فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۱۴۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
اوباما که با تغییر شعار تغییر در سیاست خارجی آمریکا به قدرت رسید، عملا نتوانست آن چه را مد نظر دارد در مورد جمهوری اسلامی ایران به منصه ظهور برساند. به عبارت دیگر سیاست خارجی آمریکا دچار تغییر عمده ای نسبت به ایران نشد و دولت آقای اوباما همان سیاست های گذشته بوش و کلینتون را مبنی براعمال فشار، تهدید نظامی و تحریم علیه ایران دنبال کرد. در این مقاله پس از ارایه یک چارچوب تئوریک مبتنی بر نظریات روابط بین الملل تلاش می شود، نشان داده شود که چه عواملی در شکل گیری و استمرار تحریم ایران در سیاست خارجی آمریکا موثر بوده اند و کنش و اندرکنش این تصمیم گیری در سیاست خارجی متقابل ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران چه بوده است؟ در این راستا، بیم ها و دغدغه های متقابل و افق فراسوی این دو بازیگر ترسیم شده و با توجه به رویکرد تقلیل گرا نشان داده می شود که سیاست خارجی ایران دارای استقلال از محرک های خارجی بوده و بیشتر مبتنی بر پویایی های داخلی خود است، البته این به معنای انکار این واقعیت نیست که عوامل روان شناختی یا محیطی نیز می توانند بر سیاست خارجی ایران موثر باشند.
روابط ایران و روسیه در سال های 1368 تا 1388:بسترها، عوامل و محدودیت ها
حوزه های تخصصی:
ایران و روسیه در پانصد سال گذشته روابطی پر فراز و نشیب و همراه با دوستی و دشمنی با یکدیگر داشته اند. این روابط از همکاریهای دوره صفویه، به خصومت، جنگ و مداخلات دوره قاجار و سپس روابط خصمانه و گاه دوستانه دوره پهلوی و سرانجام همکاری های بیست سال اخیر(1368 تا 1388) رسیده است. در این مقاله تلاش شده تا با ترسیم وضعیت بیست ساله همکاری های دو کشور در عرصه های مختلف، به بررسی بسترهای داخلی، منطقه ای و جهانی مؤثر بر شکلگیری آن پرداخته و موقعیت ژئوپلیتیک جدید (دور شدن روسیه از مرزهای ایران) را به عنوان یک متغیر مهم و مؤثر مورد کند و کاو قرار دهد. در واقع، هدف اصلی این مقاله آنست که به تاثیر تحولات ژئوپلیتیک بر همکاری های دو کشور در بیست سال گذشته بپردازد و وارد مسائل و مشکلات پیش آمده در یکسال اخیر نخواهد شد.
خلیج فارس و نام آن
ایران ـ افغانستان، ارتباط ریلی؛ درآمدی بر سازوکار حمل ونقل چندوجهی برای همکاری منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشته با کمکِ سازه ای با نام «مهندسی امور بین الملل» و رهیافتِ اقتصاد سیاسی بین المللی به بررسی رابطه ایران ـ افغانستان با مرحله آغازین ترانزیت ریلی منتهی به حمل و نقل چندوجهیِ کشور می پردازد تا با گره گشایی از این بن بست ریلی، چهارچوبهای طرحی جامع، و نقشة راه بین المللی کاملی برای رفع کلیه مشکلات بین المللی پیش روی سیاست های بین المللیِ راه آهن ایران را ارائه کند. هدف افزایش توانمندی کشور در عرصة بین المللی به منظور پیشرفت و همکاری منطقه ای و جهانی در پرتوِ بازسازی کریدورِ تاریخیِ شرقی ـ غربی و بالعکس ایران با افغانستان و دیگر کشورهای مستعدِ همجوار است، کریدوری که نخستین بار، در نظم نخست جهانی/ آسیایی با پیشگامی ایران در پیاده سازی آن به عنوان سازوکار اصلی قدرت یابی و ثروت یابی جهانی به همراه شاخه های فرعی آن در شمال و جنوب، پر رفت وآمدترین مسیر بین المللی شد. این نوشته بر آن است که در طرح نهایی ترابری، بار دیگر سیمرغی (مجهز به سیستم حمل ونقلی مدرن) را از فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره) به پرواز درآورد که پیش شرط و نقطه آغاز آن، حمل ونقل کارا ریلی است.
جایگاه اصل حمایت از مستضعفان ومظلومان در روابط خارجی دولت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه اسلام، قدرت و حکومت، وسیله ای برای تامین عدالت و نفی ظلم است، از این رو دولت اسلامی باید بر اساس ملاک عدالت و نفی ظلم، روابط خارجی خود را با دولت ها و ملت ها تنظیم کند و حمایت از مظلومان و مستضعفان را از اصول سیاست خارجی قلمداد کند. در تبیین مبانی دینی این مساله، با نگاهی به آیات و روایات متعدد در این زمینه، می توان به اهمیت و جایگاه ویژه این اصل در روابط خارجی دولت اسلامی پی برد. همچنین توجه به مسلمانان از اولویت برخوردار است و اصل نفی سبیل نیز در این زمینه مطرح است که بر عدم سیطره کفار بر مسلمانان دلالت دارد. جمهوری اسلامی ایران در اصول متعدد قانون اساسی بر حمایت از مستضعفان و مظلومان تاکید و آن را مطرح کرده است و امام خمینی+ نیز یکی از اصول مسلم سیاست خارجی و بهترین راه مقابله با مستکبرین عالم را تشکیل جبهه مستضعفین می دانند.
الزامات دینی و تاملات عقلانی در سیاست گذاری خارجی (مطالعه موردی: اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری خارجی به عنوان شاخه ای مهم از سیاست گذاری عمومی، باید از عقلانیّت مناسب تصمیم گیرندگان در فضای روابط بین الملل برخوردار باشد. اهمّیت تصمیم گیری در سیاست خارجی و نقش عقلانیّت در تصمیم گیری های موجود، به رعایت اصل «تناسب» بین اهداف با روش های مربوطه بازمی گردد. «تناسب سازی» به عنوان شرط تحقّق عقلانیّت، انتظارات از نخبگان سیاسی را به سمتی سوق می دهد که با بررسی توانایی ها و قابلیت های جمهوری اسلامی ایران مناسب ترین گزینه ارتباطی با محیط جهانی را انتخاب کنند. استدلال های ارائه شده در این مقاله، در خصوص گزینه های ارتباطی مشارکت فعّالانه و یا تعامل مثبت جهانی یکی از شاخص های سیاست گذاری خارجی مناسب برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. با مروری بر برنامه های اوّل تا چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران، ملاحظه می شود که در تمام برنامه ها، به ویژه برنامه سوم و چهارم، بر اصل تعامل جهانی تأکید شده است؛ بنابراین همبستگی فراوانی بین شاخص های عقلانیّت که در خصوص سیاست گذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران ارائه شده با سیاست های کلان برنامه های توسعه وجود دارد؛ لکن کاستی های اساسی و شکاف های فراوانی نیز نسبت به اهداف و عملکرد به چشم می خورد که محتاج بازاندیشی های جامع است. رفع کاستی ها و مشکلات مزبور، منوط به رعایت فرایند «مزیّت سازی» است که قابلیّت های کشور را در عرصه روابط بین الملل دوچندان نموده و مصالح و منافع ملی را به نحو مناسب تر برآورده خواهد کرد.
تحلیل تئوریک فرهنگ های حاکم بر روابط ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس
حوزه های تخصصی:
الگوهای همکاری و منازعه بین ایران و کشورهای جنوبی حوزه ی خلیج فارس از چنان فراز و نشیبی برخورار بوده است که بدون بهره گیری از یک چارچوب تحلیلی مناسب و عملی نمی توان آن را فهم نمود. هدف این مقاله این است که با کاربست نظریه ی سازه انگاری (ونتی) بر تعاملات این کشورها و ایران به فهم و شناسایی ریشه های الگوهای همکاری و تعارض پرداخته تا از اینرو تحلیلی آینده نگرانه در مورد چگونگی تحقق الگوهای پایدار همکاری، پیش زمینه ها و الزامات آن ارائه دهند. از این منظر، سازه انگاری مدل سیستمی الکساندر ونت با مفروضه های عام هستی شناختی خود چون ابتنای سیاست و منافع بر هویت و درون زا بودن آن، پذیرش دولت ها به عنوان واحد اصلی تحلیل و تاکید بر هویت اجتماعی آنها بر پایه ی فرهنگ های سه گانه (هابزی، لاکی و کانتی) در تعیین سیاست خارجی، می تواند ماهیت سیاست خارجی نخبه محور این کشورها را تحلیل کند. براین اساس پس از بیان درآمد نظری در بخش اول، تعاملات سیاست خارجی ایران و کشورهای حوزه ی جنوبی خلیج فارس براساس سه دوره ی ذیل در بخش دوم تحلیل و ارزیابی می شود.دوره ی اول: دهه ی 1980 تا پایان جنگ عراق علیه ایران ؛ سلطه فرهنگ هابزی (تعارض).دوره ی دوم: از جنگ اول خلیج فارس تا 11 سپتامبر؛ تعدیل فرهنگ هابزی و گذار به فرهنگ لاکی. دوره ی سوم: دوره ی پس از 11 سپتامبر؛ بازگشت به فرهنگ هابزی.در بخش سوم که در حقیقت بخش نتیجه گیری مقاله است، دلالت های سیاست گذارانه برای تحقق الگوهای همکاری ارائه می گردد.
بحران بحرین
انقلاب اسلامی و تکاپوهای سلطه گرایانه آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستاورد سیاسی انقلاب اسلامی، پایان سلطه آمریکا بر ایران و دستیابی ایران به استقلال سیاسی بود. بازخوانی این تجربه از منظر تحقق اهداف انقلاب اسلامی در سطح جهان اسلام و نظام بین الملل، هدف اصلی این مقاله است. به نظر می رسد این تجربه، نه تنها، مهم ترین راه کار مبارزه با سلطه آمریکا در جهان امروز است، بلکه یگانه مسیری است که استقامت بر آن، جمهوری اسلامی را از سلطه مجدد آمریکا مصون نگه می دارد؛ سلطه ای که در طی سی سال گذشته، همواره دولت آمریکا، سودای آن را در سر داشته است. در این مقاله نگارنده سعی کرده است ضمن تحلیل چگونگی سلطه گرایی، راهبرد سلطه ستیزی را ارائه کند.
رویکرد توسعهمحور به سیاست خارجی ایران؛ ضرورتها و چالشها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر جهانی شدن، توسعهگرایی مبتنی بر مولفههای نئولیبرالیسم به وجه غالب نظام بینالملل تبدیل شده و بنیان مشروعیت نظامهای سیاسی را با توسعه پیوند زده است. در چنین فضایی شرط توفیق برنامههای توسع? ملی منوط به ایجاد تعامل پویا و همافزا میان ضرورتها و نیازهای داخلی برای توسعه از یک سو و الزامات ناشی از روندهای پرقدرت اقتصاد جهانی از دیگر سو است. سیاست خارجی، محل و ابزار ایجاد تعامل مزبور است. فرضی? مقال? حاضر آن است که سیاست خارجی توسعهمحور قادر است با ایجاد تعامل یاد شده، ضمن یاری رساندن به برنامههای توسع? ملی، بنیان نوین مشروعیت سیاسی را که مبتنی بر کارآمدی و تامین رفاه برای شهروندان است تقویت نماید.