فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۰۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه فرهنگ سازمان و چگونگی تحول آن نه تنها به شکل یک الزام که به عنوان داغ ترین مقوله مدیریت تحول مطرح است. فرهنگ سازمانی به عنوان بستر اصلی برنامه های تحول است که در نهایت میتواند نقش تسهیل گر یا بازدارنده در پیروزی یا شکست این برنامه ها ایفا کند. فرآیند تحول از نظام بودجه ریزی سنتی به نظام بودجه ریزی عملیاتی نیز مانند هر برنامه تحول دیگر، فرایندی پیچیده و حساس و در عین حال تحت تاثیر شدید فرهنگ سازمانی خواهد بود.
در تحقیق حاضر به بررسی و تعیین نقش فرهنگ سازمانی حاکم بر سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی در فرآیند تحول از نظام بودجه ریزی سنتی به نظام بودجه ریزی عملیاتی بر اساس مدل دنیسون پرداخته شده است. نتایج حاصل بیانگر این است که فرهنگ سازمانی موجود در سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی، در هر چهار بعد ذکر شده در مدل دنیسون، اختلاف نامناسبی را با وضعیت مطلوب آن نشان می دهد و در صورت اجرای برنامه تحول در نظام بودجه ریزی این سازمان، فرهنگ سازمانی حاکم بر سازمان فوق، نقشی بازدارنده در این فرایند ایفا خواهد کرد و برای بهبود وضعیت فعلی، نیازمند اقداماتی جدی است که پیشنهاداتی در این راستا و براساس یافته های تحقیق ارائه شد.
تکامل ارزیابی متوازن
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی سیر تکامل ارزیابی متوازن م ی پردازد تا کاربردهای آن در حسابداری مدیریت را مشخص سازد . این سیر را می توان در طی سه دوره مورد مطالعه قرار داد
ویژگی های شخصیتی حسابداران ایرانی
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی و تعیین ویژگی شخصیتی حسابداران اعم از دانشجویان و افراد حرفه ای است. برای این منظور، از پرسش نامه پنج عاملی نئو (NEO)1 استفاده شده است. نمونه تحقیق مشتمل بر 97 نفر از دانشجویان و 80 نفر از افراد حرفه ای بوده است. داده های حاصل از پرسش نامه به صورت توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. به منظور آزمون فرضیات، از آزمون مقایسه میانگین نمونه های مستقل و آزمون میانگین یک جامعه استفاده شد. نتایج نشان می دهد در حدود 52/70 درصد از دانشجویان، 69/55 درصد از افراد حرفه ای، و 79/63 درصد از کلّ حسابداران دارای ویژگی شخصیتی بیداری وجدان (C) هستند. همچنین از نظر آماری، بین نوع ویژگی شخصیتی دانشجویان حسابداری و افراد حرفه ای تفاوت معناداری مشاهده نشد. علاوه بر این، در سطح معناداری 5 درصد، «بیداری وجدان (C)» ویژگی شخصیتی حسابداران است. نتایج این تحقیق می تواند در بحث آموزش حسابداری مفید باشد
حسابداری کربن برای پایداری و مدیریت
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به موضوع حسابداری کربن بعنوان یک حوزه بسرعت در حال رشد مدیریت پایداری، می پردازد. موضوع جهانی انتشار گازهای گلخانه ای و افزایش تأثیرات تغییر شرایط جوی، زمینه ای است که رویه های جدید و جامع را برای جلوگیری و کاهش این تأثیرات منفی می طلبد. بنابراین الزامات اطلاعاتی جدید و راهنمایی در خصوص چگونگی استفاده از رویکردهای حسابداری برای شفافیت، پاسخگویی و تصمیم گیری در دولتها، شرکت ها و سازمان های غیرانتفاعی، ضروری است. در این مقاله ضمن معرفی انواع متفاوت گزارشهای کربن، بر حسابداری مدیریت کربن در سطح شرکت تمرکز شده است. در این سطح، حسابداری مدیریت کربن با دو رویکرد اصلی، حسابداری کربن در حالت ناپایداری و حسابداری کربن برای بهبود پایداری، قابل بحث است. مقاله ضمن معرفی حوزه های پروتکل گازهای گلخانه ای (GHG)، چالش مدیران در استفاده از ابزارهای جدید حسابداری مدیریت برای درنظر گرفتن اثرات کلی انتشار کربن را مطرح می کند. این مطلب بر ضرورت همکاریهای بین رشته ای جهت ایجاد روش های حسابداری جدید در حوزه حسابداری کربن تأکید می کند
بررسی رابطة بین شاخص راهبری شرکتی و بازده سهامداران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی های مربوط به تضاد منافع مدیران ومالکان از یک سو و اهمیت آثار عملکرد شرکت بر سایر گروه های ذینفع از دیگر سو، دیر زمانی است که توجه همگان را به خود جلب کرده است و یافتن الگویی مناسب مشغله جدی بسیاری از افراد شده است. صاحب نظران امروزه بهترین راه حل این مشکل را در بهبود راهبری شرکت ها می دانند. هدف این تحقیق رتبه بندی شرکت ها از نظر راهبری شرکتی و بررسی اثر آن بر بازده سهامداران می باشد. در این پژوهش رتبة شرکت های عضو نمونه با استفاده از پرسشنامه ای جامع حاوی 25 معیار از معیارهای راهبری شرکتی، اندازه گیری شده است. این معیارها برگرفته از مفاد آیین نامة نظام راهبری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و در سه طبقه شفافیت اطلاعاتی، ساختار هیئت مدیره و ساختار مالکیت می باشد. بدین منظور اطلاعات سال 1388 مربوط به 90 شرکت مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از روش رگرسیون، فرضیة پژوهش آزمون گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است با وجود آنکه شرکت های عضو نمونه بطور متوسط 61% از معیارهای موجود در آیین نامه راهبری شرکتی ایران را رعایت کرده اند ولی هیچگونه رابطه معناداری بین شاخص راهبری شرکتی و بازده سهامداران وجود ندارد.
توجه مدیران به عوامل موفقیت ساز، با تأکید بر فرایند های حسابداری مدیریت
حوزه های تخصصی:
در شکل نوین حسابداری مدیریت، تأمین رضایت مشتری در اولویت قرار دارد. در این رویکرد، مشتری در کانون فعالیت های مدیریت قرار می گیرد. مشتری همواره خواهان بهبود عملکرد عواملی است که به اصطلاح عوامل اصلی موفقیت نامیده می شوند و عبارت اند از: بهای تمام شده، کیفیت، زمان و نوآوری. در این پژوهش، میزان توجه مدیران به عوامل اصلی موفقیت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، با تأکید بر فرایند های حسابداری مدیریت بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1388- 1378 بود. از تعداد 221 شرکت عضو این جامعه در قالب هشت طبقه از صنایع، نمونه 79 عضوی از بین صنایع به صورت تصادفی انتخاب شد. همچنین، در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسش نامه و برای آزمون فرضیه های پژوهش از شاخص آماری خی دو استفاده شده است. در نهایت، یافته های پژوهش حاکی از آن است که: 1. مدیران صنایع مختلف به عوامل اصلی موفقیت توجه کافی دارند؛ 2. میزان توجه مدیران به عوامل اصلی موفقیت (یعنی بهای تمام شده، کیفیت، زمان و نوآوری) متفاوت بوده است.
بررسی رابطه پاداش هیأت مدیره با شاخص های حسابداری ارزیابی عملکرد (مورد مطالعه: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور تئوری نمایندگی و تفکیک مدیریت از مالکیت، ارزیابی عملکرد مدیران مطرح گردید. بنابراین می بایست شاخص ها و مؤلفه هایی برای این منظور در نظر گرفته شود، که شاخص های حسابداری و شاخص های اقتصادی از آن جمله اند. به همین جهت در این مطالعه به بررسی تأثیر پاداش هیأت مدیره بر شاخص های حسابداری ارزیابی عملکرد پرداخته شده است. برای این منظور، بر اساس آزمون تجربی مضامین تئوری نمایندگی، اطلاعات لازم برای سال های 1381 تا 1387 از کلیه ی شرکت های واجد شرایط در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری گردید و با استفاده از ضریب تعیین تعدیل شده، تحلیل واریانس و یک مدل رگرسیونی خطی، این رابطه مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه، تأثیر پاداش بر خالص جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی و نسبت Q توبین در سطح کل شرکت ها و صنایع انتخابی مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش در سطح کل شرکت ها دلالت بر وجود رابطه معنی دار بین مبلغ پاداش هیأت مدیره و خالص جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی و رابطه ضعیف بین مبلغ پاداش هیأت مدیره و نسبت Q توبین دارد. نتایج آزمون فرضیه ها در سطح صنایع مورد رسیدگی نیز، نشان می دهد که جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی (CFO) در صنعت سیمان، آهک و گچ و صنعت خودرو و ساخت قطعات، تأثیر معنی داری روی مبلغ پاداش هیأت مدیره دارد و همچنین در سطح صنایع، رابطة معنی داری بین مبلغ پاداش هیأت مدیره و نسبت Q توبین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد.
بررسی تاثیر عملکرد شرکت و مالکیت نهادی بر سرمایه فکری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه فکری از جمله مهمترین دارایی های نامشهود شرکت ها می باشد و مبانی نظری و شواهد تجربی حاکی از آن است که دارایی مذکور اثری مستقیم بر ارزش و عملکرد شرکت برجای می گذارد. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله تاثیر عملکرد شرکت و مالکیت نهادی را بر سرمایه فکری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار می دهد؛ در این راستا از متغیر بازده دارایی ها و نسبت سهام تحت تملک سرمایه گذاران نهادی( بانک ها و موسسات سرمایه گذاری و بیمه) به کل سهام عادی در جریان به ترتیب برای اندازه گیری عملکرد و مالکیت نهادی و برای اندازه گیری سرمایه فکری از تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری خالص دارایی ها با تعدیلات از بابت تورم استفاده گردیده است. متغیرهای کنترلی تحقیق حاضر، اندازه و فرصت رشد شرکت می باشد. یافته های بررسی 73 شرکت در بازه زمانی 1381 الی 1389 حاکی از آن است که عملکرد شرکت با سرمایه فکری رابطه مثبت و معناداری دارد ولی بین مالکیت نهادی و سرمایه فکری رابطه معناداری مشاهده نگردید. رابطه مثبت و معنادار عملکرد شرکت با سرمایه فکری بیانگر آن است که بازار نسبت به شرکت هایی که عملکرد بهتری دارند واکنش مثبت نشان می دهد و این باعث افزایش تفاوت ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت ها می گردد.
تاثیر نظام راهبری شرکتی برافشای سرمایه فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی برخی ساز وکارهای نظام راهبری شرکتی و میزان افشای سرمایه فکری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387-1389 می باشد.در این راستا تاثیر برخی شاخص های نظام راهبری شرکتی (اندازه هیات مدیره ،ترکیب هیات مدیره،یکسان بودن مدیرعامل ورئیس هیات مدیره و وجود بخش حسابرسی داخلی ) برمیزان افشای سرمایه فکری (سرمایه انسانی ،سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای )، برای 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش رگرسیون پانل دیتای پواسن بررسی شد.نتایج نشان داد بین تعداد مدیران ومیزان افشای سرمایه فکری رابطه ی معنادار منفی وجود ندارد (رابطه ی معنادار وجود ندارد)؛ بین درصد اعضای غیر موظف و میزان افشای سرمایه فکری رابطه معنادار مثبت وجود دارد؛ بین یکسان بودن مدیرعامل و رئیس هیات مدیره و میزان افشای سرمایه فکری رابطه ی معنادار منفی وجود دارد و بین وجود بخش حسابرسی داخلی و میزان افشای سرمایه فکری رابطه ی معنادار مثبت وجود ندارد(رابطه ی معناداری وجود ندارد).
بررسی ساختار مالکیت ورابطه میان پاداش هیأت مدیره و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمانی که صاحب کار، عاملی را از جانب خود منصوب نمود و اختیار تصمیم گیری را به او تفویض کرد، رابطه نمایندگی بوجود آمد. در رابطه نمایندگی، فرض می شود که هر یک از طرفین سعی دارند منافع خود را حداکثر نمایند. یکی از راه های مناسب جهت کاهش تضاد نمایندگی، پرداخت پاداش به مدیران بر مبنای عملکرد شرکت می باشد. تحقیق حاضر برای فراهم آوردن شواهدی در رابطه با تاثیر تمرکز مالکیت بر ارتباط میان پاداش مدیران و عملکرد شرکت در انواع مالکیت ها در بورس اوراق بهادار تهران، صورت گرفته است. از این رو 53 شرکت برای یک دوره 6 ساله از سال 1386 الی 1391 مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از رگرسیون چند متغیره برای بررسی داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که تمرکز مالکیت رابطه مثبت و معنی داری با ارتباط میان پاداش هیأت مدیره و عملکرد شرکت ها دارد. یعنی هرچه تمرکزمالکیت بالاتر رود، برای پرداخت پاداش به مدیریت، به عملکرد شرکت اهمیت بیشتری داده می شود. علاوه براین، تمرکز مالکیت در شرکت های نهادی رابطه منفی و معنی داری با ارتباط میان پاداش هیأت مدیره و عملکرد حسابداری (بازده دارایی و بازده فروش) دارد. در حالی که در مالکیت شرکتی تمرکز مالکیت رابطه مثبت و معنی داری با ارتباط میان پاداش هیأت مدیره و بازده سالیانه سهام دارد، اما در مالکیت مدیریتی هیچ گونه ارتباطی دیده نشد.
بررسی مدیریت واقعی و حسابداری سود و میزان محافظه کاری در شرکت های موفق و ناموفق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مقایسه ای مدیریت واقعی و حسابداری سود و میزان محافظه کاری حسابداری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بر مبنای توانایی نسبی تداوم فعالیت (توانمندی مالی) آن ها می پردازد. تحقیق با استفاده از داده های مقطعی و پانل نامتوازن و آزمون های مختلف تی، تحلیل واریانس دوراهه و تحلیل رگرسیون انجام شد. یافته های پژوهش با استفاده از نمونه شرکت های موفق و ناموفق در بازه زمانی
1388-1376 نشان می دهند که شرکت های ناموفق در سال های قبل از درماندگی مالی، مدیریت مثبت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری و دست کاری فعالیت های واقعی، انجام می دهند. هم چنین، شرکت های با احتمال پایین درماندگی، در انجام مدیریت سود، نسبت به شرکت های با احتمال بالای درماندگی موفق تر عمل کرده اند. در خصوص محافظه کاری نیز یافته های تحقیق، وجود رویکرد متهورانه (غیرمحافظه کارانه) را هم برای شرکت های موفق و هم شرکت های ناموفق نشان می دهد.
تکنیک های تصمیم گیری در حسابداری مدیریت از دیدگاه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های اتخاذ شده در حسابداری مدیریت متعارف جهت انتخاب از میان دو یا چند راهکار، هم در تصمیم گیری های بلند مدت و هم کوتاه مدت، با اهداف کلی اسلام در مدیریت شرکت ها دارای تعارض است. در مقاله حاضر به بررسی مقاله ها و تحقیق های مربوطه (شامل قرآن و حدیث) برای تعیین اهداف اسلامی در مدیریت شرکت ها پرداخته می شود و رویکردی جایگزین جهت انتخاب راهکارهای مختلف پیشنهاد می شود که با اهداف اجتماعی- اقتصادی اسلام مطابقت دارد؛ همچنین نشان داده می شود که در تصمیم گیری های بلندمدت و کوتاه مدت، مقایسه جنبه های مختلف منفعت- هزینه به جای تکنیک های بودجه بندی سرمایه ای باید به عنوان معیار انتخاب نهایی از میان چند گزینه برای تحقق اهداف اسلامی بکار گرفته شود. روش تحقیق توصیفی و به صورت تحلیلی انتقادی در ارزیابی تکنیک های تصمیم گیری کنونی در حسابداری مدیریت است. اهداف دیگری که یک سازمان ممکن است؛ علاوه بر حداکثر کردن سود دنبال کند در مقاله حاضر در نظر گرفته نشده است، همچنین تکنیک های حسابداری مدیریت از دیدگاه اسلامی موردبررسی قرار گرفته است که تحقیقات بسیار اندکی در این زمینه انجام شده است.
حسابداری مدیریت در کشورهای کمتر توسعه یافته
حوزه های تخصصی:
رابطه ی استفاده از فنون مدیریت ریسک با عملکرد شرکت های فعال صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات بوجود آمده در فضای کسب و کار باعث گردیده که نگرش به مدیریت ریسک از منظر جزء گرا به نگرشی کل گرا و سیستماتیک تغییر یابد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از فنون مدیریت ریسک و عملکرد سازمان می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی شرکت های فعال در صنعت غذایی است، که بیش از یک سال از تاریخ پذیرش آن ها در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران گذشته است. در این پژوهش برای کمی سازی میزان استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه از مدل ارائه شده در کتاب کوزو استفاده شده است. همچنین و در نهایت برای بررسی رابطه متغیر مستقل (میزان استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه) و متغیر وابسته (عملکرد بنگاه) پس از استاندارد سازی داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان دهنده این است که استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه رابطه معنی دار مثبتی با عملکرد سازمان دارد، همچنین در بررسی فرضیه های فرعی، تنها مدیریت ریسکهای استراتژیک، هیچ گونه رابطه معنی داری با عملکرد سازمان ندارد.
حسابداری مدیریت و قلمرو آن؛ از دیدگاه مدیریت
حوزه های تخصصی:
بررسی ارتباط سازو کارهای نظام راهبری شرکتی و ساختار سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور فراهم آوردن شواهدی در ارتباط با نقش نظام راهبری شرکتی از این منظر که آیا سازو کارهای درونی و بیرونی نظام راهبری شرکتی بر ساختار سرمایه شرکت تأثیر دارد، صورت پذیرفته است. بدین جهت، نمونه ای مشتمل بر 80 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی هشت ساله(1387-1380) انتخاب و بررسی گردید. برای آزمون فرضیه ها از تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده از روش داده های تابلویی استفاده شده است. معیار مورد استفاده جهت سازو کارهای نظام راهبری شرکتی عبارتند از: درصد اعضای غیر موظف هیأت مدیره، تفکیک مدیرعامل از اعضای هیأت مدیره و مالکیت نهادی. متغیرهای کنترلی تحقیق نیز عبارتند از: اندازه شرکت، سودآوری و قابلیت مشاهده دارایی ها. نتایج به دست آمده نشان دهنده وجود رابطه ای مثبت و معنادار میان مالکیت نهادی به عنوان یکی از مکانیزم های بیرونی نظام راهبری شرکتی و ساختار سرمایه است، ولی میان درصد اعضای غیر موظف هیأت مدیره و همچنین تفکیک مدیرعامل از اعضای هیأت مدیره با ساختار سرمایه رابطه معناداری مشاهده نگردید. یافته های جنبی تحقیق نشان می دهد که میان متغیر اندازه شرکت و ساختار سرمایه، ارتباطی منفی و معنادار میان قابلیت مشاهده دارایی ها و ساختار سرمایه ارتباطی مثبت و معنادار وجود دارد و سودآوری نیز رابطه ای معکوس و معنادار با ساختار سرمایه دارد.