می کند. این علم به مطالعه فرایندهای شناختی با واکنش به محیط، از طریق رفتارگرایی می پردازد.روش بررسی: در این مطالعه ما برانیم با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی عوامل کلیدی جغرافیای رفتاری در وضعیت آینده ی بیماری های واگیردار در شهرهای ایران با مطالعه موردی شهر نورآباد بپردازیم.  پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. نیروهای پیشران با روش دلفی مشخص، و سپس این عوامل با ستفاده از نرم افزار (Mic Mac) براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی و حیاتی ترین عوامل مشخص شده است.  یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است از بین این متغیرها، رفتار کنشی، تورم و فرهنگ معاشرت تاثیرگذارترین عوامل کلیدی جغرافیای رفتاری شهر نورآباد در مواجهه با بیماری های واگیردار می باشد همچنین فرصت های محدود اشتغال، عدم رعایت اصول بهداشتی توسط رانندگان وسایل نقلیه عمومی، ضعف سرمایه اجتماعی، عادی انگاری وضعیت موجود، در رتبه های بعدی و  دارای بیشترین اثرگذاری مستقیم بوده اند.بنابراین با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت؛ حساسیت جمعیت و رفتار و ارتباطاتی که در فضای جغرافیایی توسط شهروندان صورت می پذیرد به طور مؤثری باعث انتقال عفونت و بیماری واگیردار می شود.
۶.

فهم مؤلفه های فضایی-کالبدی مکان در تولید سرمایه اجتماعی در جوامع محلی: رهیافت نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: محله رودکی، منطقه 10 شهرداری تهران)

کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی ساختار فضایی - کالبدی روش نظریه داده بنیاد گراندد تئوری محلات شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۰
زمینه و هدف: اهمیت موضوع سرمایه اجتماعی در دهه های اخیر، ادبیات نظری شهرسازی را به تحقیق پیرامون عوامل مکانی موثر بر سرمایه اجتماعی در محیط های شهری  واداشته است. با این حال پژوهش های نسبتا اندکی در رابطه با این مفهوم در عرصه شهرسازی کشور انجام شده است. با توجه به غفلت از این مفهوم در ادبیات پژوهشی کشور، توجه و بازتعریف آن در پژوهش های شهرسازی جاری ضروری به نظر می رسد. درک عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی در محلات شهری می تواند منجر به معرفی ابزارهایی در شهرسازی شود که به پیدایش و ارتقای سرمایه اجتماعی در محلات شهری کشور در شرایط امروزین کمک نماید.روش بررسی: به منظور پاسخ به سوالات تحقیق،  از روش کیفی نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) استفاده شده است. براساس  روش تحقیق و در پاسخ به پرسش «چیستی» پژوهش، به کشف مولفه های کالبدی مکان مورد مطالعه که بر فرآیندهای تولید سرمایه اجتماعی در جوامع محلی تاثیر گذار هستند اقدام نموده ایم؛ و در پاسخ به پرسش «چگونگی» تحقیق، رابطه ی مولفه های کالبدی با مولفه های سازنده ی سرمایه اجتماعی در بستر مطالعه را مورد فهم و تفسیر قرار داده ایم.یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که وجود فضاهای عمومی، مراکز عمده فعالیتی، محورها و فضاهای مخصوص پیاده و توجه به ویژگی و نقش معابر را می توان به عنوان تاثیر گذار ترین ابزار های کالبدی ارتقا دهنده سرمایه اجتماعی در محله رودکی برشمرد. در نهایت نتیجه اصلی این پژوهش  موید آن است که ارتقای سرمایه اجتماعی با بهبود ساختار کالبدی محلات در راستای بسترسازی تامین تیازهای فیزیکی، روحی و تسهیل کننده ی کنش های اجتماعی ساکنان ارتباط تنگانگی دارد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵