مقالات
حوزه های تخصصی:
اکثر شهرهای کشور با چنگ اندازی به اراضی کشاورزی پیرامون شهر به نام باغشهر، این اراضی را زیر ساخت و ساز در آورده و آن را از حیطه انتفاع خارج کرده اند. این تحقیق با هدف واکاوی علل و عوامل موثر بر تولید و ایجاد باغشهر در نواحی پیراشهری زنجان می باشد. ماهیت تحقیق از نوع پژوهشهای آمیخته کیفی-کمی با رویکرد اکتشافی بوده و از نظر هدف کاربردی است. ابزار مورد استفاده Gis _ روش دلفی وT تک نمونه ای و جامعه آماری نیز کارشناسان راه و شهرسازی و جهاد کشاورزی(n= 30) و ساکنان مجتمع های مسکونی اسلام آباد و بیسیم و قائم (n =240) بودند. یافته های حاصل از مجموع 240 پرسش نامه پخش شده برای ساکنان مجتمع های مسکونی با استفاده از آزمونT تک نمونه ای با سطح معناداری 05/0≥0 و از 30 پرسش نامه پخش شده برای کارشناسان راه و شهر سازی و جهاد کشاورزی با استفاده از روش دلفی با سطح معناداری( 000/0) بدست آمد و فرضیه « عدم توجه به تولید فضای باغشهری در محدوده قانونی شهرها موجب چنگ اندازی ساکنین شهری به اراضی مرغوب کشاورزی و از انتفاع انداختن آنها » تایید گردید. یافته های حاصل از Gis نیز بوضوح این عدم توجه به تولید فضای باغشهری را در طرح های توسعه شهری و پیامدهای آن در تغییر کاربری اراضی کشاورزی پیراشهری خود را به شکل باغ شهر نشان داد. نتایج گویای آسیبهای طرح های توسعه شهری در کوچک سازی تفکیکهای شهری و افزایش تراکم ساختمانی و به تبع آن نادیده گرفتن فضاهای باز و نیمه باز در معماری مدرن معاصر و نتیجه آن (زایش باغ شهر) است. لذا توجه به نظام باغشهری در طرح های توسعه شهری پیشنهاد می گردد.
بررسی مناطق شهری بر اساس شاخص های شهر شاد (مطالعه موردی: شهر گرگان)
حوزه های تخصصی:
زندگی شهری و مدرن امروزی با وجود آخرین و به روزترین فناوری ها توانسته جریان زندگی مردم را نسبت به گذشته بسیار آسان تر کند و سختی هایی را که مردم در گذشته متحمل می شدند، از میان بردارد، امّا این نوع زندگی مشکلی تازه با خود آورده است، که قبلاً چندان قابل پیش بینی نبود؛ افسردگی و نبود شادی. متأسفانه به دلیل ساخت غیرکارشناسانه شهرهای بزرگ، از بین رفتن فضاهای طبیعی و آلودگی بصری، ترافیک خسته کننده، آلودگی صوتی و هوا، زندگی در شهرها بشدت طاقت فرسا شده و شرایط نامطبوع زندگی در شهرهای شلوغ باعث ایجاد بیماری های مختلفی از جمله افسردگی، اضطراب و اختلا ل های روانی و جسمی شده است. این پژوهش با هدف بررسی مولفه های شهر شاد در نواحی شهر گرگان، در راستای حرکت به سوی ایجاد محلات شاد تلاش می کند. فرآیند حاکم بر این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و نوع روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی است. محدوده پژوهش 8 ناحیه شهری گرگان است که با 7 معیار شهر شاد مورد سنجش و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مدل تصمیم گیری AHP شاخص سرمایه انسانی با امتیاز (784/0) در اولویت اول، اعتماد اجتماعی با ضریب (372/0) در اولویت دوم و آلودگی های بصری با ضریب (330/0) در اولویت سوم بیشترین تأثیر را در حرکت یک ناحیه به سمت شهر شاد داشته است. همچنین بر اساس مدل تصمیم گیری چند معیاره COPRAS ناحیه 1 با امتیاز (1) در رتبه نخست از لحاظ شاخص های شهر شاد، ناحیه دو با ضریب (975/0) در رتبه دوّم و ناحیه 6 با امتیاز (946/0) در رتبه سوّم از لحاظ شاخصهای شهر شاد قرار دارد.
ارزیابی اثرات مزارع پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان بر پارامترهای فیزیکو شیمیایی آب رودخانه قلعه رودخان- استان گیلان
حوزه های تخصصی:
اثر پساب مزارع پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان بر مؤلفه های فیزیک و شیمیایی آب رودخانه قلعه رودخان بررسی شد. در امتداد رودخانه 6 ایستگاه مطالعاتی انتخاب گردید 2 ایستگاه از انشعاب فوشه (به عنوان ایستگاه های شاهد) و 4 ایستگاه از انشعاب قلعه رودخان). پارامترها به فاصله زمانی هر 30 روز یکبار طی 9 ماه از مهر 93 لغایت خرداد 94 اندازه گیری شدند. شواهد نشان می دهد که بین پارامترهای فیزیکی آب (دمای آب، اکسیژن محلول و سرعت جریان) ایستگاه شاهد و دیگر ایستگاه ها اختلاف معناداری وجود ندارد (05/0 p> ). درعین حال، از نظر پارامترهای شیمیایی آب (نیتریت، نیترات، فسفات و آمونیوم) بین ایستگاه 1 قلعه رودخان (محل خروج پساب) و ایستگاه شاهد، اختلاف معنادار یافت گردید (05/0 p< ). همچنین هیچگونه اختلاف معناداری بین ایستگاه 4 قلعه رودخان و ایستگاه شاهد به جز در مؤلفه نیترات یافت نگردید. نتایج حاصل در مجموع نشان داد که رودخانه قلعه رودخان در شرایط این تحقیق، در طول دوره نمونه برداری از قابلیت خود پالایی مناسبی در ایستگاه های پایین دست برخوردار است.
ارزیابی تاثیر تصاویر راداری در طبقه بندی انواع کلاس های کاربری اراضی در الگوریتم های مبتنی بر یادگیری ماشینی
حوزه های تخصصی:
به طور کلی هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تاثیر حضور تصاویر راداری در طبقه بندی تصاویر ماهواره-ای چند زمانه اپتیکی در الگوریتم های طبقه بندی مبتنی بر یادگیری ماشینی، شامل جنگل تصادفی (Random Forest)، درخت تصمیم کارت (CartDecision Tree) و ماشین بردار پشتیبان (Support Vector Machine) می باشد. در تحقیق حاضر ابتدا اطلاعات شاخص طیفی تفاضل نرمال شده گیاهی(NDVI) به همراه لایه های شیب، مدل رقومی ارتفاعی و یک تصویر اصلی تصحیح شده ماهواره Sentinel-2 توسط سه روش اشاره شده به صورت نظارت شده مورد آموزش و طبقه بندی قرار گرفت. سپس فرآیند طبقه بندی با حضور تصاویر راداری ماهواره Sentinel-1 مجدداً انجام گردید. در نهایت طی عملیات پس پردازش با استفاده از فیلتر بیشترین فراوانی پیکسل های منفرد به کلاس های همسایه الصاق شده و نتایج نهایی با داده های زمینی مورد صحت سنجی قرار گرفت. نتایج نشان داد در بررسی تمام کلاس ها، دقت کل و ضریب کاپا در حالت حضور داده های راداری و برای هر سه روش طبقه بندی تنها 3 درصد بهبود یافته است اما در بررسی یک به یک کلاس ها مشاهده می شود دقت تولید کننده روش جنگل تصادفی در کلاس کشت مجدد بهبود قابل توجهی داشته و مقدار آن از 74/0 به 84/0 رسیده است. در روش ماشین بردار پشتیبان نیز کلاس های دیم و باغات بهبود محسوس تری داشته اند که به ترتیب از 75/0 و 78/0 به 84/0 و 92/0 افزایش یافته است. نهایتاً می توان چنین عنوان کرد که اضافه کردن تصاویر راداری به عمل طبقه بندی تنها در کلاس های مربوط به اراضی کشت مجدد، دیم و باغات تاثیر مثبت و قابل توجهی دارد و نیز برتری کاملاً محسوس روش جنگل تصادفی در مقایسه با روش های دیگر مشهود است.
تبیین ضرورتهای نظام باغشهری در طرح های برنامه ریزی شهری ایران
حوزه های تخصصی:
جنبش باغشهر در دورانی پدیدار گشت که سوء استفاده انسان از طبیعت و محیط طبیعی بطور فزاینده ای در دستور کار سیاسی اصلاح طلبان غربی قرار گرفت که مشتاق تمدن و پیشرفت بودند. باغشهر می توانست این آثار زیانبار سرمایه داری صنعتی را کاهش دهد و ملزومات ضروری برای زندگی سالم را مخصوصا برای کارگران شهری فراهم کند. هاوارد باور داشت، باغشهر می تواند سلامت اجتماعی ، فرهنگی و همچنین جسمی طبقه کارگر شهری را با فراهم آوردن فضاهای از پیش طراحی شده برای زندگی و روابط نزدیکتر با طبیعت ، بهبود بخشد . هاوارد در جستجوی راه حل های برنامه ریزی برای مسائل پیچیده شهری بود که ناشی از رشد پیش بینی شده و توقف ناپذیر شهرهاست . لذا هدف از این تحقیق اینست که با تجزیه و تحلیل نظریه باغشهر هاوارد از آن برای مقابله با مسائل شهری معاصر الهام بگیریم. این تحقیق از نظر ماهیت از نوع پژوهشهای آمیخته کیفی-کمی و پیمایشی با رویکرد اکتشافی بوده و از نظر هدف از نوع کاربردی است . جامعه آماری نیز کارشناسان اداره راه و شهرسازی و جهاد کشاورزی در شهر زنجان و اساتید برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز بودند که براساس روش گلوله برفی 30 نفر انتخاب شدند. یافته ها حکایت از پیامدهای معماری مدرن در عدم توجه به فضاهای باز و حذف حیاط بود که از دهه 1980 بالکن جایگزین آن گردیده بود . این پیامدها ، بوضوع نتایج خود را در تغییر کاربری اراضی کشاورزی به شکل خانه باغ( باغشهر) نشان داده است. نتیجه تحقیق در پی آن است تا با بهره گیری از بینش شکل گیری جنبش باغشهر ، به تبیین چالشهای عدم توجه به نظام باغشهری در نظام برنامه ریزی شهری ایران بپردازد. توجه به استانداردهای فضاهای باز و نیمه باز و فضاهای سبز شهری از پیشنهادات این پژوهش می باشد.
پهنه بندی توان اکولوژیک کشاورزی استان سیستان وبلوچستان جهت کشت کنجد با استفاده از پارامترهای اقلیمی و خاک
حوزه های تخصصی:
تضمین امنیت غذایی و معیشت کشاورزی مستلزم نگرشی جامع و سیستماتیک با هدف استفاده پایدار و مدیریت منابع طبیعی از طریق توسعه و انطباق تکنولوژی کشاورزی است. کنجد از مهمترین دانه های روغنی می باشد. با توجه به اهمیت راهبردی آن تعیین مناطق مناسب با در نظر گرفتن پارامترهای اقلیمی و خاک، یکی از بهترین راه حل در تولید پایدار محسوب می گردد. بنابراین، هدف از این مطالعه پهنه بندی توان اکولوژیک کشاورزی 6 شهرستان (هیرمند، زابل، زاهدان، زهک، هامون و نیمروز) در شمال و مرکز استان سیستان وبلوچستان جهت کشت کنجد با استفاده از پارامترهای اقلیمی و خاک می باشد. در این مطالعه برای پهنه بندی کشت کنجد مجموعا از 16 معیار مکانی (دمای مطلوب، مجموعه دمایی، دمای کمینه، دمای بیشینه، بارش، شیب، ارتفاع، ماده آلی، شوری خاک، pH و میزان عناصر غذایی در خاک شامل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن و روی) استفاده شده است. برای به دست آوردن وزن معیارها از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، از منطق بولین جهت کلاس بندی معیارها به دو کلاس مناسب و نامناسب و از روش ترکیب خطی وزنی (WLC) جهت به دست آوردن نقشه پهنه بندی استفاده شده است. نتایج نشان داد که در بین معیارهای انتخاب شده جهت تهیه نقشه کشت کنجد معیارهای بارش متوسط و دمای کمینه به ترتیب دارای بیشترین و کمترین وزن می باشند. نتایج نقشه نهایی تناسب جهت کشت کنجد در منطقه مورد مطالعه نشان داد که بیشترین درصد مساحت متعلق به کلاس خیلی نامناسب (616/0) و کمترین درصد متعلق به کلاس خیلی مناسب (016/0) می باشد. همچنین، نتایج درصد مساحت کلاس های مختلف به تفکیک هر شهرستان برای کشت کنجد نشان داد که در بین شهرستان های مورد مطالعه، شهرستان زاهدان دارای مساحت بیشتری در کلاس خیلی مناسب نسبت به سایر شهرستان ها می باشد. نتایج عملکردی کنجد در مناطق مورد مطالعه، با نتایح حاصله از تحقیق تطابق داشت.