فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۸۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
فعالیت ها ی هسته ای جمهوری اسلامی ایران، ایجاد بحران ها ی مختلفی را از سوی بازیگران مخالف یا معارض در عرصه ها ی داخلی و بین المللی در پی داشته است؛ افزایش حجم تحریم ها ی شورای امنیت ضد ایران و تهدیدهای مختلفی که ضد برنامه هسته ای ایران شده، شرایط بغرنجی را به وجود آورده است. غرب تلاش دارد ادامه برنامه ها ی هسته ای ایران و ادامه غنی سازی را در چارچوب دستیابی ایران به سلاح هسته ای ترسیم نماید تا از این طریق جامعه بین المللی را در جهت خواست خود تجهیز کند. از سوی دیگر، ایران بر سر حقوق مسلم هسته ای خود (ادامه غنی سازی) برای تأمین نیازهای روزافزون انرژی و دیگر موارد، پافشاری می کند و برنامه صلح آمیز خود را مطرح می سازد. جمهوری اسلامی ایران طی مذاکرات متعددی که با اروپا و بعداً کشورهای عضو 1+5 داشته است، به واسطه سیاسی بودن فضای مذاکرات دوجانبه، هنوز به توافق روشنی بر سر فعالیت ها ی هسته ای خود دست نیافته است. شاید یکی از عوامل این سوءتفاهم بین طرفین نبود دیپلماسی مشخص و روشن و اعتماد سازی در این زمینه باشد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با روش توصیفی- تحلیلی اهداف کشورهای غربی در پیگیری مذاکرات هسته ای با ایران مشخص شود و بر این اساس، سعی می شود مناقشه موجود در چارچوب نظریه بازی ها تحلیل گردد و بر این مبنا، روش ها ی مذاکره و دیپلماسی اعتمادساز بین طرفین ارائه شود.
کشمکش بر سر برندسازی رژیم اشغالگر صهیونیستی در آمریکا؛ مطالعه موردی جنبش بی دی اس و دانشگاه هرزلیای رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل امپریالیسم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اسرائیل
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران آمریکا
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مسایل منطقه ای
برندسازی کشورها به وسیله روش های تجاری، پدیده ای نوین و یک راهبُرد مربوط به دیپلماسی عمومی است که با هدف فروش تصاویر جدید و برداشت های نو از شهرها، کشورها و مناطق به مردم جهان صورت می گیرد. در جهان کنونی کشاکشی بر سر برندسازی رژیم صهیونیستی در جریان است. این مقاله با به کارگیری نظریه تصویر کشور به معنی مجموع عقاید، نظرات و احساسات درباره یک مکان سعی می کند کشاکش موجود بر سر تصویر رژیم صهیونیستی را نشان دهد. سؤال مقاله این است که دو گروه طرفدار و مخالف رژیم صهیونیستی از چه روش ها و سیاست هایی برای بازنمایی آن استفاده می کنند. مقاله با مطالعه موردی دو سازمان فعال در برندسازی این رژیم، یکی موافق آن (دانشگاه هرزلیا) و دیگری مخالف آن (جنبش بی. دی. اس) و با روش تحلیل محتوای کیفیِ داده های آن ها به این نتیجه می رسد که برندسازی رژیم صهیونیستی روندی مداوم است که با ابزار رسانه جدید به ویژه شبکه های اجتماعی و انعکاس اقتصاد در نظام معنا پیگیری می شود. لکن روند برندسازی موافق آن نتوانسته خود را جدای از سیاست های منعکس شونده در اخبار نشان دهد. برندسازی رژیم صهیونیستی با وجود تمام جذابیت های گردشگری، فنّاوری، علمی، تجاری و فرهنگی همچون سایر کشورها نیست و در مقاطع جنگ و نزاع دچار مشکل می شود
چرخش در سیاست خارجی ایران در دهه بعد از کودتای 28 مرداد 1332 (از موازنه منفی تا وابستگی)
حوزه های تخصصی:
هر کشوری سیاست خارجی خود را مطابق با توانایی ها و ظرفیت های موجود و در راستای نیل به منافع ملی تنظیم و اجرا می کند. در این میان ممکن است سیاست خارجی یک کشور متأثر و پیرو یک قدرت خارجی هم باشد. با مطالعه تاریخ سیاست خارجی ایران، فراز و نشیب های فراوانی را می توان مشاهده کرد. دوره بعد از کودتای 28 مرداد 1332 از مقاطع مهم تاریخی در سیاست خارجی ایران می باشد که در آن سیاست خارجی در چرخشی کامل از موازنه منفی به سوی وابستگی و تحت الحمایگی رفت و باعث تمدید حضور بیگانگان در خاک ایران تا انقلاب 1357 گردید. نوشتار پیش رو به بررسی چگونگی این چرخش می پردازد و در پی آن است تا نشان دهد که چگونه قدرت های خارجی برای کسب منافع خود به دخالت در امور کشورهای دیگر می پردازند و در این راستا از همراهی و همکاری بعضی عوامل داخلی دست نشانده که نه در خدمت منافع کشور خود بلکه در خدمت اربابان خارجی خود هستند، هم سود می برند. در این مقاله با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و به صورت توصیفی بیان می دارد که وابستگی ایران به قدرت های خارجی در این مقطع زمانی از عوامل مؤثر نفرت مردم از قدرت های مداخله گر و عوامل داخلی آنها می باشد که در نهایت منجر به انقلاب اسلامی 1357 گردید.
تحلیل نظریه تولید دانش هسته ای در اندیشه های مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مسایل سیاسی انرژی در ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران دستاوردهای انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن دیدگاه های نظری توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرونده هسته ای ایران
جایگاه سیاسی جمهوری اسلامی ایران در فضای بین الاذهانی و پسا انقلابی خاورمیانه عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مسایل منطقه ای
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه بیداری اسلامی
جهان اسلام/ دیگری بنیادگرا و اسطوره آرمان امریکایی در سیاست خارجی امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال حادثه 11 سپتامبر و تحولات پس از آن، تمرکز بر بنیاد گرایی در سیاست خارجی امریکا صورت آشکارتری یافته و قطبیسازی مانوی جهان به دو محور خیر و شر مبنای دستورکار مبارزه با تروریسم قرار گرفته است. در این دستورکار، جهان اسلام به عنوان دیگری بنیادگرا برساخته می شود و با فرض وجود کنشگر بنیادگرایی که تهدیدکننده منافع و هویت امریکایی است، موضع گیری در برابر آن هدایت می شود. با توجه به محوریت مسائل هویتی در تعیین الگوهای دوستی و دشمنی یا «خود» و «دیگری»، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که اسطوره آرمان امریکایی چگونه در برساختن دیگری بنیادگرا تاثیر داشته است. دعوی اصلی مقاله آن است که «آرمان امریکایی» به عنوان نماد اسطوره ای در هویت سیاست خارجی امریکا می تواند از یک سو هویت ملی و بازنمایی هویت و تفاوت را ساخته و پرداخته کند و از سوی دیگر، خط مشیهای سیاست خارجی را هدایت کند یا رویدادی را بازنمایی کند. در این چهارچوب، دیگری بنیادگرا و آرمان امریکایی می تواند به حفظ هویت و وضع موجود کمک کند، محور رویه های گفتمانی قرار گیرد و یا فرایندهای درون گذاری و برون گذاری را بر مبانی هویت و منافع ملی امریکا برسازد. این مقاله با بررسی اسناد امنیتی/راهبردی امریکا نشان می دهد که بازنمایی دیگری بنیادگرا/مسلمان و اسطوره آرمان امریکایی، سرچشمه های هویتی دارد و بر مبنای نوعی نقشه نگاری استعاره ای است که با طرح واره اسطوره آرمان امریکایی، همخوانی دارد.
تبیین ژئوپلیتیکی روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قزاقستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فروپاشی شوروی و شکل گیری جمهوری های جدید، ارزش و اهمیت جایگاه سرزمینی ایران را در منطقه و جهان، بیش از پیش ارتقا بخشیده است. جمهوری قزاقستان محصور در خشکی است و برای تأمین تقاضاهای متنوع و نیز عرضه نفت و گاز خود به بازارهای جهانی، به مسیرهای ارتباطی کوتاه و مطمئن منتهی به آبهای آزاد نیازمند است. موقعیت سرزمینی ایران در قلب منطقه خاورمیانه، واقعیت ارزشمند اما بالقوه ای است که می تواند ظرفیت های متنوع و گسترده جدیدی برای تجارت، صنعت، خدمات، افزایش درآمد ملی و در نتیجه انباشت سرمایه ها و توسعه و حتی امنیت برای کشور ایجاد کند. اما زمینه ها و عواملی چون خلاء قدرت ایجاد شده پس از فروپاشی شوروی، موقعیت ژئوپلیتیکی منطقه، استقرار در نزدیکی تقاطع آسیا و اروپا، دارا بودن دومین منابع بزرگ انرژی دنیا، بازار مصرف انبوه و رو به رشد و تمایل کشورهای آسیای مرکزی برای حضور قدرت های فرامنطقه ای با هدف کاهش وابستگی به روسیه و جذب سرمایه گذاری خارجی و توسعه اقتصادی، باعث حضور قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیای مرکزی گردیده و موانعی جدی برای حضور مؤثرتر ایران به وجود آورده است. سؤال اصلی مقاله این است که ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی خود، چگونه از این فرصت در جهت توسعه روابط با جمهوری قزاقستان بهره برده است؟ در این مقاله سعی شده است با توجه به واقعیت های ژئوپلیتیکی منطقه، در واقع مهمترین عوامل تأثیرگذار در موقعیت و منزلت ژئوپلیتیکی ایران در جهت گسترش روابط با جمهوری قزاقستان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
تبیین مؤلفه های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی روابط در مناطق ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر، اغلب، نقش بنیان های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی در روابط بین دولتها و ملتها نادیده انگاشته شده و یا کم اهمیت تصور می شود. این در حالی است که بنا به استدلال های پژوهش حاضر، روابط در مناطق ژئوپلیتیکی در ابعاد منطقه ای، پیرامونی و جهانی حداقل از سیزده متغیر و عامل محیطی، جغرافیایی و ژئوپلیتیکی شامل: موقعیت جغرافیایی، عامل همسایگی، تعداد همسایگان، کدهای ژئوپلیتیکی، حکومت های ایدئولوژیکی، بار استراتژیک مکان ها و فضاها، بار استراتژیک منطقه، درجه ثبات و امنیت منطقه ای، اتحادیه-های منطقه ای (درجه استحکام و پیوندهای درونی)، فضاهای امن/ناامن (بحرانی)، منابع جغرافیایی منازعات/همکاری ها (پتانسیل های جغرافیایی همگرایی و واگرایی)، سطوح متوازن/نامتوازن قدرت درون منطقه ای، وزن ژئوپلیتیکی (سطح قدرت ملی) کشورها، تأثیرپذیر است.مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی درصدد است تا از جنبه نظری، مؤلفه های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی روابط در مناطق ژئوپلیتیکی، براساس علل و زمینه های مناسبات و روابط دولتها و ملتها در نظریه-های بررسی شده را ارائه نماید.
جمهوری اسلامی ایران و الگوهای امنیتی آسیای جنوب غربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن آنکه ترتیبات جاری امنیتی منطقه ای و الگوی مطلوب ایران برر اارا
افق اند چشم انداز 4141 در خرده نظام های امنیتی آایای جنوب غربی را تبیین مری کنرد
شیوه ای خاص برای شناخت الگوهای امنیتی نیز ارائه می کند. ایرن رو در رررج جرام
مطالعاتی شناخت الگوی امنیتی منطقه ای مطلوب ایران در آاریای جنروب غربری در افرق
چشم انداز 4141 در مجم تشخیص مصلحت نظام به کار گرفتره شرده و مقالره راضرر
مستخرج از آن اات و مبتنی بر رویکرد مسئله شناای ااتخراج موضوعات و روندشناای
بر ااا مسائل و تحلیل از اطح خرد به کلان می باشد. بازشنااری رویکردهرای امنیرت
منطقه ای بر ااا اه الگوی نظری موازنه قوا و رویکرد مرورد نظرر منراف محرور بررای
جمهوری االامی از جمله اهداف پژوهش راضر می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد
با توجه به مقدورات و مطلوبیت های ایران در مدل های مختلف الگوی موازنه قوا بهتررین
راهبرد برای جمهوری االامی در به رداکثررااندن مناف منطقه ای و همکاری های متعاقر
آن می باشد.
ایران و امریکا: چرخه منفی برسازی و استمرار مناقشه هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک دهه از تبدیل شدن برنامه هسته ای ایران به یک مناقشه در روابط ایران و قدرت های بزرگ و قرار گرفتن آن در کانون توجه محققان، سیاستمداران، افکار عمومی جهان و نهادهای بین المللی مربوطه می گذرد. اهمیت شناخت این مناقشه به منظور رصد و برخورد مقتضی با آن در حجم انبوهی از تحقیقات و گزارش های انجام گرفته در مورد آن و همچنین میزان قابل ملاحظه ای از قطعنامه ها و بیانیه های صادر شده از سوی طرفین و نیز نهادهای بین المللی مانند شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی اتمی، کاملاً نمایان است. محققان و صاحبنظران زیادی از زوایای مختلف در مورد چگونگی و چرایی شکل گیری این مناقشه و همچنین چگونگی برخورد با آن اظهارنظر کرده اند. با این وجود، در مورد اینکه چرا این مناقشه یک دهه استمرار پیدا کرده، کار تحقیقی مستقل و جدی انجام نگرفته است. این مقاله با هدف پُرکردن این خلأ پژوهشی نگارش شده است. سئوالاتی که در این تحقیق قصد پاسخ به آنها را داریم عبارتند از اینکه چگونه نوع روابط ایران - امریکا باعث استمرار مناقشه هسته ای ایران شده است؟ و در این میان هدف نهایی امریکا در این مناقشه چیست؟ فرضیه اصلی که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد، این است که استمرار مناقشه هسته ای ایران ریشه در «چرخه منفی برسازی» در روابط میان ایران و امریکا دارد. با وجود این چرخه، هدف نهایی امریکا در این مناقشه برچینش هسته ای است. روش تحقیق در این مقاله اسنادی - کتابخانه ای است.
سیاست خارجی نسل پنجم رهبری جمهوری خلق چین نسبت به جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
: جمهوری خلق چین یک قدرت جهانی رو به رشد و جمهوری اسلامی ایران یکی از قدرتمندترین کشورهای حوزه خلیج فارس است. درخواست فزآینده جهانی برای نفت و نقش ایران و خلیج فارس در تأمین و عرضه نفت اهمیت بیشتری به این روابط داده است. سیاست خارجی نسل پنجم جمهوری چین نسبت به جمهوری اسلامی ایران تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی رهبران و منفعت ملی این کشور مطرح می شود. نگارندگان با روش توصیفی تحلیلی سعی در پاسخ به این سئوال دارند که نسل پنجم رهبری چین ممکن است چه نوع سیاست خارجی را در قبال جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کند؟ نتایج تحقیق دلالت برآن دارد که با روی کارآمدن این نسل، در سیاست خارجی چین نسبت به ایران هم عوامل واگرایی و هم عوامل همگرایی نقش داشته است. براساس ویژگی شخصیتی رهبران نسل پنجم، روابط ایران و چین تحت تأثیر آموزه ها و ارزش های غربی و آمریکایی این نسل می تواند تا حدی کمرنگ شود و در مقابل، توجه این نسل به کشورهای صنعتی مانند ایالات متحده و ژاپن برای توسعه اقتصادی بیشتر معطوف شود. اما این مسئله به این معنا نیست که این نسل غرب گراست بلکه نسل پنجم نیز براساس واقع گرایی و دفاع از منافع ملی خود عمل می کند.
تبیینی سازه انگارانه از علل واگرایی ایران و شورای همکاری خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار ابعاد نظری واگرایی در روابط خارجی بین ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بدون تأکید بر دورة خاصی را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. سؤال اصلی این نوشتار این است که چرا علی رغم زمینه های زیادی که برای همگرایی بین ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس وجود دارد، روابط خارجی این کشورها با ایران بیشتر به سمت واگرایی حرکت کرده است؟ فرضیه این نوشتار نیز این است که مهم ترین دلایل حاکم بودن واگرایی بین ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را علاوه بر نقش و تأثیر ساختار نظام بین الملل، می توان این گونه تبیین کرد که به واسطه نبودِ هنجارهای مشترک، بستری برای شکل گیری هویت مشترک نیز شکل نگرفته در نتیجه این امر فضای رقابتی، بی اعتمادی و عدم آگاهی منطقه ای را بین ایران و شورای همکاری خلیج فارس شاهد هستیم. به واسطه تأثیر این عوامل نه تنها شاهد بهبود روابط در دولت نهم و دهم نیستیم، بلکه این واگرایی تداوم یافته و حتی تشدید هم شده است. در پایان نیز در قالب نتیجه گیری عنوان می شود که به خاطر تأثیر این متغیرها، رسیدن به همگرایی و ایجاد جامعه امن و منطقه گرایی بین ایران و این کشورها بسیار دشوار و مشکل است. سپس راهکارهای گذر از وضعیت آنارشی و بی اتحادی و رسیدن به هویت مشترک و جمعی و در نهایت همکاری و تعامل مطرح می شود.
آسیب شناسی ساختاری رژیم صهیونیستی با تأکید بر آسیب های فرهنگی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح تجزیه و دولت سازی یکی از مواردی است که دولت های استعماری نظیر بریتانیا برای استمرار حاکمیت و حفظ منافع خود در مناطق مختلف جهان به اجرا گذاشته اند. تأسیس رژیم اسرائیل در سال 1948 در همین راستا و با هدف دفاع از منافع غرب در برابر جهان اسلام، صورت پذیرفت. اما از آنجایی که هستة اصلی کسانی که خود را شهروند اسرائیل می دانند عموماً چندپاره است و خارج از مرزهای فلسطین اشغالی به این سرزمین مهاجرت کرده اند، این رژیم نتوانسته است پروژة ملت سازی را در سرزمین های اشغالی با موفقیت به پایان برساند و با آسیب های ساختاری متنوعی نظیر شکاف های قومی، نژادی و مذهبی، منازعه های هویتی میان دین داران و سکولارها، مسئلة اقلیت عرب فلسطینی مسلمان در درون اراضی اشغالی 1948، رشد مهاجرت معکوس و برهم خوردن توازن جمعیتی در سال های آتی و همچنین ظهور اندیشه های ساختارشکنانه نظیر پست صهیونیسم روبرو است. نویسندگان در این مقاله می کوشند چالش های مزبور را مورد بررسی و کندوکاو قرار دهند.
بانک جهانی سوخت هسته ای: موانع و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرانی های جامعه جهانی در دوران بعد از جنگ سرد در مورد اشاعه سلاح های هسته ای در جهان و احتمال قاچاق مواد و فناوری های غنی سازی و بازفرآوری توسط گروه های غیردولتی، تلاش جدی برای اتخاذ اقدامات موثر بین المللی را به دنبال داشت. در این رابطه، نقش کشورهای هسته ای برخوردار از قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی در شکل دهی به مقررات و هنجارهای بین المللی بیش از پیش قابل ملاحظه است. این گروه از کشورها ضمن حفظ انحصار هسته ای خود درصدد برآمدند تا با استفاده از موقعیت بین المللی، تمایل جامعه جهانی برای طرح پیشنهادات مختلف به منظور تشکیل بانک جهانی سوخت با هدف تضمین عرضه بین المللی سوخت هسته ای به کشورهای فاقد چرخه سوخت را بیش از پیش افزایش دهند. تلاش و لابی گسترده کشورهای هسته ای برای ترغیب کشورها به عدم توسعه توانمندی های تولید سوخت بومی از طریق ارائه جایگزین های متعدد در نهایت با تصویب تشکیل بانک سوخت از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی در سال 2010 به نتیجه رسید. در این پژوهش سعی بر آن است تا ضمن بررسی زمینه های تشکیل بانک بین المللی سوخت هسته ای، موانع و چشم اندازهای آن نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.