فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۵۶۷ مورد.
نوشتار حاضر با تکیه بر کتاب تاریخ بیهقی موضوع سفیر و سفارت را در عصر غزنوی بررسی می کند. در تاریخ بیهقی دوره اول حکومت غزنوی (366 ـ 432ق) به ویژه عصر حکومت سلطان مسعود غزنوی (421ـ432ق) بسیار زنده و دقیق به تصویر کشیده شده است. قلم شیوای خواجه ابوالفضل بیهقی با دیدگاه خاص تاریخ نگاری اش، بسیار روشنگر است. یکی از ویژگی های این اثر سترگ، توجه به جزئیات امور است. یکی از موضوع هایی که بیهقی به توصیف جزئیات آن توجه ویژه ای داشته، مسئله سفیر و سفارت یا به تعبیر مرسوم روزگارش «رسول» و «رسالت» است. وی در این عرصه بسیاری از زوایای دیپلماسی آن عصر و آداب مربوط به آن را به روشنی و به شیوه ای زیبا در مقایسه با دیگر تاریخ نگاران تبیین می کند. در این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی برخی از ویژگی های مقوله سفیر و سفارت در عصر غزنوی به تصویر کشیده شده است.
بررسی پیوندهای تاریخی ایران و شرق آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردم ایران و افریقا در طول سه هزار سال گذشته با یکدیگر ارتباط داشته و از این رهگذر بسیار سود برده اند. در دوران پیش از اسلام به علت توانمندی های امپراتوری های ایران، روابط ایران و افریقا گسترش یافت و شالوده پیوندهای جدیدی شد. پس از ظهور اسلام، پیوندهای ایران و شرق افریقا شکل دیگری به خود گرفت و افزون بر جنبه تجاری به ابعاد فرهنگی و سیاسی نیز توجه شد. به نوشته آلن، اوج توانمندی ایرانی ها در سده پانزدهم بود و پس از آن به دلیل حضور پرتغالی ها و اعراب و ضعف حکومت های ایرانی پیوندها کمتر شد. در عهد پادشاهان قاجار دوباره برای برقراری روابط کوشش هایی صورت گرفت و گروهی از هنرمندان ایرانی به زنگبار فرستاده شدند و با وصلت سلطان سعید با شاهزاده ای ایرانی روابط مستحکم تر شد. گفتنی است که در 1916 هنگامی که سلطان زنگبار جشن نوروز را برگزار کرد گروهی از بلوچی ها در رکاب او بودند. در زمان پهلوی برای گسترش روابط با افریقا کوشش هایی انجام شد اما بیشتر مربوط به شمال قاره بود. البته، روابط پهلوی با اتیوپی و حضور پادشاه این کشور در مراسم تاجگذاری نیز نشان از دوستی دو کشور داشت. در آن زمان شیرازی های زنگبار و دیگر سواحیلی زبان ها و به ویژه شیعیانی که به ایران علاقه داشتند خواستار گسترش روابط بودند اما حوادث دهه 1960 تانزانیا و بی احترامی هایی که در زنگبار در حق شیرازی ها صورت گرفت، سبب جدایی بیشتر ایران و تانزانیا شد.
کشتی رانی آلمان ها در خلیج فارس (1285 ـ 1320ش / 1906 ـ 1941م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه کشتی رانی آلمان ها در خلیج فارس به دوره قاجاریه بازمی گردد. با وقوع انقلاب مشروطیت در سال 1285ش / 1906م فعالیت آلمان ها در زمینه کشتی رانی در خلیج فارس وارد مرحله جدیدی شد و در این سال نخستین خط کشتی رانی آنها در خلیج فارس تاسیس شد. سپس در سال های 1302 و 1318ش دو خط کشتی رانی دیگر نیز برای جابه جایی کالاهای تجاری ایران و آلمان بین بندر هامبورگ و خلیج فارس راه اندازی شد. در مسیر خطوط کشتی رانی یاد شده برای جابه جایی کالا به بندرها و مرکزهای متعددی توجه شد. در این مرکزها بسیاری از کالاهای آلمانی و ایرانی معامله می شد.افزون بر این، آلمان ها برای گسترش کشتی رانی در خلیج فارس با دولت ایران معاهده تجاری ـ دریایی امضا کردند که مفادی از آن به کشتی رانی و گسترش آن در خلیج فارس اختصاص داشت.در این نوشتار سیر تحول کشتی رانی آلمان ها در خلیج فارس از دوره مشروطیت تا پایان دوره پهلوی اول بررسی می شود.
بریتانیا و خطوط آهن ایران و خاورمیانه / 1337 ه . ق / 1919-1918 م
حوزه های تخصصی:
روسیه و ایران در بازی بزرگ: سفرنامه ها و خاورشناسی
حوزه های تخصصی:
فرانسه و خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور فرانسه در خلیج فارس پس از غلبه دولت های استعمارگر اروپایی چون پرتغال، هلند و انگلستان آغاز شد و این کشور بیشتر به روابط بازرگانی توجه داشت. فرانسویان در رقابت تجاری با انگلستان، هلند و آلمان، حضور خود را در سواحل و بنادر خلیج فارس حفظ کردند و با کمک مبلغان مذهبی کارملیت (کارمس، کارم) در برهه ای از زمان و با فرستادن کنسول ها و هیئت های دیگر کوشیدند در بنادر خلیج فارس جایگاهی به دست آورند. کنسولگری های فرانسه در بوشهر، بندر عباس و بصره بر امور بازرگانی و تجارت دریایی آنها نظارت داشت اما ناوگان های فرانسوی هرگز نتوانستند با ناوگان های انگلیسی هماوردی کنند و از این رو گاهی کالاهای خود را با کشتی های انگلیسی حمل می کردند. در این نوشتار نقش فرانسه در خلیج فارس و اهداف آن کشور بررسی می شود.
آپارتاید ، ظهور و سقوط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آپارتاید به معنای جداسازی و تفکیک است و در اصطلاح به معنای توسعه جداگانه جغرافیایی گروه های گوناگون نژادی در افریقای جنوبی است. جوهر آپارتاید به پیروزی حزب ملی در انتخابات 1948 در افریقای جنوبی بازمی گردد. مقاله پیش رو با عبور از نظریات لیبرال و مارکسیستی قصد دارد در پرتو تجزیه و تحلیل گفتمانی، ماهیت سیاست های آپارتایدی را در سال های 1948 تا دهه 1990 میلادی بررسی کند. این نوشتار در دو بخش تنظیم شده است؛ در بخش اول، به ظهور گروه های نژادی و گسترش جغرافیایی توجه می شود و در بخش دوم با پرداختن به فضای عمومی متن جامعه افریقای جنوبی، سیاست های انتقال گرایانه و شکست این سیاست ها و سقوط آپارتاید بررسی می شود.
مواضع اولیه ایران و انگلیس در براب مسئله لغو تجارت برده در خلیج فارس ( دوران محمدشاه قاجار 1250 - 1264 قمری )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده نوزدهم میلادی یکی از نمودهای بارز و برجسته تقابل سرمایه داری خارجی با مواضع سنتی ایران، در رویکردهای انگلیس و ایران بر سر مسئله لغو تجارت برده در خلیج فارس دیده می شود. در این زمان تجارت کهن و سنتی بردگان افریقایی در خلیج فارس سبب تکاپوی به ظاهر آزادیخواهانه و بشردوستانه قدرتی چون انگلیس برای لغو تجارت برده و برده داری شد؛ این موضوع در بلندمدت ایران را زیر فشار و در وضعیتی چون گرایش ـ تضاد قرار داد (گرایش به حفظ مواضع سنتی و تضاد با برتری طلبی قدرتهای خارجی) و در کنار دیگر عوامل خارج از این بحث و رقابت قدرتهای بزرگ (انگلیس، روسیه و فرانسه)حکومت قاجاریه را وادار کرد تا به خواسته های مقطعی و بلندمدت انگلیس پاسخ مثبت دهد و این امر به خواست اساسی این کشور؛ یعنی نفوذ تدریجی در آبهای خلیج فارس قوت بخشید.
نیروی دریایی ایران در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به دلیل وجود دو حوزه دریایی خلیج فارس و دریای عمان در جنوب و دریای خزر در شمال، موقعیت بسیار مناسبی برای تامین ناوگان دریایی داشت؛ به عبارت دیگر این دو آبراه در تثبیت موقعیت اقتصادی و سیاسی ایران در منطقه نقش بسیار مهمی ایفا می کردند. پادشاهان نخستین دوره قاجاری پس از دوره ای طولانی کشمکش و جنگ های داخلی و پس از سقوط صفویان کوشیدند تا در خلیج فارس ناوگان دریایی تاسیس کنند. در این مقاله کوشش شده است تا با استناد به منابع تاریخی و اسناد و مدارک موجود، چگونگی شکل گیری نیروی دریایی ایران در دوره قاجار بررسی شود. از آنجایی که پیشینه شکل گیری نیروی دریایی به دوره افشاری می رسد، نخست به کوشش های نادرشاه افشار برای تشکیل ناوگان دریایی و سپس به نقش فریدون میرزا، والی فارس، در دوره محمدشاه قاجار پرداخته می شود. اگرچه کوشش فریدون میرزا به نتیجه نرسید، زمینـه مناسبی را برای فعالیت های بعدی ایجاد کرد و امیرکبیر، صدراعظم مشهور دوره ناصری، در اندیشه تحقق این آرزو برآمد و برای تاسیس نیروی دریایی کارهایی بسیار جدی انجام داد.
بررسی تاریخ روابط خارجی ایران و قاره آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط خارجی ایران با کشورهای افریقایی، پیشینه خوبی دارد، این پیشینه را می توان در زمان هخامنشیان و در مصر ردیابی کرد. موج دوم روابط ایران با افریقا، بیشتر به شرق این قاره و به ویژه مهاجرت شیرازی ها به این منطقه برمی گردد. شیرازی ها کیلوا را به مرکز حکومت خود تبدیل کردند و جزیره زنگبار و شهرهای دیگر را گسترش دادند و حکومت هایی نیز در کومور و موزامبیک ایجاد کردند. در دوره قاجار نیز روابط از طریق کنسولگری ایران در مصر ادامه داشت. در دوره پهلوی و به ویژه پس از استقلال کشورهای افریقایی قرار شد تا با ایجاد سفارت خانه در برخی از کشورها روابط خارجی با این قاره برقرار شود اما این روابط به دلیل مسائل ایدئولوژیک و روابط شخصی پهلوی دوم گسترش نیافت. در این زمان ایران فقط در نُه کشور از این قاره نمایندگی سیاسی داشت و روابط رژیم پهلوی با افریقای جنوبی به دلیل ویژگی های خاص این کشور، گسترده بود. در این مقاله روابط تاریخی ایران و کشورهای افریقایی بررسی می شود.
انگلستان و معاهده استعماری پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگلیسی ها در اوایل سده نوزدهم به منظور حفظ و مراقبت از مستعمره پر ارزش خود، هندوستان، در برابر تهدید رقیبان استعماری ایران را کانون توجه قرار دادند. آنها کوشیدند تا با نزدیک شدن به ایران تهدید دولت های دیگر را نسبت به هند خنثی کنند و به این دلیل با ایران معاهده هایی بستند که در همه آنها حق حاکمیت ایران را بر افغانستان به رسمیت می شناختند. اما پس از عهدنامه ترکمانچای و افزایش حضور و نفوذ روس ها در ایران، انگلیسی ها به فکر جدا ساختن هرات از ایران افتادند. انگلیسی ها در برابر فعالیت قاجارها برای تصرف هرات، کارشکنی کردند و عاقبت در دوره ناصرالدین شاه با پیاده کردن نیروهای خود در ایران، عهدنامه پاریس را به این کشور تحمیل کردند و هرات را از ایران جدا ساختند.
نخستین فرستادگان پرتغال به دربار شاه اسماعیل صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تسلط ترکان عثمانی بر قسطنطنیه و سقوط دولت بیزانس در سال 1453م سبب شد تا خطوط ارتباطی و تجاری مدیترانه شرقی در زیر سلطه و سیادت عثمانی قرارگیرد و به تعبیر دیگر راه تجارت اروپا به مشرق زمین از راه آسیای صغیر و شام بسته شود. اما بازرگانان مغرب زمین هرگز نمی توانستند بازرگانی خود را با شرق تمام شده بدانند و از آن همه ثروت چشم پوشی کنند؛ از این رو بر آن شدند تا راههای دیگری برای رسیدن به سرزمینهای آسیایی بیابند. بازرگانان و دولتهای اروپایی کم و بیش می دانستند که دو راه برای رسیدن به مشرق زمین وجود دارد؛ یکی راه خشکی یعنی از شرق اروپا، روسیه و ایران و دیگری از راه دریاهای جنوبی که با آبهای اقیانوس هند ارتباط می یافت. راه نخستین، سخت و خطرناک بود و از سرزمینهای اروپای شرقی و روسیه می گذشت و در زمستان بر اثر برف و سرمای شدید مسدود بود، اما راه دوم مطمئن تر به نظر می رسید؛ پرتغال نخستین کشوری بود که این راه را کشف کرد؛ زیرا از نظر جغرافیایی، موقعیتی خاص داشت.
عهدنامه مودت و دوستی ایران و مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با انعقاد عهدنامه ایران و عثمانی در تاریخ 21 ذیقعده 1292 وضعیت قضایی اتباع ایران در امپراتوری عثمانی و از جمله مصر مشخص شد. اساس این معاهده بر اصل معامله متقابل با اتباع دو کشور بود. با سقوط عثمانی در پایان جنگ جهانی اول و وقوع انقلاب کبیر 1917م، تمرکزگرایی و مقابله با خطر کمونیسم در دستور کار کشورهای منطقه قرار گرفت. با پیدایش فضای جدید، در تاریخ 20 اردیبهشت 1307 دولت پهلوی همه امتیازهای قضایی اتباع خارجی را در ایران لغو کرد. پس از لغو کاپیتولاسیون در ایران و مرجع قراردادن محاکم عدلیه ایران، طبیعی بود کشور مصر که در سال 1301ش به استقلال رسیده بود، خواستار لغو حقوق ممتاز قضایی اتباع ایران در آن کشور شود؛ بنابراین با توجه به سیاست جدید دولت ایران در لغو کاپیتولاسیون و با اشاره دولت ایران به ضررهایی که از کاپیتولاسیون دیده و تبلیغاتی که در همه جا علیه آن کرده بود، نمیتوانست اجرای آن را در کشوری دیگر بپذیرد؛ پس در جواب تقاضای دولت مصر برای انعقاد قرارداد جدید، نخستین معاهده دوستی میان دو کشور در تاریخ 7 آذر 1307 به تصویب رسید که از جمله مفاد آن لغو امتیازهای اتباع ایران به ویژه بازرگانان ایرانی در مصر بود.
تجارت دریایی خلیج فارس ـ چین در سده های میانه به روایت ناظر چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
پیشینه تجارت دریایی میان ایران و چین به دوران باستان باز میگردد. در دوران باستان و در دوران پس از اسلام، بازرگانان بنادر خلیج فارس و سواحل و بنادر چین همواره با یکدیگر تجارت می کردند و دولتهای دو کشور در پی گسترش روابط تجاری بودند. این نوشتار در پی تحلیل روابط تجاری ایران و چین در دوره میانه بر اساس گزارشی چینی است. مقاله در سه بخش نوشته شده است؛ در بخش نخست، پیشینه روابط ایران و چین در دوره باستان، در بخش دوم روابط تجاری دو کشور در دوران اسلامی و در بخش سوم و اصلی مقاله، بخشهای مربوط به ایران و گزارش ارزشمند چائو- جو- کوا، نویسنده چینی سدههای ششم و هفتم قمری بررسی شده و چند گزارش از آن درباره کیش و عمان و بصره به فارسی ترجمه شده است.
مناسبات تجاری سیاسی حکومت زند با کمپانی هند شرقی انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
از مؤلفه های مهم و تاثیر گذار در تحولات و وقایع دوران زندیه در ایران، نقش مناسبات و روابط حکومت زند با کمپانی هند شرقی انگلیس است؛ تا جایی که می توان ادعا کرد بدون تجزیه و تحلیل سطح و میزان تاثیر این مناسبات نمی توان تاریخ دوره زند و حتی پدید آمدن کشورهای عربی در پس کرانه های جنوبی منطقه خلیج فارس را به درستی و مطابق با واقعیت بررسی کرد.کریم خان زند که در شمال ایران با روسیه و در جنوب و غرب با عثمانی و در شرق با حکومت شاهرخ، نوه نادر، مرتبط بود به دلیل پیشرفتهای کمپانی هند شرقی انگلیس در هندوستان، تنها راه نجات اقتصاد متلاشی شده ایران پس از مرگ نادرشاه را در تعامل گسترده با این کمپانی می دید تا از این رهگذر بتواند از یک سو با بهره گیری از امکانات ناوگان دریایی آن، سران قبیله های برخی جزایر و بنادر نظیر میرمهنا، حاکم کیش و حاکم هرمز را سرکوب کند و از سوی دیگر با حفظ موازنه تجاری، تجارت کمابیش متوقف شده در بندرهای ایران را رونق بخشد.در این پژوهش، نخست به وضعیت تجاری شهرهای ایران در دوره کریم خان زند؛ سپس به وضعیت کمپانی هند شرقی انگلیس در آستانه حاکمیت کریم خان پرداخته می شود؛ در ادامه ضمن بررسی رقابت کمپانیهای غربی به ویژه انگلیسی با یکدیگر در تعامل تجاری با ایران، مناسبات تجاری حکومت زند و کمپانی هند شرقی انگلیس بررسی می شود.
واکاوی تاریخی برنامه اتمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه اتمی ایران ـ بی آنکه شاکله آن اقتضا کند ـ در سالهای اخیر به یکی از جنجالی ترین موضوعها و مسائل رسانه ای جهان تبدیل شده است و اندیشمندان شمال و جنوب در فهم ماهیت و پیامدهای آن به دو گروه مخالف تقسیم شده اند.نوشتار حاضر با نگاهی به تاریخچه اتفاقهای مهم اتمی نیم قرن گذشته ایران، در پی آن است تا نشان دهد که فراتر از اهداف دولتمردان جمهوری اسلامی، این ژئوپولتیک ایران و لحن درشت و اغلب توام با جنگ لفظی دو دولت ایران و امریکا نسبت به یکدیگر است که سوء ظن قدرتهای غربی را نسبت به برنامه اتمی ایران برانگیخته و آنان را واداشته است تا در پی ریشه کن ساختن توانمندیهای بومی اتمی این کشور باشند.این بررسی همچنین نشان می دهد که نوعی پیوستگی و همگونی سیاستی ـ فراتر از کیفیت نظام سیاسی و نیز اجماعی ملی نسبت به برنامه اتمی ایران در داخل کشور وجود دارد و از آنجا که دولت امریکا سلسله جنبان تاریخی سوءظن نسبت به برنامه اتمی ایران بوده است و به قول فلاسفه علت مبقیه یک پدیده نمی تواند چیزی به جز علت محدثه آن باشد، پس تنها راه برون رفت مسالمت آمیز از بحران اتمی، هدف قرار دادن ریشه این سوء ظن از راه گفتگو و ایجاد اعتماد است.
بحران هرات و تاثیر آن بر موقعیت بریتانیا در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاستهای توسعه طلبانه بریتانیا در خلیج فارس از سده هجدهم میلادی تا جنگ جهانی اول مراحل گوناگونی را دربرمی گیرد که در بررسی آن، توجه به سیاست بریتانیا در برابر هند و اروپا ضرورت دارد. انگلیس از سده نوزدهم میلادی به بعد سیاست تجاری خود را با نفوذ سیاسی در قدرتهای حاشیه خلیج فارس از جمله ایران دوره قاجاریه آغاز کرد. اندیشه تجارت آزاد و صدور کالا به بازارهای سرزمینهای شرقی، جذب سرمایه و ثروت، دفاع از منافع تجاری خود در هند و...، سبب اهمیت منطقه خلیج فارس برای بریتانیا شد، چنانچه در جریان کوششهای نظامی محمدشاه قاجار و ناصرالدین شاه قاجار برای تجدید حاکمیت ایران بر هرات طی دو لشکرکشی در سالهای 1254ق/1838م و 1273ق/1856م بریتانیا به ایران حمله کرد و با انعقاد معاهده صلح پاریس و تحمیل شرایط خصمانه به ایران جنگ خاتمه یافت و از نفوذ ایران در افغانستان «یعنی مدخل ورودی به هند» جلوگیری شد.