حمیرا علیزاده

حمیرا علیزاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی تصاویر تخیّلی فیلم نامه پستچی و نمایش نامه ویتسک براساس نظریّه تخیّل شناسانه ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتباس فیلم نامه پستچی نمایشنامه ویتسک ژیلبر دوران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۴۶۰
امروزه مطالعات تطبیقی در حوزه اقتباسی از اهمّیّت زیادی برخوردارند و اقتباس از ادبیّات داستانی بستر مناسبی برای رشد هنر به ویژه هنر سینما ایجاد کرده و تعامل سینما و ادبیّات باعث پرمخاطب شدن اثر اقتباسی شده است. در این پژوهش با در نظر گرفتن تعامل ادبیّات و سینما به مطالعه اقتباس ادبی فیلم نامه پستچی، نوشته داریوش مهرجویی از نمایش نامه آلمانی ویتسک، اثر کارل گئورک بوخنر، پرداخته و با روش توصیفی – تحلیلی براساس نظریّه ژیلبر دوران تصاویر تخیّلی آن ها را بررسی کرده ایم تا با دسته بندی تصاویر در دو منظومه روزانه و شبانه تخیّل، تحوّلات تصاویر اثر اقتباسی را نسبت به اثر مبدأ و نقش جامعه را به عنوان عامل تأثیرگذار بر این تغییرات بیان کنیم. با تفسیر تصاویر دو اثر به این نتیجه رسیده ایم که با وجود تلاش های مهرجویی در بومی سازی اثر و هدف وی در آفرینش تصاویری مطابق با فرهنگ ایرانی، ساختار نظام تخیّلی تصاویر فیلم نامه به نمایش نامه نزدیک است و مهرجویی با ایجاد تحوّل در تصاویر، موفّق به خلق فضای جدید شده است. او توانسته است با تصاویر منظومه شبانه بر ترس های خویش غلبه کند و با تقابل نمادهای مثبت و منفی منظومه روزانه فضایی آرام و معتدل بیافریند، امّا تصاویری که بوخنر در نمایش نامه ویتسک آفریده، بار منفی تری دارند و بیشتر به صورت نمادهای منظومه روزانه تخیّل تصویر می شوند.
۲.

طبیعت و تخیل خلاق در شعر سپهری و سینمای کیارستمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویرسازی بینامتنیت گاستون باشلار شعر سپهری سینمای کیارستمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۴ تعداد دانلود : ۷۶۳
بازتاب طبیعت در آثار شاعران و هنرمندان که غالباً از ناخودآگاه ذهن آنان برخاسته، از وجوه مشترک آثار ادبی و هنری، به ویژه شعر و سینما است که خود بر پیوند بینامتنی آن ها دلالت می کند. در اشعار سهراب سپهری و آثار سینمایی عباس کیارستمی، عناصر طبیعت به صورت نمادهای اسطوره ای جلوه یافته و حتی نام آثارشان با عناصر طبیعی گره خورده است. نگارندگان در این پژوهش تطبیقی کوشیده اند تا با استفاده از نظریة نقد تخیلی گاستون باشلار، به ذهنیت مشترک شاعر و هنرمند در برخورد با عناصر اولیة طبیعت اشاره کنند. در مجموعة اشعار سپهری، با نام هشت کتاب و آثار سینمایی کیارستمی، نیروی خلاق خیال از عناصر چهارگانه و وجوه مختلف آن شکل یافته (گذشته از آتش که نمود چندانی در این آثار ندارد) و از آن طریق، درونیّات شاعر و هنرمند به تصویر کشیده شده است: خاک در بردارندة نقش دوگانة مرگ و معاد است؛ باد می تواند نماد مبدأ الهی و هم دربردارندة مفهوم اضمحلال باشد؛ آب نیروی حیات بخش عالم است و غالباً با گیاه، به ویژه درخت زندگی (کیهانی) که نشان دهندة رمز تعالی است، درآمیخته است. تکرار و تقارنِ تصاویر طبیعت و توصیفات مکرر آب و گیاه در شعر سپهری و فیلم های کیارستمی، بیانگر پیوند بینامتنی و بیناذهنی کهن الگوهای مشترک «خویشتن»، «سفر/ تشرف» و «تکامل» در مجموعة آثار بررسی شده است. طبیعت گرایی در شعر سپهری مبتنی بر گفتمان عارفانه است، اما کیارستمی در سینمای شاعرانة خود با نگاهی فلسفی و انسان شناختی به طبیعت می نگرد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان