شورای محترم عالی انقلاب فرهنگی منشوری با عنوان «منشور حقوق و مسوولیت های زنان در جمهوری اسلامی ایران» به تصویب رسانده و آن را یک سند مرجع در سیاستگذاری امور فرهنگی و اجتماعی و نیز مبنای معرفی و تعیین جایگاه زن در نظام جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین المللی تلقی نموده است.اصل این اقدام و تلاش تدوین کنندگان پیش نویس منشور ستودنی است، اما شایسته بودن یک اقدام هرگز مانع نقد و بررسی مفاد آن نمی شود. در این نوشته کوتاه سعی شده است مهم ترین ایرادهای وارد بر منشور بیان گردد.
نویسنده مقاله که یک عالم سنی است، براساس بحث «مقاصد شریعت» به بررسی و بازخوانی تاریخی آیات 34و 35 از سوره نساء پرداخته است. وی معتقد است اهداف شریعت روشن است و اگر آنها را تاریخ مدارانه، جامعهشناسانه و مردمشناسانه مطالعه کنیم به این نکته خواهیم رسید که اگر اباحه تنبیه بدنی آن هم به صورت اباحه کراهت برای شرایطی، مناسب بود پس میتوان نتیجه گرفت که مقصود خداوند این است که هر گاه این شرایط از بین رود حکم اباحه نیز از میان خواهد رفت و اینک باید از کتک زدن به صورت قطعی منع کرد.
توجه به نقش زنان در تشکیل خانواده و تربیت فرزندان و تفاوت نگرش در این زمینه، مسئله اشتغال زنان را تحت تأثیر قرار داده است. نویسنده سعی کرده است تا با توجه به جایگاه زن مسلمان ایرانی و سیاستگذاریهای دولت جمهوری اسلامی ایران و بررسی باورهای دینی و توجه به قوانین حقوقی ناظر بر امور خانواده، به برخی از معضلات توجه کند و آراء متفاوت در این زمینه را بیان و نقد نماید. در بررسی باورهای دینی و باورهای فرهنگی، به نمونههایی از قرآن کریم و سنت نبوی مراجعه شده است تا معلوم شود هر نوع سیاستگذاری در خصوص زنان، حقوق و وظایف آنان و به ویژه مسئله اشتغال، مبتنی بر نوع نگرش نسبت به زن است. اساسا این بحث در گروی نگرش به انسان و جایگاه او در نظام هستی است. بررسی موانع فرهنگی اشتغال زنان و پیشنهادهایی برای رفع آن، هدف اساسی مقاله میباشد.