فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی مقایسه ای آثار ادبی یا «ادبیات مقایسه ای»، روشی کارآمد در مطالعة آثار ادبی جهان است که به شباهت های دواثر از دو زبان و دو فرهنگ متفاوت می پردازد. «خشونت علیه زنان»، یکی از مفاهیم اصلی جنبش «فمینیسم» و پدیده ای جهانی است که نشان می دهد زنان از دیرباز در در دو حوزة «خصوصی» و «عمومی» به شکل «مستقیم» یا «غیرِ مستقیم» و «پنهان» یا «آشکار» از سوی مردان مورد ستم واقع شده اند. در این پژوهش، داستان های دختر غبار نوشتة «وندی وَلِس» و «کولی کنار آتش» نوشتة «منیرو روانی پور»، با توجه به مضامین مشترکشان در رابطه با خشونت جنسیتی برای بررسی انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مصادیق خشونت علیه زنان در این دو داستان، بسته به موضع اعمال آسیب در چهار نوع «جسمی- روانی»، «جنسی- روانی»، «روانی» و «اقتصادی» اتفاق می افتند. مهم ترین دلیل استمرار خشونت علیه زنان در دو جامعة مورد نظر، سکوت و سازش، پذیرش خشونت و اعتراض نکردن زنان به آن است.
گوته و مفهوم ادبیات جهانی و تطبیقی
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، از ادبیات تطبیقی در کشورهای اروپایی و از آن جمله کشورهای آلمانی زبان استقبال زیادی می شود. این رشته علمی در آغاز سده نوزدهم بنیان گذاری شد و در کشورهای آلمانی زبان نیز فعالیت های علمی بسیاری در این زمینه انجام شده است.گروهی بر این عقیده اند که گوته با طرح مفهوم ادبیات جهانی، از بنیانگذاران اصلی ادبیات تطبیقی بوده است.در مقاله حاضر سعی شده است ضمن معرفی ادبیات ملی، ادبیات سلطه و ادبیات جهانی، منظور واقعی گوته از مفهوم ادبیات جهانی با توجه به ادبیات تطبیقی توضیح داده شود.
میهن دوستی در شعر ملک الشعرای بهار و جمیل صدقی زهاوی
حوزه های تخصصی:
همزمان با انقلاب مشروطه در ایران و انقلاب مردم عراق علیه عثمانی ها، شاعرانی پا به عرصه ی ادبیات نهادند که وطن خواهی و میهن دوستی یکی از مضمون های مشترک اشعارشان است؛ میهن دوستی این شاعران در قالب موضوعاتی همچون؛ استعمار ستیزی، عدالت خواهی، نفی استبداد، آزادی طلبی و... خود را نشان داد؛ این شاعران، خواهان آزادی و پیشرفت کشورشان بودند و رشد و ترقی وطن خود را در گرو آزادی بیان و اندیشه و گاه آزادی زنان می دیدند. برخی از آنان با پیروی از فرهنگ مغرب زمین، آزادی زنان از حجاب را نوعی گام نهادن در مسیر رشد و پیشرفت تلقی می کردند و در اشعار خود، خواهان تحقّق این خواسته بودند. از جمله ی این شاعران، بهار و زهاوی دو شاعر بنام معاصر ایران و عراق هستند که هر دو در یک دوره ی زمانی می زیستند و با یکدیگر دوستی دیرینه و گفت وگوهای ادبی داشتند، آن دو در روزگاری زندگی می کردند که بسیاری از مسایل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دو کشور شبیه به یکدیگر است؛ بهار در عصر خفقان مشروطه و شاهان قاجار و زهاوی در دوران پر اختناق پادشاهان عثمانی زندگی می کرد.
طبیعت و تخیل خلاق در شعر سپهری و سینمای کیارستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازتاب طبیعت در آثار شاعران و هنرمندان که غالباً از ناخودآگاه ذهن آنان برخاسته، از وجوه مشترک آثار ادبی و هنری، به ویژه شعر و سینما است که خود بر پیوند بینامتنی آن ها دلالت می کند. در اشعار سهراب سپهری و آثار سینمایی عباس کیارستمی، عناصر طبیعت به صورت نمادهای اسطوره ای جلوه یافته و حتی نام آثارشان با عناصر طبیعی گره خورده است. نگارندگان در این پژوهش تطبیقی کوشیده اند تا با استفاده از نظریة نقد تخیلی گاستون باشلار، به ذهنیت مشترک شاعر و هنرمند در برخورد با عناصر اولیة طبیعت اشاره کنند. در مجموعة اشعار سپهری، با نام هشت کتاب و آثار سینمایی کیارستمی، نیروی خلاق خیال از عناصر چهارگانه و وجوه مختلف آن شکل یافته (گذشته از آتش که نمود چندانی در این آثار ندارد) و از آن طریق، درونیّات شاعر و هنرمند به تصویر کشیده شده است: خاک در بردارندة نقش دوگانة مرگ و معاد است؛ باد می تواند نماد مبدأ الهی و هم دربردارندة مفهوم اضمحلال باشد؛ آب نیروی حیات بخش عالم است و غالباً با گیاه، به ویژه درخت زندگی (کیهانی) که نشان دهندة رمز تعالی است، درآمیخته است. تکرار و تقارنِ تصاویر طبیعت و توصیفات مکرر آب و گیاه در شعر سپهری و فیلم های کیارستمی، بیانگر پیوند بینامتنی و بیناذهنی کهن الگوهای مشترک «خویشتن»، «سفر/ تشرف» و «تکامل» در مجموعة آثار بررسی شده است. طبیعت گرایی در شعر سپهری مبتنی بر گفتمان عارفانه است، اما کیارستمی در سینمای شاعرانة خود با نگاهی فلسفی و انسان شناختی به طبیعت می نگرد.
مقاله به زبان عربی: هنجارگریزی و دلالت های خیال آمیز آن در شعر مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسفر رسی تطبیقی تصاویر دگرگون شده در شعر دو شاعر) ((مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی و دلالت های خیال آمیز آن در شعر مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسف (بررسی تطبیقی تصاویر دگرگون شده در شعر دو شاعر) علی سلیمی* رضا کیانی** حواس پنجگانه نقشی مهم و متمایز در تشکیل تصاویر بلاغی دارند و ابعادی فنی وهنری به شعر می افزایند که در تعمیق نگرشی که شاعر سعی در انتقال آن دارد، سهیم است. در این راستا، از بین رفتن موانع نفسی و معنوی میان حواس، به شاعر این مجال را می دهد که از دو یا چند حس بهره گیرد، و به او اجازه می دهد که احساساتش را از سطح آشنا و متعارف به سطحی هنجارگریز و نامتعارف انتقال دهد؛ یعنی حواس پنجگانه گاهی وظایف معهود خود را رها کرده، به وظایفی ناآشنا که از نظر منطقی، جزء وظایف متعارفشان نیست، روی می آورند تا بدین وسیله به اهدافی دست یابند که ترکیبات عادی از رسیدن به آن اغراض عاجزند. این مقاله درصدد آن است که «حس آمیزی» یا «کاربرد مجازی حواس» را به عنوان ابزاری ساختاری در استحکام دنیای شعر شاعر ایرانی، مهدی اخوان ثالث، و شاعر عراقی، سعدی یوسف، بررسی نماید. سؤالاتی که در اینجا مطرح می شود، عبارتند از: 1- مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسف چگونه مکانیسم حس آمیزی را در شعرشان به کار برداه اند؟ 2- میزان تکامل حواس پنجگانه در توجیه معنا ضمن تجربه ی این دو شاعر تا چه حدّ است؟ نتیجه این پژوهش گویای آن است که عدول از زبان معیار و گرایش به هنجارگریزی معنایی در نزد این دو شاعر، توانایی خیالی شان را در کاربرد توان تعبیری نهفته در لغات عادی به منصه ی ظهور می رساند، و از این جهت ترکیبات از کاربرد واقعی و منطقی شان دور می شوند و سیاق متعارف شان را در هم می شکنند. کلید واژگان: هنجارگریزی معنایی، حس آمیزی، تصاویر تغییر یافته، مهدی اخوان ثالث، سعدی یوسف.
حافظه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به گواه آثار سایر بزرگان ادبیات فارسی، می توان دریافت که شمار قابل ملاحظه ای از اشعارِ کلیات شمس، متعلق به مولانا نیست. اشعاری از سلطان ولد، سنایی، عطار، خاقانی و برخی دیگر با تغییراتی، در غزلیات شمس به نام مولانا ضبط شده است. می توان آمیختگی شعر شاعران پس از مولانا را با غزلیات شمس، ناشی از اختلاط دستنویس ها دانست؛ اما درباره اشعار شاعران پیش از مولانا، نظیر سنایی و عطار و...، می توان گفت که بیشتر این اشعار به دست خود مولانا به غزل های او راه یافته است. به عبارت دیگر، مولوی با تتبع در اشعار شاعران پیش از خود، اشعاری را از حافظه در حلقه های صوفیان می خوانده و همین امر باعث گردیده که این دست اشعار از وی دانسته شود و در دیوان او هم وارد شود. در این جستار به بررسی اجمالی چند غزل از سنایی و عطار که در غزلیات شمس و به نام مولانا آمده اند، پرداخته ایم و بر اساس مقابله این اشعار مشترک، ابیاتی را تصحیح و به برخی تصحیف ها در اشعار مولانا اشاره کرده ایم. همچنین بعضی تتبعات مولانا در اشعار انوری، مجیر بیلقانی و خمسه نظامی را نیز نشان داده ایم.
بررسی تطبیقی استعاره مفهومیِ «عشق جنگ است» در دیوان غزلیات حافظ و سروده های پترارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر به شیوه ای تحلیلی و تطبیقی، استعاره مفهومیِ «عشق جنگ است» به منظور درک و فهمِ دل دادگی و دل ربودگی و سخن گفتن از آن، در دیوان سروده های عاشقانه حافظ و پترارک در چارچوب نظریه استعاره مفهومی بررسی شده است. باوجود شباهت های بنیادین بسیار در درون مایه استعاری مزبور، دو تفاوت عمده در تصویرپردازیِ حافظ و پترارک از این استعاره مفهومی به چشم می خورد: نخست آنکه حافظ در کاربرد خود از استعاره مفهومی «عشق جنگ است» از تعبیرها و اصطلاحات جنگی بیشتری استفاده می کند؛ دوم آنکه عشق در شعر پترارک در بسیاری موارد در تصویر خداوندگار عشق، کوپیدون در افسانه های رومی، پدیدار می شود که با کمان و پیکان خود دل عاشق را نشانه می رود و او را گرفتار می کند؛ اما در شعر حافظ با چنین تصویرپردازیِ صریحی که به نیروی مجرد و نادیدنیِ عشق در چهره یک ایزد جان و شخصیت ببخشد، روبه رو نیستیم؛ بلکه درعوض این معشوق یا ابروان وی است که به گونه ای استعاری از مژگان ناوک روانه دل عاشق می سازد و روح وی را تسخیر می گرداند.
بررسی برخی وجوه اشتراک و افتراق داستان های کوتاه صادق چوبک و ادگار آلن پو (عنوان عربی: دراسة عدد من جوانب الاشتراک والافتراق فی قصص صادق تشوبک وإدغار آلان بو)
حوزه های تخصصی:
صادق چوبک ازجمله بنیانگذاران داستان کوتاه در ایران است. نقش ادگار آلن پو نیز به عنوان بنیانگذار اصول و مبانی ساختاری داستان کوتاه در جهان انکارناپذیر است. چوبک نخستین کسی بود که شعر مشهور «غراب» از آلن پو را ترجمه کرد.در مقاله حاضر، برخی وجوه شباهت و تفاوت درونمایه و ساختار داستان های کوتاه دو نویسنده بررسی شده است. نتایج نشان داده است که صادق چوبک، همانند صادق هدایت، از آلن پو تاثیر گرفته است.اما تفاوت هایی نیز میان دو نویسنده وجود دارد. عمده ترین این تفاوت ها، به مضامین و زمینه داستان های دو نویسنده برمی گردد. برخلاف آلن پو، صادق چوبک نویسنده ای با حال و هوای عمیق اعتراضی است.ویژگی مهم ساختاری پو، بدعت های او در به کارگیری حوادث فرعی و تصویرسازی است.چکیده عربی:یعتبر صادق تشوبک من مؤسسی القصص القصیرة فی إیران، وبالرغم من تذبذباته الفنیة إنه کاتب قدیر، وذات تأثیر فی تاریخ الأدب القصصی فی إیران. ویعتبر إدغار آلان بو، رائد الأصول الشکلیة للقصص القصیرة فی العالم. وکان صادق تشوبک، أول من قام بترجمة شعر غراب لآلان بو. کما کتب عددا من قصصه متأثرا بأجواء بو القصصیة، وهذا ما فعل هدایت فی بعض قصصه.ویمکن للقارئ فی باقی قصص صادق تشوبک، مشاهدة استخدامه تجارب آلان بو، وبالرغم من هذا کلّه، فإن هناک مفارقات أساسیة بین الکاتبین سیما فی المضامین. یعالج هذا المقال عددا من جوانب الاشتراک، والافتراق فی الشکل والمضمون، فی قصص الکاتبین الشهیرة.
تأثیر حافظ در ادبیات مجاری
حوزه های تخصصی:
"حافظ، نماینده اوج اعجاز زبان فارسی است. شعر او، حکایتگر وسعت روح آدمی و نماد ژرفایی و پرمعنایی زیست اوست که از عشق و صدق تعلیم گرفته است؛ از این رو، هر چند تعابیر چند وجهی و شبکه درهم تنیده موسیقی لفظی و معنوی کلامش، قابل ترجمان نیست ولی رنگ آشنای دنیای او را هر انسان اندیشمندی درمی یابد و می پسندد و شیفته وار قدم به جهان برساخته او می نهد.
اروپاییان از قرن هفدهم میلادی با ادبیات فارسی آشنا شدند. زمینه ساز این آشنایی ترجمه اشعار فردوسی، حافظ، خیام و سعدی به زبان های غربی بود. مردم مجارستان، نخستین بار به سال 1771 م. به همت کرولی رویتسکی سفیر امپراتوری اتریش ـ مجارستان در خاورمیانه، حافظ و اشعار وی را شناختند. اشعاری که رویتسکی از دیوان حافظ برگزیده بود، مورد توجه شاعران و ادیبان مجاری قرار گرفت. پس از رویتسکی، چند نفر دیگر از ادیبان مجاری که با زبان و ادب فارسی آشنایی یافتند، بخش دیگری از غزلیات حافظ را در فاصله قرن هجدهم تا سال های اخیر ترجمه کردند. این ترجمه ها، گاه در مجموعه های مستقل و گاه در جنگ هایی همراه با ترجمه اشعار دیگر شاعران ایرانی و حتی شرقی منتشر شده اند.
در این مقاله، برای نخستین بار در ایران به ترجمه شعر حافظ در ادبیات مجاری پرداخته می شود.
"
بوف کور و شازده احتجاب، دو رمان سوررئالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوف کور نوشته صادق هدایت و شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری از جمله مشهورترین و بحث انگیزترین رمان های منثور و معاصر فارسی هستند که مورد بررسی های فراوان قرار گرفته اند. با این وصف، نوع ادبی این دو اثر تاکنون بر اساس معیار و هنجاری دقیق و روشن تعیین نشده است. از این رو مقاله حاضر پس از نگاهی کوتاه به پیدایش سوررئالیسم در کشور فرانسه، توضیحی مختصر درباره بینش ها و برداشت های نویسندگان این جنبش و به خصوص پس از ذکر شاخص های رمان سوررئالیست می کوشد تا وجود آشکار و چشمگیر ویژگی های این گونه رمان را در دو اثر بلندآوازه فارسی نشان دهد. تا در نهایت به این نتیجه دست یابد که بوف کور یک رمان سوررئالیست در حد کمال است و در کنار آن شازده احتجاب نیز جایگاهی مشابه دارد.
تاثیرپذیری امیر معزی از معلقه امروء القیس (عنوان عربی: تأثر أمیر معزّی بمعلّقة امرئ القیس)
حوزه های تخصصی:
امیر معزی از شاعران بزرگ و مشهور خراسان است که به ادب عربی ارادت می ورزید؛ به همین دلیل بسیاری از مضامین شعری خود را چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم از طریق شاعران پیش از خود، از ادب عرب اخذ کرده و در تعدادی از قصاید خود، طرح کلی و ساختار عمومی و مضامین و تصاویر شعری قصاید عربی جاهلی را رعایت کرده است.هدف مقاله حاضر، این است که با بررسی دو قصیده و ابیاتی چند از دیگر قصاید امیر معزی، تاثیرپذیری او را از معلقه امروء القیس و مضامین و مفاهیم و تصاویر شعری او نشان دهد.چکیده عربی:یعتبر أمیر معزّی من کبار الشعراء المشهورین فی خراسان ومن محبی الأدب العربی؛ ما جعله متمسکا بالأدب العربی فی کثیر من مضامینه الشعریة بشکل مباشر أو غیر مباشر و عن طریق الشعراء الذین سبقوه کما تمسک فی عدد من قصائده بالشعر الجاهلی فی السیاق العام للقصیدة و مضامینها و صورها.یهدف هذا المقال إلی کشف اللثام عن تأثر أمیر معزی بمعلقة امرئ القیس و مضامینه الشعریة و صوره و مفاهیمه بعد دراسة مقارنة بین قصیدتین کاملتین للشاعرین و مجموعة أخری من أبیات أمیر معزی فی باقی قصائده.
بررسی تطبیقی عنصر «طرح» در داستان های کهن و داستان های امروزی ایران و جهان
حوزه های تخصصی:
بزرگ ترین فرق بین داستان های کهن و داستان های امروزی، عنصر «طرح» است (که یکی از مهم ترین عناصر داستان به شمار می رود): داستان های کهن ممکن است از مجموع تصادف ها ساخته شود و یا از حوادثی که از علل و معلول های سطحی سرچشمه گرفته باشد، در حالی که داستان های امروزی از حوادثی ناشی می شوند که به جدال می انجامند، جدال هایی که بر اساس علل و معلول موجه به نظر می آیند. در این مقاله کوشش شده است عنصر «طرح» در داستان های کهن ایرانی (شاهنامه و خسرو و شیرین) و داستان های کهن اروپایی (ایلیاد و ادیسه) با داستان های معاصر (رمان) ایرانی (تنگسیر و سووشون) و داستان های معاصر (رمان) اروپایی (مادام بواری و جنگ و صلح) مقایسه شود تا وجوه تشابه و افتراق آنها مشخص شود.
گشتارهای ثابت در سفرنامه های روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک سفرنامه و حسب حال
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ریخت شناسی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
آرش کمانگیر و ویشنو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشی از آنچه ما به عنوان میراث مشترک ایران و هند می شناسیم، ریشه در فرهنگ هند و ایرانی دارد و مربوط به گذشته دور خاور زمین و زندگی مشترک اقوام هندی و ایرانی است. وجوه شباهت «آرش کمانگیر» در اساطیر ایرانی و «ویشنو» در اساطیر هندی، نمونه ای ریشه دار در این زمینه قلمداد می شود. در این جستار، بر اساس روش تطبیقی مکتب فرانسوی و با شیوه تحلیل محتوا، شخصیت آرش کمانگیر در سه دوره باستان، میانه و اسلامی، بررسی شده و وجوه مشترک آن با ویشنو در اساطیر هند نشان داده شده و این نتایج به دست آمده است: دو اسطوره آرش و ویشنو دارای خاستگاهی مشترک و به تبع آن، وجوه اشتراک دامنه دار و گسترده ای هستند و در طرح شخصیت اساطیری آن دو، مسئله نبرد خیر و شر از جایگاه خاصی برخوردار است. همچنین وجه جنگاوری ایزد باران، در پروردن اساطیری نظیر آرش و ویشنو، پیکرینه بودن دو اسطوره و ارتباط آن دو، با عناصر طبیعی و عوالم آسمانی، از دیگر نتایج به دست آمده در این پژوهش است.
حافظ و خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان ابوالعلا معری ، خیام و حافظ همسویی هایی وجود دارد که همه این اشتراکات نه در اثر تاثیر مستیم آنها از یکدیگر است . اشتراکات فکری حافظ و خیام را می توان در سه مقوله : خدا ، انسان ، جهان بررسی کرد . بیگمان زیر بنای فکری خیام ، ارسطویی است و زیر بنای فکری حافظ افلاطونی و اشراقی است . ولی آن دو درباره جهان و انسان غم مشترکی دارند برای مثال مرگ ، ناپایداری های جهان و اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار آنها بسیار رنج می دهد و به اندیشه وا می دارد ، بنابر هر دو سفارش هایی به دریافت وقت و اغتنام فرصت دارند . هر دو معتقدند به نیرویی مسلط بر اراده انسان هستند و از دست این نیروی ناگزیر با زبان شعر به فغان آمده اند . هر دو از وضع جهان و اداره آن ناراضی هستند و شکایت دارند . هر دو رند و سنت شکن هستند.
اراده معطوف به معنا در غزل های حافظ و معنادرمانی ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنادرمانی اصطلاحی است معادل لوگوتراپی (logotherapy) که ویکتور فرانکل، روانپزشک اتریشی، نظریه پرداز آن است. وی با پشت سر نهادن تجربه کشنده جنگ جهانی دوّم و خشونت های آن، با ژرف اندیشی درباره انسان و زندگی و چیستی آن، نگاهی دیگرگون به رنج، زندگی، انسان و دیگر عوامل موثر بر این مفاهیم یافت و به این ترتیب، آفریننده مکتب معنادرمانی در روانشناسی شد. حافظ، شاعر غزلسرا و اندیشمند ادب فارسی نیز که پیامدهای خانمان سوز هجوم مغول و روزگار ویرانگری های تیمور لنگ و حاکمان بی ثبات و ستم پیشه را در شیراز دیده بود، در آن شرایط تاریخی در پی دریافتی از معنا و چیستی زندگی، هستی و انسان بوده است. سیر ذهنی وی و تجربه تلخ تاریخی اش، سبب همگونی با ویکتور فرانکل روان پزشک نامدار در مکتب معنادرمانی شده است. در این مقاله، ضمن تبیین چگونگی پیدایش مکتب معنادرمانی و مفهوم آن، همگونی های فکری حافظ و این نظریه را در زمینه های گوناگون و از این قرار نشان داده ایم: رنج و زندگی، کوشش و رنج و پاداش، انسان ساز بودن رنج ها، کارکرد معنادرمانی عشق از نظر حافظ و فرانکل، دین پاسخی برای معنای زندگی، خویشتن پذیری و گذرایی زندگی و فرصت ها.
تاثیر حدایق السحر بر المعجم و حدایق الحقایق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیع از جمله دانشهای بلاغی است که در آن از صنایع کلام و زیباییهای الفاظ و آرایش سخن بحث می شود. یکی از آثاری که در این فن به فارسی نگاشته شده، کتاب حدایق السحر فی دقایق الشعر اثر رشیدالدین وطواط (ف 573 هـ ق) است. این کتاب کم حجم به دلیل اهمیت موضوع آن و به سبب مقام علمی و شهرت مولف، مورد توجه ادیبان قرار گرفته و افراد زیادی به تقلید از آن به تالیف کتاب پرداخته و یا آن را شرح کرده اند. در این مقاله از میان مقلدان این اثر، کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم تالیف شمس الدین محمد قیس رازی (اوایل قرن هفتم) و کتاب حدایق الحقایق اثر شرف الدین رامی (تالیف بین سالهای 757-776 هـ ق) به اجمال معرفی شده و از نظر میزان تاثیرپذیری از حدایق السحر مورد برسی قرار گرفته است. این تاثیر گاهی در شیوه بیان تعاریف صنایع بدیعی و ذکر شواهد حدایق السحر نمود یافته و نیز از نظر تعداد آرایه ها و در برداشتن اغلب صنایعی است که در حدایق السحر آمده است.
مقایسه ی رستم و سهراب «ماتیو آرنولد» با رستم و سهراب شاهنامه
حوزه های تخصصی: