فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
با در نظر داشتن این موضوع که «ترجمه» نخستین ابزار برای عبور از مرز ادبیّات یک سرزمین و ورود به قلمرو «ادبیّات دیگری» است، می توان آن را یکی از عوامل مانع انزوا و انفعال انواع ادبی یک ملّت و در نتیجه، انحطاط آن به شمار آورد. پژوهش حاضر سعی دارد نشان دهد که ترجمه در شکل گیری روابط ادبیّات ملل و نیز نقل و انتقال های میان آنها نقش دارد یا حتّی در ادبیّات تطبیقی که یکی از حوزه های مرتبط با ادبیّات ملل است، جایگاه تأثیرگذاری دارد. در این نوشتار، ابتدا به انواع ترجمه و جایگاه آن در ادبیّات جهان اشاره شده است. سپس به برخی کارکردهای آن، مانند دقّت و امانت داری در ترجمه از سوی مترجم، تأثیر اثر ترجمه شده بر ادبیّات مقصد، گسترش فنّ داستان نویسی در ادبیّات کلاسیک و معاصر فارسی و عربی، رونق ترجمة آثار رئالیستی و رمانتیک، گسترش مضمون، ایجاد تعامل و ارتباط فرهنگی میان ادبیّات فارسی و عربی و معرّفی داستان نویسان مشهور غربی به داستان نویسان معاصر ادبیّات فارسی و عربی به منظور تقویت و گسترش ادبیّات ملّی، در ضمن مباحث مذکور در متن اشاره شده است. نویسندگان با روش توصیفی و تحلیلی توانسته اند به راهکارهای مناسبی برای تمییز صحّت و سُقم ترجمة آثار ادبی برای تطبیق دو اثر با زبانی مشترک یا متفاوت دست یابند.
مقاله به زبان فرانسه: در جستجوی منشاء یکی از فابل های لافونتن در مجموعه حکایتهای شرقی (Aux origines d’une fable de La Fontaine dans les recueils de contes orientaux)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فابل، قصه کوتاه کنایه آمیزی است که ریشه در هزاران سال قبل دارد. همه اتفاق نظر دارند که شرق مهد این نوع ادبی بوده است. در اروپا، پیش از لافونتن، فابل نویسان کم و بیش شناخته شده زیادی بوده اند، که آثارشان غالباً جنبه هنری نداشته است. اما فابل نویس شهیر فرانسوی، با بهره مندی از استعدادی خیره کننده، و به لطف منابع یونانی- لاتینی و به ویژه منابع شرقی که در دسترس داشت، به خوبی دانست که چگونه از عهده برآید. در خصوص فابل هایی که ریشه در مشرق زمین دارند، با اینکه بحث های قابل ملاحظه و زیادی در اختیار است، مطالعات تطبیقی چندانی، آن گونه که باید، وجود ندارد. این مقاله، ما را ترغیب می کند که با بررسی محتوی یک فابل برگزیده لافونتن تحت عنوان «لاک پشت و دو مرغابی» و مقابله آن با ترجمه فابل مشابه در معروفترین مجموعه حکایت های شرقی، درباره منبع آن شناخت عمیق تری به دست آوریم. تلاش اصلی ما در این تحقیق، گردآوری ترجمه های پراکنده این فابل و بررسی تطبیقی آنها با رویکرد آموزشی مناسب در درس ادبیات تطبیقی است.
تطبیق مضامین شعری ملک الشعرای بهار و سامی البارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
95 - 116
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی یکی از دانش های نوپا، مفید و کارآمدی است که ادبیات کلیه ملل جهان را در مجموعه ای به هم پیوسته و مقوله ای واحد(علیرغم اختلافات شکلی و زبانی ) معرفی می کند. مسلماً بسیاری از شاعران ایران زمین با سایر شاعران جهان (از جمله شاعران عرب) در شعر و زبان همانندی دارند. در آثار هر شاعری مضامین مختلفی مانند مضامین ادبی، سیاسی و اجتماعی به چشم می خورد، اما میان اشعار ملکالشعرای بهار و محمود سامی البارودی دو شاعر معاصر ایرانی و عرب، همانندی های بسیاری وجود دارد. با توجه به همانندی های شعر این دو شاعر در این مقاله، سعی بر آن است تا مضامین مشترک شعری آنان مورد بررسی قرار گیرد
پیر در دیوان حافظ و شعر شاعران کُرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۶
115 - 140
حوزه های تخصصی:
خواجه شمس الدین محمد مشهور به حافظ شیرازی، یکی از شاعران بی بدیل ادب پارسی است، که اشعارش سال ها ورد زبان عارف و عامی بوده و می توان گفت شعر کمتر شاعر ایرانی به وسعت اشعار حافظ در میان مردم رواج یافته است. حافظ در عرصه انتخاب و کاربرد واژه ها و ترکیب های خاص نیز، شاعری مبدع بوده و نه تنها برخی واژه ها را در شعر خود در معنی خاصی به کار برده؛ بلکه ترکیب هایی نیز ساخته است که حاصل ذهن پویا و خلاق اوست. با توجه به هنرمندی حافظ در ساختن و برساختن این گونه ترکیب ها، شاعرانِ پس ازوی نیز، گاه همان ترکیب های خاصِ شعر خواجه را در اشعار خود به کار برده اند. شاعران کُرد نیز از این نوع تأثیرپذیری به دور نمانده اند. یکی از واژگان پر بسامد در شعر حافظ، واژه پیر و ترکیب های خاص آن نظیر؛پیر خرابات، پیر مغان، پیر میخانه و پیر میکده است. در این مقاله، چگونگی کاربرد این واژه و برساخته های آن را در شعر شاعران کُرد با شعر حافظ شیراز مقایسه شده است.
از فنا تا وحدت در اندیشه مولانا و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
7 - 29
حوزه های تخصصی:
ابن فارض از بزرگ ترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است؛ از طرفی مولانا خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است. این دو عارف بزرگ در بسیاری از موضوعات عرفانی تشابه دارند. مولانا و ابن فارض بر این باورند که فنا در نهایت به وحدت می انجامد و وحدت را در فناء فی الله می جویند. آن دو معتقدند برای رسیدن به وحدت، سالک در ابتدا از هستی ظاه ری خود جدا می شود، سپس در معش وق چنان غرق می شود که خودی از او باقی نمی ماند، با گذشتن از این مرحله عارف در وحدتی عاشقانه محبوب ازلی خود را در می یابد. اهمیت این موضوع و شباهت هایی که میان اندیشه های ابن فارض و مولانا در این زمینه وجود دارد طلب می کند تا مفهوم فناء فی الله و بقاء بالله در آثار این دو عارف بررسی و مطابقت داده شود.
پیوند میان شعر و هنر نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
155 - 170
حوزه های تخصصی:
ادبیات مقابله ای در مفهوم فراگیرش در بر گیرنده پیوند ادبیات با دیگر هنرهای زیباست. دیدگاه های نظریه پردازانی چون ارسطو و هوراس درباره گونه های هنر مبنای پژوهش های مقابله ای و بررسی پیوند و همانندی میان هنرها شده است، و به ورود اصطلاحات تصویرپردازی و کنده کاری و مجسمه سازی در حوزه شعر انجامیده است. در این جستار به کاربرد هنر مجسمه سازی و کنده کاری در شعر پرداخته می شود، و مفاهیم بدیع برآمده از این پیوند به خواننده ارائه خواهد شد. بر این پایه به واکاوی دو قصیده أبو ریشه و کیتس با عنوان های «معبد کاجورائو» و «گلدان یونانی» پرداخته، و مصادیق تأثیر و الهام را بررسی می کنیم.
بررسی تطبیقی شعر احمد صافی و بهار (با تکیه بر موضوع دین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر از آغاز حیات بشری، با همه لحظات آسمانی و زمینی اش، با انسان همراه بوده است. هرچند شعر در مکتب متعالی اسلام جایگاه واقعی و دینی یافت، در زبان های مختلف به ویژه عربی و فارسی تکامل خود را در قالب های متفاوت نشان داد.
اگر شعر و شاعری درخدمت خیر و صلاح جامعه باشد و جامعه بشری را به سوی اخلاق فاضله و ایمان به خدا سوق دهد، بدون تردید مورد تأیید اسلام است و قرآن و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) از چنین شعری حمایت می کنند. از صدر اسلام تا کنون، با تمسّک به سنّت پیامبر اکرم (ص)، از شعر به عنوان سلاحی کارآمد و حتی معنوی در دفاع از دین و مبانی آن و نیز مقابله با تهاجم دشمن استفاده شده است. در این خصوص، بهار و احمد صافی از نمونه های بارزی هستند که در لابه لای اشعارشان باورهای دینی و آموزه های اعتقادی نمودی روشن دارد. در این مقاله سعی شده است ظهور و بروز اندیشه های دینی در اشعار این دو شاعر معاصر به روش تحلیل محتوا بررسی شود.
تأثیرپذیری ابواب الجنان از مجموعة ورّام (کبر و عُجب، ریا و سُمعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعة ورّام یکی از منابع معتبر در میان شیعه و سنّی در زمینة آیات و احادیث و اخبار، متعلّق به شیخ ابوالحسین ورّام بن ابی فراس بن حمدان مالکی نخعی، فقیه و محدّث امامی قرن ششم و آغاز قرن هفتم است. این اثر مشتمل بر دو جزء است. جزء اول، گزیده ای از احیاء علوم الدّین غزالی است شامل مواعظی در اخلاق عملی همچون سفارش به زهد و تهذیب اخلاق، بر شمردن صفات رذیله و شیوه های درمان آن ها، ذکر فضائل و راه کسب آن ها، مطالبی دربارة آداب معاشرت و دیگر جزئیّات زندگی، فصول متعدّدی دربارة مرگ و حیات اخروی و وصف قیامت. در جزء دوم نیز همین مضامین تکرار شده است.
ملّا محمّد رفیع الدّین واعظ قزوینی یکی از شاعران، فضلا و ادیبان قرن یازدهم هجری است که اثری معروف به نام «ابواب الجنان» از خود به جا گذاشته است. باب اول (مجلّد) این اثر، دربردارنده چهارده مجلس از مجالس وعظ است که نویسنده در آغاز هر مجلس با بیانی ادبی و با استفاده از انواع آرایه های بلاغی به ذمّ یکی از صفات پست انسانی می پردازد سپس متناسب با موضوع طرح شده آیاتی از قرآن کریم را بیان کرده، ذیل هر آیه با شیوة ادبی خود به تفسیر آیات می پردازد و احادیث مورد نظر را از کتبی چون: مجموعة ورّام، ارشادالقلوب، کنزاللّطایف، زهرة الریاض، امالی ابن بابویه، عدة الدّاعی، امالی شیخ طوسی، امالی شیخ صدوق و نهج البلاغه طرح می کند. نکتة قابل توجّه اینکه ملّا واعظ از تنبیه الخاطر و نزهة الناظر معروف به مجموعة ورّام بیشترین بهره را برده است.
از آنجا که موضوع مجالس هشتم و نهم ابواب الجنان، کبر و عجب و ریا و سمعه است، نگارندگان در این مقاله برآنند تا ضمن تبیین راهکارهای ملا واعظ برای غلبه بر این صفات، تأثیرپذیری ابواب الجنان را در این زمینه ها از مجموعة ورّام تحلیل کنند.
جایگاه مادر در شاهنامه و رامایانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله به زبان عربی: بررسی بسامد دو واژه ""رندی"" و ""ظرف"" در شعر حافظ و ابونواس (دراسة موتیف ""الظرف"" و""رندی"" فی شعر أبی نواس الأهوازی وحافظ الشیرازی قراءة مقارنة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ و ابونواس دو تن از شاعران بنام ایران زمینند. شاعر اول را بیشتر به اشعار غزلی و عارفانه اش می شناسند و دومی به باده سرایی در طول تاریخ ماندگار شده است. اما این ظاهر قضیه است؛ وقتی در اعماق اشعارشان تأمل می کنیم رازهای ناگفته ای برملا می شود.
دو واژه ""رندی"" و ""ظرف"" که به ترتیب در شعر حافظ و ابونواس از بسامد بالایی برخوردار است، شخصیت این دو شاعر را معرفی می کند. پس از بررسی معنای این دو واژه در فرهنگ لغتها، به بررسی رندانگی حافظ و ظرافت ابونواس می پردازیم و به این حقیقت دست می یابیم که چطور فاصله شش قرن بین آن دو با توجه به همانندی اندیشه شان، بی معنی می نماید. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی تاریخی است؛ با توجه به ویژگی های اجتماعی حاکم بر زمانه دو شاعر و با تحلیل شواهد موجود در آثارشان و با نگاهی نقادانه و بی طرف به بررسی شخصیت رندانه دو شاعر می پردازیم.
مطالعه تطبیقی واژه افزایی در فارسی و عربی (با تکیه بر سه عنصر اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در این مقاله، فرایند واژه افزایی این دو زبان را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و توانایی ها و محدودیت های هریک از این دو زبان را در مسیر پویایی و زایایی نشان داده اند. این پژوهش، اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات را به عنوان سه ساز وکار اصلی و مشترک میان این دو زبان در حوزه واژه افزایی مورد مطالعه و دقت نظر قرار داده است. مطالعه حاضر نشان می دهد ساختار گسترده اشتقاقی و ترکیبی که زبان فارسی از آن برخوردار است، در قرن گذشته، بیشتر در خدمت زایایی قرار گرفته و طیف وسیعی از واژه های جدید به ذخیره انبوه واژگانی این زبان راه یافته است. در زبان عربی، از آنجا که واژگان در قالب هایی وزنی پایه ریزی شده اند قالب ها، انعطاف لازم را برای صورت بندی واژه هایی که از طریق ترکیب ساختاری ساخته می شوند، ندارند و محدودیت های ساختاری خود را بر برخی واژگان تحمیل می کنند. در زبان فارسی نیز، تکیه افراطی بر ساخت واژگان از طریق ترکیب، در مواردی باعث استفاده کمتر از عناصر اشتقاق ساز و نادیده گرفتن عنصر اشتقاق شده و مانعی در برابر زایایی واژگان اشتقاقی ایجاد کرده است.
رویکردی روایت- شناختی به لیلی و مجنون نظامی و رومئو و ژولیت شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی به مدد قریحه و تخیل شاعرانة خویش از داستانی محلی به نام لیلی و مجنون شاهکاری جاودانی در ادب فارسی خلق نمود که خیل وسیعی از شاعران را به تقلید و نظیره گویی از آن برانگیخت. ویلیام شکسپیر نیز با الهام از داستان رومئو و ژولیت که از دیرباز بخشی از ادبیات انگلیسی شمرده می شد، اثری زوال ناپذیر در عرصة ادبیات آفرید. در مقالة حاضر با معرفی رویکرد روایت شناسی به ویژة الگوی گریماس، بر آن هستیم تا با درنظرگرفتن مؤلفه های رویکرد یادشده، به مقایسه منظومة لیلی و مجنون اثر نظامی و رومئو و ژولیت اثر شکسپیر بپردازیم. در ابتدا، خلاصه ای از روایت این دو اثر را ارائه کرده ایم و سپس، شباهت های روایت شناختی آن ها را بررسی کرده ایم. افزون براین، در چارچوب کنش ها و کنشگرهای شناسایی شده در آن ها، به بررسی نگرش این آثار به جایگاه زن پرداخته ایم.
اقتباس بینامتنی در مهمان مامان نمونه ای از نگاه حداکثری به اقتباس سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث اقتباس همچنان از مباحث مناقشه برانگیز مطالعات نظری و تحلیلی سینما و ادبیات تطبیقی به شمار می رود. دادلی اندرو (1945) که از نظریه پردازان متأخر مطالعات سینمایی است در نوشتارهای پیاپی مبحث اقتباس سینمایی را مورد بررسی قرار داده و با توجه به مناسبات ممکن میان متن ادبی و سینمایی دسته بندی های مختلفی را درباب چیستی، چرایی و اصناف اقتباس ارائه کرده است. ما در این مقاله با تکیه بر نظریات دادلی اندرو، ابتدا با برشمردن انواع اقتباس سینمایی نوعی رویکرد حداکثری به مقوله اقتباس را که بر مفاهیمی نظیر بینامتنیت تکیه دارد، مطرح می کنیم و با رویکردی تطبیقی متنِ داستانِ مهمان مامان (1375) اثر هوشنگ مرادی کرمانی (1323) و متنِ فیلمِ سینمایی مهمان مامان اثر داریوش مهرجویی را از این منظر مورد بررسی قرار می دهیم. طبق نظریه اندرو، اقتباس مهرجویی در دسته «تلاقی» قرار می گیرد و نوعی اقتباس بینامتنی به شمار می رود که از مزیت ها و کارکردهای قابل قبولی برخوردار است. این اقتباسِ موفق بازنمود گفت وگوی چند متن مجزّاست و از همین روست که کارگردان توانسته از رهگذر بسط و تغییر در پاره هایی از متنِ اصلی باعث غنایِ اثر اقتباسی شود.
عشق، وطن و آزادی در اندیشه خلیل جبران و امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۶
47 - 67
حوزه های تخصصی:
آزادی، وطن و عشق مهم ترین مؤلفه هایی هستند که شاعران و نویسندگان کلاسیک و معاصر، آنها را در آثار و نوشته هایشان به تصویر کشیده اند. جبران خلیل جبران و قیصر امین پور مانند هر شاعر دیگری از محیط و اوضاع سیاسی اجتماعی زمان خویش تأثیر گرفته اند؛ و به خوبی توانسته اند مضامینی مانند وطن، طبیعت، آزادی، عشق، درد و رنج، سیاست و... را به تصویر بکشند. این مقاله کوشش تطبیقی است در بررسی دیدگاه دو شاعر معاصر جبران خلیل جبران و قیصر امین پور تا تفاوت و شباهت فکری آنهابه تصویر کشیده شود. این پژوهش بر چند فرضیه استوار است. اینکه؛ جبران و قیصر شباهت فکری بسیاری دارند. و دیگر اینکه، هر دو شاعر را می توان در زمره شاعران رمانتیک و نوستالژیک قرار داد. همچنین مؤلفه هایی مانند آزادی، عشق، وطن به خوبی در اشعار آنها مشهود است. از رهگذر این پژوهش چنین به نظر می رسد که این دو شاعر در زمینه های بسیاری با یکدیگر شباهت فکری دارند.
صور مثالی آنیموس یونگ در رمان سو و شون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
73 - 93
حوزه های تخصصی:
"آنیما" و "آنیموس" دو کهن الگوی بسیار مشهور در ادبیات فارسی هستند ؛ که ابتدا توسط روانشناسانی چون یونگ مطرح شدند، و بارها و بارها در آثار شاعران و نویسندگان مختلف نمود یافته اند. کهن الگوی آنیما نیمه زنانه در وجود مردان ، و آنیموس نیمه مردانه در وجود زنان است. این کهن الگوها تحت تأثیر حضور مادر و پدر در وجود هر شخص شکل می گیرد، و تحت تأثیر شرایط اجتماعی و زندگی هر شخص دچار تغییر و تحول می شود. سیمین دانشور یکی از نویسندگانی است که این تصویرها را در اشکال مختلف در آثار خود، و به ویژه در رمان "سو و شون" بروز داده است. در این مقاله به بررسی و تطبیق جنبه های صور مثالی آنیموس یونگ و سیمین دانشور با تأکید بر رمان "سو و شون" پرداخته خواهد شد.
بن مایه های فکری مکتب نقد نو در نگاه الیوت و آدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۸
79 - 100
حوزه های تخصصی:
نمادپردازی نزد تی. اس. الیوت کارکرد ویژه ای دارد. الیوت زبان شعر را زبان ویژه ای می داند که از تناقض، طنز، ابهام، اسطوره و نماد به شیوه ای بهره می جوید که تصویری عینی و محسوس به دست دهد. این شیوه، همان کاربرد نماد در قالب نظریه به هم پیوستگی عینی است که نخستین بار، او آن را مطرح کرد. این نظریه ابعاد گوناگون دارد. جنبه نخست آن به شخصیت زدایی شاعر مربوط است که اساس و پایه مکتب نقد نو را تشکیل می دهد. دیگر، پیوند نزدیک آن با نماد است که آن را به مرزهای مکتب سمبولیسم نزدیک می سازد؛ و سوم، کاربرد سنّت در شعر است که بر جنبه نوکلاسیکی این نظریه نظارت دارد. ادونیس شاعر و منتقدی است که غیرمستقیم از نظریه او تأثیر پذیرفته است. این جُستار، نخست نظریه به هم پیوستگی عینی الیوت را تبیین می کند؛ آنگاه اصول و پایه های نظریه را نزد ادونیس بررسی کرده؛ به نمودهای عینی و واقعی آن می پردازد؛ در پایان آن دو را منتقدانی عین گرا و از پیش گامان مکتب نقد نو، معرفی کند.
واکاوی ریشه های ادبیات تطبیقی در ادبیات قدیم عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیّات تطبیقی به عنوان یک علم، در دو قرن اخیر در کشورهای اروپایی و عربی و اسلامی ظهور کرد؛ ولی مفهوم تطبیق از قرن ها پیش در ادبیّات ملل مختلف وجود داشته است و ادبا و ناقدانی بوده اند که نوعی مقایسه، موازنه و تطبیق را میان ادبا و ادبیّات ملل مختلف انجام می دادند. بررسی ریشه های ادبیّات تطبیقی؛ به ویژه در کشورهای اسلامی و عربی، از این رو اهمّیّت دارد که بدون واکاوی میراث اسلامی در زمینه ادبیّات تطبیقی، نمی توان برنامة شفّافی برای تحوّل و پیشرفت ادبیّات تطبیقی در کشورهای اسلامی طرّاحی کرد. از سوی دیگر، ظهور نظریة ادبیّات تطبیقی اسلامی و ضرورت توجه بیشتر بررسی های تطبیقی به ادبیّات ملل اسلامی در عصر معاصر، بر اهمّیّت واکاوی ریشه های میراث اسلامی در این زمینه می افزاید.
این مقاله کوشش دارد از طریق بررسی برخی از آثار جاحظ، ابوالفرج اصفهانی، ابن قتیبه، ابن ندیم، ابن أثیر، شروح دیوان متنبّی و بیرونی، به واکاوی نشانه های ادبیّات تطبیقی در ادبیّات و نقد عربی قدیم بپردازد.
یافته های پژوهش نشان می دهند که نشانه های ادبیّات تطبیقی در نقد عربی قدیم، ابتدا در مرحلة «سنجش ادبی درون ادبیّات عربی» نمود پیدا کرد و بعد از آن به صورت بارزتر، در مرحلة دوّم یعنی مرحله «سنجش ادبی برون مرزی ادبیّات عربی» ظهور یافت.