نخستین بار در دهه سوم قرن بیستم از مفهوم هژمونی برای تحلیل سیاست داخلی استفاده شد و پس از دهه 1960 در تحلیل سیاست بین الملل مورد توجه قرار گرفت. در دهه 1970 نظریه پردازان اقتصاد سیاسی بین المللی آن را به عنوان یک مفهوم محوری به کار گرفتند اما از دوره پس از جنگ سرد مجادلات عمده بر سر آن در گرفته است. در این نوشته، هژمونی به عنوان یک مفهوم مهم در نگرش ها و نظریه های مختلف روابط بین الملل و مؤثر در عرصه سیاست بین الملل مد نظر قرار گرفته و تلاش شده است تا با بررسی دیدگاه های مطرح درباره آن، منطق حاکم بر ظهور، کارکرد، تداوم و افول یک قدرت هژمون بیان گردد و سپس وضعیت کنونی سیاست بین الملل و ادعاهای موافق و مخالف هژمونی امریکا در دهه های اخیر عرضه شود.