فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله با ارئه تعاریفی از دیپلماسی سنتی و مبتنی بر بستر آن، به طرح دیپلماسی عمومی و تعامل و کاربرد آن، یکی از ابزارهای سیاست خارجی، می پردازد. در این بررسی به موضوعاتی چون تعاریف متعدد نظری و کاربردی دیپلماسی عمومی با استناد به دیدگاه های نظریه پردازان رسمی، همپوشانی معنایی دیپلماسی عمومی با مفاهیم پروپاگاندا و روابط عمومی، هرم ارتباطات دیپلماسی عمومی و اهداف کلی آن در سیاست خارجی اشاره می شود و به طور خاص به کارگیری دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی ایالات متحده را بررسی می کند.مقاله با ذکر رویکردهای مختلفی که در درون دستگاه حکومت آمریکا به دیپلماسی عمومی وجود دارد، به نمونه های مختلفی از ابزارهای دیپلماسی عمومی می پردازد. معرفی، اهمیت و لزوم کاربرد دیپلماسی عمومی به عنوان یک ابزار نوین در طراحی، تدوین و اجرای سیاست خارجی نتیجه ای است که در پایان مقاله ارائه می شود. در این مقاله تلاش می شود تا ضمن مراجعه به کتاب ها و مقالات تخصصی موضوع، به گزارش های رسمی دولت آمریکا در این خصوص نظیر «گزارش کمیسیون تدوین استراتژی امنیت ملی آمریکا-2003م»، «گزارش عملکرد دفتر امور عمومی معاونت دیپلماسی عمومی وزارت خارجه آمریکا-2001م»، «گزارش کمیسیون مشورتی دیپلماسی عمومی معاونت دیپلماسی عمومی وزارت خارجه آمریکا-2004م»، و نیز «برنامه راهبردی پنج ساله آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده وابسته به وزارت امور خارجه آمریکا، 2004-2009م» استناد شود.
تغییر عرصه سیاست بین الملل و دگرگونی ماهیت دیپلماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش قدرت مدنی در سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله تئوری نقشها و طرح نقش قدرت مدنی در تئوری های روابط بین الملل ، مورد بررسی قرارمی گیرند. روشی که در این مقاله مورد استفاده قرار گرفته، روش توصیفی- تحلیلی است که ضمن بازنگری در توصیف طرح نقش قدرت مدنی، مبانی تئوریک آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.یافته های این تحقیق نشان می دهد،طرح نقش قدرت مدنی مبتنی بر دو تئوری سازه گرایی و تئوری نقشها می باشد. در ارزیابیهای عقلایی- پوزیتیویستی مثل نئورئالیسم و یا نهادگرایی لیبرال به یک بازیگر عقل مدار و سود گرا پرداخته می شود که در یک سیستم آنارشی خودیار قرار دارد که منافع این بازیگر کم و بیش از بیرون مشخص می شود. اما برخلاف نظریات رئالیستی که به منافع مشخص و اولویتهای ثابت (بقای فیزیکی و سود نسبی) می پردازند، در نظریات سازه گرایی منافع بر حسب موقعیت توصیف می شوند و اساساً قابل تغییر هستند.
تئوری نقشها، نظریه ای است که به بازیگران نسبت داده می شود و تفاوتهای کیفی سیاست خارجی بازیگران مختلف را توضیح میدهد. هریک از دولتها طرح نقشی را در سیاست خارجی خود مدنظر قرار میدهند که این طرح نقش شامل ذهنیات و برداشتهای آن دولت، ارزشها، نرمها و برداشتی که از جهان اطراف دارد و همینطور انتظارات دنیای بیرون و چگونگی رفتار مناسب در روابط بین الملل می باشد. به عبارتی این طرح نقش می تواند، خط مشی اقدام سیاست خارجی یک دولت را شکل دهد. در تئوری نقشها، رفتار سیاست خارجی دولتها و نقشی که آنها در نظام بین الملل بازی میکنند، مورد بررسی قرار می گیرد.این تئوری در بررسی رفتار سیاست خارجی بازیگر دولتی نسبت به سایر تئوریها مناسب تر است. زیرا هم سطح سیستم و هم سطح بازیگر را مد نظر قرار می دهد. یکی از نقشهایی که یک بازیگر دولتی می تواند ایفا کند، نقش قدرت مدنی است. پس از پایان جنگ سرد و گرایش به مباحث مربوط به غیر نظامی کردن روابط بین الملل و مشاهده رفتار سیاست خارجی خاص کشورهای ژاپن و آلمان طرح نقش قدرت مدنی مورد توجه قرار گرفت.
ارتباط بین فرهنگی و حل منازعات؛ به سمت رویکردی ایرانی
منبع:
راهبرد ۱۳۸۶ شماره ۴۳
حوزه های تخصصی:
دولت و تعامل محیطی
منبع:
سیاست داخلی ۱۳۸۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی و مسؤولیت دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هژمونی در سیاست بین الملل؛ چارچوب مفهومی، تجربه تاریخی و آینده آن
حوزه های تخصصی:
نخستین بار در دهه سوم قرن بیستم از مفهوم هژمونی برای تحلیل سیاست داخلی استفاده شد و پس از دهه 1960 در تحلیل سیاست بین الملل مورد توجه قرار گرفت. در دهه 1970 نظریه پردازان اقتصاد سیاسی بین المللی آن را به عنوان یک مفهوم محوری به کار گرفتند اما از دوره پس از جنگ سرد مجادلات عمده بر سر آن در گرفته است. در این نوشته، هژمونی به عنوان یک مفهوم مهم در نگرش ها و نظریه های مختلف روابط بین الملل و مؤثر در عرصه سیاست بین الملل مد نظر قرار گرفته و تلاش شده است تا با بررسی دیدگاه های مطرح درباره آن، منطق حاکم بر ظهور، کارکرد، تداوم و افول یک قدرت هژمون بیان گردد و سپس وضعیت کنونی سیاست بین الملل و ادعاهای موافق و مخالف هژمونی امریکا در دهه های اخیر عرضه شود.
کار ویژه های دیپلماسی مدرن در روابط بین الملل: تأثیر گذاری ها و تأثیرپذیری های متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان دادگری در جهان کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
قطعنامه 1441 مجوز حمله نظامی آمریکا و متحدین این کشور به عراق را صادر نکرده است . اقدامات یکجانبه با ادعای مبارزه با تروریسم و نقض حقوق بشر در چارچوب ساختار کنونی سازمان ملل متحد توجیه پذیر نیست . برخی از کشورهای اروپایی در مبارزات حقوقی تلاش بسیار مینمایند که هنجارهای مللی و منطقه را به عنوان هنجارهای اساسی و جهان شمول مطرح سازند . نوشته پیش روی با بررسی برخی از اسناد بین المللی از قبیل مسائل مربوط به حقوق بشر و کنوانسیون محو هرگونه نابرابری علیه زنان بر اقتضائات منطقهای و تفاوتهای فرهنگی تاکید نموده است ...
مذهب و روابط بین الملل پس از یازده سپتامبر
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته مذهب نقشی فزاینده در عرصه های ملی و جهانی یافته است و به نظر می رسد که بازیگران هر چه بیشتری در صحنه بین الملل در این زمینه اثر گذار شده اند . برخی از آنها دولتهایی هستند که می کوشند سیاست خارجی خود را بر پایه موازین دینی شکل دهند و برخی دیگر بازیگران فرامرزی گوناگونند مانند گروههای اسلامی کاتولیک ها و پروتستانها که هر یک ابعاد تازه ای از بازیگری دینی را در جهان به نمایش می گذارند. ..
مفهوم منافع ملی از دیدگاههای گوناگون
حوزه های تخصصی:
گروه های دوستی پارلمانی و نقش آن در سیاست خارجی : مطالعه موردی ایران
حوزه های تخصصی:
یکی از نهادهای تاثیرگذار و نقش آفرین در حوزه سیاست خارجی پارلمان ها هستند . قوه قانونگذاری برای تاثیرگذاری بر این حوزه از ابزارهای مختلفی سود میجوید . یکی از ابزارهایی که در چند دهه اخیر نقش برجسته تری یافته است ، گروه های دوستی پارلمانی است. جدای از پیشینه تاریخی گروه های مذکور در سطح جهان ، گروه های دوستی پارلمانی در ایران از دوره سوم مجلس شورای اسلامی (مهر 1368) فعالیت خود را آغاز کردند . نویسندگان مقاله که به لحاظ متدلوژیک در تهیه و تدوین اثر از روشهای تاریخی - اسنادی و پیمایشی به صورت تلفیقی بهره جسته اند به استناد آمار و اطلاعات به دست آمده به این جمعبندی دست یافته اند که ...
نقش حقوق بشر در سیاست خارجی
حوزه های تخصصی:
رئیس دولت ، رئیس حکومت و سیاست خارجی
حوزه های تخصصی:
در نظام های گوناگون حکومتی روسای دولت و حکومت وظایف و جایگاه های متفاوتی را در نظام اجرائی و به تبع آن در سیاست خارجی ایفا میکنند . رئیس دولت در نظام های پارلمانی ، سمبل اقتدار ، تداوم و تجسم حاکمیت ملی - اما فاقد قدرت اجرائی - است. رئیس حکومت از قدرت فزاینده ای برخوردار است که جهت گیریهای نظام را تدوین میکند . در نظام های ریاستی ، رئیس دولت در عین داشتن مقام اجرائی ، رئیس حکومت نیز هست ، بنابراین رئیس حکومت و دولت در این نوع نظام یک نفر است ...